تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

. زنده اندیشان به زیبایی رسند "

.  زنده اندیشان به زیبایی رسند "


دستم را بگیر تا یک گذر

گر لایق شدیم مارا هم ببر

همفکر نازنین با ما هم نشین

گر درگفت وگو همراه هم شدیم ما را هم ببر

سال نو سخن تازه  

   

فرهنگیان فهیم ، زنان و مردان و همکاران عزیز، ای هم وطن ، تنها نمان به درد ، همراه شو عزیزکه دردها و مشکلات هرگز جدا جدا درمان نمی شو ند . نیک بهتر می دانید ، گر خانه ی خرابی را رها کنیم ویرانه تر می شود . امید همت است. پس همت بلند دار، ای عزیز، دانایان بهتر می دانند در زمینه ی مشکلات مردم وجامعه تایک مراحلی می توان با بزن وبگیر و ببند و درشت گویی ترس و وحشت از خواست مردم جلو گیری کرد.

تا ابد که نمی شود ،کارگر  معلم و روزنامه نگار حقوق بگیر و مردم یا حتی وکیل و وزیر و دانشجو و صاحبنظر را به زندان انداخت وبا دادو بیداد مردم را ترساند.  هنگامی که بیشتر مردم ناراحت باشند ، دیگر نمی توانند یک کارگر ساده مثل ستار بهشتی را به جرم بیان دیدگاه های اجتماعی واعتراضش به مشکلات زندگی عمومی ازمنطقه ی محروم رباط کریم اطراف تهران بازداشت کرده و آنقدر او را بی رحمانه کتک بزنند تابکشند که چرا دریاد داشت خانگی توی کامپیوترنظراتت را نوشته ای و خلاف هر قانونی حق زندگی را از او بگیرند! و به مادرش هم بگویند ، داغ ودرد سینه ات را نیزنباید به کسی بگویی ؟! دیگر چنین رفتارهایی برای آمر و معذور گران تمام می شود .تازه نه جان ما ونه خون ما عزیزتر ورنگین تراست. گفتنی را باید گفت ،گوهرگرانمایه ی آزادی هر ملتی تنها باتلاش و درک وبلوغ همه ی افراد آن دست یافتنی است تا موجب رشد و پیشرفت واقعی شود.آزادی ارزشمندترین دستاورد خرددر برابراستبداد و تمامیت خواهی آدمی است. چرا باید گروههای اجتماعی زیر وروی یکدیگر را واکاوی کنند . هرکس هرگروه با روش و منش خود تلاش می کند همه که نباید یک جور یک شکل فکر کنند وعمل داشته باشند .این همان بازیافت استبداد است . مهم نتیجه ی عمل اجتماعی است ، اتفاقا گروهها اغلب پس از مراحلی نیمه های پنهانشان بروز وظهور می کند ، هر لایه ایی از جامعه به فراخور وتوان و البته به سهم خود تلاش می کند . نظارت و قضاوت کلی حق مردم است که البته دینامیسم ویژ ه ی تاریخی خود را هم دارد. مشکل بزرگ وعمومی همت وسیع وتلاش همگانی می طلبد . نمی شود، که همه ی گرفتاری ها را برای دیگران بگذاریم. برای آرام تر شدن شرایط وکم شدن هزینه ها وجلو گیری ازفرصت سوزی وخسارت بیشتر و پیش آمدن اوضاع خیلی بدتر بنظر شما بهتر نیست با یکدیگر همراه و هم زبان و هم دست شویم وکفتگو کنیم و هم افزایی نماییم تامراحلی از تغییر شکل بگیرد؟  

هوشمندانه این است که از این افتخار وفرصت تاریخی و البته وظیفه ی انسانی رویگردان نیستیم ! زیرا فرصت و شرایط به سامان کردن وپیراستن واصلاح جامعه همیشه جفت و جور وتکرار نمی شود! نها ل ها ی سرو و سبز بسیار بریده شده یادر بندند تا این شرایط همدلی و هم زبانی برای ما مهیا شود وفرصتهای بسیار از دست رفته است. این اشک سرو نیست ، شبنم صبر اوست که از پاییز پاسوز روییدن است وانتهای "این قصه ی سرد هر چه باشد ،همیشه سبز می شود و تا رسیدن بهار تنها یک طلوع باقیست "بیا با سحر تا آرام روشنایی و سپیده همرا هی و هم داستانی کنیم

با هم و همراه

    زندگی بهانه ای برای انسانی زیستن و نوروز فرصتی است مناسب دوباره روییدن،َ سبزی وصفا بخشیدن به زمین وایجاد هوایی تازه با نشاط و طراوت در فضای زندگی است . تردیدی که همواره در زندگی انسانها ضرورت تحول ایجاد می کند ویژگی سخت زمستان بوده اگرچه انتهای دوره ی یکساله ای از زندگی است اما دراین فصل با همه ی مشکلاتش وبارش سردش لازم است تا شرایطی تازه وجدید بوجود آید ،برای حل مشکلات یا ایجاد سالی بهتر مهم این است که طبیعت آماده می شود اما این انسان است که شرایط را متناسب خودش تغییر می دهد. انسان برای ایجاد تغییر فراروند وگستره ی خود توان وفرصت محدودی داردلذا هنگامی که زمینه های تحول پیش می آید پیوند آدمیان وتفاهم وهم یاوری و هوشمندی همه را می طلبد! 

       مدتی است بویژه روزهای آخرسال از انتشار خبر رویدادهای بسیاری که از بوی خیانت وغارت وتاراج وبدی آنها دلتنگ تر و مایوس شده بودم . در آغازین لحظه های سال نو اتفاق هایی معانی شگرفی را در ذهنم تداعی کرد که شاید توجه دیگران را هم جلب کرده باشد.لذا با عزیزان مطرح می کنم شاید نوزایشی خوش نمایدوبه هم اندیشی را هگشایانه ای بیانجامد. سالهاست که صاحبنظران گوناگون ضمن گلایه روشنگری واعتراض، مشکلات عمومی گسترده ای را از راههای گوناگون به گوش مردم رسانده که چو آفتاب برهمگان روشن می نمود ویا حتی دور از گوش بعضی ،بوسیله ی رسانه های دیگران  اغلب مردم را خبر کرده اند. برخی نیز با حق دانستن البته به مجازات و گوشمالی هم رسیدند که بماند! شغل وحتی جان واموال نیز در این راه نیز در امان نبود وبرخی حنجره نثار کردند و به تحمل سختی وزندان و نگو ها ی بسیار تن داده شدند.تحت نظر بودند و به قول بعضی سیلی های ناروا بسیار نواخته شد که نیز بگذریم ، اما غرض بازخوانی های شگفتی است که  چندروزی است دور از انتظار شنیده می شود ، از جمله شجاعت گاندی و مردم هند ،لزوم شکستن فضای امنیتی و باز گذاشتن درخانه های بسته ، واینکه در سال نو  همه چیز باید نو شود. اگر لازم است که در جامعه تحول ایجاد شود افراد باید از خودشان آغاز کنند! ویا اینکه ما می خواستیم گشایشی در روابط با دنیا بشود و عده ای نمی گذارند وچنین وچنان شنیده می شود!

 از همه که بگذریم بر دانایان است که تعارف نکنند و به تماشا ننشینند که در آینده باز گفته گردد که مردم فکر می کردند  می دانند چه می خواهند اما نمی دانستند ،چی نمی خواهن. یا توجه نکردند! و گرفتار شدند.مساله این است به قول ظریفی، مردم دیگه توی دهکده جهانی از چیزی بی خبر نمی مانند، از رئیس جمهور ونخست وزیرتا شخصیتهای قابل توجه زیادی توی بند وحبس گرفتارند وکوچه ها همه به نام جونای رشید شون ثبت شده ، خیلی ها خسارت بدی دادند. بعضی ها هم دوسره خوب بار کردند! که اگه متهمان درشت به وضعشان رسیدگی شد بالاخره یه فکری هم برای اونا شاید بشه ...  اماگلی به جمال بعضی ها که بو هایی می شنوندو حرفایی به گوش می گیرند و حدس هایی میزنند! صدای کوبیدن وارونه ی نعل می آید! سخن از حقوق شهر وندی است و از سوی دیگر بعضی ها می گویند مابه حقوق بشر کاری نداریم واشتون را هم تهدید می کنند! برخی هم ازمشکلات اقتصادی و ضرورت مقاومت واین صحبت ها مطالبی گفته اند . آنچه مهم است تحول آرام است تا آسیب کمتری  به مردم و ساختارکشور برسد وهمه افراد در تغییرات از خودشان مایه بگذارند اگر همه به سهم خودشون همراه شوند ، هم هزینه کمتر هم نتیجه ی بهتر و آرامتری حاصل می شود. زیرا از قدیم گفتن اگه کسی بخواد جلوی چندتا گردوخاک کنه ، اگه جمعیت محل همه بیان جلو ، یا باید آب و جارو کنه یا فرار! در واقعیت در برابر مردم تنیده در هم و همدست کاری از چند نفر و عده ای برنمی آید. فکر نمی کنم عده ای بخواهند ایران مثل سوریه یا مصر بشه !

همکاران فرهیخته ، مقاومت در مقابل خواسته های چند هزار معلم و فرهنگی در اغلب شهرها و هزاران کارکر وحقوق بگیر زحمتکش و مردم گرفتاری که تحمل تورم و مشکلات برا شون سخت ونا ممکن ا ست وحقوق قانونی واساسی می خواهند کار سختی است. چون آرام وطبق قانون مطالبه ی حقوق بشردارند. و همه از یک جمله مشکلات رنج دیده اند . جامعه ی مدنی هرکس در مسیر صنف و مشکلات قشر وگروه خودشان وارد  عمل و دمکراسیزاسیون اجتماعی می شوند . مشارکت اجتماعی در جامعه ی مدنی مطلوب تر و موثر تر از مدل دمکراسی احزاب فرا روند است . زیرا ضمن همکاری جمعی نبوغ فردی نیز نشاط وطراوت سرعت و هوشیاری گسترده تری ایجاد می کند.

      لذا همکاران آموزشی وکنشگران دانش بهتر می دانند ، بخشی از منزلت فرهنگی در گرو درک درست از شرایط و مسایل جامعه و حرکت متناسب هر گروه اجتماعی  وعمل به وظیفه است . در پایان  آرزو می کنم بهار تان نو ونوروز تان پیروز برای شما و ملت رشید ایران عزیز وپرتحمل سال نو ! شاد وپرثمر باد. اگرتعاملی بدور از خشونت با یکدیگر آرام آرام شکل گیرد و همراه شویم وحلقه هایی صنفی و هم نظر ی در منطقه و شهر و حتی روستا ها در زمینه ی گفتگوی فرهنگی وعمومی درست کنیم  ، باحضور مسولیت پذیر همگانی سهم کمتر وآرامش بیشتر وخرد مندانه تر و متمدن جامعه را به پیش خواهد برد . بهارمان همان فردایی می شود که بخواهیم وبا احترام به نظر وسلیقه ودیدگاه هرگروه ، تا هر مرحله همراه می شویم زیرا درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمی شود. و حق نهایی با مردم ا ست، گروه ها و نخبه ها فقط می توانند ملت را همراهی کنند . بیایید برای آزادی استقلال وعدالت وآبادی سرزمین مان وکمک به حفظ دستاوردها و آسایش نسل آینده با یکدیگر هم زبانی هم پوشانی کنیم تا به این همانی روشن وخردمندانه و آینده ساز برسیم . 

یاور کانون صنفی معلمان ایران

همراه نسل جوانان ودانش آموزان

بهار 93 علی اصغر ذاتی 

http://yavarzat.mihanblog.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد