تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

چرا دانش آموزان درس نمی خوانند

چرا دانش آموزان درس نمی خوانند؟


عبدالجلیل کریم پور / روزنامه اعتماد / شنبه 93/1/23



یکی از دغدغه های اصلی معلمان، خانواده ها و کل نهاد آموزش و پرورش این است که چرا دانش آموزان درس نمی خوانند و نسبت به این قضیه بی تفاوت هستند؟ برای رفع این معضل چه تدبیری اندیشیده شده است؟آنچه در ابتدا توجه به آن ضروری به نظر می رسد ذکر این نکته مهم است که دانش آموز به عنوان عامل اصلی این قضیه باید این نیاز را در خود احساس کند، باید بخواهد و در راه خواستن خویش تلاش کند. اما چرا او کمتر این نیاز را در خود احساس کرده و کمتر در این زمینه تلاش می کند؟مشکل را باید در کجا جست وجو کرد؟ متولیان امر برای رفع این معضل چه تدبیری اندیشیده اند؟یکی از اهداف اصلی درس خواندن این است که فرد بتواند نتیجه آن را در شغلی خوب ببیند، بتواند نیازهای مادی خویش را به وسیله آن برطرف کرده و از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار شود. آیا کسانی که چندین سال درس خوانده اند و مدارکی را دریافت کرده اند از این موقعیت ها برخوردار شده اند؟ آیا تدبیری جدی برای جذب فارغ التحصیلان اندیشیده شده است؟ چرا دانش آموز نمی خواهد درس بخواند؟ مشکل از معلم است یا دانش آموز؟ چه کسان دیگری در این قضیه مقصرند؟ در نگاهی کلی می توان گفت از دانش آموز و معلم گرفته تا خانواده و نظام آموزشی و... در این قضیه مقصرند. اما آیا با تقصیر به گردن همدیگر انداختن مشکلی رفع می شود؟ پس چه باید کرد؟گفتیم که دانش آموز خودش باید بخواهد و به دنبال آن برود. طبعا این کار با زور و اجبار امکان پذیر نیست: با بالای سر دانش آموز ایستادن و او را وادار کردن به اینکه درس بخواند کاری از پیش نمی بریم. باید ذوق تحصیل را در دانش آموز ایجاد کرد، باید مدرسه به گونه یی باشد تا برای دانش آموز هر مقطع جذاب شود. بایدروش های تدریس و خواستن از دانش آموز تغییر کند. باید فعالیت عواملی که در مدرسه مشغولند واضح و آشکار باشد و فقط انجام وظیفه در جواب دادن بخشنامه ها خلاصه نشود. از تدریس های جذاب فقط برای جشنواره ها و کلاس های ضمن خدمت استفاده نشود. معلم به علم جدید به گونه جدی و صحیح مسلح شود تا حرفی جدید برای دانش آموز داشته باشد. روش های کار به گونه یی جدی تغییر کند. یک بار هم که شده به گونه یی جدی برای رفع نقایص آموزشی و... با استفاده از کارشناسان خبره و اهل فن قدم برداشته شود. آنانی که در محیط اداری خدمت می کنند به کلاس های درس فرستاده شوند تا نقایص کار را بفهمند و از پشت میز تصمیم نگیرند! نمی شود گروهی فقط تدریس کنند و گروهی نیز فقط تصمیم بگیرند

باید رشته یی مخصوص مدیریت در نظر گرفته شود تا مجبور نباشیم افرادی را بنا به مصالحی به عنوان مدیر مدرسه یا مسوولی در اداره منصوب کنیم. تمام تلاش این باشد تا معلم از لحاظ مادی اقناع شود، چرا که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود. سعی کنیم دانش آموز را منطقی و متفکر بار آوریم تا بپذیرد که باید درس بخواند، نه اینکه فقط محیط مدرسه را محلی برای گذران وقت خویش در نظر بگیرد. خلاصه اینکه باید خودمان بخواهیم تا تغییر ایجاد شود وگرنه هیچگاه هیچ تغییری بدون تلاش و برنامه ریزی امکان پذیر نیست.

http://www.karimpoor53.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد