تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

کشور در معرض خطر های بزرگ است


کشور در معرض خطر های بزرگ است


ما در فکر آرایش صورت آن هستیم . به معنای دیگر قلب مملکت بد می تپد و ما به فکر آرایش زیر ابروی آن هستیم .

هزاران کودک بی شناسنامه ، میلیونها جوان بیکار ، آمار طلاق بیش از اندازه که نتیجه ازدواجهای غلط است .( ومسئولیَت آن بر عهده ی عاقدان است ) و ریشه در اقتصادبیمار و رانت خواری دارد . میلیونها زنان روسپی در شهر پراکنده اند که نتیجه و حاصل فاصله طبقاتی و ظلم به طبقه مستضعف جامعه است .

 بیش از 200 هزار سقط جنین قانونی و غیر قانونی داریم و سیاستگذاران و مدیران کلان کشور به فکر سرو سامان دادن به روابط خارجی وجاه طلبی و کار اسلحه اتمی و غیر اتمی هستند و از مسائل داخلی غافلند . و این ظلمها را نادیده می گیرند .

برآیند این ناهنجاری ها به مدرسه منتقل می شود و معَلم ( که خود هزار گرفتاری دارد ) در میان این آتش و دود بایدبه تدریس بپردازد( که خود محتاج آموزشهای بسیاری است )که یکی از آنها دغدغه معیشت است .

 تشکَل های معَلمی موجود که انگیزه های متفاوت دارند وهر کدام برای کسب لقمه نانی در میدان هستند که بعضی از آنها از حکومت دستمزد می گیرند و جاسوسی فعَالان صنفی دلسوز را می کنند . جامعه همانند رودخانه مسمومی است که در جریان است و ما به فکر درست کردن یک قنات و یا چشمه کوچکی هستیم .

 بر اثر افزایش فقر شرف  و انسانیَت روبه کاهش است .

تعامل 

 ابزار دست ولقلقه زبان  عده ای است وبسیار ساده نگری است که تعامل انجام شود . تعامل موقعی پذیرنده است که طرفین هم کف (هم کفَه ) و  متوازن باشند !   دلیلی نداره طرف مقابل امتیازی بدهد  و ما باید حقمان را گدائی کنیم و این اسمش تعامل نیست بلکه دریوزگی است . پس صحبت از تعامل بسیاربی معناست! بی جهت به آن تکیه می شود اینان یا حقوق بگیر هستند و یا زبون – جبون . گرفتن حق با گدائی غیر ممکن است!

 مبارزه فعالان اجتماعی از جمله کانون  باید از ترس  یا جایگزین آن (تعامل) باید عبور کنند !

هی نشستیم مثل عجزه ناله و نفرین می کنیم . که فلانی را رها کنید! رسول را آزاد کنید . و ....

تعامل یا  معامله  در بین دوقدرت اتفاق می افتد!

وزن ما چقدر است ؟ هیچ !

وزن دولت چقدر است ؟ همه

هیچ با همه مواجهه کردن چه معنا دارد؟

بگو می خواهم درخواست کنم . نگو می خواهم تعامل   کنم !

آیا دچار خود بزرگ بینی شده ای ؟ یا خودت را می خواهی مطرح کنی؟

خودت را فریب می دهی یا ما را ؟

می گوئی چرا معَلمان با ما همراه نمی شوند ؟

 چون آنها می فهمند و ما نمی فهمیم !

آدم نباید وارد میدانی شود که شکستش حتمی است و یک ذره احتمال پیروزی در آن نیست .   

http://bazha.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد