تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

به مناست زادروز ماریا مونته سوری

 




صرف نظر از اعتقادات پایدار قبلی­اش در مورد اینکه کودکان باید معلم ما باشند و نظریاتش در مورد آزادی و اتحاد جوامع بشری، وی متوجه مشکلات پیشرفت اجتماعی شد، از این رو مبارزه­ای را با عنوان آموزش آغاز کرد.     

 مونته­سوری اعلام کرد که هدف از آموزش، برقراری صلح پایدار و کار سیاستمداران، دورنگهداشتن دنیا از جنگ است. 

جرقه­های اندیشه­ی او باعث ایجاد امیدواری میان کشورهای اروپایی شد. تشکلات و گروهای سیاسی به پشتیبانی از او برخاستند و از اندیشه­های آموزشی او و ایده­هایش در مورد اینکه کودکان باید راه خود را مستقلاً پیدا کنند، استفاده کردند. 



هنگامی­که ماریا مونته­سوری در صحبت­هایش به صلح و جنگ اشاره کرد، برداشت­های مختلف از مفهوم این لغات، باعث ایجاد مفهوم جدیدی از نقد و بررسی شد و مفاهیم کهنه و سنتی درباره­ی جنگ و صلح را از بین برد و همچنین این برداشت­ها جرقه­ای تازه در افکار مدرن امروزی ایجاد کرد.

  




حدود نیم قرن پیش مربیان بزرگ تعلیم و تربیت مانند فروبل، پستالوزی، دکردلی و مونته سوری که از پیشروان مکتب فعال در آموزش و پرورش محسوب می گردند  شیوه کار مهد کودکان را مورد سوال قرار دادند زیرا آنان برای کودکستان ها رسالتی بسیار مهمتر از سرگرمکردن کودکان قائل بودند. 

این مربیان با تأکید بر اهمیت دوران کودکی در شکل گیری شخصیت، با ارائه روشهای تربیتی مبتنی بر روانشناسی  کودک، بزرگسالان را متوجه مسئولیت مهمی نمودند.یکی از این صاحب نظران که عقاید او بسیار مرهون ژان ژاک روسو بود، خانم مونته سوری بود. 

مونته سوری   در تعلیم وتربیت  ، بعنوان یک آموزگار پژوهشگر و یک مربی صاحب نظر از شهرت بالائی برخوردار است. نظریا ت او در تفکر رشد نگر از اهمیت بالائی برخوردار است .  او از نخستین کسانی بود که مراحل حساس و بحرانی را در رشد روانی شخص بررسی و بحث کرده است.  و بالاخره در رابطه با فراگیری زبان روشهای ابداعی جدید و مطلوب عرضه نمود.علاوه بر این ها او نظرات ارزشمندی در مورد صلح جهانی و بازسازی تعلیم و تربیت ارائه نمود که مورد توجه جهانیان قرار دارد. 

ماریا مونته سوری معتقد بود که:

۱- ساختارهای شخصیت کودک قبل از دوران دبستان شکل می گیرد و این ساختار بدون شک بر رفتار، نگرشها، ارتباط او با خود و دیگران بر سرنوشت تحصیل و زندگی بزرگسالی او تأثیر عمده ای خواهد داشت.

 مراحل رشد کودکان شامل مراحل حساس و بحرانی است که در عمل، در هر دوره ، با کودک متفاوتی روبرو هستیم ودر آموزش باید به این مراحل و ویژگی های هر دوره توجه نمود.  این مراحل عبارتند از :

1-1 مرحله از تولد تا هفت سالگی 

که در این مرحله به ترتیب ، مراحل حساس تاکید بر نظم،پرداختن به جزئیات ،بکار گیری دستها،راه رفتن،فراگیری زبان،و... دیده میشود. 

مونته سوری در بیان شرایط این مرحله می گوید:«همه این فراگیری ها خودبخودی است و بدون معلم انجام می شوند و در سنین تا قبل از هفت سالگی انجام میشود و وقتی که کودک همه کارها را  به تنهایی انجام داده است ،ما تازه آن موقع او را به مدرسه می فرستیم  و به عنوان یک کار بزرگ سعی میکنیم به او الفبا بیاموزیم !

 »همچنین ما گستاخی را به حدی میرسانیم  که تمام توجهمان را روی عیوب و کاستی های کودک  متمرکز می کنیم  که  در مقابل تواناییهای او بسیار ناچیزند.  

همچنین معتقد است بر حسب اینکه محیط زندگی کودک دارای تمدنی ساده یا پیچیده باشد، تار ذهنی او ( ذهن کودک را به شبکه تار عنکبوتی تشبیه نموده که در پی شکار لحظه ها و درک پدیده ها دام گسترده است. ) کوچک تر یا بزرگتر خواهد بود و به او امکان رسیدن به هدفهای  کمتر یا بیشتروبزرگتر را می دهد و لذا برغنی سازی محیط تاکید می نماید. 

عملا ،این مرحله ،فعالیتهای موسوم به « تمرینات زندگی روزمره » را شامل می شود،و با کنار زدن حدو حدود طفولیت ، رو به سوی استقلال و خودکفایی میرود. 

لذا در این مرحله تمرینات بردباری ،دقت و تکرار اهمیت فراوانی دارند.  

1-2 هفت تا دوازده سالگی :

 نیاز کودک به رهایی از محیط بسته و محدود،آشنایی با فرهنگ و تمدن و تجربیات اجتماعی ،مرحله گذر از ادراک حسی به  تفکر انتزاعی ،با تحول در مسائل اخلاقی ،تمایل به قضاوت کردار، ظهور وجدان ، درک مفهوم عدالت وتوجه به آن ،در این مرحله «عدالت در توزیع» در هر چیز،از تنبیه و تشویق گرفته تا هر رفتار خاص دیگر،و رعایت مساوات ،آنقدر مهم تلقی می شود که از انحراف شخصیت فرد بسوی خودخواهی و انزوا جاوگیری میکند.

در این مرحله باید ها و نباید ها، تمرینات اخلاقی و ارزشی مانند کمک به ضعفا ،کهنسالان،بیماران ، همچنین تمرینات ورزشی ، راهپیمائیهای طولانی ،که موجب رویارویی با یک زندگی جدی تر و سخت تر است ، توصیه می شود. 

در اینجا تفاوت یک معلم که کودکان را به یک گردش معمولی می برد با تشکیلاتی مانند پیشاهنگی،آشکار می شود.اولی آنها را فقط از یک محیط بسته خارج می کندو آنها را به راه رفتن وادار میکند تا محیط اطرافشان را از طریق حواس دریافت کنند.

اما این امر به هیچ وجه باعث علوّ شخصیت نمی شود چرا که کودک به طور غیرفعال در آن شرکت می جوید ، برعکس اگر بچه ها آگاهانه وبرای هدفی مشخص که آزادانه انتخاب کرده باشند،از مدرسه خارج شوند،نتیجه کاملا فرق خواهد کرد،همچون پیشاهنگی که گردهمائی آزادانه کودکان با اهداف اخلاقی است، و جذابیت آن ،با گردشهای طولانی ،شبهایی در هوای آزاد،مسئولیت هر فرد در قبال کار خود ،آتش ،اردو زدن و کمک کردن و ... با پیوستن آزادانه فرد به جامعه هم سن و سالش ، ضمن اینکه وجدان فرد راتقویت میکند، رضایت مندی خارق العاده ای نیزایجاد می کند ،چرا که دستاوردهای کودکی خویش را بکار می بندد و با حقایق آشنا می شود.

 تعلیم و تربیت در این دوره باید به عنوان راهنما عمل کند،چیزی که برای کودک مهم است، احساس امنیت و ارامش در بزرگسالان است.

1-3 مرحله 12 تا 18   سالگی :

در نظر گرفتن مدرسه به عنوان محل ارائه آموزش یک دیدگاه است ،و در نظر گرفتن آن به عنوان محل آماده سازی برای زندگی ،نقطه نظر دیگری است در مورد  دومی ،مدرسه باید تمام نیازهای زندگی را برآورده سازد. تعلیم و تربیتی که مبتنی بر اصلاح کودک باشد یا او را مجبور کند ماهیت واقعی خویش را انکار کند، چنین تعلیم وتربیتی کودک را به طرف ناهنجاریها سوق میدهد.برعکس دوره پیش آهنگی که کودکان را در خارج از محیط مدرسه ،با زندگی سازمان یافته آشنا می سازدهمواره در این راستا مورد توجه بوده است.

 

۲- کودکان باید معلم ما باشند؛ 

نباید به کودکان به­عنوان موجودات ضعیف و بی­دفاعی نگریست که نیازهایشان تنها حمایت­شدن و کمک گرفتن از دیگران است، بلکه آنها موجوداتی الهی­اند که از لحظه­ی تولد دارای زندگی پرجنب و جوشی از نظر روحی هستند و به­ وسیله­ی فطرت هوشمندی هدایت می­شوند که به آنها توانایی ساختن شخصیت انسانی را می­دهد. از آنجا که این کودکان، بزرگسالان آینده هستند ما باید آنها را به­عنوان شکل­دهنده­ی اصلی بشریت بپذیریم. بزرگ­ترین راز پیدایش ما در درون کودک نهفته است و آنچه انسان را به کمال می­ر­ساند در درون او متجلی است.

کودکان معلمان ما هستند. اما با درنظرگرفتن کودک به­عنوان موجودی بی­اراده و بدون رهنموهای درونی، بزرگسالان او را مجبور به تسلیم­شدن درمقابل خواسته­های خود میکنند.

 بنابراین، بزرگ­ترها تمایلات طبیعی و حساس کودک را سرکوب می­سازند و در درون او مخالفت­ها و مقاومت­های سرسختانه­ای را بیدار می­کنند که به انحطاط و بیماری­های روانی منجر می­شود.

۳- در آموزش ، اشیاء بهترین مربیان هستند ، 

ماریا معتقد بود اشیائی که حواس کودکان را تحریک می کند و به آنان امکان فعالیت جسمانی می دهد،بسیار میتوانند اثربخش باشند .او ابتدا مهره هایی برای به نخ کشیدن،تکه پارچه هائی برای دوختن دگمه، وصل کردن مهره ها و به بند کشیدن آنها ،و درمرحله بعد که احساس کرد کارش نتیجه مناسبی داده است ، حروف الفبا را با قطعات چوبی ساخت و با این روش خواندن و نوشتن را به بسیاری از کودکان آموخت.

۴ - یکی از نکات مهم در رشد حرکات ریتمیک است که باعث پرورش و رشد جسمانی کودک می شود

۵ - کودکان باید راه خود را مستقلاً پیدا کنند 

کودک باید در فرایند آموزشی خود عامل فعالی باشد یا باید به او عنوان یک عامل فعال در فرایند آموزشی خود نگاه کرد. کودک کسی نیست که فقط در معرض اتفاقات قرار گیرد، بلکه کسی است که باید بوسیله اراده اش اتفاقات را بوجود آورد. به همین خاطر ما باید دائما" ساختمان تجربه مداومی را پی ریزی کنیم، چون کودک در هر لحظه ممکن است حرکت متفاوتی را انجام دهد. پس روش آموزش به خود کودک بستگی دارد.

۶- مونته سوری نسبت به خیال پردازی و تخیل کودکان حسی بدبینانه و انتقاد آمیز داشت

 و با اینکه معتقد به رعایت تمایلات طبیعی در رشد کودک بود،خیال پردازی را رد میکرد و معتقد بود کودک عاشق این است که در عوالم سحرآمیز غیر واقعی سرگردان شود اما با این کار او ارتباط خود را با دنیای واقعی از دست میدهد و داستانهای خیالی مانند جن و پری و بابا نوئل تنها او را به ساده لوحی تشویق میکندچون برخوردی غیر فعالانه دارد و فقط دریافت کننده است ،قدرت تشخیص و داوری در او پرورش نمی یابد ،در حالی که به این دو نیاز دارد.اگر بخواهیم تخیل خلاق را در کودک پررورش دهیم ،باید قدرت مشاهده و تشخیص او را در دنیای واقعی پرورش دهیم .

۷- اعتقاد به اصل  یادگیری از طریق فعالیت یادگیرنده. 

اگر از کودک مدرسه مونته سوری بپرسند : خواندن را از که آموختی ؟ پاسخ خواهیم شنید:«از هیچ کس ،من فقط کتاب را می خوانم تا ببینم آیا میتوانم آن را بخوانم.»

۸- «آموزش برای صلح» با هدف برقراری صلح پایدار

۹-  بازسازی اجتماعی و صلح با هدف   آزادی و اتحاد جوامع بشری

 فعالیت ها

 صرف نظر از اعتقادات پایدار قبلی­اش در مورد اینکه کودکان باید معلم ما باشند و نظریاتش در مورد آزادی و اتحاد جوامع بشری، وی متوجه مشکلات پیشرفت اجتماعی شد، از این رو مبارزه­ای را با عنوان آموزش آغاز کرد.     

 مونته­سوری اعلام کرد که هدف از آموزش، برقراری صلح پایدار و کار سیاستمداران، دورنگهداشتن دنیا از جنگ است. 

جرقه­های اندیشه­ی او باعث ایجاد امیدواری میان کشورهای اروپایی شد. تشکلات و گروهای سیاسی به پشتیبانی از او برخاستند و از اندیشه­های آموزشی او و ایده­هایش در مورد اینکه کودکان باید راه خود را مستقلاً پیدا کنند، استفاده کردند. 

هنگامی­که ماریا مونته­سوری در صحبت­هایش به صلح و جنگ اشاره کرد، برداشت­های مختلف از مفهوم این لغات، باعث ایجاد مفهوم جدیدی از نقد و بررسی شد و مفاهیم کهنه و سنتی درباره­ی جنگ و صلح را از بین برد و همچنین این برداشت­ها جرقه­ای تازه در افکار مدرن امروزی ایجاد کرد.

ماریا مونته­سوری با دقتی زیاد و صادقانه که همیشه در تحقیقاتش برای یافتن حقیقت به کار می­برد، این مسئله­ی جدید را بررسی و آزمایش کرد.

او در سال 1932، در یک سخنرانی معروف که  در اداره بین­المللی آموزش در ژنو، که در آن زمان مرکز جنبش­­های صلح­آمیز اروپایی­ها بود، درباره­ی مسئله صلح سخنرانی کرد.

 در سال 1936 یک کنگره­ی صلح اروپایی به بررسی جنبه­های سیاسی این مسئله پرداخت. در آن کنگره که در شهر بروکسل برگزار شد، ماریا مونته­سوری در مورد مسئله صلح سخنانی ایراد کرد و همچنین چند تن از سخنگویان سیاسی و برجسته اروپایی نیز در آن کنگره سخنرانی کردند.

هنگام وقوع جنگ داخلی در اسپانیا، او به لندن رفت و در انگلستان نیز در مورد صلح سخنرانی کرد.

در سال 1937 دولت دانمارک از مونته­سوری درخواست کرد تا در تالار پارلمان کوپنهاگ برای یک کنگره­ی مهم با عنوان «آموزش برای صلح» سخنرانی کند. 

دکتر مونته ­سوری در سخنرانی­اش به مسائلِ اخلاقی بشر اشاره کرد. تحت حمایت و کمک مالی یک مؤسسه­ی علمی پیشرفته، 

مونته­سوری در مدرسه­ی بین­الملی فلسفه، در دسامبر1937، سه سخنرانی ایراد کرد و در ژوئیه­ی سال 1939، همراه با گسترش و شدت­ گرفتن جنگ، برای انجمن جهانی مذهب، که یک مؤسسه­ی مذهبی بین­المللی بود، سخنرانی کرد.

ماریا مونته­سوری در آن زمان تمامی تفکرات اجتماعی، سیاسی، علمی و مذهبی را از ذهنش دور کرده بود. دانشگاه­ها، مؤسسات و انجمن­های کشورهای مختلف، در تصمیم­گیری­های خود برای تحول و بازسازی جامعه­ی بشری همگام و متحد شده و دکتر مونته­سوری را به­عنوان کاندیدای جایزه­ی نوبل صلح در سال 1949 و 1950 درنظر گرفته بودند.

تلاش­های بی­وقفه و دلسوزانه­ی او طی سال­های فعالیتش در هندوستان، که از سال 1939 شروع شده بود، باعث ایجاد یک پایه­ی علمی درباره­ی بازسازی اجتماعی و صلح جهانی شد و همچنین موجب شد که مونته­سوری یک نظریه­ی منسجم و یکپارچه را برای خوانندگانش در کتابی با عنوان تفکرات جذاب ارائه کند.

اینک چکیده ای از  اهم فعالیتهای مونته سوری  را، برای یادآوری بیشتر بیان میکنیم :

۱ .  راه اندازی اولین مرکز بهداشتی – تربیتی در محله فقیر نشین رم

۲ .  تلاش­های خستگی­ناپذیر به منظور یافتن راهی جدید در عرصه­ی آموزش   

۳ .  افتتاح اولین خانه­ی کودک  در ششم ژانویه­ی سال 1907 در شهر رم

۴ .  انجام آزمایشات مکرر در مورد  حالات ذهنی و روانی  کودکان و ویژگی­های شخصیتی آنها و رابطه آن با روش سنتی و اضطراب­آور آموزشی در خانه و مدرسه

۵ .  کارکردن با کودکانی از جوامع و فرهنگ­های مختلف در سراسر دنیا

۶ . ارائه­ی یک نقد و بررسی دقیق از اشتباهات و آسیب­هایی که در گذشته­ی کودکان وجود داشته است.  هدف اصلی نوشته­های ماریا مونته­سوری  به ­وجودآوردن درک جدیدی از توانایی­ها و نیازهای کودکان، به­ویژه در نخستین سال­های رشدشان ، بدون دیدگاه منفی و منتقدانه، بوده است.

۷- نوشتن مقالات و کتاب های متعدد

۸- سخنرانی های پرشور در مورد موضوعاتی چون توجه به نیازهای کودک، اصلاح سیستم آموزشی ، آموزش برای صلح ،

۹- راه اندازی مدارس نوین با روش آموزشی  کودک مداری و عمل گرایی   

۰ ۱ - استفاده از آموزش و پرورش برای  گسترش صلح  و دوستی بین ملتها

 نکات ویژه و مورد توجه در شیوه آموزشی مونته­سوری: 

 

با آموزش کودکان در سال های حساسی از زندگی خود ، شیوه ی مونته سوری نه تنها کودکان را از کودکی طبیعی شان محروم نمی کند، بلکه پیشرفت های ذهنی و هوشی آنها را سرعت می بخشد. 
دوران حساس زمانی است که یادگیری کودک به سادگی انجام می گیرد و بیشترین واکنش را به محیط آموزشی دارد. تحقیقات نشان داده است که ذهن کودک توانایی جذب کامل بخش مختصری از مهارت ها را دارد. بنابراین بهتر است که آموزش ازطریق دستورالعمل های طبیعی دوران کودکی باشد.

 

ساختار خاص وسایل و کاربرد آنها در کلاس موجب خلاقیت کودکان می شود. با معرفی وسیله ای جدید، کودک هیجان زده می شود و بعد از معرفی و شناساندن آن توسط معلم، تمام تلاشش را می کند که روی آن تسلط کامل پیدا کند. 

استفاده ی مناسب از اشیا در محیط آموزشی کودک امری حیاتی است. ساختار در یادگیری کودک بسیار مؤثر است زیرا کودکان در ساختار، نظم و تکرار را می بینند و احساس امنیت می کنند. 

تمرکز به دقت و آرامش و گاهی اوقات نشستن نیاز دارد. 

برای کودک بسیار مهم است که با هدف ثابتی خود را مشغول انجام یک کار که خود نیز آن را انتخاب کرده است، بکند. 

وقتی که بچه ها کارشان را شروع می کنند به محل و مکانی مناسب نیاز دارند تا خود همه چیز را به طور عملی تجربه کنند.

 زیرا آنان ازطریق تجربه بیشتر از زمانی که به آنها می گویند که چه کار کنند، چگونه آن را انجام دهند و در کجا به کار بپردازند، رشد می کنند. اما همچنان توجه به برنامه های آموزش فردی برای تک تک دانش آموزان کلاس از ارکان اصلی این شیوه است.

زمان کافی برای فعالیت های گروهی و رشد اجتماعی وجود دارد. 

کلاس های مونته سوری باید کودک را تشویق به ایجاد رابطه ی هدفمند با دیگران در کلاس کند. به علت سن دانش آموزان، کمک های دوطرفه ی همکلاسی ها به یکدیگر و احترام به استقلال کودکان تشویق می شود، اما هرگز تحمیل نمی شود.

یک کلاس مناسب دربرگیرنده ی مکالمه، فعالیت های بیرونی، موسیقی و حرکت در کلاس است. 

وقت کافی برای بازی های تخیلی، موسیقی، هنر و خلاقیت وجود دارد. 

کودکان باید داستان سرایی کرده و آن داستان ها را بازی کنند تا در آنها اعتماد به نفس رشد کند. 

باید در کلاس ابزار هنرهای بصری برای پرورش برخی خلاقیت ها فراهم شود. 

دکتر مونته سوری به وجود یک برنامه موسیقی اصرار داشته، معتقد است که موسیقی بخشی خاص از خلاقیت کودک را رشد می دهد. 

امروزه بسیاری از کلاس های مونته سوری برای بالابردن کیفیت آموزشی از یک مربی موسیقی استفاده می کنند. 

در کلاس آزادی های زیادی برای کودک درنظر گرفته شده است. 

اصل بنیادی شیوه ی آموزشی مونته سوری، آزادی کودک است. 

آزادی عمل فردی موجب رشد شخصیت و کمال دانش آموز می شود. البته داشتن آزادی بیش از حد، برای مثال آزادی در استفاده از وسایلی که هنوز برایش مجهول هستند و به او معرفی نشده اند، فقط ذهن کودک را مشغول می کند. 

یک معلم خوب همیشه مراقب پیشرفت دانش آموزان است.

روی مهار تهای زندگی تأکید زیادی می شود. کودکان راجع به انجام برخی کارهای روزمره بسیار کنجکاو هستند. تمرین چنین فعالیت هایی توانایی های حسی، مهارت های حرکتی، همکاری، قدرت عمل و اعتماد به نفس و استقلال کودک را رشد می دهد.

هدف آینده سازی است. 

همه می دانیم که ویژگی های بنیادی مثل شخصیت، گیرایی و آرامش در سال های کودکی شکل می گیرند. برای رشد این ویژگی ها شیوه ی مونته سوری بسیار مؤثر است و کودکان در هر مقطعی می توانند از مزایای آموزشی آن بهره  مند شوند.

 آموزش مونته سوری کودکان را برای تحصیلات و زندگی آتی آماده می کند و با یک شیوه ی آموزشی سازمان یافته به موفقیت، رشد، استقلال، اعتماد به نفس و عشق نزدیک تر می نماید.

یک معلم خوب و دلسوز درمی یابد که دانش آموزان نیاز دارند به درستی راهنمایی شوند تا به نتیجه ی دلخواهشان برسند. 

تشویق کردن اما نه با جایزه، از برنامه های هر روز است، زیرا کودک به تأیید کارهایی که انجام می دهد نیاز دارد. 

آموزشگر باید دقیق باشد، زیرا تشویق و تحسین او نباید به کودک احساس فوق العاده بودن و استثنایی بودن را انتقال دهد. علاوه بر آن، معلم کاردان، همیشه کودکان را راهنمایی می کند تا مطمئن شود که هریک از کودکان کار خود را به درستی انجام خواهند داد.  (سایت دانشگاه الزهرا)

در تعلیم و تربیت  روش ماریا مونته سوری علاوه بر اینکه بر دیدگاه کودک مداری استوار است تاکید زیادی بر روی یادگیری از راه بکار بردن حس ها و بطور کلی یادگیری از طریق فعالیت های یادگیرنده و راهنمایی های معلم می نماید .

وسایل و دستورالعمل های او همگی بروی اعتقاد به اصل  یادگیری از طریق فعالیت یادگیرنده متمرکز است .(مقدمات برنامه ریزی پروند،ص 141 )

مونته سوری در شیوه آموزشی خود توجه و تاکید زیادی بر موسیقی ، هارمونی و حرکات ریتمیک در آموزش داشت.تا آنجا که او حتی از شیوه های آموزشی موسیقی نیز انتقاد کرد و آن  را نیز متحول نمود. 

 اهالی موسیقی  در بیان و تمجید روش کار و شیوه ی آموزشی او ، ضمن اینکه او را «کودید مونته سوری » مینامد 

 در مورد مونته سوری مینویسند: 

کودید مونته سوری : او یک پزشک بود که به هیچ وجه موسیقی نمی دانست. وی در سال 1907 "خانه کودکان" را برای کودکان 3 تا 7 ساله تاسیس نمود و سعی کرد مسائل آموزشی تربیتی کودکان معلول را مطرح کند و از همین طریق به موسیقی دست یافت.

 

بنابراین، آراء نظرات "مونته سوری" اصلا" موسیقیایی نبودند، بلکه تعلیم و تربیتی بودند. 
مونته سوری معتقد بود کودک باید در فرایند آموزشی خود عامل فعالی باشد یا باید به او به عنوان یک عامل فعال در فرایند آموزشی خود نگاه کرد. 
کودک کسی نیست که فقط در معرض اتفاقات قرار گیرد، بلکه کسی است که باید بوسیله اراده اش اتفاقات را بوجود آورد. به همین خاطر ما باید دائما" ساختمان تجربه مداومی را پی ریزی کنیم، چون کودک در هر لحظه ممکن است حرکت متفاوتی را انجام دهد. پس روش آموزش به خود کودک بستگی دارد. 
اولین نتیجه ای که می توان از این روش گرفت این است که فرآگیری کودک بسیار آزاد است و آنرا در هیچ سیستمی نمی توان محدود کرد و به عقیده او ،

 

 اشیاء بهترین مربیان هستند. 

او محیطی را بوجود آورد که در آن اشیاء همگی واقعی هستند، یعنی هیچ اسباب مصنوعی وجود ندارد. مونته سوری معتقد است کودک را نباید رها کرد بلکه مربی باید گام به گام با او حرکت کند. البته نه اینکه مثل کودکان رفتار کند، ولی حتی الامکان سعی نماید بیاموزد که چگونه با کودک رفتار کند.

 مونته سوری پس از همکاری با دوست موسیقیدانش "ماچرونی" (Maccriaronni) اساس دوره های آموزشی خود را بر مبنای درک مفاهیم موسیقی بنیانگذاری کرد.

 ابتدا صدا ها را دسته بندی نمود و با شیوه های مختلف کودکان را آزمود و تمریناتی را در جهت دقیق شنیدن صداها بعنوان برترین نمود آموزش موسیقی پایه ریزی کرد و معتقد بود بسیاری از فعالیتهای صدایی و غیر صدایی باید به آواز خواندن منجر شود. یعنی بچه ها صداهایی را که می شنوند باید بخوانند.

 نکته مهم دیگری که در روش مونته سوری حائز اهمیت است، حرکات ریتمیک است که باعث پرورش و رشد جسمانی کودک می شود. برای این منظور نیز "ماچرونی" با تغییر سرعت در قطعاتی که توسط پیانو می نواخت به کودکان می آموخت که چگونه به صداهای مختلفی که با سرعتهای متفاوت اجرا می شوند عکس العمل نشان دهند.

 ( سایت خانه هنرمندان )

http://www.rahavardeman.blogfa.com/

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد