تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

حکم دیوان در مورد تورم

حکم.  دیوان  در مور د تو رم


ﻓﺎﺭﺱ / ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺣﮑﻤﻲ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ

ﻣﮑﻠﻒ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﺎﺑﻪﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻭ ﻧﺮﺥ

ﺣﻘﻮﻕ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ۸۹ -۹۳ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ

ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﻧﻴﺰ

ﻣﻨﻈﻮﺭ ﮐﻨﺪ.

ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻠﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻭ ﺳﻄﺢ ﺭﻓﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ

ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺑﻪ

ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻭ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ

ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺁﻥ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺮﻳﺪ

ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻴﺎﺑﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎ ﺗﻼﺵ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ

ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﮐﻨﻨﺪ .

ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺎﺳﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ

ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺭﻡ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ

ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ

ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺳﻨﺠﺶ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﺭﺳﻤﻲ ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ.

ﺩﻭﻟﺖﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ

ﺗﻼﺵ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩﻫﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ

ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﺮ ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻣﺮﺩﻡ

ﺭﺍ ﺧﻨﺜﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺗﺼﻮﻳﺐ ﺷﺪﻩ

ﺍﺳﺖ.

8 ﻣﻬﺮ ﺳﺎﻝ 1386 ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ‏« ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ

ﮐﺸﻮﺭﻱ ‏» ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ 128 ﻣﺎﺩﻩ ﻭ 106 ﺗﺒﺼﺮﻩ ﺩﺭ

ﺟﻠﺴﻪ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﻻﻳﺤﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ

ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻃﺒﻖ ﺍﺻﻞ

ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺗﺼﻮﻳﺐ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﺲ

ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺎ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻲ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ

ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ، ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ 18/7/1386 ﺑﻪ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﺷﻮﺭﺍﻱ

ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﺥ 25/7/86 ﺟﻬﺖ ﺍﺟﺮﺍ ﻃﻲ

ﻧﺎﻣﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺭﺋﻴﺲ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺑﻼﻍ ﺷﺪ.

ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ‏« ﺿﺮﺍﻳﺐ ﺣﻘﻮﻕ

ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺩﺭ ﻓﺼﻮﻝ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﻴﮏ ﻫﺮ

ﻓﺼﻞ، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺳﺎﻝ

ﺍﺟﺮﺍ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺭﻳﺎﻝ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ ﺑﻌﺪ

ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ

ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ، ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ‏»

ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﮑﻠﻒ ﺍﺳﺖ ﺣﻘﻮﻕ

ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺳﺘﮑﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺭﻡ

ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻧﻴﺰ ﻧﺮﺥ ﺍﻋﻼﻡ

ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ

ﺍﺳﺖ.

ﺍﺧﻴﺮﺍ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﺑﻪ

ﻋﻠﺖ ﮐﺎﺳﺘﻲ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧﺮﺥ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ

ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 1389 ﺗﺎ 1393 ﺩﺭ ﻗﻴﺎﺱ ﺑﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ

ﺩﺭ ﺣﮑﻤﻲ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﻮﻇﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺑﻪ

ﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ .

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺎﺩﻩ

150 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ

ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﻣﺼﻮﺏ 1386 ﻭ ﺑﻨﺪ 24

ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺳﺎﻝ 1387 ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻮﻇﻒ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ

ﺣﻘﻮﻕ ﺷﺎﻏﻠﻴﻦ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ

ﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﻫﻴﺎﺕ

ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺿﺮﻳﺐ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ

ﮐﻠﻴﻪ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 86 ﻭ87 ﮐﻪ

ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ

ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻭﻓﻖ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎﺭﻩ -206 3/3/88 ﻭ

-667 16/9/88 ﻫﻴﺄﺕ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ،

ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ

ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻣﮑﻠﻒ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻋﻠﻴﻬﺬﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ

ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺷﺎﮐﻲ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﻳﻦ

ﺍﺷﻌﺎﺭﻱ ﻭ ﻣﻮﺍﺩ 125 ﻭ 127 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ

ﻭ ﻣﻮﺍﺩ 10 ﻭ58 ﻭ 65 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺸﮑﻴﻼﺕ ﻭ ﺁﺋﻴﻦ ﺩﺍﺩﺭﺳﻲ

ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻣﺼﻮﺏ 1392 ﺣﮑﻢ ﺑﺮ ﺍﻟﺰﺍﻡ

ﻣﺸﺘﮑﻲ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺷﺎﮐﻲ

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1393-1389 ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺎﺧﺺ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ

ﺍﻋﻼﻣﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﺎﺑﻪ ﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ

ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﺭﺍﻱ ﺻﺎﺩﺭﻩ ﻇﺮﻑ

ﺑﻴﺴﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺑﻼﻍ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﺷﻌﺐ

ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ .

ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ

ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﮑﻠﻒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﺣﻘﻮﻕ ﺷﺎﻏﻼﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﺎﻥ

ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﻳﻮﻥ

ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ

ﺭﺍ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﺪ.

ﺗﺼﻮﻳﺐ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺩﺭ

ﺳﺎﻝ 86 ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ 93 ﻣﻌﺘﺒﺮ

ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﺳﺎﻝ 93 ﺍﻋﻼﻡ

ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ .

ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﺑﻨﺪ ﺍﻟﻒ ﻣﺎﺩﻩ 50 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﻨﺠﻢ

ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﺮﺍﺣﺘﺎً ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ

ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺷﻮﺩ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ

ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺆﺧﺮ ﺑﺮ

ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻭﺟﺎﻫﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻭ

ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ

ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﮑﻠﻒ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ

ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻧﻴﺰ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ

ﺭﺍﺳﺘﺎﺳﺖ .

ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﻻﺯﻡﺍﻻﺟﺮﺍﺀ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺩﺭ

ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﮑﻢ

ﮐﺎﺭﮔﺰﻳﻨﻲ ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺰﺍﻳﺎﻱ ﻏﻴﺮ

ﻣﺴﺘﻨﺪ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ

ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻧﺸﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺑﺮ ﻻﺯﻡﺍﻻﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ

ﺣﮑﻢ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﻧﻴﺰ ﺗﺎﮐﻴﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺩﻳﺪﻩ

ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻭﻓﻖ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎﺭﻩ

-206 3/3/88 ﻭ -667 16/9/88 ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﻫﻴﺎﺕ

ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺿﺮﻳﺐ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ

ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 86 ﻭ 87 ﺭﺍ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ

ﺍﺑﻄﺎﻝ ﻧﻴﺰ ﮐﺎﺳﺘﻲ ﻧﺮﺥ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﺱ ﺑﺎ

ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺤﻮﻱ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ

86 ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻋﻼﻣﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ

ﺍﺳت

به نقل از گروه 49 فرهنگیان در تلگرام


معو قات فرهنگیان

معو قات فرهنگیان


علی رغم وعده ی دولت۳ ماه از معوقات مزدی معلمان پرداخت نشده است


در کمتر از یک هفته به پایان سال، هنوزمعوقات حقوقی ۶ ماه گذشته معلمان به طور کامل پرداخت نشده است.


محمد رضا نیک‌نژاد، کنشگر صنفی جامعه معلمان با بیان این مطلب به ایلنا گفت: علی رغم وعدهٔ وزیر مبنی بر پرداخت معوقات ۶ ماههٔ معلمان تا پایان سال، تنها معوقات حقوقی ۳ماه از ۶ماه واریز شده و با اینکه کمتر از یک هفته به پایان سال مانده است هنوز تکلیف سه ماهی که پرداخت نشده مشخص نیست. 


به گفتهٔ نیک نژاد، اگر قرار باشد پرداخت و تسویه حسابی صورت بگیرد تا قبل از پایان سال باید انجام شود و نباید به سال آینده موکول شود. 


عضو کانون صنفی معلمان در ارتباط با جزئیات این معوقات گفت: آنچه به عنوان معوقات حقوقی از آن اسم می‌بریم علاوه بر اضافه تدریس، در برخی از موارد از سال گذشته باقی مانده است مانند حقوق مربوط به مراقب امتحان و تصحیح اوراق امتحانی که هنوز تسویه نشده است.

به گفتهٔ نیک‌نژاد، تسویهٔ این مبالغ نیاز به اختصاص بودجهٔ بالایی ندارد اما مشخص نیست چرا در پرداخت همین میزان کم هم کوتاهی صورت می‌گیرد. 

نیک‌نژاد ضمن انتقاد از عدم پرداخت به موقع اضافه کاری و مطالبات صنفی معلمان گفت: چرا کارمندان سایر وزارتخانه‌ها و ادارات باید هر ماه اضافه کاری روی فیش حقوقیشان درج شود اما در مورد معلمان همیشه ما با تاخیر چند ماهه در پرداخت‌ها مواجه‌ایم.


این کنشگر صنفی معلمان در خصوص ادامه یافتن اعتراضات معلمان در روزهای اخیر هم گفت: بی‌توجهی به شرایط معیشتی معلمان باعث شده موج اعتراضات خاموش نشود و هرازگاهی می‌شنویم با کوچک‌ترین فراخوانی، گروه عظیمی از معلمان در مقابل ادارات آموزش و پرورش تجمع می‌کنند و خواسته‌های صنفیشان را طلب می‌کنند. 


وی ادامه داد: متاسفانه پیگیری‌های انجام شده در خصوص مطالباتی چون افزایش فوق العاده شغل و اختصاص بودجه مناسب برای آموزش و پرورش هنوز به نتیجه نرسیده است و دولت هم هنوز نتوانسته در این زمینه اقدام خاصی انجام دهد. در حال حاضر تنها موردی که روی اجرایی شدن آن تاکید می‌کنند طرح رتبه بندی معلمان است که به غلط بزرگ نمایی شده است. 


نیک‌نژاد در ارتباط با جزییات طرح رتبه بندی معلمان گفت: این طرح صرفا برای تحت الشعاع قرار دادن اعتراضات صنفی معلمان به اجرا نشدن طرح‌هایی چون افزایش فوق العاده شغل کارکنان دولت است. تبعیض‌هایی که در پی اجرای این طرح بین کادر آموزشی و کارمندان وزارت خانه اعمال شده، آنقدر زیاد است که تا به نتیجهٔ مطلوب نرسد نمی‌تواند از شدت اعتراضات کم کند. 


وی ادامه داد: طرح رتبه بندی در دولت دهم مطرح شد اما در مجلس رای نیاورد. بعد از آن مجددا لایحهٔ آن در دولت یازدهم مطرح شد و در حال حاضر هم مورد انتقاد جدی معلمان است. بر اساس این طرح، قرار است معلمین به چهار سطح تقسیم بندی شوند برای مثال گفته‌اند بر اساس این طرح، کسانی که به رتبه یک در طرح رتبه بندی برسند به میزان ۷۰ درصد از افزایش فوق العاده شغل برخوردار می‌شوند. برای معلمی با ۲۳ سال سابقهٔ کار که در حکمش فوق العاده شغل را ۹۶هزار تومان درج کرده‌اند، در چنین شرایطی اضافه شدن ۷۰ درصد به این میزان فوق العاده شغل رقم قابل توجهی را شامل نمی‌شود که اینقدر روی آن مانور می‌دهند. 


نیک نژاد در پایان اضافه کرد: به عقیدهٔ ما، رتبه بندی موقعی موثر است که حداقل حقوق مناسبی نسبت به خط فقر وجود داشته باشد. یعنی یک پایهٔ حقوقی به عنوان کف دستمزد وجود داشته باشد که معلم برای تامین مخارج زندگی‌اش نیاز به شغل دوم و سوم نداشته باشد.


کارگران فرهنگ

بسم الله الرحمن الرحیم


نامه ی جمعی از معلّمان اذربایجان و کردستان

     به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران


ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران


با سلام


همانطور که مستحضر هستید چرخه ی تربیت و آموزش نیروی انسانی در آینده ی ایران اسلامی و نیز سرنوشت آینده ی فرزندان برومند این مرز و بوم در مدارس در دستتان توانا، فداکار و مبارزِ معلمان رقم خواهد خورد که اگر دولت محترم جمهوری اسلامی ایران به وضعیت ناگوار حقوقی و معیشتی معلمانِ دلسوز و فداکار نیندیشد و نسبت به این معضلات راه حلی را جستجو نکند، دیگر انگیزه ای برای آموزش و تربیت فرزندانِ دلیر و شجاع این مملکت وجود نخواهند داشت؛ زیرا معلمان به خاطر درگیر شدن با مسایل و مشکلات بی پولی و درآمد بسیار بسیار پایین جهت زندگی و معیشت شان، دیگر شور و شوق چندانی برای تدریس و تربیت برایشان باقی نخواهد ماند.

فرهنگیان و معلمان سراسر کشور با توجه به پایین بودن حقوق و مزایای بسیار کم و ناچیز خود در وضعیت بسیار ناگوارِ زندگی و معیشتی(در زیر خطر فقر) به سر می برند؛ تا جاییکه این مسأله منزلت اجتماعی و شخصیتی آنان را نزد دانش آموزان و مردمِ جامعه بسیار پایین آورده است؛ به طوری که دانش آموزان دیگر معلمان را به عنوان الگوی اخلاقی و اجتماعی خود بر نمی گزیند، به همین خاطر اکثرشان به الگوهای غیر اخلاقی و فاسدِ رایج در جامعه پناه برده و سرنوشت خود، خانواده، مردم جامعه و حکومتشان را به خطر می اندازند؛ زیرا در چنین جوی که برای معلمین و فرهنگیان کشور ایجاد شده، معلمی دیگر الگوی اخلاقی و رفتاری جامعه نمی باشد و هر جامعه ای هم که الگوی معلمی در آن از میان برود، طبیعتاً آن جامعه به قهقرا و ناامنی خواهد رفت و بیشتر جوانان آن یا به زندان کشیده شده یا به بلای خانمانسوز اعتیاد گرفتار خواهند شد. 

امیدواریم که مشکلات و معضلات فرهنگیان و معلمان سراسر کشور، سیاست «اگر می خواهی راحت بر مردم حکومت کنی سعی کن مردم را گرسنه نگه داری» نباشد که با توجه به رشد آگاهی مردم جامعه و پیشرفت تکنولوژیِ امروز، سعی بر این شود که ارزش و جایگاه مقدس شغلی الگوهای مردم جامعه ( فرهنگیان و معلمان) پایین آورده شود و در نتیجه راه بر تحقیق و مطالعه و پژوهش معلمان از یک طرف و راه بر رشد توسعه ی فکری و افزایش سطح آگاهی مردم جامعه از طرف دیگر بسته شود. جناب رئیس محترم جمهوری! در شگفت هستیم که اگر روزی از سرِ صدقه، افزایش حقوق(آنهم بسیار جزئی) و دادن مزایا و تسهیلات بسیار کم و ناچیز( آنهم با قرعه کشی) برای معلمان در نظر گرفته شود چه دلیلی وجود دارد که مسئولان محترم دولت جمهوری اسلامی!! آن را با بوق و کُرنا در رسانه های جمعی،گروهی و تبلیغاتی مختص به خودشان به عنوان اقدامی عظیم و بی نظیر در سراسر کشور مطرح کنند؟! این در حالی است که ما بارها شاهد افزایش بسیار زیاد حقوق، عیدانه، مزایا و تسهیلات کارمندانِ ارگان های دیگر در کشور بوده ایم، اما اصلاً صدایش در نیامده و تا حالا برای یک بار هم به طور رسمی و غیر رسمی در رسانه های وابسته به دولت اعلام نگردیده است. اگر واقعاً از روی دلسوزی است پس چرا سالهاست که مطالبات معلمان به بوته ی فراموشی سپرده شده و حتی از مزایای برحق خودشان هم(هر چند مزایایشان هم بسیار جزئی بوده!) به مرور زمان محروم گشته اند و هر سال تبصره و قانونی برای آموزش و پرورش جهت کاستن از مزایا و تسهیلات جزئی شان! تصویب می شود، ولی در صدا و سیما و رسانه های وابسته به دولت اصلآ انعکاس داده نمی شود


رئیس محترم جمهور! معلمان سالهاست با این معضلات زندگی می کنند و سالهاست با تحقیر، فقر و تهدید (برچسب سیاسی زدن به مطالبه ی صنفی شان توسط سران دولت) به سر می برند، بدون دلیل شرعی و قانونی، حقوق یک ماه مرخصی در آموزش و پرورش به کلی لغو می گردد و پاداش به موقع بازنشستگان به صورت قسطی چند ساله در می آید، تاکنون بعد از گذشت پنج ماه از اضافه کاریِ معلمان سراسر کشور، مبلغی بابت حق الزحمه ی این کار به حساب شان واریز نشده است، حقوق، تسهیلات و عیدی شان هیچگاه به اندازه ی حقوق و عیدی یک آبدارچی در ادارات و مراکز بانک ها، دارایی، دادگستری و ... نرسیده است، موارد دردآور آنقدر زیاد است که از حوصله ی این نامه ی گلایه آمیز هم خارج است. آیا این واقعیات دردناک حامل این پیام نیست که ارزش و اعتبار شخصیتی و اجتماعی معلمان، نزد مسئولان محترم دولت، بسیار بسیار کمتر از یک کارگرِ محترمِ ساده در کشور می باشد؟

رئیس محترم جمهور!! آیا این امر در اساس بی اعتبار و بی ارزش کردن جایگاه معلمان، نزد مردم در کشور نیست که به حدی رسیده که بعضی از معلمان به علت حقوق بخور و نمیر و عدم امکانات و تسهیلات وام در ارگان آموزش و پرورش، اجاره نشین منزل پدرِ دانش آموز خودشان می گردند و یا هنگام سررسید چک مورد معامله شان(مثلاً بیشتر، خرید ماشینی مُدل پایین) به علت عدم پرداخت به موقعِ حق الزحمه ی اضافه کاری شان، شرمنده ی شهروندان خود شده و در نهایت برای حفظ آبروی شخصی، شغلی و نظامشان دست به دامن هر کسی می گردند تا مبلغ مورد معامله شان را تسویه کنند؛ زیرا آنان غالباً بیشتر به امید پول اضافه کاری شان دست به چنین ریسکی(مثلاً خرید ماشین) می زنند؟! آیا آموزش و پرورش، آبرو، حیثیت، کرامت و شرافتِ انسانی هر مملکتی نیست پس آبرو، حیثیت، شرافت و کرامت انسانی مملکت ما کجاست؟

رئیس محترم جمهور! متأسفانه هیچ نوع تسهیلات وام بلندمدتی برای خرید مسکن فرهنگیان و معلمان سراسر کشور تصویب نشده و سالهاست آنان فقط در فکر سیر کردن شکم خود و خانواده شان بوده که راهی برای مطالعه و پژوهش آنان نیز باقی نگذاشته است چه برسد به خدمتی با انگیزه ی بالا به جامعه. بنابراین ما معلمان سراسر کشور تا زمانی که خواسته های ما مبنی بر رسیدن سقف حقوق معلمان متناسب با تورم بازار و سطح قیمت کالاهای بازار و گرفتن تسهیلات وام و مسکن و عیدانه همانند گرفتن تسهیلات وام، مسکن و عیدانه ی کارمندان ارگان های دیگر در کشور محقق نشود و پرداخت فوری کلیه مطالبات پرداخت نشده ی چندین سال پیش که هنوز به طور کامل پرداخت نشده و نیز عدم ابلاغ و پخش افزایش حقوق کارمندان آموزش و پرورش در صدا و سیما و رسانه های جمعی در کشور(که انجام این کار به علت عدم کنترل واقعی در بازار باعث افزایش خود به خود قیمت کالاها و خدمات در کشور می گردد) دست از ادامه ی تحصن و اعتراض برنخواهیم داشت و همصدا با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور خواهیم بود و این بار از شکنجه، زندان، اخراج و اعدام نخواهیم ترسید؛ زیرا این خواسته ها حق مسلم ما و کاملا به نفع جامعه ی ما می باشد و از دست دادن جانمان در این راه شهید شدن و فداکاری در راه آرمانهای واقعی مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود. خواسته ای که اصلاً سیاسی نبوده؛ بلکه خواسته ای کاملاً صنفی بوده و حق طبیعی، شرعی و قانونی ما می باشدکه خداوند به ما ارزانی داشته است ولی متأسفانه دولت محترم جمهوری اسلامی سالهاست چنین خواسته هایی را به بهانه های سیاسی و ضد آرمانهای نظام جمهوری اسلامی بودن، تهدید، سرکوب و خفه می نماید، ما هنوز سرکوب، بازداشت و گذاشتن احکام سنگین مجازات را طی چند سال پیش که توسط دستگاه قضایی دولت بر بعضی از معلمان تهران و چند شهر دیگر به خاطر خواسته های برحقِ طبیعی، شرعی و قانونی شان متحمل گردید فراموش نکرده ایم. 

رئیس جمهور محترم! آیا با این واقعیات دردناک که امروزه در هیچ کشوری سابقه ندارد جای آن نیست که به عنوان انتقاد جدی از سیاستهای دولت و وزیر آموزش و پرورش جهت اصلاح این سیاستها و رفع این مشکلات در روزهای سوم، دهم و هفدهم اسفندماه ۱۳۹۳ در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها تجمع نموده و نارضایتی و اعتراض خود را به شخص عالی، وزیر بی کفایت و بی لیاقت آموزش و پرورش و مردم شریف و مبارز ایران اسلامی برسانیم؟؟ و یا در صورت عدم توجه و نادیده گرفتن این امر، این بار مردمِ شجاع، شریف و مبارز ایران اسلامی را به یاری بطلبیم و با نفرستادن فرزندانشان به مدارس و تشویق آنها به تجمع در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها همراه و همصدا با معلمانشان دست به تحصن و اعتراض بزنند؟؟ ما از اول با ایران بوده ایم و خواهیم بود و تا پایان جهت تحقق مطالبات و خواسته هایمان خواهیم ایستاد و تا مرگ و شهادت هم مقاومت خواهیم کرد تا ایران و نظام آبرویش نرود و این مردم و نظام برای همیشه الگوی تمام جهانیان باشند. نصرٌ مِن الله و فتحٌ قریب


با تشکر 

جمعی از معلمان و فرهنگیان آذربایجان و کُردستان.

اقدام به خودسوزی در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان


 
 
امتیاز مثبت
۰
اقدام به خودسوزی در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان
۱۲ اسفند ,۱۳۹۳
کد مطلب : 20468
 

لحظاتی پیش فردی به علت عدم رسیدگی به در خواستش در دفتر مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان اقدام به خودسوزی کرد.

به گزارش”صبح کویر” به نقل از   پایگاه اطلاع رسانی نمره ۲۰ ، لحظاتی پیش فردی به علت عدم رسیدگی به در خواستش در دفتر مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان اقدام به خودسوزی کرد.

وی با بستن در اتاق مدیر کل قصد آتش زد خود و مدیر کل را داشته است.

به گفته تقی زاده مسئول روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش طی تماس با پلیس و آتش نشانی این قائله ختم به خیر شد و فرد مورد نظر دستگیر شد.

مشروح این خبر متعاقبا اعلام خواهد گردید.

انتهای پیام/

 

گزارش تجمع معلمان در 10 اسفند 93


گزارش تجمع معلمان در 10 اسفند 93


معلمان در اکثر شهرهای کشور با تجمع سکوت، اعتراض خود را بیان کردند


تجمع سراسری امروز معلمان کشور را می توان یکی از گسترده ترین اقدامات اعتراضی در سالهای اخیر دانست. بیش از صد هزار معلم در دهها شهر مقابل ادارات آموزش و پرورش تجمع کردند و خواستار اجرای قانون و رعایت عدالت در پرداخت حقوق خود شدند. در تهران هم بیش از ۲۰۰۰ معلم در میدان بهارستان گرد هم آمدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مجلس نشینان برسانند. آنها به تبعیض، عدم اجرای قانون، تمرکزگرایی آموزش و پرورش و وضعیت نامناسب معلمان زندانی و محکومان اداری اعتراض کردند.

تجمعات امروز به دعوت کانون صنفی معلمان برگزار شد. حدود ۱۰ روز پیش کانون صنفی معلمان درخواست مجوزی برای برگزاری این تجمع ارائه داد اما تا روز گذشته هیچ مجوزی برای برگزاری این تجمع صادر نشد و در نهایت معلمان بدون دریافت مجوز و مانند بسیاری از تجمع‌های معمول دیگر، دور هم گرد آمدند. آنها به اصل ۲۷ قانون اساسی استناد می کردند که حق تجمع و راهپیمایی را به رسمیت شناخته است.

پلیس هم امروز برخورد مناسبی با اعتراض معلمان داشت و دست کم تا این لحظه هیچ موردی از برخورد خشونت آمیز یا جلوگیری از گردهمایی معلمان گزارش نشده است. در طرف دیگر هم، معلمان با سکوت به برگزاری آرام تجمع کمک کردند. آنها تنها با بلند کردن پلاکارد و در مواردی زدن برچسب بر دهان خود، اعتراض و مطالبات خود را ابراز کردند.

بر اساس گزارش های خبرگزاری ها و منابع نزدیک به معلمان، در اکثر استان های کشور تجمعاتی مقابل ادارات آموزش و پرورش برگزار شده است. از استان های مختلف کشور خبرهای متعددی در این باره منتشر شده و حتی در شهرستان های کوچک و کم جمعیت هم استقبال معلمان از این حرکت اعتراضی هماهنگ بسیار گسترده بوده است.

گزارش شده که در تجمعات امروز، معلمان پلاکاردهایی همراه داشته اند که روی آنها متن هایی از این دست به چشم می خورد: «ما از فرق می نالیم، نه از فقر»؛ «معلمان را دریابید»؛ «همه جامعه به معلمان مدیون‌اند»، «سکوتم از رضایت نیست»، «فرهنگ ساز جامعه را دریابید»، «معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است»، «بر روی تخته‌های خود بنویسید یک با یک برابر نیست»، «معلمان خواستار تاثیرگذاری تشکل‌های صنفی بر تصمیمات آموزش و پرورش هستند» و …

در تهران قرار بود تجمع از ساعت دو بعد از ظهر آغاز شود، ولی بسیاری از گروه های مختلف معلمان از صبح امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. تجمع معلمان مقابل مجلس تنها مختص تهرانی ها نبود و معلمانی که در شهرهای نزدیک به تهران هم خدمت می کردند، خود را به مجلس رساندند تا تجمع بزرگتری را شکل دهند.

گزارش ها حاکی است در حالی که هنوز ساعت شروع تحصن فرا نرسیده بود، بیش از۶۰۰ معلم مقابل مجلس تجمع کرده بودند. تعداد آنها در نهایت به بیش از ۲۰۰۰ نفر رسید. برخی از آنها «الله اکبر» می گفتند و شعار می دادند: «پنجره ها را باز کنید، صدای ما را گوش کنید»، «دریافت حقوق همسان حق مسلم ما است». برخی دیگر هم چسب‌هایی بر دهان خود زده و علت آن را عدم توجه به مطالباتشان عنوان می کردند.

این اعتراض سراسری در شهرهای دیگر هم با استقبال معلمان قرار گرفت. معلمانی که سالهاست از تبعیضی که بین آنها و دیگر کارمندن دولت وجود دارد، رنج برده و معترض بودند ولی هیچ وقت حرف شان راه به جایی نبرده است. هر بار که صدای اعتراض شان بلند شده است یکی از مسوولان قولی به آنها داده که خود هم می دانسته عملی نخواهد شد.

خوزستان

خوزستان که این روزها هر روز به عنوانی در صدر اخبار است، این بار به دلیل اعتراض معلمانش در خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. به گزارس اکسین پرس چند روزی از وعده قبلی مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان نگذشته است که صبح امروز جمعی از معلمان خوزستانی مقابل این اداره کل تحسن صنفی نموده اند .

بیش از یک صد معلم مقاطع مختلف تحصیلی مدارس استان خوزستان با تجمع در مقابل ساختمان اصلی اداره کل آموزش و پرورش استان واقع در منطقه امانیه ، میدان ساعت نسبت به پرداخت نشدن مطالبات و معوقات خود اعترض کرده و خواستار پرداخت شدن آن قبل از سال جدید و افزایش حقوق و دستمزد خود با توجه به سختی کار و هوای استان شدند .

در این میان نماینده شوش به تجمع معلمان اعتراف کرد و در عین حال گفت: معلمان شوشی اگر مطالباتی دارند می توانند خواسته های خود را از مجرای رسمی مطرح کنند و این شیوه مناسب تری برای پیگیری مطالباتشان است.
سید راضی نوری در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: متاسفانه برخی مواقع در اعتراض هایی که رسمی نیست افراد سودجو دنبال خواسته های مسموم خود هستند و بهتر است فرهنگیان شوش درخواست خود را به روش های رسمی مطرح کنند.

نوری پیشنهاد کرد: یکی از نمایندگان فرهنگیان می تواند در روزهای پایانی هفته که شخصا در دفترم حضور دارم مراجعه کنند و در این خصوص گفتگو کنیم. من به عنوان نماینده مردم پیگیر خواسته های همه مردم از جمله معلمان شریف شوشی هستم.

وی همچنین یادآور شد: نماینده فرهنگیان می تواند خواسته فرهنگیان را با فرمانداری شهرستان نیز در میان بگذارد.

نماینده مردم شوش در مجلس اظهار کرد: نمایندگان مردم بدون لحظه ای تردید پیگیر مطالبات همه اقشار هستند و خواسته های قشر زحمت کش فرهنگی نیز مورد توجه ما است.

فارس

مراکز استان های دیگر هم میزبان معلمان شهرستان های خود هم بودند از جمله استان فارس. به گزارش «نسیم»، تجمع فرهنگیان استان فارس در شهر شیراز و در مقابل اداره کل آموزش و پرورش فارس همزمان با سایر شهرستان‌های این استان با حضور جمعیت ۳۰۰نفری این قشر از جامعه برگزار شد و در آن اعتراض‌کنندگان خواستار ایجاد عدالت در نظام پرداخت‌ها و بازنگری در آن شدند.

حمیدرضا آذری، مدیرکل آموزش و پرورش فارس نیز در جمع معترضان گفت: تمام مطالبات فرهنگیان استان فارس به وزارتخانه ارسال شده و همواره نیز به دنبال رفع مشکلات آنان هستیم.

بوشهر

شماری از معلمان بوشهری هم با تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان خواستار توجه دولت به این قشر و افزایش حقوق خود شدند. به گزارش «خلیج فارس»؛ نزدیک به ۱۵۰نفر از تجمع‌کنندگان ساعت ۱۰ صبح امروز در مقابل این اداره حضور یافته و با در دست داشتن پلاکادر های با مضمون “معلم از تبعیض بیزار است”، “حقوق عادلانه معلمان کجاست”، “آقای روحانی با تدبیرتان به فرهنگیان امید دهید”، و… اعتراض خود را به وضعیت حقوق و مزایای شان اعلام کردند.

در این تجمع، معلمان طی بیانیه ای تجمع شان را صنفی اعلام کرده و خواستار آن شدند که دولت تدبیر و امید برای بهبود وضعیت معیشتی معلمان چاره اندیشی کرده و رییس جمهور برای رفع این مشکلات پیگیری نماید. خبر می رسد که در برخی شهرستان ها و مناطق آموزش و پرورش استان، مشابه بوشهر معلمان مقابل ادارات آموزش و پرورش تجمع صنفی برگزار کردند.

۳۰ دقیقه پس از این تجمع، علیمراد کرمی سرپرست آموزش و پرورش استان به همراه رییس آموزش و پرورش شهرستان بوشهر در میان آنها حضور یافت.

کرمی با بیان اینکه تجمع امروز با فراخوان سراسری و با موضوع صنفی است، گفت: ما نیز معتقدیم حق و حقوق معلم داده شود، اما مطالبات در فضایی آرام پیگیری شود تا کلاس های درس تعطیل نشوند. وی ادامه داد: طرح رتبه بندی معلمان که اکنون در انتظار تصمیم گیری مجلس است، می تواند بخشی از دغدغه های معیشتی معلمان را مرتفع کند، از این رو با نمایندگان برای تسریع در تصویب آن باید پیگیری شود.

در کنگان هم معلمان معترض جلوی اداره آموزش و پرورش تجمع کردند. به گزارش ثلاث صبح امروز شمار زیادی از معلمان شهرستان کنگان با تحصن و تجمع در محوطه آموزش و پرورش شهرستان کنگان خواستار رسیدن به حقوق از دست رفته شان بودند.

گزارش خبرنگار ثلاث می افزاید؛ این گروه از فرهنگیان پس از قرائت بیانیه ای و ارائه بندهای مد نظرشان آن را امضاء کردند. رئیس آموزش و پرورش شهرستان کنگان نیز پس از حضور در میان معلمان و فرهنگیان وعده پیگیری مشکلات و خواسته های آنها را داد.

به گزارش سیرانا به نقل از مطاف۲۴ هم شمار زیادی از معلمان در شهرستان دیر در اعتراض به وضع معیشتی در محل آموزش و پرورش تجمع کردند. معاون سیاسی فرماندار و مدیر و معاونین آموزش و پرورش شهرستان دیر نیز در جمع معلمان شهرستان حضور پیدا کرده و به درخواست آنها گوش دادند. یکی از فرهنگیان دیری گفت: معلمان از شائبه افزایش نزدیک به۱۴ درصدی حقوق‌شان در سال ۹۴ نگران‌اند و به همین دلیل بودجه را ناکافی می‌دانند.

چهارمحال و بختیاری

معلمان چهارمحال وبختیاری نیز به ندای کانون صنفی معلمان لبیک گقته و تجمع آرامی را برگزار کردند. فرهنگیان مرکز استان چهارمحال وبختیاری با حضور در اداره کل آموزش و پرورش و در برخی نواحی آموزشی استان نیز با مراجعه به ادارات آموزش و پرورش شهرستان های استان تامین مطالبات صنفی خود را خواستار شدند.

فرهنگیان شرکت کننده دراین اجتماع صنفی در مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان درشهرکرد که جمعیت آنان حدود ۳۰۰ نفر بود، در فضایی آرام و همراه با سکوت و بدون هر گونه شعاری خواستار رسیدگی به مشکلات قشر فرهنگی شدند. اجرای نظام رتبه بندی برای فرهنگیان، پرداخت مطالبات این قشر، رعایت عدالت میان کارکنان دولت، برابری و رفع تبعیض دستمزد، بهبود شرایط معیشتی معلمان وسامان دادن به شرایط بد آموزشی برخی مدارس مهمترین خواسته های فرهنگیان حاضر در این اجتماع صنفی بود.

کردستان

در دیواندره کلاس های درس اما تعطیل شد. به گزارش روژان نیوز، معلمان مدارس شهرستان دیواندره امروز صبح در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود ، در کلاس درس حاضر نشدند. یک منبع آگاه از نگرانی معلمان نسبت به درصد افزایش حقوق معلمان در سال آینده خبر داد و گفت : پایین بودن نسبت افزایش حقوق معلمان نسبت به نهادها و ادارات دیگر در بودجه پیشنهادی دولت برای وزارت آموزش و پرورش علت این اعتراض است . معلمان بودجه پیشنهادی دولت برای وزارت آموزش و پرورش را ناکافی می‌دانند.

این اعتراض صبح امروز به جلوی ساختمان آموزش و پروش دیواندره کشید و بیش از۱۰۰معلم معترض با این حضور خواستار رسیدگی به مشکلات معلمان شدند. این اعتراض با قرائت بیانه ای چند ماده ای در دفاع از حق و حقوق معلمان و فرهنگیان در حیاط مدیریت آموزش و پرورش شهرستان دیواندره به پایان رسید.

همچنین به گزرش ایلنا در شهر مریوان صبح امروز نزدیک به ۱۳۰۰ نفر از جامعه ۲۵۰۰نفری معلمان مدارس این شهر در اعتراض به تبعیضی که از نظر آنها در نحوه افزایش دستمزد سال ۹۴ وجود دارد در محوطه اداره آموزش و پرورش این شهر تجمع سکوت برپا کردند.

براساس اطلاعاتی که معلمان معترض در اختیار ایلنا گذاشته‌اند، این اجتماع اعتراضی که حوالی میدان جهاد مریوان برپا شده بود باعث تعطیلی زودهنگام بیشتر مدارس نوبت صبح شد اما در فعالیت مدارس نوبت بعد از ظهر هیچ تاثیری نگذاشته است.

به گفته معلمانی که خود در این گردهمایی صنفی حضور داشتند؛ این اجتماع صنفی از حوالی ساعت ۹ صبح که زنگ اول مدارس نوبت صبح مریوان خاتمه یافت؛ آغاز شد و تا تا نزدیکی‌های ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ادامه یافت.

کرمان

معلمان شهربابکی هم به وضعیت معیشت شان اعتراض داشتند و در اعتراض سراسری امروز شرکت کردند. به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی بابک آنلاین؛ شماری از معلمین شهرستان شهربابک صبح امروز (یکشنبه) با مجوز کانون صنفی معلمان ایران و همزمان با سراسر کشور؛ در مقابل مدیریت آموزش و پرورش شهرستان شهربابک تحصن کرده و خواهان رسیدگی به مشکلاتشان شدند.

فروتنی یکی از معلمین شهربابکی درباره علل تحصن به خبرنگار ما گفت: علاوه بر اینکه هیئت دولت مصوب کرده است از اول سال ۹۳ فوق العاده شغل متناسب با سطح تخصص و مهارتها افزایش پیدا کند؛ اما این مصوبه فقط برای معلمین دارای مدرک فوق دیپلم اجرایی ولی سر معلمین دارای مدرک لیسانس و بالاتر از این مصوبه بی کلاه ماند و هیچ پرداختی برای صورت نگرفته است. وی یکی دیگر از علل تحصن را رسیدگی به مشکلات معیشیتی که همخوانی با تورم ندارد، عنوان کرد.

کرمانشاه

کرمانشاه هم شاهد اعتراض معلمان بود. گروهی از معلمان مدارس راهنمایی و دبیرستان کرمانشاه روز یکشنبه در اعتراض به وضع معیشتی و کمی حقوق خود در مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان تجمع کردند.

البرز

بسیاری از معلمان استان البرز هم در تهران به بقیه هم صنفان خود نپیوستند و در همان استان اعتراض خود را به گوش مسوولان رساندند. تعدادی از معلمین البرزی در اعتراض به آنچه که پایین بودن حقوق و مزایا عنوان شده در مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان البرز واقع در عظیمیه ی کرج تجمع کردند.

ایلام

مدیرکل آموزش و پرورش استان ایلام با اشاره به تجمع امروز جمعی از فرهنگیان استان مقابل این اداره کل اظهار کرد: مسوولان استان پیگیر مطالبات فرهنگیان هستند. علی بیرانوند روز یکشنبه در گفت وگو با ایرنا مجموع مطالبات فرهنگیان این استان را ۲۵۰ میلیارد ریال اعلام کرد و گفت: این میزان مطالبات مربوط به سال های ۸۸ تا پایان دی امسال و بیشتر آن مربوط به حقوق پرسنل است.

وی با بیان اینکه این اداره کل برای پرداخت این میزان مطالبات به فرهنگیان پیگیری ها و رایزنی های لازم را انجام داده است، افزود: این مشکل تنها مختص این استان نبوده بلکه در کل کشور وجود دارد ضمن اینکه مطالبات بصورت متمرکز از طریق وزارتخانه پرداخت می شود. بیرانوند یادآور شد: دولت و مجلس باید منابع لازم برای پرداخت مطالبات فرهنگیان را پیش بینی کرده تا از طریق وزارتخانه به آنها پرداخت شود.

خراسان رضوی

مشهدی ها هم در اعتراض معلمان شرکت کردند. صبح امروز جمعی از فرهنگیان در اعتراض به پایه‌های حقوقی خود مقابل اداره‌ کل آموزش و پرورش خراسان رضوی تجمع کردند. یکی از فرهنگیان معترض در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: فرهنگیان با ۲۵سال سابقه خدمت، پایه حقوقی کمی دارند و با وجود اینکه ماهانه ۲۳ هزار تومان از حقوق آنها برای ارائه خدمات بیمه طلایی کسر می‌شود اما هیچ‌گونه مزایایی این بیمه برای آنها ندارد.

وی افزود: متاسفانه به فرهنگیان همچون سایر کارمندان نگاه نمی‌شود و هم‌اکنون که به ایام پایانی سال نزدیک می‌شویم و سایر ارگان‌ها و نهادها عیدی کارکنان خود را پرداخت کرده‌اند ما هنوز وجهی در قبال عیدی امسال خود دریافت نکرده‌ایم

یزد

“حقم را ندهید مدرسه تعطیل می شود” این گفته یکی از معلمان یزدی است که در تجمع امروز یزد شرکت کرده بود. معلمین معترض می گویند، کارمندان دولتی که در سایر ادارات دولتی کار می کنند بعضا تا دو برابر فرهنگیان حقوق دریافت می کنند. این بی عدالتی است و ما تنها به دنبال مطالبه حقوق خود هستیم.

به گزارش خبرنگار عصر فرهنگ، ماجرا از آنجا کلید خورد که تصاویر فیش های حقوقی که ادعا می شد متعلق به کارمندان نهادهای دولتی است، به مدد نرم افزارهای پیام رسان موبایلی بین فرهنگیان به سرعت منتشر شد. این فیش ها که افزایش حقوق ۴۰ تا ۷۰ درصدی را نسبت به سال های قبل نشان می داد آتش اعتراضات معلمین را شعله ور کرد. در برخی شهرها مسوولان در جمع معترضان حضور پیدا کردند و به حرف های آنان گوش دادند.

کهگیلویه و بویراحمد

به گزارش خبرنگار صبح زاگرس ، فتاح محمدی معاون سیاسی امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد ظهر امروز در جمع معلمان معترض یاسوجی افزود: شرایط استخدامی و حقوقی تمام سازمان ها را می دانیم و ضمن اینکه شما هماهنگ و همراه با فرهنگیان سراسر کشور اعتراض خود را اعلام کردید باید فرصتی فراهم شود تا براساس نیازهای شما قانون گذاری شده و فاصله تبعیض ها کمتر شود.

زنجان

معلمان زنجانی هم در اعتراض خود بر این اصرار داشتند که تجمع شان سیاسی نیست. به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان،معلمان زنجانی مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان تجمع اعتراضی برگزار کردند. گفتنی است معلمان حاضر در تجمع ضمن تاکید بر اینکه تجمع آنها به هیچ وجه سیاسی نیست بر این نکته تاکید دارند که فقط خواهان افزایش منزلت اجتماعی معلمان هستند.

آذربایجان شرقی

تحصن سراسری امروز در تبریز در واکنش بی عدالتی ها و اجحافی صورت گرفت که در حق معلمان صورت گرفته و حقوق آن ها بر خلاف تورم موجود افزایش چندانی نداشته است. به گزارش خبرگزاری بسیج، نیروهای آموزش و پرورش که امسال(سال ۹۳) در کنار تورم۲۵درصدی بیان شده از سوی مسئولان، افزایش حقوق ۱۶درصدی را تجربه کردند، به خاطر مشکلات شدید مالی این افزایش ناچیز را در مقابل افزایش های دیگر ادارات و نهادها تبعیض خواندند.

با توجه به تحصن معلمان در این بین دانش آموزان هستند که در بلاتکلیفی به سر برده و بدون هیچ آموزشی در کلاس ها نشسته اند که نیروهای آموزش و پرورش انتظار دارند مسئولان نسبت به معیشت آن ها فکر اساسی داشته باشند.

سنندج
همچنین به گزارش خبرگزاری کردپرس در محوطه اداره کل آموزش و پرورش کردستان در شهر سنندج نیز صدها نفر از معلمان تجمع کردند و با نصب پلاکادرهای با مضمون آموزش و پرورش مساوی است با تبعیض، سکوت ما نشانه فریاد است، ما خواهان پایان دادن به تبعیض هستیم، بودجه آموزشی هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری برای نسل آینده است و معلم امروز فقردارد و… اعتراض خود را وضعیت کنونی آموزش و پرورش اعلام کردند و خواستار سریع مسؤلان ارشد کشور به ویژه وزیر آموزش و پرورش به مطالباتشان شدند و از دکتر روحانی رئیس جمهور خواستند نسبت به وضعیت معلمان بی تفاوت نباشد.

ارومیه

معلمان ارومیه نیز امروز همراه بقیه همکاران در سراسر ایران بودند. به گزارش اروم نیوز حدود ۱۰۰ تن از معلمان ارومیه و حومه در تجمعی در محوطه آموزش و پرورش خواهان رسیدگی به مطالبات خود شدند.
افزایش حقوق، اهمیت دادن دولت به مشکلات فرهنگیان، جلوگیری از روند خصوصی سازی مدارس از جمله خواست های معلمان معترض عنوان شده است.

قزوین

کنش‌گران صنفی جامعه معلمان در قزوین به ایلنا گفته‌اند که حدود ۴۰۰ معلم در تجمع اعتراضی مقابل اداره آموزش و پرورش این استان حضور یافتند. در قزوین علاوه بر معلمان تعدادی از فرهنگیان بازنشسته و دانش‌آموزان مدارس نیز به جمع معلمان‌شان پیوسه بودند.

از لرستان، هرمزگان، خراسان جنوبی، اصفهانو بسیاری از شهرهای کشور نیز تصاویر و خبرهایی از تجمع معلمان در رسانه ها منتشر شده است.

قطعنامه پایانی تجمع امروز

گردهمایی اعتراضی حدود دو هزار معلم تهرانی که ساعتی پیش در مقابل ساختمان مجلس برپا شده بود، در ساعت ۱۵ و ۴۰دقیقه پس از خواندن قطعنامه پایانی خاتمه یافت.

به گزارش ایلنا، در قطع نامه پایانی این گردهمایی صنفی آمده است: «ما معلمان امروز در مقابل خانه ملت گرد آمدیم تا قوی ترین هشدارها را پیرامون مسائل حادی که آموزش و پرورش کشور را زمینگیر کرده است اعلام نماییم . باشد که نمایندگان مجلس فارغ از جناح بندی های سیاسی پیش از آنکه بیش از این دیر شود راهی را که دولت یازدهم درجهت بهسازی اوضاع کشور نسبت به دولت قبل در پیش گرفته طی کنند  و همراه با دولت مانع از ادامه روند نادرست کنونی در آموزش و پرورش گردند».

در ادامه این قطعنامه آمده است: «معلمان خواهان محو تمرکز گرایی شدید حاکم بر آموزش و پرورش و دخالت دادن موثر و سازمان یافته بدنه آموزشی کشور در تصمیم گیریها و برنامه ریزی ها هستند؛ افزایش ۲۲درصدی بودجه آموزش و پرورش در لایحه بودجه ۹۴ کسری بودجه ۵ هزار میلیاردی این وزارت خانه را برطرف نمی کند؛ معلمان می گویند در صورت تصویب این میزان افزایش سال آینده اوضاع مالی این وزارتخانه به مراتب بدتر از سال جاری خواهد بود و آنها با حقوق پایین تر از خط فقر بازهم برای حق التدریس اندک خود باید ماهها منتظر بمانند تا این دستمزد ناچیز را به صورت قطره چکانی دریافت کنند».

همچنین در بخشهایی از این قطعنامه آمده است: اضافه شدن ردیفهایی مانند حق مسکن ، ایاب و ذهاب هزینه غذا و غیره در حکمهای حقوقی معلمان مانند احکام سایر کارکنان دولت امری ضروری و حقی طبیعی است نا کارآمدی شدید انواع بیمه معلمان به ویژه بیمه تکمیلی از دیگر دغدغه های اصلی جامعه فرهنگیان کشور است.

موضوع افزایش ۳۰ درصدی دستمزد و فوق‌العاده شغل معلمان و تاکید بر جدا بودن آن از تاثیرات تورمی بر رشد دستمزدها نیز از دیگر خواسته‌های صنفی بود که در بیانه معلمان تهرانی به آن اشاره شده بود .

اعتراض به وضعیت معلمان زندانی

در پایان این قطعنامه با اشاره به بازداشت یا زندانی بودن تعدادی از معلمان و فرهنگیان در کشور از مسئولین خواسته شده نسبت به آزادی هر چه سریعتر آنها اقدامات لازم صورت گیرد.

در همین بیانیه همچنین با اشاره به نام دو نفر از معلمانی که دست کم ۵ سال گذشته را بدون مرخصی در زندان به سربرده‌اند؛ آمده است: معلمان خواستار آزادی بی قید وشرط این افراد و لغو کلیه احکامی که توسط هیات‌های تخلفات اداری برای فعالان صنفی فرهنگی صادره شده است هستند.

به نقل از سایت کانون فرهنگیان اصفهان

نامه جمعی از فرهنگیان خراسان رضوی به رییس جمهور


نامه زیر توسط جمعی از معلمان خراسان رضوی

 خطاب به رئیس جمهور 

نوشته شده است که رو نوشتی از آن به همراه امضاهای فرهنگیان برای حقوق معلم و کارگر ارسال گردیده:

حضور ریاست محترم جمهور جناب آقای روحانی

سلام علیکم

ضمن عرض خسته نباشید خدمت حضرت‌عالی و همکارانتان ما به نمایندگی از طرف جمع کثیری از همکاران فرهنگی، بخشی از مشکلات حاکم بر نظام آموزشی را به استحضار می‌رسانیم. لیکن با توجه به مشغله فراوان شما و همکارانتان و جایگاه آموزش و پرورش و کارمندان شاغل در آن، حتی‌المقدور سعی می‌کنیم جانب اختصار را رعایت کرده و با بیان درد دل‌ها و دغدغه‌های خویش خیلی وقت شما را نگیریم.

امام «ره» فرمودند: «معلمی شغل انبیاست» سالها با عشق و شوق فراوان به امر تعلیم و تعلم در نظام آموزشی خدمت کردیم و هر بار که این فرمایش امام مطرح شد به خود بالیدیم که در بهترین جایگاه به خدمت مشغولیم، ولی به نظر می‌رسد با گذشت زمان این جمله کم‌کم بار معنوی خود را از دست داد و مفهوم مادی آن قوّت گرفت، چرا که عموماً انبیا از نظر مالی به شدّت در تنگنا بودند و در همه­ی موارد از طرف اکثریت مردم مورد کم لطفی و یا حتّی توهین و افترا قرار می‌گرفتند و اینک این واقعیّت در مورد ما فرهنگیان به وضوح صدق می‌کند. اگر درگذشته جایگاه و منزلت تعلیم و تعلّم و به تبع آن معلمان مثال زدنی بود امروزه، به دلیل بعضی سیاست‌گزاری‌های غلط وسیستم معیوب آموزش و پرورش بشدّت، دچار تنزّل وچالش شده است.

سالهاست بحث منزلت و معیشت فرهنگیان نقل بسیاری از جلسات است البته همیشه وقتی مناسبتی و یا انتخاباتی در راه باشد برای جلب رضایت موقت تصمیماتی اتّخاذ می‌گردد امّا بعد از آن، رویه همان است که بوده است؛ به گونه‌ای که این شیوه حتی در بین عامه مردم نیز به یک طنز فکاهی و یا موضوع کاریکاتور تبدیل شده است.

امروز وقتی یک فرهنگی از درد نداری می‌گوید یا مورد عتاب قرار می‌گیرد، که شغل انبیا و حرف پول زدن! یا توهین و بد و بیراه که مگر فرهنگی چه می‎کند که در پی افزایش حقوق است. متأسّفانه صدا و سیما نیز همسو با بسیاری از افراد ناآگاه به جوسازی علیه فرهنگیان می‌پردازد. مانند طرح مسئله­ی تناسب حقوق فرهنگیان با میزان کار در هفته (24 ساعت کار موظّف)، که خود نوعی عوام‌فریبی و سفسطه است، چرا که اولاً مقایسه شغل معلّمان با سایر مشاغل قیاس مع‌الفارق است، چون 24 ساعت کار حضوری درآموزشگاه همراه با ساعت‌ها کار در منزل مثل  تحقیق و مطالعه، طرح سوال، تصحیح اوراق امتحانی و… است. ثانیاً اگر مبنای پرداخت حقوق فقط ساعت حضور درمحل کار باشد، بالطّبع حقوق استادان دانشگاه باید به مراتب کمتر از فرهنگیان باشد. و یا در بوق وکرنا کردن پرداختهای معوّق به عنوان “خبر خوش برای فرهنگیان ” درحالی که برخی افزایش حقوق‌ها در بعضی ارگانها محرمانه تلقّی می‌شود و در هیچ رسانه‌ای منعکس نمی‌شود.گویا دست‌هایی درکارند که دانسته یا نادانسته می‌خواهند فرهنگیان را قشری پرتوقّع و زیاده‌خواه جلوه دهند و آنان را در مقابل جامعه قرار دهند.

جناب رئیس‌جمهور! در نگاه بسیاری از سیاسیّون آموزش و پرورش یک نهاد مصرف کننده محسوب می‌شود که بازده مالی ندارد لذا نمی‌بایست خیلی مورد توجّه قرار گیرد الاّ در مناسبت روز معلّم آن هم برای ژست سیاسی، انتخاباتی یا تبلیغاتی، غافل از اینکه هزینه کردن در آموزش و پرورش نوعی سرمایه‌گذاری درازمدت است و تفاوت فاحشی با سایر سرمایه‌گذاری‌ها دارد. اگر درگذشته سرمایه‌گذاری مناسبی درآموزش و پرورش صورت گرفته بود، امروز شاهد این همه معضل و مشکل لاینحل نبودیم. رشد سرسام‌آور طلاق، اعتیاد، جرم و جنایت، بیماری‌های صعب‌العلاج، مصرف گرایی و بالا رفتن سنّ ازدواج،کمرنگ شدن اخلاق و معنویات و دین‌گریزی و… ماحصل غفلت از آموزش و پرورش است. که کسری سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش درگذشته، اکنون باید صرف تقویت نیروی انتظامی و قوّه قضاییّه برای مهار موقّت و مسکّن‌وار این همه معضل شود.

راستی آیا تاکنون اندیشیده‌اید که نسل دارای مشکلات عدیده­ی امروز، چگونه خواهد توانست، تربیت‌کننده نسل بعدی باشد. آیا به تبعات فراموش شدن آموزش و پرورش اندیشیده‌اید؟

ما می‌خواهیم که سیاست‌گزاران اجرایی کشورمان، به آموزش و پرورش، به دید یک وزارتخانه­ی تولیدی بنگرند نه یک ارگان مصرفی که درآمدزا نیست! اصولا درآمد مگر چیست؟ آیا فقط پول درآمد است؟ آیا تولید نیروی انسانی توانمند که آینده مملکت را در دست می‌گیرد درآمد و سرمایه ملی نیست؟

مگر نه این است که پایه و اساس انتقال فرهنگ از آموزش و پرورش شروع می‌شود و همه متخصّصان و دولت‌مردان شاغل در کشور از همین مجموعه رشد کرده و به مقاماتی رسیده‌اند، بگذریم که بسیاری از آنان به گذشته خود پشت کرده اند و ما ماندیم و ….

جناب رئیس‌جمهور! برخی می‌گویند: چون معلمان زیاد هستند، امکانات دولت و وزارت آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد که بتوان بیش از این به وضعیت معلمان رسیدگی کرد، بله معلمان زیاد هستند ولی روزانه تعداد زیادی از جمعیت جوان و آینده‌ساز کشور را پوشش می‌دهند، آنهم پوشش از نوع فرهنگی؛ حال سوال اینجاست که آیا معلمان به نسبت پوشش فراگیری که در کشور دارند از بودجه کشور سهم می‌برند؟

سوال دیگر این است که چرا در شرایطی که خط فقر را حدود 5/2 میلیون تومان اعلام می‌کنند باید حقوق بیش از 95 درصد فرهنگیان زیر خط فقر باشد؟؟؟ جناب رئیس‌جمهور اگر می‌خواهید در آینده­ی نزدیک شاهد یک فاجعه فرهنگی نباشیم، باید به تقویت انگیزش شغلی و بهبود وضعیت معیشت فرهنگیان رسیدگی عاجل گردد تا معلم بتواند بدون دغدغه فقط به هنر معلمی خود فکر کند نه به شغل دوم و سوم.

امروز بی‌انگیزگی فرهنگیان عرصه فرهنگ و علم را به شدت تهدید می‌کند. شیوه پرداخت‌ها، مبلغ پرداختی، جو امنیتی حاکم بر آموزش و پرورش، وضعیت بیمه به اصطلاح طلایی، تبعیض فاحش بین این ارگان و ارگان‌های دیگر و مواردی از این دست بسیاری از همکاران را بی‌انگیزه کرده است. امروز دانش‌آموز در پاسخ به دعوت معلم برای علم‌آموزی، وضعیت خود معلم را جهت بی‌ثمر بودن فراگیری علم، مثال گواه می‌آورد.

نظام آموزشی چهل‌تکه که حاصل سفرهای سیاحتی و یا تجارتی برخی مسؤلان به کشورهای مختلف است که چند صباحی مورد توجه قرار می‌گیرد و بدون توجه به شرایط فرهنگی و امکانات موجود ضمیمه می‌گردد. قوانین خلق‌السّاعه، مقررات من‌درآوردی، آیین نامه‌های سلیقه‌ای، کار نظام آموزشی را به جایی رسانده است که به مزایده گذاشتن مدارس با همه دانش‌آموزان یک طرح موفق به نظر می‌رسد (حاصل هر چه که می‌خواهد باشد از نظر اقتصادی بسیار به صرفه است) و متاسفانه اکنون باید فکری برای امنیت روحی و جسمی فرهنگیان در برابر دانش‌آموزان و اولیاء نمود. نظامی که در آن به قول یکی از دانش‌آموزان مردود شدن بسیار سخت‌تر از قبول شدن است.

دانش‌آموزی تنبیه می‌شود (که البته غلط است) دوربین مخفی و عکس و فیلم و بازرسی سرزده و کلی ژست رسانه‌ای و خلاصه به گونه‌ای رفتار می‌شود که کل فرهنگیان زیر سوال می‌روند. ولی معلمی در کلاس درس شهید می‌شود و آب از آب تکان نمی‌خورد، حتی در حد ابراز همدردی با خانواده او هیچ انعکاسی در رسانه ملی ندارد. (اشاره به قتل معلم فیزیک بروجردی درکلاس درس در تاریخ یکم آذر 1393)

درد ما فقط مالی نیست.گله‌مندیم از این همه بی‌توجّهی که نسبت به بزرگترین و به زعم نگارندگان حساس‌ترین وزارتخانه کشور می‌گردد، که اگر عمدی باشد خیانتی است نابخشودنی و توقّعی نیست و اگر سهوی باشد خطای بزرگی است که زخم حاصل از آن زمانی سر باز می‌کند که دیر شده و راه چاره نخواهد بود. نظام آموزشی کشور رو به قهقرا می‌رود و محصول آن سال به سال ضعیف‌تر می‌شود و این نتیجه­ی همین سیاست‌گذاری‌هاست.

چندین سال است که مشکلاتمان را می‌گوییم و آنچه البته به جایی نرسد فریاد است، هر بار که گفتیم متّهم به زیاده‌خواهی،  نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و … شدیم. غافل از آن که این شرایط سالهاست که بر زندگی ما حاکم است. ولی گاهی فشار روانی، توهین و افتراها و تنگنای زندگی به گونه‌ای می‌شود که انسان ناامیدانه می‌خواهد یکبار دیگر بختش را بیازماید. امروز حاصل سالها خدمت ما پوشه‌ای است پر از تشویقی و تقدیرنامه و هکذا و در مقابل آتیه‌ای نه چندان امیدبخش برای خانواده‌هایمان.

جناب رئیس‌جمهور! لطفاً فکری عاجل برای منزلت و معیشت فرهنگیان بکنید.

برای شروع و صرفه جویی در وقت، لطفا به صورت تصادفی سری به فیش‌های حقوقی همکاران ما بزنید. سنوات خدمت و مدرک تحصیلی، مبلغ حکم و خالص دریافتی، بازگو کننده بسیاری از حقایق تلخ حاکم بر زندگی آنهاست. لطفاً فیش‌های حقوقی همکاران شاغل در وزارت آموزش و پرورش را بررسی فرمایید.

پرداخت به موقع مطالبات فرهنگیان حداقل انتظار است، چگونه است که در تمام ادارات، نهادها، سازمانها و شرکتها کارمند در پایان ماه اضافه کار احتمالی خود را که از قضا در فیش حقوقی هم درج شده دریافت می‌کند اما معلمان که با دستمزد بسیار پایین بعضا شش ماه و حتی بیشتر برای دریافت اضافه کار حق‌التدریس خود انتظار می‌کشند. ضمن اینکه پرداخت اضافه کار معلمان در خارج از فیش حقوقی و در هر زمان نامعلوم ظلمی است مضاعف! چرا که اولاً، وقتی مبلغ اضافه کار در فیش درج نمی‌شود یعنی جزو دریافتی کارمند نیست، بیمه آن پرداخت نشده و تأثیری در حقوق بازنشستگی ندارد.

یکبار برای همیشه مدیریت نظارت و برنامه‌ریزی رییس‌جمهور، وزیر و تشکیلات سازمانی وزارتخانه، محبّت نمایند و بفرمایند استاندارد زندگی یک معلم چیست؟

آیا فرزندان یک معلم حق برخورداری از مدارس درجه یک و کلاسهای مورد نیاز و یک فرآیند کامل و استاندارد آموزش ندارد؟

آیا یک معلم با مدرک کارشناسی، کارشناس ارشد و دکترا بعد از چند سال حق ندارد یک مسکن متداول و یک خودروی مناسب داشته باشد؟

آیا یک معلم حق ندارد سالی یکبار فقط به مدّت یک هفته به همراه خانواده اش به مسافرت داخلی برود؟ و زن و فرزندانش به جای استقرار در کلاسهای مدارس از یک هتل معمولی استفاده نمایند؟

آیا برخورداری از حداقل استاندارد زندگی برای معلّمان و خانواده‌هایشان در ضروریات زندگی اعم از پوشاک، خوراک،  مسکن، وسیله نقلیه،آموزش و بهداشت و درمان، امنیت روانی و… البته اگر تعبیر به زیاده‌خواهی نشود گاهی، فقط گاهی برخورداری از تفریح و سرگرمی سالم مجاز است یا خیر؟

جامعه فرهنگی ایران در حال حاضر انتظار ندارند که خودشان را با معلمان کشورهای توسعه یافته قیاس کنند، که به عنوان مثال یک معلم بریتانیایی در مقطع ابتدایی حداقل سالی 50 تا 60 هزار پوند(حدود 300 میلیون تومان) دریافتی دارد، اما اگر خود را با معلم ترک، اماراتی، قطری، و جدیداً افغان قیاس کنیم آیا مرتکب گناه نابخشودنی شده‌ایم؟

اگر این هم گناه است خود بزرگوران بفرمایید معلم ایرانی با مدرک کارشناسی،کارشناسی ارشد  و دکترا، خود را با چه کسانی یا چه دوره‌ای قیاس کند؟

در پایان از اقدام عاجل حضرتعالی کمال تشکر و امتنان را داریم و برای حضرت‌عالی و همه­ی همکاران پرتلاش‌تان در هیئت دولت توفیق روزافزون را آرزومندیم.

با تشکر

جمعی از فرهنگیان استان خراسان رضوی

رونوشت:

دفتر مقام معظم رهبری

مجلس محترم شورای اسلامی

وزارت محترم آموزش و پرورش

 

name2name1

 

name4name3

 

name6nameh5

 

name7

 

نامه یک معلم آموزش پرورش به دکتر هاشمی وزیر بهداشت

نامه یک معلم آموزش پرورش به دکتر هاشمی وزیر بهداشت

نامه یک معلم آموزش پرورش به دکتر هاشمی وزیر بهداشت

با سلام و عرض ادب و احترام

تعجب نکنید وزیر ما فرهنگیان دکتر «فانی» است و از آنجایی که ایشان گویا فراموش کرده‌اند که وظیفه یک وزیر در قبال کارکنان تحت امرش چیست من به نمایندگی از جمعیت میلیونی فرهنگیان کشور این نامه به شما می‌نویسم تا در جلسه بعدی هیئت دولت کنار وزیر ما نشسته و از میکروفن ایشان و بجای ایشان درددل ما فرهنگیان را به دولت و شخص رییس جمهور و البته دکتر فانی برسانید.

انشالله از این به بعد در بازدید‌هایتان سری هم به مدارس و ادارات آموزش وپرورش هم بزنید و در مصاحبه‌های رادیو تلویزیونی و مطبوعاتی‌هایتان مشکلات ما را هم مطرح کنید...

لطفا و حتما به احترام ۱۲سال تحصیل زیر دست معلمان فراموش شده ایران این کار‌ها را انجام دهید.

جناب دکتر بیمه طلایی فرهنگیان پشیزی! نمی‌ارزد و باری به بار معیشتی ما اضافه کرده است.
جناب وزیر مشکل ما فرهنگیان را فقط در یک جمله کوتاه مطرح کنید.. حقوق ما برای ده روز کافی است و ۲۰ روز بعدی را با فلاکت و بعضا شغل‌های بسیار شنیع در شان معلم می‌گذرانیم...

جناب هاشمی واقعا نمی‌دانم در کدام کشور وکدام مدرسه دوره ابندایی را شروع کردید و کجا دیپلم گرفتید، اما خوب می‌دانم هرکجا بوده‌اید درایت و مدیریتی که امروز از شما می بینیم درصد زیادی از آن را خود شما هم نتیجه تلاش ها و زحمات معلمان خود می‌دانید. 

اما باز نمی دانم چرا همه مدیران کشور از مجلسی‌ها، وزرا و شخص رییس جمهور چرا زحمات معلمان خود را فراموش می‌کنند و حاضر نیستند حداقل با آن‌ها رفتاری مانند سایر کارکنان دولت داشته باشند.

حال که شما در این مدت اندک این همه تحول در نظام سلامت کشور ایجاد کرده‌اید و در تمام برنامه‌های خبری شاهد تلاش شما برای رفع مشکلات وزارتخانه بهداشت هستیم برآن شدم ابن نامه را خدمت شما بنویسم شاید انشالله دیگر وزرای محترم و خصوصا دکتر فانی نیز به تبعیت از شما پیگیر مشکلات وزارتخانه‌هایشان باشند.

در پایان تنها هدیه معلمان به افراد کوشا نمره ۲۰ می‌باشد که با احترام این نمره را در کارنامه شما ثبت می‌کنم و در کارنامه جناب فانی نمره ۹/۵ را ثبت می‌کنم که خودشان اگر معلمی کرده باشند معنایش را می‌دانند...

با احترام جمعیت معلمان ایران زمین
به امید اندیشیدن تدبیری برای ساختن کلید بازکننده قفل‌های زنگ زده آموزش کشور
http://kanoonhamedan.mihanblog.com/

نشست کانون اندیشه با موضوع "آموزش و پرورش و افکار عمومی"


نشست کانون اندیشه با موضوع "آموزش و پرورش و افکار عمومی" و 

با حضورجمعی از صاحبنظران، خبرگان آموزش و پرورش و مدیران رسانه ای برگزار شد.



متاسفانه در این نشست یه جای اینکه نماینده شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان  که بیش از 30 تشکل عضو آن هستند . حضور پیدا کند.
آقای پور سلیما ن از سازمان معلمان که تشکلی سیاسی است . 
 از طرف سایت سخن معلم که ارگان سازمان معلمان است   و آقای محمدی از  انجمن اسلامی معلمان باز تشکلی سیاسی  است . در این نشست حضور داشتند . لطفا شورای مرکزی از طریق نماینده وزارت آموزش و پرورش باتشکل های صنفی معلمان  آقای عبدی ( که ایشان عضو مجمع اسلامی فرهنگیان که با ز    تشکلی سیاسی است ) 
پیگیری شود . تا افکار عمومی معلمان آگاه شوند .

سایت تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان 



فرهنگیان نیوز - تدبیر
:

" آموزش و پرورش و افکار عمومی"


گفت‌وگوی راهبردی صاحبنظران و خبرگان آموزش و پرورش
(بخش نخست)

نشست کانون اندیشه با موضوع "آموزش و پرورش و افکار عمومی" و با حضورجمعی از صاحبنظران، خبرگان آموزش و پرورش و مدیران رسانه ای برگزار شد.
علیرضا راه پیما دبیر کانون اندیشه بعد از خوش آمد به میهمانان با اشاره به سابقه دو ساله این جلسات گفت: هدف از برگزاری این نشستها علاوه بر بحث و تبادل نظر، شناسایی، بررسی و ارائه راهکار برای مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت کشور است. در این نشست در خدمت آقای مرتضی نظری هستیم که معرف حضور همه دوستان هستند و نیازی به معرفی ندارند.
راه پیما گفت: به پیشنهاد آقای نظری این نشست با اندکی تفاوت نسبت به جلسات قبل برگزار خواهد شد. ایشان در ابتدا پیرامون  وضوع جلسه مطالب خود را مطرح می کنند و این مطالب صرفاً برای طرح چند سوال کلیدی است و اساس این نشست، سخنرانی نیست. و درادامه، دیدگاههای راهبردی صاحبنظران محترم را در ارتباط با موضوع بحث خواهیم داشت.
شایان ذکر است در این نشست افتخار حضور میهمانانی از داخل و خارج دستگاه آموزش و پرورش را داریم که به ایشان خیر مقدم عرض می کنیم:
آقایان:
- دکتر اکرمی وزیر پیشین و مشاور عالی وزیر آموزش و پرورش
- محمدی، دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران
- دکتر الحسینی، معاون پیشین پارلمانی آموزش و پرورش و نماینده دور سوم
مجلس شورای اسلامی
- ذوالفقاری، مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور
- حیدری، مدیرعامل خبرگزاری ایلنا
- محجوب، مدیر پایگاه اطلاع رسانی فرهنگیان نیوز
- پورسلیمان، مدیر سایت سخن معلم
- زینی‌وند، مدیرکل مدارس غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش
- دکتر عباس‌پور، مدیر امور شوراهای وزارت آموزش و پرورش
- نظریان، رییس آموزش و پرورش منطقه یازده شهر تهران
- اصفهانیان معاون اداره کل شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش
و تنی چند از دبیران، پژوهشگران، مدیران کل، مشاوران و کارشناسانی از
معاونت های آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و مشارکتهای مردمی وزارت آموزش و
پرورش.

مرتضی نظری (پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی):
نیت و انگیزه اصلی از برگزاری این نشست کمک به آموزش و پرورش برای عملکرد بهتر است. امیدوارم همانطور که دوست و برادر ارجمندم جناب آقای راه پیما فرمودند، امروز بتوانیم فضای گفت و گو را با مشارکت و نگاه راهبردی شما پیش ببریم.
در حال حاضر افکار عمومی درباره چالش‌ها و مسائل آموزش و پرورش به آستانه اشباع رسیده و تقریبا همه آگاهان، از این مسائل و چالش ها مطلع هستند اما چیزی که به شدت مغفول مانده، فقدان نگاه راهبردی به مسائل آموزش و پرورش است. وقتی نگاه راهبردی نداشته باشیم، تمام تلاشهای ما برای کمک به آموزش و پرورش در حد آسیب شناسی، تکرار چالش ها و نهایتاً  شناخت گرفتاری های آموزش و پرورش باقی می ماند.
لذا اگر جمع فرهیخته حاضر بر سر این باور توافق نمایند، از پرداختن به چالش ها عبور کرده و به حل مسأله بپردازیم.
آموزش و پرورش ایران مانند بیماریست که برای بهبود خود سالها به هر پزشکی که مراجعه می کند، همه پزشکان فقط به توصیف درد او می پردازند! در حالی که این بیمار از درد می سوزد و به خود می پیچد، متخصص دلسوزی پیدا نمی شود که درمان این درد را نسخه کند!
امیدوارم تلاش امروز ما توصیف درد نباشد و گامی فراتر نهیم و به راه حلی برای کمک به آموزش و پرورش برسیم.
ما با چند پرسش اساسی درباره جایگاه آموزش و پرورش در افکار عمومی مواجه هستیم و هدف ما تلاش برای رسیدن به پاسخ هایی پیرامون این پرسش هاست تا درنهایت نتایج را دسته بندی شده به مدیران و مخاطبان این بحث در وزارت آموزش و پرورش که همه از دوستان نیک ما هستند و برخی از این مدیران عزیز امشب در جمع ما حضور دارند، منعکس کنیم. لذا من نتایج این  نشست را بسیار کاربردی و مبارک می دانم.
در ابتدا ما برای شناخت افکار عمومی باید "حوزه عمومی" را بشناسیم. در بین اندیشمندان، یورگن هابرماس نظریات شناخته شده ای درباره حوزه عمومی دارد. از نظر هابرماس، هر اجتماعی سه حوزه خصوصی، عمومی و حاکمیت دارد.
شهروندان و یا افرادی که در کنار هم جمع شده‌اند، نه در مقام افراد اقتصادی یا حرفه‌ای که تنها به فکر اداره امور خصوصی خود هستند و نه به مثابه مجامع حقوقی که تابع قواعد حقوقی بوروکراسی دولتی هستند و موظف به اطاعت و تبعیت از قواعد مذکورند، بلکه شهروندان و افراد خصوصی ، زمانی به منزله عموم عمل می‌کنند که بدون اجبار و اضطرار، بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم یا منافع عمومی بپردازند.
هدف اصلی حوزه عمومی این است که میان شهروندان درباره «خیر مشترک» بحث‌های انتقادی و عقلانی صورت گیرد و این امر به صورت‌بندی یا تدوین سلسله اقداماتی که در جهت منافع عمومی عمل می‌کند، منتهی شود.
حوزه عمومی، امکانی در زندگی جمعی انسان‌هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می‌توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه، به امر عمومی توجه کنند. در حوزه عمومی افراد در وضعیتی آزاد و دور از تحمیل‌ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می‌رسانند.
این گفت‌وگو، مفاهمه و توافق، از آنجا که مبتنی بر نیروهای هدایت‌کننده‌ای چون قدرت، پول و تبلیغات نیستند، سیاستی دیگر و متفاوت با برداشت‌های معمول را می‌آفرینند.
از نظر هابرماس حوزه عمومی عرصه‌ای است که هیچ حد و حدودی بر فعالیت آن وضع نشده باشد و به عبارتی حوزه عمومی عرصه فکر، گفت‌وگو، استدلال و زبان است.
وی افزود: پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل چیستی آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و مانند آنها تنها در حوزه عمومی هر جامعه‌ای ممکن است پاسخ داده شود و مورد پذیرش و باور مردم قرار گیرد. به عبارتی دولت به معنی عام و کلان، اگر بنا دارد فرهنگ و رویه‌ای را در کشور بنیان‌گذاری کند، ناگزیر حاجت به حوزه عمومی دارد. به همین خاطر در هر دوره‌ای از تاریخ که دولت
بدون اتکا به حوزه عمومی تلاش کرده تا رویه ای را پایه‌گذاری کند، موفق نبوده است.
مرتضی نظری با بیان اینکه حوزه عمومی بستر شکل‌گیری افکار عمومی است، خاطرنشان کرد: در این حوزه شهروندان بر سر منافع عمومی به بحث و تبادل‌نظر می‌پردازند و بر خلاف روابط و مقاصد موجود در مؤسسات تجاری و گروه‌های شغلی که محور آنها منافع مادی و خصوصی است، هدف، تأمین منافع عمومی شرکت‌کنندگان و خیر مشترک است.
وی یادآور شد: در حوزه عمومی صرفاً یگانگی و عقاید همگون حاکم نیست.
گفتمان و ارتباط، صرفاً در جهت ایجاد وفاق پیش نمی‌رود، بلکه به لحاظ فرهنگی و فکری ابعاد متعددی مطرح می‌شود و درها به روی عقاید متفاوت باز است.
اما ابزار اصلی حوزه عمومی چیست؟
رسانه ها که در برخی تعابیر به دو نوع تند و کند تقسیم می شوند، ابزار اصلی حوزه عمومی هستند.
روزنامه‌ها و نشریات، کتاب و مانند اینها، رسانه های کند، و رادیو و تلویزیون، ماهواره‌ها و شبکه‌های اینترنت و حتی تلفن همراه در ردیف رسانه‌های تند قلمداد شده اند.
دکتر یونس شکرخواه استاد ارتباطات مطلب جالبی دارند. ایشان می گویند؛ "تاکنون منبع و منشأ خبر چسبیده و متصل به منابع قدرت بود، اما امروز جوشش خبر از میان مردم و از پایین به بالاست و انبوه فعالیت‌های افراد در شبکه‌های اجتماعی و وب، نشانگر همین موضوع است و عموم مردم جریان‌ساز شده‌اند. به عبارتی، به مدد فناوری‌های نوین، دیگر فقط نظارت از آن قدرتمندان نیست، بلکه ضعیفان دیروز، ناظران امروزند."
اما اجازه می خواهم بعد از این مرور مختصر روی حوزه عمومی به جنبه هایی از آموزش و پرورش که خمیر مایه پرسش کلیدی این نشست است، اشاره کنم.
آموزش و پرورش جزء سازمان‌های نرم‌افزاری محسوب می‌شود. موضوع و مأموریت آموزش و پرورش در ارتباط با فرد و آموزش اوست و کار آموزش و پرورش با افراد حتی در مقایسه با آموزش عالی، در بازه زمانی انجام می‌شود که فرد بیشترین وابستگی را به خانواده خود دارد به همین خاطر آموزش و پرورش بیشترین درهم تنیدگی را با حوزه عمومی دارد.
پیچیدگی و روند فزاینده نیازها، انتظارات و مسائل در دنیای جدید به تغییر نگاه عمومی نسبت به آموزش و پرورش انجامیده و خانواده‌ها و حوزه عمومی تحت‌تأثیر این فضای جدید، توقعات و مطالبات جدیدی دارند.
آموزش و پرورش، مهم‌ترین نهادی است که به طور مستقیم در شکل‌گیری سرمایه انسانی نقش دارد و برای حرکت خود تنها به امکانات، تجهیزات و منابع مالی نیاز ندارد، بلکه اعتماد عمومی و رضایتمندی مخاطبان عامل اصلی توفیق اوست. بنابراین آموزش و پرورش و افکار عمومی لازم و ملزوم یکدیگرند.
من تاکنون یک پژوهش جامع درباره قضاوت و ارزشگذاری مردم و نخبگان درباره آموزش و پرورش ندیدم ولی به اختصار انواع قضاوت‌ها و نظرات درباره نهاد آموزش و پرورش را در سه بخش دسته بندی کردم که بیان مبسوط آنها در این وقت نمی گنجد، اما عجالتاً مردم یعنی بخش اصلی حوزه عمومی، با شنیدن نام آموزش و پرورش قضاوت‌هایی دارند که وقتی این قضاوتها را بخواهیم به کلید واژه هایی تبدیل کنیم عبارت خواهند بود از: محبوبیت سنتی، مانده در خاطره‌ها، کمبود منابع، یادگیری، احترام، تلخ و شیرین مدرسه، کتاب درسی، مشق، زندگی و شخصیت معلم‌، نصیحت و تنبیه و تشویق. و اگر همین قضاوتها را بخواهیم از نگاه نخبگان و کنشگران درون آموزش و پرورش نسبت به آموزش و پرورش بشناسیم عبارت خواهند بود از: مشکلات تاریخی، تربیت، تغییرات پی در پی، عقب‌ماندگی از تحولات جدید، رشد،اعتراض، سیاهی لشکر، خستگی، نگاه سیاسی و محافظه‌کاری.
همچنین آموزش و پرورش در نگاه اسناد بالادستی و رهبران جایگاه بسیار مطلوبی دارد و اصطلاحاً دارای وزن بالایی است.
در همین رابطه سهم اخبار آموزش و پرورش در رسانه‌ها نسبت به سایر وزارتخانه ها و سازمان های کشور سهم بالایی محسوب می‌شود، این در حالی است که به رغم بالا بودن وزن آموزش و پرورش در اسناد بالادستی و نگاه رهبران، اما نگاه رسانه به حوزه آموزش و پرورش تخصصی نیست. متاسفانه بدلایل مختلف نگاه خبرنگاران و رسانه ها به آموزش و پرورش خیلی پایین،
پیش پا افتاده و معمولی هست.
اکنون قصد دارم پرسش اساسی را مطرح کنم که چرایی حضور ما در اینجاست.
پرسش کلیدی این است که چرا آموزش و پرورش کمتر توانسته افکار عمومی را با خود همراه کند؟
ذیل این پرسش اصلی چند پرسش دیگر مطرح می شود از جمله اینکه ؛ وضع مطلوب و مورد انتظار در همراهی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست و اساساً آموزش و پرورش چه نیازی به افکار عمومی دارد؟
ثمره همسویی آموزش و پرورش با افکار عمومی و یا ثمره همسویی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست؟ چگونه می‌توان بین آموزش و پرورش و افکار عمومی درهم تنیدگی ایجاد کرد؟
تمرکز نشست امروز ما برای پردازش بیشتر این پرسش هاست که چرا علیرغم این همه تاکید و جایگاه پرآب و تابی که بزرگان برای فرهنگی ترین دستگاه فرهنگی کشور قائلند اما جایگاه بالایی پیش چشم افکار عمومی ندارد؟
چرا با وجود این همه بار مسولیتی که معلم از ابتدا تا کنون بر دوش داشته، اما جز منزلتی سنتی و محبوبیتی در خاطره ها، جایگاه عالی، تخصصی و تعیین کننده در واقعیت جامعه ندارد؟

پایان بخش نخست

http://www.farhangiannews.ir/

اعتراض معلمان به نظام آموزشی در واکنش به قتل معلم بروجردی

اعتراض معلمان به نظام آموزشی 

\در واکنش به قتل معلم بروجردی


گزارش از مرتضی مدنی،خبرگزاری ایلنا،8 آذر 93



فرهنگیان در بخش نظرات اخبار چه گفتند؛


«خبری شدن قتل معلم دبیرستانی پسرانه در شهرستان بروجرد بر اثر ضربه چاقوی دانش آموز ۱۵ ساله‌اش به فرصتی تبدیل شد تا معلمان ناراضی از سیاست‌های وزیر آموزش و پرورش با طرح مجدد اعتراضات فروخفته‌شان در سالیان گذشته، همزمان او و نظام آموزشی کشور را به چالش بکشند.»

هفته گذشته، معلم دبیرستانی پسرانه در شهرستان بروجرد بر اثر ضربه چاقوی دانش آموز ۱۵ ساله‌اش کشته شد. خبری شدن این جنایت به فرصتی تبدیل شد تا معلمان ناراضی از سیاست‌های وزیر آموزش و پرورش با طرح مجدد اعتراضات فروخفته‌شان در سالیان گذشته، همزمان او و نظام آموزشی کشور را به چالش بکشند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در انبوه خبرهایی که از وقوع خشونت در گوشه و کنار کشور منتشر می‌شود و حالا دیگر شنیدن‌شان به بخشی از زندگی روزمره همه ما تبدیل شده است، استفاده یک معلم از خشونت علیه دانش آموز خود - مثلا تنبیه بدنی - را بار‌ها شنیده بودیم اما کمتر پیش آمده بود که دانش آموزی از خشونت علیه معلم استفاده کند و تا مرز سلاخی کردن او پیش برود اما این اتفاق در کمال ناباوری و به فجیع‌ترین شکل یکم آذرماه امسال در مقابل سایر دانش‌آموزان به وقوع پیوست.

«محسن خشخاشی» دبیر فیزیک دبیرستان پسرانه حافظی در محله علی آباد شهرستان بروجرد روز شنبه هفته گذشته (۱ آذر) بر اثر ضربه چاقوی دانش آموزی به گلو و قفسه سینه‌اش به قتل رسید. واقعه آنقدر هولناک بود که حداقل سه هزار نفر از مردم این شهرستان در مراسم خاکسپاری این معلم شرکت کردند. انبوه جمعیت شرکت کننده در مراسم خاکسپاری از بهت و حیرت مردمی خبر می‌داد که وقوع چنین خشونت عریانی آنهم در یک محیط علمی را به سختی باور می‌کردند.

وقوع این میزان از خشونت در یک مدرسه که نمونه‌اش را کمتر در خاطره‌ها به یاد داریم به فرصتی برای اعتراض معلمان و فرهنگیان به وزیر آموزش و پرورش به‌دلیل اصرار بر تداوم سیاست‌های دولت‌های نهم و دهم در اداره این وزارتخانه تبدیل شد. آن هزاران نفری که روز خاکسپاری آمده بودند فقط به همدردی با خانواده معلم کشته شده اکتفاء نکردند بلکه علیه مدیر آموزش و پرورش بروجرد که ابقایش بعد از تغییر دولت، خود داستانی جداگانه دارد، شعار دادند. شعارهایی که از عمق اعتراض معلمان و فرهنگیان به شیوه اداره وزارت آموزش و پرورش خبر می‌داد.

در یک هفته‌ای که از انتشار خبر قتل این معلم بروجردی می‌گذرد، معلمان بسیاری از نقاط مختلف کشور در بخش نظرات اخبار مرتبط به اظهار نظر پرداخته‌اند. مرور این واکنش‌ها که از بطن جامعه معترض اما معمولا ساکت فرهنگیان به بیرون درز کرده است به روشن شدن آنچه در یکسال و نیم گذشته و از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم بر وزارت آموزش و پرورش گذشته است کمک می‌کند.

وزیر محترم، صدامونو می‌شنوی؟

کاربر نا‌شناسی با کنایه‌ای شوخ طبعانه از آقای فانی خواسته که جامعه معلمی و آموزش و پرورش را «توی دبه سرکه بریزد تا نترشد». او خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفته «تو برای معلمان نه تنها کاری نکردی بلکه با جری کردن دانش آموزان حرمت معلم و کلاس را [...] کردی».

این کاربر نا‌شناس با انتقاد از «نظام تبعیض آمیز حقوقی» و «بیمه طلایی افتضاح»، پرسیده که معلمان با کدام امنیت سر کلاس بروند و در ادامه تاکید کرده است «تا جواب درستی بدست ما نرسد و حقمان را نگیریم سکوت نخواهیم کرد».

کاربر نا‌شناس دیگری از قتل معلم بروجردی ابراز تاسف کرده و نسبت به «حرکت نظام آموزشی به سمت ناکجا آباد» هشدار داده است.

آقا یا خانم «دالوند» از دیگر کاربران ایلنا در تشریح دلیل قتل این معلم به دست دانش آموز ۱۵ ساله‌اش گفته است «یکی از علل درگیری چنین دانش آموزانی به سیستم آموزش و پرورش در اجرای وظایف معلمان باز می‌گردد. معلمان بنا به هر دلیل وظایف قانونی خود را انجام نمی‌دهند و هر معلمی که قانون را رعایت کند قطعا به عنوان معلم بد و سختگیر معرفی می‌شود».

کاربر نا‌شناس دیگری وزیر آموزش و پرورش را خطاب قرار داده و گفته «آقای فانی! برو کنار تا آموزش و پرورش را فانی نکرده‌ای. طبق فرمایش قرآن، امانت را به اهلش بسپار». او در ادامه تاکید کرده که افزایش جمعیت دانش آموزی، این عواقب را هم دارد.

«حسین گودرزی» خواستار استعفای همزمان وزیر و مدیر اداره آموزش و پرورش بروجرد شده و از آن دو خواسته است از فرهنگیان کل کشور معذرت خواهی کنند تا شاید تسلی خاطر روح معلم درگذشته شود.

آقای گودرزی در عین حال در تبیین دلایل کشته شدن معلم بروجردی گفته است «این امر از ثمرات دانش آموز سالاری است و مازاد آن بی‌لیاقتی مسئولین شهر بروجرد به ویژه آموزش و پرورش می‌باشد. آقایان بیایید مسئولیت را به توانمندی بسپارید نه به هم باند نالایق».

فردی که خود را «بانی» معرفی کرده از وزیر آموزش و پرورش خواسته که استعفاء دهد و تاکید کرده «این جنایت از عواقب پایین بودن حقوق معلمان است که برای جبران کمبود حقوق خود مجبورند چند کار انجام دهند و بی‌فرهنگ‌ها به خود اجازه می‌دهند با آن‌ها هرجور که می‌خواهند برخورد کنند».

یکی از مخاطبان ایلنا که خودش را معرفی نکرده تحلیل به نسبت جامع‌تری را از واقعه هولناک صبح شنبه هفته گذشته ارائه کرده است. او گفته است: «مسئولین محترم! این معلم عزیز و بقیه معلمان روز قیامت یقه‌تان را خواهند گرفت با این سیاست‌های غلطی که در این وزارت خانه در پیش گرفته‌اید. اولا درصد قبولی‌های صوری باعث شده هم دانش آموزان بی‌سواد بار بیایند و هم تنها اهرم معلم که نمره بود از دست او خارج شود. همه دانش آموزان می‌دانند چه بخوانند یا نخوانند قبولند و اگر معلمی هم نمره ندهد از طرف مدیر آموزشگاه و مسئولین ادارات شدیدا زیر فشار قرار خواهد گرفت. ثانیا اینقدر معلمان زیر فشار مشکلات معیشتی و تبعیض‌های نابرابر هستند که متاسفانه هم خودشان از نظر روحی آسیب دیده‌اند و هم جایگاه و شان و منزلت اجتماعی آن‌ها در جامعه‌ای که اکثرا همه چیز را ظاهری و مادی می‌بینند زیر سئوال رفته! هیچ مسئولی از اول انقلاب تا حالا فکری جدی به حال آموزش و پرورش نکرده و همه‌شان فقط استفاده ابزاری و تبلیغاتی از معلمان آن هم در آستانه انتخابات نموده‌اند و رفته‌اند و اگر این روند ادامه پیدا کند باید منتظر اتفاقات بی‌شمار و خطرناک‌تر از حادثه فوق بود. مسئولین محترم به هوش باشید جامعه فرهنگیان از ته قلب از شما ناراضی‌اند و با تمام وجود هم ناراضی‌اند.»

یک معلم شیمی نیز با کنایه به نگرانی معلمان از حضور در کلاس‌های درس از این پس، گفته که از سال بعد مرخصی بدون حقوق می‌گیرد. معلم دیگری قتل همکار خود را «شوک خیلی بزرگ» توصیف کرده و کاربری به نام «ام» گفته که برای آموزش و پرورش و کل معلمان ایران باید فاتحه خواند.

«پرویز گلی» نیز از رییس جمهور و مجلس تقاضا کرده است درخصوص وزیر آموزش وپرورش که آموزش و پرورش را فانی خواهد کرد تجدید نظر کنند.

«محمد سالاری» نیز گفته است «اینگونه حوادث نشانه بی‌توجهی مسئولان و قانونگذاران به معلمان است زیرا وقتی صاحبان آموزش و پرورش معلم را یک مصرف کننده می‌خوانند از دانش آموز توقعی بیشتر از این نمی‌توان داشت».

یک دبیر فیزیک بروجردی هم گفته است: «به نظرم وقتش شده که مسئولین یه فکر اساسی برای مشکل دبیران انجام بدن. چرا صدای کسی در نمیاد. پس بقیه دبیرا کجان؟ واقعا من و اکثر دبیرایی که می‌شناسم با این نظام آموزشی مشکل داریم. نظامی که فقط بخشنامه میده تا درصد قبولی رو ببره بالا. یعنی نمره کیلویی. وزیر محترم صدامونو می‌شنوی؟ این جامعه تا ۲۰ سال بعد از نظر علمی داغونه. دبیران همه بی‌انگیزه شدن چون ارزش کارمونو آوردین پایین با این سیاستهای مزخرف. شاید مرگ این عزیز یا صحیح‌ترش شهادت این دبیر نقطه شروعی بشه برای اینکه حقوقمونو مطالبه کنیم. اگه قراره ما فقط نمره بدیم پس چرا خودمونو به زحمت بندازیم برای تدریس؟! اونم درسی مثل فیزیک.»

«سینا» یک کاربر دیگر با انتقاد از بخشنامه‌های محرمانه وزارت آموزش وپرورش مبنی بر ممنوعیت تنبیه بدنی دانش آموزان گفته است: «قتل معلم مجازه و تنبیه دانش آموز ممنوع! حماقت بسه. نمره که همه می‌گیرن. مدرک که همه می‌گیرن. دکتر قلابی هم که سر از کابینه پاک‌ترین دولت سر در میاره. مدیران ارشد با لابی انتخاب می‌شن. خداییش بسه دیگه. فکری به حال اوضاع بحران زده مدیریت کشور بکنید. اگه معلمان اعتراض و اعتصاب کنند حسابشون با کرام الکاتبینه که وا اسلاما، این‌ها با اصل نظام مشکل دارن و مخالفن. بگیرید و ببندید. نتیجش اینه که کمترین انگیزه‌ای در معلمان نیست و با بی‌رغبتی کامل فقط منتظر گذشت زمان و بازنشستگی هستن.»کاربر دیگری هم به نام «میثم» از مسئولان خواسته که پاسخ گو باشند و پرسیده است «چطور بعد از تنبیه یک دانش آموز توسط معاون یک مدرسه، موضوع رسانه‌ای و با معلم برخورد می‌شود، حال منتظر پاسخ هستیم».

«شهاب» نیز با انتقاد از شلوغی کلاس‌های درس در مدارس، پرسیده است: «چرا باید کلاسهای ما ۳۷ نفری باشد؟ معلومه یه معلم هر چه قدر تلاش کنه باز هم کار سختیه. ما معلم‌ها هیچ اهرمی برای کنترل نداریم. کوچک‌ترین اتفاق برای دانش آموزان گردن مدیر مدرسه و معلم است و این در حالیه که بودجه آموزش و پروش در مقایسه با شرکت نفت و مخابرات و وزارت نیرو و... ناچیزه.»

باز هم انتقاد از رسانه‌ای که ظاهرا ملی است

همپای همه وقایع ریز و درشتی که در این کشور اتفاق می‌افتد و صدا و سیمایی که خود را رسانه ملی می‌خواند و از پوشش خبری آن‌ها غفلت می‌کند، قتل معلم بروجردی به دست دانش آموز ۱۵ ساله‌اش راهی به این رسانه نیافت، همانطور که اعتراضات معلمان به نظام آموزشی کشور راهی به این رسانه ندارد.

اگر خیلی خوشبین باشیم صدا و سیما با آن دستگاه عریض و طویل و آن میلیارد‌ها تومانی که هر ساله بودجه می‌گیرد در کمال ناباوری از وقوع قتل این معلم و شرکت سه هزار نفری مردم در مراسم خاکسپاری‌اش خبردار نشده است و در حالت بدبینانه، شاید واقعه‌ای بوده که برای آن سه هزار نفر از مردم بروجرد «مهم» بوده است و برای «رسانه ملی» بی‌اهمیت.

تعدادی از کاربران در نظرهای خود صدا و سیما را هم بی‌نصیب نگذاشتند همانطور که پیش‌تر در وقایع دیگری نظیر قتل کارگر دستفروش به دست ماموران شهرداری از سیاست‌های حاکم بر این رسانه اتقاد کرده بودند.

کاربری به نام «داریوش» گفته است: «ببینید با جامعه ما چه کرده‌اند که یک پسر بچه ۱۶ ساله به خود جرات می‌دهد یکی از دبیران شاخص بروجرد را این چنین با قساوت به قتل برساند. حالا آقایان صحنه‌های اسلحه کشی دبیرستان‌های آمریکا را نمایش دهند و به جامعه ایران ببالند.»

پیمان نیز با کنایه به سیاست صدا و سیما در ۸ سال تصدی احمدی‌نژاد بر دولت، گفته است «عجب مملکت گل و بلبلی».

کاربر دیگری به نام «احمدی» نیز گفته است: «این آموزش و پرورشی است که ۵۰ درصد از معلمانش بیماری افسردگی دارند و ۷۰ درصدشان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در طول این ۳۶ سال از رسانه‌ای که با مالیات این مردم اداره می‌شود، یک ساعت در مورد معیشت معلمان سخنی گفته نشده است.»

«قضیه آسان است»

بخش دیگری از کاربرانی که زیر خبرهای قتل معلم بروجردی نظر گذاشته‌اند، همکاران یا شاگردان آقای خشخاشی بوده‌اند و ویژگی‌های اخلاقی این معلم را توصیف کرده‌اند.

یکی از همکاران معلم مقتول که سال‌های دور‌تر شاگرد آقای خشخاشی در مدرسه استعدادهای درخشان بروجرد بوده، گفته است: «بدون شک یکی از بهترین استاد‌های فیزیک در ایران بود. کارش را در کارخانه نساجی‌‌‌ رها کرد تا به علاقه اصلی خود یعنی دبیری بپردازد. طوری روی تابلو می‌نوشت که انگار پرینتر متن را چاپ کرده است.»

«مصطفی» از شاگردان او در دبیرستان شاهد نیز گفته است: «آقای خشخاشی یکی از بهترین معلم‌هایی بود که من می‌شناختم. زمانی که در کلاس درس می‌داد انگار کلمات با ذهن آدم بازی می‌کردند و مطالب ملکه ذهن می‌شدند. او یک جمله زیبا دارد. همیشه می‌گفت "قضیه آسان است".»

http://niknezhadmr.blogsky.com/

بیانیه ی ریاست شورای مرکزی تشکّل­ های صنفی فرهنگیان سراسر کشور به مناسبت شهادت معلم مظلوم « محسن خشخاشی»


بیانیه ی ریاست شورای مرکزی تشکّل­ های صنفی فرهنگیان سراسر کشور 

به مناسبت شهادت معلم مظلوم « محسن خشخاشی»

به نام خداوند جان و خرد

      تدریس آخرین­ ات باشد شهادت امروز                این درس، جاودانه­ ست در یاد دانش­ آموز

 

     خبر ناباورانه­ ای به ­سرعت در سراسر کشور پیچید و محافل فرهنگی و آموزشی را غرق در حیرت و تأسّف نمود. محسن خشخاشی، دبیر فیزیک دبیرستان حافظیّه­ ی شهرستان بروجرد، شنبه یکم آذرماه 1393 هنگام تدریس در کلاس درس با ضربات چاقوی یکی از دانش ­آموزانش به شدّت مجروح شد و چند ساعت بعد در بیمارستان، دار فانی را وداع گفت. مرگ مظلومانه ­ی این معلّم، بی­ گمان، درد و اندوه جانکاهی برای فرهنگیان بوده، بیانگر گوشه­ ای از نابسامانی­ های مدیریّتی، تربیتی، آموزشی و ... نظام آموزش و پرورش کشور است. 

     فقدان امنیّت، روز به روز بر مدارس کشور، به­ ویژه مدارس دولتی، سایه می­ گستراند. امروزه وجود چنین فضایی در برخی مدارس دولتی، بیش از معلّم، امنیّت دانش­ آموزان را به مخاطره انداخته است. برای این­که مسؤولان امر به صدق این گفتار و به عمق فاجعه پی ببرند؛ از وزیر محترم آموزش و پرورش که در پیام تسلیت خویش خواستار بررسی ابعاد اجتماعی و تربیتی و علل وقوع این حادثه بوده و خود را به صیانت از هویّت و منزلت معلّمان سراسر کشور موظّف دانسته­ اند، دعوت می­ کنیم همراه با معاونانشان به­ صورت آزمایشی هم که شده، سری به کلاس­ های مدارس پسرانه ­ی متوسطه­ ی دولتی در حاشیه­ ی تهران بزنند...

     از چند سال پیش روند حاکم بر آموزش و پرورش به­ گونه­ ای پیش می­ رود که اختیارات معلّمان و مدیران مدارس برای برخورد با دانش ­آموزان خاطی، به­ طور کامل از ایشان سلب شده و هیچ­ گونه ابزار کنترلی برای ایشان باقی نمانده است.

     در گذشته نقش دو نهاد « خانواده » و « آموزش و پرورش » در تربیت آینده ­سازان بسیار عمیق، مؤثر و گسترده بود. ولی امروزه در سراسر جهان، به موازات حضور روز افزون رسانه ­ها در جای­ جای زندگی مردم، نقش تربیتی رسانه­ ها و فرهنگ­ سازی آنها پُررنگ­ تر گردیده و از نقش خانواده و مدرسه به تدریج کاسته شده است، سؤال اینجاست که رسانه ­ی ملّی با گستردگی مخاطبان خود و توانایی فرهنگ­ سازی در بین آحاد مردم، تا چه حد در ترویج فرهنگِ « قدر استاد نکو دانستن » و نیز نهادینه­ کردن ارزش­ های انسانی در سطح جامعه، علی ­الخصوص در بین جوانان و نوجوانان، برنامه تدوین کرده و تا چه میزان در بهبود شاخص­ های تربیت اسلامی موفّق عمل نموده است؟ صدا و سیما که جهت­ گیری غیر منصفانه­ ی آن در قبال معلّمان و مسائل و مشکلات این صنف بر همگان آشکار است و حتّی کم­ترین تخلّفی، از سوی یک معلّم در گوشه­ ای دور افتاده در ایران و جهان را پوشش می ­دهد، چرا در قبال چنین فاجعه­ ای سکوت معنادار اختیار نموده است!؟

     خونِ به­ ناحق ریخته­ شده ­ی « شهید محسن خشخاشی » از دید ما، یکی از نشانه­ های وجود بحران­ های عمیق در آموزش و پرورش کشور است. فرهنگیان کشور از مسؤولان می­ خواهند که بیش از این، بر نارسایی­ ها و کاستی­ ها، سرپوش نگذاشته، با پرهیز از شعارها و تعارف­ های بی­ بنیاد، حتّی برای یک ­بار هم که شده به­ صورت جدّی و واقعی، به مسائل و مشکلات کاری این قشر پرتلاش و نقش­ آفرین بنگرند و در صدد دگرگونی جدّی شرایط نابسامان شغلی آنان برآیند.

    معلّمان سراسر ایران برای ابراز همدردی با خانواده­ ی این معلّم مظلوم و در اعتراض به شرایط نامناسب و نااَمنیِ شغلی فرهنگیان، روز شنبه 8 آذر 1393 را در آموزش و پرورش کشور اعلام عزا نموده و با پیراهن سیاه در محلّ کار حاضر خواهند شد و قبل از حضور در کلاس، در دفتر مدارس با قرائت فاتحه، یاد همکار فقیدمان را گرامی خواهند داشت.             

                                                   ریاست شورای مرکزی تشکّل­ های صنفی فرهنگیان سراسر کشور

http://kanoonhamedan.mihanblog.com/

بیانیه شماری از فرهنگیان ایران و کانون های صنفی معلمان در اعتراض به مرگ مظلومانه محسن خشخاشی

بیانیه شماری از فرهنگیان ایران و کانون های صنفی معلمان 

در اعتراض به مرگ مظلومانه محسن خشخاشی

 دبیر فیزیک شهرستان بروجرد

محسن خشخاشی،دبیر فیزیک دبیرستان حافظیه شهرستان بروجرد،در تاریخ یکم آذرماه 93 هنگامی که در کلاس درس مشغول درس دادن بود با ضربات چاقوی یکی از دانش آموزان خود به شدت مضروب گشت و متآسفانه چند ساعت بعد در بیمارستان درگذشت. به خون غلطیدن معلمی که به سخت کوشی ودلسوزی شهرت داشته، آن هم توسط یکی از دانش آموزانش،قطعا یک اتفاق ساده نیست .به گمان ما این حادثه در کنار دیگر مظاهر خشونت که هرروزه به شکل های مختلف در کشور بروز و ظهور پیدا می کند معنا می یابد و ضرورت ریشه یابی و بررسی چرایی بروز این رفتارها را از سوی روشنفکران،جامعه شناسان،روانشناسان،اندیشه وران آموزش و پرورش،و البته مسوولان کشور،اجتناب ناپذیر می سازد.
ما تردید نداریم که نادیده گرفتن و کوچک انگاشتن این حوادث،نتیجه ای جز عادی و روزمره شدن آن ها را به همراه نخواهد داشت؛خشونت هایی که متآسفانه هر روز بیش از روز قبل درجامعه و فرهنگ ما گسترش می یابد. ازعادی شدن درگیری های خیابانی گرفته تا قتل های خانوادگی و تجاوز و فقر و کودکان کار و خیابانی و این اواخر اسیدپاشی برروی دختران و زنان بی گناه کشورمان.
ما از پایین آمدن آستانه ی تحمل مردمان،ازشکستن حرمت بزرگان،ازبی حرمت شدن معلمان،و از ناسپاسی ها، نگرانیم.ما اگرچه از مرگ دلخراش همکارمان و ظلمی که نسبت به او و جامعه ی فرهنگیان روا داشته شده اندوهگین هستیم اما تنها سوگوار همکار فرهیخته ی خود نیستیم بلکه همچنین سوگوار گسترش اخلاق،منش و رفتاری هستیم که مشخص نیست همگی ما را به کجا خواهد برد.
مرگ محسن خشخاشی، بی گمان، درد و اندوه بزرگی است بر جان و روان همه ی آموزگاران کشور، افزون بر این نشانی است از نابسامانی های مدیریتی،آموزشی،اقتصادی و فرهنگی نظام آموزش و پرورش،و ناامنی که متآسفانه روز به روز بر مدرسه ها،و به ویژه مدرسه های دولتی، سایه خود را بیش از پیش می گستراند. متآسفانه در شرایطی که در کلاس های شلوغ مدرسه های دولتی- کلاس های سی چهل نفره و حتی بیشتر- هر روز روح و جسم آموزگاران در رنج است از زبان برخی از مسئولان فرادست آموزش و پرورش،پیاپی شنیده می شود شمار معلمان مدرسه های دولتی بیش از حد است و باید تعداد آنان دویست سیصد هزار تن کمتر گردد! از سوی دیگر شرایط در آموزش و پرورش به گونه ای پیش می رود که همه ی اختیارات معلمان از آنان گرفته شده و معلمان برای برخورد مناسب با دانش آموزان خاطی و ناهنجار،تقریبا،همه ی ابزار کنترل خود را از دست داده اند. هم اکنون معلمان با حقوق یک تا دو میلیون تومان زیر خط فقر، با تدریس در کلاس های شلوغ، عملا هر کدام کار دو معلم را انجام می دهند و در این شرایط،از امنیت و حمایت لازم هم برخوردار نیستند.
ما جمعی از معلمان کشور،در خواست رسیدگی عاجل به شرایط نابسامان آموزش و پرورش کشور را داریم. خون به ناحق ریخته شده ی محسن خشخاشی، از دید ما، یکی از نشانه ی وجود بحران های بسیار در آموزش و پرورش است. ما خواستار این هستیم که بیش از این،بر این کاستی ها و نابسامانی ها،سرپوش گذاشته نشود و همه ی مسئولان کشور- فراتر از شعارها و تعارف های تکراری و بی بنیاد درباره شآن و مقام معلم- برای یک بار هم که شده به صورت جدی و واقعی،به مشکلات کاری این بخش زحمتکش جامعه بنگرند و درصدد دگرگونی جدی این شرایط برآیند.
از دید ما،هم این معلم مظلوم و هم دانش آموز ضارب،هر دو قربانیان نظام ناهنجار فرهنگی،اجتماعی و آموزشی هستند، ضمن این که خواستار اجرای عدالت از مجاری قانونی هستیم معتقدیم تنها برخورد قضایی نمی تواند از بروز مجدد این گونه حوادث،جلوگیری نماید بلکه باید با ریشه های آن برخورد شود.
ما از همه ی همکاران خود،همچنین،درخواست می کنیم که در اعتراض به مرگ مظلومانه محسن خشخاشی و در همدردی با خانواده ی داغ دیده ی ایشان، در روز شنبه هشتم آذرماه 93 با پوشیدن لباس سیاه در مدرسه حاضر شوند و در زنگ دوم این روز ضمن حضور در کلاس درس،از تدریس برنامه درسی خودداری نموده و به روشنگری درباره ی ریشه های این رخداد اندوه بار بپردازند. امید که همراهی وهمدلی جامعه ی فرهنگیان رهنمودی باشد برای تمامی جامعه درجهت کمک به استقرار صلح ، مدارا،آرامش،عدالت و آزادی.


کانون صنفی معلمان مشهد،انجمن صنفی معلمان کردستان،کانون صنفی معلمان کرمانشاه،کانون صنفی معلمان استان چهارمحال و بختیاری،کانون صنفی معلمان نورآباد لرستان،کانون صنفی معلمان سنقر،کانون صنفی فرهنگیان گیلان (رشت)،کانون صنفی معلمان انزلی،کانون صنفی معلمان لاهیجان،کانون صنفی معلمان لنگرود،کانون صنفی معلمان رودسر، کانون صنفی معلمان اسلامشهر،کانون صنفی معلمان رباط کریم، کانون صنفی معلمان پاک دشت ،کانون صنفی معلمان کرج،کانون صنفی معلمان شهر قدس،کانون صنفی معلمان ایران( تهران)، کانون صنفی همدان ،کانون فرهنگیان اردبیل،کانون صنفی معلمان یزد،کانون صنفی معلمان شهریار،هیات موسس کانون صنفی معلمان شهررضا،کانون صنفی معلمان خمینی شهر،کانون صنفی معلمان دماوند،کانون صنفی معلمان الیگودرز

نکته: این بیانیه جهت جمع آوری امضا توسط جمعی از تشکلهای صنفی تهیه شده است. تمام معلمان رسمی و غیر رسمی شاغل در ‏بخش دولتی و خصوصی و مربیان پیش دبستانی می توانند آن را امضا نمایند. در ضمن هر ایرانی می تواند به عنوان حامی از ‏بیانیه حمایت کند. با امضای خود ما را در پیگیری مطالباتمان یاری نمایید.

http://bield.info/

برای امضا به آدرس زیر مراجعه فرمایید

https://docs.google.com/forms/d/1DQ346NRgHcoRBU7j5msk5-OZNJpOMj3Nz8QKt6tO66g/viewform

جامعه، خانواده و مدرسه خشونت‌زده!

منبع: روزنامه شهروند 4آذر93
 
ساعت نزدیک سه بعدازظهر جمعه، وبلاگ یکی از دوستان را نگاه می‌کردم، اولین خبرش این بود: برای شفای آقای محسن خشخاشی معلم بروجردی که به دست دانش‌آموزش با چاقو مضروب شده دعا کنیم. معلم بروجردی با ضربه چاقو راهی بیمارستان شد. خشکم زد، به همکارانم زنگ زدم، متاسفانه خبر درست بود، می‌گفتند فعلا در کماست، مرگ مغزی شده است و بعد از چند ساعت خبر درگذشتش را دریافت کردم. به قول خود مرحوم خشخاشی که همیشه در ابتدای کلاس روی تخته می‌نوشت قضیه بسیار ساده است...! آیا واقعا این قضیه هم بسیار ساده است؟ به‌ عنوان یک معلم جامعه‌شناسی چگونه می‌توانم این خشونت عریان را تحلیل کنم؟ چگونه باید به این واقعه نگاه کرد. دانش‌آموزی ١٥ساله با چاقو وارد کلاس درس می‌شود، پیش روی دیگر همکلاسی‌ها به معلمش حمله می‌کند، او را زخمی و از مدرسه فرار می‌کند. معلم جلوی چشم دانش‌آموزانش غرق در خون می‌شود، کف کلاس می‌افتد و پس از انتقال به بیمارستان می‌میرد.
واقعا چرا این واقعه و دیگر وقایع مشابه در مدارس اتفاق می‌افتد؟ چرا این میزان از خشونت در مدرسه دیده می‌شود؟ امروزه که میزان تنبیه در مدارس بسیار کمتر شده است، یعنی خشونت از طرف معلمان و کارکنان مدارس تقریبا سیری نزولی داشته است، پس چرا این همه خشونت از طرف این دانش‌آموز؟ آیا خشونت ریشه در خانواده دارد؟ یا در جامعه؟ شاید هم در مدرسه؟ یا ریشه در رسانه‌ها دارد؟ خشونت در جامعه یک ریشه ندارد و تک‌علتی نیست! خشونت پدیده اجتماعی است که حاصل روابط متقابل بین افراد، گروه‌ها، خانواده‌ها، رسانه‌ها و حکومت است. اگر جامعه‌ای در چرخه خشونت بیفتد، همه شهروندان، خانواده‌ها و گروه‌ها را درگیر می‌کند. رسانه‌ها و مدارس و سایر نهادها و گروه‌ها در این چرخه به بازتولید همان خشونت می‌پردازند! متاسفانه روند خشونت در جامعه به شدت درحال افزایش است. بین اعضای خانواده با هم، شهروندان با یکدیگر! این روند رو به رشد به ما می‌گوید که راهمان درست نیست. واقعه کشتن یک معلم توسط دانش‌آموزش آن هم در مدرسه و سر کلاس درس بدون هیچ دلیلی، نشان از رواج بسیار زیاد خشونت در روابط و مناسبات اجتماعی در جامعه امروز ایران دارد. خط قرمزهایی برای اعمال خشونت عریان در گذشته وجود داشت که امروز این خط قرمزها شکسته شده است. در روزنامه‌ها و رسانه‌ها هر روز خبرهایی از قتل همسر توسط همسر، پدر توسط فرزند یا برعکس، و بسیاری خبر‌های دیگر منتشر می‌شود که در گذشته در جامعه ما به ندرت اتفاق می‌افتاد. کافی است سری به صفحه حوادث روزنامه‌ها بزنیم. این روند افزایشی نشان از ریشه دواندن رفتار خشونت‌آمیز در روابط و مناسبات اجتماعی ما دارد. جامعه ما خشونت‌زده شده است، خانواده‌ها خشونت‌زده شده‌اند، مدارس ما هم وارد روند خشونت‌زدگی شده‌اند. دلیل عمده آن را می‌توان در عملکرد نادرست عوامل جامعه‌پذیر کردن کودکان دید، از جمله، خانواده‌ها، مدارس، رسانه‌ها، دولت و سایر نهادهای فرهنگی مرتبط. این نهادها به درستی به وظایفشان عمل نمی‌کنند. مهارت‌های اجتماعی مورد نیاز زندگی را به کودکان و نوجوانان به درستی انتقال نمی‌دهند. مدارا و تساهل آموزش داده نمی‌شود. ترویج خشونت حتی از سوی برخی از گروه‌ها در جامعه به‌عنوان یک رفتار درست و بهنجار در برخورد با برخی ناهنجاری‌ها ترویج می‌شود. از این‌رو کودکان و نوجوانان ما در یک چرخه اجتماعی شدن معیوب و خشونت‌گستر قرار گرفته‌اند که پیامدش می‌شود قتل معلم توسط یک دانش‌آموز یا اسیدپاشی به صورت زنان جوان  یا حمله یک ورزشکار به داور مسابقه و زدن او و موارد بسیار زیاد دیگر!
برون‌رفت از این چرخه خطرناک که جامعه را به سمت متلاشی شدن اجتماعی می‌برد در آموزش و گسترش فرهنگ مداراست. نهادها و گروه‌های مسئول جامعه‌پذیر کردن کودکان باید فرهنگ تساهل و مدارا با همدیگر را به آنها آموزش دهند. رسانه‌های سراسری در این رابطه نقش کلیدی را برعهده دارند. بعد از رسانه‌ها مدارس و خانواده‌ها موثرند. تلویزیون که فراگیرترین رسانه کشور است، خود در بسیاری از موارد فرهنگ خشونت را ترویج می‌دهد. این کار در اغلب فیلم‌ها، سریال‌ها، گزارش‌ها و حتی سخنرانی‌ها صورت می‌گیرد. زمانی که از یک رسانه فراگیر فرهنگ مدارا ترویج و آموزش داده نمی‌شود، بلکه تمرکز بیشتر بر ایجاد شکاف بین گروه‌های سیاسی و اجتماعی است، نمی‌توان از نوجوانان انتظار داشت که در رفتارشان با هم و دیگران مدارا و تحمل داشته باشند. زمانی که محتوای درسی مدارس ترویج مدارا نمی‌کند یا به آموزش آن نمی‌پردازد، باید منتظر خشونت و عدم تحمل همدیگر در روابط اجتماعی بود.
http://roozbahany.blogsky.com/

دانش‌آموز 15 ساله معلمش را با چاقو کشت


دانش‌آموز 15 ساله معلمش را با چاقو کشت


دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1393

روزنامه ی جام جم،3 آذر ماه 93

پلیس از دو روز گذشته در جستجوی دانش‌آموز پانزده ساله‌ای است که وقتی مورد بازخواست معلمش قرار گرفت، با چاقو به وی حمله کرد و پس از ضربات سنگین که به مرگ معلم چهل و سه ساله انجامید، متواری شد.

به گزارش جام‌جم، ساعت 11 صبح روز شنبه، ‌محسن خشخاشی در حال تدریس درس فیزیک بود که دانش‌آموز پانزده ساله وارد کلاس شد و بدون هیچ حرفی به سمت نیمکتش حرکت کرد. معلم از او خواست به‌دلیل غیبت‌های غیر موجه خود از دفتر نامه بیاورد که پسر نوجوان به طرفش حمله‌ور شد و با چاقویی که همراه داشت ضرباتی به گردن و سینه معلم خود وارد کرد و گریخت.

پیکر نیمه جان معلم به بیمارستان شهید چمران منتقل شد، اما تلاش پزشکان برای نجات جان او موثر واقع نشد و معلم فیزیک جان خود را از دست داد. با توجه به حساسیت موضوع، پرونده در اختیار تیمی از ماموران پلیس آگاهی استان لرستان قرار گرفت و ماموران در نخستین گام راهی خانه این دانش‌آموز شده و دریافتند او پس از قتل به محلی نامعلوم گریخته است. اما ضارب چه کسی بود؟ در‌‌ همان ابتدا،‌ تحقیقات برای رسیدن به این پاسخ آغاز شد و بررسی‌های تیم قضایی ـ انتظامی نشان داد که ضارب پانزده ساله به نام محمد فردی دانش‌آموز و پرخاشگر بوده که ظاهرا علاقه‌ای به درس نداشته است.

ادعای مشکل روانی متهم

در حالی که تحقیقات پلیس برای دستگیری متهم فراری ادامه دارد، پدر او در بازجویی‌ها مدعی شد، محمد دارای مشکلات روحی و روانی است و به همین خاطر در زمان حادثه کنترل خود را از دست داده و به طرف معلمش حمله کرده است.

سردار محمدقنبری، فرمانده انتظامی استان لرستان در این باره به جام‌جم گفت: هنوز نمی‌توان درباره ادعای پدر متهم اظهارنظر کرد و کار‌شناسان پزشکی قانونی باید در این زمینه اظهارنظر کنند. پس از وقوع حادثه تحقیقات گسترده‌ای از سوی پلیس آغاز شد و از دانش‌آموزان و مسئولان مدرسه هم تحقیق شده است.

وی افزود: محل‌هایی که احتمال دارد متهم به آنجا گریخته باشد را تحت‌نظر گرفته‌ایم و امیدواریم بزودی متهم دستگیر شود. پس از دستگیری پسر دانش‌آموز می‌توان درباره انگیزه او صحبت کرد.

حادثه چگونه رخ داد

مدیرکل آموزش و پرورش استان لرستان درباره علت درگیری دانش‌آموز با مقتول به جام جم گفت: ساعت ۱۱ صبح شنبه، یکم آذر مجروح شدن معلم چهل و سه ساله دبیرستان پسرانه حافظی در خیابان ۴۵ متری بسیج به مسئولان مدرسه اعلام شد.

گودرز کریمی‌فر افزود: این معلم با ۲۳ سال سابقه خدمت یک پسر ده ساله و دختری سه ساله داشت. پس از کشته شدن این معلم با تحقیق از مسئولان مدرسه مشخص شد، قاتل فراری که محمد نام دارد، روز حادثه برای موجه کردن غیبت‌هایش همراه پدر خود به مدرسه آمده و آن روز هم پدرش می‌خواسته برای روز دیگری از مدرسه اجازه مرخصی وی را بگیرد.

وی یادآور شد: در جریان حضور آنها در مدرسه، پدر عامل جنایت متوجه می‌شود که پسرش در درس فیزیک ضعیف بوده و نیازمند آن است که برای بهتر شدن وضع درسی‌اش بیشتر تلاش کند. پدر این نوجوان با اطلاع از این موضوع قول می‌دهد، پسرش از این به بعد درس‌هایش را بهتر بخواند. متهم سپس با باز کردن در کلاس قصد وارد شدن به کلاس را داشته که طبق گفته‌های دانش‌آموزان کلاس که شاهد حادثه بودند، معلم از وی می‌خواهد تا با رفتن به نزد مدیر،‌ برگه‌ای برای حضور در سر کلاس از وی بگیرد که این حرف باعث حمله پسر دانش‌آموز به معلم می‌شود.

مدیرکل آموزش و پرورش استان لرستان خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش و نماینده حقوقی ما در حال بررسی حادثه هستند تا با دستگیری متهم به قتل، وی در دادگاه محاکمه و مجازات شود.

محمد، پدرش را مجروح کرد

دانش‌آموزان و معلمان مدرسه حافظی هیچ‌گاه خاطره تلخ یکم آذر سال 93 را فراموش نمی‌کنند. روزی تلخ که یکی از معلمان در مقابل چشمان آنها غرق در خون شد و هیچ‌کدام نتوانستند برای نجات جان او کاری انجام دهند.

کریمی از معلمان مدرسه حافظی بروجرد که شاهد این ماجرا بود به خبرنگار جام‌جم گفت: مرحوم خشخاشی مدرک فوق‌لیسانس فیزیک داشت و پیش از این در مدارس تیزهوشان استان تدریس می‌کرد. او مرد بسیار آرامی بود که ۲۳ سال از عمرش را وقف آموزش کرد و رفتار دوستانه‌ای با دانش‌آموزان داشت.

وی ادامه داد: حدود ساعت ۱۱ روز شنبه در کلاس درس مشغول تدریس بودم که صدای فریاد مرحوم خشخاشی را شنیدم. او در مقابل کلاس غرق در خون بود و چاقو به گردن و سینه او اصابت کرده بود. با اورژانس تماس گرفتیم و پیکر نیمه جان همکارم را به بیمارستان رساندیم که در آنجا اعلام شد به علت شدت جراحات دچار ایست قلبی شده است. سریع او را به اتاق احیا بردند که پس از دقایقی پزشکان اعلام کردند، قلب دوباره شروع به تپیدن کرده که از این خبر خوشحال شدیم. خشخاشی را برای تخلیه خون از ریه‌هایش به اتاق عمل بردند که پس از عمل به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد و در آنجا بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.

این معلم افزود:‌ در زمان حادثه پدر محمد در اتاق مشاوره حضور داشت و وقتی از حادثه با خبر شد قصد داشت پسرش را دستگیر کند که محمد او را از ناحیه دست با چاقو مجروح کرد و گریخت. اگر این مرد مدعی است پسرش مشکلات روحی و روانی دارد باید موضوع را به مسئولان مدرسه اطلاع می‌داد،‌ در حالی که این ادعا تا پیش از این حادثه مطرح نشده بود. در زمان حادثه هیچ برخوردی میان محمد و معلمش رخ نداده بود و نمی‌دانیم او با چه انگیزه‌ای این کار را کرده است.

حمل چاقو در مدرسه جرم است

احمد عابدینی، معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش نیز در گفت‌وگویی با فارس درخصوص وسایل مجاز دانش‌آموزان در مدرسه، اظهار کرد: در آیین‌نامه اجرایی مدرسه وظایف دانش‌آموز قید شده است. براساس ماده ۶۸ آیین‌نامه اجرایی مدرسه، همراه داشتن وسایل تجملاتی، گرانقیمت، آرایشی و غیرمرتبط با‌ آموزش از سوی دانش‌آموزان ممنوع است. وی درخصوص همراه داشتن چاقو توسط دانش‌آموزان در مدرسه، خاطرنشان کرد: همراه داشتن چاقو محکوم است و این موضوع در جامعه هم جرم محسوب می‌شود و چاقو جزو سلاح سرد است.

نحوه قتل را به فرزندانم نگفته‌ام

مریم کبیری، همسر این معلم هنوز باور ندارد که محسن دیگر از مدرسه به خانه باز نمی‌گردد. او صبح روز شنبه هنگامی که همسرش را برای رفتن به مدرسه تا مقابل در بدرقه می‌کرد، نمی‌دانست باید خود را برای استقبال از جسد او آماده کند.

او به جام‌جم گفت: محسن از معلمان نمونه شهرستان بروجرد بود که در مقاطع دبیرستان، درس فیزیک را تدریس می‌کرد. او همیشه به امور دانش‌آموزانش رسیدگی می‌کرد و ارتباطش با آنها فقط به محیط مدرسه خلاصه نمی‌شد. او همانند یک پدر دلسوز برای شاگردانش بود، به وضع درسی تک‌تک دانش‌آموزان خود رسیدگی می‌کرد و اگر آنها مشکلات مالی داشتند سعی می‌کرد مشکل را حل کند تا با مشکلات کمتری به درس خواندن بپردازند. کبیری ادامه داد: شوهرم سال‌ها بود در مدرسه فرزانگان درس می‌داد، اما امسال نخستین سالی بود که به دبیرستان پسرانه حافظی منتقل شد و در آنجا تدریس می‌کرد.

او همیشه از دانش‌آموزانش بخوبی حرف می‌زد و هیچ‌گاه نارضایتی از آنها نداشت. حتی شاگردانش را به گردش و تفریح می‌برد و ارتباط خیلی خوبی با آنها داشت به طوری‌که دانش‌آموزان مدرسه قبلی‌اش از رفتن او بسیار ناراحت بودند. همسر مقتول یادآور شد: روز حادثه همسرم مانند روزهای قبل خانه را به مقصد مدرسه ترک کرد و پیش از ظهر در تماس تلفنی مسئولان مدرسه متوجه شدیم که این حادثه تلخ برای همسرم که این همه شاگردانش را دوست داشت و آنها را مانند پسرمان می‌دانست، رخ داده است. باورم نمی‌شد دانش‌آموزش دست به این کار زده باشد. زمانی که خود را به بیمارستان رساندم تازه به عمق فاجعه و وضع نامناسب شوهرم پی بردم. پزشکان خیلی تلاش کردند اما او برای همیشه من،‌ فرزندانمان و شاگردانش را ترک کرد و رفت.

وی گفت: فرزندان خردسالم متوجه مرگ پدرشان شده‌اند، اما هنوز از نحوه مرگ او چیزی به آنها نگفته‌ایم. نمی‌دانم اگر فرزندانم یک روز متوجه شوند پدرشان چگونه به قتل رسیده چه واکنشی خواهند داشت. از این‌که بدانند قاتل پدرشان شاگردش بوده که این همه به او عشق می‌ورزیده چه رفتاری از خود نشان می‌دهند. هنوز مرگ همسرم را باور ندارم. از مسئولان قضایی شهرستان بروجرد می‌خواهم هر چه زود‌تر قاتل شوهرم را دستگیر و به سزای عملش برسانند تا دیگر هیچ دانش‌آموزی به خود اجازه ندهد سرکلاس درس مرتکب چنین خطای بزرگی شود.

نظر کارشناس

یک جامعه‌شناس در تحلیل این حادثه می‌گوید : زمانی که در جامعه به نوعی خشونت حالت طبیعی پیدا می‌کند و بی‌حسی اجتماعی نسبت به خشونت پدید می‌آید،‌ این امر باعث می شود در لایه‌های مختلف خشونت تولید و بازتوزیع شود. به نظر می‌رسد ما باید مقداری فعالیت‌های مشخص را در زمینه فرهنگ‌سازی،‌ مهر‌ورزی،‌ مهربانی و حل کردن تعارضات را در قالب مذاکره و گفت‌گو در جامعه ایجاد کنیم. وقتی دانش‌آموزان نمی‌توانند مشکلات خود را از نظر گفت‌‌وگویی حل کنند به سمت برخورد فیزیکی روی می آورند. محیط مدیریتی آموزشی ما باید به سمت و سوی مدیریت باغبانی حرکت کند و این محیط به‌گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان نه تنها از آن گریزی نداشته باشند بلکه برای حل مشکلات خود به آن پناه ببرند. وقتی فضای آموزشی ما حالت آمرانه داشته باشد،‌ دانش‌آموزان به مطرح کردن خود با قدرت فیزیک و زور رو می‌آورند.

دکتر غلامرضا علیزاده افزود : یکی از علت هایی که می تواند نوجوانان را در مدارس پرخاشگر کند،‌ تفاوتی است که مسئولان آموزشی میان رفتار دانش‌آموزان با یکدیگر می‌گذارند که همین موضوع می‌تواند باعث شود نوجوان احساس کند تحقیر شده و به قصد دوری از این فرآیند، دست به کارهای نامتعارف بزند. در این پرونده که معلمی به دست شاگردش کشته شده، شاهد آن هستیم که یک طرف پرونده خانواده‌ای است که نان‌آور خود را که از قشر معلم و فرهیخته بوده، از دست داده و سمت دیگر پرونده خانواده دانش‌آموز نوجوان است که نمی دانند با شرایطی که فرزندشان رقم زده چه باید بکنند و هر لحظه در اضطراب از دست دادن فرزند خود هستند. علیزاده خاطرنشان کرد: مسئولان مدارس باید دانش‌آموزانی را که به‌گونه‌ای در محیط آموزشی ناسازگار هستند و رفتارهای خشونت‌آمیز دارند،‌ شناسایی کرده و به آنها کمک کرده تا مشکلات خود را حل کنند و بازنگری در خلق و خویشان ایجاد شود. اگر با مشکلات خلقی و رفتاری نامناسب از سوی دانش‌آموزان روبه‌رو می‌شوند سعی در کمک و درمان آن کنند و دانش‌آموزان درگیر با مشکلات روحی را به مراکز روان درمانی معرفی کنند تا آنها تحت درمان قرار گرفته و بهبود یابند.

به گفته وی در مدارس باید مددکاران و روانشناسان حضور یابند تا دانش‌آموزان براحتی با آنها گفت‌وگو کرده و برای حل مشکلات خود از آنها کمک بگیرند. اگر امکان حل مشکلات دانش‌آموز پرخاشگر از سوی مسئولان مدرسه‌ای وجود ندارد باید سعی شود آن دانش‌آموز به مدرسه دیگری منتقل شود تا شاید جا به جایی از این محیط به مدرسه‌ای جدید‌تر باعث کاهش مشکلات دانش‌آموز شود.

http://www.karimpoor53.blogfa.com/

به کدامین گناه کشته شد


به کدامین گناه کشته شد
 

معلمی در یکی از دبیرستانهای شهرستان بروجرد در پای تخته موقع درس دادن توسط دانش آموزی با زدن چاقو به شهادت می رسد . چرا؟ گناه این معلم چه بود ، این معلم چه کار می کرد .این معلم کاری جزء آب دادن و پرورش گلهای این سرزمین مشغول بود . این معلم جزء به دانش آموزان درس می داد که آنها استعدادشان شکوفا شود و در رشد و تعالی آنها می کوشید. چرا باید دانش آموز معلمش را بکشد .اصلاٌ دانش آموز واژه کشتن را از کجا آموخته است . کی مقصر است : معلم ، دانش آموز ، اولیاء دانش آموز ، مدیر مدرسه ، رئیس آموزش و پرورش منطقه ، رئیس آموزش و پرورش شهرستان ، استان یا وزیرآموزش و پرورش یا بلاتر مانند شورای عالی آموزش و پرورش ، شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور ،قوای سه گانه کشور ، نمایندکان مجلس و یا مسئولین امنیتی و انتظامی که مسئول نظم و امنیت جامعه را بعهده دارند مقصران این جنایت هولناک کی ها هستند ؟؟؟
همه در این حادثه فقط می بینند دانش آموزی معلمش را در کلاس ، پای تخته درس با چاقو به قتل رسانده . کسی از مسئولین برسی نمی کند که چرا این دانش آموز دست به چنین کار شنیعی زده است ؟ این خشونت ازکجا سرچشمه گرفته است ؟ دانش آموز با داشتن چاقو سر کلاس درس فیزیک چه کار می کرد ؟ یا اینکه خدای ناکرده معلم به قتل رسیده بجای درس فیزیک ، درس راههای خشونت طلبی را تدریس می کرد ؟ 
  کی مقصر این جنایت هولناک است ؟ همه ی آنهایی که نام برده شد و آنهایی که نام برده نشد به نسبت مسئولیتشان مقصرند بجز معلم و دانش آموز . معلم نه خشونت طلبی تدرس می کرد و نه برنامه ریز بود و نه وقتش را داشت که  به دانش آموزان درس دهد که خشونت ورزی نکنند و در ثانی چنین اجازه ای در مدرسه به او داده نمی شد . دانش آموز هم صغیر است و نمی تواند تشخیص خوب و بد را بدهد و در ثانی پرورش یافته همین مدرسه و همین جامعه هست که با بی توجه ای و بی برنامگی و ندانم کاری مسئولین از سطح تا ذیل ، چه خواسته و چه نخواسته خشونت را در مدرسه و جامعه رواج داده اند و دانش آموز هم خودش قربانی رواج این مسایل خشونت طلبی شده است . ذانش آموز برای خالی کردن دق و دلش دیواری کوتاهتر از معلمش پیدانکرد . این خشونتها نیز به این راحتی از جامعه ما رخت بر نمی بندد.اگر بخواهم به مسئولیت افراد فوق در این مسئله و مسایل بپردازم مثنوی هشتصد من کاغذ می شود .انشالله در فرصتی دیگر
.

http://www.paroosh.blogfa.com/

فرزندان فرهنگیان در اولویت استخدام

فرزندان فرهنگیان در اولویت استخدام

معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌و‌پرورش گفت: فرزندان فرهنگی در استخدام آموزش‌و‌پرورش اولویت دارند. محمد دیمه‌ور در گفت‌وگو با ایسنا گفت: بر اساس قوانین موجود در ماده 28 این امکان وجود دارد در صورتی که مجموعه آموزش و پرورش برای تامین نیرو با کمبود مواجه شود از فارغ‌التحصیلان سایر دانشگاه‌ها استفاده کند که در این راستا فرزندان فرهنگی در اولویت استخدام خواهند بود چرا که با این جامعه آشنایی کامل دارند و از جنس فرهنگی هستند. دیمه ور به انسداد مبادی بی‌سوادی اشاره کرد و گفت: در این راستا دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل آمار مشخصی دارند و آمار هر استان در این زمینه به تفکیک در اختیارشان قرار داده شده که بتوانند آنها را به تحصیل برگردانند.

http://mardomsalari.com/

1393/08/28

بیمه ی طلایی فرهنگیان برنزی هم نیست


بیمه ی طلایی فرهنگیان برنزی هم نیست

                   

 عبدالجلیل کریم پور / روزنامه آرمان / شنبه 24 آبان 93


( این یادداشت با حذف قسمت هایی در روزنامه چاپ شد)


چند سال پیش وقتی وزیر آموزش  و پرورش وقت( حاج بابایی) یکی از افتخارات دوران وزارت خود را بیمه ی طلایی فرهنگیان می دانست، بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که اگر چه این بیمه تقریبا رفاه فرهنگیان را مدنظر داشت ، اما چگونگی اجرای آن و طرف قرارداد نبودن با بسیاری از بیمارستان ها و پزشکان از جمله معایبی بود که به کرات توسط کارشناسان این حوزه عنوان می گردید، معایبی که هیچ گاه در صدد رفع آنها برنیامدند! اما نکته ی مورد توجه این است که در قرارداد مابین وزارت آموزش و پرورش و بیمه ی ایران ، بیمه ی ایران به قرارداد خود پای بند بوده و هزینه های مشمولین بیمه را در زمان مقرر پرداخت می نمود ولی متاسفانه در این قضیه وزارت آموزش و پرورش به قراردادی که با مشمولین این طرح ( فرهنگیان ذی نفع) بسته بود پایبند نبوده ، به گونه ای که حدود 10 ماه حق السهم دولت از حساب فرهنگیان کسر شد و هیچ گاه به حساب آن ها برگشت نکرد و یادداشت ها و انتقادات متعددی که در این مورد ارائه شد نیز نتوانست اثربخش باشد و همچنان مبلغ هنگفتی از این بابت، فرهنگیان از وزارت آموزش و پرورش طلبکار هستند. در دولت جدید اما به دلایلی قرارداد با بیمه ی ایران حذف و با بیمه ی آتیه سازان حافظ منعقد گردید. در زمان شروع قرارداد ، بیمه ی مذکور ادعا می کرد که در وضعیتی بهتر از بیمه ی قبل قرار می گیرد، ولی در اولین اقدام ، هزینه ی دندان پزشکی از قرارداد حذف گردید . در پرداخت هزینه ها نیز آن قدر کاهلی  نمود که می توان آن را نقطه ی منفی جدی برای این بیمه به حساب آورد.نکته ی قابل تامل در این قضیه این است که چرا این بیمه در خدمت رسانی فعال نیست؟! چرا نتوانست حتی برنزی ظاهر شود.در این باب سوالی که همواره در ذهن باقی می ماند این است که چرا باید وزارت آموزش و پرورش با چنین بیمه ی  قراردادش را منعقد کند؟ بیمه ای که حتی از سر و ته هزینه ها زده و مبلغ مورد نظر را که پرداختش چندین ماه به طول می انجامد کمتر از هزینه های ارائه شده پرداخت می نماید.بیمه ای که نتوانسته حتی همسان با بیمه ی قبلی ، خودی نشان دهد! بیمه ای که تا کنون بسیار ضعیف تر از آن چه انتظار می رفت ظاهر گشته است! حال با آن چه ارائه شد آیا می شود تدبیری برای بهتر شدن اوضاع اندیشید؟ آیا امیدی به بهره وری بیشتر و بهتر هست؟ از دید نگارنده اگر فرادستان برنامه ای جدی برای این طرح تدوین کنند ، یعنی بیمه را ملزم به پرداخت به موقع هزینه ها کرده و مجموعه ی بزرگتری از جایگاه های درمانی را در حوزه ی طرف قرار داد این بیمه قرار دهند و حتی از کارت های الکترونیکی برای جلوگیری از رفت و آمدهای مکرر استفاده نمایند، شاید بتوان گفت امیدی می توان داشت که این بیمه از افولی که در آن قرار گرفته ، رهایی یافته و دوباره چون نامش بتواند طلایی بدرخشد.

 لینک : http://armandaily.ir/?NPN_Id=74http:

//www.karimpoor53.blogfa.com/1&pageno=5


دسته گلی که در حوزه تعلیم و تربیت به آب داده شد / وعده‌ها هم برای معلمان نان نداشت


دسته گلی که در حوزه تعلیم و تربیت به آب داده شد /

وعده‌ها هم برای معلمان نان نداشت

  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

چند شغله بودن معلمان، موضوعی غیرمنتظره نیست و واقعیت نشان می‌دهد که دغدغه معیشتی نه تنها نظام آموزشی را از خلاقیت و نوآوری محروم کرده بلکه افت کیفیت آموزش‌ها را نیز در پی داشته و در حقیقت این دسته گل سال‌ها پیش در حوزه تعلیم و تربیت به آب داده شده است.
خبرگزاری فارس: دسته گلی که در حوزه تعلیم و تربیت به آب داده شد / وعده‌ها هم برای معلمان نان نداشت

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، اغلب معلمان خراسان رضوی درد معیشت دارند و مجبورند با کار کردن در چندین شغل، مخارج زندگی خویش را تامین کنند؛ در حال حاضر فعالیت معلمان در مشاغلی همچون مسافرکشی، کار در تولیدی و فروش مواد غذایی و صد‌ها شغل دیگر چندان عجیب و غیرمنتظره نیست و این در حالی است که همواره کمبود اعتبارات دولتی به عنوان متهم ردیف اول مشکلات معیشتی این اقشار شناخته می‌شود.

مشکلات معیشتی معلمان بر هیچ کس پوشیده نیست و در حقیقت این اقشار مطابق با کاری که انجام می‌دهند، مزد دریافت نمی‌کنند، این مسئله نه تنها معلمان را روز به روز فرسوده می‌سازد بلکه افت کیفیت آموزش‌ها را نیز در پی دارد؛ بی‌تردید ادامه این روند نه تنها از رشد و توسعه علمی می‌کاهد بلکه سبب می‌شود تا نظام آموزشی از خلاقیت، ابتکار و نوآوری بازماند.

درد تامین مخارج زندگی سبب شد تا پای درد دل معلمانی بنشینیم که دل خوشی از شرایط شغلی خود نداشته و معتقدند؛ وعده‌های داده شده به آنان، هیچ‌گاه رنگ واقعیت به خود نگرفته و هربار به فراموشی سپرده شده است.

* شرایط نامطلوب معلمان به صلاح نظام آموزشی نیست

یکی از معلمانی که در کنار تدریس، مسافرکشی هم می‌کند، گفت: اکثر معلمان مجبورند همزمان در چندین شغل فعالیت کنند تا بتوانند از پس اجاره بها، هزینه آب، برق، گاز و تلفن و هزاران خرج و مخارج دیگر زندگی برآیند چرا که حقوق معلمی کفاف نمی‌دهد.

عباس مقرنسی با اعلام اینکه معلمان هیچ‌گاه به حق و حقوق خود نرسیده‌اند، اظهار کرد: تاکنون هر وزیر آموزش و پرورشی که بر سر کار آمده وعده‌هایی برای افزایش حقوق معلمان داده است و در حال حاضر نیز وزیر فعلی بر کاهش نیروهای مازاد و افزایش پرداختی فرهنگیان تاکید کرده اما امیدی به تحقق این وعده هم نیست.

* نبود تسلط بر امر آموزش و پرورش

وی ادامه داد: اکنون وضعیت و شرایط نامطلوب معلمان در حالی ادامه دارد که این مسئله به کاهش دلگرمی معلمان و افت کیفی آموزش‌ها دامن زده و این امر به صلاح آموزش و پرورش و نظام آموزشی نیست.

مقرنسی تاکید کرد: سال‌هاست که اغلب معلمان جامعه هر روز با ذهنی خسته و مشوش و در حالی که از شغل دیگر خود باز می‌گردند؛ در کلاس درس حاضر شده و با وجود تمام دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که نسبت به تامین مخارج زندگی دارند؛ حداکثر توان و انرژی را برای آموختن علم به دانش‌آموزان به کار می‌گیرند اما واقعیت این است که این موضوع به چرخه تعلیم و تربیت آسیب می‌زند و معلم را قربانی حاشیه‌هایی همچون تسلط نداشتن بر امر آموزش و پرورش می‌کند.

* شرایط معلمان به هیچ وجه ایده آل نیست

این معلم بیان کرد: وجود نیروهای مازاد در آموزش و پرورش یکی از علت‌هایی است که سبب شده تا مشکلات دوچندان شود زیرا اگر تعداد نیروهای شبه معلم کاهش یابد، آنگاه روند رسیدگی‌ها بهبود می‌یابد.

مقرنسی گفت: معلمان به عنوان افسران تعلیم و تربیت در خط مقدم آموزش قرار دارند اما اکثر قریب به اتفاق این افسران نه مسکن دارند و نه حقوقی که با آن بتوانند حداقل‌های زندگی خویش را تامین کنند، حال با این وجود آیا می‌توان انتظار ارتقای سیستم آموزشی و توسعه و پیشرفت علمی را داشت؟ من خودم به عنوان معلمی که 15 سال تدریس می‌کند هنوز مستاجرم و در چنین شرایطی یک معلم نمی‌تواند با فراغ بال به دانش آموزان علم و عمل بیاموزد.

یکی از معلمان مقطع متوسطه که در یکی از دبیرستان‌ها در روستاهای فریمان تدریس می‌کند، گفت: بنده هر روز باید از مشهد برای تدریس به روستایی در فریمان بروم و در طول روز حدود دو ساعت در مسیر هستم، بار‌ها از آموزش و پرورش خواسته‌ام که سرویسی را در اختیار معلمانی که در شهر‌ها و روستاهای استان درس می‌دهند، اختصاص دهند اما به این مسئله توجهی نشده و این در حالی است که سال گذشته سه نفر از همکارانمان در مسیر رفت و آمد تصادف کردند.

* مجبورم نان‌آور خانه باشم

ساناز قوامی ادامه داد: سال‌هاست در بد‌ترین روستا‌ها و محروم‌ترین مناطق مشغول تدریس بوده‌ام و بی‌تردید تا هنگامی که مشکلات یک معلم به لحاظ حقوق و مزایا حل نشود، انگیزه‌ای برای تدریس و ارتقای سیستم آموزشی وجود ندارد.

این معلم افزود: امروزه کمتر معلمی است که خرجش با دخلش بخواند و این امر در حالی است که این شغل دارای جایگاه اجتماعی هم نیست زیرا مرتبه اجتماعی یک حرفه با میزان درآمد آن ارتباط تنگاتنگی دارد و تا زمانی که درآمد حرفه معلمی ارتقا پیدا نکند، جایگاه اجتماعی هم نزد مردم جامعه ندارد.

وی با اشاره به اینکه اگر امورات زندگی‌ام می‌گذشت هرگز این شغل را ادامه نمی‌دادم، اظهار کرد: امروز از سرناچاری است که مجبورم تدریس کنم، همسرم سه سال است که بر اثر تصادف قطع نخاع شده و من ناگزیرم نان‌آور خانه باشم و همین مبلغ اندکی هم که دریافت می‌کنم می‌تواند گوشه‌ای از مشکلات مالی و هزینه‌های بیماری همسرم را تامین کند.

* وعده و وعید‌ها هم برای معلمان آب و نان نمی‌شود

صادق مشیری‌راد از معلمان مقطع سوم دبیرستان است و اعتقاد دارد که با حلوا حلوا دهان شیرین نمی‌شود و وعده و وعید‌ها هم برای معلمان آب و نان نمی‌شود چرا که سال‌هاست به علت بی‌توجهی به‌ شأن و جایگاه و حقوق و مزایای معلمان؛ تعلیم و تربیت در معرض آسیب جدی قرار گرفته و در حقیقت این دسته گلی است که به خاطر غفلت از مقام معلمان و جایگاه علم از سوی دست‌اندرکاران این حوزه به آب داده شده است.

وی افزود: من روزگاری عاشق شغل معلمی بودم اما امروزه پایین بودن حقوق و مزایای آن این عشق را در وجودم کشته است و مردی که دو فرزند دارد نمی‌تواند پاسخگوی هزینه‌ها و مخارج زندگی باشد و از طرف دیگر باید این مسئله را مدنظر قرار داد که من به عنوان پدر یک خانواده به جای اینکه ساعات تفریح و بیکاری خود را در کنار خانواده و فرزندانم باشم باید دنبال تدریس خصوصی و فعالیت در یک مغازه پیتزا فروشی باشم.

صدرا صابری؛ معلم مقطع ششم دبستان که در یک کارگاه تولیدی هم کار می‌کند، اظهار کرد: شرایط معلمان به هیچ وجه ایده‌آل نیست و ما مجبوریم برای داشتن زندگی آبرومندانه و بدون دغدغه چند جا کار کنیم تا در پیش خانواده خود شرمنده نباشیم.

وی با تاکید بر اینکه دغدغه‌های مالی معلمان را وادار می‌کند تا در ساعات استراحت و تفریح خود بر سرکار دوم و سوم حاضر شوند، افزود: اقشاری که در تعلیم و تربیت فرزندان یک جامعه نقش دارند، نباید دارای دغدغه‌های ذهنی و مالی باشند بنابراین ضرورت دارد تا با فراهم‌سازی امکانات لازم و رسیدگی به آنان، زمینه ارتقاء کیفیت آموزش‌ها و تربیت دانش آموزان در مسیر درست را فراهم کرد.

مریم کازرونی نیز با اشاره به دغدغه‌های همیشگی معلمان گفت: معیشت، مسکن و حقوق پایین؛ فرآیند صحیح تعلیم و تربیت را تهدید می‌کند و از سویی دیگر تا زمانی که معلمان ازشان و جایگاه اجتماعی بی‌بهره بوده و از سطح حقوق و مزایای کافی برخوردار نباشند، تحولی در سیستم آموزش و پرورش اتفاق نمی‌افتد.

وی ادامه داد: بسیاری از معلمان نه تنها حقوقشان کفاف زندگی را نمی‌دهد بلکه هیچ‌گاه طعم نمونه شدن را هم نچشیده‌اند و با این وجود والدین انتظارهای فراوانی از معلمان دارند طوری که گمان می‌کنند معلم‌ها از حقوق و مزایای بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل باید حتی بعد از تمام شدن کلاس و در زنگ تفریح هم برای فرزندانشان وقت بگذارد.

وی افزود: یک معلم که مسئولیت تعلیم و تربیت فرزندان جامعه را برعهده دارد نباید احساس کند در شغلی که قرار گرفته دارای هیچشان و مرتبه‌ای نیست و حقوق چندانی ندارد زیرا این موضوع بر روند آموزش تاثیرگذار بوده و نباید از این مسئله غفلت ورزید.

* لزوم کاهش نیروهای مازاد / آماری از معلمان چند شغله در دست نیست

مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی نیز در پاسخ به دغدغه‌های معلمان به خبرنگار فارس گفت: در حال حاضر آماری از تعداد معلمان چندشغله این استان در دست نیست اما این پدیده تنها مختص معلمان نیست و در تمامی شغل‌ها، افرادی مجبورند برای دریافت حقوق بالا‌تر در چندین حرفه به ایفای نقش بپردازند.

جواد حسینی اظهار کرد: اعتبارات آموزش و پرورش خراسان رضوی نسبت به سال 92 حدود 26 درصد رشد داشته در حالی که اعتبارات کل کشور 11 درصد رشد داشته اما به‌‌ همان میزان نیز 99 درصد از این اعتبارات صرف هزینه‌های پرسنلی شده و تنها 1. 5 درصد از آن به مسائل کیفی بخشی در حوزه آموزش اختصاص یافته است.

وی با اشاره به اینکه ضرورت دارد تا سهم اعتبارات کیفی بخشی نسبت به اعتبارات جاری بیشتر شود، افزود: حقیقت امر این است که آموزش و پرورش با مسائل و مشکلات متعددی روبروست که شاید معیشت معلمان، مهم‌ترین مسئله است و این نهاد تاثیرگذار نسبت به افزایش حقوق و مزایای فرهنگیان نگاهی دغدغه‌مند دارد.

وی بیان کرد: وضعیت معیشت معلمان از طریق افزایش اعتبارات دولتی بهبود می‌یابد و امیدواریم باتوجه به وعده‌های داده شده از سوی وزیر آموزش و پرورش، پرداختی فرهنگیان افزایش یابد و به‌‌ همان نسبت از میزان نیروهای مازاد و شبه معلمی که دارای مدرک تحصیلی بالایی نیستند نیز کاسته شود.

به گفته وی صندوق ذخیره فرهنگیان و کمک گرفتن از سایر سازمان‌ها می‌تواند در افزایش درآمد معلمان نقش داشته باشد.

* شرایط درآمدی معلمان بر مسئله افت کیفیت آموزش‌ها تاثیرگذار است

مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی یادآور شد: شرایط درآمدی معلمان بر مسئله افت کیفیت آموزش‌ها تاثیرگذار است به همین علت اعتقاد داریم که باید رسیدگی به این اقشار در اولویت قرار داشته باشد و در این راستا خواستار افزایش اعتبارات دولتی هستیم تا بتوانیم در مسیر بهبود وضعیت معیشت معلمان اقداماتی را انجام دهیم.

حسینی تصریح کرد: شأن و مرتبه معلمان بسیار بالاست و ضرورت دارد این اقشار به اندازه جایگاهی که دارند از حقوق و مزایای کافی برخوردار شوند تا به شغله‌های دوم و سوم روی نیاورند و با خاطری آسوده مخارج زندگی خود را تامین کنند بنابراین باید در قالب طرح ارتقاء معیشت معلمان؛ زمینه کاهش تعداد نیروهای مازاد را فراهم کرد.

* مدیریت منابع انسانی و حل مشکلات معیشتی معلمان

وی افزود: همه ما به خوبی می‌دانیم که علم دروازه پیشرفت و توسعه است لذا باید معلمان جامعه ما مورد رسیدگی جدی قرار گیرند تا در هنگام تدریس هیچ دغدغه دیگری جزء آموختن علم به دانش‌آموزان نداشته باشند و در واقع توجه به این مسئله به پیشرفت و نخبه پروری کمک کرده و به رشد و توسعه علمی بیشتر می‌انجامد.

مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی با اعلام اینکه هم‌اکنون 31 هزار معلم در سطح استان شاغل هستند، افزود: این استان در حالی با 2 هزار و 200 معلم مازاد روبروست که با کمبود 6 هزار معلم نیز مواجه بوده و این مسئله نشانگر توزیع نامناسب معلمان در سطح این استان است که در این راستا مدیریت منابع انسانی در کنار حل مشکلات معیشتی معلمان در دستور کار قرار دارد.

* آموزش و پرورش نسبت به مشکلات معیشتی فرهنگیان بی‌تفاوت نیست

وی تاکید کرد: آموزش و پرورش نسبت به مشکلات معیشتی فرهنگیان بی‌تفاوت نبوده و به این نکته توجه دارد که افزایش حقوق و مزایای معلمان با ارتقا و رشد علمی رابطه‌ای معنادار و تنگاتنگ دارد اما‌‌ همان طور که اشاره کردم بخش گسترده‌ای از افزایش پرداختی فرهنگیان منوط به افزایش اعتبارات دولتی بوده و دست آموزش و پرورش استان در این زمینه بسته است.

حسینی یادآور شد: در حال حاضر مسئله ارتقا معیشت، منزلت و افزایش انگیزه و تکریم معلمان در دستور کار قرار دارد و معتقدم تعلیم و تربیت در صورت حل مشکلات معیشتی معلمان و ایجاد انگیزه در آنان ارتقاء می‌یابد.

...................................

گزارش: مرضیه صاحبی

..................................

http://www.farhangiannews.ir/

مرگ دردناک معلم باردار سر کلاس درس


مرگ دردناک معلم باردار سر کلاس درس


در بین معلمان هستند افرادی که آموزش دانش آموزان برایشان از اهمیت فراوانی برخوردار است. آنها حتی در سخت ترین شرایط سر کلاس حاضر می شوند و به امر اموزش و پرورش می پردازند. حکایت خانم معلم 35 ساله به نام کاترین موستون است که علیرغم بارداری سر کلاس درس حاضر شد. او تا چند هفته مانده به زایمان از تدریس دست نکشید اما وظیفه شناسی بیش از حد او عاقبت جان او و فرزندش را گرفت. خانم کاترین سه هفته مانده به زایمانش در حال تدریس در مدرسه میدلتون تکنولوژی  بود که ناگهان حالش به هم خورد و وسط کلاس غش کرد.

آمبولانس فورا رسید و او را به بیمارستان اعزام نمودند اما از بدشانسی او فرزند داخل رحم می چرخد و منجر به خونریزی شدید داخلی می گردد. به گفته پزشکان خطرناک ترین وضعیت برای مادر باردار زمانی است که روزهای پایانی زایمان نوزاد در داخل رحم بچرخد. این اتفاق نادر برای خانم موستون رخ داده بود. نوزاد داخل رحم فوت کرد و تلاش پزشکان برای نجات خانم بی نتیجه بود و او هم بر اثر خونریزی شدید داخلی و پاره شدن جفتش درگذشت.  پزشکان بیمارستان علت مرگ را ایست قلبی ذکر نمودند.

شوهر خانم, آقای مت 38 ساله می گوید تراژدی وحشتناکی رخ داد. دختر سه ساله ام اسلا هنوز برایش خیلی سخت است که با موضوع مرگ مادرش کنار بیاید. ما همگی آماده به دنیا امدن فرزند جدیدمان بودیم. خانم از بارداری خود خیلی هیجان زده بود اما عشق بیش از حد او به شغلش عاقبت جان او را گرفت. مسئولین مدرسه ضمن عرض تسلیت به خانواده کاترین او را معلمی فوق العاده می نامند که از جان و دل در امر تدریس و اموزش دانش اموزان می کوشید.

نقل از: روزگارنو

http://bield.info/

لغو کنسرت مجوز‌دار یک فعال صنفی و هنری معلمان در «رودسر»



لغو کنسرت مجوز‌دار یک فعال صنفی و هنری معلمان در «رودسر»

http://bield.info/


      به دنبال خبر لغو کنسرت مجوزدار در رودسر استان گیلان که در روزنامه شرق درج گردید و نام آشنای عزیز قاسم زاده خواننده و سرپرست گروه هنری سپهر که از فعالان کانون صنفی معلمان استان گیلان است، بر آن شدیم تا پیگیر علت مخالفت های در ظاهر پوپولیستی گروهی که شائبه ی اتصالشان به فرمانداری می رسد باشیم. با توجه به مشکلاتی که پیش از این از سوی افرادی در فرمانداری، فراروی کانون صنفی معلمان گیلان نهاده شده و سابقه ی فعالیت صنفی سرپرست و خواننده ی گروه، چنین برمی آید که کینه ورزی ها و بغض هایی که همچنان در بدنه ی وزارت کشور باقی مانده است در ایجاد اخلال در اجرای این برنامه ی هنری بی تأثیر نبوده است. امید است که استاندار گیلان، وزیر کشور و رییس جمهور این گونه اخلالگری ها را نیز رصد کرده و دست افراد افراط گررا از دخالت های بی جا کوتاه نمایند.

      در ادامه اصل متن خبری روزنامه ی شرق آمده است:
شرق: سریال لغو کنسرت‌ها‌ در شهرستان‌ها همچنان ادامه دارد. این‌بار اجرای گروه موسیقی «سپهر» در شهرستان رودسر لغو شد. عزیز قاسم‌زاده، خواننده و سرپرست گروه درباره لغو این کنسرت به «شرق» گفت: «قرار بود گروه موسیقی ایرانی «سپهر» روزهای ۲۷ و 28مهر در هتل «ارشیا»ی شهرستان رودسر به اجرای کنسرت بپردازند. این گروه، پس از طی همه مراحل قانونی و اخذ مجوزهای لازم از نهادهای تصمیم‌ساز و قانونی (اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اماکن و نیروی انتظامی) با مخالفت و کارشکنی‌های منتقدان مواجه شد. فرماندار، با وجود مجوزهای دریافتی گروه، به‌صورت شفاهی ‌خواهان تعطیلی این کنسرت بود. دامنه مخالفت‌ها به جایی رسید که منتقدان، با «داس»، بنرهای تبلیغاتی گروه موسیقی ایرانی «سپهر» را پایین کشیدند. همچنین شهرداری‌های شهرستان رودسر (شامل رودسر، کلاچای، رحیم‌آباد، واجارگاه و چابکسر) بر اساس دستور دریافتی، مانع نصب دوباره بنرهای تبلیغاتی این گروه شدند.»  قاسم‌زاده با شرح تلاش‌هایی که برای اجرای این کنسرت شده است اضافه کرد: «با حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل «خانه موسیقی»، این کارشکنی‌ها را در میان نهادم و مجوزهای کنسرت را برایشان فرستادم. ایشان هم از طریق آقای مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر شدند. به‌طوری که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان ضمن تایید مجوز این کنسرت گفتند، مخالفت‌ها خارج از ناحیه ارشاد و مربوط به فرمانداری و شورای تامین شهرستان رودسر است. آقای احمدی‌پور، معاونت محترم سیاسی- امنیتی استانداری هم در پارافی که زیر شکواییه‌ اینجانب نوشته بودند، ضمن تاکید بر قانونی‌بودن مجوز، خواهان عدم‌دخالت فرمانداری در این کنسرت شدند و به‌طور شفاهی به من اعلام کردند که با این مجوزهای محکم هیچ‌کس نمی‌تواند مانع کار شما شود. اما در ادامه، کارشکنی‌های فرمانداری تا روز کنسرت و در نهایت، لغو و جلوگیری از اجرای آن استمرار پیدا کرد.» سرپرست گروه «سپهر» گفت: «این مایه‌ کدام مباهات برای فرمانداری شهرستان است که پس از این‌همه کارشکنی و لغو کنسرتی که همه مجوزهای قانونی را داشت؛ حتی اجازه نصب پرده‌های عذرخواهی گروه از مردم را نداد؟ پرده‌هایی آماده کردیم که در آنها گروه «سپهر» از مردم به‌دلیل برگزارنشدن کنسرت عذرخواهی کرده بود، اما متاسفانه شهرداری‌ها اعلام کردند که فرماندار به ما اجازه نصب این عذرخواهی را هم نمی‌دهد!»قاسم‌زاده همچنین تصریح کرد: «انتظار می‌رود دوستان وزارت کشور با نظارت بیشتر در شهرستان‌ها کسانی را بر سر امور بگمارند که برنامه‌های دولت محترم تدبیر و امید را در عمل قبول داشته باشند. نه‌اینکه همه‌ تلاش و افتخارشان گسترش انواع کارشکنی‌ها و جلوگیری از کنسرتی باشد که همه مجوزهای قانونی را از دولت برخاسته از رای مردم، کسب کرده 
است.»
http://bield.info/