تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

مدارس غیر انتفاعی مدیران ارشد

♦️ برخی از مدارس غیر دولتی مدیران ارشد کشور/ ویرایش 4

تشکیلات موفق

تشکیلا ت موفق


مطلب زیر مطلب خوبیست در مورد ویژگیهای یک تشکیلات خوب به دوستانی که در احزاب عضو هستند و کار تشکیلاتی میکنند پیشنهاد میکنم این مطلب را مطالعه کنند:


یک تشکیلات زنده و موفق، تشکیلاتی است که... 


۱. که برای اعضایش مانند خانه و خانواده دوم باشد. 


۲. که افراد برای رای مثبت یا منفی دادن به یک طرح و پیشنهاد، کیفیت رابطه خود را پیشنهاد دهنده را در نظر نگیرند و فقط خود آن طرح را بصورت منطقی بررسی کنند. 


۳. که در آن دست دادن افراد با یکدیگر، از صد تا چک و سفته تضمینی هم معتبر‌تر باشد. حرف اعضایش برای همدیگر حرف باشد وو اگر سرشان رفت قول و وعده‌شان نرود. 


۴. که در بیرون پیچیدگی‌ها و تکنیک‌های سیاسی را لحاظ کند اما در داخل فضایی صادقانه و داشته باشد. تشکیلاتی که دورویی و سیاست‌ورزی به معانی رایج در داخل آن حرام باشد. 


۵. که در آن گروه‌بندی‌ها بر اساس رفاقت‌های شخصی یا قومیت نباشد. تشکیلاتی که عاری از فراکسیون‌بندی‌های ناسالم داخلی باشد. 


۶. که آموزش تئوری و تجربی در آن یک روند دایمی باشد. 


۷. که اعضایش وقتی عصبانی، خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت هستند هیچ تصمیمی نگیرند. 


۸. که احترام ساختار و سلسله مراتبی تشکیلاتی واجب باشد وشان نیروهای باسابقه یا پرمسئولیت حفظ شود. 


۹. که تنها معیار برای انتصاباتش، شایسته‌سالاری و ضوابط مشخص باشد و در آن بر سر هر منصب و مسئولیتی بهترین فرد قرار گیرد. 


۱۰. که افراد به راحتی نظر مخالف خود را با یک ایده ابراز کنند. اما اگر آن ایده تصویب شد گویی که موافق آن بوده و به‌‌‌ همان اندازه برای تحقق آن تصمیم تشکیلاتی تلاش کنند. 


۱۱. که رقابت‌های سالم و ایجابی در آنجاری باشد و نه کنش‌های سلبی و تضعیف دیگران. 


۱۲. که کسی منتظر تشویق نباشد. تشکیلاتی که از فضای ایثار دفاع مقدس الگو گرفته باشد و کارهای خوب در آن به خاطر خوب بودن آن کار حتی بدون دیده شدن انجام شوند و نه به خاطر تشویق شدن. 


۱۳. که خلاقیت در آنجاری باشد و افراد برای انجام امور خلاقانه به کشف راه‌های جدید بپردازند. 


۱۴. که در آن همه اعضا به هم اعتماد داشته باشند. 


۱۵. که انتقاد با استقبال مواجه شود. انتقادات طی سازوکارهای مشخص جاری شوند و پیامدی متوجه منتقد نباشد بلکه انتقاد کردن و ارائه راهکار تحسین هم بشود. 


۱۶. که تنبیه تشکیلاتی در آن یک تابو و فاجعه محسوب نشود. 


۱۷. که در آن پیاده‌سازی پیچیده‌ترین طرح‌ها بیشتر از یک ماه زمان نگیرد. 


۱۸. که جسور و ریسک‌پذیر باشد. اگر قرار بود همه کار‌ها مطابق سنت پیشنیان انجام شوند، هیچ اختراعی در دنیا انجام نمی‌شد. 


۱۹. که در آن به افراد با گذر از مراحل مختلف، کسب تجارب و پس دادن آزمون‌هایی در میدان عمل، مسئولیت‌های بیشتری سپرده شود. 


۲۰. که در آن هیچ‌گاه میل و منفعت فردی بالا‌تر از نفع جمعی و تشکیلاتی قرار نگیرد. همچنین منافع جناحی و منافع ملی هم در مراتب بالا‌تر در نظر باشند. 


۲۱. که در آن امکانات، ارتباطات و اعتبارات تشکیلاتی مانند امانتی در دست اعضا باشند و کسانی که مسئولیتی را بر عهده دارند هیچ‌گاه خیانت در این امانت‌های مهم نکنند. 


۲۲. که اهداف بلند مدت مشخص داشته باشد و همه اعضایش بتوانند آن اهداف عالی را همواره به عنوان ستاره‌ای برای مسیریابی در اقیانوس پرتلاطم سیاست پیش چشم داشته باشند. 


۲۳. که نظم و انضباط را سرلوحه داشته باشد. در آن همه جلسات سر ساعت شروع شوند، مطابق دستورات جلسه پیش رفته و در زمان مشخص پایان یابند. 


۲۴. که مسئولیت‌هایش فقط در دست افراد اعتقادی و شایسته باشد. حتی پذیرفتن مسئولیت در صورت عدم شایستگی، گناه بزرگی برای همه افراد به حساب بیاید. 


۲۵. که همه اعضایش حاضر به از خودگذشتگی برای تشکیلاتشان باشند. همچنین اعضایش در هر رای دادنی کاملا از سطح خود بالا‌تر نگاه کنند و منافع کلان مجموعه را در نظر بگیرند.

۲۶. که اعضایش منتظر نباشند کاری برایشان تعریف شود. خودشان اقدام به طرح ایده و وظیفه کنند و با هماهنگی تشکیلات انجامش دهند.


۲۷. که غیبت، شایعه‌سازی و ایجاد تفرقه منکراتی بزرگ در آن به حساب بیایند و پیش از هر چیز مورد نهی توسط خود اعضای آن تشکیلات قرار گیرند. 


۲۸. که در آن ترس از خطا و اشتباه کردن باعث بی‌عملی نشود. 


۲۹. که اعضایش بدانند که بیرون از تشکیلات، چه چیز را، کجا، چه زمانی، چطور، به چه کسی و چگونه بگویند. 


۳۰. که با بیشتر گرو‌ه‌های اجتماعی دیگر در ارتباط باشد و حداقل چای خوردن نمایندگانش با آن‌ها قطع نشود. 


۳۱. که مکتوباتش زیاد باشد. هیچ وقت انتقال تجربه نمی‌تواند به صورت شفاهی کامل صورت گیرد. ماندگاری کاغذ از حرف بیشتر است. 


۳۲. که اعضایش از اخلاقی بودن و رعایت حریم‌های اجتماعی در آن لذت ببرند. 


۳۳. که در آن عذرخواهی تابو نباشد. عذرخواهی بعد از یک شکست یا اشتباه در آن ارزش محسوب شود که بتواند زمینه‌ای برای واکاوی علل شکست باشد. 


۳۴. که در آن چاپلوسی و ت

ملق بسیار مذموم باشد و با آن برخورد شود. 


۳۵. که اعضایش یکدیگر را فقط در جلسات و نبینند. هموندان تشکیلاتی باید بتوانند بهترین دوستان همدیگر باشند.


۳۶. که بعد از برگزاری یک مراسم، بر سر جارو زدن سالن متعلق به تشکیلات حتی دعوا بشود. 


۳۷. تشکیلاتی که به خرد جمعی پایبند باشد. شاید همیشه از خرد جمعی بهترین تصمیمات خارج نشود اما گریزی از آن نیست، چراکه یکی از ستوون‌های بقای تشکیلات است. 


۳۸. که تجربه در آن واقعا به مثابه چراغ راه آینده در نظر گرفته شود و از تجربیات گذشته و باسابقه‌تر‌ها هم استفاده شود. 


۳۹. که در آن ده درصد حرف زده شود و نود درصد کار انجام گیرد. همچنین در آن به جای تمرکز روی دعوا‌ها و زد و بندهای سیاسی یا سروصدا کردن، تشکیلات سازی در مرکز توجه مجموعه باشد. 


۴۰. که اعضایش در سختی‌ها کار را‌‌ رها نکنند و در خوشی‌ها سرمست نشوند. افرادی آن را تشکیل داده باشند که عاشق باشند، نه کاسب

به نقل از گروه صدای معلم 1. تلگرام

دیر زمانیست که عده ای به عمد یا به خاطر بى تدبیری کمر به تضعیف آموزش و پرورش بسته اند. برخی از مصادیق این تضعیف در مدارس؛


دیر زمانیست که عده ای به عمد

 یا به خاطر بى تدبیری کمر به تضعیف آموزش و پرورش بسته اند. برخی از مصادیق این تضعیف در مدارس؛


1. چندین سال است که پست مسوول آزمایشگاه و کارگاه و کتابدار از سازمان مدارس حذف شده است.

2. چندین سال است که در چارت سازمانی مدارس تا 600 نفر دانش آموز فقط یک معاون آموزشی در نظر گرفته شده که در مدارس پر جمعیت رسیدگی به حضور و غیاب روزانه دانش آموزان نیز برایش مقدور نیست چه برسد به صدها مساله انضباطی ریز و درشت! که از طرف این جامعه بحران زده به مدارس تحمیل میگردد. (چند سال پیش در اعتراض به حذف معاونتها در مدارس به به معاون پشتیبانی اداره گفتم این سوال را از وزارتخانه بپرسد که در تخصیص نیرو به مدارس، واحد شمارش دانش آموزان را "نفر" در نظر میگیرند یا "راس"!).

3. همه میدانیم که مدارس چه کم جمعیت و چه پر جمعیت فاقد نگهبان و آبدارچی بوده و این خود کاستی ساز کارِ مدرسه است با لحاظ این واقعیت که حتی کم جمعیت ترین مدرسه ها، پر جمعیت تر از ادارات متوسط است اما آنها دارای چنین نیروهایی هستند.

4. همه میدانیم که مدارس ابتدایی و راهنمایی (دوره اول متوسطه) مطلقا فاقد "مشاور" بوده و مشکلات آشکار و نهان دانش آموزان لاینحل میمانَد و در دوره دبیرستان به دردهای بى درمان بَدَل میشود! مضاف بر اینکه به دلیل عدم وجود مشاور استعداد فرزندان مان در اندرونشان مدفون می ماند و نابود میگردد و ... (قبل از اجرایی شدن طرح 6-3-3 نهصدوپنجاه نفر دانش آموز در دو نوبت صبح و ظهر داشتیم اما مشاور نداشتیم. درخواست هایمان بى نتیجه مانده بود. نامه ای نوشتم و طی آن یک نفر مشاور و یک نفر پزشک برای مدرسه درخواست کردم. کارشناس محترم از درخواستم تعجب کرد. گفتم میدانم درخواست من غیر معمول است اما لطف کنید به سازمان منعکس کنید تا بدانند که حقّ نهصدوپنجاه نفر دانش آموز حتی بیش از این هم هست!).

5. چندین سال است که تقریبا هیچ بودجه ای تحت عنوان سرانه به مدارس نمیدهند! که این ظلم بزرگ منشا صدها معضل و کاستی و نارضایتی در مدارس است؛ فقر مدرسه و ناتوانی آن در ترمیم خرابیها و تامین نیازها و جایگزین کردن اسقاطی ها و نوسازی امکانات و زدودن کهنگی ها و...، رو در رو شدن مدیران با اولیا جهت تامین هزینه های مدرسه و شکسته شدن حرمت مدرسه و تحقیر شدن جامعه فرهیخته فرهنگی، ایجاد نگاه و نگرش منفی در میان دانش آموزان و خانواده ها نسبت به مدرسه و معلم و ... 

6. سالهاست که هیچ امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی به مدارس نمیدهند و جنبه تجربی آموزش به کلی از بین رفته و فضاهای آموزشی به مکانِ تکرار طوطی وار مطالب درسی بدل شده است و از دست ورزی و مهارت آموزی خبری نیست.

7. آموزش ضمن خدمت را از معلمان گرفته اند.

8. چندین سال است که برای فرهنگیان ماموریت تحصیلی وجود ندارد.

9. حقوقی که به معلمان میدهند فقط اندکی بهتر از حقوق کارگران فصلی و پیمانی است که مجبورند سلطه و سیاستهای استعماری کارفرمایان فرصت طلب را بپذیرند.

10 . ...

از گروه فرهنگیان بروجرد در تلگرام

تربیت دانش آموزان

تربیت دانش آموزان


  با   عرض سلام

همیشه فکر میکردم واقعا مدارس خارج از ایران هم دانش آموزا همه نوع شلوغی دارن و معاون مدرسه هم با یه چوب یا شیلنگ قدم میزنه. و دانش آموزان رو به سزای عملشون می رسونه؟ با کمی مطالعه متوجه شدم جاهای دیگه ساختار کلا یه چیز دیگه است.

قبل از هر چیز قوانین حکومت می کنند نه مهر مادری و جور استاد و ...

یعنی پدر و مادر مسءول تمامی کارهای دانش آموزشون هستن. دیگه لازم نیست مدام با دانش آموز سرو کله زد(که یکی از دلایل کم ارزش شدن معلم و علم در نظر دانش آموز و خانواده دانش آموز است) یعنی قرار نیست ما دانش آموز رو تربیت کنیم. این وظیفه ی پدر و مادر دانش آموزه. ما باید به تربیت اون جهت بدیم و باور ها رو در اون تقویت کنیم. 

در نه سال خدمتم در هر سه مقطع و در چهار شهر از جمله تهران به این نتیجه رسیدم که کلا معاونین و مدیران دارن کارهای نابجایی انجام میدن. باید به اولیا فشار آورد بابت رفتار دانش آموز. و به خودش بابت درس. معلم به دانش آموز درس میده . باید ازش درس بخواد. اگه دانش آموزی به معلم بی احترامی کرد برخورد خوبی بشه. توی ایران همه چیز ماست مالی میشه. وضع درس و معلم و ... هم همینه.

یک نکته دیگه هم اینه که نیروهای غیر مفید (آزادگانی که کم کم دارن بازنشست میشن و ... ) کار سیستم رو خراب کرده. مدیرانی که از ترس جایگاهشون همه کار می کنن. روابطی که همه جا میشه دید. معلمانی که از نهظت اومدن یا فقط از سد گزینش رد شدن و بار علمی خاصی ندارن و .... از مشکلات آموزش و پرورش امروز ماست.

به نظر من بیایم هرکسی جای خودش بشینه و نقش خودش رو بازی کنه. دانش آموز چرا باید هر کاری بکنه و معلم یا معاون مدرسه هم کتک و ....

بیایم قوانین رو به دانش آموز و اولیا آموزش بدیم. مثل دانشگاه که دانشجو حق ورود به کلاس بعد از استاد رو نداره. دانش آموز هم یاد میگیره.

به نقل از گروه معلمان متفکر در تلگرام

نامه یک همکار به وزیر آموزش و مرورش


نامه یک همکار به وزیر آموزش و مرورش

وزیرمحترم آ.پ 

باسلام 

ما فرهنگیان کشوردرکنار انتقاد و شکایت از اوضاع معیشتی خود روش هایی را برای کسب درآمد و تامین منابع مالی وزارتخانه پیشنهادمیدهیم تا بهانه جویان صرفا ما را بااین بهانه که منابع مالی محدوداست،به طرح های واهی مشغول نکنند. پیشنهاداتی که عزم ملی وتصویب قانون وحمایت نمایندگان مدعی علم وفرهنگ را درپی دارد. ما اعتقاد داریم بااستیضاح فرد مشکل سیستمی  و زیرساختی حل نمی شود هر چند نقدهای اساسی به عملکرد شما و اسلافتان داریم.

عجالتا پیشنهادهای ما را به ارکان بالادستی ابلاغ نمایید :

۱_کسب منابع مالی از طریق اختصاص بخشی از عوارض آب وبرق وتلفن،(بدون افزایش هزینه قبوض) 

۲_درصدی از درامدهای نفتی,

۳_ عوارض حاصل از گمرکات, ۴_درصدی از منابع بانکی و درامدهای حاصل از بهره بانکی ، 


یا روش های حمایتی واعطای تسهیلات:

۱_اعطای وام کم بهره به هرفرهنگی از هر دوسال به مبالغی معادل بانکها 

۲_کاهش مالیات به اندازه نصف کارمندان دیگر(درقبال درامدهای حساب نشده ی دیگر کارمندان)

۳_اختصاص سهمیه استخدام به فرزندان فرهنگیان در ادارات پردرامد

۴_اختصاص سهمیه به فرزندان فرهنگیان درکنکور 


سیدجلال احمدی زنجان

به نقل از گروه

فرهنگیان 49 تلگرام

نفرین کردن


نفرین کردن

رعیتی به خان شکایت برد که فلان مباشر تو به من فلان ظلم را کرده. جناب خان شروع کرد به نفرین کردن مباشر واینکه بله کار بسیار نابه جایی کرده ونباید اینگونه عمل می کرد. مرد لبخندی زد وسری تکان داد وبلند شد که برود. خان گفت کجا؟ گفت نزد مادر بزرگم، چون بهتر از شما نفرین می کند.حال حکایت ما معلمان است با نمایندگان مجلس وجناب وزیرو معاونانشان و صدا وسیمای عزیز. همه این عزیزان بعد از چندین ماه اعتراض معلمان وطومار نوشتن و تجمع کردن متفق القول شده اند که بله حقوق معلمان نسبت به سایر کارمندان کمتر است و مزایای دریافتی معلمان از قبیل خدمات پزشکی و وامهای بدون بهره و حق لباس وایاب وذهاب و خوراک و مسکن و غیره در قیاس با دیگر کارمندان بسیار ناچیز است وخلاصه شده اند مانند کوهی بزرگ در برابر معلمان که فریاد معلمان را با طنینی بلند تر ودل انگیز تر انعکاس می دهند و انتظار دارند که معلمان هم خوشحال وشاد بروند به دنبال کار خودشان چون بالاخره مسئولان محترم به خودشان زحمت داده اند وکلی فکر کرده اند و فهمیده اند که بله اوضاع معلمان کشور ناجور است.به راستی اگر همانطور که برخی از نمایندگان و مسئولان محترم می گویند اداره آموزش و پرورش ورفع مشکلات اقتصادی آن به خاطر پرسنل بسیار زیاد آن، در حدود یک میلیون وصد هزار نفر، خیلی سخت است اگر ناممکن نباشد ، سوال ما فرهنگیان این است مگر بقیه کارمندان دولت منظورم تمام کارمندان دیگر وزارت خانه ها به جز آموزش وپرورش چند نفر هستند، آیا تعداد انها بر روی هم کمتر از کل معلمان است؟ شما فرض کنید تمام وزارت خانه های دیگر یک وزارت خانه هستند، آن وقت تعداد کارمندانشان بیشتر از معلمان می شود پس چگونه برای همه ی انها وام وحق مسکن حق پوشاک وهزار ویک امکانات دیگر می توان فراهم کرد اما برای معلمان نمی شوداما فکر می کنم اگر دولت بخواهد حقوق معلمان را مثلا دو یا سه برابر کند انوقت ممکن است حقوق برخی از عزیزان گرانقدر تر از جان ما اندکی کم شود والا دلیل دیگری ندارد که دولت نتواند حقوق معلمان را افزایش دهد. وقتی به افزایش حقوق سال جدید معلمان نگاه کنید می بینید در حدود سیصد هزار تومان اضافه شد این مبلغ حداکثر در نظر گرفته شده که کل این مبلغ در یک سال می شود در حدود سه میلیون تومان باور کنید اگر به کارمندان دیگر وزارت خانه ها بگویند در سال جدید کل اضافه حقوقتان را یکجا پرداخت می کنیم انهم سه میلیون تومان زمین وزمان را به هم می دوزند انوقت دولت تدبیر وامید انتظار دارد با دادن مبلغی در حدود سه میلیون تومان به معلمان ، آنها راضی باشند وبه به و چه چه کنندبنده که قبلا هم پیشنهاد کرده بودم اکنون آن را تکرار می کنم. خیلی راحت با کم کردن حدود بیست و یا شاید هم ده درصد از حقوق های فوق بالای برخی از مدیران کل و معاونان و اقایان وزراء و نمایندگان محترم مجلس می توان صد در صد به حقوق معلمان اضافه کرد.

به نقل از

گروه فرهنگیان در تلگرام

تغییر وزیر

تغییر وزیر


همکاران محترم با تغییر وزیر راه به جایی نخواهیم برد تا اتحادیه و یا به عبارتی صنف منسجم نداشته باشیم  هیچ توفیقی نخواهیم داشت شما ها فکر می کنید وزیر هیچگونه اطلاعی ندارد چرا کاملا به قضیه مشرف می باشند حتی در یکی از جلاسات روسای بازرسی سراسر کشور خود وزیر پیش بازرسین استان ها گفته بود که من می دونم همکاراه می گویند وزیر در خوابه.واقعیتش اینه که وزیر هیچ کاری از دستش برنمی یاد همین طرح رتبه بندی را که می خوان اجرا کنند جز طرح تحولات بنیادی اموزش و پرورش .بعنوان مثال پارسال ماه رمضان قرار بود وزبر به ازای هر همکار یکصذ هزار تومان بابت ماه رمضان واریز بکنه اما واقعیت اینکه پول وجود نداره همین وزرایی که ببخشید بی ادبانه اعلام می نمایم کاسه داغتر از اش شده اند مگه همین افراد بودجه وزارتخانه ها را مصوب نمی کنند .چغدر خوش باور هستیم که این نماینده ها دل برایمان بسوزانند همکارای عزیز این افراد دارند بهره برداری سیاسی میکنند برای انتخابات مجلس. ببینید شخصی مثل جعفری نماینده خراسان شمالی افتخار می کند که چهل سوال از جناب وزیر خارجه نموده اند در حالیکه وظیف این افراد بایستی دفاع از حقوق معلمین باشد یکی نیست به این نمایندگان بگوید که اقایان(وکلای ملت)شما خجالت نمی کشید و ایا شما ها نمی تونستید در هنگاممصوب نمودن بودجه کاری بکنید خود همین نماینده ها بودند که بوده پیشنهادی وزارت اموزش و پرورش که بالغ بر۳۸هزار میلیلرد بود مخالفت کردند و بودجه را با تصویب۲۴هزار میلیارد به کام فرهنگیان تلخ نمودن خداون اینها را نبخشد .بگذریم فقط می خواستم اینو بگم که فقط وفقط بایستی منسجم و همدل و متحد باشیم به هیچ نماینده ای دلخوش نباشید .پایا و مانا باشید.به امید پیروزی

به نقل از

گروه فرهنگیان 49 تلگرام

ابوالقاسم خسروی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم



خسروی: حقوق معلمان از مهرماه بین ۱۵۰ تا ۷۰۰هزار تومان افزایش می‌یابد

ابوالقاسم خسروی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار داشت: روز گذشته در نخستین جلسه کاری مجلس شورای اسلامی، جلسه‌ای در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با وزیر آموزش و پرورش و معاونان ایشان برگزار شد.

وی افزود: در ابتدای این جلسه وزیر آموزش و پرورش از توجه ویژه مجلس به بودجه آموزش و پرورش برای سال جاری تشکر کردند زیرا با یک کار تیمی، حدود 5هزار میلیارد تومان به اعتبارات آموزش و پرورش امسال افزوده شد که اقدامی کم‌سابقه بود.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به سایر مباحث مطروحه در این جلسه گفت: علاوه بر این مصوبه هیئت وزیران در ارتباط با رتبه‌بندی نظام معلمان مورد بررسی قرار گرفت؛ هیئت وزیران در آخرین جلسه خود در سال گذشته در مورخه 27 اسفند 93، با طرح رتبه‌بندی معلمان موافقت کرد و براساس آن مشمولان این طرح شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان و مربیان امور تربیتی، مشاوران و مراقبان سلامت و مدیران مدارس و مجتمع‌های آموزشی و تربیتی مشمول این طرح شدند و باید براساس ضوابط حرفه‌ای، رتبه‌بندی شوند.

خسروی خاطرنشان کرد: در این مصوبه آمده است مشمولانی که براساس ضوابط مصوب در یکی از رتبه‌ها باشند به‌ترتیب از 15، 25، 35 و 50 درصد افزایش امتیاز حق شغل از مهرماه 94 برخوردار می‌شوند و براساس صحبت‌های قبلی وزیر آموزش و پرورش، معلمان براساس این طرح به رتبه‌های ارشد، خبره و عالی تقسیم می‌شوند.

وی ادامه داد: همچنین مطرح شد که با توجه به اینکه این مسئله مصوبه هیئت دولت بوده است، شاید نیازی به طرح در مجلس نباشد تا کار سرعت بیشتری بگیرد و ان‌شاء‌الله تا هفته بزرگداشت مقام معلم به نتیجه لازم برسد.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همچنین بنا شد هفته آینده وزیر آموزش و پرورش و معاونان وی در جلسات کمیسیون آموزش حاضر شوند تا درباره جزئیات این طرح، نحوه اجرا و شاخص‌هایی که براساس آن معلمان شامل این طرح می‌شوند بررسی بیشتری انجام شود.

خسروی افزود: پیش‌بینی می‌شود براساس این طرح بین 150هزار تومان تا 700هزار تومان از ابتدای مهرماه به حقوق معلمان افزوده شود؛ البته باید جزئیات مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: بحث دیگری که در این جلسه انجام شد، استخدام 5هزار نیرو در آموزش و پرورش بود که این استخدام در قالب یک آزمون بنا است صورت بگیرد و طبق صحبت‌های انجام شده، در شرایط مساوی اولویت با مربیان پیش‌دبستانی است.

به نقل از گروه فرهنگیان 34

در  تلکرام

نامه معلمان ایران به ملت ایران



نامه معلمان ایران به ملت ایران


مردم عزیز ایران:

شاید شنیده اید که معلمان ایران سه ماه است حرکت صنفی و عدالت خواهی خود را آغاز کرده اند. جنبشی که هدف بزرگی در پشت آن نهفته است و آن اهمیت دادن به علم و دانش و آموزش و پرورش تک تک مردم ایران زمین است.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق برخورداری از آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه را حق تک تک مردم ایران دانسته است،یعنی در سرزمین ایران از فقیر و غنی و وزیر و نماینده و کشاورز و معلم و کارگر،همه حق دارند از حقوق برابر آموزشی برخوردار باشند اما پس از 36سال از رستاخیز انقلابی مردم ایران برای دست یافتن به حق تعیین سرنوشت خود امروز می بینیم که این حق شناخته شده بشری(حق برخورداری برابر آموزشی) یا به عمد(؟؟؟؟) و یا با بی تدبیری نامدیران نامدبر، نادیده گرفته شده است و معلمان سرزمین شما برای احقاق این حق پایمال شده ی تمام مردم ایران فریاد عدالتخواهی سر داده اند و چشم همراهی و پشتیبانی از شما ملت بزرگ دارند.

ملت شریف ایران!


1- دولت به جایگاه فرهنگ و فرهنگیان شما بی توجه است. معلمی یک شغل نیست،یک تخصص علمی و روانشناسانه است که از عهد ی هرکسی برنمی آید.متاسفانه نگاه حاکمیت به معلمی یک نگاه عام و ابتدایی است و جایگاه معلمی را تاحد یک شغل عام افت داده است،اغلب معلمان سرزمینتان ایران، در محرومیت اقتصادی برای تامین نیازهای روزمره خود با بحران مالی مواجه هستند و عدم تامین معلمان در مدارس دولتی به معنای بی توجهی به توانایی آموزشی معلمان در برآوردن نیاز علمی دانش آموزان  و در نتیجه افت کیفیت آموزش است.حق فرزند شماست که معلمی متخصص و روانشناس و فرهیخته و مسلط به امور آموزشی داشته باشد و معلمی که به شغل دوم و سوم میپردازد چگونه قادر خواهد بود خود را ارتقای آموزشی و علمی داده و برای فرزندان ملت محروم ایران الگوی مناسب علمی باشد.


مردم حق شناس ایران

2- مدارس دولتی و عمومی که حق فرزندان شما هستند امروز از داشتن امکانات اولیه آموزشی محرومند. بافت فرسوده،نداشتن امکانات مفید آموزشی، کلاسهای اغلب شلوغ،صندلی های چوبی،نداشتن امکانات در شان بهداشتی برای دانش آموزان،مدارس کپری،سیستم گرمایشی و سرمایشی متعلق به چندین دهه گذشته که حوادث بسیاری برای دانش آموزان محروم کشورمان آفریده است(اخیرا حادثه شین آباد) کتابخانه هایی  باکتابهایی که نه در علم کاربرد دارند و نه در سرنوشت،کارگاههای بدون تجهیزات و وسایل،تجهیزات کارگاهی از رده خارج،نداشتن امکانات رفاهی و نداشتن امکانات ورزش همگانی و...این تصویر امروز مدارس در کشور ماست.

فرزند شما حق دارد مثل دانش  آموزان تمام کشورهای دنیا اگر توانایی مالی خانواده تان در حدی نیست که گذران زندگی کنید از یک وعده غذای گرم و تجهیزات کاملا آموزشی رایگان در مدارس ایران برخوردار باشند نه اینکه خانواده های اغلب محروم جامعه، حتی هزینه بی توجهی دولت به سیستم آموزش را خود بر عهده بگیرند و به مدارس سرانه و شهریه هم بپردازند و مرفهین فرزندانشان در مدارس غیر انتفاعی از امکانات لازم برخوردار باشند.


3- مردم عدالتخواه ایران!

آموزش و پرورش رایگان یعنی اینکه یک مدرسه تمام امکانات آموزشی برای تک تک دانش آموزان با استعدادهای متفاوت را در اختیار داشته باشد.این سیستمی است که در تمام جوامع جهانی در حال اجراست،مدرسه جایگاه تجربه ی علمی و پرورش استعدادهای فردی است.یک مدرسه باید تمام امکانات آموزشی و پرورشی از قبیل ورزشگاه برای تمام رشته های ورزشی و آزمایشگاه و کتابخانه و کارگاه و سایت کامپیوتر مجهز را در اختیار داشته باشد.تندرستی و سلامت و هنر متعلق به طبقه ی خاصی نیست و در جوامعی که حاکمیتها ندای برابری و عدالت سر می دهند فررندان طبقه ی مستضعف و فقیر جامعه هم حق دارند که رشته ی ورزشی مورد علاقه خود را پیگیری کنند و به هنری بپردازند که به آن علاقمندند.هنر و ورزش متعلق به مرفهین نیست.فررندان شما حق دارند از تمام امکانات ورزشی برای تمام رشته های مورد علاقه، در مدارس دولتی خود برخوردار باشند چرا که خیلی از خانواده های ایرانی قادر نیستند هزینه های سنگین ورزشی و هنری در ورزشگاهها و آموزشگاههای خارج از مدارس را بپردازند.متاسفانه در کشور ما توجه به ورزش و هنر که جزو وظایف آموزش و پرورش است نام فعالیتهای فوق برنامه گرفته اند و حاکمیت به این توجیه واهی سالهاست از زیر بار برعهده گرفتن این مسوولیت شانه خالی کرده است.


ملت عزیز

4-ما معلمان داشتن منابع زیر زمینی را ثروت نمی دانیم،بلکه ثروت بالفعل این سرزمین تک تک فرزندان شما هستند،فرزندانی که با سرمایه گذاری مناسب می توانند تحولات عمیقی در کشور ایجاد نمایند.اما متاسفانه دولت به این امر بی توجه است در حالی که در تمام کشورها، بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی به آموزش و پرورش تعلق گرفته است متاسفانه این نگاه در کشور ما حاکم نیست و جاهلان عرصه مدیریت در ایران، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را بی فایده می دانند و همین نگاه جاهلانه باعث شده است که سرانه آموزش تعلق گرفته به فرزند شما در میان کشورهای دنیا در انتهای جدول جهانی قرار بگیرد.

عدم پرداخت سرانه مناسب و هزینه ی جاری اداره مدارس به معنای بی توجهی به رشد و توسعه مدارس است(در سال جاری به مدارس دولتی مبلغی کمتر از 300هزار تومان پرداخت شده است) سرانه یعنی حقی مادی و ریالی که فرزند شما برای آموزش گرفتن دارد و متاسفانه دولت در پرداخت این حق به مدارس دولتی اجحاف کرده و همین امر باعث محروم شدن مدارس دولتی از داشتن امکانات مدرن آموزشی شده است.

متاسفانه دولتها در سالهای گذشته هر گاه خواسته اند در هزینه های جاری مملکتی صرفه جویی کنند در اولین قدم به سرانه ی آموزشی فرزندان شما چنگ اندازی کرده اند و آنرا کاهش داده و یا محدود کرده اند.این حق فرزند شماست و شما و ما نباید اجازه بدهیم دولتها به همین سادگی حقوق عمومی ملت را نادیده بگیرند.

هم میهنان عزیز

فریاد امروز معلمان ایران یک اقدام شخصی و صرفا برای احقاق حقوق مادی  شخصی نیست.معلم متخصص و آگاه حق اساسی تمام شماست.حق فرزندان شماست که مدارس دارای امکانات و پیشرفته تری داشته باشند.حق فرزندان شماست که همانند طبقه ی مرفه از امکانات کامل تندرستی و آموزشی و هنری در مدارس  دولتی برخوردار شوند حق فرزند شماست که معلمی داشته باشد که فقط یک شغل داشته باشد و آن هم معلمی ولی از همین شغل بتواند در رفاه کامل زندگی کند.شما هم باید از حاکمیت بخواهید که معلم مدارس ایران را تامین کند تا مجبور نباشد زمانی را که باید به روز رسانی توانایی علمی اش بگذراند برای تامین نیاز به شغل دوم و سوم بپردازد.باور کنید دوشغله بودن اکثر فرهنگیان ایران از حرص نیست،از نیاز و ناچاری است

ملت ایران در این مسیر معلمان خود را حمایت کنید.

با ارسال این پیام به دوستان و خانواده و نمایندگان و ائمه جمعه و مدیران و مسئولین و امضای طومار خواهان توجه مسئولین و حاکمیت به آموزش و پرورش شوید با سپاس.


معلمان ملت ایران

به نقل از

گروه صدای معلم کرمانشاه 9

گروه تلگرام

آموزش و پرورش در سالی که گذشت



آموزش و پرورش در سالی که گذشت ! 

عبدالجلیل کریم پور

 سال 93 سالی پر از نشیب های متعدد برای آموزش و پرورش بود ، سالی که اتفاقات گوناگونی دامن این نهاد را گرفت ، سالی که امید هم نتوانست گرهی از مشکلات متعدد آن را بگشاید.

آموزش و پرورش  نهادی است که جمعیت زیادی را در خود جای داده است، جمعیتی که تولیدکنندگانی قابل ، اعضای آن را تشکیل داده اند ، آن هایی که انسان هایی با فکر تولید می کنند . آن هایی که نخبه های کنونی این دیار ، روزی در کلاس درس آن ها درس مهر را دوره می کردند و امروز به دلیل زیاد بودن شان ، زیادی تلقی می شوند . در این یادداشت برآنیم تا خیلی گذرا ، نقبی بر آن چه در این سال بر آموزش و پرورش گذشت داشته باشیم ، امید که مفید واقع شود.

در ابتدای سال 93 ، یعنی همان اولین روز کاری بعد از تعطیلات اداری ، اعلام شده بود که حکم های جدید معلمان با افزایش مورد نظر، باید در کازیوهای مدرسه قرار گرفته باشد و معلمان از این بابت کمی خوش به حال شان شود! اما درست در همان زمان معلمان باید شاهد افزایش حقوق خارج از عرف خیلی از نهادها می بودند که بیانگر تبعیضی ملموس بود .

بیمه ی طلایی اتفاقی دیگر بود که تغییرش را همان اوایل سال مشاهده کردیم.تغییر در وضعیت بیمه ای که حاجی بابایی آن را افتخار دوره ی خود می دانست ، متاسفانه از کیفیتش کاسته شد.عده ای از معلمان عطایش را به لقایش بخشیدند ، چون شاهد کاهش امتیازات آن شدند و عده ای هم به همان وضعیت موجود آن دل خوش کردند! اگر چه طرف قرارداد جدید بیمه ی طلایی هم نتوانست امیدی در دل فرهنگیان زنده کند.

روز معلم هم امسال روز جمعه بود و کمتر می توانستیم شاهد یک آیین کلیشه ای در این روز باشیم.شاید این پیشامد بیانگر این بود که باید آیین های کلیشه ای را به باد فراموشی بسپاریم و معلم را به راستی پاس داریم و معلم را بگوییم که خود همچنان اعتبارش را پاس دارد . معلم باشد ، خوش گوی و باسواد ، خوش پوش و باوقار و هیچ گاه صداقت معلمی اش را به ریای موقعیت بر هم نزند و به فرادستان تذکر دهیم که لحظه های خوش بودن در کلاس معلم را دوباره به یاد آورند تا بدانند که معلم را حرمتی بس بزرگ است.

یک سال تحصیلی دیگر هم به پایان رسید ، با تجربه هایی که می شد از آن آموخت و درباره ی آن فکر کرد تا بهتر از قبل برای آن تصمیم گرفت . سال تحصیلی به پایان رسید و دوباره دغدغه های ناشی از اوقات فراغت بود که همچنان ذهن خانواده ها را به خود مشغول داشت.

هوشمند سازی کلاس ها ، رتبه بندی معلمان و مطالبی این چنینی به کرات عنوان می شد ، کم و کیف آن ها مورد نقد قرار می گرفت و همچنان با دیدگاهی آرمانی به آن ها نگریسته می شد.

آن سوی دیگر ، مربیان پیش دبستانی به عدم جذب این نیروها در آموزش و پرورش معترضند و برای رسیدن به حقی که برای خود تعریف کرده اند ، جلو وزارتخانه ی آموزش و پرورش گرد هم آمده اند.

در درون مجلس هم جرقه های اولیه ی استیضاح وزیر آموزش و پرورش در آخرین روزهای تعطیلات تابستان به گوش می رسد اما استیضاح اجرایی نمی شود و آقای فانی سال تحصیلی جدید را در حالی تبریک می گوید که هنوز بر اریکه ی قدرت آموزش و پرورش قرار دارد.

سال تحصیلی 93 شروع می شود و دوباره شوق آموزش و آموختن در دل خیلی ها شکوفه می زند و مهر با خلوص مهربانی آغاز می گردد . از گوشه و کنار اما بحث خصوصی سازی مدارس به گوش می رسد ، بحثی که قیل و قال های زیادی را به همراه دارد و خیلی منطبق با اصل سی قانون اساسی نیست.

دوباره آموزش روند طبیعی و آرام خود را طی می کند ، مدرسه پر از آواز آموزش و آموختن است ، اما اتفاقی ناگوار ، لرزشی بر جان همه می زند و همه را دچار بهتی غریب می کند. محسن خشخاشی معلم فیزیک یکی از دبیرستان های بروجرد به دست دانش آموزش به قتل می رسد.این اتفاق ناگوار که می تواند ناشی از دلایل متعدد باشد همچنان بر پیکره ی آموزش و پرورش خودنمایی می کند! از گوشه ی دیگر هم فریاد دلخراش تنبیه گوش ها را می آزارد و دوباره کمبود مسالمت و آرامش ، خودنمایی می کند.

اواخر آذرماه  و هنگام تدوین لایحه ی بودجه است. آموزش و پرورش اما باز هم در لایحه ی بودجه جای کوچکی دارد و حرف و حدیث های بسیار . وضعیت مدارس اسفناک است . سرانه ها اندک تر از اندک شده اند و دوباره چالش های اقتصادی حرمت این نهاد را خدشه دار کرده است. دغدغه های معیشتی فرهنگیان هیچ یک از فرادستان را به خود نمی آورد و همچنان این نهاد در حاشیه ای غریب قرار گرفته است . فرهنگیان دست به قلم می شوند . نامه های متعددی به رئیس جمهور می نویسند ، دیدار با رئیس جمهور را درخواست می کنند، اما ظاهرا هیچ کدام راه به جایی نمی برد و همچنان چالش معیشتی خودنمایی می کند. پنج ماه است که مطالبات معلمان به تاخیر افتاده است و هیچ دری هم به روی آن ها گشوده نشده است.

دهم بهمن است و معلمان تهران در مقابل مجلس  و بقیه ی شهرها در مقابل ادارات کل و ادارات جمع شده اند تا با سکوت خود بگویند که از فرق گذاشتن ها دلگیرند و با سکوت شان فریاد برآورند که هنوز هم هستند.گویی جواب سکوت شان این شده که  این روزها همه جا سخن از رتبه بندی هست و حدیث مربوط به آن . اما آن چه در این مورد انتظار می رود تاملی منطقی تر برای اجرایی بهینه تر است .

و خلاصه این که آخرین روزهای سال است و دغدغه ها همچنان پابرجا و معلمان در انتظار نوری درخشان از امیدند تا بر تارک این نهاد بتابد. امید که نور امید جانانه بر پهنای این نهاد محترم بتابد و شوکتی جانانه بدان بخشد.

 

به نقل ار وبلاگ 

اندیشه های معلم خوافی

پیام یک معلم به همکاران فرهنگی

پیام یک معلم به  همکاران فرهنگی


سلام به همکاران دلاور پیشتاز ومتحد (جان خوکان وسگان ازهم جداست/متحد جانهای مردان خداست.)   چندخواهش :

 1 - بیش از 36 سالست باتواضع فوق العاده ورعایت شرایط به امید عملی شدن وعده ها صبرکردیم تاجایی که متهم به ضعف وناتوانی وبی عرضگی در احقاق کمترین حقوق حقه خود میشویم درحالیکه دزدی واختلاسهای اشکار ازبیت المال سربه فلک میزند (طبق یک حساب سرانگشتی ازاختلاسهای اشکار ازهر ایرانی 249000000 تومان دزدیده شده ) حکومت نبود بودجه را بهانه عدم افزایش حقوق معلمان میکند(حقوق دیگر کارمندان بویژه اطلاعاتیها وپاسداران وقضات شامل این کمب د بودجه نیست) بیایید یکبار همت کنیم ومتحد وراسخ ومصمم شاغل وبانشسته درمقابل مجلس واستانداریها وفرمان اریها تجمع کنیم 

وبا اعلام صنفی محض و 100% غیر سیاسی بودن حرکت تا حصول نتیجه بایستیم تا توان وجایگاه (معلمان را)این سردم اران وعده خلاف فهم کنند تبعیض را رفع کنند . برای اینکار شورای هماهنگی به مسولیت خطیر خود در سآماندهی تجمعات وتداوم ان عمل کرده وتمامی همکاران شاغل وبازنشسته باهمت عالی در تمام نقاط کشور به وظییقه انسانی خود عملکرده حمایت قاطع مداوم نمایند تامشکل تحقیر تخریب شخصیت وبالات  از اینها این خیانت مستمر به نظام آموزش وپرورش کشور برای همیشه رفع شود وما موفق به انجام وظیفه اصلی وتاریخی خود ( نگهبانی از    آموزش     و    پرورش     صحیح وبالنده وهمگام باپیشرفتهای سریع علمی وفناوری که در جهان درحال وقوع است )گردیم.وبااین حرکت جدی ضمن رهایی از خفت وخواری تحمیلی از مدیونیت در پیشگاه خدا ومردم نیز پاک شویم .

که ای خود سعادتی مبارک است..البته این اقدام هزینه خواهد داشت ودزد ها واختلاسگران وشرا کای به ظاهر مخالفشان این اقدام حق طلبانه معلمان شریف وفداکار را تاب نخواهند آورد

وازارهایی خصوصا به پیشقراولان حرکتها خواهند آورد ولی اولا این حرکت صنفیست ثانیا اگر حاکمیت با ادعای  جمهوریت واسلامیت توان تحمل یک حرکت صنفی وکاملا بحق انهم پس از  36 سال بردباری فرهنگیان که فرهیخته ترین وشریفترین قشرجامعه است وبه گردن همه وبیشازهمه به گردن حکومتیان که بااقدام همین فرهنگبیان به حکومت ومقام رسیده اند حالا بر ولی نعمتان خود ستم میکنند (نهایت واوج بی شرمی سفلگی وبی پروایی وبی تقوایی . . . ) رانداشته باشد ودر صدد سرکوب یا تخطئه ولجن مال کردن آن حرکت بر بازهم ما معلمان برنده وپیروز سرافرازیم چرا که توانسته ایم پرده تزویرو فریب را براندازیم وباطن خشن وبی تحمل (حتی یک خواست بحق صنفی ) حکومت را درچشم جهانیان آشکار کنیم وآسیبی که ستمگر از ستمگری میخورد شکننده تر از اسیبی است که بر مظلوم میرسد ودر حقیقت باستم فاصله خود را با مردم بیشتر وبیشتر میکند واضمحلال وفروپاشی خود  ا تسریع میکند وبراستی که ( کلنگ بدست میگیرد وبا دست خود خانه ظلم خویش را ویران میکند )این همان سنت لا یتغیر خداونداست.الحمدلله. 

پس شورای هماهنگی وکانونهای صنفی در سراسر کشور وتمامی همکاراران شاغل وبازنشسته همت کنیم وترس (این لولوخورخور ساخته دست پلید استبداد ) را کنار بزنیم (استبداد نمیتواند با یک ملیون معلم درافتد جراکه هیچ فردی نمیتواند جای معلم را در کلاس پر کند ودانش آموزان در چند دقیقه اول اورا دیوانه کرده ازاین جای گزینی پشیماانش میکنند واین رابطه سالم بین دانش آموزان ومعلمان از الطاف خفیه خدا وهستی است.) وبااقدام جدی ومستمر وهماهنگ حق امروز(حقوق همطراز درشان مشاغل تخصصی و منزلت درشان فرهیختگان وامکانات اموزشی درشان فرزندان مستعد ملت رشید ایران ) و حقوق پایمال شده  36 ساله (جبران حقوق بسیار پایین گذشته ها   وجبران تحقیرهاورفتارهای دون شان معلمی مسولین وصداوسیماو . . .   وجبران امکانات آموزشی سالیان گذشته ) را مطالبه قاطع وجدی بکنیم  ودرصورت بهانه اوردن کمبود بودجه با صراحت وسرافرازی ناتوانیشان در حفاظت از بیتالمال را یادآورشویم وبجد تا حصول نتیجه بایستیم وتوانایی وحق بودن خواستمانرا باور داشته باشیم. اگر استبداد لشگر انگیزد که خون معلمان ریزد / ما یاران یکدل شویم وبنیان تبعیض وستم بزاندازیم . اینقدر گفتیم لیک اندر بسیج (اقدام همگانی وحق خواهانه معلمان) / بی عنایات خدا هیچیم هیچ . ایخدا ای پاک وبی انباز ویار / دست گیروجرم (سکوت گذشته ) ما را درگذار . یاد ده مآرا سخنهای دقیق (همت بلند وایستادگی تا احقاق حق )/ کآن تورا زحم آورد ای خوش زفیق. مولانای عزیز        همت بلند دار (داریم )/ که مردان روزگار / ازهمت بلند به جایی (منزلت شایسته و امکانات معقول ولازم برای حیات معقول ) رسیده اند. در صورت مفید و موثر تشخیص دادن متن لطف کرده به هر طریق ممکن به همکاران شاغل وبازنشسته ارسال کنید.خدایا همت وجرئت؟؟؟.

 به نقل ار

گروه فرهنگیان فارس در واتساپ

نامه بازنشسته به احسان علیخانی

نامه  بازنشسته به احسان علیخانی


جناب علیخانی سلام 

من یک معلم بازنشسته هستم که در دوران خدمتم از پایه اول ابتدایی شروع کرده و در مقاطع مختلف با تدریس دروس علوم اجتماعی و تاریخ کنار تخته سیاه گچ قورت داده ام مامعلمان نمی گوییم و نمی توانیم بگوییم که در کارمان موفق بوده ایم یاخیر!

بلکه قضاوت جامعه و ثمرات ماکه دانش آموزان هستند گواه خواهد بودکه شما هم یکی از این عزیزانید

 ولی عزیز دل من  روزی هزاربار در این جامعه امروزی ایران می میرم و زنده می شوم

آری وقتی می نگرم دانش آموزانم زندگی سالمی دارند وانسانند بر خود می بالم که 30 سال عشق و هنر من ثمر داده و هدر نرفته است

تاچه رسد آنانکه مدارج عالی را طی کرده و برای خود ، خانواده و مهین فردی مفید هستند دیگر مپرس که چه عشقی می کنم و خدا را هزاران مرتبه شکر که عشق من هنر من ایثارمن چنین ثمری داده

و اما تو آقااحسان خان علیخانی خوش زبان و خوشمزه شیرینکار چه می دانی وقتی یکی از این ثمراتم را بعد از سالها میبینم که از شرم عمل انجام داده خود پشت بی توجهی به من پنهان می شود که مبادا من از اعتیادش دزدیش و یافقرش آگاه شوم دیدن مردن من در این حال باچشم ترم در عزا و ماتم خودم چه دردناک است

دردناکتراز آن هم دارم !

آن هم وقتی است که عزیزی چون حضرت عالی بی توجه از این همه تلاش من برای او که هیچ!

 از در توهین و هتک حرمت سخن می راند دیگر مپرس 

من نمی دانم بامدادان کنارسفره تحویل سال نو معلم کلاس اول تو چه کشیده است

کاش در آن لحظه ................

حداقل بچه هایش نمی دانستند که شما شاگرد بابای سینه سوخته شان بودید و ثمره گج خوردنهایش کنار تخته سیاه

حال از تمام اینها بگذریم شاید شماهم چون این دانش آموز ترک تحصیل کرده که کلیپ آن توسط معلم نابخردش (که هرگزنمی شودنام اورامعلم گذاشت)پخش گردید و دست به دست شد تااین سرمایه انسانی به این روز بی افتد وعرق شرم بر پیشانی جامعه فرهنگی بماندبه یادگارکه بنده اینان را هرگزمعلم نمی دانم که معلمی عشق است و اینان بلکه کاسبند و راه گم کرده اند به این دیار و این کار سخیفش دل هر آدم منصف را بدرد می آورد حضرت عالی وادارد که در آن لحظه بنده احساس باشید نه انصاف

 شما حتما پدر بزرگوار خویش را خیلی عزیز و محترم می دارید و اگر کسی ناروایی به ایشان بگوید حاضرید بخاطر اعاده حیثیتش از جان خود مایه بگذارید

مگر نه اینکه معلم پدر دوم شماست شما با پدر خود چه کردید؟

احسنت برشما احسان خان الحق که خوب ادای دین را بجا آوردید بارک الله بر مادری که چنین فرزندی حق سپاس در دامن خود پرورید

احسان خان گیرم که این چند روزه تجمع اعتراض آمیز و خواسته های بحق معلمان مظلوم عرصه را برای موج سوران پر از آز میدانهای انتخاباتی تنگ کرده باشد برای اعمال حقوق تضیع شده شان و این صاحبان زر و زور شما را وادار و تشویق به چنین برنامه و عملی کرده باشند راستی قیمت شما باید این قدر پایین باشد در جایگاه یک انسان که پدر خود را هم در دنیای مزدوری نادیده بگیری؟

من شاید منصف تر از این قضاوتها باشم و بگویم آن لحظه تحت تاثیر سرنوشت آن دانش آموز بی گناه و بی دفاع قرار گرفته اید و آن سخنان نابخردانه را پشت آن تریبون محدود و محصور زده اید 

و شاید هم آن را تقیه حساب کنم 

ولی ایکاش لحظه ای جلو آیینه می رفتی و شمایل زیبای خود را با آرایش مو و ابروی آراسته می دیدید و آن وقت به بفکر معلم کرد هموطن خود می افتادی که موهای زیبای خود را بخاطر همدردی با دانش آموز بیمارش از ته تراشید و کچل نمود

ویا وقتی مادر بزرگوار درگیر آشپزیست دستهای لطیفت را به شعله های اجاق نزدیک می کردی تا بفهمی و درک بکنی در آتش رفتن آن معلمی را که برای نجات دانش آموزانش به آتش زد و بعد از چندین سال تحمل درد جان به جان آفرین بی صدا و هیاهو تسلیم نمود 

هنوز هم بگویم عزیز دلم ؟

از کدام ایثار از کدام مجاهدت بگویم که تو را ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی را و دولت مردان و مجلسیانت و قوه قضاییه ات را کک بگزد از چاقو خوردن معلم در کلاس درس بگویم یا از سیلی خوردنش از ولی دانش آموز؟

از قطعه قطعه شدنش بر روی مین بگویم یا کوچ او باعشایر پرتلاش؟

عزیز دلم گلایه بسیار است و گوش شنوا بی مقدار

چون نه تنها شما بلکه بالاترین تصمیم گیرنده ها برای روزگار معلم همه می دانند چه می کنند و چه می گویند !

و از این می ترسند که اگر حق فرهنگ و قشر فرهنگی ادا شود آن وقت فرهنگ است که جامعه را کنترل می کند نه رانت خواران و تریبونهایی مثل تریبونهای حضرت عالی به مزدوری!



مرتضی مالکی دبیر باز نشسته آموزش و پرورش منطقه شبانکاره.شهرستان دشتستان بزرگ. استان بوشهر

توهین احسان علییخانی مجری شبکه 3 به فرهنگیان8

توهین احسان علییخانی مجری شبکه 3 به فرهنگیان



جالب است در دوره ای که صدای معلمان دلیر ،سخاوتمند ،ایثارگر و از خود گذشته این مرز و بوم به علت تبیعض های بی خردانه دولتمردان قبلی و فعلی در تمام جهان پیچیده و تمامی خبرگزاریهای خارجی به نوعی مطلوب و نامطلوب به انعکاس اعتراض فرهنگیان ایران پرداخته اند، جناب اقای احسان علیخانی مهره ای از طرف مسئولین سیمای جمهوری اسلامی شده تا از اثرات این اعتراضات در بین مردم عادی بکاهد و معلمان دلسوز را افرادی بی احساس جلوه دهد. ولی جناب اقای علیخانی و روسای والامقام صدا و سیما ایران ، شماها با پخش این کلیپ و دعوت اقا بیژن و مصاحبه با خانواده او چند مورد را برای ایرانیان شریف بطور واضح نمایش دادید.

1- اگربرای شما احساسات دانش آموزان مهم است چرا دانش اموزان دختر آتش گرفته و چهره معصوم از دست داده مدارس غیر استاندارد شهرهای مختلف را از یاد برده اید و پیگر احساسات آنها وخانواده مظلومشان نیستید؟

2- اگر شما میخواهید به مردم نشان دهید که به آینده دانش اموزان ایران می اندیشید به دولتمردان بگویید که به چه دلیل افراد بی سواد و اموزش ندیده را به عنوان سرباز معلم به کلاس درس وارد میکند . ایا غیر از دو دلیل دارد؛ اول صرفه جویی در بار مالی و دوم جایگاهی برای افراد پارتی دار تا از اعزام به خدمت سربازی سر باز زنند و دردانه هاشان در محلی امن و بی خطر بدون تکان خوردن آب در شکمشان دوران خدمت سربازی را تمام کنند.

3- اگر شما به فکر احساسات دانش اموزان هستید لطف کرده از دانش اموزانی سراغ بگیرید که تا خواهرشان از مدرسه برنگردد ،. نمیتواند به مدرسه برود .چرا که با مانتو و کفش خواهرش به مدرسه می رود. 

4- چرا به فکر احساسات بسیاری از دانش اموزانی نیستند که بعد از مدرسه باید در خیابان گل فروشی و سیگار فروشی کنندو سر چهار راه شیشه اتومبیل مردم را تمیز کنند تا کمک خرج خانواده باشند؟

5- جنابان دلسوز و احساساتی ؛ چرا شما به فکر احساس معلم فرزندانتان نیستید تا بتوانند به دور از هر گونه دغدغه مالی اقدام به اموزش دانش اموزان کنند؟

6- شما دلسوزان نظام اموزشی چرا هرگز توان نشان دادن احساسات جریحه دار شده معلمان نیستید؟ چون باید سنگ

 زیرین اسیاب باشند؟

7- بگویید چرا کشته شده دبیر ایران عزیز توسط دانش اموزش احساسات شما را برانگیخته نمی کند؟ 

8- چرا مورد حمله قرار گرفتن دبیر در مدرسه توسط والدین صاحب مقام در استان خوزستان برای شما مهم نیست؟

9- چرا به حضور معلمی شرفیاب

نمی شوید که برای نجات جان دانش اموزش کلیه خود را بدون هیچ گونه برپائی هیاهو و تبلیغاتی و بدون هیچ چشمداشت مالی اهدا میکند؟

10- چرا به داد مدیر مدرسه و معلم ورزشی نمی رسید که به خاطر زمین خوردن دانش اموز در زنگ ورزش و شکستن دستش در حیاط اسفالت از طرف قاضی عادل محکوم به پرداخت دیه می شوند چرا که زمین ورزش مدرسه چمن کاری نشده؟ جل الخالق 

 

11- چرا حاضر نیستید برای معلمانی که هنگام رفتن به مدرسه بر اثر تصادف در جاده های استاندارد !!!!! دسته جمعی جان خود را از دست میدهند فاتحی ای بخوانید؟

12- چرا از خانواده معلمانی که در سال تحصیلی اخیر در منطقه بلوچستان بی گناه و فقط به جرم گسترش فرهنگ در آن منطقه ترور و به شهادت رسیدن دعوت نمیکنید. تا معلوم شود که رسالت این گروه از جامعه فقط مختص کلاس ها نیست بلکه مدافعان اصلی انقلاب نیز همین عزیزانند. 

در پایان بدانید که فرهنگیان بزرگترین قشر تحصیل کرده و فرخنده این دیارند. پس لطفا با احساساتاین جامعه فرهیخته بازی نکنید که بازنده شمایید.

شرم بر پا کنندگان برنامه بهار نارنج و مجری چاپلوسآن.

جمعی از فرهنگیان

به تقل ازگروه فرهنگیان ایران

در تلگرام

مصاحبه مصطفی ملکیان باحماران خواسته های معیشتی معلمان

مصاحبه مصطفی ملکیان باحماران

خواسته های معیشتی معلمان


مصطفی ملکیان اگر استاد و فیلسوف اخلاق باشد استاد و فیلسوف اخلاق بورژوایی است او درکی لیبرالی از اخلاق دارد و همان را تئوریزه می کند. افکار فلسفی و ایده های اخلاقی او برای معلمی که در دل تضادهای بنیادین جامعه و دولت سرمایه سالار حقوق خود را مطالبه می کند جذابیتی ندارد.

ملکیان در مصاحبه با جماران[1] در پاسخ به این سوال که نظرتان درباره خواسته های معیشتی معلمان چیست؟می گوید« باید به دو نکته اشاره کنم. یکی به هرم نیازهای مزلو که در آن به پنج دسته نیاز انسان اشاره شده است که در راس آن نیازهای فیزیولوژیک و بیولوژیک است و بنده هم آن را می پذیرم. اگر ضروریات زندگی که عبارتند از خوراک و پوشاک و نوشاک و ارضای غرایز جنسی و تا حدی تفریح برآورده نشود انسان به رفع نیازهای بعدی نمی رسد. اصلا نیازهای بعدی در انسان متولد نمی شود. اینکه گفته شده است شکم گرسنه ایمان ندارد به همین امر اشاره دارد، یعنی به نیازهای طبقه بالاتر نمی رسد. اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی شان تا یک حدی قابل قبول است.»

وی ادامه می دهد« اما به نظرم اگر اول مطالبات دیگری مطرح می شد بهتر بود. زیرا فکر می کنم برخی معلمان در حد نیازهای ضروری مشکلی ندارند و درصدی از آنان تا این حد هم وضع معیشت شان بد نیست. پس بهتر است مطالباتی طرح گردد که دانش آموزان با شنیدن آن به معلمان شان افتخار کنند. اگر تقویت بنیه علمی، فکری معلمان و تعمیق فهم و گسترش اخلاقی آنان در سطح ملی مطرح شود بسیار عالی است.»

متاسفانه استاد اخلاق اطلاع دقیقی نسبت به مطالبات و خواسته های معلمان ندارد و از روی ناآگاهی و یا شاید عمد بدنبال تقلیل خواسته های معلمان به مساله معیشت است. فقط نگاهی به شعارهای معلمان، که در کمیته شعار به تصویب رسید، نشان می دهد که جهت گیری معلمان در 10 اسفند که نمود بیرونی و ملموس خواسته های آنان است فراتر از معیشت خود حقوق دانش آموزان را نیز مطالبه می کردند. شعارهایی از قبیل:

آموزش رایگان حق کودکان ماست

بودجه آموزشی اصلاح باید گردد

بودجه آموزشی هزینه نیست، سرمایه گذاری برای نسل آینده است

آموزش وپرورش اساس پیشرفت ماست. ندیدن معلم سقوط فرهنگ ماست

شمع شدى شعله شدى سوختى، از بر خود هیچ نیاندوختى

فعالین صنفی معلم را ازاد کنید

مدارس استاندارد حق طبیعی فرزندان این مرز بوم است. مدارس را دریابید

ما تعلیم و تربیت مدرن و بروز و مبتنی بر نیازهای جامعه و غیر متمرکز می خواهیم.

از سویی دیگر گویی مصاحبه کننده محترم نیز از موضوع و خواسته مطالبات معلمان مطلع نیست و اگر هم از این خواسته معلمان مطلع است به عمد مساله معیشت را عمده می کند تا سایر خواسته ها را مسکوت بگذارد تا استاد اخلاق! با همین جملات مغشوش مصاحبه را به پایان برساند.

نقد رویکرد اخلاقی ملکیان و بنیان های فلسفی او در توان و وظیفه من نیست، بی شک منتقدین اخلاق لیبرالی پاسخ درخوری برای وی دارند. اما بعنوان یک معلم از هر فیلسوفی بیشتر نسبت به موقعیت تحت ستم خود آگاهی دارم و نگاه مکانیکی و ایستا و مقطعی به مساله معیشت معلمان را ناشی از درک نادرست برخی روشنفکران از شرایط مادی و عینی معلمان و سایر زحمتکشان تلقی می کنم. این وارونه سازی و تفسیر فلسفیِ حقیقت در راستای کمک به صاحبان قدرت و ثروت صورت می گیرد و انسان را به یاد مارکس می اندازد زمانی گفته بود”  فلاسفه تاکنون تاریخ را تفسیر کرده اند حال آنکه بحث بر سر تغییر آن است “.

در پایان بعنوان یک معلم که دغدغه ای فراتر از مسئله معیشت دارم و دلبسته تحول بنیادین در ساختار نظام آموزشی به سود یک نظام آموزش کیفی، برابر، دموکراتیک، مشارکتی و غیرمتمرکز هستم. تاکید می کنم که معلمان و همکارانی که حتی فقط برای یک زندگی شرافتمندانه و انسانی بر مبنای تحول در وضعیت معیشتی تلاش می کنند را نمی توان مورد تخطئه قرار داد. کسی برای معلمی که از فقر و تبعیض در رنج است نمی تواند نسخه ای بپیچد و اولویتی برای وی تعیین نماید، و به او بگوید تو رنجت را فراموش کن. فرقی نمی کند مصطفی ملکیان باشد یا هر فیلسوف مدعی دیگر. وقتی غم نان و مسئله معیشت که پایه و دغدغه مشترک تمام زحمتکشان است حل نشده است به نظر می آید، صحبت از خوشی و زیست اخلاقی بیشتر ایده ای سانتی مانتال و روشنفکرانه است.

آقای ملکیان! مسائل  و خواسته‌های معلمان در حوزه آموزش قابل‌تقلیل به مسئله معیشت نیست، اگرچه مسئله معیشت یکی از مطالبات اصلی و نقطه اشتراک تمام معلمان است. شما درک درستی از مطالبات ندارید، احتمالاً معلمان آگاه دیگری در پیرامون شما هستند این بار پیش از مصاحبه حتماً اطلاعات خود را تکمیل نمایید.

 حقوق معلم

تبعیض حقوق معلمان


تبعیض حقوق معلمان


علی اصغر یزدانی پور: بارها این سوال برایمان پیش امده که علت این همه تبعیض و فرق حقوقی و معیشتی ما با وزارتخانه های دیگر برای چیست ؟از همه فرهنگیان هم فی الواقع میخواهم که به این سوال عمیقا فکر کنند؟


یاد اور میشوم باید از این شغل فرهیختگی و وارستگی ببارد و یک فرهنگی نباید محتاج ۵ میلیون وام باشد . و یا برای اضافه شدن حقوقش در به در به دنبال اوردن مدرک ضمن خدمت باشد و یا دائم استرس بازنشستگی داشته باشد که نکند یک دفعه قانونی وضع شود و پاداش سنواتی او هم به دست فراموشی سپرده شود ویا منتظر فروش اموال آموزش و پرورش باشیم ویا دیوارهای مدارس را برای تبلیغات بدهیم تا این پول تامین شود؟


اگر تعداد ما زیاد است در عوض با بیشترین تعداد در صف تظاهرات ۱۳ ابان و ۲۲ بهمن با دانش اموزان شرکت کرده ایم . برگزاری تمامی حوزه های اخذ رای در مدارس به عهده معلمان بوده است . پس ای نماینده فرهنگیان و ای نمایندگان مجلس بیایید متفکرانه تر به این قضیه نگاه کنید .ایا با امین دولت چنین رفتاری صحیح است؟


ای وزیر زمانی که ساعت کاری معلمان از ۲۲ ساعت در هفته به ۲۴ ساعت در هفته در زمان جنگ تبدیل شد دم بر نیاوردیم از طرف دیگر مالیات هم به طور مرتب از حقوق ما سر هر برج برداشته می شود در صورتی که خودتان می دانید خیلی ها از دادن مالیات در این مملکت در می روند .


۱- چرا هیچ وزیری تا به حال نیامده برای یکبار در تلویزیون و یا یک رسانه ملی حقوق معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کند ؟و یا زندگی ما را با انها مقایسه کند ؟و از نظر تعداد شغلی که بطور همزمان یک معلم دارد را با معلمان دیگر کشور ها مقایسه نماید؟


۲- چند درصد معلمان ما راننده تاکسی هستند ویا به عنوان پادو در معاملات ملکی کار میکنند؟و چند درصد کشاورزند؟چند درصد شاگرد خصوصی می توانند داشته باشند؟چند در صد از وامهای کم بهره سود جسته اند؟و ……


۳- برای حفظ و نگهداری معلمان پس از استخدام وزرای سابق چه کرده اند؟ چه برنامه هایی انجام شده است ؟نتیجه ۲۰۰ جلسه کارشناسی شما برای معیشت معلمان چه شد؟


راستی یادم رفت شما وزیر یک درصد بودجه آموزش و پرورش هستید!!!!


۴- ایا نسبت تعداد معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کرده اید؟ایا صرف زیاد بودن یک میلیونی معلمان در یک کشور دلیل خوبی برای خوب زندگی نکردن انهاست؟


۵- ایا نمایندگان ملت در خانه ملت و وزیر آموزش و پرورش صدای معلمان سبزواری را نشنیده اند ؟که به راستی صدای انها صدای فرهنگیان کل کشور است .


۶- ایا با این وضع میشود تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایجاد کرد؟


۷- ایا یک سری به فیش حقوقی کارکنان دیگر وزارتخانه ها زده اید؟


۸- سوال دیگر این است که واقعا فکر میکنید درصد قبولی های مدارس واقعی است؟شاید شما ساده اید ویا ما خیلی ساده هستیم !!!؟با توجه به برداشتن امتحانات نهایی در پایه پنجم و نهم قدیم و توصیفی شدن نمرات درآموزش و پرورش و با اوردن دوره اول و دوم متوسطه و با نابودی آزمایشگاههای مدارس و استفاده از مدیرا ن و معاونین به صورت موظف در سر کلاسها ، مشکلات حل شد و تحول بنیادین صورت پذیرفته و یا مپذیرد؟


۹- برداشتن مردودی در سال اول و دوم دبیرستان و دیگر پایه ها دردی دواکرد؟


۱۰-ایا با وجود بیش از ۱۰۰نماینده معلم در دوره های قبل در مجلس درد معیشتی معلمان حل شد؟


۱۱-چرا مستند سازان و خبرنگاران و روزنامه نگاران ما به زندگی معلمان ایران نمی نگرند؟


۱۲- چرا بودجه ۹۴آموزش و پرورش کم است چرا کمیسیون اموزش و پرورش کاری نمی کند؟


۱۳-افزایش بودجه ۱۴۰۰ میلیارد تومانی کمسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی دردی از معیشت معلمان را کم نمی کند زیرا بیشتر بابت سرانه مدارس شبانه روزی و کارهای فرهنگی و نو سازی مدارس می شود.


دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت یک موی ندانست ولی موی شکافت


از طلا بودن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید


حضور محترم وزیر اقای فانی و دست اندرکاران وزاتخانه :


۱- به معاونت تشکیلات اداری –


۲- بخشنامه باز نشستگی پیش از موعد بدون سنوات ارفاقی شما بسیار توهین امیز بود و این نه تنها توهین به من بلکه به تمامی فرهنگیان سراسر کشور بوده است حتما باید سرطان داشته باشیم تا بازنشسته شویم یا کاری را انجام نده یا درست انجام دهید ما را چی حساب کرده اید؟؟


۲-به معاونت نیروی انسانی :


بخشنامه شما در ارتباط با جمع اوری و ثبت ضمن خدمتهای بعد از سال ۷۹ بسیار توهین امیز بوده و شما خود می دانید که بیشترین ضمن خدمتهایی که فرهنگیان گذرانیده اند قبل از سال ۷۹ می باشد و حالا شما می خواهید گواهینامه هایی را در ارتقا شغلی حساب کنید که امتیاز هیچ فرهنگی به ان نرسد این چه تدبیر و اندیشه ای برای بهتر شدن وضعیت معیشتی فرهنکیان است؟


۳-به معاونت پشتیبانی وزارتخانه _


بخشنامه توهین امیز وام ۵ میلی

به نقل از

گروه تلگرام فرهنگیان 30

عضو کمیسیون آموزش مجلس در گفت‌و‌گو با ایلنا:



عضو کمیسیون آموزش مجلس 

در گفت‌و‌گو با ایلنا:


اعتراض معلمان به وجود تبعیض‌هاست/ نظام پرداخت هماهنگ باید اجرایی شود

عضو کمیسیون آموزش مجلس با اشاره به اینکه هنوز لایحه رتبه‌بندی معلمان از سوی دولت به مجلس ارسال نشده است، اظهار داشت: بررسی لایحه رتبه‌بندی معلمان به بعد از تعطیلات نوروز موکول شد.

اعتراض معلمان به وجود تبعیض‌هاست/ نظام پرداخت هماهنگ باید اجرایی شود 

ابوالقاسم خسروی سهل‌آبادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با اعلام این مطلب افزود: به نظر می‌رسد؛ آموزش و پرورش می‌خواهد، اجرایی کردن این طرح را از هفته بزرگداشت معلم در سال آینده آغاز کند.


وی با اشاره به اینکه افزایش حقوق و مزایایی که در طرح رتبه‌بندی معلمان پیش‌بینی شده آن چیزی نیست که فرهنگیان مطالبه می‌کنند، خاطرنشان کرد: نظام رتبه‌بندی معلمان که معلمان را در ۴ رتبه تقسیم می‌کند، شامل عده‌ای خاص می‌شود و همه آنها را در بر نمی‌گیرد. فرهنگیان با ارائه پژوهش و مقاله و... می‌توانند در رتبه‌های پیش بینی شده قرار بگیرند که این پیش شرط‌ها کار را برای فرهنگی سخت می‌کند.


عضو کمیسیون آموزش مجلس ادامه داد: درخواست معلمان این است که نظام پرداخت هماهنگ باید در آموزش و پرورش اجرا شود؛ یعنی مانند سایر کارکنان دولت حقوق بگیرند.


خسروی با تاکید بر اینکه مجلس برای اجرای نظام پرداخت هماهنگ در آموزش و پرورش خلا قانونی و مشکلی ندارد، تصریح کرد: اجرای این نظام یک کار اجرایی و مربوط به دولت است، اما مجلس در حیطه وظایف خود در این خصوص اعلام آمادگی می‌کند.


عضو کمیسیون آموزش مجلس تصریح کرد: اعتراض معلمان به دلیل وجود تبعیض‌هاست؛ به طور مثال در یک سازمان یا وزارتخانه دولتی وقتی یک نفر بازنشسته می‌شود، پاداش بازنشستگی‌اش دو برابر یک فرهنگی است.


خسروی به تشریح اقدامات مجلس در راستای افزایش بودجه آموزش و پرورش پرداخت و گفت: در بودجه ۹۴ با همکاری و هماهنگی با ۵۰ نماینده دیگر، حدود ۵ هزار میلیارد تومان برای پرداخت حق و حقوق فرهنگیان اختصاص دادیم.


وی ادامه داد: همچنین در بخش صرفه جویی بخش‌های دولتی حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان و در بخش عوارض گاز حدود ۶۰۰ میلیارد تومان در بودجه ۹۴ به آموزش و پرورش اختصاص یافته است.


خسروی با اشاره به بودجه ۳۰ هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش در سال ۹۴ این بودجه را اقدامی مثبت در جهت اهمیت به دستگاه تعلیم و تربیت ارزیابی کرد.

جزئیات طرح رتبه‌بندی معلمان و احتمال بررسی موضوع در جلسه امروز دولت

طرح جزییات رتبه بندی معلمان


با معاون وزیر اموزش و پر ورش

سرویس: اجتماعی ، تاریخ: ۲۷/اسفند/۱۳۹۳ - ۰۰:۵۲ ، شناسه خبر: ۶۸۹۸۳۱

معاون ورزیر آموزش و پرورش در گفت‌وگو با تسنیم مطرح کرد

جزئیات طرح رتبه‌بندی معلمان و احتمال بررسی موضوع در جلسه امروز دولت

خبرگزاری تسنیم: معاون وزیر آموزش و پرورش با تشریح جزئیات و مزایای طرح رتبه‌بندی معلمان، گفت: احتمالاً این طرح امروز در هیئت دولت بررسی و تصویب خواهد شد.

حمیدرضا کفاش در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در خصوص آخرین وضعیت طرح رتبه بندی معلمان و بررسی آن در هیئت دولت، اظهار داشت: در جلسه‌ای که روز گذشته با حضور وزیر آموزش و پرورش و معاونان این وزارتخانه برگزار شد، اعلام شد که لایحه رتبه‌بندی معلمان، ‌چهارشنبه در دستور کار هیئت دولت قرار خواهد گرفت و امیدواریم که تصویب و ابلاغ شود.

وی در پاسخ به این پرسش که آخرین تغییراتی که توسط دولت در لایحه رتبه‌بندی معلمان اعمال شده است به چه صورت است، گفت: بنده در جریان آخرین تغییرات لایحه رتبه‌بندی نیستم ولی طرحی که در گذشته مطرح بود معلمان را در 4 رتبه تقسیم‌بندی می‌کرد و در داخل این مجموعه معلمان طبق مقالات، تألیفات و سوابق و سنوات خدمت خود از امتیازاتی بهره‌مند می‌شدند. 

معاون وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: آن‌چه که معلمان و فرهنگیان در رابطه با طرح رتبه‌بندی اعلام می‌کنند بخشی از این طرح است، به عنوان مثال معلمان اعلام می‌کنند که چرا حقوق سایر کارکنان دولت بدون آن‌که از آن‌ها کتاب و تألیفات خاصی بخواهند افزایش یافته است. این نشان می‌دهد که طرح رتبه‌بندی به خوبی برای فرهنگیان تشریح نشده است.

کفاش تصریح کرد: رتبه‌بندی معلمان دو بخش دارد در بخش نخست معلمان از وضع موجود یک سطح بالاتر می‌آیند مانند آنچه که در آموزش عالی اتفاق افتاد. اساتید دانشگاه در گذشته از قانون هماهنگ پرداخت تبعیت می‌کردند که بعداً از این قانون جدا شدند و ﺳﻂﺢ پرداختی به آن‌ها جهش قابل ملاحظه‌ای یافت و پس از آن در داخل رتبه‌بندی‌های خود نیز ارتقا می‌یافتند.

وی ادامه داد: در طرح رتبه‌بندی اگر کف حقوق معلمان به عنوان مثال A باشد وقتی رتبه‌بندی اجرا می‌شود این کف حقوق از A به B رشد می‌یابد ﻛﻪ ارتباطی به تألیفات، مقالات و سنوات خدمت ندارد‌ اما در بخش دوم برای تقسیم‌بندی معلمان در 4 رتبه تعیین‌ شده باید بر اساس مقالات، پژوهش‌ها و سنوات خدمت امتیازاتی را کسب کنند.

معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: هم اکنون معلمان تصور می‌کنند اگر قرار است حقوقشان اضافه شود از آن‌ها مقاله و تألیفات خاصی می‌خواهند اما این موارد برای ارتقا یافتن از یک رتبه به رتبه دیگر مد نظر است. البته این موارد نیز قابل بحث است و امکان تغییر در نوشتن آئین‌نامه‌ها وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان در طرح جدید شرایط خاصی را برای دوره‌های ضمن خدمت در نظر گرفت. اما بحث تألیف، تدریس و تحقیق جزو کار معلمان است و معلمی که تحقیق و مطالعه کم‌تری داشته باشد امتیاز کم‌تری می‌گیرد.

به نقلاز کروه فرهنگیان ایران

در. واتساپ