تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

مفاد حقوق بشر

متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر

دیباچه

از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانوادهء بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح در جهان است؛

از آن جا که نادیده گرفتن و تحقیر حقوق بشر به اقدامات وحشیانه ای انجامیده که وجدان بشر را برآشفته‌اند و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد، و از ترس و فقر فارغ باشند، عالی ترین آرزوی بشر اعلا م شده است؛

از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد؛

از آن جا که گسترش روابط دوستانه میان ملت‌ها باید تشویق شود؛

از آن جا که مردمان ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و حیثیت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلا م و عزم خود را جزم کرده‌اند که به پیشرفت اجتماعی یاری رسانند و بهترین اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاینده به وجود آورند؛

از آن جا که دولت‌های عضو ء متحد شده‌اند که رعایت جهانی و موثر حقوق بشر و آزادی‌های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمین کنند؛

از آن جا که برداشت مشترک در مورد این حقوق و آزادی‌ها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد؛

مجمع عمومی این اعلامیهء جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک تمام مردمان و ملت‌ها اعلا م می‌کند تا همهء افراد و تمام نهادهای جامعه این اعلامیه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به یاری آموزش و پرورش ، رعایت این حقوق و آزادی‌ها را گسترش دهند و با تدابیر فزایندهء ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای جهانی و موثر آن‌هارا چه در میان مردمان کشورهای عضو و چه در میان مردم سرزمین‌هایی که در قلمرو آن‌ها هستند، تامین کنند.

مادهء ١

تمام افراد بشر آزاد زاده می‌شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابراند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند.

مادهء ٢

هر کس می‌تواند بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده ء سیاسی یا هر عقیده ء دیگر، و همچنین منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همهء آزادی‌های ذکرشده در این اعلامیه بهره مند گردد.

به علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور یا سرزمین مستقل، تحت قیمومت یا غیر خودمختار باشد، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.

مادهء ٣

هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.

مادهء ٤

هیچ کس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت. بردگی و دادوستد بردگان به هر شکلی که باشد، ممنوع است.

مادهء ٥

هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.

مادهء ٦

هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به رسمیت شناخته شود.

مادهء ٧

همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلا میهء حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند.

مادهء ٨

در برابر اعمالی که به حقوق اساسی فرد تجاوز کنند ـ حقوقی که قانون اساسی یا قوانین دیگر برای او به رسمیت شناخته است ـ هر شخصی حق مراجعه‌ء موثر به دادگاه‌های ملی صالح را دارد.

مادهء ٩

هیچ کس را نباید خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید کرد.

مادهء ١٠

هر شخص با مساوات کامل حق دارد که دعوایش در دادگاهی مستقل و بی طرف، منصفانه و علنی رسیدگی شود و چنین دادگاهی در باره‌ ء حقوق و الزامات وی، یا هر اتهام جزایی که به او زده شده باشد، تصمیم بگیرد.

مادهء ١١

١- هر شخصی که به بزهکاری متهم شده باشد، بی گناه محسوب می‌شود تا هنگامی که در جریان محاکمه ای علنی که در آن تمام تضمین‌های لازم برای دفاع او تامین شده باشد، مجرم بودن وی به طور قانونی محرز گردد.

٢- هیچ کس برای انجام دادن یا انجام ندادن عملی که در موقع ارتکاب آن، به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی‌شده است، محکوم نخواهد شد. همچنین هیچ مجازاتی شدیدتر از مجازاتی که در موقع ارتکاب جرم به آن تعلق می‌گرفت، دربارهء کسی اعمال نخواهد شد.

مادهء ١٢

نباید در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامت گاه یا مکاتبات هیچ کس مداخله‌های خودسرانه صورت گیرد یا به شرافت و آبرو و شهرت کسی حمله شود. در برابر چنین مداخله‌ها و حمله‌هایی، برخورداری از حمایت قانون، حق هر شخصی است.

مادهء ١٣

١- هر شخصی حق دارد در داخل هر کشور آزادانه رفت وآمد کند و اقامتگاه خود را برگزیند.

٢- هر شخصی حق دارد هر کشوری ، از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشورخویش بازگردد.

مادهء ١٤

١- در برابر شکنجه، تعقیب و آزار، هر شخصی حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد.

٢- در موردی که تعقیب واقعا در اثر جرم عمومی و غیرسیاسی یا در اثر اعمالی مخالف با هدف‌ها و اصول ملل متحد باشد، نمی‌توان به این حق استناد کرد.

مادهء ١٥

١- هر فردی حق دارد که تابعیتی داشته باشد.

٢- هیچ کس رانباید خودسرانه از تابعیت خویش ، یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.

مادهء ١٦

١- هر مرد و زن بالغی حق دارند بی هیچ محدودیتی از حیث نژاد، ملیت، یا دین با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج حقوق برابر دارند.

٢- ازدواج حتما باید با رضایت کامل و آزادانهء زن و مرد صورت گیرد.

٣- خانواده رکن طبیعی و اساسی جامعه است و باید از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.

مادهء ١٧

١- هر شخصی به تنهایی یا به صورت جمعی حق مالکیت دارد.

٢- هیچ کس را نباید خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد.

مادهء ١٨

هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهره مند شود. این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد، در قالب آموزش دینی، عبادت‌ها و اجرای آیین‌ها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی، به طور خصوصی یا عمومی است.

مادهء ١٩

هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق، مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن، و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.

مادهء ٢٠

١- هر شخصی حق دارد از آزادی تشکیل اجتماعات، مجامع و انجمن‌های مسالمت آمیز بهره مند گردد.

٢- هیچ کس را نباید به شرکت در هیچ اجتماعی مجبور کرد.

مادهء ٢١

١- هر شخصی حق دارد که در اداره‌ء امور عمومی کشور خود، مستقیما یا به وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.

٢- هر شخصی حق دارد با شرایط برابر به مشاغل عمومی کشور خود دست یابد.

مادهء ٢٢

هر شخصی به عنوان عضو جامعه، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به یاری مساعی ملی و همکاری بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری برای حفظ حیثیت و کرامت و رشد آزادانهء شخصیت خودرا، با توجه به تشکیلا ت و منابع هر کشور، به دست آورد.

مادهء ٢٣

١- هر شخصی حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه برگزیند، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در برابر بیکاری حمایت شود.

٢- همه حق دارند که بی هیچ تبعیضی، در مقابل کار مساوی، مزد مساوی بگیرند.

٣- هرکسی که کار می‌کند حق دارد مزد منصفانه و رضایت بخشی دریافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق حیثیت و کرامت انسانی تامین کند و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.

٤- هر شخصی حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و یا به اتحادیه‌های موجود بپیوندد.

مادهء ٢٤

هر شخی حق استراحت، فراغت و تفریح دارد و به ویژه باید از محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی‌ها و تعطیلا ت ادواری با دریافت حقوق بهره مند شود.

مادهء ٢٥

١- هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود. همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به عللی مستقل از ارادهء خویش وسایل امرار معاشش را از دست داده باشد، از تامین اجتماعی بهره مند گردد.

٢- مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت ویژه برخوردار شوند. همهء کودکان، اعم از آن که در پی ازدواج یا بی ازدواج زاده شده باشند، حق دارند که از حمایت اجتماعی یکسان بهره مند گردند.

مادهء ٢٦

١- هر شخصی حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش، و دست کم آموزش ابتدایی و پایه، باید رایگان باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش فنی و حرفه ای باید همگانی شود و دست یابی به آموزش عالی باید با تساوی کامل برای همه امکان پذیر باشد تا هرکس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردد.

٢- هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی همه جانبهء شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری و دوستی میان تمام ملت‌ها و تمام گروه‌های نژادی یا دینی و نیز به گسترش فعالیت‌های ملل متحد در راه حفظ صلح یاری رساند.

٣- پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود، بردیگران حق تقدم دارند.

مادهء ٢٧

١- هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع، سهیم و شریک گردد و از هنرها و به ویژه از پیشرفت علمی و فواید آن بهره مند شود.

٢- هرکس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی، ادبی یا هنری خود برخوردار گردد.

مادهء ٢٨

هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصه‌ء اجتماعی و بین المللی باشد که حقوق و آزادی‌های ذکرشده در این اعلامیه را، به تمامی تأمین و عملی سازد.

مادهء ٢٩

١- هر فردی فقط در برابر آن جامعه ای وظایفی برعهده دارد که رشد آزادانه و همه جانبهء او را ممکن می‌سازد.

٢- هرکس در اعمال حقوق و بهره گیری از آزادی‌های خود فقط تابع محدودیت‌هایی قانونی است که صرفا برای شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و برای رعایت مقتضیات عادلانه‌ء اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در جامعه ای دموکراتیک وضع شده اند.

٣- این حقوق و آزادی‌ها در هیچ موردی نباید بر خلاف هدف‌ها و اصول ملل متحد اعمال شوند.

مادهء ٣٠

هیچیک از مقررات اعلامیه‌ء حاضر نباید چنان تفسیر شود که برای هیچ دولت، جمعیت یا فردی متضمن حقی باشد که به موجب آن برای از بین بردن حقوق و آزادی‌های مندرج در این اعلامیه فعالیتی انجام دهد یا به عملی دست بزند.

چرا ایران با نظام بین المللی تا این حد در ستیز است؟

چرا ایران با نظام بین المللی تا این حد در ستیز است؟


== دکتر محمود سریع القلم =====


 ﺗﻠﻘﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻤﺪﺗﺎً ،ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻨﺒﺎﻁ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ، ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ، ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ، ﻧﺮﻡﺍﻓﺰﺍﺭﯼ،ﻫﻨﺮﯼ ﻭ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...

ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻗﺪﺭﺕ ‏[ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ‏] ﺍﺯ ﭘﺎﻥ ‌ ﻋﺮﺑﯿﺴﻢ ﻭ ﺍﯾﺪﻩﺁﻟﯿﺴﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻭ ﻓﺼﻞ ﻣﺴﺎﯾﻞﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﺮﺩﻡ  ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺑﺎ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ...

 ﺣﺪﻭﺩ 25 ﺗﺎ 30 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻬﺎﻥﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻫﻤﮕﺮﺍﯾﯽ ﻭ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ‏«ﺑﻮﻣﯽ ﮔﺮﺍﯾﯽ‏» ﺣﺮﻛﺖﻛﻨﯿﻢ، ﺍﺯ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺩﻫﻪ 80 ﻣﯿﻼﺩﯼ ﭼﯿﻦ، ﻫﻨﺪ، ﻛﺮﻩ، ﺑﺮﺯﯾﻞ، ﺁﺭﮊﺍﻧﺘﯿﻦ، ﺗﺮﻛﯿﻪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﺼﺮ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﻭﺳﯿﻊ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ؛ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ...

ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﻏﺮﺏ ﻫﺴﺘﯿﻢ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ، ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 2011، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﺑﺮﺯﯾﻞ ‏(2493 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺩﻻﺭ) ﺍﺯ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ‏(2418 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ‏) ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺭﻓﺖ، ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺍﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺴﻢ ﻓﻜﺮ ﻣﯽﻛﻨﯿﻢ ...

ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻭ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺁﻧ ﻬﺎ ‏(ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ‏) ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ‏[ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ‏] ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﺩﺭ ﺳﺘﯿﺰ ﺍﺳﺖ؟

ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﯿﺰ ﺭﯾﺸﻪﻫﺎﯼﻓﻜﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﯾﺎ ﺭﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺧُﻘﻠﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ؟

ﭼﺮﺍ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﻈﻤﺖ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ، ﻓﻠﺴﻔﯽ، ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻭ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺩ، ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻨﺪ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ؟

ﻫﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻗﺮﻥ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ  ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻛﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍین که ﻣﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺣﺘﯽﻫﻨﺪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﻭﺍﺑﻄﺶ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻧﻜﺮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺣﻘﻮﻗﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺗﺠﺎﺭﯼ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺍین گوﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟

 ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ؟ ﯾﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﺴﺎﯾﻠﺶ ﺭﺍ ﺣﻞ ﻛﻨﺪ؟

 ﭼﺮﺍ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺻﻔﺮ ﻛﻨﻨﺪ؟

 ... ﻣﺮﺩﻡ ‏[ﺩﺭﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ‏ ﺳﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ‏«ﺭﻓﺎﻩ‏»، ‏«ﺁﺯﺍﺩﯼ ‏» ﻭ ‏«ﻛﺮﺍﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ‏» ﺍﺯ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯼ ﭼﭗ ﺩﻫﻪ 50 ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺍﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺴﻢ ﯾﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﯾﻚ ﻧﻈﻢ ﺟﺪﯾﺪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ، ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯼ ﺁن ها ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻛﺸﻮﺭ ﻣﺤﻮﺭ، ﻣﺤﻠﯽ، ﻭﺍﻗﻊ ‌ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺪﻩ ‌ﺁﻟﯿﺴﺘﯽ ﺍﺳﺖ ... ﺍﯾﺪﻩ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺑﺎ ﻧﻈﻢﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...

 ﻣﺎ ﺑﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺗﻠﻘﯽ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ؟

 ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﻛﺮﻩﺟﻨﻮﺑﯽ ﻭ ﻣﻜﺰﯾﻚ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺑﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﻣﯽﻛﻨﺪ، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﯼ ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ‌ﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﻣﺘﻮﺳﻂ، ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺑﺮﻭﻥﺳﭙﺎﺭﯼ (Outsourcing) ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، 35 ﻛﺸﻮﺭ ﻭ 1450 ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﻜﺎﺭﯼ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺑﺎﺱ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ ...

ﺟﻬﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﻫﻪ 1340 ﻭ 1350 ﻛﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﯽﺷﺪ، ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﻪ ﺩﺭﺍﻧﺪﻭﻧﺰﯼ ﻭ ﻣﺎﻟﺰﯼ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺗﻮﻧﺲ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﻜﺎﯼ ﻻﺗﯿﻦ ﻭ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻧﯿﺎ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﺮﺏ ﻛﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ،ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﺤﺒﺖﻣﯽﻛﻨﻢ، ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮﺯﯾﻞ 150 ﺳﺎﻝ ﻛﻮﺷﺶ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮن گرﺍﯾﯽ ﻭ ﻧﻈﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻌﻘﻮﻝ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ﺭﺳﯿﺪ، ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺯﯾﻠﯽﻫﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺎ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﻫﻤﻜﺎﺭﯼ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ ...

 ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﭙﻠﻤﺎﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺘﯿﺰ ﺑﺎ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻗﺪﺭﺕ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ، ﻫﻤﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ؛ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ؛ ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﭙﻠﻤﺎﺗﯿﻚ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺩﯾﭙﻠﻤﺎﺕ ‌ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﯾﺪﻩ ‌ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺪﻩ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﺮﻭﻫﺎﯼ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺧﺎﺭﺟﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ...

ﺁﯾﺰﺍﯾﺎ ﺑﺮﻟﯿﻦ، ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ ﺭﻭﺳﯽ ﺗﺒﺎﺭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺩﻭ ﻣﻠﺖ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻓﻮﻕﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻟﯿﺴﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺪﻩ ‌ ﺁﻟﯿﺴﻢ ﺑﻪ ﺁن ها ﺧﯿﻠﯽ ﻟﻄﻤﻪ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﯾﻜﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﻭﺱﻫﺎ، ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻟﯿﺴﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﯾﺪﻩ ‌ ﺁﻟﯿﺴﻢ ﺭﻭﺳﯽ ﺳﺒﺐ ﺷﺪﻩ ﺁن ها ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﻚ ﻟﻨﺰ ﺧﺎﺹ ‌ﺑﯿﻨﻨﺪ. ﺍﻻﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﻛﻪ ﯾﻚ ﺗﺒﻌﻪ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﯾﺰﺍ ﺑﺎ ﮔﺬﺭﻧﺎﻣﻪﺍﺵ ﺳﻔﺮ ﻛﻨﺪ، ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ. 


ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺩﻭﺭﻩ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﺎ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ ﮊﺍﭘﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻛﻪ ﺁﻣﺪﯾﻢ ﻣﺎﻟﺰﯼ، ﺑﺮﺯﯾﻞ ﻭ ﺗﺮﻛﯿﻪ ﻣﺜﺎﻝ ‌ﺯﺩﻧﯽ ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﯽﺯﻧﻢ، ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﺑﯿﻨﻪ ﺩﻭﻟﺘﺶ ﭘﻨﺞ ﺯﻥ تحصیل کرﺩﻩ ﻭ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺣﺎﻻ ﻣﻤﻜﻦﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ 20، 30 ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﺑﻜﺸﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ‌ ﻧﻈﺮﻡ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﺷﯿﻌﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﻫﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﻫﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ ...

ﻣﻦ ﻓﻜﺮ ﻣﯽﻛﻨﻢ ﭘﺎﺭﺍﺩﺍﯾﻢ ‏(ﺳﺮﻣﺸﻖ، ﻣﺪﻝ‏) ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﭘﺎﺭﺍﺩﺍﯾﻢ ﻓﻜﺮﯼ ‌ﺍﯼ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ ‌ﻣﺎﻥ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺭﺍﺩﺍﯾﻢ ﺳﻪ ﺑﻨﯿﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ: 

ادامه دارد....

هم قدم با سانسور'همراه دیرینه إیرانی ها

بخشی از مقاله
هم قدم با سانسور ; همراه دیرینه ایرانی ها" از خانم نسرین دانایی  دکترای  جامعه شناسی
مجله گزارش تاریخ 15 اردیبهشت 94"
" ،کاهش اعتماد عمومی و سانسور"
وی بیان کرد: گاهی مساله سانسور جدای از دوران کودکی در شغل یا جریان جامعه ایجاد می‌شود. مثلا کسی که با خلاقیت خود در جامعه حمایت نمی‌شود، سعی می‌کند برخی از جنبه‌های کاری خود را به دلیل عدم دیده شدن سانسور کند.مدرس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: امروز پدیده سانسور و خود‌سانسوری در رسانه‌ها     مشهود‌تر است به‌نحوی که بسیاری از این بخش‌ها به دلیل فشار برخی از سازمان‌ها به خودسانسوری روی می‌آورند و برخی از موارد را حذف می‌کنند در حالی‌که وظیفه رسانه‌ها اطلاع‌رسانی دقیق و به موقع به مردم است لذا اگر این وظیفه به‌خوبی انجام نشود پیامدهای منفی به دنبال دارد.
دانایی ادامه داد: سانسور در رسانه‌ها باعث    می‌شود که مخاطبان به سمت دیگری روی بیاورند و دیگر اینکه اعتماد عمومی جامعه نسبت به رسانه کاهش پیدا می‌کند.
وی افزود: در جنبه‌های فردی و جمعی ترس از قانون و مجازات برای املر خودسانسوری بسیار مهم است. مسائلی نظیر عدم پخش رسانه یا پیگرد قانونی عمده انگیزه‌های سانسور در رسانه‌ها هستند.
این جامعه‌شناس با ابراز تاسف از رشد پدیده سانسور در کشور گفت: متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مساله وجود دارد البته در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز این امر دیده می‌شود اما قطعا این پدیده در کشورهای جهان سوم بیشتر است.
سانسور عامل مخاطبان از دست رفته
دانایی توضیح داد: یکی از پیامدهای خودسانسوری امروز در ایران مشهود است چرا که مخاطبین بیشتر به سمت رسانه‌های خارجی حرکت کرده‌اند و خلاقیت و پویایی در رسانه‌های مختلفی نظیر تلویزیون، روزنامه، سینما و ... از دست رفته است.
وی بیان کرد: در حقیقت بسیاری از آثار    رسانه‌ای و هنری که با هزینه‌های گزاف انجام می‌شود به‌‌خاطر این امر از عرصه کشور حذف می‌شوند. به‌طور حتم چنین سانسورهایی بر دیدگاه عمومی جامعه تاثیری جز افزایش بد‌بینی ندارد.
دانایی اظهار کرد: داشتن تخصص کافی در فعالان عرصه رسانه و هنر می‌تواند کمی بر کاهش این مقوله تاثیر داشته باشد. یعنی یک فیلم‌ساز، هنرمند یا خبرنگار می‌تواند با استفاده از هوشمندی و تخصص خود علاوه بر رضایت مخاطبین خویش به کار خود ادامه دهد لذا مساله تخصص در این بخش بسیار مهم است.
وی با اشاره به چارچوب‌هایی که هر روز      تنگ‌تر می‌شود گفت‌: البته گاهی چارچوب‌های این عرصه کاملا سلیقه‌ای تعیین می‌شوندبه‌نحوی که حتی صحبت کردن درباره برخی موارد را ممنوع می‌کند به همین خاطر تخصص نمی‌تواند در این‌گونه موارد کمکی کند.
ادارات همرنگ جماعت شده این جامعه شناس گفت: متاسفانه خودسانسوری در سازمان‌ها با عنوان همرنگ جماعت شدن از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود و خلاقیت و پویایی را در سازمان‌ها و کلیت جامعه تحت تاثیر قرار می‌دهد یعنی کمتر کسی برای از بین بردن روزمرگی تلاش می‌کند.
دانایی بیان کرد: البته مساله سانسور در ایران ریشه تاریخی نیز دارد‌‌‌‌‌. به این نحو که ما از دوران قاجاریه و پهلوی با مشکل آزادی بیان رو به رو بودیم. بی‌سواد نگه داشتن مردم، در کنار نبود آگاهی و حضور جامعه در ترس به تداوم این عرصه انجامیده است.وی هشدار داد: در صورت تداوم و گسترش سانسور خلاقیت و ایده‌های نو در جامعه نابود می‌شود ضمن اینکه مردم به سمت رسانه‌های ماهواره و بین‌المللی حرکت می‌کنند. رشد رسانه‌های خارجی در کشور می‌تواند شایعه‌پراکنی را افزایش دهد. ضمن اینکه به تزریق فرهنگی دیگر به کشور منجر می‌شود.
این جامعه‌شناس پیشنهاد داد: راه‌حلی این مساله را می‌توان بر افزایش سواد رسانه‌ای در بین مردم دانست. در حقیقت با این روش می‌توانیم فاصله دانش و آگاهی جامعه را کاهش دهیم و به جای عدم پخش و سانسور سعی کنیم آگاهی مردم را افزایش دهیم.حذف تعصبات و سلیقه از چارچوب‌ها دانایی گفت: سواد رسانه‌ای یعنی اینکه ما   برنامه‌های رسانه‌ها، مجلات و ... را با دیدگاه انتقادی و به‌جا نگاه کنیم و با توجه به تعصبات بی‌مورد و سلیقه‌ای به سانسور روی نیاوریم در واقع سواد رسانه‌ای نیازمند ترویج نگاه علمی در این عرصه است.وی افزود: حضور آزادی بیان در جامعه به رشد افکار درست کمک می‌کند درحالی‌که روند بالعکس تنها به رشد فرهنگ خارجی و ضعف فرهنگی داخلی و بومی ما می انجامد.به طور  حتم عواملی که از آنها برای رشد پدیده سانسور سخن گفته شد امروز در حال رشد و گسترش است.

سندیکا یا اتحادیه


سندیکاه  یا اتحادیه


سندیکا و یا اتحادیه نهادی مستقل از دولت و کارفرما و برای برای عمل متحدانه صنف معینی است. این تشکل ها در قرن نوزدهم در اروپا توسط کارگران بخش های مختلف اساسا به این دلیل بوجود آمدند که از رقابت بین آنها جلوگیری کند و در مقابل اجهافات کارفرما به جای اعتراضات فردی و پراکنده از حقوق آنها متحدانه دفاع کنند.

اتحادیه های معلمان اکنون در بیشتر کشورهای جهان مستقلا و بدون دخالت گری نهادهای دولتی به رسمیت شناخته شده است. در حقیقت نمایندگان منتخب معلمان دراتحادیه ها، مسائل و مشکلات آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار داده و در درجه اول به صورت نامه نگاری و تماس های مستقیم با نمایندگان دولت این موضوعات را طرح می کنند. در صورتی که نمایندگان دولت به در خواست این نمایندگان پاسخ مثبتی ندهند این موضوع به رای اعضا گذاشته می شود. خواست ها و مطالبات ابتدا رسانه ای می شود و در بسیاری موارد به بحث های تلوزیونی هم می کشد اما آخرین واکنش ها برای بدست آوردن مطالبات مطرح شده  اعتصاب عمومی است. 

برای به رسمیت بخشیدن حقوق اتحادیه ها، کنوانسیون های بین المللی قوانین و مقرراتی را به تصویب رساند ه اند و کشورهای عضو متعهد به اجرای این میثاق های بین المللی هستند. حق تشکل مستقل، اعتصاب، اعتراض و آزادی بیان از جمله این کنوانسیون ها هستند. دولت ایران هم در سازمان جهانی کار متعهد به اجرای این کنوانسین ها شده است و هر سال به جای نمایندگان واقعی عده ای را از سازمان های دست ساخت خود به اجلاس سالانه می فرستد. آموزش بین الملل (EI ) هم نهادی جهانی است که برای بحث و تبادل نظر در مورد آخرین دستاوردهای آموزشی هر چهار سال یک بار کنگره خود را برگزار می کند و نمایندگان معلمان در سرتاسر جهان در آن شرکت می کنند. دستگیری آقای اسماعیل عبدی و ممانعت از حضورش در اجلاس امسال این نهاد در حقیقت زیر پا نهادن قوانین و مقرراتی که دولتمردان ایران به آن متعهد هستند.

دولتمردان ایران در حقیقت در سازمان های بین المللی به ظاهر وانمود می کنند که در ایران همه اصناف حق تشکل مستقل دارند و هیچ کس به جرم عضو اتحادیه بودن دستگیر و زندانی نمی شود. به همین دلیل اتهامات سیاسی و امنیتی برای تمام فعالین صنفی از جمله معلمان دستگیر شده می بندند

آنچه که برای تشکل صنفی معلمان اهمیت بسیار دارد این است که اتحادیه معلمان و اصولا هر اتحادیه صنفی منافع آن صنف معین را نمایندگی کند و بر علیه  ادغام احزاب و اتحادیه ها در یک ظرف بی شکل  مبارزه کند. به همین دلیل ما می بینیم که در ایران معلمان به روشنی در تمام اسناد خود صنفی بودن تشکل معلمان را مکتوب کرده اند.

تشکلات صنفی با یک حزب سیاسی تفاوت بسیار دارند. جوهره تشکیل حزب سیاسی کسب قدرت سیاسی است اما وظیفه اولیه تشکل صنفی دفاع ازحقوق معلمان است.  

اتحادیه های معلمان اکنون پس از سال ها تجربه بخصوص در کشورهای اروپایی قدرت مستقلی از معلمان را در اعتراضات و اعتصابات خود به نمایش می گذارند. اکنون در بسیاری از کشورهای جهان اتحادیه های معلمان به بخشی از نهاد های شناخته شده و رسمیت یافته جامعه تبدیل شده اند.

اعتصاب، اعتراض، تحصن و حق تشکل اکنون در این جوامع جرم حساب نمی آید بلکه به عنوان یک حقوق اجتماعی به رسمیت شناخته شده است. اما در برخی دیگر از کشورهای جهان از جمله ایران هر جنبش صنفی ای از جانب حاکمان، سیاسی و "به خطر انداختن امنیت ملی" تلقی می شود و سرکوب و زندان را به همراه دارد. به راستی چرا در حالی که حق داشتن تشکل مستقل از دولت، اعتراض و اعتصاب در بسیاری از کشورهای جهان دیگر پدیده ای عجیب و قریب نیست و معلمان به درستی حق خود می دانند که در چنین تشکلاتی بدون هیچ ترس و واهمه ای از زندان و از دست دادن کار عضو شوند اما در ایران حاکمان این همه ترس و واهمه از خود در مقابل ایجاد چنین تشکلاتی از خود نشان می دهند؟

به  نقل از کروه تلکرام کنکاش  هوشمند

خود. آگاهی



خود آگاهی

ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ ‏« ﺩﯾﮕﺮ ‏» ﻇﺎﻫﺮ

ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ

ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ

ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺟﺪﯾﺪﺗﺮ، ﺩﺭ ‏«ﻏﯿﺮﯾﺖ ‏» ﺍﺳﺖ

ﮐﻪ ‏«ﻫﻮﯾﺖ‏» ﻣﻌﻨﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻏﯿﺮﯾﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ،

ﻫﻮﯾﺖ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻧﻔﯽ ﻏﯿﺮ، ﺍﺛﺒﺎﺕ

ﻫﻮﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ؛ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻏﺮﺑﯽ ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ

ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﯾﻮﻧﺎﻥ ﻣﻔﻬﻮﻡ

ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻪ

ﺍﺧﻼﻕ ‏« ﺷﻬﺮﯼ ﻭ ﻣﺪﻧﯽ‏» ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺷﺎﺭﻩ

ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﺎﺳﺖ ﻭ

ﺍﺭﺳﻄﻮ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ

‏« ﺷﻬﺮ ﻭ ﻣﺪﯾﻨﻪ ‏» ﺗﺤﻘﻖ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻧﻪ

ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺍﺧﻼﻕ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ

ﺁﻏﺎﺯ ﺍﺧﻼﻕ ﻣﺪﻧﯽ ﻭ ﻧﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﺭﺳﻄﻮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ

ﻣﺜﺎﻝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﺷﺨﺺ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺷﺠﺎﻋﺖ

ﻣﻌﻨﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ، ﺷﺨﺺ ﯾﺎ ﺭﺍﻫﺒﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ

ﮐﻮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﺪ، ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ

ﻧﻪ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺷﺨﺺ ﺑﯽ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ

ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﭼﻮﻥ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ

ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ ... ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ

ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ

ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﯽ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﺗﻨﻬﺎ

ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ

ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﭘﯿﺪﺍ

ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ... ﺍﺧﻼﻕ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﭼﻬﺎﺭ ﻭ

ﭘﻨﺞ ﻭ ﺷﺶ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ ﺑﻮﯾﮋﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ

ﺩﻭﺭﻩ ﻣﻐﻮﻝ ﺍﺧﻼﻕ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﻓﺮﺩﯼ ﺗﺒﺪﯾﻞ

ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺩﯾﮕﺮ، ﺍﺧﻼﻕ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ

ﺧﺎﻧﻘﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﯿﭻ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ

ﺗﺤﻘﻖ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ، ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺗﺸﮑﯿﻞ

ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﺠﺴﻢ ﻋﺎﻟﯽ ﻭ ﻏﺎﯾﯽ ﻫﻤﻪ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ

ﻓﻀﯿﻠﺖ ﺩﺭ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﺎﯾﯽ ﻓﺮﺩﯼ ﺗﺤﻘﻖ ﭘﯿﺪﺍ

ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﻭ ﭘﯿﻮﻧﺪﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭﺟﻮﺩ

ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺍﯾﻦ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﻐﺮﺏ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ

ﺗﺪﺭﯾﺞ ﺭﺷﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺗﺎ

ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺘﺄﺧﺮ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ‏«ﻓﺮﺩ ‏» ﻭ ‏« ﺟﻤﻊ‏» ﻭ

‏«ﻣﻦ ‏» ﻭ ‏«ﻏﯿﺮ ‏» ﻣﻄﺮﺡ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻫﮕﻞ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍﺑﻄﻪ

‏«ﻣﻦ ﻭ ﻏﯿﺮ‏» ﺭﺍ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ

به نقل از صدای معلم یک تلگرام

چرا کتاب کتاب خوان ها بهنرین آدم ها هستند


چرا کتاب‌خوان‌ها بهترین آدم‌هایی هستند

 که می‌توان عاشق‌شان شد؟

چندی پیش، مقاله‌ای در مجله تایم منتشر شد که نویسنده‌اش ادعا می‌کرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده می‌شود به‌زودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدم‌ها کمتر شده و این روزها دیگر آدم‌ها سرسری کتاب می‌خوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خواننده‌های کتاب‌ها روز به روز تقلیل پیدا می‌کند.


نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، کتاب‌خوان‌ها در قیاس با افراد عادی آدم‌های خوب‌تر و باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدم‌هایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.


بر اساس مطالعاتی که روان‌شناسان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام داده‌اند، کسانی که رمان می‌خوانند میان انسان‌ها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، می‌توانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.


آن‌ها می‌توانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند.


تعجبی هم ندارد که کتاب‌خوان‌ها آدم‌های بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.


کتاب‌خوان‌ها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدم‌ها دسترسی دارند. آن‌ها چیزهایی دیده‌اند که غیر کتاب‌خوان‌ها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسان‌هایی را تجربه کرده‌اند که شما هرگز آن‌ها را نمی‌شناسید.


آن‌ها یاد گرفته‌اند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیده‌اند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتاب‌خوان‌ها بسیار از سن‌شان عاقل‌ترند.


تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چه‌قدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آن‌ها قوی‌تر می‌شود و در نهایت باعث می‌شود این بچه‌ها واقعا عاقل‌تر شوند، با محیط‌شان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درک‌شان بالاتر برود.


تجربه‌های قهرمان‌های داستان‌ها تبدیل به تجربه‌های خود خواننده‌ها می‌شود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان می‌کشد، تبدیل به باری می‌شود که خواننده باید تحمل کند. خواننده‌های کتاب‌ها هزاران بار زندگی می‌کنند و از هر کدام از این تجربه‌ها چیزی یاد می‌گیرند.


اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلب‌تان را پر کند، می‌توانید این کتاب‌خوان‌ها را در کافی‌شاپ‌ها، پارک‌ها و متروها پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آن‌ها را به جا خواهید آورد.


کتاب‌خوان‌ها با شما حرف نمی‌زنند، با شما رابطه برقرار می‌کنند


آن‌ها در نامه‌ها یا مسج‌هایشان انگار برای‌تان شعر می‌نویسند. صرفا به سوالات‌تان جواب نمی‌دهند یا بیانیه صادر نمی‌کنند، بلکه با عمیق‌ترین فکرها و تئوری‌ها پاسخ شما را می‌دهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایده‌هایشان مسحور خواهند کرد.


تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث می‌شود آن‌ها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آن‌ها یاد نمی‌دهند.


به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که می‌داند چه‌طور از زبان‌اش استفاده کند.


آن‌ها فقط شما را نمی‌فهمند، درک‌تان می‌کنند


آدم‌ها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روح‌شان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ می‌کند و به بخش‌هایی از روح شما دسترسی پیدا می‌کند که هیچ‌کس دیگر قبلا کشف‌اش نکرده است.


بهترین کاری که خواندن داستان‌ها با آدم‌ها می‌کنند این است که کامل نبودن شخصیت‌ها باعث می‌شود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سردربیاورد. این جور آدم‌ها توانایی همدلی پیدا می‌کنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی می‌کنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.


آن‌ها نه‌تنها باهوش‌اند که عاقل هم هستند


باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدم‌ها را تحریک می‌کند. همیشه مقاومت در برابر آدم‌هایی که می‌شود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتاب‌خوان شدن نه‌تنها کیفیت گفت‌وگو را بالا می‌برد، بلکه باعث می‌شود سطح گفت‌وگو بالا برود.


بر اساس تحقیقات، کتاب‌خوان‌ها به دلیل دایره وسیع واژگان‌شان و مهارت‌های حافظه، آدم‌های باهوش‌تری هستند. ذهن آن‌ها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمی‌خواند توانایی درک بالاتری دارد و راحت‌تر و به‌شکل موثرتری می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.


قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر می‌ماند. انگار که تجربه‌ای را که او با خواندن زندگی همه این آدم‌ها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.

به نقل از گروه اهالی فرهنگ در وتساپ 

انسان های یزرگ

انسان های بزرگ



انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند

 انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند

 انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند!!!



انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند

انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند

انسانهای کوچک : بی دردند!!!



انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند

انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند

انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند!!!



انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند

 انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند

 انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند!!!



 انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند  که پاسخ دارند

انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند!!!



انسانهای بزرگ : به دنبال خلق مسئله هستند

انسانهای متوسط : به دنبال حل مسئله هستند

 انسانهای کوچک : مسئله ندارند!!


 /////تقدیم به تمام انسانهای بزرگ////

ازگروه فرهنگیان خدابنده در تلگرام

شبکه های اجتماعی و حقوق قانونی


  شبکه های اجتماعی و حقوق قانونی



    یکی از مصادیق آزادی اطلاعات حق جستجو و استفاده از اینترنت است اما تعرض جامع و مانع از آن وجود ندارد. در خاورمیانه 2/2درصد از جمعیت به اینترنت دسترسی دارند. زیربنای ضعیف مخابراتی، مالکیت دولتی، قوانین سخت در مورد رسانه ها، سانسور مستقیم دولت، فرهنگ خودسانسوری، کنترل رسانه و اینترنت توسط دولت های خاورمیانه دسترسی افراد بسیار کمی را به اینترنت باعث شده است. در کشورمان درخصوص تکلیف دولت در تهیه زیرساخت های مخابراتی در قانون برنامه چهارم توسعه به منظور استقرار جامعه اطلاعاتی و تضمین دسترسی گسترده امن و ارزان شهروندان به اطلاعات مورد نیاز آمده است.

ادامه مطلب ...

پیشرفت را کجا بجوییم؟ بازخوانی عوامل توسعه علمی در کشور

 پیشرفت را کجا بجوییم؟


بازخوانی عوامل توسعه علمی در کشور

نویسنده: آزاده کیوانی *



 یکی از مهم ترین و پایه ای ترین عوامل پیشرفت پژوهش، آموزش روش های تحقیق به صورت علمی و عملی در مدارس و سال های اولیه دانشگاه است. علاقه مندکردن دانش آموزان و دانشجویان به پژوهش و تربیت آنها برای انجام پژوهش، نه تنها باعث پیشرفت پژوهش های علمی و توسعه گروه های تحقیقاتی در دانشگاه ها می شود، بلکه به گسترش دیدگاه تحقیقاتی و استفاده از روش های درست تجزیه و تحلیل در تمام جامعه منجر می شود. برای مثال، فارغ التحصیلان رشته های مختلف که وارد بازار کار در کشور می شوند، می توانند آموزه ها و تجربیات خود را در اختیار شرکت ها و موسسات مختلف بگذارند و به مرور با افزایش بازدهی فعالیت های علمی، منجر به پیشرفت تکنولوژی شود.



ادامه مطلب ...

جامعه مدنی و دموکراسی

   جامعه مدنی و دموکراسی 



جامعه مدنی، مجموعه ای از نهادهای فعال و تشکل‌های صنفی، اجتماعی و سیاسی، مستقل است؛ کارکردش در این انگاره انعکاس مطالبات و مطلوبات جامعه به نظام سیاسی است. در حقیقت واسطه بین دولت و مردم است. این نهادها ضامن نهادینه شدن آزادی و عامل بسط مشارکت مردمی می‌باشند. در نهایت اینکه نهادهای جامعه مدنی در مهار قدرت خودکامه نقش اساسی ایفا می‌کنند.

ادامه مطلب ...

خردمندان‌ و مشارکت

 



خردمندان‌ و مشارکت

محمد‌علی اطلس باف

ضرورت مشارکت آگاهانه، مشتاقانه، مستمر و حساب شدة یکایک هموطنان در زمینة امور، اهداف و علایق مشترک، کاملاً بدیهی است و تأمین آن موجب ترقی و توسعة همه سویه می‌شود. عکس‌ این قضیه، یعنی عدم مشارکت سازمان یافتة توام با انبساط خاطر در کارهای جمعی، واپس ماندگی و گرفتاری‌های توفندة مختلفی را بدنبال دارد.

ادامه مطلب ...

به مناست زادروز ماریا مونته سوری

 




صرف نظر از اعتقادات پایدار قبلی­اش در مورد اینکه کودکان باید معلم ما باشند و نظریاتش در مورد آزادی و اتحاد جوامع بشری، وی متوجه مشکلات پیشرفت اجتماعی شد، از این رو مبارزه­ای را با عنوان آموزش آغاز کرد.     

 مونته­سوری اعلام کرد که هدف از آموزش، برقراری صلح پایدار و کار سیاستمداران، دورنگهداشتن دنیا از جنگ است. 

جرقه­های اندیشه­ی او باعث ایجاد امیدواری میان کشورهای اروپایی شد. تشکلات و گروهای سیاسی به پشتیبانی از او برخاستند و از اندیشه­های آموزشی او و ایده­هایش در مورد اینکه کودکان باید راه خود را مستقلاً پیدا کنند، استفاده کردند. 



هنگامی­که ماریا مونته­سوری در صحبت­هایش به صلح و جنگ اشاره کرد، برداشت­های مختلف از مفهوم این لغات، باعث ایجاد مفهوم جدیدی از نقد و بررسی شد و مفاهیم کهنه و سنتی درباره­ی جنگ و صلح را از بین برد و همچنین این برداشت­ها جرقه­ای تازه در افکار مدرن امروزی ایجاد کرد.

ادامه مطلب ...

چالش های کارمندان در ایران


چالش های کارمندان در ایران


نویسنده: ضیاء مصباح *

در موضوع بازده مطلوب نیروی انسانی در اختیار دولت و میزان پاسخگویی به جامعه و ناکارآمدبودن تشکیلات گسترده دولت، ضرورت به کارگیری اغلب نیروها در رده کارشناسی برای برخورد علمی و تخصصی با مسایل، حل وفصل دقیق و بهینه امور جامعه باید گفت که مهم ترین مشکلات نظام اداری افت جایگاه کارشناسی است: کارشناس، بررسی، ارزیابی و تحلیل می کند و یافته های خود را در گزارش ها می نویسد و مستند می شود و مدیران برپایه یافته ها و پیشنهادهای کارشناسی، بهترین تصمیم را می گیرند. امروزه اغلب مدیران یافته ها و گزینه های پیشنهادی را نادیده می گیرند و با نظر خود تصمیم گیری می کنند و پیامدهای تصمیم خود را نیز نمی پذیرند. امروز متاسفانه نگرش کارشناس همان چیزی است که مدیر یا رییس از وی می خواهد، امنیت شغلی هم ایجاب می کند که فرمانبری کند، در این شرایط جایگاه کارشناسی از تصمیم سازی به میرزابنویسی افت می کند. در تئوری های مدیریت آمده که ارزشمندترین چیزی که فرد به سازمان می دهد نوآوری و خلاقیت و مهم ترین خدمتی که سازمان به فرد می دهد امکان پیشرفت شغلی متناسب با شایستگی های وی است. کارشناسی که در جایگاه تصمیم سازی کار می کند و استقلال نظر او پاس داشته می شود می کوشد نوآور و خلاق باشد ولی کارشناسی که از نظر او استفاده نشده، از هیچ گونه استقلال نظر برخوردار نبوده و زمینه نوآوری و خلاقیت از بین می رود که می تواند خدمت به جامعه را تحت الشعاع قرار دهد. اصل شایستگی از اصول اساسی مدیریت است و تعاریف استوار آن با تعابیر و تفاسیر سیاسی خدشه برنمی دارد. در مورد اصل پاسخگویی باید گفت از دیدگاه درونی هر مسوولی در درون سازمان و در سلسله مراتب اداری باید در برابر مقام بالادستی خود پاسخگو باشد ولی از دیدگاه بیرونی مجموعه یک وزارتخانه یا سازمان باید بتواند از عملکرد خود در برابر جامعه دفاع کند... آیا این حالت مشاهده می شود؟ و کارمندان و مراجعه کنندگان به سازمان ها از سیستم موجود رضایت حداقلی دارند؟ هر وقت جامعه در اداره امور کشور مشارکت داشته باشد می تواند خواستار و پیگیر پاسخگویی مسوولان باشد در غیراین صورت مسوولان هیچ دلیل یا انگیزه ای برای پاسخگویی نخواهند داشت. از سوی دیگر اصل پاسخگویی با اصل شایستگی وابستگی دارد یعنی در غیاب اصل شایستگی پاسخگویی نیز رنگ خواهد باخت. یکی دیگر از مشکلات پیروی از شیوه مدیریت عمودی و از بالابه پایین، کاربرد گسترده بخشنامه ها با محتوای آمرانه و دستوری است و عباراتی مانند: مدیران موظفند، سازمان ها مکلفند و... همواره در قوانین و مقررات و بخشنامه ها دیده می شود و گاه عباراتی همچون عدم اجرای آن به منزله... و موجب پیگرد قانونی است هم معمولامکمل آنها شده و در این شرایط خلاقیت و روحیه مشارکت در بهترشدن بازده فعالیت های سازمان از طرف کارمند سرکوب می شود. امروز در نظام اداری بیشتر کشورها دانش و تجارب مفید کارکنان و مدیران و دسترسی گسترده آنان به یافته های نوین پژوهشی راهگشای پیشبرد درست کارها بوده و تکیه گاه اصلی سیستم اداری و اجرایی شمرده می شود.
    به زبان دیگر به جای دستورات از بالابر دانش و خرد مدیران و کارکنان اعتماد می شود که آن را مدیریت ارشادی می نامند. در دهه های گذشته بیش از هر زمانی قانون نوشته شده یا قوانین قبلی اصلاح شده اند، ساختارهای سازمانی بازسازی شده و بسیاری اقدامات دیگر... در این میان تنها چیزی که به آن پرداخته نشده عناصر اساسی مدیریت است. در هر ساختاری اگر مدیران شایسته و پاسخگو نباشند اصلاح ساختار و اجرای قانون عملی نیست چراکه مجریان شایسته، قانون را اجرا و پاسخگوی اعمال خود خواهند بود.
    امروز بیشتر وظایف اقتصادی را شرکت های دولتی انجام می دهند و اغلب زیان ده و فاقد بهره وری و رقابت پذیری هستند به این دلیل که بودجه آنها از محل درآمدهای دولت تامین می شود، می دانیم که بودجه شرکت های دولتی به تنهایی سه برابر بودجه عمومی دولت است. بزرگ شدن بیش ازاندازه دولت، بوروکراسی عظیمی را بر آن تحمیل کرده که نتایج آن کاملامشهود است و درباره دلایل بارشدن این وظایف بر دوش دولت باید گفت وابستگی بیش ازاندازه اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی و تمرکزگرایی بیش ازاندازه و علاقه مندی دولت به کنترل همه امور، حتی اموری که ماهیتا نباید دولتی باشند علت العلل به شمار می رود.
    ضمنا می دانیم که بخش بزرگی از درآمدهای نفتی همواره به مصرف جاری می رسند و بخش عمده هزینه های جاری صرف پرداخت حقوق و دستمزد به حقوق بگیران می شود، که پیوسته دغدغه معاش در تمامی ساعات کاری همراه آنان است.
    درآمدهای جاری دولت به دلیل کاهش فعالیت های اقتصادی در بخش خصوصی و پایین بودن درآمدهای مالیاتی دولت پاسخگوی هزینه ها نیست و حتی بخشی از درآمدهای مالیاتی صوری هستند.
    ختم کلام اینکه: حل وفصل مسایل مبتلابه جامعه کلان کارمندان در تمامی تشکیلات گسترده دولتی در سطح کشور؛ از ورود به خدمت تا پرداخت حقوق به وظیفه بگیران که در مجموع جمعیتی معادل نیمی از مردم کشور را شامل می شود، متولی خاصی را می طلبد که معاونت نیروی انسانی ریاست جمهوری جانشین آن شده است.
    احیای سازمان امور اداری و استخدامی کشور با توجه به تغییرات عمیق و مستمر در علم مدیریت نیروی انسانی با مفهومی عام می تواند با تشکیلات و کادری مناسب روز و زمان، مشکل گشای بسیاری از امور باشد و وجود آن در شرایط فعلی به شدت احساس و توصیه می شود.
    *دبیر کانون ع
لوم اداری ایران
     
روزنامه شرق - ۴ شهریور ۹۳

نسبت میان توسعه و عدالت اجتماعی

 

ط دو مفهوم اجتماعی که به راحتی خرج می‌شوند؛
 نسبت میان توسعه و عدالت اجتماعی 

گروه اندیشه -عدالت مفهومی است که هیچ کس نسبت به اصالت و حقانیت آن تردیدی ندارد ودستیابی به آن، به عنوان یکی از اساسی ترین اصول نظام‌های اجتماعی، طی دوره‌های مختلف حیات فکری واجتماعی بشر مطرح بوده است.عدالت واژه ایست که ارزیابی‌های متعددی از سوی دیدگاه‌های مختلف در مورد آن صورت گرفته است. اما در دنیای متکثّر کنونی، عدالت بدون توجه به تفاوت‌ها و مشارکت‌های مردمی امکان پذیر نیست از این رو آن دسته از تئوریهای عدالت که وحدت جامعه را مفروض اصلی خود قرار داده اند نمی‌توانند راهی برای ایجاد جامعه عادلانه در اختیار ما قرار دهند.
عدالت مفهومی است که هیچ کس نسبت به اصالت و حقانیت آن تردیدی ندارد ودستیابی به آن، به عنوان یکی از اساسی ترین اصول نظام‌های اجتماعی، طی دوره‌های مختلف حیات فکری و اجتماعی بشر مطرح بوده است. به همین دلیل الگوهای فکری گوناگونی تلاش کرده اند با تمرکز به مقوله عدالت در ابعاد مختلف آن، جامع ترین الگو را برای تبیین این مسأله ارائه دهند.مفهوم عدالت وجایگاه آن، در برنامه‌های توسعه همواره مورد اختلاف صاحب نظران بوده است. برخی رشد اقتصادی را بر برقراری عدالت برتری داده اند..اما گذشت زمان و پرداخت هزینه‌های انسانی و مادی، نادرست بودن این تقابل را آشکار کرده است. در واقع نمی‌توان بدون رشد اقتصادی به تحقق عدالت امیدوار بود و بدون توجه به تحقق عدالت در جامعه، رشد اقتصادی قابل تصور نخواهد بود.

ادامه مطلب ...

توسعه واقعی یا توسعه خام


 اکنون در چه وضعیتی از نظر توسعه متوازن فرهنگ، اجتماعی و اقتصادی قرار داریم؟ این اشتباه است که فکر کنیم ثروت اصلی‌مان نفت و گاز است. در دنیای کنونی منابع ایجاد ثروت و اقتدار قبل از این‌که منابع طبیعی و زیرزمینی مثل نفت و گاز، الماس یا اورانیوم باشد، استعدادهای انسانی هستند. بیشترین ارزش‌افزوده و ثمربخش‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها در زمینه توسعه و مدیریت منابع انسانی است. ما طی 100 سال گذشته فقط به تاراج ثروت‌های خدادادی مثل نفت و گاز و صادرات نفت خام اتکا کردیم و منتظر توسعه ماندیم. منتها توسعه‌ای که به دنبال صادرات نفت خام حاصل می‌شود «توسعه خام» خواهد بود، الگویی از توسعه که اکنون شاهد آن هستیم. توسعه‌ای نامتوازن و ناپایدار که بعد از صدها‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت، به دلیل کیفیت نازل محصولات، علاوه بر تخریب محیط‌زیست و آلودگی هوای شهرها، به محض این‌که یارانه‌اش قطع می‌شود غیر از تورم و چند برابر شدن قیمت محصولات، دوباره از هر حیث نیازمند و وابسته به خارج شده و متوقف خواهد شد. منزلت انسان و توسعه منابع انسانی را نه در مقام حرف و شعار و موعظه و خطابه، بلکه در مقام عمل باید مورد توجه قرار دهیم که تاکیدی بر سرمایه‌گذاری اساسی و دیرپا در آموزش‌وپرورش، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و حوزه فرهنگی است. قطعا در آینده و با رفع تحریم‌ها نیز، نفت و گاز منجی ما نخواهد بود. 

ادامه مطلب ...

جایگاه رسانه نقاد در توسعه‌یافتگی/

سریع‌القلم در شهر کتاب ـ2/
جایگاه رسانه نقاد در توسعه‌یافتگی/
 سیاستمدار باید اول از خدا و بعد از خبرنگار بترسد!

سریع‌القلم اظهار داشت: نکته پنجم، گسترش روابط بین‌المللی است. کشوری که با جهان ارتباط نداشته باشد، نمی‌تواند پیشرفت کند. کما این‌که شخصی که رقابت نکند، نمی‌تواند پیشرفت کند. تا رقابت نباشد، رشد هم نخواهد بود. چرا هواپیمایی، دانشگاه و صنعت ما ضعیف هستند؟ چون وارد صحنه بین‌المللی نمی‌شویم. دانشکده خوب، دانشکده‌ای است که وقتی در راهروهایش راه می‌رودی، یک استاد کانادایی، هندی، کویتی و ... ببینی که با دانشجوها تعامل دارند و دانشجوها مجبورند با آن‌ها انگلیسی صحبت کنند. تا تعامل نباشد، دوچرخه هم ساخته نمی‌شود. اگر من در ایران زندگی کنم و هر روز مسیر خانه تا دانشگاه را بروم و بیایم و دایره رقابتم چند دانشگاه در ایران باشد، متوجه ضعف‌هایم نخواهم شد. من چه زمانی متوجه عیب‌ها و کمبودهایم خواهم شد؟ زمانی که کنار دوست خارجی‌ام بنشینم. مدیرانی که در یک لوپ و حلقه بسته داخلی بنشینند و فکر کنند، پیشرفت نخواهند کرد. من در ابتدای صحبتم فرض کردم که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. پیشرفت اصولی دارد

ادامه مطلب ...

آموزش و پرورش و اندیشه های هاید گر

 




آموزش و پرورش و اندیشه های هاید گر


نویسنده: عزت الله مهدوی

3 – آموزش و پرورش

    هایدگر از منتقدین جدی تاریخ فلسفه غرب و به تبع منتقدجدی سیطره اندیشه های برخاسته ازدوره مدرنیته بود. وی به صراحت تمام مدرنیته را ثمره غفلت از وجود می دانست. به نظر او مدرنیته انسان را تبدیل به سوژه کرده و بقیه عالم را ابژه آن قرار داده لذا سد بزرگی میان او و جهان هستی ایجاد کرده است. تولیدات مدرنیته در تخریب انسان و عالم او فعالیت کرده. این نگاه، انسان ها را از خانه وجودشان دور کرده. به همین علت، تاریخ فلسفه که تاریخ تفکر انسانی محسوب می شده، بیانگر وضعیتی است که «بی خانمانی» و «نیهیلیسم» صورت بندی آن شمرده شده است. از نگاه هایدگر غروب حقیقت وجود، تاریکی و سقوط را به همراه داشته و لذا او تلاش کرد که بی بنیادی تفکر معاصر را نشان دهد و آنگاه بنیادی برای آن پیدا کند. بنیادی که در سقوط تفکر از دیرباز مدفون مانده است. این بنیاد در اندیشه های کهن یونانی قابل رد یابی بود. رجوع به پرسش از وجود این بنیاد را مجددا کشف می کرد. هر چند انسان امروز قابلیت هم سخنی با وجود را از دست داده. اما می توان با طرح «زبان جدیدی» برای تفکر به پیشواز این مساله رفت

ادامه مطلب ...

سهم ما از دموکراسی چقدر است؟

ا


  • سهم ما از دموکراسی چقدر است؟
  • آذر منصوری

ما سوال اساسی اینجاست که چرا با وجود این ظرفیت‌های بالقوه در ساختار حقوقی در ساختار حقیقی کشور که جایگاه شکل‌گیری اپوزیسیون است این ظرفیت یا به‌درستی شکل نمی‌گیرد یا در صورت شکل‌گیری نیز برای بقا با مشکلات و موانع جدی مواجه می‌شوند؟ همان‌طورکه در مقدمه آمد در کشورهایی مانند کشور ما به دلیل تغییرات ایجادشده پس از انقلاب و نیز تهدیدهایی که پیش‌بینی می‌شد و نیز حافظه تاریخی که در این ارتباط وجود دارد، موضوع توهم توطئه زمینه یا بهانه‌ای برای مخالفان دموکراسی فراهم آورده که هر صدای منقد یا مخالفی را هرچند درون ساختار نیز باشد به دشمن ارتباط دهد و شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که مانع از شکل‌گیری منسجم نقادی در کشور می‌شود هزینه‌هایی باشد که کنش‌گران این حوزه ناگزیر از پرداخت آن هستند. گاهی آنقدر هزینه این انتقادها برای کنش‌گران زیاد می‌شود که بسیاری عطایش را بر لقایش می‌بخشند و سکوت و انفعال پیشه می‌کنند

ادامه مطلب ...