بــرای پــرورش خـــلاقیت، لازم اسـت روشهای تدریس اکتشافی و فعال که مبتنی بر فعالیت دانشآموز است، محور تدریس قرار گیرد تا بتوان به یادگیری توأم با خلاقیت دست یافت. درواقع هر یک از کلاسهای موجود را میتوان به طریقی سازمان داد که بتوانند فضایی را که لازمه بروز خلاقیت است، برای دانشآموزان فراهم کنند. قراردادن محرّکات بصری در کلاس، ترتیب چیدن میز و صندلیها و اختصاص فضای لازم برای فعالیت دانشآموزان، از جمله مواردی هستند که باید به آنها توجه کرد. عامل مهم دیگر، برای فراهم کردن جوّ فیزیکی کلاس، پیشبینی وسایل است که بتوان از طریق آنها، آثار دانشآموزان را به معرض نمایش گذاشت. وسایلی مانند تخته ماهوتی، میز، قفسه و جعبه مقوّایی. |
بــرای پــرورش خـــلاقیت، لازم اسـت روشهای تدریس اکتشافی و فعال که مبتنی بر فعالیت دانشآموز است، محور تدریس قرار گیرد تا بتوان به یادگیری توأم با خلاقیت دست یافت. درواقع هر یک از کلاسهای موجود را میتوان به طریقی سازمان داد که بتوانند فضایی را که لازمه بروز خلاقیت است، برای دانشآموزان فراهم کنند. قراردادن محرّکات بصری در کلاس، ترتیب چیدن میز و صندلیها و اختصاص فضای لازم برای فعالیت دانشآموزان، از جمله مواردی هستند که باید به آنها توجه کرد. عامل مهم دیگر، برای فراهم کردن جوّ فیزیکی کلاس، پیشبینی وسایل است که بتوان از طریق آنها، آثار دانشآموزان را به معرض نمایش گذاشت. وسایلی مانند تخته ماهوتی، میز، قفسه و جعبه مقوّایی. در واقع هر آنچه که بتوان از آن برای مهمتر جلوه دادن نمایش اختراعات و آثار شاگردان استفاده کرد، به تحقق این موضوع کمک خواهد کرد. میتوان ترتیب چیدن میز و نیمکتها را بر حسب موضوع درسی کلاس تغییر داد و آنها را به شکل دایره برای بحثهای جمعی یا به شکلی که برای کارهای دو سه نفره مناسب باشد، تنظیم کـرد. با تــوجه به هر بـرنامه درسی، وسایل کمک آموزشی لازم نیز باید در دسترس دانشآموزان باشند. وسایلی مثل قطبنما، نقشه، اطلس، نوار کاست، دایرهالمعارف و اسباببازی. در دسترس بودن چنین وسایلی، به خصوص هنگامی که به آنها نیاز است، میتواند تأثیری قطعی و مهم در پرورش رفتار خلاق ایفا کند. عامل فکری - عقلانی به طور کلی ساختار فکری کلاس زمانی میتواند موجب رشد خلاقیت دانشآموزان شود که نیروی تفکر و اندیشه را در آنها تقویت کند. به این منظور، معلم باید مسائلی را در کلاس طرح کند که به تحقیق و تأمل نیاز داشته باشند. جوّ عقلانی مطلوب آن است که بتواند دانشآموز را برانگیزد. در واقع، انگیزههایی که به دانشآموزان یک کلاس داده میشود، در آغاز حتماً باید به موفقیت بینجامد. از این طریق، دانش آموز وادار میشود به کوششهای خود ادامه دهد، ریسک کند، تجربه کند و در رویارویی با مسائل پیچیده، شور و اشتیاق بیشتری به خرج دهد. عامل عاطفی ساختار عاطفی مناسب در کلاس درس میتواند توانایی خلاقیت را در همه دانشآموزان شکوفا سازد. جوّ عاطفی، آن است که دانشآموزان در آن احساس امنیت کنند و قادر باشند نسبت به محرّکهای فیزیکی و عقلانی ارائه شده از طرف معلم و همسالان، واکنشی مطلوب از خود نشان دهند. یکی از اساسیترین قدمها در این زمینه، پرورش حس کنجکاوی است. از نمودهای اساسی کنجکاوی، سؤال کردن و یافتن پاسخ است. برای تقویت کنجکاوی، ایجاد فرصت تجربه و تحقیق ضروری است. دانشآموز باید بتواند به مشاهده، آزمایش و جستوجوی محیط و اشیای اطراف خویش بپردازد. به طور کلی برای پرورش رفتار خلاق، جو عاطفی کلاس باید شرایطی فراهم آورد که دانشآموزان ضمن آن بتوانند احساس ارزش، تعلق و قدرت کنند. آنها باید در این محیط، اعتماد به نفس کسب کنند. سرگرم شدن و بازی و درگیری با پیچیدگی، جنبه دیگری از جو عاطفی به شمار میرود که لازمه ظهور خلاقیت است. بدون درگیری و غرق شدن در کار و مواجهه با ابهامات و اشکالات، دلیلی برای به وجود آمدن افکار خلاق وجود ندارد. بنابراین، معلمان باید با طرح مسائل و مفاهیمی که به تدریج مشکل میشوند، زمینه درگیری فکری را برای دانشآموزان فراهم آورند و آنها را به تلاش و پشتکار برای حل مسائل و ابهامات تشویق کنند. نقش مدرسه مدرسه، نقش بسیار مهمی در شکوفایی و باروری خلاقیت دانشآموزان ایفا میکند. مدرسه میتواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، نوآور و مولّد تربیت کند. مدرسه به عنوان واحد عملیاتی نظام آموزشی و به عنوان مکانی که تعلیم و تربیت رسمی در آن جریان دارد، میتواند قدرت اندیشه و مهارت ذهنی دانشآموزان خود را چنان تقویت کند که به راحتی بتوانند برای دست یافتن به راه حلهای مناسب و واقعبینانه، به خلق ایدههای نو بپردازند، یا میتواند، با ارائه تکلیف و نیز بیتوجهی به تفاوتهای فردی و شناخت نداشتن به ویژگیهای دانشآموزان، سبب شود که قدرت خلاقیت آنان به تدریج کاهش یابد. به طور کلی فلسفه دیدگاهها و روشهایی که در مدرسه استفاده میشوند و جو یا شرایطی که بر آنها حاکم است، تأثیر زیادی بر تفکر خلاق دارد. در این خصوص نکته بسیار بااهمیت، اعتقاد و آمادگی مربیان و معلمان برای پذیرش مطالب و مسائل جدید است. مدرسهها طبق سنت و عادت بیشتر بر حافظه افراد تکیه میکنند و معلمان تکرار پاسخهای از قبل داده شده را بر فکر کردن ترجیح میدهند. متأسفانه مدرسههای ما بیشتر دنبال اصل «قطعیت» هستند. اصل قطعیت بر این تفکر استوار است که برای هر پرسش فقط یک پاسخ درست وجود دارد و بقیه پاسخها نادرست هستند. بدین دلیل آموزش و تدریس به صورت امری تجویزی و تحمیلی در میآید که در فضایی محدود و بسته مطرح میشود، از امکان حرکت و تلاش بسیار میکاهد و در نهایت به کاری خسته کننده تبدیل میشود. یک مدرسه که برنامه مرتب، اعضای متعهد و معلمان مسئول دارد، بهترین محیط برای پرورش خلاقیت دانشآموزان است. یک مدرسه خوب که میتواند زمینه ساز تفکر خلاق در دانشآموزان باشد، دارای خصوصیات زیر است: 1- محیطی دوستانه که در آن از زحمات هر فرد کوشا قدردانی میشود 2- فضایی مملو از امنیتخاطر وآزادی عمل حاکم بر آن 3- محیطی که در آن فرصت یادگیری و مسؤلیتپذیری مهیا است 4- محیطی دارای فرصتهایی برای تصمیمگیری 5- وجود امکانات لازم برای ارزشیابی همگانی در آن به طور کلی فراهم آوردن زمینهها و شرایطی که به تقویت تفکر خلاق در مدرسه منجر میشود، دامنه وسیعی دارد که از تغییر در نگرشها تا روش امتداد مییابد. برای این که مدرسه بیشترین نقش را در پرورش خلاقیت کودکان داشته باشد، روانشناسان پیشنهاد کردهاند مسائلی که در مدرسه به یادگیرندگان ارائه میکنند، طبقهبندی شوند و دستاوردهای خلاق آنان مورد تشویق قرار گیرد. همچنین امکان تدریس عملی برای هر درس فراهم شود تا دانشآموزان بتوانند نوآوریهای خود را در مدرسه و جامعه به کار گیرند. نقش معلم معلم در اعطای توانایی به بشر، همان نقش طبیعت مهربان را ایفا میکند. با مهرورزیهای آهسته و آرام و رهنمودهای شایسته، توانمندیهای بالقوه و نهادینه هر کودک و نوجوان را پالایش میدهد، جلوه و جلا میبخشد و هر یک را به وادی توانایی رهنمون میشود. آیا میتوان خلاقیت را به کودکان آموزش داد؟ معلمان چگونه میتوانند دانشآموزانی خلاق بپرورانند؟ برای این که یادگیری به خلاقیت منجر شود، باید چگونه عمل کنند؟ معلمان با چه روشهایی میتوانند کلاسی پویا و خلّاق داشته باشند؟ اخیراً پژوهشهای بسیاری در زمینه خلاقیت انجام گرفتهاند تا مشخص شود که آیا میتوان خلاقیت را آموزش داد و اگر میتوان، چگونه؟ و نتیجه بیشترشان این بوده است که خلاقیت را میتوان هم آموزش و هم پرورش داد. نتایج تحقیقات نشان داد که مربیان باید برای پرورش خلاقیت به دانشآموزان امکان تفکر دهند و تا حد امکان آنان را از انجام فعالیتهای قالبی و از پیش تعیین شده بر حذر دارند. مربیان با محدود نکردن کودکان در محیط آموزشی و فراهم کردن وسایل متنوع برای آنها، میتوانند به طور غیر مستقیم موجب از قوه به فعل در آمدن خلاقیت در کودکان شوند. شاید بتوان گفت قلب عملکرد معلم در رابطه با خلاقیت، شیوههای تدریس مناسب او است. به طور کلی، برای پرورش خلاقیت، لازم است روشهای تدریس اکتشافی و فعال که مبتنی بر فعالیت دانشآموز است، محور تدریس قرار گیرد تا بتوان به یادگیری توأم با خلاقیت دست یافت. به طور کلی معلمان باید فرصتهایی برای حل مسائل ایجاد کنند که نیازمند تفکر خلاق باشد. شیوه حل مسأله در اغلب برنامههای درسی قابل اجرا است؛ یعنی در هر موضوع درسی میتوان مسائل متعددی را طرح کرد و از دانشآموزان خواست آنها را حل کنند. معلم باید در جریان تدریس از دانشآموزان سؤالهایی بپرسد که آنها با تکرار آنچه قبلا یاد گرفته اند، بتوانند به آنها جواب دهند؛ یعنی سؤالهایی که دانشآموزان را به اندیشیدن وامیدارد.معلمان همچنین باید تلاش کنند مطالب آموزشی را با توجه به کاربردشان در مسائل واقعی زندگی آموزش دهند. به طوری که دانش آموز بتواند در موقعیتهای زندگی، از آنچه در کلاس آموخته استفاده کند. همان طور که بیان شد، شیوههای آموزشی و یاددهی، با رشد خلاقیت دانشآموزان ارتباط مستقیم دارند. روشهای تدریس فعال با دادن آزادی عمل به یادگیرنده، به او فرصت میدهد به جستوجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانشآموز، خــود در فـــرایند یـــادگـیری دخیل میشود و انگیزههای درونی و به دنبال آن، امکان بروز خلاقیت در او افزایش مییابد. به نقل از:مجله رشدآموزش ابتدایی، شماره2 |