آسیب شناسی حرکت صنفی:
باسپاس وقدردانی ازهمکارانی که باحضورپررنگشان درتجمع ۱۷اردیبهشت یک باردیگرحماسه آفریدندوپس ازنوشتن مشق سکوت درامتحان عدالت خواهی دربرابرتبعیض درنظامی هماهنگ نمره ی قبولی گرفتند؛اکنون لازم است جهت تسهیل راه پیش روتارسیدن به هدف غایی،با آسیب شناسی این حرکت پس ازچندماه بپردازیم وآسیب هاوآفت های موجودراشناسایی ومرتفع نماییم؛ لذابنده به اجمال مواردی راکه ازمطالعه ی پستهای چندین گروه کشوری به نظرم قابل ذمرهستند،خدمت دوستان ارایه می کنم؛امیدکه بامطالعه ونقدفکورانه ی دوستان به یک جمع بندی مفیدبرسیم تاچراغ راهی باشد برای راه پیش رو:
۱_افق خواسته ها،بین همکاران تاسطح تأمین معیشت نزول یافته واعاده ی کرامت معلمان ازدستورکارخارج شده به طوری که مثلا موضوع یکی از بنرهای تجمع قبلی این جمله بود"غم نان درآوردپدربابا را"که فقط می توانددرخوشبین ترین حالت حس ترحم دیگران رابرانگیزد.
۲_تولیدمحتوادرگروه هابه شدت تنزل یافته به طوری که اکثراعضادرحکم دستگاه فتوکپی عمل می کنند،آن هم بدون توجه به محتواوتاریخ مصرف موضوع وبعضی ازگروه ها هم نحفلی است برای گپ های دوستانه ودرددلها یاچالش برسرموضوعی بسیارپیش پاافتاده.
۳_نوعی شک وتردیدوبی اعتمادی همرا باترس نسبت به سایراعضابوحودآمده کهپویایی گروه هاراکاسته است مه مهمترین عامل آن حضوربعضی اعضای جدید باسمت وسویی غیرازدغدغه های صنفی بین گروه ها وناامن نشان دادن فضااست.
به نقل از گروه تشریک مساعی تلگرام
«به نام خدا»
مطالبات فرهنگیان استان البرز
در اردیبهشت 1394
تهیه و تنظیم: علی حدادیان
دبیر فیزیک ناحیه یک کرج
«به نام خدا»
«تصور نکنند که آموزش و پرورش دستگاهی هزینه بر است و تولید ندارد، بلکه اینجا دستگاهی است که هر چه شما هزینه کنید، به طور مضاعف دستاورد خواهید داشت.»
(مقام معظم رهبری)
اینجانب علی حدادیان فوق لیسانس فیزیک با 29 سال سابقه و تجربۀ تدریس در استان البرز مشغول به خدمت هستم. به حرمت تقدس کلاس درس همواره با وضو سر کلاس حاضر می شوم و تا به حال دانش آموز خودم را به طور خصوصی درس نداده ام.
نخست سخنی دارم با معلم خودم جناب آقای دکتر فانی که به بنده درس اخلاق و ریاضی آموختند. یادم نمی رود در سال 63 و 64 که استاد فانی به ما ریاضی آموزش می داد می فرمود : « باید دو طرف معادلات ریاضی توازن داشته باشد. » ولی وقتی وارد آموزش و پرورش شدیم نامعادله ریاضی را دیدیم. یادم هست ایشان در درس هندسه فرمودند : « سه ضلع یک مثلث متساوی الاضلاع برابرند. » ولی ما نابرابری دیدیم. فرمودند : « نیمساز در بعضی مثلث ها عمود منصف هم است. » ولی ما انصاف ندیدیم. فرمودند : « در دایره فاصلۀ تمام نقاطِ محیط تا مرکز یکسان است. » ولی ما معلمان فاصلۀ خود را تا مرکز بسیار زیاد دیدیم. بطوری که بنده در سی سال خدمتم فقط و فقط وعده شنیدم. با تمامی دشواری های معلمی ساختیم و هیچ زمانی شارژ روحی نشنیدم. بلکه هر روز نسبت به قبل افسرده تر و نسبت به برنامه های آموزش و پرورش کم علاقه تر شدیم. با این حال ماندگاریمان را مدیون لطف خداوند و ایمان به آیندۀ روشن سرزمینمان می دانیم. بنده ناراحتم که به معلم خودم (آقای فانی) در دفتر مدرسه گفته می شود که ایشان کوتاهی کرده است.
امیدوارم مطالبات واقعی و منطقی که از طرف همکاران معلم به سمع شما رسانده می شود مورد توجه جدی قرار گیرد. ما این انقلاب را به راحتی به دست نیاورده ایم که به سادگی از دست بدهیم. این انقلاب وارث خون شهدای گرانقدر است که نام آن ها در تمام کوچه و خیابان های این مرز و بوم تشعشع می کند.
جناب دکتر فانی، معلم عزیزم، همیشه از شما تصویر خوبی در ذهن معلمان کردستان و شاید معلمان ایران در دهه شصت وجود دارد. در آن سال ها، استعدادهای درخشان با تدبیر شما در استان شناخته شدند. نفرات ممتاز کنکور در کردستان بی رقیب بودند. از شما و مدیریت تان به نیکی یاد می شد. سالهای بعد که ارزشیابی و امتحان بی ارزش شد و نمرات بی پایه و اساس در کارنامه دانش آموزان مملکت سرازیر شد کمبود شما احساس می شد. گذشت و گذشت تا به دوران کنونی رسید و دکتر روحانی وزارت مهم و با ارزش آموزش و پرورش را به شما محول کردند. کاش در اوج با آن پیشینه عالی از آموزش و پرورش خداحافظی می کردید. کاش وزارت را قبول نمی کردید چون بنده تحمل حرف های منطقی همکاران را که در دفتر مدرسه به شما نسبت می دهند و همه شما را مقصر می دانند، ندارم. کاش شما که روزی با ما بودید، بر ما نمی شدید. کاش برای همکارانتان تلاش می کردید در حد وزیر بهداشت. کاش با یک اقدام جسورانه خاطرات شیرین دهه شصت را برای ما تداعی می کردید. آقای رئیس جمهور به اعتبار پیشینۀ خوب جنابعالی وزارتخانۀ مهم آموزش و پرورش را به شما سپردند تا امید را به معلمان ایران برگردانید. ولی این چنین نشد.
هنوز هم بنده به خودم اجازه نمی دهم لب به بدگویی شما باز کنم ولی به عنوان نماینده معلمان استان البرز، توصیه می کنم شما در اتاق وزارت نیم ساعت وقت بگذارید و سری به قسمت فیش حقوقی همکاران در پروتال وزارت بزنید. به صورت اتفاقی فیش چند نفر از همکاران را مشاهده بفرمایید. اگر زحمتتان نشد قسمت کسورات را هم نیم نگاهی بیندازید و فکر کنید وزیر نیستید. ببینید معلمان با 900 هزار تومان دریافتی که شاید قسمت اعظمش را هم بابت اقساط ( اجاره خانه و غیره ) هزینه می کنند چگونه روزگار می گذرانند.
اگر شما به مسئله افزایش جمعیت ایران اعتقاد دارید مطمئن باشید که باعث اصلی تک فرزندی فرهنگیان شما هستید.
باعث دو شغله بودن فرهنگیان شما هستید.
در آمار طلاق فرهنگیان سهیم هستید.
در امراض و مشکلات روحی معلمان سهم دارید.
در قطع صله رحم همکاران گناهکارید.
مخصوصاً در افسردگی خانواده های فرهنگی سهیم هستید.
در کم سوادی عده ای از فرهنگیان و به روز نبودنشان نقش دارید.
البته آقای دکتر فانی وزیر محترم آموزش و پرورش، می دانیم که این بدبختی ها فقط به وزارت شما و دوران شما و دوران تدبیر و امید بستگی ندارد ولی انتظار این است چون حضرتعالی از بدنه آموزش و پرورش هستید، می توانید کاری انجام دهید که در تاریخ برای همیشه به جای فانی، همواره باقی باشید و بدرخشید و دوباره به دوران اوج خود بازگردید.
به نقل از فرهنگیان 59 تلگرام
پیشنهاد همکار برای برنامه آینده
همکاران ارجمند، سلام.
روز هجدهم اردیبهشت به منظور بهره بردن از خرد جمعی درپیشبرد فعالیت های صنفی معلمان در چند گروه فعال فضای مجازی ازهمکاران درخواست نمودم راهکاری عملی و موثر برای فعالیت آینده معلمان و تشکل های صنفی پیشنهاددهند. محصول این فرآیند در قالب پیشنهادهای زیربه عنوان برآیند هم اندیشی با همکاران، جهت تحلیل و بررسی تقدیم می شود. انتظار می رود همکاران با مداقه درتمام جوانب هر پیشنهاد و با پرهیز از هر گرایش سیاسی، دیدگاه خود را ارائه نمایند :
انسان های بزرگ
انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند
انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند
انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند!!!
انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند
انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند
انسانهای کوچک : بی دردند!!!
انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند
انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند
انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند!!!
انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند
انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند
انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند!!!
انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند
انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارند
انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند!!!
انسانهای بزرگ : به دنبال خلق مسئله هستند
انسانهای متوسط : به دنبال حل مسئله هستند
انسانهای کوچک : مسئله ندارند!!
/////تقدیم به تمام انسانهای بزرگ////
ازگروه فرهنگیان خدابنده در تلگرام
پاداشت باز نشستگی
یک هفته پیش منزل یکی از بستگان برای احوال پرسی رفته بودم مثل خودم اولمهر ۹۳ از شرکت نفت بازنشسته شده بود گفتم چقدر پاداشت شد فرمودند ۲۷۵ میلیون جای خودمو روی مبل محکم کردم و مواظب بودم رنگم تغییر نکنه و لرزش توی صدام ایجاد نشه که ضایع بشم جلو خانمم و خانواده ی ایشان جابجا شدم آب دهانم را قورت دادم برای سوال بعدی که فکرنکنن هنگ کرده ام گفتم چقدرشو گرفتی فرمود ۵۰ درصدش رو همون ماه اول گفتم بقیه شو چرا ندادن فرمود چون خونه سازمانی دستمه به محض تخلیه به حسابم واریز میشه گفتم یعنی اگر خونه را همون ماه اول تحویل میدادی همه ی پاداشتو میدادن فرمود آره!
به ظرفهای لبریز از پسته و فندق و مغز بادام و گردو و بسته های شیک انواع شکلات نگاه کردم و به خودم گفتم حواست باشه طوری ازشون بردار که خیال نکنن معلم ندید بدیده خودتو سیر نشون بده!
به خدای محمد قسم به اندازه ی دانه ی خردلی نسبت به حقوقش و پاداشش و وضع خونه و زندگی اش و خورد و خوراکش نه حسادت کردم و نه غصه خوردم بلکه از این کباب شدم که مگه منو او زیر سقف یه آسمون و تحت مدیریت یک دولت واحد و از یک بودجه نیستیم پس من چگونه این تفاوت و تبعیض روانی کننده رابرای خودم و خانواده ام توجیه کنم؟
چرا او پاداشش را و اضافه کارش را و مزایای آنچنایی اش را و رفاهیات متنوعش را بی دردسر و آروم میگیرد بدون اینکه وزیرش و مدیرکلش مصاحبه کنند و همایش بگذارند ولی من و خانواده ی من باید هر شب پای جعبه ی جادوئی صدا و سیمای « میلی» نشسته باشیم و مکرر اخبار مطالبات نداشته ی من تیتر همه ی شبکه های خبری در طول شبانه روز باشد؟
چقدر بچه های من خودشان را با اینگونه بستگان که تعداشان کم نیست مقایسه کنند و به حرمت پدر معلمشان افسوس هایشان را که در چشمانشان می بینم از من قایم کنند؟
جوابگوی اینهمه حقوق ضایع شده ی آشکار کیست؟
چرا کسی از اینهمه ظلم و تبعیض و بی عدالتی عریان نمی ترسد؟
« افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون؟»
خدایا تو دانا و تواناترین شاهدها هستی پس گواه باش که من گفتم تا در روز قیامت بر من نهیب نزنی که چرا فریاد نزدی و مطالبه ی حقت را نکردی یا ارحم الرحمین!
« بازنشسته ی فرهنگی»
یه نقل از گروه یار دبستانی تلگرام
چهار ماه اعتراض
مهدی بهلولی،روزنامه شهروند،ص آخر،21 اردیبهشت 94
این بار،یعنی هفدهم اردیبهشت،برخی از بزرگان هم آمده بودند. آمده بودند رو به روی مجلس،خانه ی مردم،در میان 3- 4 هزار آموزگار معترض عدالت خواه. از آن میان پیری پرآوازه بود که زیر آفتاب تند و تیز نشسته بود. آمده بود میان آموزگاران معترض؛آمده بود میان جنبش مدنی،خشونت پرهیز و عدالت خواهانه ی آنان. چندان حرفی نزد،اصلا برای حرف زدن نیامده بود. چندان هم نباید حرفی می زدیم. قرار گذاشته بودیم کسی حرفی نمی زند و گردهمایی مان،خاموش است. تنها آمده بود که بگوید تنها نیستید و "من" هم در کنار شما هستم،همین. اما نمی دانم چرا به نزد من،این "من" یک تن نبود و او را یک جمع می دیدم. گویی با خودش همه ی عدالت خواهان و آزادی خواهان تاریخ معاصر ایران را هم آورده بود. نمی دانم چرا فکر می کردم تنها نیامده و بی گمان با مصدق آمده است و هی چشم چشم می کردم تا مصدق را هم ببینم و هی در میان جمع،نام برخی از بزرگان و خوش نامان تاریخ ایران از ذهنم می گذشت و نگاه می کردم تا آنان را هم ببینم. شاید دلیلش این بود که چند روز پیش،در 12 اردیبهشت،به همراه شماری از دوستان- پنجاه شصت تنی بودیم البته- رفته بودیم ابن بابویه،بر مزار ابوالحسن خانعلی،شهدای سی تیر،تختی،و غلامحسین صدیقی- و کاش دهخدا و خیلی دیگر را هم می رفتیم؛ اما نرفتیم،یعنی نشد.
البته به میان ما،بزرگان دیگری هم آمدند. در ذهنم به دنبال وجه اشتراک آمدگان می گشتم. گفتم باید چیزی باشد پیرامون کتاب "گفتمان و حقیقت،تبار شناسی حقیقت گویی و آزادی بیان در تمدن غرب" نوشته ی میشل فوکو . کتاب،تاریخ فاش گویی در برابر قدرت است و مجموعه ای از سخنرانی های فوکو. علی فردوسی هم بسیار زیبا و دلنشین،آن را به فارسی برگردانده است. فردوسی البته در درآمدش سخنانی از عین القضات آورده : "اگر گویم نشاید. و اگر خاموش گردم هم نشاید. و اگر این واگویم نشاید. و اگر وانگویم هم نشاید. و اگر خاموش شوم هم نشاید." خب،ما آموزگاران و کارگران و پرستاران هم که گردهمایی برگزار می کنیم داریم فاش از بی عدالتی سخن می گوییم. وجه اشتراکی از همگی ما،شاید همین باشد.
باری،چهار ماه اعتراض،بی فایده نبود. این که چیزی به حقوق مان افزوده شده باشد،دست کم تاکنون که نشده اما بی گمان به اعتبارمان افزوده شده. از روزهای پایانی دی ماه گذشته تاکنون،چندین بار گردهمایی های سراسری و پراکنده داشته ایم اما خوشبختانه با کمترین تنش همراه بوده. فرهنگیان،دلیری،همبستگی و فرهیختگی شان را نشان دادند و دولت یازدهم هم "تدبیر" و هوشمندی و شکیبایی اش را. شعارها البته تنها گرد تبعیض و حقوق و دستمزد پایین آموزگاران برنمی گردد. به خصوصی سازی آموزش،شرکتی کردن آموزش،و کالایی سازی آموزش هم اشاره می شود. و از این که 65 درصد مدرسه های کشور یا ناایمن اند و باید نوسازی شوند و یا از ایمنی کامل برخوردار نیستند و باید مقاوم سازی شوند. و این که چرا برای جلوگیری از رخ دادن آتش سوزی های دردآور و جانگداز سفیلان و شین آباد کاری نمی شود؟ مگر خود فرادستان نمی گویند برای ایمن سازی سیستم گرمایشی مدرسه های کشور،سیصد تا پانصد میلیارد تومان نیاز است،آیا برای کشور ثروتمند ایران،به راستی این پول زیادی است؟ چگونه است که بابک زنجانی،آن هم بدون وثیقه درست و حسابی و تنها با چک شخصی خود،می تواند برود از بانک سرمایه،که بانک آموزش و پرورش است سیصد میلیارد تومان وام بگیرد و پس ندهد،اما خود آموزش و پرورش نمی تواند همین پول را خرج استاندارد کردن سیستم گرمایشی مدرسه ها کند تا از این به بعد،دیگر کلاس درسی آتش نگیرد،دست و وصورت دانش آموزی نسوزد و جان دانش آموزی از دست نرود؟
http://shahrvand-newspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=235&pageno=20
حضور زنان در عرصی صنفی
حضور زنان فرهنگی درعرصه ی فعالیتهای صنفی ،سیاسی ومدنی ،حکایت از بلوغ فکری وگذار جامعه ی ایران دارد،به نظر می رسد که "اسطوره ی زن"شکسته شده است ،چیزی که ازبابت آن باید برخود بالید.درحرکات اخیر عدالت خواهی فرهنگیان ایران ،زنان نشان دادند که هرگز مقابل تبعیض سکوت نمی کنند وپابه پای مردان فعالیت می کنند وایستا ده اندوهمواره حضور فعال دارند .زنانی که از اقصی نقاط ایران ،متفاوت اما متحد ،گرد آمده اند وتوفیق یافته اند تا به طور گروهی ،برای نیل به اهدافی مشترک ،فعالیت کنند ،زنانی بی نام ونشان ومعمولی اما درعین حال خارق العاده ....راضیه سرشتی ٩٤/٢/٢٠
به نقل از گروه صدای معلم 49 در تلگرام
سرود صنفی
سلام همکاران:"سرود صنفی" پیشنهاد:
در برخی اتحادیه های کشور ها سرود
خاص خود را دارتد . نشان تبلور اهداف
آنها دارد. و در اعتراضات آن سرود
را می خوانند . به شرکت کننده گان
انژری مثبت می دهد. در ایران دانشجویان
یار دبستانی را می خوانند. کارگران هم
سروده ای دارند. از همکا ان هنرمند یا
بستگان آنها هنرمند هستند . در این زمینه
مطالعه و تحقیق کنند. یادم هست .بنده
و رسول بداغی به چند مرکز موسیقی
در میدان انقلاب رفتیم . در خواست این سرود صنفی را کردیم . متاسفانه .مبلغ
سنگین می خواستند در توانایی ما نبود.
به همکار صنفی هنرمند قاسم زاده از انزلی که هم آواز می خوانند و هم
تار می زنند و چند ین کنسرت اجرا کرده اند.این پیشنهاد دادم . قرار است ایشان هم پیگیری کنند . ولی کافی نیست. این سرود نیاز به زمان و تحقیق دارد .تا بتوان
سروده ای مطابق اهداف صنفی
معلمان باشد. فکر کنم این سرود
حماسی،احتماعی،تهیج کننده باشدبهتر است.پس تهیه چند بار آزمایشی
اجرا گردد. پس از نظر سنجی
وتایید همکاران و تشکل ها اجرا
گردد.
محمد خاکساری : tel: 09121090293
ایمیل کانون همدان
kanoonmoalemanhamedan@gmail.com
وبلاگ کانون معلمان همدان
http://kanoonhamedan.mihanblog.com
ایمیل خاکساری
Khaksari902@gmail.com
تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
tts902.blogsky.com
عدالت خواهی صنفی
ابراهیم سوری،روزنامه جهان صنعت،ص یکم،19 اردیبهشت 94
جامعه فرهنگیان بیش از هر زمان دیگری خواستار احقاق حقوق خود است و در چند ماه گذشته به روش های گوناگونی دست به اعتراض به وضع بد معیتشتی خود زده است. در این بین برخی عوامل، خواسته یا ناخواسته،می توانند جریان را در مسیرهایی منحرف کنند که بعدها امکان سوءاستفاده را افزایش دهد. بدون شک اعتراضات فرهنگیان حرکتی از سر عدالت خواهی است اما نباید اجازه داد با سهل انگاری دچار تحریف شده و در نهایت منحل شود . همچنین باید با بصیرت کافی روشهای کارآمد برای رسیدن به اهداف را شناخت.یکی از بحثهای مهمی که بر سر آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و لازم است واکاوی شود، سیاسی شدن جریان است . باید ابعاد مختلف قضیه به تفکیک بررسی شود. و حرکتهای اخیر نباید قربانی موج سواری عده ای سیاستمدار به بهانه حمایت از جریان شود. از طرفی باید نوع تعامل با وزنه های سیاسی مشخص گردد و در صورت لزوم ارتباط موثر بوجود آید .
در نوشتار پیش رو به این قضیه پرداخته و در نهایت امید آن دارم، بدنه فرهنگیان با تمام اجزای خرد و کلان ، موضع صحیحی را اتخاذ کنند.
ابتدا نیک است به تعدادی از عواقب سوء جناحگیری سیاسی اشاره شود. بطور خلاصه می توان گفت اهم عواقب احتمالی ورود به عرصه سیاست موارد زیر می باشد :
۱) سوء استفاده سیاستمداران از حرکتهای اعتراضی؛
۲) در اولویت قرار گرفتن مسائل سیاسی بجای مسائل صنفی و حقوقی؛
۳) بدبین شدن فرهنگیان نسبت به حرکت؛
۴) امکان ممانعت حاکمیت از فعالیت صنفی به دلیل اتخاذ سیاستهای ضد حکومتی؛
۵) عدم حمایت مردم، احزاب و جناحهای سیاسی دیگری که در موضع مخالف هستند؛
و موارد دیگر ...
باید مابین جناحگیری سیاسی و استمداد از حمایت مجلس تفاوت قایل شد.می توان به دور از حواشی و تصمیمات سیاسی مجلس یا دولت که ارتباطی با امور حقوقی و صنفی معلمان ندارند، با مجلس ارتباط برقرار کرد و جهت پیگیری مطالبات خود میتوان از قدرت مجلس نیز استفاده کرد. در این بازی قدرت باید توجه داشت برای به حداکثر رساندن این حمایت بهتر است تابع قاعده برد - برد بود.این بدان معنی است که برای رسیدن به اهداف خود منافع نمایندگان را نیز در نظر داشته باشیم.و این را از نظر دور نداریم که هرچند حمایت نمایندگان از قشر فرهنگیان انجام وظیفه است اما تاکید صرف بر این دیدگاه ایده آل گرایانه بخصوص در برهه فعلی باعث عدم همکاری نمایندگان خواهد شد.چرا که این موارد مربوط به وجدان کاری بوده و در هیچ محکمه ای عینی قابل طرح نبوده و در این آشفته بازار خریداری ندارند.اوضاع موجود نه بر اساس عدالت محوری، که بر اساس منفعت محوری بوده و اغلب افراد حقیقی در جایگاه حقوقی خود مسیری را انتخاب می کنند که بیشترین منفعت را برای آنان به دنبال داشته باشد.
بر این اساس ارائه پیشنهادی که منافع دو طرف را برآورد کارساز بوده و ضمانت اجرایی خواهد داشت.هرچند به لحاظ اخلاقی برتری با ماست که به دنبال احقاق حقوق تضییع شده خود هستیم و نه مفعتی که از سر زیاده خواهی باشد.
برای ادامه بحث دو سوال اساسی زیر را مطرح میکنیم :
۱) آیا لزومی به ارتباط با مجلس وجود دارد؟ البته اگر "مزیت" را به "لزوم" ترجیح دهیم و سوال را به این صورت مطرح کنیم که "آیا ارتباط با مجلس مفید است؟" بهتر میتوان در پی پاسخ برآمد.
۲) آیا ایجاد ارتباط با مجلس کاری سیاسی به معنای عام بوده و عواقبی که در بالا به آنها اشاره شد در پی دارد؟
اولی را تایید و دومی را رد میکنیم.
مجلس نمایندگان که یک نهاد مهم در تصمیم گیریهای کلان کشوری و کانال اصلی ارتباط ملت با حاکمیت است.هم می تواند طرحهایی را ارائه کند و هم به دولت فشار بیاورد که لوایح مفیدی تصویب کند.بر این مبنا جامعه فرهنگیان بعنوان بخشی از بدنه ملت حق دارد برای پیگیری مطالبات خود در کنار سایر فعالیتها، از این کانال ارتباطی هم استفاده کند.
مجلس قدرت قانونی برای ایجاد تغییرات مثبت را دارا بوده و می تواند اهرم فشاری در دست فرهنگیان باشد.می تواند بلندگوی فرهنگیان در میان ملت و اهرم فشاری بر حاکمیت باشد.بنابراین اولین و مهمترین کارکرد مجلس در جهت منافع فرهنگیان مشخص شد.
کارکرد دیگر مجلس ، انتخاب فردی کارآمد برای تصدی پست وزارت آموزش و پرورش می باشد.بر کسی پوشیده نیست که دکتر نجفی که به اجماع فرهنگیان گزینه ای مناسب بود که از طرف نمایندگان مجلس بنا به دلایلی واهی تایید نشد.
افزایش سهم بودجه آموزش و پرورش که هم به قدرت چانه زنی وزیر و هم به پیگیری و درخواست نمایندگان بستگی دارد از دیگر کارکردهای مجلس است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم(با انتخاب وزیر کارآمد) قابل اجراست.
خواسته معلمان از زبان معلم
خواستههای معلمان از زبان معلمان شهرستانها
زمانی که معلمان راضی به مدرسه نمیروند و دانشآموزان پرخاش میکنند
کلاف سردرگمی که امید است با سخنان حسن روحانی باز شود
گزارش ازآساره کیانی،روزنامه همدلی،17 اردیبهشت 94
زمانی که از خواستههای فرهنگیان و به معنای واضح کلمه، معلمان، خواستهها و مطالبات آنها صحبت به میان میآید تمرکز روی این بدنه آموزش و پرورش در شهر تهران است. گفت و گوها و صحبتها هم بیشتر با فعالان و کارشناسان این حوزه در تهران صورت میگیرد. شهرستانها و مسائل و مشکلات مربوط به حرفه کاری آنها – حداقل در حوزه رسانهای- اگر نگوییم بسیار اندک اما کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند؛ نگاهی کوتاه به آنچه در حوزه معلمان در شهرستانها به وقوع پیوسته به راحتی نشان میدهد که آسیبهای حوزه آموزش از حوزه آسیبهای روحی و روانی – چه برای معلمان و چه برای دانشآموزان- پا را فراتر نهادهاند وحالا این جسم و جان افراداست که در معرض آسیبهایی جدی قرار گرفته؛ مرگ معلم بروجردی در ابتدای آذر ماه سال گذشته که توسط یکی از دانشآموزانش با ضربات چاقو کشته شد یکی از این موارد است.
معلمانی که نمیتوانند مایحتاج زندگیشان را تامین کنند ممکن است به راحتی عصبانی شوند
بررسی علل اتفاقات ناگواری که تهدیدکننده روح و جسم نظام آموزش و پرورش است به ریشهیابی و مداقه کارشناسانه با صرف وقت و هزینه کافی دراین امور نیازمند است؛ گفت و گو با معلمان تاییدکننده این مطلب است که رسیدگی به خواستهها و مطالبات معلمان و تامین هزینهها و مایحتاج زندگی آنها باید در حدی باشد که آنها برای تامین هزینههای خود مجبور به انتخاب شغل دوم یا سوم نباشند؛ جدا شدن معلمان از شغل اصلیشان و با فراغت در این حوزه فعالیت کردن میتواند مشکلات عدیده روحی را برای آنها به ارمغان بیاورد؛ معلمی که هزینه تامین معاش خود را ندارد با نگرانیهای بسیاری در کلاس درس حاضر میشود بنابراین سوای پایین آمدن کیفیت کاریاش ممکن است در مقابل برخی رفتارها نتواند جلوی عصبانیت های خود را هم بگیرد.
کلاسهای درس با تعداد دانشآموزان بالاتر از حد طبیعی میتواند منجر به بروز رفتارهای ناهنجار از سوی دانشآموزان شود
اما گاه رفتارهای دانشآموزان هم ممکن است تا حدی آزاردهند باشد که برخورد معلم را هم در پی داشته باشد؛ کلاسهای شلوغ؛ خارج از ظرفیت نرمال آن، محتوای کتابهای آموزشی، عدم تلاش برای مشاوره به دانشآموزان و کمک به رشد فرهنگی آنها همه میتوانند عواملی باشند که فعالان حوزه آموزش در بیان علت پرخاشگری و بروز برخی رفتارهای ناشایست از جانب برخی دانشآموزان دلیل میآورند.
مدارس با کیفیت کماند و والدینی که نمیتوانند پول پرداخت کنند، زیاد
البته نمیتوان از این نکته هم به راحتی گذر کرد که سطح آموزشی و کیفیت مدارسی که برای حضور دانشآموزان پول دریافت میکنند با سطح مدارس دولتی متفاوت است. در کنار معدود بودن مدارس پولی تعداد دانشآموزانی که والدین آنها قادر به ژرداخت پول برای ثبت نام فرزندان خود در مدارس غیردولتی نیستند، بسیار زیاد است؛ این امر باعث تمرکز یکسری ازدانشآموزان با شرایط خاص در اماکن خاص میشود و شاید بتوان بروز برخی رفتارهای ناهنجار از سوی دانشآموزان را هم با آن بیارتباط نداست.
معلم لاهیجانی: صحبتهای وزیر برای ما معلمان کُشنده بود
سهراب امینی معلم دوره متوسطه در شهرستان لاهیجان است. او حدود 20 سال سابقه تدریس دارد. امینی به همدلی میگوید بررسی خواستهها و نیازهای معلمان در سراسر کشور یکسان است و به شهر یا استان خاصی ارتباط ندارد.
اما او صحبتهای وزیرآموزش و پرورش را کشنده میداند زمانی که بارها به بیان مطالبات معلمان میپردازد و علیرغم وعده و دعیدهای مختلف کار خاصی در حوزه معلمان انجام نمیدهد و به طور کلی معلمان را راضی به مدرسه نمیفرستد.
این معلم لاهیجانی میگوید از خرداد سال گذشته هنوز برای برگههایی که تصحیح کرده هیچ پولی دریافت نکرده است. معلوم نیست این پولها کجا میروند! او میگوید شاید این پولها از بالا واریز میشوند اما در میانه راه بلوکه میشوند!
اما در مورد کیفیت آموزشی مدارس شهرستان لاهیجان، امینی میگوید در لاهیجان چند مدرسه خوب به لحاظ کیفیت آموزشی هستند که با دریافت پول سعی در رشد آموزشی دانشآموزان دارند اما مدارس دولتی مثل مدارس سایر نقاط کشور از مشکلات خاص خود مبرا نیستند.
معلم بروجردی: زنان معلم برای بیان خواستههای خود ناچارند به شکستن یک تابو
دنیای مجازی برای معلمان
دنیای مجازی,, ایجاد شده را پاس داریم،تا خود را درگیر نا امیدیها وچالش هایی که خود نیز درانیم گرفتار نکنیم چون راه ارامش وسعادت دراین است که خوب ومثبت ببینیم تا اگر خوبیها به ما رو کردن برایمان نا اشنا نباشد ودید اصلاحگرایانه این را ایجاب میکند که حتی کور سوهای امید وروشنی را در ذهن خود تقویت وتربیت کنیم وایه های یاس ونا امیدی را که مخل روشن بینی ورستگاریست از خود دور کنیم،به ارامش وصلاح نمیرسیم مگر اینکه به دیروز به عنوان تجربه ونه سوختن،وبه امروز برای استفاده نه سواستفاده،وبه فردا امیدبستن را در خود تقویت نماییم،ولی اغلب با دید مایوسانه به دیروز حسرت میخوریم،وامروز را اتلاف واز فردا ترس وحشت داریم واین در حالیست که افریدگار جهان گذشته راعفو امروز را مدد،وفردا را کفایت میکند . پس زیاد خود را درگیر موضوعاتی که هیچ تاثیری در امروز وفردای خودمان ندارد نکنیم وهمیشه در طول تاریخ اظهار فضل دیگران را کردن حتی پدر ادم هم باشد دردی را دوا نمیکند اصل انست که ما کی هستیم ودرکجاییم وبه کجا میرویم را درست سرلوحه تلاش وکار خود قرار دهیم وعاجزانه از دوستان ارزنده میخواهم, حرمت و احترام به همدیگر هیچگاه فراموش نشود سپاس
به نقل از گروه دهم اسفند تلگرام
تحلیل معلم جنوبی شرایط کنونی معلمان
تحلیل یک معلم جنوب از تحولات اخیر جامعه فرهنگی ایران ،نگاهی پراگماتیک
آیا این حرکت راه تعییر را باز خواهد کرد?
افراد واشخاص زیادی در طول تاریخ بشریت محرک وموجب تغییرات وتحولات اجتماعی بوده اند.با بر رسی سیر تکاملی این حرکت ها وپی بردن به ماهیت شخصی افراد هدایت کننده این جنبش ها ،به یک نکته قبل توجه پی می بریم،که این افراد پیشرو دو ویژگی بارز و برجسته ایی که ذاتی هر انسان شرافتمند و اخلاق مدار می باشد،بر خوردار بوده اند.یکی از این ویژگی ها داشتن هدف ودومین ویژگی که بود ویا نبود اولی را تضمین می کند،ثبات قدم وایمان راسخ این افراد به مسبری که انتخاب کرده اند، می باشد.
جامعه فرهنگی ایران طی دهه های اخیر تلاش ها وگام هایی برای اصلاح امور خویش وجامعه برداشت ولی شوربختانه به علت ناهمگنی در سطح آگاهی افراد این طبقه ،نبود وسیله و تکنولوژی امروزی وبسته نگه داشتن فضای سیاسی به قهقرا وبن بست کشانده شد طوریکه این وزارتخانه را به یک وزارتخانه از هم گسیخته و فروپاشیده تبدیل کرد.اما امروز به نظر می آید که با ورود تکنولوژی جدید،تمام فرهنگیان سعی به ارتقا و همگن سازی اطلاعات همدبگر دارند واین همگن سازی باعث ورود افراد بیشتری به این معرکه و کارزار حق طلبی شده است.
اما در این بین افرادی بصورت آگا هانه یا نااگاهانه بر طبل یاس و ناامیدی می کوبند و هنوز باور ندارند که تمام تحولات اجتماعی را در طول تاریخ یک در صد افراد فعال جامعه کلید زده ، وبقیه و بقیه وقتی به جدی بودن حرکت پی برده اند ،به إن ملحق شده وبه فعالیت پرداخته اند.
ثبات قدم ویک دندگی یک در صد جامعه فرهنگیان است که سیستم را به عقب می راند وبا اولین عقب نشینی،مجبور است به بقیه خواسته ها تن دهد.بنا بر این، جامعه فرهنگیان ایران باید با پختگی وبالندگی تمام قدم بردارد و بدون متهم کردن دیگران به سستی ورخوت وصفات ناشایست دیگر،آنها را در مرحله ای وارد گود حق طلبی و عدالت خواهی نماید ویاس وناامیدی را از دل آنها بزداید.به این افراد باید حق داد که با وجود این همه ترس،جهل وفقر مادی ومعنوی در جامعه،شاید این حرکت را زیاد جدی تلقی نکنند و امیدی به آن نداشته باشند.ماییم که باید در صحنه بمانیم تا فرهنگی شاغل ،باز نشسته،جانباز،شیمیایی،خانواده معظم شهدا و غیره
ما را لایق حمایت بدانند و به پاکی وشجاعت ما ایمان پیدا کنند ودر صف ما حاضر شوند.
در شهر خود،طی چند ماه گذشته،بدون وابستگی به هیچ خط و باند سیاسی وبا وجود عده کم وبدون کمک مالی از جانب هیچ کسی ،چنان پایداری و ثبات قدمی از خود نشان دادیم که جانباز شیمیایی فرهنگی(عکس بالا),خانواده معظم شهدا و اسرا در کنار خود آوردیم.این بزرکترین افتخار برای هر انسانی است که بتواند وجدان پاک چنین افرادی را بیدار کند و آنان را به فغان وفریاد حق طلبی وضد تبعیض وا دارد.
هنوز راه طولانی در پیش است تا اهداف فرهنگیان ایران تحقق یابد زود قضاوت نکنید وبازی را باخته تلقی ننمایید،که تنها چیزی که شما را به هدف نزدیک می سازد ،ثبات قدم و پایداری است.
مگر در جنگ تحمیلی همه به جبهه رفتند و از خاک وطن دفاع کردند.یک در صد جامعه ایران از همه چیز گذشتند و وطن را از حجوم دشمن مصون نگاه داشتند.و در این حرکت حق طلبانه ضد تبعیض فرهنگیان ،چنانچت یک در صدی ها حاضر به از خود گذشتگی نباشند،تغییر چندانی در بهبود وضعیت معیشتی فرهنگیان و نظام فرو پاشیده آموزش و پرورش بوجود نخواهد آمد.بنا بر این، انسان های بزرگ همیشه برای دیگران از خود می گذرند تا نام نیکی در تاریخ بشری از خود به جا گذارند واز در پر افتخار تاریخ بیرون آیند.
در پایان سپاسگزاریم از همه فرهنگیانی که شرف انسانی خویش را با هیچ چیز دیگر مبادله نکرده،نمی کنند ونخواهند کرد.ما پیروزیم چون حق با ماست.✌✌✌
1394/2/18
معلمی از جنوب
به نقل از گروه 10 اسفند در تلگرام
نامه معلم فسایی به مسئولان
:دیروزیکی از همکاران فسایی در جلسه مطالبی را تهیه و بیان کردند که چون با دلی پاک و صادقانه بیان میکرد در آخر اشک خود و بعضی از دوستان را در آورد
خواندن آن خالی از لطف نیست
سومین تجمع سراسری معلمان در سکوت برگزار شد/ گزارش تصویری
خبرگزاری ایلنا :
هزاران معلم در شهرهای مختلف ایران صبح امروز (پنج شنبه ۱۷ اردیبهشت) در اعتراض به آنچه دستمزدهای ناعادلانه میخوانند، تجمع سکوت برگزار کردند.
بر اساس گزارشهایی که تا این لحظه در اختیار خبرنگار ایلنا قرار گرفته است معلمان ناراضی امروز در شهرهای سنندج، همدان، بندر عباس، ایلام، زنجان، کرمانشاه، بروجرد، سبزوار، دامغان، تبریز، تهران، شیراز، اصفهان، قزوین، رشت، اراک، شهرکرد، اردبیل، بندرعباس، زاهدان، بروجرد، بوشهر، دهدشت و کوهدشت تجمع کردهاند.
تجمع سکوت معلمان در بیشتر شهرها مقابل ادارات آموزش و پرورش برگزار میشود اما معلمان ناراضی در استانهای تهران و البرز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردهاند. شمار حاضرین در تجمع مقابل مجلس به ۳ هزار نفر میرسد. خبرنگار ایلنا حضور ماموران نیروی انتظامی در این تجمع را پر شمار گزارش کرده است.
از سویی خبر میرسد روز گذشته، یک نهاد نظارتی شماری از فعالان صنفی معلمان را احضار کرده است و تنها به این شرط به آنها اجازه داده شب به خانه بروند که تعهد دهند در تجمع سراسری امروز شرکت نمیکنند.
این در حالی است که رئیس جمهور سه روز پیش در تاریخ ۱۴ اردیبهشت در آیین بزرگداشت مقام معلم گفته بود: «معلمان ممکن است مشکلات معیشتی داشته باشند و تلاش دولت به عنوان شاگردان آنان این است که در حد توان کمک کند، البته ما حق اعتراض را برای تمام اقشار و اصناف محفوظ دانسته و به رسمیت میشناسیم. من نسبت به معلمین نیز حق اعتراض را به رسمیت میشناسم، ما مشکلات آنان را میدانیم و البته آنان نیز مشکلات ما را میدانند.»
در بیشتر پلاکاردهایی که معلمان در تجمعات امروز حمل میکنند، مطالباتی نظیر بهبود وضعیت معیشتی، آزادی معلمان زندانی و استعفای وزیر آموزش و پرورش دیده میشود.
همچنین در پارچه نوشتههایی که معلمان حمل می کنند شعارهایی به چشم می خورد از جمله «خط فقر سه میلیون، حقوق ما یک میلیون»، «فقر را شاید تحمل کنیم، ولی فرق را هرگز»، «آزادی معلمان زندانی، بداقی، باقری و هاشمی»، «آقای وزیر! هشدار»، «وزیر بیلیاقت، استعفا استعفا»، «معلمان باید مدیران مدارس را انتخاب کند»، «معلم فریاد میزند، رسانه سانسور میکند»، «معلمین از فرق مینالند نه از فقر»، «دغدغه معلم معیشت است»، «فریاد سکوت برای رفع تبعیض»، «این تجمع کاملا صنفی و غیر سیاسی است»، «خصوصی سازی مدارس مخالف اصل ۳۰ قانون اساسی است»، «معلم بیدار است از تبعیض بیزار است».
تجمعات امروز، سومین اعتراض سراسری معلمان به شمار میرود که به دعوت کانون صنفی معلمان ایران برگزار میشود. معلمان معترض علاوه بر تجمع سراسری امروز، دو بار دیگر در تاریخهای ۱۰ اسفند سال گذشته و ۲۷ فروردین امسال در بیشتر شهرهای ایران به صورت همزمان تجمع کرده بودند.
http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C-9/275519-%D8%B3%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C
همکاران ! درود بر غیرت و شرفتان .
آفرین بر شما که رستاخیز عدالت خواهی ۱۷ اردیبهشت را خلق نمودید
تا زمان اعلان تجمع بعدی مجموعه اقدامات فوری زیر مطابق برنامه های پیشنهاد شده فرهنگیان سراسر کشور ضروری به نظر می رسد !
۱ - نپذیرفتن مراقبت ، تصحیح اوراق امتحانی ، ناظر امتحانات و .. در امتحانات نهایی خرداد و شهریور .
۲- شروع حرکت های حقوقی از طریق شکایت به دیوان عدالت اداری از هم اکنون و به ویژه در فرصت خرداد ماه .
۳-درج نمرات واقعی مستمر و پایانی خرداد .
درود بر شرف معلمی !
بیانیه شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان -
اردیبهشت 94
حکم. دیوان در مور د تو رم
ﻓﺎﺭﺱ / ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺣﮑﻤﻲ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ
ﻣﮑﻠﻒ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﺎﺑﻪﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻭ ﻧﺮﺥ
ﺣﻘﻮﻕ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ۸۹ -۹۳ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ
ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﻧﻴﺰ
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﮐﻨﺪ.
ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻠﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻭ ﺳﻄﺢ ﺭﻓﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ
ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺑﻪ
ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻭ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ
ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺁﻥ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺮﻳﺪ
ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻴﺎﺑﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎ ﺗﻼﺵ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ
ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﮐﻨﻨﺪ .
ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺎﺳﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ
ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺭﻡ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺳﻨﺠﺶ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﺭﺳﻤﻲ ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ.
ﺩﻭﻟﺖﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ
ﺗﻼﺵ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩﻫﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ
ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﺮ ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻣﺮﺩﻡ
ﺭﺍ ﺧﻨﺜﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺗﺼﻮﻳﺐ ﺷﺪﻩ
ﺍﺳﺖ.
8 ﻣﻬﺮ ﺳﺎﻝ 1386 ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ « ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ
ﮐﺸﻮﺭﻱ » ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ 128 ﻣﺎﺩﻩ ﻭ 106 ﺗﺒﺼﺮﻩ ﺩﺭ
ﺟﻠﺴﻪ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﻻﻳﺤﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ
ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻃﺒﻖ ﺍﺻﻞ
ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺗﺼﻮﻳﺐ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﺲ
ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺎ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻲ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ
ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ، ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ 18/7/1386 ﺑﻪ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﺷﻮﺭﺍﻱ
ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﺥ 25/7/86 ﺟﻬﺖ ﺍﺟﺮﺍ ﻃﻲ
ﻧﺎﻣﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺭﺋﻴﺲ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺑﻼﻍ ﺷﺪ.
ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: « ﺿﺮﺍﻳﺐ ﺣﻘﻮﻕ
ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺩﺭ ﻓﺼﻮﻝ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﻴﮏ ﻫﺮ
ﻓﺼﻞ، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺳﺎﻝ
ﺍﺟﺮﺍ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺭﻳﺎﻝ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ ﺑﻌﺪ
ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ
ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ، ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. »
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﮑﻠﻒ ﺍﺳﺖ ﺣﻘﻮﻕ
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺳﺘﮑﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺭﻡ
ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻧﻴﺰ ﻧﺮﺥ ﺍﻋﻼﻡ
ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ
ﺍﺳﺖ.
ﺍﺧﻴﺮﺍ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﺑﻪ
ﻋﻠﺖ ﮐﺎﺳﺘﻲ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧﺮﺥ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ
ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 1389 ﺗﺎ 1393 ﺩﺭ ﻗﻴﺎﺱ ﺑﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ
ﺩﺭ ﺣﮑﻤﻲ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﻮﻇﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺑﻪ
ﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ .
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺎﺩﻩ
150 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﻣﺼﻮﺏ 1386 ﻭ ﺑﻨﺪ 24
ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺳﺎﻝ 1387 ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻮﻇﻒ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ
ﺣﻘﻮﻕ ﺷﺎﻏﻠﻴﻦ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ
ﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﻫﻴﺎﺕ
ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺿﺮﻳﺐ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ
ﮐﻠﻴﻪ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 86 ﻭ87 ﮐﻪ
ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻭﻓﻖ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎﺭﻩ -206 3/3/88 ﻭ
-667 16/9/88 ﻫﻴﺄﺕ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ،
ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ
ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﻣﮑﻠﻒ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻋﻠﻴﻬﺬﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ
ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺷﺎﮐﻲ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﻳﻦ
ﺍﺷﻌﺎﺭﻱ ﻭ ﻣﻮﺍﺩ 125 ﻭ 127 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ
ﻭ ﻣﻮﺍﺩ 10 ﻭ58 ﻭ 65 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺸﮑﻴﻼﺕ ﻭ ﺁﺋﻴﻦ ﺩﺍﺩﺭﺳﻲ
ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻣﺼﻮﺏ 1392 ﺣﮑﻢ ﺑﺮ ﺍﻟﺰﺍﻡ
ﻣﺸﺘﮑﻲ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺷﺎﮐﻲ
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1393-1389 ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺎﺧﺺ ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ
ﺍﻋﻼﻣﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﺎﺑﻪ ﺍﻟﺘﻔﺎﻭﺕ
ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﺭﺍﻱ ﺻﺎﺩﺭﻩ ﻇﺮﻑ
ﺑﻴﺴﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺑﻼﻍ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﺷﻌﺐ
ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ .
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ
ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﮑﻠﻒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﺣﻘﻮﻕ ﺷﺎﻏﻼﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﺎﻥ
ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﻳﻮﻥ
ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ
ﺭﺍ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﺪ.
ﺗﺼﻮﻳﺐ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺩﺭ
ﺳﺎﻝ 86 ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ 93 ﻣﻌﺘﺒﺮ
ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﺳﺎﻝ 93 ﺍﻋﻼﻡ
ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﺑﻨﺪ ﺍﻟﻒ ﻣﺎﺩﻩ 50 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﻨﺠﻢ
ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﺮﺍﺣﺘﺎً ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﻗﺎﻧﻮﻥ
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺷﻮﺩ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ
ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺆﺧﺮ ﺑﺮ
ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻭﺟﺎﻫﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻭ
ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻭ ﭘﻨﺠﻢ
ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﮑﻠﻒ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻧﻴﺰ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ
ﺭﺍﺳﺘﺎﺳﺖ .
ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﻻﺯﻡﺍﻻﺟﺮﺍﺀ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎﺩﻩ 125 ﺩﺭ
ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﮑﻢ
ﮐﺎﺭﮔﺰﻳﻨﻲ ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺰﺍﻳﺎﻱ ﻏﻴﺮ
ﻣﺴﺘﻨﺪ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ
ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻧﺸﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺑﺮ ﻻﺯﻡﺍﻻﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ
ﺣﮑﻢ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻲ ﻧﻴﺰ ﺗﺎﮐﻴﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﮑﻢ ﺩﻳﺪﻩ
ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻭﻓﻖ ﺩﺍﺩﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎﺭﻩ
-206 3/3/88 ﻭ -667 16/9/88 ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﻫﻴﺎﺕ
ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺿﺮﻳﺐ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ
ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 86 ﻭ 87 ﺭﺍ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ
ﺍﺑﻄﺎﻝ ﻧﻴﺰ ﮐﺎﺳﺘﻲ ﻧﺮﺥ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﺱ ﺑﺎ
ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻮﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺤﻮﻱ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ
86 ﻧﺮﺥ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻋﻼﻣﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﻱ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ
ﺍﺳت
به نقل از گروه 49 فرهنگیان در تلگرام
من در سر زمینی زندگی می کنم
من در سرزمینی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت شد ...؟؟؟ ما چگونه زندگی میکنیم که با مرگ راحت میشویم؟
* ما امروزه خانه های بزرگتر ، اما خانواده های کوچکتر داریم ؛
مدارک تحصیلی بالاتر ، اما درک عمومی پائینتر داریم
آگاهی بیشتر ، اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛
بدون ملاحظه ایٌام را می گذرانیم ، خیلی کم می خندیم ;
خیلی تند رانندگی می کنیم ، خیلی زود عصبانی می شویم ؛
تا دیروقت بیدار می مانیم ، خیلی خسته از خواب بر می خیزیم ؛
خیلی کم مطالعه می کنیم ؛
خیلی زیاد صحبت می کنیم ، به اندازه ی کافی دوست نداریم و خیلی زیاد دروغ می گوئیم ؛
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه ؛
ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاهتر ؛
بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم ، بیشتر می خریم ، اما کمتر لذت می بریم ؛
ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات عزیزی از یک سوی خیابان به آن سو برویم ؛
فضای بیرون را فتح کرده ایم ، اما فضای درون را نه ؛
بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم؛
عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن را
مگر بیشتر از یک بار در زندگى فرصت داریم؟
به نقل از فرهمگیان 6 در تلگرام
نامه همکار به ایرانیان
نامه ای از طرف یک معلم به همه ایرانیان
هم میهن عزیزم
من نمیدانم که شغل شما چیست ، پاسدار هستی یا شرکت نفتی یا اداره برق یا مخابرات یا خانه دار و یا حتی بیکار.
من نمیدانم چقدر در آمد داری، ۱میلیون یا ۲میلیون یا۳میلیون،یا بیشتر، یا اصلا درآمد نداری؟
من نمیدانم که تو چقدر ثروت و سرمایه مادی داری، یک خانه، یک مغازه ، یک ماشین، یک زمین زراعی، یک باغ، یک سپرده بانکی، چند مورد از اینها ،یا همه اینها،یا هیچکدامشان؟
من نمیدانم تو چقدر در طول روز کار میکنی، ۸ساعت، ۶ساعت،۱۲ساعت،۲۴ ساعت،یا اصلا کارنمیکنی؟
من نمیدانم از نظر سیاسی چه دیدگاهی داری، اصلاح طلبی، اصول گرایی، مستقلی، اصلا سیاسی نیستی؟
من نمیدانم تو از نظر مذهبی چه تفکری داری، مسلمان شیعه ای، مسلمان اهل سنتی، مسیحی هستی، یهودی هستی، یا کلا دین نداری؟
من نمیدانم تو چندتا بچه داری، ۱دختر، ۱پسر،۲تا دختر،۲تا پسر،۱دختر۱پسر،۳تابچه،۴تابچه،یا اصلا بچه نداری و قرار بعدا بابا یا مامان بشی؟
من همه اینها رو نمیدونم
اما یک چیز رو با اطمینان میدونم:
بزرگترین سرمایه معنوی شما " فرزندانتان " هستند.
همانها که برایشان کارمیکنید، حرص میخورید، از صبح تا شب زحمت میکشید، مرتب در اندیشه آینده شان هستید، مراقبت سلامت جسم و روحشان هستید، برایشان بهترین میوه و غذا و دارو را تامین میکنید و…
اما هموطن گرامی ،
آیا می دانی بار اصلی تربیت فرزندان شما در حساسترین سن آنها یعنی از ۶ تا۱۸ سالگی بردوش من است؟
آیا می دانی که من معلم باید به بچه یا بچه های شما درس زندگی بدهم؟
آیا می دانی که احترام به تو بعنوان پدر و مادر را ، من باید به فرزندت بیاموزم؟
آیا می دانی من برای آموختن دانش، حرفه، تربیت، آداب اجتماعی، سواد خواندن و نوشتن، اصول بهداشتی، موازین مذهبی و خیلی از موارد دیگر باید دانش م را مرتب به روز نمایم؟
آیا میدانی من معلم برای آموزش فرزند تو باید دغدغه مادی نداشته باشم؟
آیا می دانی در حال حاضر من هم مانند تو فرزندی دارم که باید از نظر مادی به او هم رسیدگی کنم؟
آیا می دانی که سیستم آموزشی در کل جهان مانند ایران ۲۴ ساعت در هفته و ۹ ماه در سال است؟ و در اوقات فراغت باید از فرزندان شما آزمون پیشرفت تحصیلی بگیرم و یا در دوره های ضمن خدمت شرکت کنم تا علمم را به روز نمایم؟
اما من بعلت حقوق پایین مجبورم یا چندشغل داشته باشم یا مرتب غصه قرض و قسط را بخورم ، که در هر دوصورت نمیتوانم معلم خوبی برای فرزندت باشم.
هم میهنم ،
شاید بخواهی آموزش فرزندت را با مدارس خصوصی یا غیرانتفاعی حل کنی، اما آنجا هم پول را به صاحب مدرسه میدهی نه به من معلم! آنجا هم من هستم که باید تدریس کنم.
آیا دوست داری که بچه ات را که تمام سرمایه ات است به یک معلم افسرده بسپاری؟
میدانم که چنین نیست.
پس ای ایرانی. بزرگوار،
آینده مملکت و نظام و فرزندانمان را که در معرض خطری بزرگ است ، دریاب
من معلم به یاری تو و همه ایرانیان نیازمندم برای :
" ساختن ایرانی آباد و پیشرفته ، با بالا بردن منزلت مادی و معنوی معلم ایرانی "
پاینده باد میهنم ایران
به نقل از گر وه فرهنگیان 49 تلگرام
اختلاف همکاران در فضای مجازی
کمی همدلی...
شاید یکی از علتهای پیشرفت کُند ما این است که تا میتوانیم چشم تیز میکنیم برای پیدا کردن نقاط ضعف حرکت های جدید و تضعیف کردن آن .
با این استدلال که فلان شخص خودی نیست
آن همکار دنبال کارسیاسی ست آن دوست مرموز است برای یکبارهم که شده مثبت بیندیشیم
توجه داشته باشیم توی تلگرام و شبکههای اجتماعی دیگه چند تا گروه ازفرهنگیان تشکیل شده است ؟ ،
در حالی که این طبیعی ست که هر کاری درشروع نقص و ایراد داشته باشد پس باید صبر داشته باشیم و از این مجموعه ها حمایت کنیم تا کمکم نواقص گروه هارفع شود و به نتیجه مطلوب نزدیک شوند
خودمان را جای افرادی قرار دهیم که دلسوزانه تمام همتشان برای رفع تبعیض بکار میبرند
تا شاید ما هم همراهانی همدل باشیم
به نقل از فرهنگیان 58 در تلگرام
پیشنهاد همکاردر مورد مطالبات
با سلام خدمت همکاران۰۰۰ نظرتون راجع به این موضوع چیست???
همکاران نظرتون در مورد این موضوع چییه:
تا کی حرف بزنیم ؟
تا کی میخوایم گله کنیم ؟
تا کی خودمون بگیمو خودمون بشنویم؟
فکر میکنید با حرف زدن درباره مشکلات اونا حل میشن؟
تا کی اعضای گروه میخوان آدرس حرفهای مفت مسولینو بدن و ما هم توی سایتها و خبرگزاریها بخونیم؟
حالا که با خوندن مطالب گروه و سایتها و ... متوجه ظلم مسولین نسبت به خودمون شدیم و آگاهیمون رفته بالا و به یک اتحاد نصفه نیمه دست پیدا کردیم دیگه وقت عمل فرا رسیده
نه، باید جوگیر بشیم و نه احساساتی
بلکه با شکایت به دیوان عدالت اداری نسبت به بند بند حقوق تضییع شده مان قدم به قدم تک تک آنها را مطالبه کنیم
درباره فوق العاده شغل یک عده برای شکایت پیش قدم شدن بقیه هم کم کم دنبالشون راه افتادن و در نهایت نتیجه داد
مسولین ماشالله اینقدر پررو هستن که اگه ما سالها اعتراض مدنی کنیم مارو بازی بدن ویا با وعده های پوچ اتحادمونو بشکنن ویا با وقت کشی مارو دچار ریزش کنن
حالا از چی شکایت کنیم
1- کسر مقرری ماه اول
2 - قطع 5 درصد افزایش سنواتی سالانه
3 - تفاوت تطبیق کلانشهر ها
4 - قطع فوق العاده ویژه
5 - بدی آب و هوا
6 - حق سرویس
7 - مبلغ غذایی روزانه
8 - فوق العاده جذب
9- حق مسکن
10 - قطع کارانه
11 فوق العاده جذب هیات امناء
تمام بند های بالا قانونی بوده ولی برای صرفه جویی در هزینه ها از ما دریغ میکنند
اگر در گروهها چند نفر پیشقدم بشن دیگه کار تمومه
فقط باید در شکایت ها بندهای قانونی و بخشنامه های مورد استناد شناسایی و ذکر شود
به نقل از گروه فرهنگیان اندیشمند در تلگرام