مهمترین سپرده اجتماعی
محمدعلی حسینپور
یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای مغز است. این عضو اسرارآمیز در دریای آرامبخش درون آدمی میتواند با قلاب خویش به جستوجوی افکار نو پرداخته و به سوی خلاقیت حرکت کند. انسانها در یک محیط به دور از اضطراب و تنش، فرصت لازم را مییابند که بهتر تفکر کنند و برعکس، در یک محیط پرتنش که ابرهای نگرانی و بدبینی حضور دارند مغز، تمامی انرژی خویش را برای حفظ و موجودیت صاحب خود به کار میبرد و دیگر مجالی برای اندیشیدن نخواهد داشت. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود.
مهمترین سپرده اجتماعی
محمدعلی حسینپور
یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای مغز است. این عضو اسرارآمیز در دریای آرامبخش درون آدمی میتواند با قلاب خویش به جستوجوی افکار نو پرداخته و به سوی خلاقیت حرکت کند. انسانها در یک محیط به دور از اضطراب و تنش، فرصت لازم را مییابند که بهتر تفکر کنند و برعکس، در یک محیط پرتنش که ابرهای نگرانی و بدبینی حضور دارند مغز، تمامی انرژی خویش را برای حفظ و موجودیت صاحب خود به کار میبرد و دیگر مجالی برای اندیشیدن نخواهد داشت. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود. با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکلگیری یک محیط آرامبخش در جامعه فراهم کرد. هنگامی که در یک بانک سپردهگذاری مالی میکنید، پول را از خود دور کرده و آن را در جایی میگذارید که بهطور موقت به آن دسترسی ندارید و چه بسا، احتیاجاتی داشته باشید که نتوانید آنها را برطرف کنید، اما با گذشت زمان این سپردهها افزایش مییابد، به گونهای که متوجه میشوید با کمک آن میتوانید یک احتیاج بسیار مهم و ضروری خود را برطرف کنید. اما اگر شما از سپردههای خود به مرور برداشت کنید، اگرچه با خرج کردن پول خود به نیازهای خویش پاسخ میدهید اما در یک زمان متوجه میشوید، دیگر در حساب بانکی خود پولی ندارید و در صورت وقوع یک مشکل مهم، ممکن است دچار معضلات عدیده شوید. در این دنیا ما علاوهبر حساب بانکی مالی، دارای یک حساب بانکی اخلاقی نیز هستیم، اگرچه سپردههای آن به صورت عدد و رقم قابل مشاهده نیست، اما این موجودی وجود دارد و اثرات این حساب بانکی به خوبی روی زندگی ما و دیگران مشهود است. انسان زمانی که سپردهگذاری اخلاقی میکند، در ابتدا ممکن است احساس ضرر کند، زیرا مجبور است بهطور موقت سود را از خود دور کند اما در اصل او ضرر نکرده است بلکه به موجودی سپردههای اخلاقی خویش افزوده است. برای مثال کسی که دروغ میگوید، بهطور موقت چه بسا به سودش تمام شود، اما او در حال برداشت از سپردههای اخلاقی خود است. با گذشت زمان وقتی سپردههای اخلاقی او از دست رفت، تازه مشکلات او آغاز میشود و سبب خواهد شد رضایتمندی درونی خویش را از دست بدهد و دریای آرامش درونی او دچار تلاطم شود و آرامآرام فاصله شخصیت درونی او با آنچه در ظاهر به نمایش میگذارد، بیشتر میشود زیرا فرد در تلاش است تا نشان دهد دارای سپردههای اخلاقی فراوان است و همین موضوع باعث میشود که او برای تطبیق دادن این دو شخصیت، انرژی فراوانی را هدر دهد و بنابراین شرایط درونی انسان برای تفکر کردن نامساعد شود. کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در جامعه سبب میشود که زمینه برای گسستهشدن روابط اجتماعی گسترش یابد و با سست شدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در جامعه سختتر میشود. زیرا فرصتی برای تفکر کردن وجود نخواهدداشت. حال این سوال در ذهن ما ایجاد میشود که در چه شرایطی، ما در حال سپردهگذاری اخلاقی هستیم و در چه شرایطی در حال برداشت از حساب بانکی اخلاقی خود هستیم. توجه به موارد زیر میتواند در این خصوص به ما کمک کند.
سپردهگذاری اخلاقی
عبارت است از:
1-راستگویی
2-عطوفت و مهربانی و احترام به دیگران و رعایت ادب در برخورد با دیگران
3-وفاداری به دوستان و آشنایان و حفظ آبروی آنان
4-رعایت حقوق دیگران
5-قبول مسوولیت همراه با توانایی
6-در برابر خطای دیگران گذشت کردن
7-امانتداری، پایبندی به عهد و وفا، پذیرش اشتباه خود، رازداری، نظم و انضباط در امور
برداشت از سپردهگذاری اخلاقی
1-دروغگویی
2-بداخلاقی و انجام رفتارهای بیادبانه و گستاخانه و تحقیر دیگران
3-غیبت، تهمت، بدگویی درباره دوستان و آشنایان
4-پایمال کردن حقوق دیگران
5-بدون توانایی قبول مسوولیت کردن
6-انتقامجوییکردن، اشتباه گذشته سایرین را به رخشان کشیدن و موجبات رنجش آنان را فراهم آوردن
7-خیانت در امانت، شکستن قول و زیر پا گذاشتن عهد و وفا، افشای راز، بینظمی و درهم ریختگی در امور
اگر سپردهگذاریهای اخلاقی در یک جامعه افزایش یابد به مرور، آرامش، محبت، خوشبینی و احساس رضایتمندی درونی به همراه امنیت در جامعه توسعه مییابد. همدلی و همبستگیهای اجتماعی در بین اعضای جامعه رشد مییابد و انسانها با دیدن یکدیگر، به آرامش و شادمانی درونی میرسند و زمینه برای تفکر کردن مهیا میشود. زیرا انسانها در آرامش فرصت مییابند تفکر کنند و برعکس هنگامی که سپردهگذاریهای اخلاقی کاهش یافته و در عوض برداشتهای اخلاقی افزایش مییابد، روز به روز آسیبهای اجتماعی گسترش یافته و شرایط جامعه به سوی نابسامانیهای اجتماعی و عدمامنیت فراهم میشود و بدبینی و نارضایتی همچون ابرهای سیاه بر بالای سر مردمان سایه میافکند و مرغان غم بر سر انسانها آشیانه میکنند. آنچنان که هیچ شادیای، دل آنان را شاد نمیکند. انسانها از کنار یکدیگر بودن به آرامش نمیرسند و رفتارها، ریاکارانه و غیرصادقانه میشود و شرایط برای آسیبهای اجتماعی نظیر جرم و جنایت، اعتیاد، فحشا و خودکشی، متلاشی شدن خانوادهها و نظیر اینها مهیا میشود. در چنین جامعهای دیگر نمیتوان شاهد بروز خلاقیتها بود و انسانها در گرداب بدبختی فرو میروند.
شرق - ۱۴ فروردین ۹۰