در بررسی علت ترک تحصیل های صورت گرفته، علاوه بر فقر مالی که به اشتغال کودکان یا نوجوانان منجر میشود، فقر انگیزشی نیز نقش مهمی ایفا می کند به طوری که میزان بالای بیکاران تحصیلکرده سبب می شود دانشآموزان و خانوادههایشان به ادامه تحصیل و رفتن به مقاطع بالاتر به شکل یک امر غیرضروری نگاه کنند و کسب درآمد از سنین پایین را بر گرفتن مدرک و پیوستن به جمعیت بیکاران ترجیح دهند. این شاید نوعی عقب گرد به چند دهه گذشته باشد ، زمانی که والدین به جای تشویق نوجوانان به ادامه تحصیل کسب و کار را ترجیح می دادند .
این درحالی است که طبق برنامه پنج ساله تا سال ۱۳۹۳ باید بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال در مناطق مختلف کشور ریشه کن شود اما هر ساله شاهد افزایش شمار زیاد کودکانی هستیم که از تحصیل بازمیمانند. جدیدترین یافتههای پژوهشی از وضعیت دانشآموزان در مدارس نیز حاکی است که سالانه ۲۵ درصد دانشآموزان یعنی یک چهارم آنها ترک تحصیل می کنند. دانشآموزان در طول روز میانگین بین ۷ تا ۸ ساعت در مدارس هستند و بیشترین وقت مفید خود را در مدارس میگذرانند. در حال حاضر بر اساس جدیدترین یافتههای پژوهشی در مدارس بیش از ۲۵ درصد از دانشآموزان سالیانه از مدارس ترک تحصیل میکنند که این آمار بسیار نگران کننده است و معلوم نیست سرنوشت این دانشآموزان که چندین برابر بیش از دیگران در معرض تهدیدهای اجتماعی هستند، چه میشود. فقر، ازدواج زودرس برای دختران، فرهنگ پایین خانواده درخصوص میزان تحصیل فرزندانشان و اختلافات خانوادگی از جمله عوامل عمده در مسئله ترک تحصیلی دانشآموزان محسوب میشوند. وضعیت کشاورزی مناطق روستایی نیز عاملی است که موجب میشود تا از دانشآموزان به عنوان نیروی کار استفاده شود. وجود مدارس مختلط و نبود مدارس راهنمایی به تعداد کافی در مناطق نیز در رها کردن تحصیل از سوی دانش آموزان به ویژه دختران نقش زیادی دارد.
دلیل
در بررسی علت ترک تحصیل های صورت گرفته، علاوه بر فقر مالی که به اشتغال کودکان یا نوجوانان منجر میشود، فقر انگیزشی نیز نقش مهمی ایفا می کند به طوری که میزان بالای بیکاران تحصیلکرده سبب می شود دانشآموزان و خانوادههایشان به ادامه تحصیل و رفتن به مقاطع بالاتر به شکل یک امر غیرضروری نگاه کنند و کسب درآمد از سنین پایین را بر گرفتن مدرک و پیوستن به جمعیت بیکاران ترجیح دهند. این شاید نوعی عقب گرد به چند دهه گذشته باشد ، زمانی که والدین به جای تشویق نوجوانان به ادامه تحصیل کسب و کار را ترجیح می دادند .
این درحالی است که طبق برنامه پنج ساله تا سال ۱۳۹۳ باید بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال در مناطق مختلف کشور ریشه کن شود اما هر ساله شاهد افزایش شمار زیاد کودکانی هستیم که از تحصیل بازمیمانند. جدیدترین یافتههای پژوهشی از وضعیت دانشآموزان در مدارس نیز حاکی است که سالانه ۲۵ درصد دانشآموزان یعنی یک چهارم آنها ترک تحصیل می کنند. دانشآموزان در طول روز میانگین بین ۷ تا ۸ ساعت در مدارس هستند و بیشترین وقت مفید خود را در مدارس میگذرانند. در حال حاضر بر اساس جدیدترین یافتههای پژوهشی در مدارس بیش از ۲۵ درصد از دانشآموزان سالیانه از مدارس ترک تحصیل میکنند که این آمار بسیار نگران کننده است و معلوم نیست سرنوشت این دانشآموزان که چندین برابر بیش از دیگران در معرض تهدیدهای اجتماعی هستند، چه میشود. فقر، ازدواج زودرس برای دختران، فرهنگ پایین خانواده درخصوص میزان تحصیل فرزندانشان و اختلافات خانوادگی از جمله عوامل عمده در مسئله ترک تحصیلی دانشآموزان محسوب میشوند. وضعیت کشاورزی مناطق روستایی نیز عاملی است که موجب میشود تا از دانشآموزان به عنوان نیروی کار استفاده شود. وجود مدارس مختلط و نبود مدارس راهنمایی به تعداد کافی در مناطق نیز در رها کردن تحصیل از سوی دانش آموزان به ویژه دختران نقش زیادی دارد.
دلیل اصلی ترک تحصیل کودکان مشکلات اقتصادی خانواده است. برخی خانوادهها ترجیح میدهند کودکانشان به جای مدرسه در تأمین مایحتاج خانه کمک خرجشان باشند. عدم امکانات آموزشی و عدم دسترسی به فضای آموزشی مناسب نیز از دیگر موانع ادامه تحصیل برای کودکان ونوجوانان است. به طور مثال پراکندگی جمعیت و روستاها در سیستان و بلوچستان باعث شده بسیاری از خانوادهها با جابهجایی فرزندانشان در طول سال تحصیلی به مکانی غیر از محل زندگیشان مخالف باشند بخصوص که جادههای استان بسیار نامطلوب است و کودکان و نوجوانان ممکن است با خطرات بسیاری در طول مسیر روبهرو شوند.
ناامیدی به آینده شغلی و ترک تحصیل
با شروع سال تحصیلی گذشته اعلام شد بیش از ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموز ایرانی سال تحصیلی ۱۳۹۰- ۱۳۹۱ را آغاز کردند؛ در حالی که با توجه به گزارشهای مرکز آمار ایران و جمعیت ۱۹ میلیون و ۴۳۵ هزار نفری در سنین ۷ تا ۱۹ سال که باید آموزش خود را در مدارس ادامه می دادند، بیش از ۷ میلیون و ۱۳۵ هزار نفر به دلایل مختلف قادر به ادامه تحصیل نبودند و در حقیقت بیش از ۳۷ درصد دانشآموزان ایرانی مجبور به ترک تحصیل شدهاند.
طی سالهای گذشته یا در حقیقت در یک دهه گذشته با وجود ثبات نرخ رشد جمعیت در حد ۱/۵ درصد، کاهش جمعیت دانشآموزی کشور از ۱۸ میلیون نفر به ۱۲ میلیون نفر، نشاندهنده اضافه شدن حدود ۶ میلیون دانشآموز به جرگه ترک تحصیلکردهها است که بسیار نگرانکننده و دردناک است چرا که بر این اساس از هر سه دانشآموز ایرانی؛ یک دانشآموز ترک تحصیل میکند و قادر به ادامه تحصیل نیست زیرا فکر میکنند در آینده تضمین شغلی چندانی نخواهند داشت و قادر نخواهند بود شغلی متناسب با تحصیلات خود بیابند. یکی از عوامل پیشی گرفتن دختران از پسران در آزمون ورودی دانشگاهها همین ناامیدی پسران نسبت به وضعیت اشتغال در آینده است
بسیاری از آموزشهای کنونی تناسب چندانی با شرایط جامعه ما ندارد. در کشور ما نظارت مناسبی بر روند رشد آموزش، به ویژه آموزش عالی، صورت نمیگیرد. به ویژه در رشتههای تحصیلی خاصی که نه بازار کار مناسبی برای آنان متصور است، نه مهارتی آموزش داده میشود که خود دانشآموختگان قادر به کارآفرینی باشند.
کسب مدرک از زمانی به بعد تبدیل به عامل پرستیژآور شده است و بسیاری از کسانی که قصد ادامه تحصیل دارند بدون توجه به بازار کار و نیاز جامعه به تحصیل میپردازند، برخی از مراکز آموزش عالی هم از این فرصت سو استفاده کرده و تبدیل به بنگاههای ارائه مدرک شدند. این شیوه آموزش باعث هدر رفتن منابع و با گسترش آموزش بیفایده، باعث بیاعتباری تحصیل در جامعه شده است
ما در شرایط کنونی نیازمند یک تجدید نظر اقتصادمحور در سیستم آموزشی خود هستیم. به هر حال اگر این روند ادامه بیابد و همچنان شاهد یاس و نومیدی در میان تحصیلکردگان باشیم، در آینده کسی رغبت به تحصیل علم نخواهد کرد و شاهد افول علم و دانش در کشور خود خواهیم بود
هیچ کشوری بدون وجود یک سیستم آموزشی که هم قادر به حل مشکلات افراد و هم حل مشکلات جامعه باشد توسعه پیدا نمیکند. هر چند ما در شرایط کنونی به لحاظ کمی از نظر میزان افراد تحصیلکرده وضعیت مناسبی داریم، اما کیفیت آموزش دچار ایراد اساسی است
افت تحصیلی ۲۵ درصدی در پایه اول متوسطه
این مسئله زمینه را برای ترک تحصیل دانش آموزان در پایههای تحصیلی بالاتر فراهم میکند. افت تحصیلی دانش آموزان پایه اول متوسطه یکی از مشکلات اساسی در حوزه آموزش و پرورش است که می تواند آسیبهای جدی را به پیکره این نظام وارد کند. به همین دلیل این وزارتخانه باید هرچه سریعتر جلوی آن را بگیرد. پیش از این مسئولان آموزش و پرورش گفته بودند که بیشترین افت تحصیلی در پایه اول متوسطه وجود دارد ولی هیچگاه آمار دقیقی در این باره مطرح نشده بود. برنامه های آموزشی نامناسب، کتب درسی غیراستاندارد، بحران بلوغ نوجوانان موجب ایجاد این معضل می شود. از سویی در حال حاضر کلاسهای درس با تراکم بیش از حد دانش آموزان روبرو است و موجب می شود که معلمان و مشاوران نتوانند به دانش آموزان توجه کنند و همین غفلت زمینه را برای ترک تحصیل و آسیبهای متعدد بعد از آن فراهم می آورد. هزینه ناشی از افت تحصیلی و ترک تحصیلی در سال ۸۷، ۴۲۰ میلیارد تومان برآورد میشود. افت تحصیلی منجر به کاهش احتمال بازگشت به تحصیل این دسته از دانشآموزان شده و ادامه این روند موجب افزایش میزان آسیبپذیری دانشآموزان در برابر ناهنجاریهای اجتماعی میشود. ترک تحصیل آسیبهای فراوانی دارد و برای حل این موضوع باید برنامهریزی دقیق و جامع انجام شود و عزمی راسخ شکل بگیرد.
با این حال آموزش و پرورش تاکنون واکنش مشخصی به این افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان طی سال های اخیر نشان نداده است . در حالی که به نظر می رسد عقب افتادگی این وزارتخانه از برنامه پنجم توسعه و سند چشم انداز از جمله مسائلی است که در آینده نمایندگان مجلس را وادار به سئوال از وزیر خواهد کرد .
ایران یار
به نقل از وبلاگ - رآورد من