گاهی دانش آموز دچار بی انگیزگی در درس خواندن و حتی در یادگیری میشود. حوصله درس خواندن ندارد، به صحبتهای معلمش گوش میکند، اما تمام حواسش جایی دیگر است، در خانه لای کتاب را بی هیچ حوصلهای باز میکند، اما نمیتواند با کتاب ارتباط برقرار کند و مطالب را به ذهن بسپارد. این حالت اگر به حالتی پایدار تبدیل شود و در او بماند، هم برای خودش نگرانکننده و خطرناک میشود، هم برای مدرسه و معلم و هم برای خانواده. برای آن که دانش آموز در این موقعیت قرار نگیرد و شرایط را برای خود و دیگران سخت نکند، 10 روش و راهکار پیشنهاد میشود که به کار بستن آنها بی ثمر نیست. |
گاهی دانش آموز دچار بی انگیزگی در درس خواندن و حتی در یادگیری میشود. حوصله درس خواندن ندارد، به صحبتهای معلمش گوش میکند، اما تمام حواسش جایی دیگر است، در خانه لای کتاب را بی هیچ حوصلهای باز میکند، اما نمیتواند با کتاب ارتباط برقرار کند و مطالب را به ذهن بسپارد. این حالت اگر به حالتی پایدار تبدیل شود و در او بماند، هم برای خودش نگرانکننده و خطرناک میشود، هم برای مدرسه و معلم و هم برای خانواده. برای آن که دانش آموز در این موقعیت قرار نگیرد و شرایط را برای خود و دیگران سخت نکند، 10 روش و راهکار پیشنهاد میشود که به کار بستن آنها بی ثمر نیست. 1. بیان دقیق انتظارات در آغاز درس، با توجه به هدفهای آموزشی این نکته که دانش آموز بداند معلم چه انتظاراتی از او دارد و هدف کاملاً برای او روشن باشد، بی شک به بهبود یادگیری و افزایش علاقه در یادگیرندگان کمک خواهد کرد. پژوهشهای انجام شده نشان داده است که یادگیرندگانی که از هدفهای درس و آموزش اطلاعی ندارند، به خوبی یادگیرندگانی که معلم قبل از شروع درس انتظارات خود را به ایشان میگوید و آنان را از هدفهای درس آگاه میسازد، در پیشرفت درس موفق نمیشوند. 2. استفاده از تشویقهای کلامی در بسیاری از مواقع، تشویقهای کلامی معلم از دیگر انواع تشویق مؤثرتر است و تأثیر بسیار زیادی بر عملکرد دانش آموز دارد. چون بلافاصله پس از یک رفتار خوشایند رخ میدهد. استفاده از واژههایی مثل «خوب»، «عالی»، «آفرین» و «خیلی خوب» پس از عملکرد درست دانش آموز، از تدبیرهای مؤثر انگیزشی است. مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد. هم چنین معلم باید به اندازه لازم دانش آموزان را ستایش و تشویق کند. اگر تشویق بیش از حد باشد، اثر مثبت خود را از دست میدهد و از خاصیت تقویت کنندگی آن کم میشود. 3. بهره گیری از آزمون و نمره نمرههای ارزشیابیهایی که معلمان از دانش آموزان به عمل میآورند، ارزش انگیزشی زیادی دارند. زیرا این نمرهها با پاداشهایی مثل تأیید معلم و پدر و مادر، ارتقا به کلاس بالاتر، ورود به دانشگاه و رضایت از عملکرد خود همراه اند. به ویژه اگر این نمرهها به صورت مستمر و ماهانه همراه با بازخورد به اطلاع سرپرست دانش آموزان رسانده شود، در افزایش انگیزش دانش آموزان اثر مثبتی دارد. بنابراین معلم میتواند با اجرای آزمونهای هدفمند، سطح انگیزشی یادگیرندگان را بالا ببرد. با این حال نکتهای را که باید درباره امتحانات گوناگون در نظر داشت، این است که از آنها به عنوان وسیلهای برای اطلاع دانش آموزان از نحوه عملکرد و میزان یادگیری شان استفاده کرد، نه به عنوان وسیلهای برای تهدید و تنبیه آنان. 4. استفاده از خاصیت برانگیختگی مطالب هر اندازه مطالب ارائه شده جدید، پر معنی و تعجببر انگیز باشد، باعث افزایش سطح برانگیختگی و همچنین عامل تحریک حس کنجکاوی در دانشآموزان میشود. با توجه به این موضوع، معلم میتواند با ارائه مطالبی که ویژگیهای برانگیختگی دارد، در دانش آموزان ایجاد انگیزه کند. مطلبی که برای دانش آموز نو و معنی دار باشد، شوق یادگیری و دانستن را در او افزایش میدهد و رغبت او را به یادگیری بیشتر خواهد کرد. 5. ارائه مطالب آموزشی از ساده به دشوار ارائه مطلب از ساده به مشکل باعث میشود دانشآموز در ابتدا به موفقیتهایی دست یابد. این موفقیت اولیه موجب میشود دانش آموز اعتماد به نفس بیشتری کسب کند. همین امر، تحرک و انگیزشی در او ایجاد میکند تا برای یادگیری متنهای دشوارتر بعدی آماده شود. برعکس، چنانچه مواد آموزشی در ابتدا به صورت مشکل ارائه شوند، ممکن است شکست و ناکامی را در دانش آموز به دنبال داشته باشد و به دنبال آن دلسردی و بیانگیزگی در او ایجاد شود. موفقیت آغازین دانشآموز، موجب دریافت تشویقهایی از سوی معلمان و پدر و مادر خواهد شد و این خود، به افزایش انگیزه برای یادگیری بیشتر در دانش آموزان میانجامد. 6. کاربرد مثالهای آشنا هنگام آموزش مطالب تازه برای این که علاقه دانش آموزان به یادگیری بیشتر شود، بهتر است معلم به هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهای ملموس و آشنا استفاده کند. استفاده از مثالهای شناخته شده، ذهن دانش آموز را تحریک میکند و علاقه به جریان یادگیری را در او افزایش میدهد. زمانی که میخواهید مطالب آموخته شده حالت کاربردی داشته باشد، بهتر است آنها را در موقعیتهای تازه به کار ببرید. زیرا استفاده از موقعیتهای تازه باعث میشود دانش آموز از حالت کسلی که در اثر یکنواختی برایش ایجاد شده است، خارج شود و با میل و علاقه در جریان یادگیری قرار بگیرد. 7. بهره بردن از روشهای متنوع آموزشی بحث گروهی، پرسش و پاسخ، گزارش انفرادی و گروهی، و هر تدبیر دیگری که دانش آموزان را در فعالیت یادگیری شرکت دهد، به مقدار زیادی انگیزه ی آنان را بالا میبرد. خسته کنندهترین روش آموزشی آن است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و فرصت هیچ گونه فعالیت و اظهار نظری را به دانش آموزان ندهد. پژوهشهای متعدد نشان داده است یکی از بهترین راههای ایجاد انگیزه در یادگیرندگان، شرکت دادن ایشان در فعالیتهای کلاسی است. 8. کاستن از پیامدهای منفی مشارکت یادگیرندگان برای این که دانش آموزان بتوانند در امر یادگیری شرکت فعال داشته باشند، به پاداش یا انرژی مثبت معلم خود نیاز دارند. اگر دانش آموزی که به قدر توانایی خود سعی در مشارکت کلاس و یادگیری دارد، مورد توجه معلم قرار گیرد، انگیزه بیشتر دانشآموز بیشتر خواهد شد. چون تقویت مثبت، بهترین و مؤثرترین روش تثبیت رفتار و مهمترین عامل ادامه رفتارهای انسان در زندگی روزانه است. برای این منظور، معلم باید بکوشد از پیامدهای آزار دهنده جلوگیری کند. بعضی از عواملی که ممکن است در جریان یادگیری باعث دلسردی دانش آموزان شود، عبارتند از: * بی توجهی معلم به علاقه و استعداد دانشآموزان. * استفاده محض از روشهای تدریس سنتی مانند حفظ و تکرار یا سخنرانی و برنیانگیختن حس کنجکاوی دانش آموزان. * مجبور کردن دانش آموزان به انجام تکالیفی که سطح دشواری شان خارج از توانایی آنها است. * از دست دادن حس اعتماد به نفس در نتیجه شکست در حل مسائل یا انجام فعالیتهای یادگیری. * گرفتن نمره کم در امتحانی که معلم قبلاً محتوای آن را آموزش نداده است. * مجبور ساختن دانش آموز به رقابت با کسانی که از او توانایی بیشتری دارند. * بی توجهی معلم به کوششهای دانش آموزان. * مجبور کردن دانش آموزان به ساکت و آرام نشستن در کلاس و گوش دادن به سخنرانیهای خسته کننده معلم. 9. تکلیفهای نه ساده، نه دشوار معمولاً دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت بیشتری دارند، به دنبال تکلیفهایی میروند که با کمی تفکر و پیچیدگی همراه باشد و آنها را به فعالیت وادارد. این نوع تکالیف، اگر درست و بجا ارائه شوند، به اعتماد به نفس در دانش آموز خواهد انجامید. حال اگر این تکلیفها بسیار ساده و پیش پا افتاده باشند، چنین احساسی ایجاد نخواهد شد. همچنین اگر تکالیف بسیار دشوار باشند، احتمال شکست و ناکامی و به دنبال آن بی اعتمادی به نفس را در او ایجاد خواهد کرد. بنابراین، سطح دشواری تکلیفهای درسی باید با سطح توانایی و یادگیری دانش آموز منطبق باشد تا او بتواند با تلاش و کوششی که به خرج میدهد، از عهده انجام تکالیف برآید و انگیزه یادگیری اش افزایش یابد. 10. ارائه مطالب در ارتباط با موقعیتهای واقعی زندگی براساس اعتقاد و یافتههای روان شناسان، انگیزه واقعی انسانها در یادگیری، انگیزه درونی ایشان است. فهمیدن مطالب، انگیزه درونی آنان را تقویت خواهد کرد و سبب شوق یادگیری و کشف اطلاعات خواهد شد. به همین دلیل، هر اندازه مطالب معنیدارتر و منطقیتر باشند، کنجکاوی افراد را بیشتر تحریک میکنند. بر همین اساس، در کلاس درس نیز اگر معلم بتواند مطالب درسی را به صورت معنی دار و قابل درک ارائه دهد و آنها را با موقعیتهای واقعی زندگی ارتباط دهد، شوق و انگیزه یادگیری در دانش آموز افزایش خواهد یافت. علی اکبر سیف |