۹سال پیش در چنین روزی ...
۲۸ تیر ماه ۸۳
به نام خداوند جان و خرد
تاریخچه اعلام موجودیت تشکلهای صنفی معلّمان
پانزدهمین بیانیه / تهران، روبروی مجلس شورای اسلامی
28/4/83
در فاصله بیانیه چهاردهم و پانزدهم تشکلهای صنفی معلمان مشکلات بسیاری برای تشکلها بهوجود آمد. از آن جمله احضارها و تهدیدها بودند. چون تشکلها برای رسیدن به اهداف صنفی خود ایستادگی میکردند.
در تاریخ 20/4/83 محمود بهشتی لنگرودی دبیر کل کانون صنفی معلمان و علیاصغر ذاتی عضو هیئت رئیسه و سخنگوی سابق کانون دستگیر شدند. با دستگیری این دو فعال پرتلاش صنفی موجی از نگرانی و ناراحتی برای تشکلهای صنفی بهوجود آمد.
تا تاریخ برگزاری گردهمایی پانزدهم، گفتگوها و مذاکرات با نمایندگان
مجلس، مسئولان
آموزش و پرورش برای آزادی آنها انجام گرفت؛ ولی این تلاشها و تعاملها به نتیجه نرسید.
روز یکشنبه 28/4/83 تشکلهای صنفی روبروی مجلس شورای اسلامی جمع شدند و
پلاکاردهایی مبنی بر آزادی همکاران به دست گرفتند.
پس از مدتی درخواستی از طرف مجلس به نمایندگان تشکلها داده شد که برای مذاکره و گفتوگو وارد مجلس شوند. تعدادی با مذاکره و گفتوگو تا آزادی همکاران مخالف بودند. پس از بحث و گفتگو میان تشکلهای صنفی حاضر در تجمع تصمیم گرفته شد برای مذاکره به مجلس بروند.
نمایندگان تشکل صنفی در نماز خانه مجلس تشکیل جلسه دادند. در آن جلسه حاج بابایی نماینده مجلس ششم و عضو هیئت رئیسه مجلس هفتم، سخنرانی کردند و از تشکلها درخواست کردند تا تحقیقات در مورد زندانیها تمام شود منتظر بمانند. نمایندگان تشکلها بعد از سخنرانی ایشان تشکیل جلسه دادند. تعدادی از تشکلها پیشنهاد دادند تا آزادی بهشتی و ذاتی در مسجد مجلس تحصن کنیم. تعداد دیگری از تشکلها اعتقاد داشتند مصلحت نیست تحصن کنیم چون ممکن است وضع زندانیها بدتر شود. پس از بحث و گفت و گو تصمیم گرفته شد بیانیه تنظیم گردد و از نمازخانه مجلس خارج شویم. پس از پایان جلسه تلاش کردیم جهت اسکان تشکلهای صنفی، آموزش و پرورش مکانی در اختیار آنها قرار دهد که متاسفانه موافقت نشد. بنابراین تشکلهای صنفی شهرستانها در منزل شخصی اعضای هیئت مدیره کانون صنفی معلمان اسکان پیدا کردند. از طرف یکی از تشکلهای سیاسی معلمان که فعالیت آن ها در حال حاضر کم رنگ شده است، پیشنهادی داده شد که ملاقاتی از دادستان برای تشکلهای صنفی گرفته شده است. چند نفر به نمایندگی از تشکلهای صنفی برای ملاقات انتخاب شدند. قرار ملاقات برای فردای آن روز یعنی دوشنبه گذاشته شده بود.
ساعت 8 صبح نمایندگان تشکلها در دفتر دادستان جهت ملاقات حاضر شدند ولی به علت تراکم کاری دادستان ملاقات با 4 ساعت تأخیر حدود ساعت 11 انجام گرفت.
در ملاقات نمایندگان تشکلها مشکلات و تبعیضهای ناروا را برای دادستان بیان کردند. حتی یکی از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی تهران فیش حقوقی خود را که حدود 148 هزار تومان بود به ایشان نشان داد. دادستان تعجب کرد و گفت: یعنی شما با مدرک لیسانس این مبلغ حقوق میگیرید؟
نمایندگان پاسخ دادند اعتراض و تجمع برای همین تبعیضها و بیعدالتیها است. پس از بحث و گفتوگو، دادستان گفتند: من امروز عازم یزد هستم. تا پرونده را مطالعه نکنم نمیتوانم هیچگونه اظهار نظری کنم و قولی بدهم. از نکات حاشیه ملاقات، خاطرهای است که باعث رنجش و ناراحتی تعدادی از نمایندگان تشکلها شد.
در حین مذاکره و گفتوگو با دادستان، تلفنی به ایشان زده شد. ایشان از ما عذر مختصری خواست و گفت از دفتر بیرون بروید تا این تلفن را جواب دهم. تعدادی از همکاران گفتند شاید بسیار محرمانه و خصوصی بوده است که نخواسته بشنویم.
پس از پایان تلفن دادستان دوباره وارد اطاق دادستان شدیم و مذاکره ادامه یافت ولی نتیجهای که نمایندگان تشکلها از این ملاقات انتظار داشتند حاصل نشد.
حتی یکی از همکاران به دادستان گفتند <اگر برای نمایندگان تشکلها اثبات شود که بهشتی و ذاتی فعالیت سیاسی داشتند، ما خودمان آنها را بازخواست خواهیم کرد> ولی با سابقهای که از این دو نفر طی این چند سال از آنها داریم مطمئنیم آنها هیچگونه فعالیت سیاسی نداشتهاند. اگر مدارکی دارند برای نمایندگان تشکلها ارائه کنند.
روز قبل، یکشنبه 28/4/84 بیانیهای تنظیم شده بود. نمایندگان تشکل ها تصمیم گرفته بودند اگر ملاقات با دادستان نتیجه بخش بود بیانیه را منتشر نکنند. پس از پایان ملاقات با دادستان، جلسه ای در چمن روبروی دادستانی تشکیل شد. پس از رأیگیری بیانیه زیر را منتشر کردند:
بیانیه
به نام خداوند جان و خرد
«به یقین حق از طرف پروردگارت به تو رسیده است، بنابراین هرگز از تردیدکنندگان مباش ...»
سوره یونس- آیه 94
ملت شریف ایران، فرهنگیان آگاه و غیرتمند
بیش از بیست سال از پیروزی انقلابی که برای برقراری عدالت و حکومت برپا شد میگذرد. در این بیست سال علیرغم تصویب قانون فعالیت احزاب و تشکلها، مدیرانی که تشکل گرایی و اتحاد صنفی را خاری در چشم مدیریتهای زنجیرهای خویش میدیدند، اجرای قانون را معطل گذاشتند و ما نیز صبورانه و نجیبانه تاب آوردیم و چشم امید به مسئولانی دوختیم که نه انصاف داشتند و نه صبر ما را حمل بر شرافت معلمی مینمودند.
بعد از این همه سال بالاخره تلاش آگاهانه جامعه و کوشش پیگیر فعالان صنفی نتیجه داد و با خون دل خوردن معلمان دلسوز، کانونها و انجمنهای صنفی مستقل معلمان نیز متولد شد. نمایندگان شما در تشکلهای صنفی از هیچ کوشش و جانفشانی دریغ نورزیدند و با حفظ استقلال صنفی خود و دوری از هر جناح و جریانسیاسی و تنها با هدف جلب رضایت خدا، اجرای اصول قانون اساسی، خدمت به فضای تعلیم و تربیت، احقاق حقوق به ناحق ضایع شده معلمان و احیای منزلت فرهنگی خویش و با قبول مرارتها و رنجهای بسیار طعم احضار، تهدیدها و تحدیدها را به جان خریدند و استوار بر راه و هدفشان ایستادند.
فرهنگیان ارجمند؛ ما نمایندگان شما سعی بسیار نمودیم از طریق مذاکره و مفاهمه ندای بر حق خود را به گوش مسئولان برسانیم. پای میز مباحثه نشستیم و حرکت در چهارچوب قانون را الگوی خود قرار دادیم. افسوس که برخی از مسئولان علمرغم آگاهی کامل از خواستههای برحق ما و توانایی محقق کردن آنها حفظ میز و پست ریاست خود را ترجیح دادند و مصالح جمعی را فدای منافع شخصی خود نمودند، بارها وعده دادند و عمل نکردند؛ در عوض احضار کردند، تهدید کردند، چشمها بستند و قانونشکنی کردند.
همه اینها را نیز به جان خریدیم و دم برنیاوردیم اما در جواب این همه، حداقل خواستههای ما را نیز- امنیت شغلی- زیرپا گذاشته و در تاریخ 20/4/83 آقایان محمود بهشتی لنگرودی، دبیر کل و علی اصغر داتی عضو هیأت رئیسه کانون صنفی معلمان ایران را بازداشت نمودند. دو همکار فعال و پر تلاشی را که صداقت، شجاعت و برائت آنها از اتهامات امنیتی بر همه ما واضح و آشکار است. تشکلهای صنفی معلمان این اقدام را با هر توجیهی که باشد بیاعتنایی آشکار به اصول 32 و 37 قانون اساسی و همچنین قانون 15 مادهای احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوبه 15/2/83 مجلس شورای اسلامی میدانند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان سراسر کشور از دولت مدعی گفتمان انتظار دارد تا با تلاش برای آزادی هر چه سریعتر این عزیزان موجب تبعاتی خواهد شد که مسئولیت آن بر عهده کسانی است که ما را در تنگنا گذاشته، زبانمان را بریده و دهانمان را دوخته میخواهند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان معتقدند بازداشت این عزیزان نتیجه تلاش این همکاران در کانون صنفی معلمان و مشارکت ایشان در نقد جمعی و مستمر تشکلها بر سیاستگذاریهای غلط فرهنگی از جمله طرح ارتقای شغلی معلمان میباشد و برای تحتالشعاع قرار دادن نشست شورای هماهنگی در مرداد ماه و خاموش کردن ندای حقطلبانه معلمان طراحی شده است. لذا در نشستی که در روز یکشنبه 28/4/83 در مجلس شورای اسلامی برگزار شد تصمیمات زیر اتخاذ گردید:
1. درخواست آزادی سریع و بدون قید و شرط همکاران بازداشت شده، رفع اتهامات وارده به ایشان و دلجویی از خانوادههایشان و خانواده بزرگ فرهنگیان کشور.
2. برگزاری تحصن در تهران برای روز دوشنبه 29/4/83 مقابل مجلس شورای اسلامی و سهشنبه 30/4/83 مقابل قوه قضاییه در اعتراض به بازداشت دوستان و درخواست آزادی ایشان.
3. برگزاری تحصن در مراکز استان و شهرستانها روزهای یکشنبه هر هفته تا زمان آزادی دوستان در بند، در مراکز استانها در محوطه سازمانهای آموزش و پرورش و در شهرستانها در محوطه ادارات آموزش و پرورش.
4. توقف احضارها و رفع پیگیریهای قضای و امنیتی از فعالان صنفی سراسر کشور.
در پایان شورای هماهنگی به کانون صنفی معلمان ایران برای پیگیری خواستههای خود در تهران به خصوص آزادی آقایان بهشتی و ذاتی وکالت میدهند.
اسامی حاضر در گردهمایی روبروی مجلس: