ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
معلمان ما و معلمان دنیا (به بهانه روزجهانی معلم) |
شباهت های معلمی در هر گوشه دنیا،بیشتر از تفاوت های آن است.همگی قصد آموزش به بچه ها درچهاردیواری کلاس را دارند وهمین عمده ترین وظیفه و دغدغه آنهاست.به همین ترتیب،در مسائل و مشکلات نیز درد مشترک دارند. اماکار معلم ـ در هرکشوری که باشد ـ نسبت به سایر مشاغل ، تفاوت هایی دارد. درواقع ،معلمی مثل هیچ یک ازحرفه هایی که می شناسیم ،نیست. معلمی، فعالیت در جبهه ی روابط انسانی است.فضایی که در آن به آسانی سوء تفاهم پیش می آید.افراد خیلی سریع ناراحت می شوند یا او را ناراحت می سازند .معلم ،ضمن اداره ی کلاس باید ازفراگیران ارزشیابی شفاهی و کتبی بگیرد، سر وصدای بچه ها را تحمل کند، پشت سرهم آنها را دعوت به سکوت کند، به همه مهر بورزد، در همان حال که با یکی می خندد، نسبت به دیگری اخم کند،به پرسش های بی موقع بچه ها پاسخ گوید،از یادگیری تک تک آنها اطمینان حاصل کند، در دعوای بچه ها فورا حضور پیداکند وآنها را آشتی دهد، تنبیه کند، تشویق کند،اندرز دهد و البته در همه ی این احوال، مواظب رفتار، گفتار و ظاهر خود باشد.دردسرهای یک معلم به چهاردیواری کلاس درس و یک زمان خاص محدود نمی شود.یک معلم باید مترصد روبروشدن با ارزیابی های گاه و بیگاه مسئولین اداری و همینطور مواظب سلوک و ظاهر خود در بیرون باشد تا نقش الگویی اش خدشه دار نشود.شاید به خاطر همین خصوصیات است که کارمعلم، در همه کشورها ازارج و مرتبه بالایی برخوردار بوده و دولت ها برای اداره آنها عنایت و حمایت ویژه ای دارند. از نگاه دولتمران هرساله جمع زیاد معلمان ، بارمالی زیادی را روی دست دولتها می گذارد اما این دلیل نمی شود که در اصلاح و افزایش دستمزدهای آنها با توجه به نرخ تورم اقدامی صورت نگیرد. معضل معیشت و غم نان به همان اندازه که عمده ترین دلشوره معلمان است، معمولادر طول تبلیغات انتخاباتی، یکی از تاثیرگذارترین شیوه های تبلیغی نامزدها برای جلب رای و نظر مردم و به ویژه معلمان است. مثلا در کشور خودمان،باآغاز به کاردولت یازدهم مثل هردولتی جدید، دوباره نورکم فروغ امید در دل فرهنگیان جان گرفته وروشن شد.فکر اینکه رئیس جمهور جدید با توجه به داعیه اعتدال و اصلاح طلبی شان پاسخگوی نیازهایشان باشد،هنوزمعلمان را دل قوی می دارد که در انتخاب خویش اشتباه نکرده اند.خاصه که خوب یادشان است که ایشان در ایام تبلیغات انتخاباتی فرمودند:«باید به معیشت معلمان توجه شود تا شغل دوم نداشته باشند.» این یک واقعیت تلخی است که برخلاف بسیاری از کشورها،بیشتر دغدغه اولیه معلمان ما ، معیشتی است.به همین دلیل ،اغلب آنها دو شغله اند که همین در کاهش میزان کارایی تدریسشان بی تاثیرنیست.اهمیت این مسئله تا آن اندازه است که حتی در خلال برنامه های اعتراضی و صنفی و روشنگرانه ای که از سوی نخبگان و دست اندرکاران فعال صنفی دنبال می شود، آنجا که حرف از مطالبات به میان می آید، بیشترمطالبات مالی مدنظربوده و خواسته های آموزشی عنوان نمی شود.معلمان همواره نالیده اند که حقوق ماهانه شان نسبت به سایرکارکنان دولت ناچیزاست اما شکایت نکرده اند که مدرسه شان فرسوده است یا تجهیزات آموزشی و رفاهی ندارد. برای همین است که می بینیم اغلب معلمان نیازمند وام برای خرید مسکن یا تامین جهیزیه فرزندشان، نسبت به ساختار اداره منطقه خود، نگاهی بنگاهی و بانکی دارند نه نگاهی سازمانی که در آن باید فرایند آموزش و پرورش دنبال شود.تجربه نشان داده است که گره کورمشکل معلمان با افزایش چند درصدی هرازگاه حقوق حل نمی شود.با هرقدم دولت در اصلاح و افزایش پرداخت دستمزدها، نهاد بازار،فرسنگ ها جلوتر در مسیرگرانی و تورم راه می رود.ازنقطه نظر دیگری نیزافزایش حقوق تنها راه چاره نیست.به راستی اگرحقوق معلمان بطورناگهانی دوبرابر میزان فعلی بشود آیا می توان امیدواربود که آنها ضمن ترک شعل دوم و سوم خویش، یک باره به سمت پژوهش و حضور در کتابخانه ها و مراکز تحقیقی روی آورند؟ تازه از کجا معلوم است که این افزایش ها در برابر رمز و رازهای پیچیده بازار و کلاف سردرگم اقتصاد، تاب مقاومت بیاورند؟اضافه بر این ها،تاکیدمستمر و رسانه ای بر افزایش چنددرصدی و هز ازگاهی حقوق معلمان، موجب تضعیف شان و منزلت مقام معلم می شود و به تدریج از بار معنوی و ارزشی آن می کاهد. بنابرابن با توجه به ضرورت برقراری عدالت و پرهیز ار اعمال تبعیض در پرداخت دستمزدهای کارکنان دولت،شایسته تر آن است که به تفاوت در میان آنها توجه شود.فرهنگی ومعنوی بودن ماهیت کار معلمان از طرفی، و تعداد زیاد آنها نسبت به کارمندان سایروزارتخانه ها از سوی دیگر، می طلبد که مثل سایر ممالک دنیا، ابتدا در جهت ارتقای منزلت و جایگاه واقعی آنها تدابیری اندیشید تا هم معلمان هویت از دست رفته خویش را بیابند و هم دولت یازدهم به شعارتدبیرو امید خویش جامه عمل پوشانده باشد.از این رهگذراست که جامعه وجودشان را چنانکه باید و شاید قدر می بیند و آنها را را برصدر می نشاند.اتخاذ راهکاریی نظیر؛ پرهیز از سردادن شعر و شعار به جای عمل درحال و روز معلمان،پرهیز از نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش،خودداری ازابلاغ طرح و برنامه های حساب نشده و بی ارتباط با فرایند آموزش، توجه به تفاوت های فردی معلمان، تشخیص و تشویق معلمان فعال، تفویض اختیاربه معلمان و کاستن ازحجم باید و نباید های بخشنامه ای،همراهی و همکاری با معلمان دنیا از طریق گرامیداشت روزجهانی معلم،تدوین نظامی برای درجه بندی آنها براساس صلاحیت های حرفه ای، توانمند سازی معلمان در استفاده از فناوری های نوین، حمایت قاطع و عینی از معلمان در برابراولیا کم لطف و پرتوقع، عفو و یا تخفیف مجازات معلمان معترضی که اکنون دربندند و بالاخره،هدفمندسازی نظام پرداخت ها براساس شایستگی ها و تلاش های تعریف شده، از جمله اقداماتی است که در جهت ارتقامنزلت معلمان می توان کاربست.کلام آخراینکه می دانیم درصدردولت یازدهم،شخصی با تدبیر و امیدوار نشسته که جهانی می اندیشد و منطقه ای عمل می کند و آن چنان که گفته اند ؛کلید قفل بسیاری از مشکلات را در دست دارند.دست برقضا،ایشان نه به اسم که به رسم نیز، فردی روحانی است و روحانیون که خود از جمله معلمان غیررسمی جامعه ما هستند، به خوبی اهمیت علم و حرمت معلمان را می دانند.براین اساس دور نیست که برنامه های خوبی را در جهت افزایش شان و منزلت اجتماعی و حرفه ای معلمان شاهد باشیم. امید که در تصمیم گیری های بعدی، جمعیت معلمان ما هم مثل معلمان دنیا به عنوان جمعی که فقط زیادند اما زیادی نیستند، به حساب آیند. به نقل از وبلاگ تخته سیاه |
سلام آقای خاکساری.
سپاس از بذل عنایتتان.
امید که تمام خود معلمان و فارغ از دلسوزی ها و دسته بندی های مرسوم، هویت گمشده ی خویش را باز یابند.