بازنشستگان،متقاضیان جدید بازار کار
زهرا زادهغلام
کارشناس حوزه امور بازنشستگی
ضرورت و اهمیت توجه به مسائل پس از بازنشستگی در جوامع امروزی با بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی، بیشتر میشود. امروزه به واسطه افزایش طول عمر، افراد پس از بازنشستگی سالهای زیادی را پیش رو دارند که حتی در مدت زمان قابل توجهی از آن توان جسمی و آمادگی و تمایل روحی برای اشتغال و پذیرش مسئولیتهای شغلی را نیز دارا هستند. علاوه بر افزایش طول عمر، کاهش میانگین سن بازنشستگی در برخی کشورها نیز ایجاب میکند مسائل و مشکلات این دوره از زندگی افراد بررسی شود و برنامهریزی لازم برای آمادهسازی آنان با هدف مواجه شدن با پدیده بازنشستگی و سازگاری پس از آن، بویژه بهرهمندی از یک زندگی توأم با احساس مفید بودن و نشاط، صورت گیرد. طبق نتایج مطالعات اخیر، نه تنها نیازهای افراد در زندگی فردی و همچنین نیازهای اجتماعی- اقتصادی، علل احتمالی تمایل به ادامه فعالیت و اشتغال پس از بازنشستگی را توجیه میکند، بلکه از سوی دیگر جامعه نیز از لحاظ اجتماعی- اقتصادی به فعالیت بازنشستگان نیازمند است. بازنشستگان دارای اطلاعات و تجارب شغلی ارزشمندی هستند که جامعه میتواند از دانش و تجربهای که حاصل30 سال تجربه شغلی و خدمت آنها است، در کارآفرینی و تولید اشتغال منتفع گردد.
موضوع اشتغال بازنشستگان دارای دو وجه تا حدودی متناقض است. از یک سو باید به این نکته توجه کنیم که فرد بازنشسته پس از یک دوره نسبتاً طولانی کار، نیازمند برخورداری از رفاه و استراحت است. از سوی دیگر دو دسته عوامل، اشتغال مجدد بویژه برای بازنشستگان جوان را ضروری میسازند. این دو دسته عوامل، یکی نیازهای روانی و اجتماعی و احساس مفید بودن است چرا که گاهی برای فرد بازنشسته مقبول بودن وی در خانواده، گروه و روابط اجتماعی و پذیرش در جمع و احساس ارزشمندی در بین دیگران، بیشتر از پاداشهای مادی و افزایش حقوق مهم است.
عامل دیگر، نیازهای مالی و مادی بازنشستگان است. بر اساس بعضی آمارهای ارائه شده از منابع غیر رسمی در جامعه ما، هم اینک حدود 30 درصد از بازنشستگان دوباره مشغول به کار میشوند. برخی آمارهای جهانی نیز حاکی از فعالیت تقریبی 20 درصد افراد بالای 65 سال است که از سال 1980 تاکنون این روند به شکل مستمر ادامه داشته است.
در واقع، بازنشستگی در هیچ سنی پایان فعالیت نیست بویژه در مورد بازنشستگان جوان.
سن بازنشستگی در کشورهای مختلف متفاوت است و در کشور ما بجز برخی موارد خاص، هر فرد شاغل، بهطور معمول پس از 30 سال کار بازنشسته میشود. همانگونه که قبلاً هم ذکر شد، مطالعات مختلف در کشور ما حاکی است کارکنان در زمان بازنشستگی بهطور متوسط 52 سال یا کمتر از آن سن دارند که فرد بازنشسته در این سن هنوز در حد قابل توجهی از توان ادامه اشتغال برخوردار است. مطالعات در کشورهای پیشرفته حاکی است اغلب افراد پس از بازنشستگی تمایل به اشتغال نشان میدهند و معمولاً این تمایل برای یک دوره زمانی حدود 15 سال ادامه مییابد، چون بعد از آن افراد معمولاً کمتر میل و بویژه توان کار و اشتغال دارند. البته تمایل به اشتغال تا حدود زیادی از شرایط مالی و میزان مستمریهای فرد بازنشسته تأثیر میپذیرد و در صورت تأمین مالی ممکن است تمایل به اشتغال تا حدود زیادی کاهش یابد.
در کشور ایران نیز، بر اساس آمارها و شواهد موجود، در حال حاضر برخی از بازنشستگان (پس از 30 سال خدمت) دوباره وارد بازار کار شده و به فعالیت میپردازند. طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران، نزدیک به 27 درصد جمعیت 55 سال و بالاتر در کل جمعیت فعال کشور شاغل هستند. این تعداد، حدود 23 درصد جمعیت شهری و 4 درصد جمعیت روستایی را شامل میشود.
این آمارها میتواند هم نشانه مثبتی از میزان اشتغال بازنشستگان در کشور و در نتیجه بهبود وضعیت سلامت و امید به زندگی باشد و هم دلیلی بر وجود مشکلات مالی بازنشستگان و اختلال در بودجه بندی افراد خانواده او.
زمینههای تمایل به اشتغال مجدد
وضع زندگی روزمره فرد بازنشسته تحت تأثیر عواملی همچون جنسیت، سلامت و وجود برنامههای آمادهسازی قبل از بازنشستگی قرار دارد. اشتغال بازنشستگان از ابعاد مختلف تأثیراتی بر سلامت و کیفیت زندگی آنان دارد و به همین خاطر در بررسی زمینهها و نیز پیامدهای این اشتغال باید به ابعاد مذکور توجه شود. مطالعات حاکی است بازنشستگانی که شاغل هستند از نظر شاخصهای کیفیت زندگی نسبت به همتایان غیر شاغل خود وضعیت بهتری دارند.پیشتر هم گفتیم این کیفیت زندگی با ابعاد سلامت جسمی و روانی آنان نیز در ارتباط است. فرد بازنشسته پس از بازنشستگی همچنان در شبکه روابط اجتماعی و خانوادگی با اطرافیان خود قرار دارد. او بر خلاف تصورات دیگران، در زندگی خود و اطرافیانش بیاثر و بدون نقش نیست و تمایل دارد که فعالیتهای قبل از بازنشستگی را همچنان ادامه دهد و حتی در بعضی اوقات نقشهای جدیدی را نیز بپذیرد. بازنشستگی برای او به معنای از دست دادن منزلت اجتماعی است. به این معنی که نبود کارهای جاری در زندگی روزمره فرد، ممکن است در روند زندگی وی که برای مدت سه دهه از عمر او یا بیشتر را شکل داده، خلأ ایجاد کند. لذا میتوان اذعان داشت که بازنشستگی برای فرد به معنای شروع یک دوره غیرفعالی و بیتحرکی نیست و خود نوع متفاوت و خاصی از فعالیت قلمداد میشود بلکه این دوره برای آن گروه که در زندگی خود اوقات آزادی را یافتهاند، دوره انتقالی مهمی به شمار میرود چون این واقعه عملاً متضمن از دست دادن درآمد است و پیامدهای اجتماعی و روانی آن روی فرد و خانوادهاش در جای خود قابل توجه و تأمل خواهد بود.
تأثیر دیگر بازنشستگی بر وضعیت روانی- اجتماعی فرد که او را به سمت اشتغال مجدد سوق میدهد، تغییر در روابط بین فردی و اجتماعی است. فرد بازنشسته تماس با دوستان و همکاران محل کار را از دست میدهد. فرزندان او نیز معمولاً برای خود زندگی مستقل تشکیل دادهاند و لذا در زندگی فردی و اجتماعی احساس تنهایی و انزوا میکند.
یکی دیگر از عوامل و زمینههای روی آوردن به اشتغال مجدد، ویژگیهای شخصیتی افراد بازنشسته است. نتایج برخی مطالعات نشان داده است که ویژگیهایی از قبیل وجود انگیزه موفقیت بالا، خلاقیت و روحیه عملگرایی ممکن است باعث تمایل به اشتغال مجدد بازنشستگان شود. ویژگیهای مذکور با روحیات و قابلیتهای کارآفرینی ارتباط دارند، به این معنی که هر چه میزان صفات ذکر شده در فرد بالاتر باشد احتمال این که او بتواند به فردی کارآفرین تبدیل شود بیشتر است.
پس از بازنشستگی ارزشهای فردی شخص در زندگی نیز تا حدودی دچار تغییر میشود و این تغییر در سازگاری فرد بازنشسته با شرایط جدید زندگی مؤثر است. اندرو بور کارشناس ارشد دانشگاه ایالتی بوفالو (2006) در یک مطالعه، ارتباط ارزشهای شخصی را با رضایتمندی، اثر تحصیلات و مسائلی چون نقش این ارزشها را در دوران مختلف زندگی همچون پیشرفت گرایی، قدرت و نوعدوستی بررسی کرده است. بر اساس این بررسی، پس از بازنشستگی ارزشهای «پیشرفت» و «قدرت» کاهش مییابد و در مقابل ارزشهای خیرخواهی (نوعدوستی) و جهانگرایی افزایش خواهد یافت. «بور» اظهار میدارد ظرفیت سازگاری فردی و اجتماعی فرد با توجه به تغییر در ارزشها، دگرگون میشود لذا ممکن است تأثیرات مثبتی به واسطه افزایش ارزشهای نوعدوستی و نیز تأثیرات منفی به واسطه کاهش ارزشهای پیشرفت و خود هدایتی، در دوران بازنشستگی و سالمندی به وجود آید و بر روند سازگاری پس از بازنشستگی تأثیر بگذارد.
وضعیت موجود کشور
از وضعیت آماری اشتغال مجدد بازنشستگان در کشور اطلاعات مدون و روشنی در دست نیست؛ از معدود مطالعات موجود که در این گزارش نیز به آن اشاره شد، پژوهشی تحت عنوان «بررسی وضعیت اشتغال بازنشستگان و عوامل مؤثر بر آن در صندوق بازنشستگی کشوری» 1386 است که اطلاعات نسبتاً مبسوطی درباره اشتغال مجدد بازنشستگان و برخی عوامل و زمینههای آن به دست میدهد.
براساس این پژوهش با توجه به آمار حقوق بگیران صندوق بازنشستگی کشوری، بیشترین تعداد بازنشستگان به ترتیب در رستههای آموزشی-فرهنگی، اداری- مالی و خدماتی هستند. در این میان میتوان حدس زد که رستههای شغلی فنی مهندسی، فناوری اطلاعات، هیأت علمی و برخی دیگر در رابطه با اشتغال مجدد پس از بازنشستگی کمتر دچار مشکل میشوند اما بازنشستگان رستههای شغلی خدماتی، امور اجتماعی و سیاسی احتمالاً پس از بازنشستگی بیشتر با مشکل اشتغال مجدد مواجه خواهند بود.
مطالعه نگارنده در مورد مردان بازنشسته چهار سال اخیر (1389 - 1385) تعداد دارندگان مدرک فوق دیپلم و بالاتر را 57درصد نشان میدهد که نمایانگر افزایش تعداد بازنشستگان دارای مدارک تحصیلی بالاتر، نسبت به گذشته است.
وجود این میزان از تحصیلکردهها در بین بازنشستگان به معنای برخورداری آنان از مهارتهای شغلی در سطوح مختلف است که علاوه بر توان و استعداد فرد برای اشتغال مفید میتواند حاکی از آن باشد که جامعه نیز به مهارتها و طبعاً خدمات این افراد نیاز دارد.
بررسی یافتههای مطالعه فوق نشان میدهد که هر چه به سالهای اخیر نزدیک میشویم به تعداد بازنشستگان شاغل افزوده میشود. این یافتهها میتواند مؤید نیاز رو به رشد جامعه به خدمات بازنشستگان و نیز نیاز مالی یا روانی خود آنها به کار و فعالیت باشد.
یافتههای تحقیق مذکور برخی عوامل مرتبط با اشتغال مجدد و تمایل به آن را نیز روشن میکند مثلاً در این بررسی 578نفر از 694 نفر نمونه مورد مطالعه(2/83 درصد) متأهل بودند. علاوه بر آن 72 درصد بازنشستگان شاغل با همسر و فرزندان خود زندگی میکردند(افرادی که به همراه همسر و فرزندان خود زندگی میکنند، به دلیل نیاز مالی، بیشتر از سایرین احتمال دارد به شغل مجدد روی آورند). این امر به معنای آن است که زندگی خانوادگی آنان کماکان در وضعیت معمولی ادامه دارد و طبعاً نیازهای مادی و مالی آنان نیز همچنان وجود دارد. اطلاعات کسب شده از تحقیق مذکور همچنین نشان میدهد، 83 درصد بازنشستگانی که شغل دوم قبل از بازنشستگی برگزیدهاند دارای مشکلات اقتصادی بودهاند. این موضوع آنجا اهمیت بیشتری مییابد که افراد همزمان با ورود به مرحله بازنشستگی و کاهش حقوق دریافتی، ممکن است در مقایسه با زمان اشتغال نیاز مالی بیشتری داشته باشند.
میزان تمایل بازنشستگان به اشتغال مجدد، 25 درصد تأمین هزینههای زندگی و 23 درصد نیز احیای روحیه خود را دلیل تمایل به اشتغال مجدد ذکر کردهاند.
یافتههای مطالعات در زمینه وضعیت روحی و روانی بازنشستگان نیز قابل توجه است. از میان بازنشستگان شاغل، 34 درصد «فرد بازنشسته» را فاقد اعتماد به نفس میدانند و در مقابل، 47 درصد مخالف نظر فوق هستند. این پاسخها حاکی است بین اعتماد به نفس و وضعیت اشتغال در میان بازنشستگان ارتباط وجود دارد.
در حال حاضرتعداد بازنشستگان شاغل نسبت به گذشته افزایش چشمگیر داشته است و از این رو بسیاری از بازنشستگان «جوان» هستند، شناسایی زمینهها و انگیزههای روی آوردن آنان به اشتغال مجدد و برنامهریزی برای اشتغال مفید و مناسب این قشر امری ضروری است اگرچه برخی دیدگاهها این امر را موجب کاهش فرصتهای شغلی در اختیار، برای گروههای بیکار و نیازمند شغل میداند که پیامد آن مشکل اشتغال در سطح کلان جامعه خواهد بود، لیکن هدایت بازنشستگان به سوی کارآفرینی و مشاغلی که تولید اشتغال میکند باعث میشود بسیاری از این قبیل مشاغل، آزاد شده حتی با ورود بازنشستگان به فرایند کارآفرینی، فرصت اشتغال برای جویندگان کار نیز بیشتر شود. این امر با توجه به تجربه سالها کار و پختگی و کمال شناختی و مهارتی بازنشستگان غیرممکن و دور از ذهن نیست. اگر دولت و سازمانهای مردم نهاد بتوانند چتر حمایتی خود را بر ایدههای کارآفرینی که بخشی از آن به کارآفرینان بازنشسته مربوط میشود بگسترانند بیشک بازنشستگان جوان میتوانند منابعی بسیار مهم و قوی برای گسترش و تقویت این کارآفرینیها باشند.
روزنامه ایران - 20 آذر 92
http://www.iran-newspaper.com/1392/9/20/Iran/5532/Page/14/Index.htm#