سمنها یا سازمانهای مردمنهاد که در سالهای اخیر در کشور راهاندازی شده و مجدانه در راستای تقویت رابطه میان مردم و دولتها فعالیت کردهاند، در طول سالهای فعالیت خود با فراز و نشیبهای بسیاری رو به رو بودهاند. در واقع، فعالیت سازمانهای مردمنهاد در ایران تابعی از نگاه دولت به مشارکتهای مردمی و نقش مردم در شناسایی و حل مشکلاتی است که شهروندان در زندگی روزمره با آن درگیر هستند. فارغ از تمامی مشکلاتی که سمنها در سالهای اخیر با آن مواجه بودهاند، در حال حاضر، دولت یازدهم که به اعتقاد من به درستی از بطن مردم و خواستههای آنان برخاسته درصدد احیای سمنها و ایجاد زمینههای لازم برای تقویت و اعتمادسازی در این راستاست. به طور حتم، هیچ کدام از ما وعدههای آقای روحانی مبنی بر رفع موانع موجود بر سر راه سمنها و ایجاد بسترهای مناسب برای شکلگیری و راهاندازی سازمانهای مردمنهاد را فراموش نکردهایم. در حال حاضر که حدود یک سال از عمر دولت یازدهم میگذرد، بسیاری از مسئولان دولتی با تاکید بر احیای فعالیت سمنها در حوزههای مختلف در صدد برآوردن خواستهها و اهداف دولت تدبیر و امید هستند. واقعیت این است که در دنیای امروز بسیاری از کشورها به دنبال شکل دهی و تقویت سازمانهای مردمنهاد هستند چرا که درحال حاضر به دنبال گسترش ارتباطات و نقش مردم در ساخت جامعه، وجود سمنها میتواند خدمات شایانی را هم به دولت و هم به مردم ارائه دهد. در واقع، سمنها به عنوان رابط میان ملتها و دولتها میتوانند فشارها و بارها را از روی هر دو گروه کم کنند و به گونه ای صدای مردم را به گوش مسئولان برسانند و در مقابل مردم را با مسائل اداری و اجتماعی و مشکلاتی که دولتها با آن روبهرو هستند، آگاه سازند. این آگاهی که میتواند به دنبال خود اتحاد اجتماعی برای حل مشکلات و حمایت از دولتها را به همراه داشته باشد، سرمایه انسانی عظیمی است که همواره نیاز به حمایت و تقویت به ویژه در برخی از گروههای آسیب پذیر دارد. به طور مثال، در شرایط فعلی شکلگیری و سامان دهی سمنهای مربوط به زنان یکی از اولویتهایی است که دولت یازدهم و مسئولان این دولت درصدد دستیابی به آن هستند. من بر این باورم که اگر این هدف به طور جدی پیگیری شود و سمنهای مربوط به زنان در آیندهای نزدیک راهاندازی شوند، در سالهای آینده بخش قابلتوجهی از مشکلات موجود بر سر راه فعالیت زنان به گوش مسئولان میرسد و با حمایت سمنها و گروههای مرجع زنان راهکارهای مناسب برای از میان برداشتن آنها تدوین میشود و این مهم جز با تاکید بر نیازهای واقعی زنان به دست نمیآید. از این رو، به اعتقاد من، ضروری است تا سازمانهای مردمنهادی که قرار است در حوزه زنان راهاندازی شوند بیشتر معطوف به قوانین مربوط به زنان و خانواده باشند چرا که اصلاح قوانین مربوط به زنان و خانواده به نوبه خود میتواند به تغییر افکار و زمینههای تربیتی مردم و در نهایت فرهنگسازی در حوزه زنان و خانواده کمک کند. ضمن اینکه، طبق آمار و اطلاعات موجود، متاسفانه فقر در جامعه ما شکلی زنانه به خود گرفته است. حال آنکه زنان امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم زنان خانهنشین نیستند. بسیاری از آنان به میل خود و برخی از سر اجبار برای تامین معیشت پا به جامعه میگذارند. تحت این شرایط، تاکید سازمانهای مردمنهاد بر رساندن صدای زنان به مسئولان و ایجاد فشار بر مسئولان برای فراهم ساختن زیرساختهای لازم برای فعالیت و کار زنان ازجمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. نباید فراموش کرد، با توجه به اینکه سمنها مقام اجرایی نیستند و محدودیتهای دولتی ندارند، امکان موفقیت آنان و دستیابی جامعه به اهداف خود از طریق سازمانهای مردمنهاد بیشتر از فعالیت فردی هر یک از اعضای جامعه است.
* حقوقدان و فعال زنان
آرمان - ۲۵ مرداد۹۳