جامعه مدنی و دموکراسی
جامعه مدنی، مجموعه ای از نهادهای فعال و تشکلهای صنفی، اجتماعی و سیاسی، مستقل است؛ کارکردش در این انگاره انعکاس مطالبات و مطلوبات جامعه به نظام سیاسی است. در حقیقت واسطه بین دولت و مردم است. این نهادها ضامن نهادینه شدن آزادی و عامل بسط مشارکت مردمی میباشند. در نهایت اینکه نهادهای جامعه مدنی در مهار قدرت خودکامه نقش اساسی ایفا میکنند.
ی جامعه مدنی و دموکراسی
|
نویسنده : * احسان معنوی |
جامعه مدنی از برجسته ترین مفاهیم در حیات سیاسی- اجتماعی انسان در عصر نوین است.عصری که دموکراسی شاکله زیستار سیاسی انسانه ست و انسان از هیات رعیتی بی حقوق به قامت شهروندی با کرامت انسانی درآمد. دموکراسی بعنوان مهمترین دستاورد انسانی در حوزه سیاست رهاورد تحولات و پویشهای عمیقا اجتماعی بوده است. دموکراسی در متن تحولات تاریخی مغرب زمین تکوین یافت و در آراء اندیشمندان مختلف نظریه پردازی شد اما بسرعت موج فراگیر دموکراسی خواهی سراسر کره خاکی را در نوردید؛ دستاوردی بشری که مرز نمیشناسد و تنها انسان را در کانون اندیشگی خود واجد کرامت و مالک سرنوشت و زیست خود میپندارد. این ایده و اندیشه در عمل با اقبال انسانهایی روبرو شد که از زیستن در دوگانه اطاعت-محرومیت، به ستوه آمده بودند. جامعه مدنی بعنوان یکی از ارکان مردم سالاری همواره برجستگی خاصی داشته است. در پیکر بندی دمکراسی و مردم سالاری، جامعه مدنی جایگاهی والا دارد. مردم سالاری تنها با تقویت و تکوین جامعه مدنی امکان و مجال برای تحقق دارد. بدون موجودیت جامعه مدنی نمیتوان امیدوار به تحقق یا تقویت مردم سالاری بود. اما در این مجال به اختصار 4 تعریف از جامعه مدنی را بیان میکنیم: 1)جامعه مدنی حوزه ای عمومی میان دولت و شهروندان و هم چنین عرصه اِعمال قدرت به وسیله شهروندان است. رابطه این دو قطب (دولت و جامعه) را تنظیم میکند. 2) جامعه مدنی حائل بین بخشهای اصلی تشکیل دهنده جامعه است. (اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع) حوزه ای است که در آن انجمنهای داوطلبانه، احزاب و گروهها نقش محوری را در ابعاد سیاسی، اجتماعی و غیره ایفا میکنند. 3) جامعه مدنی از محق بودن و مختار بودن شهروندان آغاز میشود و سپس با کثرت گرایی در جامعه تکوین میشود. 4) جامعه مدنی، مجموعه ای از نهادهای فعال و تشکلهای صنفی، اجتماعی و سیاسی، مستقل است؛ کارکردش در این انگاره انعکاس مطالبات و مطلوبات جامعه به نظام سیاسی است. در حقیقت واسطه بین دولت و مردم است. این نهادها ضامن نهادینه شدن آزادی و عامل بسط مشارکت مردمی میباشند. در نهایت اینکه نهادهای جامعه مدنی در مهار قدرت خودکامه نقش اساسی ایفا میکنند. به طور کلی جامعه مدنی، عرصه ای برای تنظیم و تسهیل رابطه میان دولت و جامعه است. که از یک سو، دیدگاههای مردم رابه دولت منتقل میکند و از سوی دیگر مشروعیت مورد نیاز دولت را تامین میکند. در دوران مدرن در اکثر جوامع، چنین سازوکاری وجود دارد اما با تحولات متاخر، رابطه بین دولت و جامعه پیچیدگیهای بیشتری پیدا میکند.. جامعه مدنی به مثابه یک کلیت فرهنگی در نظر آورده میشود. جامعه مدنی را همانند جامعه ای دانسته اند که متضمن آداب، رسوم، نهاد، ارزشها و هنجارهای خاص خود است. در این برداشت جامعه مدنی و مردم سالاری با مدخلیت فرهنگ ادراک میشود. تحقق یا تقویت مردم سالاری مجموعه ای از نظام فرهنگی فراگیر میان شهروندان را میطلبد. در فقدان نظام فرهنگی خاص، مردم سالاری مجالی برای تحقق ندارد.. پیش شرطهای جامعه مدنی برای داشتن جامعه مدنی نهادمند و پایدار بایست بتوان ارکان و اجزاء آن را تقویت کرد. جامعه مدنی نهادمند دلالت بر قاعدههای رفتاری دارد که ضمن انتظام حوزه اجتماعی، سامان سیاسی را نیز بر مدار مردم سالاری تقویت میکند. مردم سالاری آنگاه مجالی برای تحقق دارد که پیش شرطهای قوام بخش جامعه مدنی موجود باشند. . در اینجا به توضیح مختصر 6 مورد از مهم ترین شرطهای تحقق جامعه مدنی میپردازیم. 1) دموکراسی: از اساسی ترین زمینههای تحقق جامعه مدنی، بسط و توسعه دموکراسی و مردمسالاری در جامعه است. بحث درباره دموکراسی به مجالی دیگر نیاز دارد و در اینجا به اشاره ای کوتاه درباره آن بسنده میکنیم. اولین مفهوم مطرح شده در دموکراسی، منشأ مشروعیت حکومت میباشد؛ که در نظام اندیشگی دموکراسی، مردم منبعی هستند که به حکومت مشروعیت بخشند. این نظر متفاوت از ایدههای میباشد که منشأ قدرت را خارج از ارداه مردم میدانند. مشروعیت مردم سالاریها ریشه در کارامدی و مقبولیت عمومی دارد؛ مردم سالاری دلالت بر کسب مقبولیت از شهروندان دارد. نظام سیاسی در ایده مردم سالاری تنها در صورتی مشروع فرض میشود که بتواند اقبال و اجماع و توافق عمومی اکثریت رابرانگیزاند. مردم سالاری به واقع پای در حقانیتی دارد که از جانب مردم پذیرفته میشود. 2) آزادی: آزادی با مفهوم حقیقی خود، یکی از پیش شرطهای جامعه مدنی است؛ استقلال جامعه مدنی مستلزم آزادی اجتماعی است. آزادی به مثابه عامل پویا بخش جامعه مدنی در نظر آورده میشود. آزادی دلالت بر تضارب آراء و تعامل دارد. نفی محدودیت در این انگاره مد نظر است. نفی همه جبرهای تاریخی-اجتماعی و رهایی انسان از بند اجبار و تقدیر تاریخی و نشاندن انسان در جایگاه فعالی آزاد، مختار و صاحب عقلانیت برای تشخیص مصالح خویش از لوازم مردم سالاری است. 3. تکثر گرایی: یکی از شرایط اساسی جامعه مدنی، وجود و پذیرش تکثر گرایی یا پلورالیسم است. این اصل به معنی پذیرفتن کثرت در اندیشه، اعتقادات یا هر مفهوم دیگری است که آن را نقطه مقابل تمرکز گرایی قرار میدهد. در جامعه مدنی تلاش بر آن است که قدرت سیاسی از تمرکز به دور باشد و به نحوی توزیع شود که نوعی موازنه بین دولت و جامعه مدنی برقرار گردد.مردم سالاری دلالت بر تکثر داردو فراگردی که بتواند هویتهای متکثر را تحمل کند. تکثر در اندیشه ها، آرائ،ادراکها و هویتهای ذاتی نظام مردم سالار هستند. در فقدان تکثر،مردم سالاری نحیف و امکانی برای تحقق نمیابد. 4) تساهل و تسامح: تساهل و تسامح دلالت بر بردباری و تحمل یکدیگر است. دموکراسی، آزادی و پلورالیسم پذیرفته شود همذات یکدیگر فرض میشوند.، برخورد آزادانه آرا، اندیشهها و تفکرات است که در پی پذیرش پلورالیسم، کرامت انسانی، تساهل و تسامح و نیز آزادی انسان ظهور مییابد. اصل گفتگو در جامعه مدنی، استفاده از گفتمان به جای گفتگوی یک طرفه (مونولوگ) است. در چنین جامعه ای هیچ کس برداشت و استنباط خود را عین حقیقت و عاری از خطا نمیداند و تکثر و تفاوت اندیشهها پذیرفته میشود و گفتگوی فرهنگی با مدارا و تسامح روشی مقبول میباشد. تساهل و تسامح اجتماعی بنیان جامعه مدنی را تشکیل میدهد. مردم سالاری به واقع دلالت بر بردباری و بالا بردن آستانه تحمل دارد. حل مدنی اختلافات و مدیرت منازعات سیاسی مانع گسیخت در زیست سیاسی میشوند. مردم سالاری براین اصول استوار است. 6) مشارکت: در جامعه مدنی مردم محور جامعه هستند؛ و به همین ترتیب در مردم سالاری کل جامعه بر مبنای تفکیک قوا و دخالت کمتر دولت در امور، انتظام میابد. در مردم سالاری رأی و نظر مردم حکم اساسی است و سرنوشت کشور را تعیین میکند. در فرهنگ سیاسی مشارکتی، مردم خود را شهروند میدانند و از طریق احزاب، انجمن ها، اصناف و گروهها و مطبوعات نظرات خود را اعلام و اعمال میکنند. 7) نظارت: در پرتو جامعه مدنی، آزادی همه جانبه اطلاعات وجود دارد و بر همین اساس مردم میتوانند به عنوان اساسی ترین مجرای مشارکت، بر حکومت نظارت کامل داشته باشند.. در نظام مردم سالار مطبوعات و احزاب و گروهها نقش مهمی را در قوام نظم مردم سالارانه ایفا میکنند؛ و میتوانند ضمن نظارت بر دولت، اطلاعات مربوط به این نظارت را به صورت عمومی در اختیار مردم قرار دهند تا مردم از اقدامات دولت مطلع باشند. باید به این نکته نیز اشاره نماییم که با مخدوش شدن نظارت بر حکومت، خطر استبداد، عیان میکند. 8) عدالت: از آغاز زندگی جمعی، مفهوم عدالت در حیات بشر نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است. بسیاری از مکتب ها، نهضت ها، انقلاب ها، ایدئولوژیها و حتی اکثر ادیان برای اجرای عدالت و به نام عدالت ظهور یافته اند. امروزه مفهومی که به عنوان عدالت در جامعه مدنی مطرح میشود، فقط و فقط عدالت اقتصادی نیست بلکه در تمام زمینههای علمی، فرهنگی، اطلاعات، شغل و مقام و غیره. . در نظام مردم سالار، باید تمامی جوانب عدالت رعایت شود و کرامت انسانی محفوظ داشته شود.اما میتوان به ارکان، مؤلفه ها، شاخصهها و خصوصیات دیگر جامعه مدنی نیز اشاره کرد که یا منبعث از ارکان ذکر شده هستند و یا خود ویژگی مجزای جامعه مدنی میباشند از جمله: حاکمیت نظام شایسته سالاری، خردگرایی، تفکیک قوا، پرهیز از خشونت، اقتصاد آزاد، رسانههای مستقل، انتخابات و نظام پارلمانی و دولت شفاف و پاسخگو. ابتکار- ۲۴ شهریور ۹۳ |