یکی از نهادهای اجتماعی هر جامعه نهاد آموزشوپرورش است که مسئولیت مهمی در تربیت کودکان، نوجوانان وجوانان برعهده دارد. نگاه گسترده به نقش آموزشوپرورش بهعنوان عاملی مؤثر در فعلیتبخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد و تسهیل مسیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال، اهمیت این نهاد اجتماعی را بیش ازبیش نشان میدهد. نقش راهنمایی در آموزشوپرورش افراد به حدی است که عدهای از صاحبنظران آن را به نوعی تعلیم و تربیت قلمداد کردهاند و برخی نیز راهنمایی و مشاوره را تسهیلکننده جریان تعلیم و تربیت میدانند. از سوی دیگر، یکی از نیازهای هر جامعهای تربیت نیروی انسانی خلاق، موثر، مسئولیتپذیر، با نشاط و سالم است. طبیعتا تحقق این هدف منوط به بهرهگیری از ظرفیتهای مختلف در تمامی محیطها اعم از اجتماعی، خانوادگی و... است. یکی از مهمترین محیطهای اجتماعی که افراد در دوران رشد خودشان با آن سر و کار دارند، محیط مدرسه است که هرگونه سرمایهگذاری روی نیروی انسانی در این محیط میتواند به خوبی صورت بگیرد. شاید به همین دلیل است که میبینیم از سیاستهای کلی تحول در نظام آموزشی که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ میشود، آموزش مهارتهای اجتماعی و سبک زندگی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است که همواره بر آن تاکید و تصریح میشود. علاوه بر این، با توجه به حضور سه گروه در محیط مدرسه اعم از دانشآموزان، والدین آنها و اولیای مدرسه به نظر میرسد، آموزش در این محیط میتواند بستر مناسبی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و ارتقای سلامت اجتماعی و روانی در هر جامعهای باشد اما، متاسفانه در آموزشوپرورش ما از این ظرفیت به خوبی استفاده نشده است گرچه، مراکز آموزشی کشور بخشی تحت عنوان مشاوره دارند اما، به نظر میرسد این بخشها تنها از نظر فیزیکی بخش مشاوره هستند و آن گونه که باید کارایی لازم را نداشته و نقش موثری را در مشکلات ایفا نمیکنند. از این رو، به نظر میرسد مشاوره و مددکاری اجتماعی بهعنوان یک رکن اساسی در نظام آموزشوپرورش باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد و از آنجایی که میتواند موجب ایجاد تعامل بین محیط مدرسه، خانه و خانوادهها و از سوی دیگر نقش واسطه بین محیط مدرسه و سایر محیطهایی که دانشآموزان در آنها حضور دارند را ایفا کند، میتواند بسیار موثر عمل کند. مددکاران اجتماعی به دلیل تخصصی که دارند و منابع اجتماعی را خوب میشناسند میتوانند با خانوادهها و سایر محیطهای اجتماعی ارتباط داشته باشند و به این ترتیب به نظام آموزشوپرورش در راستای تحقق و ارتقای برنامههای اجتماعی کمک کنند. اما، متاسفانه این تعامل در وزارت آموزشوپرورش دیده نشده است در حالی که، ایجاد این بستر در آموزشوپرورش میتواند در حوزههای اجتماعی بیشترین تاثیر را داشته و کمک شایانی به این حوزهها بکند. البته، نباید از این نکته غافل شویم که همه نیازهای اجتماعی نیاز به آموزش و بازآموزی مستمر دارند و سه گروه یاد شده شامل، دانش آموزان، والدین آنها و اولیای مدرسه باید به طور مستمر از سوی نهادهای متولی که آموزشوپرورش یکی از آنهاست، تحت این آموزشها قرار بگیرند. چراکه، مسائل اجتماعی در زمان متوقف نمیشود از این رو آموزشها هم باید مستمر باشد و هر سه گروه یادشده در رابطه با مسائل اجتماعی نوین در معرض آموزش قرار بگیرند تا ضمن اینکه به روز باشند، آمادگی برخورد و مقابله با پدیدههای نوین اجتماعی را داشته و کمتر دچار آسیب شوند. از این رو از وزیر آموزشوپرورش و سایر مسئولان که در راس وزارت آموزشوپرورش قرار گرفتهاند این انتظار میرود که انقلابی بنیادین، تاریخی و اساسی در نظام آموزش و پرورش کشور به پا کنند که لازمه آن ایجاد واحدهای اجتماعی مددکاری در مدارس است. انجمن مددکاران ایران این آمادگی را دارد که تعدادی از مددکاران اجتماعی خود را به صورت پایلوت در تعدادی از مدارس کشور مستقر کند تا مسئولان آموزشوپرورش بعد از نظارت بر عملکرد آنها و ارزیابی نتایج کار در صورتی که فعالیت این گروه را مورد پذیرش قرار دادند، بتوانیم این موضوع را در آموزشوپرورش نهادینه کنیم چرا که، این خلأ در تک تک مدارس کشور حس میشود و منجر به بروز آسیبهای اجتماعی بسیاری در جامعه خواهد شد. البته این موضوع به منزله نفی خدمات مشاورهای اهمیت وجود آن نیست اما، چیزی که باید به آن توجه شود این است که مددکاران اجتماعی قابلیتهایی دارند که میتوانند به مدرسه، مدیران آن و گستره نظام آموزشی کمک کرده و تاثیرگذار باشد.
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
آرمان - ۲ شهریور ۹۳