فرهنگیان نیوز - تدبیر: بخشنامهای فاجعهبارتر از وضعیت معیشتی فرهنگیان در شهریور ماه سال جاری طبق یک بخشنامهی وزارتی و بدون هیچ دلیل کارشناسی اقدام به افزایش ساعات کار مدارس متوسطهی دورهی اول تا ساعت 13:40 دقیقه نمودهاند که مشکلات بسیاری را برای دانشآموزان و معلمان از جمله خستگی روحی و جسمی، بیانگیزگی و سرخوردگی را رقم زده است. مسئولین اعلام کردهاند که باید شش زنگ 50 دقیقهای تدریس که برای هر کدام هم ده دقیقه استراحت در نظر گرفته شده است و ماقبل آخر هم 30 دقیقه زنگ نماز است که باید در مدارس متوسطهی دورهی اول به موقع اجرا گذاشته شود. اما بعلت ناکارآمد بودن طرح بعضی از مدیران تصمیم گرفتهاند که دانشآموزان سه زنگ 100 دقیقهای در کلاس حضور یابند. چون ورود و خروج دانشآموزان به کلاسها در مدارس بزرگ که بیش از 15 کلاس درس دارند ده دقیقهی زنگ تفریح عملاً و اصلاً امکانپذیر نیست. دانشآموزان نمیتوانند بشمار 3 دستشان را به دیوار حیاط بزنند و برگردند. بعضی از مدیران مدارس هم با صلاحدید خود زنگ پایانی را در 13:10 دقیقه میزنند و یک کلاس را برای نماز نگه میدارند. با اجرای این بخشنامه نابسامانیهایی در مدارس حاکم است که ریشهاش در جایی دیگر است. بعد از کاهش صد هزار ساعت حقالتدریس بعلت اجرای اقتصاد مقاومتی که فقط از جیب معلمان رفت. سالها قبل هم با تحمیل دو ساعت اضافه، به تدریس معلمان، عملاً 22 ساعت تدریس به 24 ساعت تبدیل شد و اعتراضات حتی از کانال مناسب و متین هم نتیجه نداد. اکنون تحمیل این ساعات اضافی بدون اضافه شدن یک ریال به حقوق، فاجعهبارتر از وضعیت معیشتی معلمان است و ثابت میکند که بعضی از مسئولین معتقد به سیستم بردهداری هستند. روزی بردهای به نام ابولؤلؤ نزد خلیفهی دوم عمربنخطاب رفت و از اربابش شکایت کرد و گفت او ساعات کار مرا افزایش داده و من تمام وظایف محوله را بیکم و کاست انجام میدهم. با وجود این قرار بود از کار اوقات فراغت خود هر ماه ده درهم نقره به او بدهم ولی وقتی که او به توانایی من پی برد مطالبهی یکصد درهم نقره میکند. عمربنخطاب گفت من با اینکه خلیفه هستم و اسلام را مطابق روح آن اجرا میکنم و مردم از من گوش شنوا دارند اما نمیتوانم از مولایت بخواهم که تو را از اضافه کار کردن معاف کند زیرا او تو را برای کار کردن خریداری کرده است و تو غلام هستی. یعنی طبق قانون بردهداری حق اعتراض نداری . پس: گر در همه دهر یک سر نیشتر است بر پای کسی رود که درویشتراست اکثر این نابسامانیها و فاجعهها در آموزش و پرورش نمود پیدا میکند و در سایر ادارات و ارگانها بندرت دیده میشود. چون بسیاری از مسئولین آموزش و پرورش علاقهی وافری به چسباندن خود به مراکز قدرت را دارند تا بتوانند بدون هیچ مشکلی به ثروتاندوزی مشغول باشند. اینان کم کردن دریافتی معلمان را به واسطهی حذف اضافه تدریس و تحمیل ساعات کار اضافی به مدارس را مایهی فخر و مباهات خود میدانند. تصمیمگیرندگان قطعاً با هدف برگزاری نماز جماعت در مدارس این بخشنامه را به مدارس تحمیل کردهاند. اکثر دانشآموزان دورهی اول متوسطهی پسران به سن تکلیف نرسیدهاند و نمازخانههای بیش از 90 درصد مدارس تنها گنجایش یک کلاس برای نماز جماعت را دارد. در نتیجه حاصل این بخشنامه تلف شدن صدها هزار ساعت وقت گرانبهای دانشآموزان و معلمان و دلزدگی از نماز خواهد بود. اسلام سن تکلیف برای دانشآموزان پسر را 16 سالگی تشخیص داده است ولی بعضی از مسئولین این وزارت سن تکلیف برای پسران را 11 تا 14 سالگی تشخیص دادهاند. اما نتوانستهاند تشخیص بدهند که اگر این دانشآموزان در این سنین اجبار دارند که نماز بخوانند بهتر است ساعت شروع کلاس از 7:30 دقیقه صبح به 8 صبح تغییر یابد تا شاهد این همه اتلاف وقت و ناراحتی و نابسامانی نباشیم و چون ساعت کار اغلب بانکها و ادارات هفتونیم صبح میباشد با شروع مدارس از هشت صبح به ترافیک شهری هم کمک میشود. اشخاصی که عشق خدمت به خلق خدا و توان ارائه ایدههای برتر برای برطرف کردن مشکلات را ندارند و به خاطر منافع شخصی به مراکز قدرت چسبیدهاند و به راحتی بازنشسته نخواهند شد ممکن است با احساس قدرت و خودبزرگبینی خیلیها را سالیان متمادی دچار زحمت کنند. اینان ایثار، فداکاری و صرفهجویی را فقط از جیب معلمان میدانند. درست است که پنهانکاریها و عدم صداقت این مسئولان مانع از وقوف مردم به ورشکستگیها و شکستها خواهد شد. اما باید آگاه بود هر گامی که به سمت کاهش امیدواری و اعتماد به مسئولان برداشته میشود در راستای اهداف اصلی و قبلی آموزش و پرورش نخواهد بود. جائیکه معلمان همیشه در ناراحتی فکری و روحی، تبعیض و بیعدالتی تحمیلی از طرف وزارت و اداره به سر می برند، جائیکه پاداشها و اضافهکاریهای میلیونی در سایر ادارات و اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش توزیع میشود، جائیکه مسئولان فقط به بهبود اوضاع مالی خود میاندیشند، انتظاری بسی بیهوده خواهد بود که همکاران ساعات فراغت خود را برای بهبود وضع آموزش صرف نمایند. بخشنامهای که چندین هزار معلم و دانشآموز را به بیانگیزگی و به بیعلاقگی و به دلزدگی از نماز سوق میدهد و کیفیت آموزش را در ساعتهای آخر بسیار پائین میآورد ارزش اجرایی ندارد. بنابراین مستدعی است مسئولان دردآشنا و آگاه وزارت آموزش و پرورش و ادارات آموزش و پرورش با درایت و سعهی صدر اقدامات لازم را بدون جبههگیری جهت لغو این بخشنامه غیرکارشناسی به هر نحو که به صلاح و مقتضی میدانند به انجام رسانند تا نتیجهای معکوس حاصل نشود. علیپور خسروپرویز دبیر آموزش و پرورش ناحیه 5 تبریز ali_pourkhosrow@yawww.farhangiannews.ihoo.com
|