به نام خداوند جان و خرد
تدریس آخرین ات باشد شهادت امروز این درس، جاودانه ست در یاد دانش آموز
خبر ناباورانه ای به سرعت در سراسر کشور پیچید و محافل فرهنگی و آموزشی را غرق در حیرت و تأسّف نمود. محسن خشخاشی، دبیر فیزیک دبیرستان حافظیّه ی شهرستان بروجرد، شنبه یکم آذرماه 1393 هنگام تدریس در کلاس درس با ضربات چاقوی یکی از دانش آموزانش به شدّت مجروح شد و چند ساعت بعد در بیمارستان، دار فانی را وداع گفت. مرگ مظلومانه ی این معلّم، بی گمان، درد و اندوه جانکاهی برای فرهنگیان بوده، بیانگر گوشه ای از نابسامانی های مدیریّتی، تربیتی، آموزشی و ... نظام آموزش و پرورش کشور است.
فقدان امنیّت، روز به روز بر مدارس کشور، به ویژه مدارس دولتی، سایه می گستراند. امروزه وجود چنین فضایی در برخی مدارس دولتی، بیش از معلّم، امنیّت دانش آموزان را به مخاطره انداخته است. برای اینکه مسؤولان امر به صدق این گفتار و به عمق فاجعه پی ببرند؛ از وزیر محترم آموزش و پرورش که در پیام تسلیت خویش خواستار بررسی ابعاد اجتماعی و تربیتی و علل وقوع این حادثه بوده و خود را به صیانت از هویّت و منزلت معلّمان سراسر کشور موظّف دانسته اند، دعوت می کنیم همراه با معاونانشان به صورت آزمایشی هم که شده، سری به کلاس های مدارس پسرانه ی متوسطه ی دولتی در حاشیه ی تهران بزنند...
از چند سال پیش روند حاکم بر آموزش و پرورش به گونه ای پیش می رود که اختیارات معلّمان و مدیران مدارس برای برخورد با دانش آموزان خاطی، به طور کامل از ایشان سلب شده و هیچ گونه ابزار کنترلی برای ایشان باقی نمانده است.
در گذشته نقش دو نهاد « خانواده » و « آموزش و پرورش » در تربیت آینده سازان بسیار عمیق، مؤثر و گسترده بود. ولی امروزه در سراسر جهان، به موازات حضور روز افزون رسانه ها در جای جای زندگی مردم، نقش تربیتی رسانه ها و فرهنگ سازی آنها پُررنگ تر گردیده و از نقش خانواده و مدرسه به تدریج کاسته شده است، سؤال اینجاست که رسانه ی ملّی با گستردگی مخاطبان خود و توانایی فرهنگ سازی در بین آحاد مردم، تا چه حد در ترویج فرهنگِ « قدر استاد نکو دانستن » و نیز نهادینه کردن ارزش های انسانی در سطح جامعه، علی الخصوص در بین جوانان و نوجوانان، برنامه تدوین کرده و تا چه میزان در بهبود شاخص های تربیت اسلامی موفّق عمل نموده است؟ صدا و سیما که جهت گیری غیر منصفانه ی آن در قبال معلّمان و مسائل و مشکلات این صنف بر همگان آشکار است و حتّی کمترین تخلّفی، از سوی یک معلّم در گوشه ای دور افتاده در ایران و جهان را پوشش می دهد، چرا در قبال چنین فاجعه ای سکوت معنادار اختیار نموده است!؟
خونِ به ناحق ریخته شده ی « شهید محسن خشخاشی » از دید ما، یکی از نشانه های وجود بحران های عمیق در آموزش و پرورش کشور است. فرهنگیان کشور از مسؤولان می خواهند که بیش از این، بر نارسایی ها و کاستی ها، سرپوش نگذاشته، با پرهیز از شعارها و تعارف های بی بنیاد، حتّی برای یک بار هم که شده به صورت جدّی و واقعی، به مسائل و مشکلات کاری این قشر پرتلاش و نقش آفرین بنگرند و در صدد دگرگونی جدّی شرایط نابسامان شغلی آنان برآیند.
معلّمان سراسر ایران برای ابراز همدردی با خانواده ی این معلّم مظلوم و در اعتراض به شرایط نامناسب و نااَمنیِ شغلی فرهنگیان، روز شنبه 8 آذر 1393 را در آموزش و پرورش کشور اعلام عزا نموده و با پیراهن سیاه در محلّ کار حاضر خواهند شد و قبل از حضور در کلاس، در دفتر مدارس با قرائت فاتحه، یاد همکار فقیدمان را گرامی خواهند داشت.
ریاست شورای مرکزی تشکّل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
http://kanoonhamedan.mihanblog.com/
"قضیه از این قرار است"
همه مشغول حساب و کتاب بودند که ناگهان در با تیپایی باز شد و اوضاع را به هم ریخت. جوانک
یاغی، قمه به دست و بدون اجازه وارد شد. یکی ترسید، یکی پا شد، یکی خندید ولی هیچ کس جرأت
نزدیک شدن را به او نداشت. بهت جمع رو شکست و گفت: اگر حرکتی بکنید با من طرفید. جلوتر رفت
وبا اشاره دستانش به نشانه سکوت، از آقای پشت میز خواست هر چه دارد به او بدهد. چشمان هر دو
مانند پدر و پسری به هم دوخته شده بود که ناگهان صدای آژیر بچه ها ، سکوت را شکست. آن آقا رقمی
به او نداد ولی دانش آموز مردد ، در برابر بهت و فریاد دوستان خود، دشنه زنگ زده اش را در سینه
معلمش فرو کرد و از کلاس و مدرسه متواری شد.
نوشته م _ ح