تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

نامه ی سرگشادهی شورای مرکزی تشکّلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور

نامه ی سرگشاده ی شورای مرکزی تشکّلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور به مناسبت هفته ی قوّه ی قضائیّه، به جناب آقای آملی لاریجانی ( اوّل تیرماه 1392 )

به نام خداوند جان و خرد


رئیس محترم قوّهی قضائیّه، جناب آقای آملی لاریجانی!

 

سلام علیکم

     همگان آگاهند که اعتبار دستگاه قضایی به استقلال آن است، شما نیز بارها اعلام نمودهاید که سیستم قضایی، مستقل از سایر قوا عمل مینماید. یکی از اساسی ترین اهداف این استقلال آن استکه اگر از سوی مسؤولان و کارگزاران، جفایی بر مردم شد، دستگاه قضا، حق را به جایگاهش برگرداند و این والاترین مسؤولیّتیست که شما درصورت انجام درست آن در پیشگاه ملّت، سربلند بوده و قضاوت تاریخ  نیز درباره ی شما توأم با احترام خواهد بود. قانونگذار در ساختار سیستم قضایی، جایگاهی تحت عنوانِ « مدّعیالعموم » لحاظ نموده است تا در صورت وقوع ظلمی بر مردم، دادستان به نمایندگی از عموم مردم، علیه پایمال کنندگان حقوق حقّهی آنان، اقامهی دعوی نماید.

اهمّ پرسشهای فرهنگیان کشور از رئیس قوّهی قضائیّه، به این شرح است:

1- آیا مسؤولان ‌اجرایی و قضایی نیز در تصمیم گیریها و صدور آرا، مرتکب تخلّف یا خطا میشوند؟ در صورت ارتکابِ تخلّف، و به تبعِ  آن تضییع حقوق مردم، دستگاه قضا نسبت به اعادهی  حق، اقدام نموده و مینماید؟ آیا تاکنون مدّعیالعموم بدون درنظرگرفتن دسته بندیهای سیاسی و ... و به حمایت از مردم، علیه مقامات متخلّف، اعلام اتّهام نموده است؟

2-  در صورتیکه نهادهای امنیّتی، مدّعیالعموم و قاضی- به منظور جلوگیری از طرح انتقادها و اعتراض ها- در یک همسوییِ آشکار اقدام به شکایت، بازداشت و صدور رأی علیه معلّمان منتقد نمایند، افراد ستمدیده به کدام ملجأ و مرجع عادل پناه ببرند؟

3-  به نظر شما کدام یک از این دو گروه باید محاکمه شوند؟ معلّمی که مسؤولان را به دادوَرزی میخواند و از مقامات کشور میخواهد به وظیفهی قانونی خود که رفع ظلم و برقراری عدالت است عمل کنند یا مسؤولانی که نه یکبار و دوبار که به طور مکرّر از قانون تخلّف میکنند، در رسانه های گروهی صراحتاً حقایق را وارونه جلوه میدهند، خلاف گفته هایشان عمل میکنند و با  بی تدبیری، کشور را در بحرانهای عمیقِ ‌سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... فرو میبرند؟

4-  سیستم قضایی با توجّه به کدام اصل قانونی، اخلاقی و شرعی بهچنین اجتهادی دست یافته است که معلّمان « رسولان تنویر افکار » را به           « تشویش اذهان » متّهم نماید و سالیان متمادی به سلّول انفرادی و زندان افکند و آنانرا مورد آزار و اذیّت جسمی و روحی قرار دهد، حتّی برای حضور در مجلس ترحیم والدینشان ساعتی مرخّصی ندهد، حقوقشان را قطع کند و ...؟  البتّه درخصوص رفتارهای غیر انسانی با معلّمان زندانی، سخنان بسیاری داریم که وقاحت آن رفتارها اجازهی طرح آنها را نمیدهد، در صورت ایجاد فرصت از سوی شما، آمادگی طرح حضوری آنها را داریم.

5-  آیا مدّعی العموم درخصوص استخدام وسیع بستگان مسؤولانِ وزارتی و استانیِ آموزش و پرورش، بررسیهای لازم را انجام داده است؟ در یک جامعهی زنده، با سیستم قضایی حسّاس، حتّی استخدام خارج از ضابطهی یکنفر هم، واکنش قضایی و رسانهای ایجاد میکند. چرا در اینجا، استخدام فامیلیِ گسترده، کمترین حسّاسیّتی در مراجع ذیربط ایجاد نمیکند؟

مدّعی العموم نسبت به اعادهی حقّ جوانانی که در این استخدامها حقوقشان پایمال شده، چه اقدامی کرده است؟

6-  چرا مدّعی العموم، تجمّع فرهنگیان عدالتخواه را تضییع حقوق دانش آموزان تلقّی نموده، نسبت به ایشان اعلام اتّهام مینماید ولی به تعطیلیِ اجباریِ مدارس توسط وزارت متبوع و ادارات کلّ آموزش و پرورش، برای اعزام دانش آموزان جهت استقبال از رئیس جمهور و ... و به تبعِ آن از بین رفتن میلیونها ساعت فرصت آموزشی ( که مصداق تضییع حقوق عمومی میباشد ) علیه مسؤولان - به نمایندگی از دانشآموزان و اولیای ایشان- اقامه ی دعوی نمیکند؟

7-  در بیست و دوّم اسفند 1385 در جلسه ی نمایندگان صنفی فرهنگیان با نمایندگان دولت و اعضای هیأت رئیسه ی  مجلس، نمایندگان و دولتیان صراحتاً اعلام نمودند: « هر وزیر و مسؤولی آمده، قطرهقطره بر مشکلات معلّمان افزوده و الآن با دریایی از مشکلات مواجهیم! » همچنین رئیس وقت مجلس ضمن پذیرشِ وجود تبعیض در حقوق و مزایای فرهنگیان با سایر کارکنان دولت، گفتند: « شما ما را توصیه به حق

می کنید و ما شما را توصیه به صبر میکنیم. » آیا نمایندگان صنفی معلّمان، علاوه بر صبوری بر تبعیض ها، باید بر تبعید، زندان و اخراج نیز صبوری کنند؟ چرا قوّهی قضائیّه بهجای محاکمهی آنانکه دریایی از مشکلات را برای فرهنگیان ایجاد کردهاند، فرهنگیانِ مظلوم را محاکمه و زندانی میکند؟

8-   معلّمان کشور برای رساندن صدای اعتراضِ خود به عملکردهای تبعیضآمیز، اقدام به تهیّهی نامه، طومار، برگزاری جلسه با رئیس جمهور، وزرای آموزش و پرورش، رئیس مجلس و فراکسیون فرهنگیان نموده، سپس دست به تجمّع اعتراضی زدند که با وجود وعدههای مکرّر و مؤکّدِ ایشان و حتّی تصویب و اجرای قانون مدیریّت خدمات کشوری، جامعهی فرهنگیان کشور همچنان از تبعیض در حقوق مادّی و معنوی خویش رنج میبرند. تأکید فراوانِ کاندیداهای ریاست جمهوری دورهی یازدهم به وجود مشکلات معیشتیِ فرهنگیان نشان میدهد زخمهای ناسورِ معلّمان بهبود نیافته است و همچنان « حُقّهی مهر بدان نام و نشان است که بود »!

   جناب آقای آملی لاریجانی! سخنان کاندیداهای ریاست جمهوریِ

دوره ی یازدهم، سخنان معلّمانی استکه اینک به خاطر آن سخنان در زندان هستند. لطفاً به صورت واضح بیان فرمایید، معلّمان این مملکت، به چه شیوهای و با چه زبانی انتقادها، اعتراضها و دادخواهی خود را اعلام کنند تا مدّعیالعموم که در هزاران مورد جای طرح دعوی علیه مسؤولان - به نیابت از ملّت ایران- را دارد، گریبان فرهنگیان بیپناه را نگیرد؟

9-  آیا صِرف وجودِ قوانین ارزشمند و پُرمحتوی، چون اصول فصل سوّم قانون اساسی ( حقوق ملّت ) که شاهبیت آن اصل 27 است، دلیل بر بهرهمندی ملّت از حقوق خویش است؟ آیا ایراد اتّهام به هر معلّم منتقد که خواهان اجرای عدالت است، خدشه دار نمودن و بیاعتبار ساختن اصول قانون اساسی نیست؟ آیا این سبکِ عمل، پیش از آسیب به مردم، لطمه ی   جدّی به نظام نمیزند؟ « یکی بر سر شاخ، بن میبرید ... »!

10-  و بالاخره آیا صدای اعتراض صدها هزار معلّمِ حق طلب را علیه تبعیض و بیعدالتی شنیدهاید؟ اگر جواب مثبت است، شما و مدّعی العموم بر اساس مسؤولیّت خود - به نیابت از جمعیّت میلیونی فرهنگیان و خانوادهه ایشان- چه قدمهایی برای حمایت از حقوق مادّی و معنوی ایشان برداشته اید؟

رئیس محترم قوّهی قضائیّه!


   هرچند در یک همگرایی و همسویی، سیستم قضایی؛ برای نمایندگان معلّمان کشور رأی زندان، و سیستم اجرایی؛ رأی اخراج صادر نمودهاند ولی آرای صادره هیچگاه مورد پذیرش فرهنگیان کشور واقع نشده و نخواهد شد. از نظر جامعه ی عظیم فرهنگیان کشور، معلّمان منتقدی چون رسولبداقی، محمود باقری، محمد داوری، عبدا... مؤمنی، هاشم خواستار، محمود بهشتی، اکبر باغانی، اسماعیل عبدی و ... جُرمی مرتکب نشده اند که سالیانِ سال در زندان بهسر برند. ایشان به نمایندگی از ما فرهنگیان به نقد عملکرد مسؤولان پرداختهاند که این امر طبق قانون، بخشی از حقوق شهروندی هر ایرانی است. اگر انتقاد از عملکردها جُرم است، ما نیز در چنین جُرمی شریک هستیم. لذا از شما میخواهیم یا دستور بازداشت و حبس هزاران معلّم معترض را نیز صادر نمایید و یا در اقدامی درست و انسانی، به آزادی همکارانِ ‌بی گناه ما امر کنید.

جناب آقای آملی لاریجانی !

   مطابق قانونِ تاریخ، شما نیز روزی کرسی قوّهی قضائیّه را ترک خواهید کرد و کارنامه ی شما در تاریخ این کشور مورد ارزیابی مردم قرار خواهد گرفت و قضاوت مردم، نه بر اساس میل شما، که مطابق عملکردتان خواهد بود، لذا دلسوزانه، خالصانه و از سرِ مسؤولیّتِ معلّمی میگوییم:

باری چو فسانه میشوی ای بخرد              افسانهی نیک شو، نه افسانهی بد

 

                                                                                                                                               شورای مرکزی کانونهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور

                                                                                                                                                 اوّل تیرماه  1392

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد