تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

هفته معلم و شأن معلم


هفته معلم و شأن معلم 
 
عبدالجلیل کریم پور  / روزنامه آرمان / 18 اردیبهشت 93
 

هفته معلم است و حرف و حدیث‌ها حول این محور فراوان . معلم به گل تشبیه می‌شود ، به بهار تشبیه می‌شود، شمعش می‌کنند تا همه دور او بچرخند . همه خوبی‌ها در قالب حرف و سخن به او نسبت داده می‌شود‌! او را با کلام به عنوان برتر علم و دانش بر اریکه قدرت قرار می‌دهند، تمرین تشبیه و استعاره می‌کنند، از هر طرف برایش تشویقی صادر می‌کنند، نماز خانه‌های ادارات پر از تشویقی‌های استاندار و مدیر کل و .... می‌شود تا مدیران، آن‌ها را بین معلمانشان تقسیم کنند و باردیگر خوش به حال معلمان شود ! اما این جا سوالی که همیشه دغدغه ذهنی من بوده و مرا به خود مشغول کرده، این است که آیا انبیایی که معلم شغلش را از آنها وام گرفته،این گونه بوده اند؟ مگر نه این است که می‌گویند انبیا آمدند تا بشر را به سوی هدایت رهنمون کنند.آمدند تا جهل را ریشه کن کرده و معنی زندگی را بفهمانند. پس طبیعتا معلم هم رفتاری این گونه دارد؛ با جان و دل به جنگ جهل رفتن. با این حال علت بروز این رفتارها چه می‌تواند باشد؟ سرگرم کردن معلمی که جانش را در طَبَق اخلاص نهاده و تلاش می‌کند تا دانش‌آموزش را از جهل غفلت برهاند، یا بازی با منزلتی که همه خود را وامدار او می‌دانند؟ چه باید کرد؟ به نظر من اولین مساله‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که ذهن جامعه را نسبت به معلم ترمیم کرد تا دیگر شاهد این نباشیم که سردر هر مغازه‌ای پارچه نوشت هدایای روز معلم رسید، نصب شده باشد.معلم را حرمت دهیم و جایگاهی رفیع در عمل برایش در نظر داشته باشیم تا معلمی مجبور نباشد شغل دوم یا سومش را معلمی برگزیند! دستی جدی بر سیستم آموزشی بزنیم تا جایگاه معلم را افزون کند چرا که، زمانی می‌توانیم از معلم کاری جدی بخواهیم که شانی جدی برایش قائل باشیم و او را به این باور برسانیم که زحماتش بیهوده نیست. یادمان باشد که او را فقط در کاغذها و بروشورها بزرگ نکنیم بلکه، کمک کنیم تا به این اعتقاد برسد که بهترین مردم معلم می‌شوند! با این اوصاف از خودمان بپرسیم که آیا در رسیدن به هدفمان موفق بوده ایم؟ آیا بزرگان سیستم آموزش و پرورش برای برون‌رفت از این وضعیت تدبیری جدی اندیشیده اند؟ آیا رسم تقدیر این گونه است؟ آیا فقط با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین می‌شود؟ آیا جمعیت زیاد یک مجموعه می‌تواند دلیلی برای فراموشی آنها شود؟ آیا هیچ گاه تصمیم‌گیران ابتلا به روزمرگی و بی‌انگیزگی در این سیستم را آسیب شناسی کرده اند؟ و ده‌ها سوال دیگر که همچنان دغدغه ذهنی همه معلمان هست. پس چشم‌ها را باید شست، جوری دیگر باید دید! و این واقعیت را قبول کرد که معلم را شانی والاتر از آن است که این‌گونه تمجید شود.

لینک مطلب : http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=590&pageno=5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد