تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

نگاه حاکمیتی به آموزش‌وپرورش


نگاه حاکمیتی به آموزش‌وپرورش 
 
محمدرضا نیک‌نژاد* 
 
روز آغاز سال آموزشی نه تنها برای دانش‌آموزان و آموزگاران بلکه  برای همه کسانی که مدرسه و آموزش‌های آن را تجربه کرده باشند، حسی خوب و خاطره‌انگیز پدید می‌آورد اما،  شوربختانه برای برخی دانش‌آموزان و آموزگاران کنونی این حس ناخوشایند است. درون مایه‌های آموزشی خسته کننده و دور از تجربه‌های زندگی روزمره، مدرسه و کلاس‌های نه چندان دلچسب و برانگیزاننده، روش‌های آموزش کسالت‌آور، مدیریت‌های آموزشی تحکمی،  ورود مدیریت‌های آموزشی – پرورشی به خصوصی‌ترین کنش‌های فردی دانش‌آموزان مانند شکل مو و رنگ لباس، روش‌های ارزشیابی نمره‌مدار و نتیجه‌گرا و کنکور محور و ....از مدرسه، محیطی  را پدید آورده که دانش‌آموزان از هر فرصتی برای گریز از آن بهره می‌گیرند. از سوی دیگر آموزگاران با گرفتاری‌های فراوان اقتصادی ، افت جایگاه اجتماعی حرفه آنها ، دانش‌آموزان بی‌انگیزه و گریزان از آموزش و یادگیری، حس بی‌نتیجه ماندن تلاش در کلاس، برخوردهای یکسان فرادستان آموزشی با کارکردن و کارنکردن آنها! دگرگونی‌های شکلی و شتاب‌زده که بیش از آنکه آموزش را هدف بگیرند، برای مصرف تبلیغاتی و بالابردن بیلان کار مدیران میانی و فرادست آموزشی به کار می‌رود و دهها گرفتاری دیگر، آموزگاران را واداشته تا مدرسه و حقوق آموزش‌وپرورش را همان آب باریکه به شمار آورند و برایش انرژی کمی مصرف کنند و از سوی دیگر انرژی خود را صرف شغل‌های پردرآمد دیگر کنند. اما چرا؟ روند کنونی آموزش در کشور پیامد نگاه به این نهاد زیربنایی در توسعه و پیشرفت است. کاهش بودجه آموزش‌وپرورش از 12 میلیارد دلار در دوران اصلاحات، به نزدیک 20 هزار میلیارد تومان کنونی! کسری بودجه هزاران میلیارد تومانی که سال‌هاست جزئی از بدنه این وزارتخانه شده است، برخوردهای سیاسی برخی از نمایندگان با مدیران زاویه‌دار با آنها و بهره‌گیری از اهرم کاهش بودجه و استیضاح وزیر در هر زمان و... اشاره‌های چند به این نگاه دارد. اما شاید پرسیده شود چرا اینگونه برخوردها حاکمیتی به شمار می‌آیند؟ پاسخ سرراست و پوست‌کنده به این پرسش این است که با دگرگونی‌های اجرایی در کشور و دگرگونی هر چهار سال یک بار دولت ومجلس همچنان دشواری‌های نهاد آموزش پابرجا و ماندگار است. بسیاری از کارگزاران کشور، آموزش‌وپرورش را نهادی نه توسعه‌ساز و مولد، که مصرف کنند و هزینه‌بر می‌دانند و از تاثیر این نهاد بر توسعه و پیشرفت کشورها بی‌خبرند. این نگاه سبب می‌شود که هنگام تقسیم بودجه، همواره آموزش‌وپرورش در اولویت‌های پایانی قرار گیرد. اما چه باید کرد؟ به باور نگارنده فرادستان آموزشی اگر در پی پدیدآوری دگرگونی‌های بزرگ در ساختار آموزشی کشور هستند، همچنان که همواره برای دریافت بودجه و امکانات بیشتر در حال رایزنی با نهادهای حکومتی هستند، باید بخش بزرگی از تلاش‌هایشان را صرف دگرگونی دیدگاه‌های فرادستان نسبت به نهاد آموزش کنند. باید به آنها نشان دهند که آموزش‌وپرورش در کشورهای پیشرو، سنگ بنای توسعه بوده و هر آنچه که امروزه این کشورها دارند از هزینه‌کرد در آموزش‌وپرورش بوده است.
* عضو کانون صنفی معلمان ایران
آرمان - ۳۱ شهریور ۹۳
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد