در سالهای اخیر مسئولان اجرایی ادعا کردهاند که میزان شیوع بیماریهای روانی در ایران افزایش یافته است. در این زمینه تحقیق مستندی انجام نشده است یا اینکه، اگر اکنون پژوهشهایی انجام میشود چون قبلا پژوهش مستندی نبوده است، نمیتوان به آسانی مقایسه کرد و نتایج درستی بهدست آورد. با این وجود، اگر بهصورت نظری بحثی داشته باشیم با توجه به اینکه فشارهای محیطی، سلامت روان را تحت تاثیر قرار میدهد و هر چه این فشارها بیشتر باشد، اختلالات روانی نیز بیشتر است، میشود گفت میزان شیوع اختلالات روانی افزایش
داشته است. واقعیت این است که در سالهای اخیر درموارد مختلف ازجمله در مسائل اقتصادی فشار وجود داشته است. درباره اختلالات روانی البته نباید این نکته را فراموش کرد که زنان بیشتر از مردان دچار آن هستند هرچند، یک نظریه میگوید اینطور نیست بلکه چون زنان بیشتر این مساله را بروز میدهند، گمان میرود اختلالات روانی آنها بیشتر باشد. با این وجود، اگر بپذیریم اختلالات روانی در میان زنان شیوع بیشتری دارد حداقل دو علت را میتوان برای آن ذکر کرد. در همه جای دنیا زنان بیشتر از مردان دچار اختلالات روانی هستند. بهصورت کلی در برخی مسائل مانند سوءمصرف موادمخدر یا جرم و جنایت مردان رتبه نخست را دارند و در برخی موارد دیگر مانند همین اختلالات روانی زنان اول هستند. دلیل دوم اینکه زنان ایرانی بیشتر از مردان دچار اختلالات روانی هستند، موقعیت آنها در جامعه ماست. بنا به دلایلی آنها بیشتر از مردان تحت فشار قرار دارند و به همین دلیل بیشتر افسرده میشوند یا اختلالات روانی دیگری پیدا میکنند. همانطور که معمولا عنوان میشود افسردگی شایعترین اختلال روانی است. این واقعیت هم درباره ایران و هم درباره جوامع دیگر وجود دارد. در واقع، در زمان بروز جنگهای جهانی و حتی تا همین 30، 40 سال پیش اضطراب شایعترین اختلال روانی به حساب میآمد اما پژوهشهای اخیر نشان میدهد، افسردگی جای اضطراب را گرفته است. نکته مهم دیگری که باید درمورد اختلالات روانی مورد بحث قرار بگیرد، اینکه این اختلالات مزمن هستند. بیماریهای مزمن آن دسته از بیماریهایی هستند که به آسانی و خیلی زود درمان نمیشوند بلکه، باید از فردی که دچار آن است، مراقبت کرد. به همین دلیل شاید برنامهریزی در این زمینه و اینکه امکاناتی فراهم شود که مبتلایان بتوانند روند درمانی خود را طی کنند، بسیار ضروری است. در کشور ما سر راه رجوع فردی که دچار اختلالات روانی است به روانشناس و روانپزشک موانع زیادی وجود دارد. بخشی از آن مربوط به هزینههای درمان میشود که معمولا زیاد است. باید در این راستا برنامهریزی کرد تا جلوی رشد اختلالات روانی گرفته شود.
* روانشناس
آؤمان- 10 بهمن 92 -
در پیادهرو که قدم میزنی چهرههای غمگین، افسرده و عصبانی تکرار میشوند. کمتر کسی میگذرد که به رویت لبخند بزند. از هر که سوال کنی، در توجیه اندوهش چندین و چند دلیل میآورد. تفاوت ندارد از کدام قشر و گروه باشند؛ به هر حال یا شاد نیستند یا شادیهایشان کوتاه و زودگذر است. در طول سالها، درگیری اقشار مختلف مردم و بهویژه جوانان با این امر، منجر به آسیبهای اجتماعی مهلکی همچون اعتیاد و خودکشی شده و جامعه را به سمت خشونت پیش برده است.
همواره کارشناسان بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تأکید کردهاند؛ در حالی که اجتماع امروز ما چنان از شادمانی فاصله گرفته، که این حلقه مفقوده در خاطرات مردم بیشتر یافت میشود تا حقیقت زندگی آنها. یک جامعهشناس دلیل نبود شادی در ایران را مربوط به فرهنگ میداند؛ فرهنگی که منحصر به دیروز و امروز نیست و سالهاست از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. امانالله قرایی بر این باور است که مصائب تاریخی ایرانیان، از لشگرکشی و تجاوزات گرفته تا حمله و غارت، همگی سبب شدهاند تا مردم این سرزمین رفته رفته روحیه شاد خود را از دست داده و در لاک غصه فرو روند.
چند ماه پیش دانشمندان اعلام کردند ژن شادی را کشف کرده اند. آنها البته همان وقت گفتند ژن MAOA که میزان مواد شیمیایی احساس خوب را در مغز تحت تأثیر قرار میدهد، فقط در زنان اثربخش است.این یافتهها بسیاری از طرفداران این نظر که میشود شادی را با استفاده از امکانات پزشکی و دارویی افزایش داد مأیوس کرد. از طرف دیگر، به صورت تلویحی این واقعیت تأیید شد که شادی بیش از آنکه بیولوژیکی باشد به موقعیت روانی و اجتماعی افراد بستگی دارد.بار دیگر جویندگان شادی به سراغ تحلیلها و پژوهشهایی رفتند که نشان میداد مردمِ چه جاهایی شاد هستند و مردمِ چه جاهایی از امتیاز شادی که گفته میشود سلامت بدن و موفقیت بیشتر شغلی را تضمین میکند، برخوردار نیستند. در تحقیقاتی که برای سنجش شادی جوامع انجام میشود، دو دسته دلیل اصلی برای شاد بودن یا شاد نبودن یک جامعه عنوان شده است. برخی تحلیلها حاکی از این است که میزان شاد بودن یک جامعه بستگی به توسعه انسانی آن و بالا بودن امید به زندگی و وضعیت با ثبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. بر اساس تحلیلهایی دیگر، شادی یک مسئله فرهنگی- تاریخی است و آنچه در دههها و سدههای متوالی بر یک ملت گذشته است، باعث میشود آن ملت شاد یا ناشاد باشد. بر اساس هر دو تحلیل البته ایران در ردههای پایین شاد بودن قرار دارد.سال گذشته یکی از رسانههای انگلستان یک نظرخواهی را مطرح کرد که نتایج آن نشان میداد ۸۱ درصد از مردم انگلیس به جای افزایش ثروت، از دولت توقع دارند زندگی شادتری برایشان فراهم کند. به دنبال این اتفاق دانشگاه لیسستر پروژهای با هدف رتبهبندی کشورها از نظر شادی مردمشان تعریف کرد در این ردهبندی دانمارک به عنوان شادترین کشور دنیا انتخاب شده و دلیل آن چنین ذکر شده است: ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بیتنش، خانوادههای محکم و آمار طلاق بسیار پایین، سرویسهای دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاههای رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، طبیعت بکر و معماری شهری زیبا، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز، امکانات شهرنشینی با کیفیت بسیار بالا، امکان ورزشهای نزدیک به طبیعت مانند کوهنوردی، اسکی و سوارکاری برای همه. دانمارک پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و شانس زندگی در آن بیش از ۸۷ سال است. سوئیس، اتریش و ایسلند به ترتیب با امید به زندگی ۸۵، ۷۹ و ۸۰ سال در ردههای بعدی قرار دارند. در ردهبندی دانشگاه لیسستر ایران از بین ۲۲۰ کشور، در جایگاه ۲۰۲ قرار گرفته است.
این در حالی است که موسسه گالوپ که به دلیل آمارهای مختلف و نظرسنجیهایش شهرت دارد و هر ساله فهرستی از ملتهای شاد دنیا ارایه میکند، در نظر سنجی جدید خود نتایج متفاوتی گرفته است. معیارهای این موسسه متفاوت با معیارهای علمی است. نظرسنجی تازه گالوپ که نتایجش اواخر آذر امسال منتشر شد، نشان میدهد هفت کشور از ۱۰ کشور با شادترین مردم، در آمریکای لاتین قرار دارند. بیشتر این هفت کشور، کشورهایی هستند که از حیث شاخصهای متداول مناسب بودن زندگی در آنها، وضعیت خوبی ندارند برای مثال، یکی از این کشورها یعنی گواتمالا از دههها جنگ داخلی و بعد از آن از نرخ بالای جنایات سازمان یافته رنج برده و یکی از بالاترین آمار قتل در جهان را دارد. گواتمالا از نظر شاخص توسعه انسانی سازمان ملل که ترکیبی از سه شاخص امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه است وضعیتی شبیه به عراق دارد اما، از نظر شاد بودن مردم در رده هفتم نظرسنجی گالوپ قرار دارد.
غمگینترین و ناراحتترین مردم دنیا در سنگاپور زندگی میکنند؛ یکی از مرفهترین و منظمترین کشورهای دنیا که از توسعهیافتهترین کشورهای دنیا نیز هست. بعضی از دیگر کشورهای ثروتمند نیز در انتهای جدول شادمانی قرار گرفتهاند. آلمان و فرانسه با کشور آفریقایی سومالی در رتبه چهل و هفتم شریک هستند. این مساله در تناقض با مفهوم جدیدی به اسم “اقتصاد شادمانی” است که بر اساس آن، تلاش میشود عملکرد دولتها با افزودن شاخص میزان درک مردم از رضایت از زندگی خود به شاخصهای متداولتری چون امید به زندگی، درآمد سرانه و میزان تحصیلات بهبود یابد. در بین کشورهای با کمترین میزان شادمانی و نگاه مثبت، قرار داشتن نام چند کشور مانند عراق، یمن، افغانستان و هائیتی جای تعجب ندارد اما، غمگین بودن مردم گرجستان، لیتوانی و ارمنستان کمتر طبیعی است. ارمنستان از انتهای جدول در رده دوم قرار دارد. آگارون آدیبکیان یک جامعهشناس اهل ایروان پایتخت ارمنستان میگوید: ارمنیها غمگین بودن را دوست دارند؛ تلخیهای فراوانی در تاریخ ارمنیها وجود دارد.
ارمنیها کمتر لبخند میزنند و مشکلاتشان را با دیگران در میان نمیگذارند و از موفق بودن خجالت میکشند. این درحالی است که بعضی از اهالی آمریکای لاتین میگویند این نظرسنجی به یک مساله مهم در زندگی مردم آن مناطق اشاره دارد: مردم آمریکای لاتین عادت دارند علیرغم زندگی روزمره خود که ممکن است به نحو خردکنندهای سخت باشد، بر چیزهای مثبتی مثل دوستان، خانواده و مذهب تمرکز کنند. در نظرسنجی امسال موسسه گالوپ مانند نظرسنجی سال گذشته اش ایران مورد بررسی قرار نگرفته است اما، سه سال پیش ایران در بین ۱۵۵ کشور، رتبه ۸۱ را به دست آورد که نشان میدهد ایرانیها مردمان شادی نیستند.
به هر حال به نظر میرسد تحلیلهای راهگشای اجتماعی در این زمینه زمانی قابل طرح و پیگیری است که بر نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کنار عوامل فرهنگی و تاریخی در شاد بودن یا شاد نبودن یک جامعه توجه کنیم. وقتی عنوان میشود بیکاری، عدم امنیت شغلی، تورم، خشونت و پرخاشگری، طلاق، اعتیاد، اختلالات روانی و … در ایران رشد نگران کننده ای دارد خود به خود به ریشههای شاد نبودن ایرانیان پی میبریم.
این در حالی است که اکثر افراد نه دل و دماغ تفریح را دارند و نه امکاناتی برای پرداختن به آن وجود دارد. نتایج یک تحقیق تطبیقی نشان میدهد میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند. آماری دراین رابطه وجود دارد که نشان میدهد دختران ۱۴ ساله ما طراوت و شادابی شان مساوی زنهای ۴۰ ساله فرانسوی است. وضعیت نگران کننده ای که توصیف شد لزوم اجرای طرحهایی بلند مدت برای کنترل و کاهش عواملی که شادی و تفریح مردم را به مخاطره میاندازد اثبات میکند.
آنچه به ذهن اکثر افراد میرسد این است که باید وقت و امکان بیشتری برای تفریح کردن به وجود بیاید اما، باید توجه داشت که تأمین امنیت شهروندان از هر نظر باعث میشود امکان تفریح و به تبع آن شادی به وجود بیاید. امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی، امنیت روانی و … همه میتوانند زمینههای شادی شهروندان را فراهم کنند.
سلامت نیوز
http://www.rahavardeman.blogfa.com/
شرق - 28 آذر 92
رشوه خواری و فساد اداری
به گزارش دیدگاه نیوز و به نقل از آژانس :
Transparency Internationa Corruptionدر سال 2007 کشور ایران در میان 180 کشور جهان از نظر مشاهدات فساد مالی و اداری در رده 131 جهان قرار گرفت.
قابل ذکر است که ایران در سال 2003 میلادی
در رده 87 جهان قرارداشت ولی در سال 2007 میلادی با 44 رتبه منفی به مقام 131 جهان سقوط کرده است .
این گزارش نشان میدهد که در طی چهار سال گذشته میزان فساد اداری و رشوهخواری در ایران به اندازه پنجاه درصد افزایش داشته است.
پس از ایران کشورهای لیبی و نپال قرار دارند. در این گزارش کشور پاکستان از نظر فساد مالی و اداری در رتبه 138جهان میباشد.کشور های هند و چین دراین گزارش مشترکا در رده 72 و روسیه در رده 14۳ جهان مشخص شده اند.
در همین حال کشورهای نیوزیلند,دانمارک, فنلاند, سنگاپور و سوئد به ترتیب
مقامهای اول تا پنجم را بخود اختصاص داده و به عنوان پاکترین کشورها از نظر داشتنسیستم مالی و اداری در جهان شناخته شده اند.
شیطان بزرگ ! (کشور آمریکا) از نظر وجود فساد مالی و اداری و رشوه خواری در مقام
بیستم جهان قرار گرفته, در حالیکه کشور آلمان ,ایرلند, ژاپن و فرانسه قبل از آمریکا بهترتیب در مقامهای 16 تا 19قرار گرفته اند.
انگلستان در رده سیزدهم و هنگ کنگ در رده چهاردهم فساد مالی و اداری در جهانقرار قرار گرفته اند.
جالب است بدانید کشورهای اسرائیل در رده 30 و قطر 32 , امارات 34,بحرین 46
اردن و عمان 53, کویت 60, ترکیه 64 و عربستان سعودی 79,سوریه 138,لبنان ۹۹ ,مصر105,عراق178 و کشور سودان در رده 179 قرار دارند
برگردان: قاسم توکلی
خشونت و جرم دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها مسائل اقتصادی است. تقریبا در تمام دنیا تورم، فقر و بیکاری به عنوان موارد مهم دخیل در بروز جرایم و خشونت ها و بزه ها برشمرده می شود.
کشور ما نیز از این امر مستثنا نیست و باتوجه به این که در سال های گذشته با وجود تورم و افزایش قیمت ها، درآمد افراد افزایش چندانی نیافته است، زمینه های زیادی برای وقوع جرایم ناشی از مسائل اقتصادی وجود دارد.
در سال ۹۰ همزمان با افزایش میزان تورم، سازمان پزشکی قانونی از ارجاع ۵۶۷ هزار و۳۱۵ پرونده نزاع به این سازمان گزارش داد و مسلم است که مسائل اقتصادی نقش زیادی در این میزان نزاع و خشونت داشته است.
کارشناسان معتقدند تقسیم ناموزون و ناعادلانه فرصت ها موجب شده عده ای راه های مجرمانه و غیرقانونی را برای دستیابی به ثروت و پیشرفت برگزینند. بسیاری از مجرمان پس از دستگیری مدعی می شوند برای انتقام از طبقه مرفه جامعه تصمیم به سرقت گرفته و حق از دست رفته خود را از آنها می گرفتند.
نوسان قیمت ها و دستمزد ها و بازار و پول تاثیر فراوانی در ارتکاب جرایم مالی دارد، به طوری که اگر اوضاع اقتصادی بهبود یابد، جرایمی چون دزدی و قتل با انگیزه مالی کاهش می یابد و بالعکس اوضاع نامساعد اقتصادی موجب ازدیاد این گونه جرایم می شود.سرهنگ رضا غنی لو، عضو هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی در این باره معتقد است که در وقوع جرایم بخصوص جرایم خشن عوامل مختلفی نقش دارد که برخی از این عوامل در کشورهای مختلف، مشترک است. مطالعات جهانی نشان داده، تورم و فاصله طبقاتی نقش موثری در افزایش وقوع جرایم بخصوص جرایم خشن دارد.
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز با اشاره به این که میان فقر، بیکاری و تورم با افزایش جرم و خشونت در کشور رابطه ای صددرصد مستقیم برقرار است، در این باره می گوید: وقتی فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه بوجود بیاید، ما شاهد انفجار رفتاری به لحاظ طلاق و رفتار بد والدین با کودک در درون خانواده و پرخاشگری های افراد با یکدیگر در کوچه و خیابان هستیم.»
وی ادامه داد: «این مساله باعث می شود بتدریج خشونت در خانواده شکل بگیرد و سپس به درون جامعه راه پیدا کند و از درون جامعه، خشونت دوباره به درون خانواده بازمی گردد.»
در بررسی هایی که روان شناسان اجتماعی انجام داده اند، مشخص شده است بسیاری از رفتارهای نادرست پدر و مادر با کودک به دلیل فشارهای اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، تورم و شکاف طبقاتی است.
در عین حال یکی از دلایل فقر، بیکاری است که خود به افزایش خشونت و جرم منجر می شود. وقتی فرد بیکار می شود و نمی تواند مایحتاج خانواده خود را تامین کند، به خشونت روی می آورد.
سرهنگ فریدون محمدبیگی معاون اجتماعی پلیس پیشگیری، بیکاری را مهم ترین دلیل ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر ۲۵ سال می داند و بر این باور است که بیکاری و درآمد پایین باعث می شود افراد به ارتکاب جرایمی مانند سرقت، زورگیری و نزاع روی آورند. از سوی دیگر، فاصله طبقاتی مردم نیز یکی از دلایل افزایش جرایم در جامعه است. بسیاری از افراد از این که پول های بادآورده چطور زندگی برخی افراد را تغییر می دهد، احساس تضاد می کنند. افراد می بینند که از دسترنج و زحمت خود به جایی نمی رسند اما پول ها و موقعیت های بادآورده و یکشبه چطور زندگی دیگران را تغییر می دهد، از این رو برای تغییر موقعیت خود به بیراهه کشیده می شوند.
آنچه که در این میان توجه به آن لازم است، این است که برای کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از فقر باید همزمان با فرهنگ سازی و ارزش های اخلاقی، سیاستگذاری لازم برای فقرزدایی پررنگ شده و درآمدها به صورت عادلانه توزیع شود و فاصله طبقاتی کاهش یابد. توزیع عادلانه یارانه ها از سوی دولت، گرفتن مالیات از طبقه ثروتمند، ارائه خدمات اجتماعی از سوی دولت، گسترش سازمان های بیمه و خدمات بازنشستگی و رفع معضل بیکاری از جمله روش های کاهش جرایمی است که منشا اقتصادی دارد.
دولت لازم است با ایجاد اشتغال در شهرهای کوچک از مهاجرت های بی رویه به شهرهای بزرگ جلوگیری کند و در عین حال با ایجاد اشتغال در شهرها، موجب کاهش فاصله طبقاتی میان شهروندان شود.
روزنامه جام جم ( www.jamejamonline.ir )
به نقل از وبلاگ راوردمن
دومین گزارش وضعیت شادی در بین مردم 156کشور جهان در سال2013 اعلام شده است . سابقه این اندیشه به سخنرانی جیگ مه سنگیه وانگچوک، پادشاه سابق بوتان باز میگردد که در سخنانی در سال ١٩٧٢، مفهوم "اقتصاد شادی" را مطرح کرد. هدف از اجرای طرحهایی مانند" گزارش جهانی شادی" تلاش برای یافتن راههایی است که علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی، عوامل دیگر موثر بر احساس رضامندی مردم را نیز مورد توجه قرار دهد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه مادی و روحی به دست آورد. این گزارش با حمایت دبیر کل ملل و به سفارش شبکه راه حل های توسعه پایدار سازمان ملل و توسط تیمی از پزوهشگران امریکایی کانادایی و بریتانیایی صورت گرفته است .در تهیه این گزارش، کارشناسان و محققان برجسته در زمینههایی مانند اقتصاد، روانشناسی، آمار و تحلیل دادههای آماری مشارکت داشتهاند و هدف اصلی از تدوین آن، سنجیدن احساس رفاه مردم در کشورهای مختلف بوده است. در این گزارش، احساس شادی شهروندان با ارقام بین صفر و ١٠ مشخص شده و بر این اساس، یکصد و پنجاه و شش کشور جهان رده بندی شدهاند
*بر اساس این گزارش:
مردم ایران از لحاظ احساس شادی نسبت به شرایط خود، در میان مردم ١٥٦ کشور مورد بررسی، در رده ١١٥ قرار میگیرند که یک رده از جیبوتی پائینتر و یک رده از جمهوری آذربایجان بالاتر است. این گزارش می افزاید:
*مردم کشورهای مرفهتر بیش از اهالی کشورهای فقیر از زندگی خود راضی هستند و احساس شادی میکنند.
*درآمد سرانه بالاتر لزوما به معنی احساس شادی بیشتر نیست. مثلا، مردم مکزیک که درآمد سرانهای به مراتب کمتر از ایالات متحده دارند، خوشحالتر از آمریکاییان هستند.
*میزان برخورداری از امنیت، آزادی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و روند بهبودی شرایط اقتصادی هم بر درجه شادی مردم و رضایت از شرایط زندگیشان تاثیر مثبت دارد.
*اهالی کشورهای منطقه اسکاندیناوی بیش از کشورهای دیگر احساس شادی میکنند و در مقابل، شهروندان چند کشور کمتر توسعه یافته آفریقایی کمترین میزان خرسندی را از زندگی خود دارند.
*رابطه ثروت و خوشبختی
کشور دانمارک با شاخص ٧.٦٩٣ (هفت ممیز ششصد و نود و سه هزارم) در راس جدول قرار دارد و کشورهای نروژ، سوئیس، هلند، سوئد و کانادا، فنلاند، اتریش، ایسلند و استرالیا ردههای دوم تا رده دهم را در اختیار گرفتهاند. البته همه این کشورها در ردههای بالای جدول جهانی درآمد سرانه هستند اما ردهبندی آنها در این دو جدول یکسان نیست.
به عنوان مثال، مردم کشور لوکزامبورگ که در سالهای اخیر از بالاترین درآمد سرانه در جهان برخوردار بودهاند در جدول ردهبندی جهانی شادی تنها در رده ١٩ قرار میگیرند و مردم قطر، که پس از لوکزامبورک ثروتمندترین مردم جهان هستند، از رده ٢٧ بالاتر نمیروند.امارات متحده عربی در رده ١٤، مکزیک در رده ١٦ و ایالات متحده در رده ١٧ قرار گرفتهاند.
در رده های پائینتر میتوان از بریتانیا (رده ٢٢)، عمان (٢٣)، فرانسه (٢٥)، کویت (٣٢) اسپانیا (٣٨) نام برد. همچنین قزاقستان رده ٥٧، روسیه رده ٦٨، لیبی رده ٧٨، بحرین رده ٧٩، پاکستان رده ٨١، عراق رده ١٠٥ و ساکنان سرزمین های فلسطینی رده ١١٣ را در اختیار دارند.
میزان شادی شهروندان تاجیکستان (رده ١٢٥) و مردم افغانستان (رده ١٤٣) از مردم ایران هم کمتر است در حالیکه مردم سوریه در رده ١٤٨ طبیعتا چندان از شرایط زندگی خود خوشنود نیستند.
مردم رواندا، بروندی، جمهوری آفریقای مرکزی، بنین و توگو، که همگی از کشورهای توسعه نیافته آفریقایی هستند، ناشادترین مردم جهان هستند و به ترتیب در رده های ١٥٢ تا ١٥٦ طبقهبندی شدهاند.
هدف از اجرای طرحهایی مانند گزارش جهانی شادی تلاش برای یافتن راههایی است که علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی، عوامل دیگر موثر بر احساس رضامندی مردم را نیز مورد توجه قرار دهد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه مادی و روحی به دست آورد.
به نقل از وبلاگ آفا اجازه
تغییرات اجتماعی از پس سالهای التهاب
بررسی تاثیر رسانه و گفتمان سیاسی حاکم بر جابهجایی هنجارها
دکتر محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسانهها را مهمترین حاملهای فرهنگی در جهان میداند و میگوید: تردیدی نیست که محتوای رسانه، از جنس فرهنگ است و جوانان تاثیرپذیرترین گروه جامعه از رسانهها هستند؛ بنابراین باید دقت و تأمل خاصی صورت گیرد تا رسانهها رفتارهای غیرمدنی را ترویج نکنند و به اصالت ایرانی و فرهنگ بومی در برنامهسازی توجه داشته باشند. این برنامه سریال یا میزگرد باشد، فرقی نمیکند و نوع و ژانر برنامه مهم نیست بلکه جوانپسند بودن آن برای تأثیرگذاری کافی است. پس اگر رسانهها بزرگترین حامل فرهنگی باشند، بزرگترین نقش را هم در فرهنگسازی جامعه بر عهده دارند.
وی میافزاید: این فرهنگسازی در مد و لباس و حتی گویش و رفتار هم میتواند به وجود بیاید. برای مثال ممکن است نحوه صحبت کردن یک شخصیت در سریال برای مدتی در گویشهای عمومی مردم استفاده شود اما این تاثیرگذاری به همان سرعتی که ایجاد میشود، فراموش خواهد شد. با این وجود نمیتوان تاثیرگذاری آن را انکار کرد؛ پس اگر بتوانیم ارزشهای فرهنگی را هم در لابهلای برنامهها بگنجانیم، میتوانیم تاثیرگذاری مثبتی داشته باشیم. ادامه مطلب ...راه سعادت ملت ایران حذف فرهنگِ دروغ و چاپلوسی است
کاشانی در ادامه به آسیبشناسی تاریخیِ رفتار ایرانیان میپرداز دروغ و چاپلوسیِ همهگیر میان ایرانیان را ناشی از تهاجم بیگانگان به ایران در طول تاریخ میداند که ایرانی را مجبور کرد تا برای حفظ داشتههایش در برابر تازشگران به دروغ و چاپلوسی بگراید. او تنها راه سعادت ملت ایران را حذف فرهنگ دروغ و چاپلوسی میداند و میگوید که اکنون زمان آن فرارسیده است که این فرهنگ چاپلوسی را کنار بگذاریم.
ادامه مطلب ...روزنامه اعتماد - 6 مهرماه 92
اصل تربیت پذیری دو وجه متفاوت اما مرتبط با هم دارد؛ یکی وجه فردی و دیگری وجه جمعی. تک فرزندی که در خانواده ای کوچک و بدون رفت وآمدهای مکرر زیر نظر والدین خویش و با آداب و اصول و فرهنگ خاص پرورش می یابد، تربیت پذیری فردی را تجربه می کند اما یک نسل که با برنامه ریزی های فرهنگی و آموزشی دولت یا تحت تاثیر رسانه ها یا در کوران جنبش های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی پرورش می یابد، یا فرصت پرورش مطلوب را از دست می دهد تربیت پذیری جمعی را تجربه می کند. تذکر به این وجه اخیر از تربیت پذیری البته برای آن است که معلوم شود نقش دولت و جریان های اجتماعی بر فرآیند پرورش افراد که البته در برابر اعمال ارادی خود مسوولیت دارند تا چه پایه می تواند مهم باشد.
ادامه مطلب ...نشاط اجتماعی دغدغه مسئولان باشد
مجتبی اعلایی، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با اشاره به یک پژوهش در زمینه نشاط اجتماعی، درباره نتایج این پژوهش توضیح داد: بیش از یک سوم بزرگسالان دارای ناراحتیهای عصبی و بعضا روانی هستند. او اضطراب را یکی از مهمترین مشکلات این عصر دانست و گفت: باید عصر جدید را به عنوان عصر اضطراب نیز نامگذاری کنیم. وی با تاکید بر لزوم افزایش نقش نظامهای مددکاری گفت: این روزها اولین تلقی از حمایت از خانوادههای آسیبدیده، پرداخت مستمری است.
ادامه مطلب ...فضیلت شادی
عوامل مرتبط با شادی
روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی را میتوان به 5دسته طبقه بندی کرد: مسئولیت اجتماعی در محیط جامعه و کشور،مسئولیت اجتماعی در محیط زیست، مسئولیت اجتماعی در محیط بازار و صنعت،مسئولیت اجتماعی در محیط کار، مسئولیت اجتماعی در رهبری و فرآیندهای درون سازمان
ادامه مطلب ...ضرورت آموزش مهارتهای زندگی برای شاد زیستن قرن بیستم را به دلیل فزونی اطلاعات، جمعیت، مهاجرت و مسائل جدید تکنولوژی، قرن اضطراب نامیدهاند و انسان دنیای امروز هنوز تمامی مسائل خود را حل نکرده بود که به قرن بیستویکم، عصر فروپاشی مرزهای ارتباطی و اطلاعاتی رسید. عصری که با رشد و رویارویی حجم وسیع اطلاعات درست و نادرست، موقعیتها و بحرانهای بیشماری را برای انسان امروز به ارمغان آورده است، به طوری که تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوههای زندگی، بسیاری از افراد را در رابطه با مسائل زندگی دچار مشکلات کرده است. تعریف مهارتهای زندگی مهارتهای زندگی تواناییهایی است که به ما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف عاقلانه و صحیح رفتار کنیم، بهطوری که با خود و دیگران سازگارانه ارتباط برقرار سازیم و بدون توسّل به خشونت بتوانیم مسائل پیش آمده را حل کنیم و ضمن کسب موفقیت در زندگی، احساس شادمانی داشته باشیم. |
چگونه می توانم انسان خوش صحبتی باشم؟
شاید شما هم با دیدن عنوان این مطلب بگویید یک حرف زدن ساده که دیگر این حرف ها را ندارد اما اگر بدانید که در خیلی از کشورها برای آموختن همین ۱۰ اصل گفت و گو انجمن دارند و…
کارگاه می گذارند و آن را با فرمت های مختلف، به کوچک و بزرگ یاد می دهند چه؟
اگر بدانید پشت این مهارت ها، ایده های بزرگ فلسفی است که می شود با آن ساعت ها پز روشنفکری داد چه؟ اگر بدانید خیلی از موفقیت های ریز و درشت تحصیلی و کاری و خانوادگی تان به همین مهارت داشتن در گفت و گو بستگی دارد چه؟ اگر پشت بسیاری از دلخوری هایتان از دیگران رعایت نکردن یک یا چند تا از این ۱۰ مهارت باشد چه؟
تداوم یافتن مشکلات اقتصادی و معیشتی سال گذشته مردم در سال جاری و نبود برنامهای مشخص برای کنترل مشکلات معیشتی، نوعی القای رها شدن همه چیز در جامعه را میان افکار عمومی سبب شده که میتواند زمینه ساز بروز مشکلات تازهای باشد. اینکه شهروندان در بخشهای مختلف زندگی شاهد تداوم و حتی بیشتر شدن مشکلاتی که به طور مستقیم بر معیشت آنها تاثیر میگذارد، هستند ، القای تصویری را نزد آنها همراه دارد که میتواند بروز ناهنجاریهای اجتماعی را تشدید بخشد. برخورد با اتفاقات تازه و لحظهای در حوزههای مختلف معیشتی و نوسانات بیوقفه قیمتها ، تصویر نبود نظارتی بر کارها و به اصطلاح "هرکی هرکی" شدن منجر می
معمولاً ما ایرانیها ریشه بسیاری از نا بسامانیهای اجتماعی و عقب افتادگی نسبی ایران را در خارج از مجموعه خود دنبال میکنیم. این مجموعه می تواند کل جامعه ایران و یا قسمتی از آن که شامل ما و دوستان ماست باشد. ولی اگر کمی دقیق بنگریم همه ما ایرانی ها در قسمتی از رفتارهای معیوب فرهنگی مشترک هستیم که ریشه بسیاری از مشکلات جوامع ایرانی و عامل اصلی عقب ماندگی نسبی ایران می باشد. رفتارهایی که معمولاً ریشه در یکی از دسته بندی های زیر دارد. ۱.عدم تبلور بلوغ احساسی در ما ایرانیان، ٢. محافظه کاری فکری و رفتاری، ۳. ایده آل گرایی و عدم اعتماد به نفس، ۴. تفکر طبقاتی و عدم توجه به آزادی های فردی ۵.عدم درک روح قوانین جامعه مدرن
اینکه کسی ادعا کند که تمام مشکلات فرهنگی مردم کشوری (ملتی) را می شناسد ادعای بسیار بزرگی است ومن هم چنین ادعایی نمی کنم ولی بر اساس مشاهداتم و مقایسه ای که بین فرهنگ ایران و سایر فرهنگها، بالاخص فرهنگهای اروپایی کرده ام به نتایجی رسیده ام که اینجا به شرح آن می پردازم. تعریف من از مشکل، خصلتی فرهنگی است که نتایج منفی آن برای فرد و جامعه به مراتب بیش از مزایای آن باشد. پر واضح است که نحوه تحلیل من به نوعی تاثیر گرفته ازرشته کاریم یعنی فیزیک می باشد. جدا از این، نوشتن این متن به این معنا نیست که من خود را عاری از این مشکلات می بینم بلکه به این معناست که این مشکلات را می بینم و در صدد رفعشان هستم. بدیهی است که منظور از ایرانیان در این متن غالب جمعیت ایرانی، و نه همه ایرانیان می باشد.
اولین نکته ای که در این متن می خواهم به آن اشاره کنم این است که من بر این باور هستم که در اثر حملات بسیار گسترده ای که بر ایران در طول تاریخ وارد شده است و در کنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشکلات عدیده ای شده است که ریشه عقب ماندگی ملت ایران است. منظور من از حمله، تهاجمی است
رواج دروغ و رفتارهای غلط اجتماعی که منجر به دستیابی به ثروت و جایگاه منزلتی نزد بعضی از طبقات اجتماعی شده باعث شده است که جوانان ارزش هایی مانند کار و کوشش، صداقت و احترام را ارزشهای تاریخی عهد باستان تلقی کرده و از طرف دیگر فشار اقتصادی و کمبود شغل مولد در جامعه آنان را مجبور به انحرافاتی کرده است که به گمان غلط آدمی را در نردبان جامعه بالا می کشد.در این شرایط بهبود وضعیت اقتصادی مملکت ما از اولین و اصلی ترین گام های کنترل انحرافات اجتماعی است.اما این شرط بزرگ با اما و اگرهایی توام شده که جامعه را در حالت سردرگمی و انتظاری نگاه داشته است.در حقیقت نه از دید یک جامعه شناس بلکه از دید عامه مردم نیز سال 92 "سال بستگی دارد به..." است.این "بستگی دارد به..." بسته کاملی از انتظارات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در بر میگیردکه جزئیات آن اعم از نرخ دلار و طلا و مذاکرات هستهای و تحریمها و انتخابات ریاست جمهوری و......را تقریبا همه میدانند.اما نکته این حالت انتظاری این است که درست مانند بازار مسکن که در حالت رکود به سر می برد خلقیات و ارزش های اجتماعی نیز در رکود فرو رفته است. در سال پیشرو ادامه این وضعیت بحران عمیقی را به وجود خواهد آورد ومتوقف کردن این روند نیز بستگی دارد به...
ادامه مطلب ...