تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

معلمین فداکار


معلمین فداکار
  

فرهنگیان نیوز - تدبیر:

ایثار آخرین درس معلم لرستانی!
غرض از قلمی کردن این سطور، عرض احترامی به محضر معلم فقید، شادروان «کاظم صفرزاده» بود وگرنه سال‌هاست که بر ما عیان شده که سهم مردم لر از رسانه‌ی ملی تنها جعل تاریخ، توهین و تمسخر است.

معلمین فداکارمهدی ویس‌کرمی / نشریه فرهنگی-اجتماعی لور: شب دوشنبه 28 مهر ماه است و باران شدید خرم‌آباد و لرستان را فرا می‌گیرد. در این میان مشکلی برای یکی از دانش‌آموزان مرکز شبانه‌روزی عشایری امام جعفر صادق (ع) منطقه‌ی ویسیان به وجود می‌آید، سرپرست مرکز آموزشی مذکور دانش‌آموز آسیب‌دیده را به مرکز بهداشتی درمانی ویسیان انتقال می‌دهد، طبق روال معمول و مورد انتظار، این مراکز تنها برای نمایش هستند و امکاناتی از قبیل پزشک، دارو، آمبولانس و ... در آن‌ها وجود ندارد.

 بعد از اظهار ناتوانی مسئولان درمانگاه ویسیان از اقدامات درمانی، معلم مذکور با خودروی شخصی دانش‌آموز مصدوم و دو همراه وی را به قصد درمان به مرکز استان اعزام می‌کند، که در میانه راه در منطقه شوراب خودروی وی گرفتار سیلاب می‌شود و همگی 4 سرنشین آن دعوت حق را لبیک می‌گویند.

تا اینجا فقط به ذکر حادثه‌ پرداختیم. اما آنچه نمی‌توان از کنار آن کذشت، سکوت و بی‌اعتنایی رسانه‌ی ملی نسبت به این ماجرا بود، خبری که به زعم سیاست‌گذاران رسانه‌ی ملی حتی به اندازه‌ی حضور گردشگران خارجی در اصفهان و گلایه‌های رئیس‌جمهور از استیضاح وزیر علوم، و .... اهمیتی ندارد.

باری غرض از قلمی کردن این سطور مشوش، تنها عرض ادب و احترامی به محضرمعلم گرامی، شادروان «کاظم صفرزاده» بود و گرنه سالیان سال است که بر ما عیان شده که تنها سهم مردم لر از رسانه‌ی ملی جناب ضرغامی جعل تاریخ، توهین، تمسخر و نادیده انگاشتن است و دیگر هیچ! آری وقتی جان دادن همتباران ما به زعم متولیان رسانه‌ی ملی، ارزش خبری ندارد، چگونه می‌توان توقع انعکاس مشکلات فقر، توسعه نیافتگی و .... را در رسانه‌ی میلی و نه ملی داشت.

باری مرگ «کاظم صفرزاده» هم معلمی بود و آخرین درسش «فداکاری» بود، و ای خوشا چنین مرگ باشکوهی که جاودانگی است؛ و ای بدا به حال وکلا و مسئولینی که کرسی‌های رنگی‌شان را به گونه‌ای چسبیده‌اند که گویی مرگ فرسنگ‌ها از آنان دور است: کل نفسٌ ذائقه الموت........

*****

اهدای عضو,معلم

اهدای عضو، آخرین درس معلم مرودشتی

اهدای عضو و زندگی به دیگران، آخرین درسی بود که خانم معلم مرودشتی به دانش‌آموزان خود آموخت.

این معلم چهل و دو ساله یکی از چهار سرنشین خودروی حامل معلمان دبیرستان دخترانه روستای کوه سبز این شهر بود که بیست و ششم مهر امسال با پایان ساعت تدریس، این روستا را ترک کردند تا به خانه هایشان در شیراز بازگردند، اما خودروی تندر آنها با خودروی وانت نیسانی در جاده درودزن تصادف کرد و باعث ضربه مغزی یکی از معلم ها به نام سوسن منافی و مصدومیت دیگران شد.

تلاش برای نجات جان این معلم بی نتیجه ماند و چند روز بعد پزشکان مرگ مغزی او را تائید کردند. دو روز پیش خانواده وی وقتی متوجه شدند او دیگر به زندگی بازنمی گردد، تصمیم گرفتند اعضای بدنش را به بیماران اهدا کنند.بنابراین دو کلیه، دو قرنیه و پوست وی به بیماران نیازمند پیوند زده شد تا نام خانم معلم در یاد بیماران گیرنده اعضای بدن برای همیشه باقی بماند. (ایرنا)

http://www.farhangiannews.ir/

قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

کارشناسان در گفت و گو با «قانون»:
قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

بی‌توجهی به معلمان، کاهش کیفیت آموزش‌ را به همراه دارد

گروه حقوق‌و قضا- هفته بزرگداشت معلم بهانه‌ای شد تا سراغی از قشر زحمت‌کش معلمان بگیریم. در مورد معلمان همین بس که با آموزش کودکان و نوجوانان، مدیران و سیاست‌مداران و فرهیختگان آینده کشور را تربیت می‌کنند. نقش تاثیرگذار معلمان در آینده کشور بر کسی پوشیده نیست.با این تفاسیر باید گفت شرایط زندگی برای همه معلمان مناسب نبوده و این عزیزان با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند به خصوص اگر استخدام رسمی نیز نباشند. حال باید دید مشکلات این معلمان که نقش مهم و اساسی در تربیت نسل فردا دارند چیست؟آیا در قوانین به معلم اشاره شده‌است؟ مهم‌ترین دغدغه معلمان چیست؟ حمایت قوانین ازآن‌ها چگونه‌است؟ «قانون» در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی جایگاه معلمان در قوانین پرداخته است.
رئیس کانون‌‌های سراسری اسکودا با بیان اینکه قوانین راجع به معلمان عمدتا مربوط به قوانین استخدامی و مسائل مربوط به نحوه تقسیم کار و ترفیعات است، تصریح کرد: در کشورما به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب به نظر می‌رسید دومطلب مورد توجه خاص نظام جدیدخواهد بود. یکی آموزش و پرورش و دیگری دادگستری و امور قضایی. در مورد دادگستری و امور قضایی و اینکه آیا تحولی صورت گرفته است یا نه؟ و اگر گرفته مثبت بوده است؟ که توضیح در این مورد از حوصله بحث خارج است.
    نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آموزش‌وپرورش در نظر گرفت
بهمن کشاورز در گفت‌وگو با «قانون» تاکید کرد : در مورد آموزش و پرورش باید گفت شاید از نظر کمی تحولات مثبتی صورت گرفته باشد اما از نظر کیفی – برمبنای اعلامات و اظهارات مسئولان گوناگون و آمارهایی که در خصوص رتبه ‌بندی کشورها از نظر کمیت و کیفیت دانشگاه‌ها و میزان تحقیقات و بودجه‌تحقیقات و امثال اینها ارائه می‌شود، نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آن درنظر گرفت .
    معلمان باید مرفه‌ باشند
این حقوقدان ادامه داد: گذشته از عوامل مختلفی که در این عدم پیشرفت موثر بوده و هست، عامل معلم و استاد و موقعیت آنها را باید در اولویت اول قرار داد. بدون تردید همه دانشمندان و بزرگان دنیا مدیون و مرهون معلمان خود هستند که از یک سو مسائل را به آنها آموخته‌اند و از دیگر سو باکشف قابلیت‌ها و استعدادهای خاص آنها و تشویقشان به ادامه راه در مسیر مشخص، موجباتی فراهم کرده‌اند که نیروی آنها به هدر نرود و بیهوده تلف نشود. بنابراین به نظر می‌رسد اینکه بگوییم معلمان و اساتید باید از نظر رفاهی و آسودگی خیال بین مرفه‌ترین و فارغ‌البال‌ترین قشرها باشند سخن گزاف و بیهوده‌ای نیست.
    معلمان ما به شدت تحت فشار هستند
کشاورز ادامه داد: اما به‌نظر می‌رسد عملا معلمان نه تنها جزو مرفه‌ترین‌ها نیستند بلکه این افراد از نظر گذران زندگی به شدت تحت فشار هستند.
    بالاترین حقوق به معلمان دبستان
رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلا  با اشاره به اینکه در نظام‌های مبتنی بر ایدئولوژی یا مذهب سعی می‌شود معلمان ازبالاترین میزان حقوق و مزایا برخوردار باشند، توضیح داد: این مطلب در شوروی سابق صادق بود و شنیده‌ام بالاترین میزان حقوق به معلمان دبستان پرداخت می‌شد.
وی ادامه داد: علت واضح است در این گونه‌نظام‌ها اطفال دبستانی هستند که اولین برخورد را با مطالب مدون ایدئولوژیک یا مذهبی پیدا می‌کنند اگر آموزگاران در تفهیم و تبیین اصول مربوطه موفق باشند اساس نظام با استحکام ساخته می‌شود و اگر چنین نباشد افرادی متزلزل پرورش داده می‌شوند که این تزلزل چه بسا هرگز قابل رفع نباشد.
    سرمایه‌گذاری در مورد معلمان قطعا سودآور است
کشاورز در خاتمه یادآور شد: باید اذعان داشت، سرمایه‌گذاری در مورد معلمان برنامه‌ای دراز مدت و شاید دیر بازده است اما سرمایه‌گذاری است که قطعا منتهی به ضرر وزیان نخواهد شد .
    عدم توجه کافی به معلمان
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدید نظر تصریح کرد: ساختار نظام آموزش و پرورش با فرهنگ ما ناسازگار است و به معلمان توجه لازم نمی‌شود.
    حقوق معلمان با جامعه و فرهنگ سازگار نیست
خلیل حیات مقدم در گفت‌وگو با«قانون» در خصوص حقوق معلمان و بحث حمایت از آنها اظهار داشت: بنده به عنوان کسی که یک دور کامل در مجلس حضور داشته و اطلاعات کافی از وضعیت مجلس و بودجه‌نویسی داشته  و از طرفی با  شناخت کاملی که  از جامعه زحمت‌کش و فرهنگی دارم، ساختار اداری آموزش و پرورش و حقوقی که برای معلمان عزیز در نظر گرفته شده را با جامعه و فرهنگ ما ناسازگار می‌دانم.  
    سنگ بنای آموزش‌و‌پرورش  معلمان هستند
وی در ادامه با تاکید بر رشد سیستم اداری و ساختار سازمان آموزش و پرورش و حقوق معلمان، افزود: سنگ بنای آموزش و پرورش براساس معلمان است ،و باید گفت در ایران حقوق این قشر زحمت‌کش رعایت نمی‌شود.  متاسفانه سیستم نظام آموزش و پرورش بسیار شکننده است. با این وجود معلمان همچنان مخلصانه مشغول کار هستند.
    بایدحرمت معلمان حفظ شود
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظرحقوق معلمان را بسیار ناچیز دانست و ادامه داد:  در کشور ما آنچنان که باید حرمت معلمان حفظ نمی‌شود حتی ما در بحث دانش آموزان نیز این مشکل را داریم.
    قانونی در حمایت از معلمان نداریم
وی همچنین تصریح کرد: ما یک حقوق جامع در رابطه با حمایت از معلمان نداریم مانند دیگر مشاغل، اما مشکل این نیست که چرا قانونی در حمایت از معلمان نداریم، حمایت جامع از معلم‌ها مانند حمایت از معیشت‌آن‌ها و امتیازاتی است که باید به معلمان داده شود از جمله  مسکن، وسیله نقلیه و سایر مزایایی که باید برای آن‌ها در نظر گرفته شود.  حیات مقدم در خاتمه خاطرنشان کرد:توجه به معلمان باید در اولویت اول قرار داشته‌باشد زیرا ما هرچه داریم از معلمان است. اگر به معلم‌ها توجه نشود خودبه‌خود کیفیت و نوع آموزش پایین می‌آید و از آن عشق و اشتیاقی که در ابتدا داشته، کاسته می‌شود که این اثر مستقیم بر دانش آموز دارد.
قانون - 4 آبان  93

از دانشگاه مدرک ‌ساز تا دانشـگاه کـارآفـرین


 از دانشگاه مدرک ‌ساز تا دانشـگاه کـارآفـرین


دکتر محمدرضا نوری دلویی ، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران


زندگی دانش آموزان و دانشجویانی که مهارت‌ها و جزئیات نظری و کارکردی اداره کسب و کار را به درستی در کلاس بیاموزند، بدون تردید توسعه می‌یابد. آنان با کسب مهارت‌های علمی و فنی و برخورداری از ایده‌ها و روحیه‌ی کارآفرینی، فعال و با نشاط چرخ‌های توسعه کشور را به حرکت در می‌آورند. آن گاه که رمز و راز چگونگی استفاده از آموخته‌های خود در خلق ایده و ثروت را بیاموزند؛ آن گاه که در خارج از کلاس و محیط‌های زنده کاری نیز به شیوه‌های مناسب و روزآمد و تعامل‌های مستمر و هدفمند با کارآفرینان به شناخت مشکلات و نیز خلاقیت‌های ذهنی خود نایل آیند، در مسیر حل دشواری‌ها گام‌های ارزشمندی را برمی‌دارند.


ادامه مطلب ...

خدمات درمانی بازنشستگان از ماه آینده رایگان می‌شود

مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی:

خدمات درمانی بازنشستگان از ماه آینده رایگان می‌شود
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از رایگان شدن خدمات بستری درمانی بازنشستگان سراسر کشور در بیمارستان های دولتی از ماه آینده خبر داد.

دکتر سید تقی نوربخش با بیان این که امسال با اجرای طرح تحول سلامت و کمک دولت هزینه های درمانی و بستری بیمه شدگان نسبت به گذشته کاهش یافته است به مهر گفت: پرداخت از جیب مردم به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است.

او با اشاره به آخرین اطلاعات آماری در بخش درمان بیمه ای گفت: اکنون پرداخت‌های بستری و درمان در مناطق شهری ۶درصد و در مناطق روستایی به ۳درصد رسیده است و بر همین اساس در سازمان تامین اجتماعی اقداماتی انجام شده تا در مرحله اول ارائه خدمات بستری برای بازنشستگان مستمری‌بگیر رایگان شود.

به گفته مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی، بااجرای این برنامه از آذرماه بازنشستگان می‌توانند از خدمات درمانی بستری تمامی بیمارستانهای دولتی در سراسر کشور برخوردار شوند.

او با اشاره به اینکه در یک سال گذشته ۱۰هزار میلیارد تومان در بخش درمان هزینه شده است گفت: اجرای نظام ارجاع داخلی از دیگر اقداماتی است که در سال جاری مقدمات آن فراهم شده است و برهمین اساس با راه‌اندازی نظام ارجاع، دسترسی همه بیمه شدگان به شبکه درمان تامین اجتماعی راحت‌تر و بهتر از گذشته می شود.

به گفته نوربخش، اکنون بیش از ۳۰۰ مرکز درمانی ملکی سازمان تامین اجتماعی در سراسر کشور فعال است که تمامی این مراکز در قالب نظام ارجاع فعالیت خواهند کرد و بیمه‌شدگانی که نیازمند خدمات پزشکی باشند در صورتی که سازمان تأمین اجتماعی آن ها را به بیمارستان‌های دولتی معرفی کند، از پرداخت هرگونه فرانشیز یا هزینه‌های درمانی معاف خواهند شد.

نوربخش پیش از این، اعتبار پیش‌بینی شده برای این طرح را ۳۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود.

اطلاعات - 3 آبان 93

" آنچه با پول نمی توان خرید


" آنچه با پول نمی توان خرید


متن زیر از کتاب " آنچه با پول نمی توان خرید" نوشته مایکل سندل،برگردان حسن افشار می باشد. من چندی پیش این کتاب را خریدم و خواندم و به نظرم کتاب بسیار ارزنده ای است.  نویسنده در این بخش به خرده از گسترش تبلیغات تجارتی در مدرسه های آمریکا می پردازد. در مدرسه های کنونی ما البته،مسآله ی تبلیغات تجارتی بدین گستردگی مطرح نیست اما به گمانم بحث نویسنده،خیلی هم بی پیوند با ما نباشد :

« تجارتی شدن بی حساب مدارس از دو جنبه فساد آور است. اولا بیشتر مواد آموزشی که شرکت ها به مدارس می دهند سطحی و تحریف شده و یک جانبه است. "اتحادیه مصرف کنندگان" در آمریکا مطالعه ای را انجام داده که نشان می دهد – همانطور که انتظار می رود- تقریبا 80 درصد مطالب آموزشی شرکت ها،جهت گیری به نفع محصول یا دیدگاه شرکت حامی دارند. ولی حتی اگر کاملا منزه و عینی هم بودند،تبلغات تجارتی اصولا با هدف مدارس ناسازگار است. تبلیغات تجارتی انسان را تشویق به خواستن چیزها و برآوردن خواسته هایش می کند،در حالی که مدرسه می خواهد به انسان بیاموزد که نقادانه به خواسته هایش بیندیشد و آنها را مهار کند یا ارتقاء دهد. تبلیغات به دنبال ایجاد مصرف کننده است،مدرسه در پی تربیت شهروند.

اما به دانش آموزی که خیلی از دوران کودکی اش صرف آموزش برای زندگی در جامعه ای مصرف گرا می شود،آسان نمی توان یاد داد که شهروندی با تفکر انتقادی درباره ی جهان پیرامونش باشد. در زمانه ای که بسیاری از کودکان،مثل بیلبورد های متحرک،سراپا پوشیده از مارک و آرم و لوگو،به مدرسه می روند،کار مدرسه دشوارتر- و مهم تر- می شود که باید از فرهنگ عامه ای که غرقه در مصرف گرایی است اندکی فاصله بگیرد.

ولی تبلیغت از فاصله بیزار است. مرزهای بین محل های متفاوت را محو می کند و هر نقطه ای را جایی برای فروش می بینددفترچه یک همایش بازاریابی در مدارس می گوید " سیل درآمد را در مدارس جست و جو کنید! چه بچه کلاس اولی باشد که می خواهد سواد بیاموزد،چه نوجوانی که می خواهد اولین ماشین اش را بخرد،ما تضمین می کنیم که محصول شما و شرکت شما را در محیط سنتی کلاس درس به دانش آموزان معرفی کنیم."

موقعی که بازاریاب ها هجوم می آورند،مدرسه های به ستوه آمده از بحران مالی،افزایش مالیات ها،کاهش بودجه ها،و افزایش تعداد محصلان،چاره ای جز این نمی بینند که درها را به روی آنها باز کنند. ولی بیشتر،ما مردم مقصریم تا مدارس. در عوض این که بودجه عمومی برای آموزش فرزندانمان را افزایش بدهیم،وقت آنها و مغز آنها را به "برگرکینگ" و "ماونتین دی یو" می فروشیم.» (صفحه های 177 و 178)

http://bohluli.blogsky.com/

دلایل بروز خشونت بین شهروندان


دلایل بروز خشونت بین شهروندان


خبر گزاری ایلنا،30 مهر 93

گزارش از آساره کیانی         

بروز درگیری بین برخی شهروندان و استفاده از سلاح سرد در برخی از این درگیری‌ها، این را به ذهن هر شهروندی متبادر می کند که خشونت در جامعه زیاد شده. شاید دور از انتظار باشد که روزی پا از خانه بیرون بگذارید و شاهد درگیری شهروندان با یکدیگر نباشید؛ از تنه زدن‌ها، هل دادن یکدیگر در صف‌های مترو و اتوبوس، نگاه‌های توهین آمیز و الفاظ رکیک تا درگیری‌های فیزیکی در پشت ترافیک شهری، کوچه و خیابان یا همان مترو و اتوبوس. البته نگارنده از درگیری‌های خانگی که از پشت پنجره‌های خانه‌های شهرها شنیده می شود و خود را آرام به خیابان‌ها و کوچه‌ها می‌کشاند صرف‌نظر کرده است. اما مردم چگونه می‌توانند خشم خود را کنترل کنند؟ چگونه می‌توانند رفتاری خشونت آمیز با یکدیگر نداشته باشند؟ عوامل ایجاد این خشونت و خشم چیست؟ آیا شرایط و بحران‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در این امر دخیل هستند و در این صورت کدام یک سهم بیشتری دارد؟ چه افرادی خشونت خود را در جامعه بروز می‌دهند؟ خانواده تا چه حد در کنترل یا ظاهر شدن رفتارهای نابهنجار در جامعه نقش دارد؟ شهر و جامعه تا چه حد تاثیرگذار هستند؟

 در این گزارش که مبنای آن خبری است از سوی مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران، سعی شده نگاهی از منظر جامعه شناختی به این موضوع داشته باشیم. در این بخش با دکتر محمد زاهدی اصل به گفت‌وگو نشسته‌ایم. دکتر نازپرور چندی پیش اعلام کرد که در پنج ماه نخست امسال 51 مورد فوت ناشی از سلاح سرد به مراکز پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده است. برای این که به ریشه‌یابی بروز رفتارهای خشن در افراد بپردازیم به مدرسه‌ها رسیدیم؛ اولین مکانی که دانش آموز در آن فرآیند اجتماعی شدن را با تعداد کثیری از همسالان خود تجربه می‌کند در این بخش با محمدرضا نیک نزاد، آموزگار و و عضو کانون صنفی معلمان صحبت کردیم.

 فراهم نشدن امکانات تفریح و سرگرمی از عوامل بروز خشونت

 محمد زاهدی اصل معتقد است که بحث خشونت مثل هر آسیب اجتماعی دیگری، می‌تواند علل مختلفی داشته باشد. او می گوید بروز خشونت در جامعه علمی و منطقی نیست؛ مجموعه‌ای از عوامل دست به دست می‌دهند که آستانه تحمل افراد در جامعه پایین آمده و به شکل بروز خشونت خود را نشان می‌دهد.

 این جامعه شناس عوامل مختلفی نظیر فشارهای اقتصادی، معیشتی، سن افراد- که به طور مشخص افراد جوان تر بیشتر به تفریح نیاز دارند و اگر این امکانات فراهم نباشد می‌تواند در بروز خشونت و رفتارهای نابهنجار در افراد جامعه موثر باشد- در بروز خشونت موثر می داند.

 زاهدی اصل، عوامل فردی نظیر ویژگی های شخصیتی، روانی و مجموعه عوامل که رفتار افراد را شکل می‌دهد از نظر دور نمی دارد: زمانی که اجتماعی شدن فرد، ناقص باشد یعنی اگر کودک یا نوجوان با دوستان ناباب در ارتباط باشد، به عنوان زیرساخت در نظر گرفته می‌شود، همچنین شرایط دشوار جامعه نظیر انواع و اقسام محرومیت‌ها در جامعه، تبعیض، عدم تعادل، عدم وجود عدالت و تفاوت میان حقوق افراد هم می‌تواند منجر به ایجاد عقده‌ها و گره‌هایی در ذهن افراد شود که ممکن است با هنجارهای جامعه مغایر باشد.

 او با بیان این نکته که باید به همه این ابعاد توجه کرد، می‌گوید: بخشی از این ابعاد در اختیار خانواده است، بخش دیگری در اختیار رسانه‌های فراگیر مثل صدا و سیما و مطبوعات و بخش دیگر دانشگاه‌ها و مدارس است بنابراین باید به نوعی فرهنگ سازی ریشه‌ای در این زمینه دست زد.

 بیکاری و عدم امکان ازدواج

 زاهدی اصل معتقد است که نباید از عوامل دیگر هم غافل شویم: وقتی جوانی نمی‌تواند شغل آبرومندی داشته باشد، طبیعتا برای ازدواج هم محدودیت دارد و همه محدودیت‌ها می‌توانند خود را در قالب خشونت نشان دهند.

 همچنین وی بر این باور است که مسئولان یک جامعه چه بخواهند چه نخواهند برای مردم الگو هستند از همین بروز رفتارهای همراه با پرخاش و خشونت و بی‌حرمتی از سوی آنها بر افراد تاثیر می‌گذارد.

 او معتقد است: وقتی الگوی فرد، پدر، مادر، یا حتی افراد مشهور و معروف مثل ورزشکاران یا هنرمندان باشد و این افراد اخلاق را رعایت نکنند به نوعی عدم رعایت بسیاری از اصول را هم به افراد آموزش می دهند.

 توسعه یافتگی جوامع و تفاهم و همدلی

 این جامعه شناس با اشاره به برنامه توسعه سازمان ملل؛ undp که از سال 1390 راه افتاده و سالیانه کشورها را در ابعاد مختلف بررسی می کند، می گوید: یکی از مشخصه‌هایی که نشان از توسعه‌یافتگی ملت‌ها دارد بحث تفاهم، همدلی یا کلیتی است که ما تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح می‌کنیم و این به آن معناست که میزان سرمایه اجتماعی که تفاهم و همدلی را در خود جای داده، یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی هر کشوری است. او به کشور ژاپن اشاره می‌کند و رفتارهایی که مردم این کشور با یکدیگر دارند: این که یک نفر با حرکت دست هایش در مقابل شما خم شود، چه پیامی را به شما می هد؟

 زاهدی اصل معتقد است که ما به ریشه های خشونت در جامعه بی‌تفاوت هستیم و در عین حال به الگوهایی که سبب افزایش بروز خشوت در جامعه هم می‌شوند بی توجهی نشان می دهیم؛ ظاهرا یک لبخند وجود دارد اما در پشت این لبخند، حرف ها و تهمت‌ها و کلمات رکیکی پنهان شده.

 برخی جرایم در حال زنانه شدن است

 اما زنان و مردان در بروز خشم در جامعه با یکدیگر تفاوت دارند. زاهدی اصل می گوید: طبیعتا با توجه به فرهنگ جامعه ما بروز خشونت در مردان بیشتر از زنان است. اما در حال حاضر برخی جرایم ما در حال زنانه شدن است و این جای نگرانی دارد؛ سایر متغیرهایی که نشان می‌دهد نقش خانم‌ها در این قضایا کمتر است. حال اگر در این میان درصدی متعلق به خانم‌ها باشد که افزایش هم پیدا کرده نگران کننده است. اما به طور کلی آستانه تحمل خانم‌ها بالاتر است و از فرهنگ مدارا برخوردارند.

 بسترهای خانوادگی و زمینه‌های اقتصادی

 زمانی که از دکتر زاهدی اصل میزان اثرگذاری محدودیت‌های مالی را در بروز خشونت می‌پرسیم او می گوید: زمانی که فردی شاغل نیست یا شاغل است اما زندگی او تامین نیست و با شرمندگی وارد خانه شود، او چه تحملی خواهد داشت و آستانه تحمل او تا چه حدی است و چگونه می‌توانیم از او انتظار داشته باشیم که همه سختی‌ها را تحمل کند؟ او به این نکته اشاره می کند که عامل اقتصاد جدای از عوامل دیگر نیست: در همایش فقر و فقرزدایی که چندین سال پیش برگزار شد رابطه بین اقتصاد و فرهنگ، را مطرح کردم به این معنا که اینها از هم جدا نیستند یعنی فرهنگ می‌تواند اقتصاد را و اقتصاد هم می‌تواند فرهنگ را تخریب کند.

 مدرسه می‌تواند باعث ژرف‌تر شدن رفتار خشن شود

 محمدرضا نیک نژاد مدرسه را نهادی می داند که قرار است تغییراتی ایجاد کند اما این نهاد، نظج خود را از ساختار مدرسه نمی گیرد؛ دانش آموز چند ساعت از روز را در مدرسه می‌گذراند و بیش از این که در مدرسه باشد در جامعه و خانواده است.

 به اعتقاد این فعال صنفی، خشونت ابتدا از خانواده و جامعه ریشه می گیرد؛ این بدان معناست که خشونت بیش از این که در مدرسه باشد در خانواده و جامعه وجود دارد. اما وقتی دانش آموز به مدرسه می آید، قدرت مانور بیشتری دارد و زور و قدرتش اگر بخواهد نمود پیدا کند در آن جا زمینه بهتری مهیا است. همین طور اگر ضعفی هم داشته باشد باز در آن جا بیشتر خود را نشان خواهد داد؛ مدرسه می تواند باعث ژرف تر شدن رفتار خشن یا ضعف دانش آموز شود.

 نیک نژاد بخش دیگری از مشکلات مدرسه را مربوط به معلمان و رفتار آنها می‌داند: برخی اوقات شنیده می‌شود که معلم رفتاری خشونت آمیز با دانش آموزان داشته برای نمونه آنها را کتک می زده. باید گفت که این معلم هم بخشی از جامعه و تربیت شده آن است.

 در مدارس، حقوق شهروندی به دانش آموزان یاد نمی‌دهند

 عضو انجمن صنفی معلمان معتقد است که اگر مدرسه فراهم کننده بروز خشونت برای دانش آموز باشد شاید بهترین جا برای کاهش این خشونت نیز باشد و آن را به حد تحمل برساند که بخش مهمی از آن مربوط به جامعه پذیرکردن دانش آموزان است.

نیک نژاد به نمره محور بودن مدارس از حدود پنجاه سال پیش تاکنون اشاره می‌کند و معتقد است مدارس دانش آموز را تربیت می کنند که دکتر یا مهندس شوند؛ آنها دانش آموز را پرورش نمی‌دهند که در نهایت به یک شهروند تبدیل شود؛ شهروندی که در جامعه زندگی می‌کند و به حق و حقوق خود می‌رسد ضمن این که حقوق دیگران را هم رعایت می‌کند.

او می گوید: متاسفانه ساختار مدرسه در ایران، در این بخش به دنبال شهروند پروری و آموزش حقوق انسانی که در حال حاضر کنوانسیون های بین المللی بر آن تاکید می کند مثل تساهل و حقوق بشر، همکاری، صلح و مهرپروری نیست. از همین رو  طبعا نمی توان انتظار داشت که خانواده خودش پرچم بردارد و تغییراتی در جامعه ایجاد کند.

نیک نژاد به مدارس کشورهای پیشرفته در دنیا اشاره می کند و می گوید؛ در مدارس دنیا در پروژه هایی دانش آموزان را قالب گروه‌هایی تعریف می‌کنند که در عین اختلاف فرهنگ و نژاد و رنگ پوست با هم همکاری کنند که بخشی از برنامه آموزشی آن ها گفت‌وگو در مورد این ارزش هاست.

 والدینی که نسبت به تنبیه فرزند خود بی‌اهمیت‌ هستند

نیک نژاد، زد و خورد در مدارس را با سطح فرهنگی و اجتماعی افراد و طبقه اجتماعی آنها و این که مدرسه در چه بخشی از شهر واقع شده باشد مرتبط می‌داند. او به بیان مشاهدات خود از همین زد و خوردها می‌پردازد: در یکی از مدارسی که من تدریس می‌کردم یک دانش آموز، آن چنان معلم خود را مورد زد و خورد قرا داده بود که او هفته ها در بیمارستان بستری بود. در تهران شاهد آن بوده‌ام که خود بچه‌ها که در یک مسابقه فوتبال نهایی که یکی زیر پای یکی دیگر زد و او به زمین خورد و بعد از آن دو کلاس به جان هم افتادند و معاونان هم که غافلگیر شده بودند نتوانستند کاری کنند. او می گوید: عکس این قضیه هم وجود دارد؛ همان طور که برخی خانواده‌ها کوتاه‌ترین مسیر برای تربیت بچه را کتک زدن می‌دانند به تنبیه شدن فرزندان خود اهمیت نمی‌دهند.

معلم ریاضی‌ای که در مدرسه سکته کرد

نیک نژاد به اظهارات وزیر آموزش و پرورش در دولت دهم اشاره می کند: حاجی بابایی گفته بود «ما در مدارسمان خشونت نداریم؛ این یک دروغ است.» این موضوع قابل کتمان نیست. این خشونت هم در میان برخی دانش آموزان و هم ادر میان برخی معلمان وجو دارد.

به اعتقاد او خشونت تنها کتک کاری نیست؛ همین که من سر کلاسی بروم که بیش از چهل دانش آموز دارد و آرام و قرار ندارند وقتی نمی توانم این دانش آموزان را کنترل کنم مورد خشونت قرار گرفته‌ام؛ می شود داستان معلم ریاضی‌ای که حدود سه یا چهار سال پیش از کلاس خارج شد، در دفتر مدرسه سکته کرد و فوت کرد؛ برخی دانش آموزان از درس فراری هستند و اگر معلم نتواند با آنها ارتباط برقرار کند آن قدر اذیت می‌شود که ممکن است تا مرز سکته پیش برود!

http://niknezhadmr.blogsky.com/

تظاهرات اتحادیه معلمان یونان برضد سیاست‌های ریاضتی دولت

تظاهرات اتحادیه معلمان یونان 

برضد سیاست‌های ریاضتی دولت


پرس تی وی: اتحادیه معلمان یونان برضد سیاست‌های ریاضتی دولت تظاهرات برپا کرد

خبرنگار شبکه تلویزیونی پرس تی وی گفت: اتحادیه معلمان یونان برضد سیاست‌های ریاضتی دولت این کشور تظاهرات برپا کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تی وی، کونستانتین وینزلوس، خبرنگار این شبکه، طی گزارشی از آتن درباره تظاهرات اتحادیه آموزگاران و استاید دانشگاه یونان در پایتخت این کشور گفت: در این تظاهرات، معلمان دبستان ها و دبیرستان ها در کنار اساتید و کارکنان دانشگاه های یونان شرکت کردند.
تظاهرکنندگان، اِعمال بی‌وقفه‌ی سیاست‌های ریاضتی توسط دولت آتن طی چهار سال گذشته و کاهش مستمر بودجه آموزشی این کشور را بسیار زیان بار خواندند و گفتند: سامانه تحصیلات دبستانی، دبیرستانی و عالی در یونان به قدری صدمه خورده است که به این سادگی‌ها قابل مرمت و بازگرداندن به حالت اولیه‌ی آن نیست.
در اتحادیه اروپا با وجودی که تولید ناخالص ملی اکثر کشورهای این اتحادیه از یونان بیشتر است، بودجه تحصیلی و آموزشی به طور میانگین، پنج درصد از تولید ناخالص ملی این کشورها را تشکیل می‌دهد. این در حالی است که در یونان، بودجه تحصیلی این کشور آنقدر کاهش یافته است که اکنون فقط برابر با دو و هفتاد و پنج صدم درصد تولید ناخالص ملی یونان است.
دیمیتریس پولیکسرونیادیس، عضو اتحادیه آموزگاران دولتی یونان، گفت: من بیست سال سابقه معلمی دارم و امسال بدترین سال تحصیلی در تمام دوران خدمت من بوده است. تعداد آموزگاران برای دانش آموزان در مدارس دولتی کافی نیست و کلاس های درس، بسیار شلوغ شده است. وی افزود: بسیاری از دانش آموزان بدون صرف صبحانه در خانه یا در مدرسه، دروس روزانه را آغاز می‌کنند و برخی از دانش آموزان نیز از سوء تغذیه رنج می‌برند.
اتحادیه آموزگاران یونان خواهان بخشودگیِ کامل یا دست‌کم بخشی از بدهی‌های هنگفت دولت یونان به بانک های بزرگ اروپایی شده است. تظاهرکنندگان معتقدند، تا زمانی که دولت یونان مجبور به ادامه استقراض گسترده از بانک های خارجی و بازپرداخت اقساط سنگین آن باشد و برای دریافت این وام‌ها وادار شود شرایط ریاضتی را که کشورهای اتحادیه اروپا به یونان تحمیل می‌کنند بپذیرد، اوضاع آموزشی و تحصیلی در مدارس و دانشگاه‌های یونانی از این نیز بدتر خواهد شد.
بسیاری در یونان امیدوارند انتخابات عمومیِ زودهنگام در یونان در بهار سال 2015 میلادی برگزار شود، تا شاید با روی کار آمدن سیاستمداران جدید در این کشور، اوضاع اقتصادی و آموزشیِ یونان تا حدودی بهبود یابد.

http://bield.info/

مدیریت رفتار در کلاس‌های درس

 

مدیریت رفتار در کلاس‌های درس



مهم‌ترین ویژگی‌های مدیریت موثر رفتار در کلاس عبارتند از:


به‌عنوان یک معلم داشتن رفتار مناسب را مهم‌ترین وظیفه خود بدانید و آن را در راس امور قرار دهید.

به دانش‌آموزان به طور فعال مسئولیت‌هایشان را آموزش دهید.

حتی وقتی رفتار دانش‌آموزی از نظر اجتماعی مناسب و پذیرفته نیست، رفتارتان طوری باشد که حقوق خودتان و او را حفظ کنید.

توجه خود را معطوف به حرکت در جهتی کنید که برای دانش‌آموزان نتایج موفقیت‌آمیز در برداشته باشد.

دانش‌آموزان را وقتی رفتار خوبی از آنها سر می‌زند، تشویق کنید.

به دانش‌آموز مرتبا بازخورد رفتار مناسبش را بدهید. برای این‌کار رفتار او را با استفاده از واژه‌های مثبت توصیف کنید.

آگاهانه از حرکات و اشاره‌هایی استفاده کنید که اقتدار و اعتماد به نفس شما را نشان می‌دهد.

از روش‌های مسالمت‌آمیز استفاده کنید.

از تمرکز بیش از حد روی رفتارهای نامناسبی که از دانش‌آموزان سر می‌زند خودداری کنید.

از عزت نفس دانش‌آموزان حمایت و محافظت کنید.

به دانش‌آموزان فرصت بدهید تا بر رفتارشان مسلط شوند و بتوانند به توصیه‌های شما پاسخ بدهند.

همیشه براساس قوانین کلاس رفتار دانش‌آموزان را تصحیح کنید.

موقع عصبانیت قضاوت نکنید.

قبل از آرام کردن دیگران، اول خودتان را آرام کنید.



ادامه مطلب ...

در کدام کشورها حقوق فعالان صنفی بیشتر نقض می شود؟

گزارش ITUC:

در کدام کشورها حقوق فعالان صنفی بیشتر نقض می شود؟

نسرین هزاره مقدم

کنفدراسیون جهانی اتحادیه های صنفی (ITUC) در ماه مارس امسال، گزارشی مفصل از چگونگی نقض حقوق صنفی و سندیکایی کارگران و دستمزدبگیران در کشورهای مختلف جهان، منتشر کرده است. در این گزارش، 139 کشور جهان  براساس 97 شاخص،  رتبه بندی شده اند. اطلاعات خام برای تهیه این گزارش، طی دوازده ماه توسط اعضای این کنفدراسیون که عموما اتحادیه های سراسری کشورها متشکل از کارگران اصناف مختلف و معلمان هستند ارسال شده است، در عین حال،عملکرد کشورها در طی 30 سال گذشته  نیزدر نظر گرفته شده است.

این گزارش به صورت زیر جمع بندی شده است:

  • در 35 کشور، در طول سال گذشته، پاسخ درخواست های کارگران، بازداشت و زندانی شدن توسط دولت ها بوده است.
  • در 9 کشور، کارگرانی به طور سیستماتیک به قتل رسیده اند یا ناپدید شده اند.
  • در 53 کشور، کارگران به علت شرکت در کنش صنفی، اخراج، تبعید یا از کار معلق شده اند.
  • قوانین 87 کشور، گروههای خاصی از کارگران از جمله کارگران مهاجر را از شرکت در فعالیت های صنفی منع کرده است.

نگاهی به  این گزارش

در این تحقیق، بررسی نقض حقوق در دو سطح انجام شده است، در سطح قوانین و در سطح اجرایی. در خیلی از کشورها قوانین فعلی ناکارآمد است ،در بسیاری دیگر قوانین موجود در عمل اجرا نمی شوند و در برخی دیگر مانند ایران هر دو مورد به چشم می خورد . از طرفی، این سازمان معتقد است بین سطح پیشرفت اقتصادی و توسعه یافتگی کشورها و میزان رعایت حقوق صنفی در آنها،  هیچ رابطه مستقیمی وجود ندارد. برای نمونه کشور قطر را مثال میزند و همچنین از برخی کشورهای اروپایی  نام می برد که در آنها، اتحادیه های زرد نماینده دولتها و یا کارفرماها هستند و در عمل ، چیزی به نام استقلال فعالیت صنفی و سازمانیافتگی واقعی کارگران وجود ندارد.

97 شاخص که به عنوان ابزارهای رتبه بندی و مقایسه در این گزارش به کار رفته اند، یا بر آمده از کنوانسیون های سازمان جهانی کار (ILO) هستند یا از اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر استخراج شده اند.  این شاخص ها مربوط به حقوق پایه ای کارگران از جمله حق مذاکره و چانه زنی جمعی، حق ایجاد اتحادیه ها و سازمان های سراسری ، حق فعالیت در اتحادیه ها و حق اعتصاب و اعتراض هستند. در عین حال بیشترین تخلفات دولتها در سطح جهان  مربوط  به برخورد  پلیسی و امنیتی با کارگرانی است که در اعتصابات صنفی شرکت کرده اند. در این رده بندی، دانمارک تنها کشوری است که در رده صفر ایستاده و همه این 97 شاخص در آن رعایت می شود.

کشورهای جهان در 6 گروه دسته بندی شده اند:

گروه 1: 18 کشور که به طور موردی و به ندرت حقوق کارگران در آنها نقض می شود شامل اروگوئه

گروه 2: 26 کشورکه نقض حقوق در آنها تکرار می شود  شامل ژاپن و سوییس.

گروه 3: 33 کشور که عموما و مرتب حقوق کارگران در آنها نقض می شود شامل شیلی و غنا

گروه 4: 30 کشور که به طور سیستماتیک حقوق کارگران نقض می شود شامل کنیا

گروه 5: 24 کشور که  در آنها هیچ تضمینی برای رعایت حقوق کارگران نیست شامل بنگلادش و قطر

گروه 5+: 8 کشور  که در آنها قانون کار اصلا وجود ندارد شامل آفریقای مرکزی و سومالی

جایگاه ایران در این دسته بندی کجاست؟

ITUC هیچ عضو یا نماینده سازمانی در ایران دارد در حالیکه برای مثال در ترکیه چهار اتحادیه سراسری شامل همه دستمزدبگیران این کشور، یعنی پزشکان، معلمان، کارگران و … عضو ITUC هستند.

در گزارش آمده است  بسیار محتمل است که خیلی از موارد نقض حقوق به اطلاع ما نرسیده باشد و درنتیجه داده های ما درباره ایران دقیق نیست.

اما به هر صورت، ایران در این گزارش جزء کشورهای گروه 4 است. یعنی کشورهایی که به طور سیستماتیک و از جانب دولت و بدنه حاکمیت، حقوق کارگران و فعالان صنفی در آنها نقض می شود. در کشورهای این گروه، تفاوت چندانی بین وضعیت کارگران و شاغلان اصناف مختلف نمی بینیم. چرا که در آنها، نقض حقوق  صنفی و سرکوب  کارگران ، به صورت نهادینه شده از فراز سر کارفرمایان و از جانب نهادهای سیاسی و امنیتی انجام می شود.

در این گزارش،در مورد ایران می خوانیم:

مهمترین مورد نقض آشکار حقوق کارگران در ایران این است که ایجاد یک اتحادیه  مستقل  یا فدراسیون سراسری اصناف توسط  قانون موجود و سیستم حاکمیتی فعلی منع شده است. سازماندهی صنفی فقط به صورت جداگانه در اصناف مختلف و بسیار محدود، ممکن می باشد. تنها سازمان کارگری در سطح ملی خانه کارگر است که هیچ مشروعیت صنفی ندارد ،چرا که توسط دولت و کارفرماها  تاسیس شده و نماینده واقعی کارگران نیست.

حتی در مورد حق چانه زنی و انعقاد پیمان های جمعی کارگران با کارفرمایان،  حقوق کارگران نقض شده است چرا که برطبق ماده 141 قانون کار جمهوری اسلامی، نتایج این پیمانها باید به تصویب وزارت کار برسد. (ماده 141: پیمانهای دسته جمعی کار هنگامی اعتبار قانونی و قابلیت اجرائی خواهند داشت که : الف – مزایائی کمتر از آنچه در قانون کار پیش بینی گردیده است در آن تعیین نشده باشد. ب – با قوانین و مقررات جاری کشور وتصمیمات ومصوبات قانونی دولت مغایر نباشد. ج – عدم تعارض موضوع یا موضوعات پیمان با بندهای الف وب، به تائید وزارت کار و امور اجتماعی برسد).

اماعلاوه بر خلاهای قانونی فوق، این گزارش موارد بسیاری را ذکر کرده که در عمل، حقوقی که در قانون به رسمیت شناخته شده توسط دولت و نهادهای امنیتی زیر پاگذاشته می شود:

  • زندانی شدن اعضای جنبش کارگری و فعالان صنفی ازجمله رسول بداقی، شاهرخ زمانی و رضا شهابی.
  • یورش پلیس به اجتماعات آرام قانونی مانند مراسم امسال روز جهانی کارگر.
  • تهدید و بازداشت روزنامه نگاران
  • برخورد امنیتی با کانون صنفی معلمان در سالهای گذشته
  • و در نهایت محدود کردن اتحادیه ها و سندیکاها با ابزارهای فشار، تهدید و اخراج اعضا

……………………………………………………………………………………..

نتایج این گزارش حداقل در مورد ایران دقیق و قابل اطمینان نیست. تا زمانی که یک فدراسیون یا اتحادیه سراسری شامل کارکنان همه اصناف در ایران پا نگیرد، هیچ اطلاعات دقیقی در هیچ کجا ثبت نخواهد شد. سازمانهایی که نماینده همه دستمزدبگیران هستند  و مستقل از احزاب سیاسی و دولت ها کار می کنند، سالهاست که در بیشتر کشورهای جهان، از جمله در کشورهای منطقه وجود دارند و فعالیت می کنند. اما شکل نگرفتن آنها در ایران، هم به دلیل موانع قانونی است هم به علت برخوردهای امنیتی فراقانونی است و هم ریشه در نگاه غیر همگرایانه، ایدئولوژیک، سلبی و دفعی برخی از فعالان صنفی دارد.

با پا گرفتن یک همبستگی حداقلی بر سر مطالبات مشترک، میلیونها نفر می توانند با هم یا حداقل در کنار هم  برای افزایش دستمزدها، برای شرایط شایسته شغلی، برای آینده ای روشن تر و حتی قوانین مترقی تر بجنگند و این همان اتحادی است که از آن می ترسند، بسیارواهمه دارند و تلاش می کنند هر طور که ممکن است، با اعمال فشار،  با بازداشت فعالان و با پاشاندن بذر تفرقه و بدبینی، مانعش شوند.

http://bield.info/

پولی کردن آموزش با کدام استدلال؟



پولی کردن آموزش با کدام استدلال؟


مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،ص آخر،27 مهر 93


 چند ماه پیش به همراه شماری از کنشگران صنفی فرهنگیان،رفته بودیم نزد یکی از فرادستان آموزش و پرورش. بحث خصوصی سازی آموزش به میان آمد و به ویژه این که هم اکنون سال هاست مدرسه های دولتی،با عنوان های گوناگونی همچون کمک به مدرسه  و کلاس های تقویتی- و یا به تازگی هوشمند سازی مدرسه ها - دارند از خانواده ها پول دریافت می کنند و شمار زیادی از مدرسه های دولتی هم که تغییر نام داده اند و شده اند مدرسه های هیات امنایی،نمونه مردمی،تیزهوشان و ...که برابر قانون و به طور رسمی شهریه می گیرند. گفتیم آیا این پولی کردن مدرسه های دولتی،خلاف اصل سی ام قانون اساسی نیست که به روشنی آموزش و پرورش را رایگان اعلام نموده؟ مگر در این اصل نیامده "دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد." پس چگونه داریم روز به روز مدرسه های دولتی بیشتری را پولی می کنیم؟ و آیا با این روند،تا چند سال آینده،نسل مدرسه های دولتی منقرض نخواهد شد؟! در پاسخ گفتند کمک به مدرسه،نه اجباری است و نه اختیاری،بلکه ضروری است.

 اما به راستی ضروری دانستن پولی سازی مدرسه ها،بازی با واژه ها نیست؟ آیا با این دگرگونی عنوان،تغییری در ماهیت مسآله پدید می آید؟ و تازه این چه ضرورتی است که سال هاست همچنان پابرجاست؟ در بیش از بیست و پنج سال گذشته،که از آغاز "پولی کردن" آموزش و پرورش می گذرد چه کشور در شرایط خوب با درآمدهای ارزی بالا به سر می برده و چه در وضعیت بد اقتصادی،این روند تنها یک توجیه داشته و آن هم کمبود بودجه . در هشت سال دولت های نهم و دهم،به اندازه ی پنجاه سال،درآمد نفتی داشته ایم،بیشتر این پول،خرج واردات کالاهای مصرفی همانند میوه شدند- تنها 17 درصد از واردات،کالاهای سرمایه ای بودند- اما باز در آموزش و پرورش تآثیری نداشت و در این دو دولت هم،پولی کردن آموزش- چه در سطح آموزش و پرورش و چه در سطح آموزش عالی- با توجیه کمبود بودجه به پیش رفت و به ویژه در دولت دهم،بودجه آموزش و پرورش کاهش هم یافت.

 اما به نظر می رسد که پولی کردن آموزش و پرورش در ایران،بر خلاف آنچه که گفته می شود،در واقع با دو استدلال و  منطق انجام می گیرد. یکی آشکار که بر زبان رانده می شود و یکی هم پنهان،که به زبان رانده نمی شود! استدلال آشکار- همانگونه که در بالا هم آمد- کمبود بودجه است. یعنی از همان سال های پایانی دهه هفتاد،که راه اندازی مدرسه های غیرانتفاعی در دستور کار قرار گرفت گفته می شد در سال 1390 شمار دانش آموزان ایران 32 میلیون خواهد بود - 15 میلیون دبستانی،8 میلیون راهنمایی،و 9 میلیون دبیرستانی- و چون این آمار بالاست با کمبود بودجه ی آموزشی روبرو خواهیم شد. بگذریم از این که این پیش بینی- پیشگویی ؟- برنامه دوم توسعه،تنها 20 میلیون خطا داشت و دانش آموزان ایران در سال 90،پیرامون 12 میلیون تن شدند. هم اکنون پرسش بنیادی در برابر این منطق و استدلال این است که با چه آمار و استاندارد جهانی،12 میلیون دانش آموز،برای کشور 75 میلیونی ایران زیاد است و با چه استدلالی باید بودجه آموزش و پرورش ایران در سال 6 میلیارد دلار- یعنی پیرامون یک درصد از تولید ناخالص داخلی و هم ردیف فقیرترین کشورهای جهان- باشد؟

 باری،به دلیل های گوناگون می توان این استدلال کمبود همیشگی بودجه،به ویژه برای آموزش و پرورش را به زیر پرسش برد و از اعتبار انداخت. این "استدلال" بیشتر به توجیهی می ماند که حساسیت ها را برنمی انگیزد . می ماند استدلال دوم. استدلال دوم بر بنیاد منطق کاپیتالیستی "هر چه پول بدهی آش می خوری" استوار است. اما گویا بر زبان راندن این منطق،به دلیل های گوناگون،آسان نیست و کمتر از آن سخنی به میان می آید. اما در عمل،می توان آن را دید. چندی پیش،خبرگزاری ایلنا،گزارشی منتشر کرد از مدرسه ای دولتی در منطقه 5 تهران،که کلاس هایش را هوشمند و ناهوشمند کرده است. هوشمند برای کسانی که پول بدهند و ناهوشمند برای کسانی که پول ندهند. پس از چند روز آموزش و پرورش تلاش کرد که به نوعی مسآله را به گونه ای دیگر نشان دهد اما پرسش این است که حتی اگر این خبر از بنیاد هم نادرست باشد با چه استدلالی می توان این کار را نادرست دانست؟  

http://etemadnewspaper.ir/Released/93-07-27/151.htm#292965

http://niknezhadmr.blogsky.com/

حفظ شأن و منزلت معلم به عهده کیست؟

حفظ شأن و منزلت معلم به عهده کیست؟

چرا معلم به شغل دوم کشیده شده است؟


شأن و منزلت چه جایگاهی در نقش معلمی دارد و چقدر خود معلمان و فرادستان آموزش و پرورش در رسیدن به این هدف تلاش می‌کنند و آیا در این چند سال به ارزش و منزلت معلم افزوده شده است؟ ابتدا به خود معلم یعنی سکاندار این نقش می‌پردازیم. معلم قبول کرده تا معلم باشد ، پس مطمئنا مشکلاتی فراروی او خواهد بود. باید با مشکلات مبارزه کرد و شخصیت را به بهایی اندک نفروخت . باید به جای افسوس و حسرت به دنبال راه حل گشت .حقوق دریافتی یک معلم اگر چه جوابگوی نیازها و هزینه‌های او نیست اما، داشتن شغل دومی که حتی یک در هزارمش ربطی به آموزش ندارد و جایگاه معلمی را خدشه‌دار کرده و اعتماد دانش‌آموز نسبت به او را بسیار کم می‌کند نیز پاسخی برای رفع این مشکل نیست. فرادستان را اما به‌گونه‌ای دیگر باید مورد خطاب قرار داد چرا که، عاملان اصلی منزلت معلم آنها هستند چراکه می‌توانند آنها را مجبور نسازند تا به کار غیرمعلمی بپردازد . طبعا این مهم تلاشی جدی را می‌طلبد و گفتن جملات زیبا و شعارگونه نمی‌تواند راهی به سرمنزل مقصود باشد. مطلب دیگر بحث درآمد است. چگونه با این هزینه‌های بالا و حقوق دریافتی می‌شود دانش‌آموز را به این شغل رهنمون کرد وقتی که بعضا دانش‌آموز رانندگی با ماشین سنگین را از لحاظ حقوق و مزایا به معلمی ترجیح می‌دهد! واقعا برای معلم چه کرده‌ایم؟ هنوز هم دیر نشده، می‌شود و می‌توان او را بر بلندای قله افتخار قرار داد، معلم باید جلوتر از جامعه باشد، آگاه و مطلع، خوش‌گوی و باسواد . باید برای آن تدبیری اندیشید، باید فربهش کرد، نه با کلاس‌های ضمن خدمت که فقط گواهینامه‌ای چندساعته بازده آن است بلکه باید به او اجازه داد تا خودش باشد و خودش باقی بماند و بالاخره اینکه معلم زمانی دارای منزلت اجتماعی می‌شود که خودش باشد، بی‌نیاز باشد، فربه از آگاهی باشد ، آزاده باشد، منظم باشد، باخرد باشد، منتقد باشد، عاری از تملق باشد، مرتب باشد و گرانقیمت باشد

عبدالجلیل کریم‌پور

 http://www.isfkafa.ir/

ندگی یک میلیارد و220میلیون نفر با درآمد روزانه کمتر از یک دلار و25 سنت


زندگی یک میلیارد و220میلیون نفر

با درآمد روزانه کمتر از یک دلار و25 سنت



     بان کی مون می گوید همان گونه که برای دستور کار توسعه پایدار برای پس از سال2015 و حل تهدید تغییرات آب وهوایی آماده می شویم، نباید دیدگاه خود را نسبت به اساسی ترین تعهد خود یعنی امحای فقر در تمامی گونه های آن، فراموش کنیم. وی می افزاید ما باید به حاشیه راندن افراد فقیر را خاتمه دهیم. به گزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد-تهران، دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامی به مناسبت روز جهانی امحای فقر، 17 اکتبر 2014 برابر با 25مهرماه جاری، گفت با وجود موفقیت بزرگ در نجات 700میلیون انسان از فقر مطلق بین سال های 1990 تا 2010، هنوز از هر پنج نفر مردم کشورهای درحال توسعه، یک نفر یا به عبارت دیگر یک میلیاردو220میلیون نفر با درآمدی کمتر از یک دلارو25سنت و دومیلیاردو400میلیون نفر با درآمدی کمتر از دودلار در روز زندگی می کنند. در پیام بان کی مون آمده است از زمان آغاز بحران اقتصادی در جهان، نابرابری حتی بیشتر از قبل نمایان شده است. او می گوید تبعیض علیه زنان و دختران، بی عدالتی آشکاری است که تمامی بنگاه های توسعه ای را از یکی از عوامل پیشرفت محروم کرده است.

شرق - 26  مهر ماه 93

عتماد در جامعه .....


اعتماد در جامعه .....



«امان­الله قرایی مقدم»، آسیبشناس و استاد دانشگاه هم می­‌گوید: «در جامعه ما، به ­ویژه در سده اخیر، دروغ گفتن به شکل نگران کننده‌ای افزایش یافته و متأسفانه در اقشار و لایه‌های مختلف اجتماع ریشه دوانده است. این مساله فضایی مملو از ناامنی روانی و بی‌اعتمادی را در جامعه ایجاد کرده است. شما در نظر بگیرید اگر بین دو نفر از افراد یک خانواده اعتماد متقابل وجود نداشته باشد، روابط خانوادگی و زندگی روزمره چقدر سخت و پرهزینه خواهد شد. حال اگر بین آحاد مردم  جامعه این صفت مذموم قاعده شود، چه خطر بزرگی قوام و دوام آن را مورد تهدید قرار خواهد داد. فساد و تباهی همه ارکان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را فرا خواهد گرفت. البته رفتار مسوولان در جامعه­ ایران به این موضوع دامن می‌زند. وقتی مسوولان وعده‌هایی می‌دهند و آن‌ها را به مرحله عمل و اجرا نمیرسانند، اعتماد عمومی ضعیف خواهد شد و به دنبال این امر، بی­اعتمادی رواج می­یابد. این در حالی است که جامعه و فرد از هم جدا نیستند و کم‌رنگی اعتماد در روابط افراد، حتی زن و شوهرها هم از جامعه نشأت می­گیرد. در جامعه­ ما، فاصله­ بین حرف و عمل  بسیار زیاد است. همین موضوع باعث می­شود افراد از هم دوری کنند و غریبه­ها را ترجیح بدهند. در جوامعی که اعتماد از بین می­رود، غریبه‌پرستی رواج می­یابد. ایرانی­های مهاجر هم در جامعه­ای بی‌اعتماد رشد کرده­اند پس طبیعی است که غریبه­ها را ترجیح بدهند.»


 

ادامه مطلب ...

اتحادیه معلمان فنلاند: نه به قطع بودجه های آموزشی!


اتحادیه معلمان فنلاند:

 نه به قطع بودجه های آموزشی!


در آگوست، اتحادیه معلمان فنلاند (OAJ)،  کمپینی گسترده شامل معلمان و کارکنان بخش آموزش به راه انداختند. هدف این کمپین، حفظ بودجه های آموزشی از دستبرد کاهش توسط مقامات است. در این ماهها، اعضای این کمپین با برگزاری تظاهرات خیابانی و نشست های سراسری به همه یادآوری کردند که سرمایه گذاری هرچه بیشتر برای آموزش و معلمان، یک نیاز قطعی است. در طول این مدت،هیات مدیره OAJ بارها با مقامات دولتی و سیاستگذاران دیدار کرده اند و نتیجه این که تا کنون چیزی از بودجه های دولتی که قرار بوده کسر شود، کم نشده است.

در آوریل 2015 در این کشور قرار است انتخابات پارلمان برگزار گردد. OAJ از حالا اعلام کرده است که اتحادیه معلمان و بدنه پرقدرت آن، تنها از کاندیداها و احزابی حمایت خواهد کرد که در برنامه های درازمدت خود، افزایش بودجه های آموزشی را در نظر گرفته باشند.

پیام معلمان فنلاند ساده است: آموزش با کیفیت نیاز به بودجه دولتی دارد. این بودجه، نه تنها نباید قطع شود یا کاهش یابد، بلکه باید افزایش هم بیابد. این یک الزام است.

 

منبع :

وبسایت سازمان جهانی آموزش)(EI)

bield.inf

پیوند سست خانه و مدرسه

  

پیوند سست خانه و مدرسه



 ، احمدرضا ایمانی، رئیس گروه انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران گرچه وجود انجمن‌های ناکارآمد را تائید می‌کند، ولی به غالب بودن انجمن‌های موثر بر انجمن‌های ضعیف معتقد و از گفته خویش مطمئن است. او در گفت‌وگو با جام جم از تشکیل سه کارگروه در مدارس می‌گوید که انجمن‌ها در قالب این کارگروه‌ها ایفای نقش می‌کنند؛ اول کارگروه آموزشی، دوم پرورشی و سوم کارگروه عمرانی.

ادامه مطلب ...

علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در گفت وگو با « اعتماد»:مدرسه فروشی نمی کنیم


 علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش


 در گفت وگو با « اعتماد»:مدرسه فروشی نمی کنیم



نویسنده: مریم بابایی


ارتباط تان با تشکل های صنفی معلمان به چه صورت است؟


    از زمان تصدی وزارت چهار یا پنج بار با نماینده تشکل ها جلسه داشتیم. مشاوری هم با عنوان مشاور وزیر در امور تشکل ها در این زمینه انتخاب کرده ام که رابط وزارتخانه با تشکل ها است. به نظر می رسد که این اقدامات گام هایی برای نزدیک شدن وزارت آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان است.

    از زمان تصدی وزارت چهار یا پنج بار با نماینده تشکل ها جلسه داشتیم. مشاوری هم با عنوان مشاور وزیر در امور تشکل ها در این زمینه انتخاب کرده ام که رابط وزارتخانه با تشکل ها است. به نظر می رسد که این اقدامات گام هایی برای نزدیک شدن وزارت آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان است.


ادامه مطلب ...

وضعیت بازنشستگی و بازنشستگان


حرف اول 

وضعیت بازنشستگی و بازنشستگان


نویسنده: ضیاء مصباح

نگاهی گذرا به وضعیت بازنشستگان در مقایسه با هزینه های زندگی آشکارا نشان دهنده تحلیل رفتن قدرت خرید حقوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی است. در زندگی سنتی بار نگهداری از سالمندان بر دوش فرزندان بود، ولی یکی از فلسفه های بازنشستگی و تامین اجتماعی برداشته شدن فشار نگهداری از سالمندان از دوش نسل بعدی است. در شرایطی که قدرت خرید حقوق های بازنشستگی در برابر حداقل هزینه زندگی سال به سال، بلکه روزبه روز رنگ می بازد، بازنشستگی و تامین اجتماعی مفهوم خود را از دست داده و سالمندان همچون گذشته به فرزندان خود متکی خواهند شد که این یک پسرفت اجتماعی و در تناقض آشکار با فلسفه تامین اجتماعی است. از سوی دیگر بیکاری خیل عظیم جوانانی که در سنین کار و اشتغال قرار دارند و تحمیل هزینه جاری زندگی آنان بر دوش والدین بازنشسته، تعادل درآمد و هزینه خانوارها را بیش از پیش نامتعادل می کند. یکی از مهم ترین انگیزه های جوانان به ترک زادگاه خود و روی آوردن به زندگی در کشورهای دیگر در همین نکته نهفته است. اکنون از خود می پرسیم که آیا بازنشستگی به خودی خود مشکل است؟ آیا صندوق های بازنشستگی به اعضای خود کم فروشی می کنند؟ آیا دولت نسبت به وضعیت بازنشستگان بی تفاوت است؟ پاسخ این پرسش ها را همه می دانیم. بازنشستگی فی نفسه مشکل نیست، بلکه واقعیتی است که باید به درستی مدیریت شود.
    صندوق های بازنشستگی هم به خاطر نداشتن استقلال کافی، مدیریت امور از دستشان در رفته است. دولت نیز نه آنکه امروز به وضعیت بازنشستگان بی تفاوت باشد، بلکه سیاست های نادرست خود در گذشته و مداخلات ناخواسته در دخل و خرج صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی، آنها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. البته عوامل بیرونی همچون افزایش جمعیت بازنشسته و نرخ بالای تورم اقتصادی نیز به طور طبیعی تعادل دریافت ها و پرداخت های صندوق بازنشستگی و تامین اجتماعی را بر هم زده و ضعف و ناتوانی را بر آنها مستولی می کند. این عوامل از نگاه مدیریت بازنشستگی بیرونی است زیرا رشد جمعیت بازنشسته و نرخ تورم اقتصادی هیچ کدام در کنترل مدیریت بازنشستگی نیست، ولی بررسی تعادل دریافت ها و پرداخت ها باید در دستور کار همیشگی مدیران و مسوولان صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی باشد. دریافت های صندوق همان کسور بازنشستگی است که از حقوق کارمند یا دستمزد کارگر برداشت می شود، به علاوه سهم کارفرما که اگر دولتی باشد، غالبا به تعویق می افتد. از این بدتر اتخاذ سیاست های نادرست در نیروی انسانی از سوی دولت است که دودش به چشم صندوق و اعضای صندوق رفته است. برای نمونه با بازنشستگی های زودرس و پیش از موعد دریافت صندوق کاهش و پرداخت آن افزایش می یابد که در دهه های گذشته فراوان شاهد آن بوده ایم. علاوه بر جلوگیری از بازنشستگی زودرس، افزایش سال های خدمت نیز از سیاست هایی است که به تعادل دریافت و پرداخت صندوق ها کمک می کند و بیشتر کشورها آن را تجربه کرده اند، چنان که در برخی کشورها سال های خدمت رسما به 40سال رسیده است. ولی این سیاست هم شرایطی دارد که در کشور ما کمتر مراعات می شود. افزایش سالیان خدمت مستلزم بهبود فضای کار، انگیزش کارکنان به ادامه خدمت، کاهش ساعات کار در سنوات بالای خدمت و بهادادن به تجربه کارکنان شایسته و پرسابقه است. از همه اینها گذشته، کمک دولت به صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی، دست کم در جبران بخشی از کم لطفی های گذشته، می تواند آنها را سر پا نگه دارد. در کشورهایی که درآمد دولت عمدتا از مالیات مردم تامین می شود، دولت ها به سختی می توانند به صندوق های بازنشستگی دولتی یا تامین اجتماعی کمک کنند و از این رو برای حفظ تعادل صندوق ها همان سیاست سختگیرانه افزایش سن بازنشستگی و سال های خدمت را در پیش می گیرند، ولی دولت هایی که راسا درآمدهایی از محل فروش منابع طبیعی یا انحصارات خاص تحصیل می کنند، برای این کمک ها دستشان بازتر است.

روزنامه شرق - ۱۶ مهر ماه ۹۳

    

بخشنامه‌ای که معلم و دانش‌آموز را به بی‌انگیزه می کند

 


بخشنامه‌ای که معلم و دانش‌آموز را به بی‌انگیزه می کند



اشخاصی که عشق خدمت به خلق خدا و توان ارائه ایده‌های برتر برای برطرف کردن مشکلات را ندارند و به خاطر منافع شخصی به مراکز قدرت چسبیده‌اند و به راحتی بازنشسته نخواهند شد ممکن است با احساس قدرت و خودبزرگ‌بینی خیلی‌ها را سالیان متمادی دچار زحمت کنند. اینان ایثار، فداکاری و صرفه‌جویی را فقط از جیب معلمان می‌دانند. درست است که پنهانکاریها و عدم صداقت این مسئولان مانع از وقوف مردم به ورشکستگی‌ها و شکست‌ها خواهد شد. اما باید آگاه بود هر گامی که به سمت کاهش امیدواری و اعتماد به مسئولان برداشته می‌شود در راستای اهداف اصلی و قبلی آموزش و پرورش نخواهد بود. جائیکه معلمان همیشه در ناراحتی فکری و روحی، تبعیض و بی‌عدالتی تحمیلی از طرف وزارت و اداره به سر می برند، جائیکه پاداشها و اضافه‌کاریهای میلیونی در سایر ادارات و اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش توزیع می‌شود

ادامه مطلب ...

وضعیت افزایش حقوق فرهنگیان به روایت وزیر آموزش

وضعیت افزایش حقوق فرهنگیان به روایت وزیر آموزش
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به آغاز مذاکرات با دولت و مجلس برای توجه ویژه به آموزش‌وپرورش در بودجه سال ۹۴ گفت:‌آموزش و پرورش کنار سایر فعالیت‌ها خود را مکلف می‌داند که به موضوع افزایش حقوق فرهنگیان رسیدگی کند.علی‌اصغر فانی در گفت‌وگو با تسنیم در پاسخ به این پرسش "آموزش و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز کشور را تربیت می‌کند، بنابراین این انتظار وجود دارد که دولت و مجلس حمایت بیشتری را از آموزش و پرورش داشته باشند و اولویتی را که برای برخی از بخش‌های کشور از جمله بخش بهداشت و درمان شاهد هستیم در بودجه سال ۹۴ و در برنامه ششم توسعه برای آموزش و پرورش شاهد باشیم، آیا در این زمینه مذاکرات لازم را با دولت و مجلس برای حمایت بیشتر از این وزارتخانه آغاز کرده‌اید؟" اظهار داشت:‌ اگر پیگیری وزارت آموزش و پرورش نبود، معاون اول رئیس جمهور در مراسم بازگشایی مدارس از ارائه طرح رتبه بندی معلمان به مجلس تا پایان امسال خبر نمی‌داد. باید توجه داشت که اجرای طرح رتبه بندی معلمان بار مالی زیادی را به همراه دارد.طرح رتبه بندی معلمان گامی در جهت افزایش سطح رفاه و معیشت معلمانوی افزود: با پیگیری‌های آموزش و پرورش شاهد بودیم که در مراسم آغاز سال تحصیلی ۹۳-۹۴، معاون اول رئیس جمهور به صراحت از پیگیری طرح رتبه بندی معلمان خبر داد، امیدواریم این کار به سرعت انجام شود و یک گام در راستای افزایش سطح رفاه و معیشت فرهنگیان باشد همچنین در آغاز سال تحصیلی جدید به بحث معیشت فرهنگیان نیز اشاره شد.آغاز رایزنی‌ها برای توجه بیشتر به آموزش‌وپرورش در بودجه سال ۹۴وزیر آموزش و پرورش ادامه داد:‌ در دولت کارها را پیگیری کردیم به خصوص در معاونت راهبردی ریاست جمهوری که بودجه‌‌ها در آنجا شکل می‌گیرد پیگیر‌ی‌ها را انجام می‌‌دهیم. امیدواریم در بودجه سال ۹۴ و برنامه ششم توسعه آموزش و پرورش بهتر دیده شود. وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: اگر آموزش و پرورش برای دولت یازدهم در اولویت نبود بودجه این وزارتخانه ۲۶ درصد افزایش نمی‌یافت این در حالی است که بودجه دولت ۱۱ درصد افزایش داشته است.فانی در پاسخ به این پرسش "با توجه به افزایش ۲۶ درصدی بودجه آموزش‌وپرورش،‌حقوق معلمان چقدر افزایش یافته است؟" گفت: افزایش حقوق مبنایی برای توجه به یک وزارتخانه نیست، یک وزارتخانه در سال ۹۲ و ۹۳ بودجه مصوبش مشخص است و در این دو سال بودجه آموزش و پرورش بیش از ۲۶ درصد یعنی یک چهارم رشد داشته است این در حالی است که بودجه دولت در سال‌های ۹۲ و۹۳،‌ ۱۱ درصد رشد داشته است و این نشان دهنده آن است که دولت یازدهم نسبت به آموزش و پرورش توجه داشته است.با این افزایش بودجه بازهم حق آموزش و پرورش را ادا نکرده‌ایموی بیان کرد:‌البته رئیس جمهور، معاون اول و معاون نظارت راهبردی رئیس جمهور بارها اعلام کرده‌اند که با این افزایش بودجه بازهم حق آموزش و پرورش را ادا نکرده‌ایم و به محض اینکه گشایشی در مباحث اقتصادی کشور ایجاد شود به آموزش و پرورش توجه لازم را خواهیم داشت.اعتقاد رئیس جمهور به نقش کلیدی آموزش و پرورش در حل مشکلات فرهنگی و اجتماعیوزیر آموزش و پرورش ادامه داد: در بسیاری از جلسات هیئت دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی، زمانی که یک مشکل فرهنگی و اجتماعی مطرح می‌شود، رئیس جمهور می‌گوید که کلید حل آن در آموزش و پرورش است و این جمله از توجه رئیس جمهور به نقش کلیدی آموزش و پرورش حکایت دارد.فانی عنوان کرد:‌ هم‌اکنون مشکل این است که دولت با محدویت اعتباری مواجه است و همین موضوع امکان رشد بیشتر بودجه آموزش‌وپرورش را در سال جاری فراهم نساخت. امیدواریم در بودجه سال ۹۴ و برنامه ششم توسعه با پیگیری‌های انجام شده توسط آموزش و پرورش،‌ ذهنیت خوبی در مجموعه تصمیم گیرندگان بودجه در مجلس و دولت ایجاد شده و وضعیت بهتری را برای سال ۹۴ شاهد باشیم.وزارت آموزش‌و پرورش خود را مکلف به پیگیری افزایش حقوق فرهنگیان می‌داندوی در پاسخ به این پرسش "‌ آموزش‌وپرورش به منظور افزایش حقوق فرهنگیان طرح و برنامه‌ای را در دست اجرا دارد یا خیر؟" گفت:‌افزایش حقوق موضوعی نیست که یک وزیر قادر به حل آن باشد و برای تحقق آن باید اعتبارات دولت پاسخگو باشد، نمی‌شود بنده اظهار نظری کرده و حکمی را صادر کنم که فردا از آن پول درآید، کار پیچیده‌تر از این صحبت‌هاست اما وزارت آموزش و پرورش در کنار سایر فعالیت‌ها خود را مکلف می‌داند که به موضوع افزایش حقوق فرهنگیان رسیدگی کند. وزیر آموزش و پرورش ادامه داد:‌ معاون اول رئیس جمهور در مراسم بازگشایی مدارس در روز اول مهر گفت، وضعیت معیشتی و حقوق معلمان مناسب نیست و دولت برای بهبود این وضعیت تلاش می‌کند، به محض اینکه گشایشی در وضعیت مالی دولت ایجاد شود بحث معیشت فرهنگیان در اولویت است.فانی بیان کرد:‌ این صحبت‌ها چند پیام دارد، نخست آنکه وزارت آموزش و پرورش پیگیر موضوع افزایش حقوق فرهنگیان است و ذهن مسئولان نسبت به این موضوع آمادگی کامل دارد ثانیا دولت قول داده‌ است تا به محض گشایش در وضعیت اقتصادی کشور اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهد. بنده به عنوان خدمتگزار آموزش و پرورش از هر روشی که امکان تامین این نیاز به حق معلمان وجود داشته باشد، کوتاهی نمی‌کنم اما برخی اوقات افراد این موضوعات را با تبلیغات همراه می‌کنند، به اعتقاد بنده این مسائل نیاز به تبلیغات و اعلام رسانه‌ای ندارد. باید کارها و تلاش‌ها را انجام داد، هر زمان این تلاش‌ها به نتیجه برسد معلمان آثار آن در حکم حقوقی خود مشاهده می‌کنند.

http://www.farhangiannews.ir/

طنز : قسم نامه معلمان

طنز : قسم نامه معلمان
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

قسم نامه خبرآنلاین:معلمان هم دارای قسم نامه میشوند. متن قسم نامه معلمان: قسم می خورم به همین شندر غازی که به من می دهند راضی باشم و اعتراضی نکنم. قسم می خورم که به دانش آموزان نگویم که علم بهتر از ثروتست. سوگند می خورم که به تنبل ترین دانش آموزان هم نمره دهم تا بچه ها بدانند که بدون زحمت و در عین بیسوادی هم می توان قبول شد. قسم می خورم که اگر دانش آموزی را از کلاس بیرون کردم و پدرش آمد و مرا کتک زد واکنشی نشان ندهم! سوگند می خورم که هر چه مدیر مدرسه بگوید ، بگویم چشم! قسم می خورم که به کمی حقوق اعتراضی نکنم و برای جبران آن به شغل دوم و سوم و چهارم رو بیاورم و مزاحم دولت خدمتگزار نشوم. سوگند می خورم که به فکر تحصیلات تکمیلی نباشم که جز حرام کردن وقت و پول فایده دیگری ندارد.

ehsan_h@yahoo.com

http://www.farhangiannews.ir/