تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

خسته نشو معلم سرچشمه ی امیدی(یادداشتی از علی اصغر ذاتی)


 خسته نشو معلم  سرچشمه ی امیدی(یادداشتی از علی اصغر ذاتی)


همت از باد سحر می طلبم گر ببرد    به رفیقی که به طرف چمن است


همکاران فهیم ،فرهنگیان آزاد


زندگی جمعی ، نیازمند تلاش جمعی وهزینه ی همگانی است. تلاش اجتماعی الزاما همیشه وجه اعتراضی  ندارد.  نیازهای جمعی  متفاوت از ضرورتهای فردی است و برمحور خواست وسلیقه ی فرد صورت می پذیرد. اما خواسته های جمعی با وجه مشترک وحتی سلیقه ی متفاوت  از انرژی وفکر بیش از یکنفر بهره مند می شود . مسئولیت اجتماعی را نمی توان به بهانه ی سلیقه ی متفاوت به دیگران واگذارد واگرخواست اجتماعی شکل گرفت ، طلبکارانه در استفاده ی مشترک سهم  خواهی نمود. اگرچه شرایط تاثیر دارد اما ایجاد زمینه های اجتماعی نیز ازجمله پیش نیاز خواست گروهی می باشد که منطقا باید درایجاد آن نقش داشت.

توجه به مفاهیمی چون شکل ومحتوا ،نظر وعمل که از وجوه اجتماعی عمیقی برخوردارند ما را متوجه مسئولیت هایی  می کنند که درجمع ونقش تک تک ما نیزازجمله عوامل محیطی وشرایطی بحساب می آیند که در ایجاد وتغییر شکل ومحتوا موثر و غیر قابل واگذاری به جمع یا دیگری است.  وبا دقت ونکته سنجی وآنالیز، اثر جاهای خالی و کم کاریهای اعضا بروشنی دیده می شود. لذا رفع محدودیت  تغییر شرایط وبه سامان کردن فضا با حضور  درخواست روشنگری  اطلاع رسانی وهمگرایی وهم افزایی وحتی شکل های ساده تا پیچیده وپرهزینه ی مبارزه نیز از جمله مسئولیت هر فرد در سطح فهم وتلاش اوست.

ادامه مطلب ...

کسری بودجه آموزش وپرورش در سال 93


کسری بودجه آموزش وپرورش در سال 93



تسنیم| نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بودجه مصوب آموزش و پرورش در سال 93 را تشریح کرد و گفت: بودجه این وزارتخانه برای سال آینده معادل 20 هزار و 500 میلیارد تومان است که بازهم با کسری بودجه معادل دو هزار میلیارد تومان مواجه می شویم. جبار کوچکی نژاد اظهار داشت: در رابطه با بودجه آموزش و پرورش دولت مصوبه یی داشت که در صحن مجلس تصویب شد و بر این اساس بودجه آموزش و پرورش در سال 93 معادل 20 هزار و 500میلیارد تومان است. وی افزود: در کمیسیون تلفیق و صحن مجلس مواردی به بودجه آموزش و پرورش اضافه شد که این موارد قابل اشاره است: 120 میلیارد تومان بابت سرانه مدارس، 10 میلیارد تومان برای تعمیرات اردوگاه های کشور، 10 میلیارد تومان برای فعالیت های ورزشی مدارس، 10 میلیارد تومان برای معاونت پرورشی، سه میلیارد تومان بابت دفتر همکاری حوزه و آموزش و پرورش. نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به اینکه 20 هزار میلیارد تومان بابت پاداش مناطق محروم و 600 میلیارد تومان برای صندوق ذخیره فرهنگیان بابت سهم دولت در صحن مجلس مصوب شد، گفت: 30 میلیارد تومان برای ساخت 10 واحد دانشگاه فرهنگیان در استان های کشور و 10 میلیارد تومان بابت تجهیزات دانشگاه فرهنگیان نیز اختصاص یافته است همچنین 300 میلیارد تومان بابت نوسازی سیستم گرمایشی و سرمایشی مدارس اختصاص یافت. کوچکی نژاد بیان کرد: بودجه عمرانی آموزش و پرورش در سال 93 حدود 49 درصد کاهش و بودجه جاری 26 درصد افزایش یافته است اما باز هم در سال 93 آموزش و پرورش با کسری بودجه دو هزار میلیارد تومانی مواجه می شود و یقینا در بخش مطالبات فرهنگیان بازهم مشکلاتی را خواهیم داشت.

اعتماد - 23  بهمن     92

کیفیت آموزشی و سویه های فراموش شده

کیفیت آموزشی و سویه های فراموش شده  


           

                               مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،23 بهمن 92

 کیفیت در آموزش و پرورش و یا آموزش و پرورش کیفی،مساله ای است چالش برانگیز،هم در تعریف و شاخص ها،و هم در راه و روش های دست یابی،و البته موضوعی که بسیار به آن پرداخته می شود. مسآله ای هم نیست که تنها محدود به آموزش و پرورش ایران باشد،بلکه در بسیاری از کشورهای جهان،به ویژه کشورهایی که در پی بهسازی و بازسازی های آموزشی اند،محل بحث و گفت و گوست. در میان دست اندرکاران آموزش و پرورش هم،کیفیت آموزشی و بهبود آن،یکی از دغدغه های همیشگی است. از این رو می بینیم که هر از چندی،یکی از فرادستان آموزش و پرورش کشور،به مسآله کیفیت آموزشی و کیفیت بخشی به آموزش و پرورش می پردازد.

 در یکی از واپسین سخنان،علی زرافشان،معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش،به نیاز به یک برنامه ی عملی اشاره نموده که برای بهبود کیفیت آموزش و پرورش در ایران،به آن نیازمندیم. در بخش هایی از سخنان ایشان،که در خبرگزاری ایسنا بازتاب یافته،چنین آمده است : " در برنامه های سالیانه ای که در سطح ملی، استانی و منطقه ای تنظیم می شود، در آن برنامه به طور مثال گفته می شود میانگین کشوری درس فیزک 15 است و در فلان منطقه 13 که باید آن منطقه دو نمره عقب افتاده را با اتخاذ تدابیری از جمله ارتقای کیفیت آموزش کلاس‌های فوق برنامه، آموزش معلمان و افزایش فعالیت‌های حرفه‌ای معلمان جبران کند که این جزء برنامه‌های توسعه‌ای آموزش و پرورش محسوب می‌شود.. برای ارتقای سطح کیفی آموزش، تمام مدارس، مناطق و استانها باید برنامه ارتقا و بهبود کیفیت خود را داشته باشند، مدارس خود را با منطقه مقایسه کنند، مناطق با استان و استان با کشور و برای دستیابی به اهداف کیفی حتما باید برنامه‌های مدون واصولی داشته باشند.. ممکن است در برخی از مدارس اتفاق بیافتد که مدیر منطقه بگویید میانگین مدرسه ما کمتر از میانگین منطقه است و ما باید خود را به میانگین مورد انتظار برسانیم اگر این کار از طریق تغییر روش‌های آموزش معلمان، برگزاری کلاس‌های فوق برنامه، دعوت از مشاوران، گفت وگو با دانش آموزان و تدابیر برنامه‌ای با خانواده‌ها برای مراقبت و نظارت اتفاق بیافتد کیفیت بخشی است که کار خوب و پسندیده‌ای محسوب می‌شود. اما اگر منجر به این شود که به طور مثال به معلم گفته شود برای جبران عقب ماندگی 2 نمره به دانش آموزان اضافه کند، این کار صحیحی نیست و به نوعی عملکرد کاذب ایجاد می‌کند و آموزش و پرورش به این نیازی ندارد زیرا ما علاقه مند هستیم عملکرد واقعی دانش آموزان ارتقا پیدا کند و این شیوه غلط قطعاً مورد تایید نیست".   

در میان این سخنان،روشن است که تآکید بر نادرست بودن افزایش صوری نمره،کار درست و بجایی است- سخنی که البته به یکی از کاستی و آسیب های آموزش و پرورش کشور اشاره دارد. متآسفانه بسیار دیده و شنیده می شود که تآکید بر نمره های بالای دانش آموزان و ارزیابی عملکرد مدرسه و آموزگار بر پایه این نمره ها،برخی از مدیران مدرسه ها را به این سمت و سو برده و می برد که با فشار بر آموزگاران و گرفتن نمره های بالای غیرواقعی از آنها،دستآورد آموزشی خود و مدرسه را بهتر از آن چیزی که هست،نشان دهند. اما آنچه در میان این سخنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است تآکید بر " افزایش فعالیت‌های حرفه‌ای معلمان" در راستای کیفیت بخشی به آموزش و پرورش است. گرچه سخنی از راه و روش چنین افزایشی به میان نیامده است.

 اما یکی از روش های مطرح "افزایش فعالیت های حرفه ای معلمان" که به ویژه در کشور ژاپن،هم اکنون چندین سال است دارد به کار گرفته می شود،"درس پژوهی" است- که البته در میان سندهای رسمی آموزش و پرورش کشور هم به آن اشاره رفته است. در درس پژوهی،آموزگار،افزون بر آموزش،وظیفه ی پژوهش میدانی را هم بر عهده می گیرد و مدرسه نیز،به آموزگار،هم زمان ِ آموزش می دهد و هم زمان ِ پژوهش و گفت و گو با دانش آموزان و دیگر همکاران. آموزگاران هر درس،با برپایی نشست های آموزشی،و وارسی شیوه های عملکرد آموزشی خود،به طرح درس هایی سنجیده و شدنی می رسند که در فرآیند آموزش و یاددهی- یادگیری،به یاری شان می آید. * اما در ایران آنچه از "افزایش فعالیت های حرفه ای معلمان" به ذهن می رسد برپایی کلاس های ضمن خدمت است که به هیچ رو- به ویژه با کیفیتی که برگزار می شوند- نمی توانند کارآمد و کارگر بیفتند.

اما نکته ی پایانی،درباره ی سخنان علی زرافشان،معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش،این است که متآسفانه روح حاکم بر این سخنان،همان نمره محوری است و افزایش نمره های دانش آموزان. کیفیت آموزشی،سویه های فراوان دارد،که ارزش گفتن و اندیشیدن و پرداختن بیشتر دارد . گیرم نه صوری،بلکه واقعی،میانگین نمره های دانش آموزان،یکی دو نمره ای هم بالا رفت آیا می توان گفت به "آموزش و پرورش کیفی" دست یافته ایم و یا در راستای درست دست یابی به آن گام برداشته ایم؟  

*درس پژوهی پروژه ای است که در ایران،بیشتر و به ویژه با تلاش های استاد محمد رضا سرکار آرانی،که هم اکنون در کشور ژاپن،مسئولیت بنیادی پژوهشی را بر عهده دارند،طرح گردیده است. علاقمندان برای آشنایی بیشتر می توانند به برخی از کتاب هایی رجوع کنند که ایشان به همراه تنی چند از پژوهشگران آموزشی نوشته و یا ترجمه نموده اند. یکی از کتاب های بسیار ارزنده و پژوهشی در این زمینه،کتاب "شکاف آموزشی" نوشته ی جیمز استیگلر و جیمز هیبرت،ترجمه محمد رضا سرکار آرانی و علی رضا مقدم است.

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=530&pageno=5

کیفیت آموزشی و سویه های فراموش شده

کیفیت آموزشی و سویه های فراموش شده  


           

                               مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،23 بهمن 92

 کیفیت در آموزش و پرورش و یا آموزش و پرورش کیفی،مساله ای است چالش برانگیز،هم در تعریف و شاخص ها،و هم در راه و روش های دست یابی،و البته موضوعی که بسیار به آن پرداخته می شود. مسآله ای هم نیست که تنها محدود به آموزش و پرورش ایران باشد،بلکه در بسیاری از کشورهای جهان،به ویژه کشورهایی که در پی بهسازی و بازسازی های آموزشی اند،محل بحث و گفت و گوست. در میان دست اندرکاران آموزش و پرورش هم،کیفیت آموزشی و بهبود آن،یکی از دغدغه های همیشگی است. از این رو می بینیم که هر از چندی،یکی از فرادستان آموزش و پرورش کشور،به مسآله کیفیت آموزشی و کیفیت بخشی به آموزش و پرورش می پردازد.

 در یکی از واپسین سخنان،علی زرافشان،معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش،به نیاز به یک برنامه ی عملی اشاره نموده که برای بهبود کیفیت آموزش و پرورش در ایران،به آن نیازمندیم. در بخش هایی از سخنان ایشان،که در خبرگزاری ایسنا بازتاب یافته،چنین آمده است : " در برنامه های سالیانه ای که در سطح ملی، استانی و منطقه ای تنظیم می شود، در آن برنامه به طور مثال گفته می شود میانگین کشوری درس فیزک 15 است و در فلان منطقه 13 که باید آن منطقه دو نمره عقب افتاده را با اتخاذ تدابیری از جمله ارتقای کیفیت آموزش کلاس‌های فوق برنامه، آموزش معلمان و افزایش فعالیت‌های حرفه‌ای معلمان جبران کند که این جزء برنامه‌های توسعه‌ای آموزش و پرورش محسوب می‌شود.. برای ارتقای سطح کیفی آموزش، تمام مدارس، مناطق و استانها باید برنامه ارتقا و بهبود کیفیت خود را داشته باشند، مدارس خود را با منطقه مقایسه کنند، مناطق با استان و استان با کشور و برای دستیابی به اهداف کیفی حتما باید برنامه‌های مدون واصولی داشته باشند.. ممکن است در برخی از مدارس اتفاق بیافتد که مدیر منطقه بگویید میانگین مدرسه ما کمتر از میانگین منطقه است و ما باید خود را به میانگین مورد انتظار برسانیم اگر این کار از طریق تغییر روش‌های آموزش معلمان، برگزاری کلاس‌های فوق برنامه، دعوت از مشاوران، گفت وگو با دانش آموزان و تدابیر برنامه‌ای با خانواده‌ها برای مراقبت و نظارت اتفاق بیافتد کیفیت بخشی است که کار خوب و پسندیده‌ای محسوب می‌شود. اما اگر منجر به این شود که به طور مثال به معلم گفته شود برای جبران عقب ماندگی 2 نمره به دانش آموزان اضافه کند، این کار صحیحی نیست و به نوعی عملکرد کاذب ایجاد می‌کند و آموزش و پرورش به این نیازی ندارد زیرا ما علاقه مند هستیم عملکرد واقعی دانش آموزان ارتقا پیدا کند و این شیوه غلط قطعاً مورد تایید نیست".   

در میان این سخنان،روشن است که تآکید بر نادرست بودن افزایش صوری نمره،کار درست و بجایی است- سخنی که البته به یکی از کاستی و آسیب های آموزش و پرورش کشور اشاره دارد. متآسفانه بسیار دیده و شنیده می شود که تآکید بر نمره های بالای دانش آموزان و ارزیابی عملکرد مدرسه و آموزگار بر پایه این نمره ها،برخی از مدیران مدرسه ها را به این سمت و سو برده و می برد که با فشار بر آموزگاران و گرفتن نمره های بالای غیرواقعی از آنها،دستآورد آموزشی خود و مدرسه را بهتر از آن چیزی که هست،نشان دهند. اما آنچه در میان این سخنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است تآکید بر " افزایش فعالیت‌های حرفه‌ای معلمان" در راستای کیفیت بخشی به آموزش و پرورش است. گرچه سخنی از راه و روش چنین افزایشی به میان نیامده است.

 اما یکی از روش های مطرح "افزایش فعالیت های حرفه ای معلمان" که به ویژه در کشور ژاپن،هم اکنون چندین سال است دارد به کار گرفته می شود،"درس پژوهی" است- که البته در میان سندهای رسمی آموزش و پرورش کشور هم به آن اشاره رفته است. در درس پژوهی،آموزگار،افزون بر آموزش،وظیفه ی پژوهش میدانی را هم بر عهده می گیرد و مدرسه نیز،به آموزگار،هم زمان ِ آموزش می دهد و هم زمان ِ پژوهش و گفت و گو با دانش آموزان و دیگر همکاران. آموزگاران هر درس،با برپایی نشست های آموزشی،و وارسی شیوه های عملکرد آموزشی خود،به طرح درس هایی سنجیده و شدنی می رسند که در فرآیند آموزش و یاددهی- یادگیری،به یاری شان می آید. * اما در ایران آنچه از "افزایش فعالیت های حرفه ای معلمان" به ذهن می رسد برپایی کلاس های ضمن خدمت است که به هیچ رو- به ویژه با کیفیتی که برگزار می شوند- نمی توانند کارآمد و کارگر بیفتند.

اما نکته ی پایانی،درباره ی سخنان علی زرافشان،معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش،این است که متآسفانه روح حاکم بر این سخنان،همان نمره محوری است و افزایش نمره های دانش آموزان. کیفیت آموزشی،سویه های فراوان دارد،که ارزش گفتن و اندیشیدن و پرداختن بیشتر دارد . گیرم نه صوری،بلکه واقعی،میانگین نمره های دانش آموزان،یکی دو نمره ای هم بالا رفت آیا می توان گفت به "آموزش و پرورش کیفی" دست یافته ایم و یا در راستای درست دست یابی به آن گام برداشته ایم؟  

*درس پژوهی پروژه ای است که در ایران،بیشتر و به ویژه با تلاش های استاد محمد رضا سرکار آرانی،که هم اکنون در کشور ژاپن،مسئولیت بنیادی پژوهشی را بر عهده دارند،طرح گردیده است. علاقمندان برای آشنایی بیشتر می توانند به برخی از کتاب هایی رجوع کنند که ایشان به همراه تنی چند از پژوهشگران آموزشی نوشته و یا ترجمه نموده اند. یکی از کتاب های بسیار ارزنده و پژوهشی در این زمینه،کتاب "شکاف آموزشی" نوشته ی جیمز استیگلر و جیمز هیبرت،ترجمه محمد رضا سرکار آرانی و علی رضا مقدم است.

http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=530&pageno=5

موزش به زبان مادری کلید خورد

آموزش به زبان مادری کلید خورد


گزارش،روزنامه ی آرمان،23 بهمن 92

بنفشه رنجی: حق آموزش به زبان مادری، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق‌بشری مثل منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‌های قومی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته است. اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم بر حق تحصیل به زبان مادری در مدارس تاکید دارد. پیش‌تر، حسن روحانی در نطق‌های انتخاباتی خود بر اجرایی‌شدن اصل پانزدهم قانون اساسی تاکید کرد و گفت: این جمله را برای این نمی‌گویم که به من رای بدهید. به این دلیل می‌گویم که در بیانیه اقوام و مذاهب بر آن تاکید کرده‌ام و بخشی از برنامه دولت تدبیر و امید است. پس از آغاز به کار دولت یازدهم، دستیار ویژه رئیس‌جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی از تدوین برنامه ای برای تدریس به زبان مادری در میان اقوام خبر داد. به گفته علی یونسی تدریس به زبان مادری از جمله برنامه‌های آموزش و پرورش دولت یازدهم است و آموزش و پرورش، زبان اقوام را تا مقطعی که لازم باشد برایشان تدوین می‌کند. همچنین علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش و علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از اجرایی شدن اصل 15 قانون اساسی حمایت کردند. اما چندی نگذشت که موج انتقادات علیه اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی از سوی برخی نمایندگان مجلس و اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی بالا گرفت. مخالفان می‌گویند تدریس زبان مادری تهدیدی جدی برای همگرایی ملی و توطئه‌ای برای کمرنگ کردن زبان فارسی است. آنها ضمن معیار دانستن زبان فارسی، آموزش زبان مادری را اقدامی خطرناک می‌دانند که ایده آن از کشورهای خارجی وارد ایران شده است. از طرفی دیگر، موافقان معتقدند مرکزگرایی و اجرایی نکردن اصل پانزدهم قانون اساسی، کوشش برای تک فرهنگ سازی در جامعه چند فرهنگی است. با وجود حمایت وزرای دولت روحانی از این برنامه، اما تا به حال هیچ طرح اجرایی برای آموزش زبان مادری ارائه نشده است و خبری از آغاز اجرایی کردن اصل 15 قانون اساسی در مدارس مناطق مختلف نیست، تنها روز گذشته (سه‌شنبه) رئیس گروه پیش‌دبستانی آموزش و پرورش درباره نحوه آموزش در پیش‌دبستانی‌های مناطق دوزبانه توضیحی مختصر داد. 

  رخساره فضلی گفت: در گذشته آموزش بر مبنای زبان مادری از سوی معلم ممنوع بود که درحال حاضر این ممنوعیت برداشته شده است. مبنای آموزش‌های ما در مناطق دوزبانه، زبان مادری است که بر اساس آن زبان معیار(فارسی) را نیز آموزش می‌دهیم که دانش‌آموز پس از ورود به مقطع ابتدایی دچار افت تحصیلی یا خودپنداری از تحصیل نشود.

دلسوزتر از قانون اساسی

وکیل پایه یک دادگستری در گفت‌وگو با آرمان با تاکید بر تفاوت میان آموزش به زبان مادری و آموزش زبان مادری گفت: در قانون اساسی بر آموزش به زبان مادری تاکید شده است. به گفته محمدصالح نیکبخت، آموزش زبان مادری نه‌تنها منجر به تضعیف زبان ملی نمی‌شود، بلکه به توجه به وحدت ریشه‌ای که میان زبان فارسی و دیگر زبان‌های کنونی ایران‌زمین وجود دارد، باعث تقویت زبان ملی و غنای آن می‌شود. این حقوقدان معتقد است، گویا گروهی از مخالفین که بحث تضعیف وحدت ملی را مطرح می‌کنند، خود را دلسوزتر و داناتر از نخبگانی می‌پندارند که این اصل قانون اساسی را وضع کرده‌اند. نیکبخت ادامه داد: آموزش زبان مادری موجب وحدت ملی و باور کردن اقوام و ملیت‌هایی خواهد بود که در ایران زندگی می‌کنند. بدین‌گونه اقوام باور خواهند داشت که در ایران آنها را قبول کرده‌اند. او همچنین بازدارندگی سیاسی کشور از طمع بیگانگان را از نتایج آموزش به زبان مادری عنوان کرد.

آموزش‌به زبان مادری راهی برای ارتقای کیفیت آموزش

عضو کانون صنفی معلمان ایران در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به موضع‌گیری سیاسی اعضای فرهنگستان ادب و زبان فارسی گفت: آموزش به زبان مادری یک نیاز برای کودکانی است که در منطقه محلی و خانواده خود زبان دیگری به کار می‌گیرند. این کودکان زبان فارسی را خوب درک نمی‌کنند و این موضوع بر کیفیت درسی آنها در تمام مقاطع تاثیر می‌گذارد. به گفته محمدتقی فلاحی، اجرایی نکردن اصل پانزدهم قانون اساسی باعث ایجاد فاصله میان فرهنگ‌های بومی و فارسی می‌شود و فرد در جاهایی مجبور به فاصله گرفتن از زبان بومی خود می‌شود. این کارشناس آموزش و پرورش با اشار به اینکه اقوام مختلف همیشه در مناطق جغرافیایی خود به زبان بومی خود صحبت می‌کنند، افزود: نبود آموزش زبان مادری، سبب در خود فرو رفتگی و احساس بیگانگی با فرهنگ رسمی می‌شود زیرا فرهنگ فارسی برای این فرد سهمی قائل نمی‌شود و او را به رسمیت نمی‌شناسد. برخی از مخالفان آموزش زبان مادری می‌گویند این موضوع از خارج به ایران آمده است، این درحالی است که به گفته فلاحی اگر هم فرض بگیریم که این موضوع از خارج وارد ایران شده، لزوما هر آنچه از بیرون آمده باشد هم نادرست نیست. عضو کانون صنفی معلمان ایران با اشاره به تنوع فرهنگی و جغرافیایی ایران، عنوان کرد: تمرکز و یکنواختی نگاهی اشتباه به آموزش و پرورش است. این دیدگاه به غلط رایج است که هر آنچه در مرکز جاری است لزوما باید در تمام نقاط کشور با آداب و رسوم فرهنگ متفاوت نیز جاری باشد. چنین ذهنیت‌های تمرکزگرایانه ای ایجاد نگرانی می‌کند. آموزش زبان مادری مطالبه مردم است. در همین زمینه نماینده بیجار در مجلس در گفت‌وگو با آرمان با تاکید بر اینکه آموزش زبان مادری طبق اصول قانون اساسی است، گفت: اجرای اصول قانون اساسی هرچه که باشد به نفع کشور است، در بحث اجرایی نیز دولت باید برنامه داشته باشد. سیدمحمد بیاتیان با اشاره به وعده‌های رئیس‌جمهور در تبلیغات انتخاباتی، اظهار کرد: با اینکه اظهار نظر‌های مختلفی مبنی بر آسیب زا بودن آموزش زبان مادری وجود دارد، اگر دولت اعتقادش بر اجرای این قانون باشد بعید است که مخالفت جدی در این زمینه وجود داشته باشد. به گفته او، یکی از مطالبات نمایندگان مناطق مختلف که مطالبه مردم آن مناطق مانند کردستان است، آموزش زبان مادری است. درحالی برخی مخالفان آموزش زبان مادری به هزینه‌بربودن اجرای این برنامه اشاره می‌کنند که بیاتیان معتقد است هزینه‌های اجرای این برنامه زیاد قابل توجه نیست و با اختصاص بودجه می‌توان به آن دست یافت. منابع مالی و تامین اعتبار نمی‌تواند بهانه‌ای برای اجرایی نکردن این برنامه باشد. این نماینده مجلس افزود: برخی‌ها فکر می‌کنند تعدد قومیت‌ها برای کشور تهدید محسوب می‌شود، اما من معتقدم این تنوع فرهنگی بزرگترین فرصت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای ایران است. او در پاسخ به مخالفانی که آموزش زبان فارسی را برنامه‌ای وارد شده از خارج می‌دانند، گفت: این موضوع به‌هیچ‌وجه نسخه‌برداری از کشورهای خارجی نیست، بلکه در قانون اساسی ما آمده است. بیاتیان معتقد است نخبگانی که قانون اساسی را نوشته‌اند جوانب امر را سنجیده‌اند و اجرای آن نمی‌تواند تهدیدی برای تمامیت ارضی و زبان فارسی باشد. اگر به تهدید بخواهیم فکر کنیم باید به فکر این باشیم که امروزه خود زبان فارسی در معرض تهدید واژه‌های بیگانه است. در این میان به نظر می‌رسد اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در طرف مخالفان آموزش به زبان مادری قرار گرفته‌اند، چندی پیش زهره طبیب‌زاده‌نوری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس عنوان کردن مساله آموزش به زبان مادری را پوپولیستی دانست.در همین زمینه، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفت‌وگو با آرمان گفت: اگر بحث آموزش زبان مادری برایمان خیلی مهم جلوه کند باعث پراکندگی‌ها و آسیب به وحدت ملی می‌شود. قاسم احمدی‌لاشکی با بیان اینکه در کلاس‌های درس و دانشگاهی نباید به زبان مادری تدریس انجام شود، افزود: در عین حال که باید فضای فرهنگ ملی حفظ شود، فرهنگ‌های دیگر نیز باید حفظ شود. من به الزام آموزش به زبان خاص هر قوم اعتقادی ندارم. او ادامه داد: با این حال ما نباید اجازه دهیم فرهنگ‌های مختلف از دست رود، باید در حوزه‌های مختلف به صورت شبکه‌های غیر رسمی یا در دوران پیش‌دبستانی کمک کنیم تا این فرهنگ‌ها حفظ شود. زبان هر قومی جای خاص خودش را دارد، اما تدریس به زبان مادری در کلاس‌های درسی آسیب‌زاست.

http://armandaily.ir/?News_Id=68489

عاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش:تدریس ادبیات قومیت ها به تفسیر قانون نیاز دارد

معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش:
تدریس ادبیات قومیت ها به تفسیر قانون نیاز دارد



علی اصغر فانی در نخستین روزهای حضورش در آموزش و پرورش اعلام کرد تدریس زبان قومیت ها اولویتم است. اما روز گذشته معاون ابتدایی آموزش و پرورش با اشاره به اصل 15 قانون اساسی در مورد تدریس به زبان قومی اعلام کرد این بند از قانون اساسی باید توسط شورای نگهبان یا شورای عالی انقلاب فرهنگی تفسیر شود. معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش روز گذشته در پاسخ به سوالی مبنی براینکه تدریس ادبیات قومیت ها در مدارس به چه صورت قرار است اجرایی شود، عنوان کرد: اصل 15 قانون اساسی می گوید زبان مشترک تمام مردم ایران زبان فارسی است و تمام کتب به زبان فارسی باید تالیف شود اما می توان در کنار آن به زبان و فرهنگ و قوم مناطق مختلف توجه کرد و برنامه درسی در این زمینه انعطاف نشان داده است. اما باید بررسی شود که هدف از بیان این مساله چیست و نیاز به تبیین مجدد دارد و ما در سطح وزارت آموزش و پرورش موظف هستیم کتب را به زبان فارسی تالیف کنیم که اگر قرار باشد ادبیات قومیت ها در مدارس تدوین شود این بند از قانون اساسی باید توسط شورای نگهبان یا شورای عالی انقلاب فرهنگی تفسیر شود. در ملاقاتی که طی روزهای گذشته، وزیر آموزش و پرورش با اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی داشت نیز با مخالفت طرح آموزش به زبان مادری در برخی از استان های کشور روبه رو شد. در این دیدار برخی از اعضای فرهنگستان با آموزش به زبان مادری مخالفت کردند و این طرح را دسیسه بیگانگان برای سست کردن هویت ملی دانستند. غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان در این جلسه گفت: «مواظب باشیم که مبادا از کیسه سرمایه های ملی مان همچون زبان فارسی برای پیروزی های موقت و بی حاصل جناحی خرج کنیم.» دیگر اعضای فرهنگستان نیز هر کدام به دلایلی با این طرح مخالفت کردند. این در حالی است که اصل 15 قانون اساسی می گوید: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»

اعتماد - 21 بهمن 92

معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش:امسال 39هزارکودک از تحصیل بازماندند


معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش:
امسال 39هزارکودک از تحصیل بازماندند



مهر: معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش از وجود 39هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل خبر داد و گفت: بر اساس آخرین آمار به دست آمده در سال تحصیلی 93-92، 39هزار دانش آموز از تحصیل بازمانده اند اما با تلاش های وزارت آموزش وپرورش و ادارات آن در استان های مختلف تاکنون چهارهزارنفر به تحصیل بازگشته اند. محمد دیمه ور در نشست خبری ای که روز یکشنبه در معاونت آموزش ابتدایی برگزار شد، در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل گفت: پس از تطبیق اطلاعات دانش آموزان ثبت نام شده با اطلاعات سازمان ثبت احوال مشخص شد تعداد 39هزارنفر از افراد واجب التعلیم از تحصیل بازمانده اند. البته بخش قابل توجهی از این افراد مربوط به گذردوره هستند که باید به کلاس اول رفته اما در زمان لازم ثبت نام نکرده اند. وی افزود: اسامی این افراد به ترتیب استان و شهرستان و منطقه در اختیار ادارات آموزش وپرورش قرار گرفته که آنها این افراد را شناسایی و نسبت به بازگرداندن آنها به تحصیل اقدام کنند. دیمه ور، توضیحات خود را اینگونه تکمیل کرد: البته بخشی از این دانش آموزان استثنایی و عقب مانده ذهنی هستند که برخی از این افراد آموزش ناپذیر بوده یا اینکه خدمات ویژه دانش آموزان استثنایی در استان ها به سهولت در اختیارشان قرار نمی گیرد. معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش همچنین توضیح داد: یکی از علل دیگر وجود دانش آموزان محروم از تحصیل مشکلات فرهنگی است چراکه برخی از کلاس ها به ویژه کلاس های زیر 10نفر به صورت مختلط برگزار می شود که برخی خانواده ها به دلیل مشکلات فرهنگی اجازه تحصیل به فرزندانشان را در این کلاس ها نمی دهند. وی بخش دیگری از مشکلات دانش آموزان بازمانده از تحصیل را مشکلات معیشتی عنوان کرد و افزود: بسیاری از خانواده ها نیز به دلیل درآمد پایین و مشکلات فرهنگی و معیشتی اجازه تحصیل به فرزندانشان را نمی دهند اما ما تلاشمان را کرده ایم تا بسیاری از این افراد به تحصیل بازگردند که از آذرماه تاکنون حدود چهارهزارنفر از دانش آموزان موفق به بازگشت به تحصیل شده اند. دیمه ور درباره آیین نامه اجرایی جریمه والدینی که فرزندان را محروم از تحصیل می کنند گفت: این قانون در سند تحول نیز پیش بینی شده است اما قبل از آن باید مشکلات ابتدایی خانواده ها را شناسایی و بررسی کرد و جریمه نقدی والدین راهکار آخر ما برای بازگرداندن دانش آموزان به تحصیل است. وی در پاسخ به خبرنگاری درباره مدارس روستامحور و اینکه بسیاری از دانش آموزان موفق به تحصیل در این مدارس نمی شوند گفت: یکی از وظایف اصلی ما ایجاد فرصت دسترسی برای آحاد افراد لازم التعلیم است و رفع محرومیت در مناطق کمترتوسعه یافته را وظیفه ذاتی خود می دانیم. معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش ادامه داد: اولویت ما ایجاد مدرسه در هر روستاست. نکته جالب آن است که تعداد قابل توجهی از مدارس در کشور با تعداد دانش آموزان کمتر از 10نفر اداره می شود اما ما برای آنها هیچ ممانعتی برای تحصیل در مدارس روستامحور نداریم، ترجیح ما آن است که دانش آموز در خود روستا و در کنار خانواده آموزش های لازم را ببیند مگر آنکه با کمبود معلم متخصص مواجه شویم که در این صورت از مدارس روستامرکزی استفاده خواهیم کرد. وی با اشاره به اینکه مدارس روستامرکزی بیشتر در دوره متوسطه اول و دوم کارایی دارد درباره کمبود فضاهای آموزشی در روستاها گفت: ما نیز قبول داریم که امکانات و فضای آموزشی مطلوب نیست، البته در بسیاری موارد به سمت بهبود حرکت کرده ایم اما هنوز به نقطه مطلوب نرسیده ایم. در حال حاضر نیز 200میلیاردتومان برای تجهیز مدارس اختصاص یافته که امیدواریم امکانات لازم را برای مدارس روستایی و کمترتوسعه یافته ایجاد کند. دیمه ور درباره روز بدون کیف و کتاب و همچنین محتوای آموزش در این روز گفت: در این زمینه کارگروهی تشکیل شده که نظرات مختلف کارشناسان و وزیر آموزش وپرورش را کسب کرده و امروز قرار است به جمع بندی نهایی برسیم؛ من در این زمینه نظر شخصی ندارم. وی درباره برگزاری کلاس های جبرانی با توجه به تعطیلی مدارس در روزهای برفی و آلودگی هوا گفت: بر اساس زمان آموزش دانش آموز باید 25 جلسه آموزشی در مدرسه باشد البته در برنامه درسی ملی انعطاف لازم برای وجود چنین روزهایی پیش بینی شده است، از سوی دیگر این ظرفیت در میان معلمان ایجادشده که در صورت تعطیلی مدارس کلاس های جبرانی را برگزار کنند. ضمن آنکه در پایان سال تحصیلی ظرفیت جبران کلاس درسی نیز وجود دارد

شرق - 21   بهمن   92

    

بیمه طلایی فرهنگیان و برخی کاستی ها

بیمه طلایی فرهنگیان و برخی کاستی ها 


 

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،19 بهمن 92

 در میان کارهایی که در دولت دهم و در  وزارت خانه ی آموزش و پرورش انجام پذیرفت شاید بتوان راه اندازی بیمه ی طلایی فرهنگیان را کاری بایسته و سودمند دانست. این سخن البته به معنای چشم پوشیدن بر کم و کاستی های این برنامه نیست اما می توان پذیرفت که اجرای بیمه طلایی،در کل،برنامه ای است که رضایت نسبی فرهنگیان را با خود به همراه داشته است. گرچه این بیمه در سه سال نخست،تنها فرهنگیان شاغل را دربرگرفت و فقط از سال چهارم- آن هم البته با تفاوت های جدی در خدمات دهی و تنها به شرط بستری در بیمارستان- شامل فرهنگیان بازنشسته نیز گردید. ولی پس از گذشت چهار پنج سال از اجرای این برنامه،چه بسا بتوان گفت که هر چه از آغاز آن دورتر گشتیم کم و کاستی های آن بیشتر گردید. برای نمونه این که با گذشت نزدیک به دو سال هنوز هم،دولت سهم خویش از بیمه طلایی فرهنگیان را در سال 91 بازپرداخت نکرده است. توضیح این که،در بیمه طلایی فرهنگیان و در سال های اول آن،در آغاز هر ماه،مبلغ کل بیمه از حقوق بیمه شده کسر می گشت اما پس از آن،نصف این مبلغ را خود آموزش و پرورش،با گذشت یکی دو ماه،به حساب فرهنگیان باز می گرداند که به این مبلغ سهم آموزش و پرورش از بیمه طلایی می گویند. در ماه های نخست راه اندازی بیمه،این مبلغ،کمابیش به سامان،به حساب فرهنگیان واریز می گردید اما در سال 91 دولت از واریز سهم خود سرباز زد. در سال 91،حق بیمه طلایی هر فرهنگی 12 هزار و پانصد تومان بود. آنگونه که خود کارگزاران آموزش و پرورش هم می گویند بیمه طلایی،95 درصد فرهنگیان شاغل را دربرمی گیرد که اگر متوسط شمار هر خانواده فرهنگی را سه- چهار نفر در نظر گیریم آموزش و پرورش بایستی به حساب هر فرهنگی ماهانه چیزی نزدیک به 20 هزارتومان واریز نماید که اگر این مبلغ را در یک میلیون فرهنگی ضرب نماییم می شود ماهانه چیزی پیرامون بیست میلیارد تومان،و باز اگر این مبلغ را در 12 ماه ضرب نماییم می شود دویست و چهل میلیارد تومان. هم اکنون نگرانی فرهنگیان این است که با عوض شدن دولت،این مبلغ قابل توجه،سراسر،به فراموشی سپرده شود و دولت یازدهم هم آن را پرداخت ننماید.

 از دیگر کاستی های بیمه طلایی فرهنگیان این است که سقف این بیمه برای خدمات دندان پزشکی،زایمان و کمک هزینه ی عینک،پنج سال است که ثابت مانده است. با این که از پنج سال پیش تاکنون می توان گفت این هزینه ها دست کم دو- سه برابر شده اما کمک هزینه ی دندان پزشکی 200 هزار تومان،کمک هزینه ی زایمان یک میلیون و کمک هزینه ی عینک پنجاه هزار تومان بدون تغییر مانده است. بگذریم از این که شمار مراکز درمانی ای که با بیمه طلایی قرارداد دارند نیز،آنچنان بالا نیست و این نگارنده خود بارها،در این مورد از زبان فرهنگیان گلایه ها شنیده ام که بسیاری از مراکز درمانی،با بیمه طلایی فرهنگیان قرارداد ندارند. اما از دیگر کاستی های اساسی این بیمه این است که بایستی هر سال تمدید شود و به عنوان یکی از حقوق بیمه ای فرهنگیان درنیامده است. به سخن دیگر،فرهنگیان هر سال امکان این را می دهند که این بیمه در سال آینده تمدید نگردد. از این رو شایسته است که کارگزاران آموزش و پرورش دولت یازدهم،راهکاری بیندیشند که بیمه طلایی فرهنگیان،نیاز به تمدید هر ساله نداشته باشد. 

 به هر رو،فرهنگیان- شاغل و بازنشسته- هم اکنون و در دولت یازدهم بر این امیدند که وزیر آموزش و پرورش،توجه خاص خود را بر بهبود بیمه طلایی فرهنگیان و زدودن کاستی های آن نماید. به ویژه فرهنگیان بازنشسته،که هم اکنون تنها به هنگام بستری در بیمارستان می توانند از این بیمه بهره مند شوند انتظار بهبود این بیمه را دارند تا بتوانند بدون بستری در بیمارستان هم،از خدمات ویژه ی آن بهره مند گردند. فرهنگیان بازنشسته،کسانی هستند که با کمترین دستمزد و انتظار مادی،زندگی خود را بر آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم نهاده اند و هم اکنون در روزگار میان سالی و پیری و بازنشستگی که به مراقبت و درمان بیش از پیش نیازمندند بی گمان شایسته ی نگاه ویژه فرادستان آموزش و پرورش اند.  

 http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=527&pageno=5   

تخریب 5 مدرسه به علت بارش شدید برف در گیلان

تخریب 5 مدرسه به علت بارش شدید برف در گیلان
مدیرکل آموزش و پرورش استان گیلان در پی بارش شدید برف و ایجاد بحران از مردم خواست تا در جهت کمک به ادارات آموزش و پرورش استان و مناطق آسیب دیده همکاری های لازم را با مدیران مدارس داشته باشند. مهدی حاجتی اظهار کرد: اقدامات فراوانی از ساعات اولیه بارش برف در گیلان توسط اداره کل آموزش و پرورش استان آغاز شده است. وی با بیان اینکه تاکنون پنج مدرسه به علت بارش شدید برف در استان تخریب شده، گفت: با وجود تمامی تدابیر اندیشیده شده توسط آموزش و پرورش استان و ادارات تابعه، پنج مدرسه در مناطق مختلف استان شامل مدرسه ای در اطاقور، رحیم آباد، تولمات و املش 70 تا 100 درصد تخریب شده اند.
روزنامه قانون  -16    بهمن  92

هشدار یونسکو درباره بی‌سوادی ناشی از ضعف آموزشی


هشدار یونسکو درباره بی‌سوادی ناشی از ضعف آموزشی
  

هشدار یونسکو درباره بی‌سوادی ناشی از ضعف آموزشی

سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل هشدار داد کیفیت پایین آموزشی در حال به جا گذاشتن میراثی از بی‌سوادی به شکل شایع‌تری نسبت به آن چیزی است که تصور آن می‌رفت.
خبرگزاری آلمان از آدیس‌آبابا گزارش داد، بر اساس گزارش یونسکو حدود 175 میلیون نفر در کشورهای فقیر - یک چهارم جمعیت جوانان - نمی‌توانند کل یا بخشی از یک جمله را بخوانند.

در بسیاری از کشورهای صحرای آفریقای چهار پنجم از کودکان فقیر، دبستان را بدون آنکه اصول ابتدایی خواندن و ریاضی را بدانند، به پایان می‌رسانند. یونسکو اعلام کرد سالانه حدود 130 میلیون دلار برای آموزش با کیفیت پایین هدر می‌رود.
در یک سوم کشورهای مورد تحلیل قرار گرفته، کمتر از سه چهارم معلمان مدارس ابتدایی موجود تا حد استانداردهای ملی آموزش دیده‌اند.

ایرینا بوکووا، مدیرکل یونسکو گفت: معلمان آینده این نسل را در دستان خود دارند. ما نیاز به 5.2 میلیون معلم داریم که باید تا سال 2015 به کار گرفته شوند و باید بیشتر در جهت تامین حقوق دانش‌آموزان برای دسترسی به آموزشی جهانی، آزاد و باکیفیت تلاش کنیم

http://www.farhangiannews.ir/


در ستایش آموزش زبان مادری

در ستایش آموزش زبان مادری  


 

مهدی بهلولی،روزنامه آرمان،12 بهمن 92

 اگر قرار است با آموزش زبان مادری در مدرسه ها،مخالفتی هم انجام پذیرد دست کم بایستی کارشناسانه و از سر پژوهش باشد. این کمترین انتظاری است که می توان از کسانی داشت که به ویژه در نهادهای "فرهنگی" دست اندرکارند. در چند روز گذشته خبری منتشر شد که برخی از عضوهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی،با برنامه آموزش زبان مادری در مدرسه ها- که گویا به تازگی قرار است در دستور کار آموزش و پرورش بنشیند- مخالفت نموده اند. اما از آنچه که از سخنان ایشان در رسانه ها بازتاب یافت نمی توان چندان نشانی از اندیشه وری و باریک اندیشی دید. برای نمونه این سخن که "شک ندارم که این موضوع از خارج به ایران آمده است. قبل از این،در هندوستان نیز این مساله توسط انگلستان تجربه شد و امروز هم انگلستان و کشورهای شمالی ما هستند که می‌خواهند این مساله را به ایران وارد کنند. بهترین وسیله برای عقب نگه داشتن یک ملت بی توجهی به زبان آن است اگر بخواهیم زبان‌های مادری‌مان را بهعنوان زبان علمی و آموزشی به کار ببندیم به طور حتم به گذشته برگشت خواهیم داشت و این موضوع خطرناک است و از آن بوی توطئه می‌آید. "

 درباره ی آموزش زبان مادری،البته می توان بسیار گفت و از زاویه هایی گوناگون وارد بحث شد. اما از زاویه ی آموزشی،آموزش زبان مادری،هم اکنون در دنیا یک مسآله ی مطرح و آشناست و مدل و روش های گوناگون دارد. یکی از همه پسند و فراگیرترین آنها مدلی است که بر پیشرفت زبان رسمی،و همزمان یادگیری درون مایه های آموزشی پای می فشارد. در این مدل،با به کاربستن آموزش به زبان مادری،دانش آموزان اجازه می یابند تا از نظر آموزشی،همپای هم سن و سالانش پیش بروند،در همان هنگام که زبان رسمی را هم فرا می گیرند. این کار اغلب تا سه سال ادامه می یابد. در برخی از سندهای رسمی- آموزشی جمهوری اسلامی هم بر این مساله تآکید شده است. برای نمونه در مجموعه ی سندهای تحول بنیادین در آموزش و پرورش می خوانیم : "برای حمایت از یادگیری کودکان متعلق به اقوام غیرفارس زبانِ ایرانی و برخورداری آنان از فرصت برابریادگیری و رشد،نظام برنامه درسی باید یک دوره تعریف شده"انتقال" از زبان مادری به چرخه زبان رسمی(فارسی) را در کانون توجه قرار دهد. ویژگی های فرهنگی و زبانی مناطق مختلف در برنامه های درسی این دوره محوریت خواهد داشت." ناگفته نماند که در اصل 15 قانون اساسی هم آمده است : "زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران،فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی،باید با این زبان و خط باشد،ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس،در کنار زبان فارسی آزاد است."

 اما از سوی دیگر،به گفته ای،هر آموزش درستی،از ابزاری که دانش آموزان از پیش در دست دارند به عنوان بنیانی برای پی ریزی مهارت های تازه و فراگیری دانش نوین،یاری می گیرد. بیشتر کودکان،با مهارت های پایه ای زبان مادری وارد مدرسه می شوند. این بستگی به آموزگار و سامانه ی آموزش و پرورش دارد که این مهارت ها را به کار گیرد تا به دانش آموز در پیشرفت توانایی آموزشی،یاری رساند. کودکان،اگر زبان رسمی را از رهگذر به کارگیری زبان مادری بیاموزند،یادگیری شان کارآمد تر است. زبان مادری،به آنها اجازه می دهد تا همپای گروه هم سن و سال شان پیش بروند .

 گذشته از کارایی و کارآمدی،چندین نکته مهم دیگر نیز در آموزش زبان مادری نهفته است. نخست این که،از احساس غرور کودکان به زبان پدر- مادرشان محافظت می کند و به آنها اجازه می دهد تا  در جامعه ای با زبان فرادست رسمی،ضمن نگه داشت پیوندی مهم با میراث فرهنگی و زبانی شان،به آسانی و بدون دردسر زبانی،رفت و آمد نمایند. آموزش زبان مادری،به حفظ احساس هویت کودکان،یاری می رساند؛احساسی که سخت با زبان و فرهنگ خانواده و میراث شان،همبسته است. این آموزش،یکی از شاخص های عدالت آموزشی هم به شمار آید که خود،یکی از آرمان های بسیاری از سامانه های آموزشی کنونی جهان است و پیاوردهای آموزشی- اجتماعی برجسته ای هم دارد.  آموزش و نگهداشتِ زبان های بومی،همچنین بر ژرفای فرهنگی- تاریخی کشور می افزاید،و بر بالا بردن خودباوری دانش آموزان،کارگر می افتد. زبان،احساس نوآوری اندیشگی انسان را شکوفا و پیوند میان آموزش و زندگی را نیرومند می سازد و از این رهگذر،لذت یادگیری را،بیشتر و بهتر می چشاند. آموزش زبان مادری،احساس دلبستگی به سرزمین مادری را در دل ها ته نشین،و ریشه های فرهنگی او را استوارتر می نماید. زبان و فرهنگ بومی،بخشی از کیستی انسان هاست که شایسته ی سنجشگری و گرامی داشت است و براستی چه جایی بهتر از مدرسه و چه زمانی بهتر از سال های نخست زندگی را،می توان برای این گرامی داشت و سنجشگری یافت.  

http://bohluli.blogsky.com/

خیز دولت برای خرید 500 هزار صندلی مدارس غیر دولتی


خیز دولت برای خرید 500 هزار صندلی مدارس غیر دولتی
مریم بابایی،روزنامه اعتماد،8 بهمن

 
آموزش و پرورش قصد دارد 500 هزار صندلی خالی مدارس غیردولتی را به مرور زمان بخرد. در همین راستا کمیسیون تلفیق طرح خرید خدمت آموزشی از مدارس غیرانتفاعی در لایحه بودجه 93 را تصویب کرده است. اگرچه آموزش و پرورش تاکنون توضیحی در مورد آیین‌نامه اجرایی این طرح و مکانیسم انتخاب مدارس غیر‌انتفاعی و دانش‌آموزانی که قرار است هزینه تحصیل آنها در این مدارس از سوی دولت پرداخته شود، نداده اما این طرح قرار است از مهر 93 به صورت پایلوت اجرا شود. موافقت‌ها و مخالفت از هم‌اکنون و قبل از رسیدن این طرح به صحن علنی مجلس شروع شده است. مدیران مدارس غیر‌انتفاعی و آموزش و پرورش از این طرح حمایت می‌کنند اما خواستار اداره مدرسه با ضوابط و قوانین خودشان هستند. در مجلس هم موافقان و مخالفان از کسری بودجه آموزش و پرورش و تبعیض در اجرای این طرح صحبت می‌کنند. کارشناسان هم نگران مکانیسم اجرایی این طرح و کیفیت آموزشی هستند.   در کنار همه اینها قانون اساسی و اساسنامه‌های وزارت آموزش و پرورش را داریم. اصل 30 قانون اساسی بر توسعه رایگان آموزش و پرورش تاکید دارد و در اساسنامه‌ها و قوانین داخلی آموزش و پرورش صحبت از حمایت از مدارس غیر‌دولتی شده است. خصوصی‌سازی یا دولتی بودن آموزش هم از سال‌های گذشته محل بحث و جدل بوده است.

مدارس غیردولتی با شهریه بالا و سرسام‌آور شناخته می‌شوند؛ شهریه‌یی که با هزینه‌ها و کلاس‌های جانبی گاه به رقمی می‌رسد که از شهریه دانشگاه‌های آزاد هم پیشی می‌گیرد. این شهریه در تهران به 12 میلیون تومان هم می‌رسد. با این وجود مدارس غیر‌دولتی از مدت‌ها پیش اعلام ورشکستگی کرده‌اند. مسوول مدارس غیر‌دولتی آموزش و پرورش می‌گوید روزانه حداقل یک مورد از موسسان این مدارس برای درخواست توقف کار مراجعه می‌کنند. براساس دیگر آمار اعلام شده از سوی مسوولان آموزش و پرورش 500 هزار صندلی خالی در این مدارس وجود دارد. استیجاری بودن ساختمان بسیاری از این مدارس در کنار افزایش هزینه‌های جاری بعد از طرح هدفمندی یارانه‌ها و حذف یارانه، دو راه را پیش روی موسسان این مدارس گذاشت؛ توقف کار یا افزایش شهریه. مسوولان این مدارس می‌گویند اجرا نشدن بندهای حمایتی قانون تاسیس مدارس غیردولتی و اجرا نشدن 10، 11، 12 و 13 قانون تاسیس مدارس غیردولتی مشکلات مالی مدارس غیر‌دولتی را افزایش داده است. پیشنهاد خرید خدمت از مدارس غیر‌دولتی در این دوره از سوی علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در راستای حمایت از این مدارس غیر‌دولتی و جلوگیری از ورشکستگی آنها مطرح شد. تراکم مدارس دولتی از یک طرف و صندلی‌های خالی مدارس غیر‌دولتی از طرف دیگر دلیل آموزش و پرورش برای ارائه این طرح در لایحه بودجه 92 بود. جبار کوچکی‌نژاد یکی از اعضای کمیسیون تلفیق در گفت‌وگو با «اعتماد» در مورد جزییات طرح خرید خدمت از مدارس غیر‌دولتی می‌گوید: «آموزش و پرورش برای اینکه مدارس غیردولتی از وضعیت رکود بیرون آیند و تقویت شوند، قرار است از مدارس غیر‌انتفاعی خرید خدمات کند؛ یعنی به نسبت دانش‌آموزانی که این مدارس جذب می‌کنند، بخشی از شهریه را پرداخت می‌کند.» به گفته او این طرح قرار است در مناطق و مدارسی که دولت و آموزش و پرورش کمتر نفوذ کرده، اجرا شود. بدین‌ترتیب که بخش خصوصی آنجا مدرسه بسازد و دانش‌آموزان را تحت پوشش قرار دهد.

مکانسیم اجرایی طرح چیست

 اما مکانیسم اجرای این طرح چیست. کوچکی‌نژاد می‌گوید: بستگی به ظرفیت واحد آموزشی دارد. هر تعداد دانش‌آموزی که این مدارس جذب کنند دولت متعهد می‌شود بخشی از شهریه‌شان را پرداخت کند. به گفته او جنبه‌های مثبت این طرح از دو منظر قابل بررسی است. هم از این نظر که به مدارس غیر‌دولتی کمک می‌کند. هم اینکه دانش‌آموزان بی‌بضاعت که به مدارس غیر‌دولتی بروند از این طرح می‌توانند بهره‌مند شوند. کوچکی‌نژاد در توضیح چرایی مطرح شدن این طرح در لایحه بودجه 93 می‌گوید، تراکم دانش‌آموزان در مدارس دولتی بالاست و در برخی مدارس دولتی به دلیل تعداد بالای تراکم دانش‌آموزان در کلاس درس شاهد مشکلاتی هستیم و از سوی دیگر در مجاورت این مدارس فضاهای آموزشی غیردولتی قرار دارند که از استانداردهای اموزشی برخوردارند اما به دلیل غیردولتی بودن مردم فرزندانشان را در این مدارس ثبت نام نمی‌کنند. او می‌گوید پیشنهاد ما در کمیسیون آموزش و تلفیق اجرای این طرح برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت کمیته امداد و بهزیستی است. «بر این اساس قانون می‌گوید در جاهایی که آموزش و پرورش قدرت تحت پوشش قرار دادن را ندارد مدارس غیر‌دولتی وارد شوند و آموزش و پرورش در مقابل پول این مدارس را بدهد.»مرضیه گرد، رییس سازمان مدارس غیردولتی هم می‌گوید آموزش و پرورش قصد دارد در قالب تفاهمنامه با این مدارس به صورت توافقی تعدادی سهمیه از این مدارس بخرد و با دادن معلم و نیروی انسانی به این مدارس هزینه‌های این مدارس را کاهش دهد. در حال حاضر آموزش و پرورش معتقد است خرید خدمت از مدارس غیر‌دولتی ارزان‌تر از ساخت و ساز و نوسازی یکسری مدارس و امکانات آنهاست. از طرف دیگر این وزارتخانه در نظر دارد بعد از خرید خدمت از این مدارس سیاستگذاری و برنامه‌ریزی آن را هم در دست بگیرد. عبدالوحید فیاضی از نمایندگان مخالف این طرح در کمیسیون آموزش است. او به «اعتماد» می‌گوید با این طرح مخالفیم چون مدارس باید طبق قانون دولتی باشند: «اگر قرار است غیر‌دولتی باشند بخش کمی از این مدارس باید باشد. نه اینکه مدارس دولتی را تبدیل به مدارس غیر‌دولتی کنند و خدمات را واگذار کنند. این در جامعه ما بازتاب خوبی ندارد.» او می‌گوید آموزش و پرورش بهتر است به مدارس دولتی کمک کند و هزینه‌یی که قرار است به مدارس غیر‌دولتی بدهد را به مدارس دولتی بدهد تا تراکم در این مدارس کاهش پیدا کند. کوچکی‌نژاد هم می‌گوید: «در حال حاضر سرانه سالانه هر دانش‌آموز در مدارس دولتی 3 میلیون تومان در تهران و دو میلیون تومان در شهرستان است که دولت می‌پردازد. دولت می‌تواند به جای این طرح برای کمک به مدارس غیردولتی 50 درصد هزینه هر دانش‌آموز در مدارس غیردولتی را به این مدارس بپردازد. این طور تبعیض هم قائل نمی‌شود و به‌طور یکنواخت پرداخت می‌شود.» او البته می‌گوید متاسفانه این قسمت از حرف ما در کمیسیون تلفیق رای نیاورد و امیدواریم در صحن مطرح کنیم.

شهریه‌های 12 میلیونی مدارس غیر‌دولتی



فراهانی، مدیر یکی از مدارس غیر‌دولتی تهران است که در دو مقطع راهنمایی و دبیرستان دانش‌‌آموز دارد. مدرسه‌اش 30 صندلی خالی دارد. در مورد طرح خرید خدمت از مدارس غیردولتی آموزش و پرورش به «اعتماد» می‌گوید: برای پر کردن صندلی‌های غیر‌دولتی طرح خوبی است. به شرطی که اجرا شود. او نگران است که این طرح هم همانند قانون حمایت از مدارس غیردولتی اجرایی نشود.

2 میلیون و 600 هزار تومان در مقطع راهنمایی، سه میلیون و 200 هزار تومان در مقطع متوسطه و شش میلیون و 200 هزار تومان در دوره پیش دانشگاهی، شهریه‌یی است که در این مدرسه از دانش‌آموزان گرفته می‌شود. این نرخ مصوب آموزش و پرورش است که البته با توجه به منطقه و امکانات مدارس تا دو میلیون هم در هر مقطع افزایش پیدا می‌کند. به گفته رییس سازمان مدارس غیر‌دولتی این نرخ در تهران به 12 میلیون هم می‌رسد. فراهانی در مورد افزایش صندلی‌های خالی مدارس غیر‌دولتی و ورشکستگی این مدارس می‌گوید: پیش از این توان مالی مردم بهتر از این بود. بیشتر در مدارس غیر‌دولتی ثبت نام می‌کردند. الان تعداد مدارس افزایش پیدا کرده و از طرف دیگر رشد دانش‌آموز منفی است.»به گفته او کاهش تعداد دانش‌آموزان در حال حاضر به مقطع متوسطه رسیده و با تغییر ساختار 3-3-6 آموزش و پرورش این کاهش محسوس‌تر می‌شود. موضوع دیگری که مدیر مدارس غیردولتی به آن اشاره می‌کنند رشد مدارس وابسته به افراد و نهادهای خاص مثل مدارس «سلام» است که با رایزنی و ارتباطاتی که دارند درصد زیادی از دانش‌آموزان را جذب می‌کنند. اما آموزش و پرورش گفته است در کنار پرداخت شهریه دانش‌آموزان در حوزه سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای این مدارس ورود پیدا می‌کند. موضوعی که تاحدودی نگرانی مدیران مدارس غیردولتی را به دنبال داشته است. یکی از این مدیران می‌گوید: ما همین الان هم براساس سیاست‌های کلی آموزش و پرورش عمل می‌کنیم. اما اینکه به‌طور جزیی این برنامه‌ریزی قرار باشد صورت بگیرد، عملا برای دولت و آموزش و پرورش امکان پذیر نیست. به گفته او فردی که اقدام به راه‌اندازی یک مدرسه غیر‌انتفاعی با کسب مجوز از آموزش و پرورش و سرمایه‌گذاری خودش می‌کند، برای بهره‌وری سیاست‌های خاص خودش را می‌خواهد دنبال کند. او تاکید دارد اگر آموزش و پرورش به دنبال سیاستگذاری و نفوذ در این مدارس است بهتر است مدارسی مثل نمونه دولتی و فرزانگان را توسعه دهد.
کسری بودجه و هزینه خرید خدمت

 اما در این میان موضوعی که نگرانی کارشناسان از اجرای این طرح را بیشتر کرده است. کسری بودجه آموزش و پرورش و مطالبات عقب مانده فرهنگیان است. حقوق و مزایای معلمان و کارکنان، نوسازی و مقاوم‌سازی مدارس، مسائل جاری فرهنگی، سرانه عقب مانده مدارس، حق‌التدریس و اضافه کاری نیروهای ستادی، سهم بیمه طلایی شاغلان، پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته همه از مطالبات عقب مانده فرهنگیان است. از طرف دیگر در حال حاضر آموزش و پرورش 2400 هزار میلیارد تومان بدهی از دوره قبل دارد و چهار هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد. اعضای کمیسیون تلفیق می‌گویند خرید خدمت از فروش اموال و دارایی دولت یا از محل صرفه‌جویی و کاهش دانش‌آموزان و تعطیلی برخی مدارس روستایی می‌تواند هزینه شود. قاسم جعفری یکی از مخالفان اجرای این طرح در کمیسیون آموزش مجلس است. به «اعتماد» می‌گوید «ما نگران این هستیم که مدارس غیر‌دولتی علاوه بر سرانه‌یی که از دولت می‌گیرند از اولیا هم پول اضافی بگیرند. او به گزینشی انتخاب شدن مدارس و دانش‌آموزان اشاره می‌کند و می‌گوید: نتیجه این طرح ممکن است باعث شود طبقه‌یی ضعیف که امکان رفتن به مدارس با امکانات بالا را ندارد باز بیشتر ضربه بخورند. می‌گوید این دغدغه‌ها وجود دارد و ما نمی‌دانیم مسوولان آموزش و پرورش چه فکری برای آن دارند. به همین دلیل همه این موارد را در صحن مطرح خواهیم کرد.»مهدی بهلولی، کارشناس آموزش و پرورش هم نگران ضعف بعد کارشناسی این طرح و تعجیل در اجرا است. او در مورد جوانب اجرای این طرح به «اعتماد» می‌گوید: این کار به یک بررسی کارشناسی از تجربه جهانی و گذشته تاریخی چنین طرح‌هایی نیاز دارد. به گفته او قرار بود مدارس غیر‌دولتی به کیفیت آموزشی کمک کنند اما یکسری مدارس غیر‌انتفاعی عملکرد ضعیفی دارند که منجر به خالی ماندن صندلی‌ها شده است. بهلولی از عملکرد آموزش و پرورش در این زمینه انتقاد می‌کند و می‌گوید آموزش و پرورش چه زمانی در مورد این موضوع وارد کار کارشناسی و مشورت با فرهنگیان شد. او معتقد است این طرح نهایتا به سود آموزش و پرورش نیست.
 حمایت از مدارس غیر‌دولتی یا توسعه آموزش رایگان

 در ماده 10 قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیر‌دولتی آمده است: بانک‌های کشور موظفند طبق قانون عملیات بانکی بدون ربا با معرفی وزارت آموزش و پرورش، 50 درصد از نیاز مالی موسسان این مدارس را که از کارکنان آموزش و پرورش هستند، جهت تهیه فضای آموزشی و تامین تجهیزات و امکانات به صورت وام قرض‌الحسنه و برای سایر اشخاص از منابع اعتبارات بانکی تامین کند. در حال حاضر هشت و نیم درصد، یعنی یک ‌میلیون دانش‌آموز در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند، فانی می‌گوید اگر تسهیلاتی را قایل شویم و از بخش غیردولتی حمایت کنیم، این 5/8 درصد تا ?‌سال آینده به 12 درصد قابل افزایش است. اگر بتوانیم دانش‌آموزان غیردولتی را به یک و نیم برابر برسانیم و 500 هزار نفر از دانش‌آموزانی که از مدارس دولتی خدمات می‌گیرند به سمت مدارس غیردولتی سوق بدهیم با هزینه‌های آن می‌توانیم آموزش‌وپرورش را بهتر اداره کنیم. او معتقد است توسعه بخش غیردولتی در اداره آموزش‌وپرورش موثر است. کارشناسان اما معتقدند تعداد دانش‌آموزان کاهش پیدا کرده و از 18 میلیون به 12 میلیون، رسیده است و با رشد منفی دانش‌آموزان به احتمال زیاد تا سال‌های آینده به زیر 10 میلیون می‌رسد که این تعداد برای جمعیت 75 میلیونی جمعیت بالایی محسوب نمی‌شود. از همین رو آموزش و پرورش مطابق قانون اساسی موظف است آموزش رایگان باکیفیت را برای این دانش‌آموزان توسعه دهد. در حالی که سیاست آموزش و پرورش تقویت مدارس غیر‌دولتی و ایجاد نوعی شکاف و تبعیض در کیفیت آموزشی است. مطابق اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی هم: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان ‌گسترش دهد.» 

فرهنگیان همچنان منتظر دریافت مطالبات

فرهنگیان همچنان منتظر دریافت مطالبات


( بررسی آخرین وضعیت معوقات فرهنگیان )


روزنامه اعتماد 10 بهمن 92 - صفحه 7

آنچه تحت عنوان «میراث بدهی دولت قبلی»این روزها زیاد تکرار می شود آموزش و پرورش را با حجم مطالبات و معوقات انباشت شده معلمانی روبه رو کرده است که بی صبرانه منتظر اجرای قول وزیر هستند. علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش و معاونان او قول پرداخت مطالبات فرهنگیان را تا پایان این هفته داده اند. بودجه آموزش و پرورش در این دوره 19 هزار میلیارد تومان بود. در قالب این بودجه کمیسیون تلفیق مجلس طرح آموزش و پرورش مبنی بر «خرید خدمت از مدارس غیردولتی» را تصویب کرد و طرح سرانه یی شدن بودجه مدارس و آنچه تحت عنوان «مدرسه محوری» مطرح است، از سوی آموزش و پرورش دنبال می شود. این طرح های جدید و سازوکار اجرایی آن با توجه به کسری بودجه چهار هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش برای فرهنگیان ابهاماتی دارد و آنها را بیش از پیش نگران معوقاتی همچون سهم آموزش و پرورش در پرداخت حق بیمه طلایی فرهنگیان، سرانه مدارس، پاداش بازنشستگان، حق الزحمه ها و... که از دولت قبلی تلنبار شده است، می کند. 

اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان  در گفت وگو با «اعتماد» از آخرین وضعیت مطالبات فرهنگیان می گوید.

    مطالبات عقب مانده فرهنگیان که وزیر قول پرداخت بخشی از آن را تا پایان هفته داده است، شامل چه مطالباتی است؟
    پرداخت حق التدریس آموزگاران و دبیران مدارس که از اردیبهشت سال گذشته تاکنون پرداخت نشده است. اضافه کار نیروهای ستادی مدارس مثل معاونان، مدیران هم بخشی از مطالبات است. سهم بیمه طلایی فرهنگیان شاغل در سال 91 و پاداش پایان خدمت بخشی از فرهنگیان شاغل هم پرداخت نشده. سرانه آموزشی مدارس به طور کامل ابهام دارد و وضعیت مشخصی ندارد. بودجه سال 93 هم ابهام دارد. درباره امتحانات نهایی امتحانات خرداد ماه 92 و دی ماه 92 هر مراقبی به طور متوسط 200 تومان طلب دارد. حوزه های تصحیح و اجرا هم بین 400-200 هزار تومان طلب دارند.
    
    فرهنگیان بابت بیمه طلایی چقدر از آموزش و پرورش طلب دارند؟
    هر خانواده حدودا 300 هزار تومان بابت حق بیمه طلایی از آموزش و پرورش طلب دارند که اگر در تعداد معلمان دارای بیمه طلایی ضرب شود رقم قابل توجهی می شود.
    
    سرانه مدارس از چه زمانی پرداخت نشده است؟
    پرداخت سرانه مدارس حدود دو سال است که ابهام دارد و پولی هم که پرداخت می شود صرف هزینه های جاری مدارس مثل هزینه آ ب و برق و کاغذ می شود. سال گذشته پنج هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل به دلیل پرداخت نشدن سرانه آموزشی مدارس داشتیم.
    
    چه میزان از این معوقات مربوط به دوره قبلی است؟
    اضافه کار معلمان از مهر امسال به دوش دولت جدید است. یک بخشی از ماه فروردین و اردیبهشت سال گذشته هم باقی مانده است. حق الزحمه امتحانات نهایی سال گذشته خرداد ماه هم به این معوقات باید اضافه کنیم. درباره مطالبات مهم ترین بحث اضافه کاری معلمان است. فرهنگیان در این سال ها چون حقوق شان متناسب با نرخ تورم نبود، برای حل مشکلات مالی شان به گرفتن اضافه کار رو آوردند. متاسفانه این اضافه کاری ها از اردیبهشت سال گذشته پرداخت نشده است. خیلی از جاها تومارهایی جمع شده که همکاران سر کلاس حاضر نشوند و این به آموزش لطمه می زند. حجم بدهی هایی که دولت پیشین برای این دولت در بخش های مختلف گذاشته خیلی زیاد است.
    
    پاسخ آموزش و پرورش برای پرداخت معوقات و مطالبات چیست؟
    آقای فانی در 10 آذرماه 92 در تلویزیون اعلام کرد معوقات معلمان را به طور قطع پرداخت می کنیم. علاوه بر آن آقای عمادی، معاون وزیر در خراسان گفته بود معوقات معلمان حق الزحمه یی در دی ماه پرداخت می شود که هنوز پرداخت نشده است. قائم مقام وزیر هم چند روز پیش اعلام کرد با اعتبارات مکملی که به استان ها فرستاده می شود این مشکل را حل می کند. به هر حال الان فضای آموزش و پرورش کمی ملتهب است و ما نگران این موضوع هستیم. البته ما دولت را هم درک می کنیم یعنی می دانیم میراث بدهی وجود داشته است اما در هر صورت حق اعتراض برای معلمان حق درستی است و باید نسبت به پرداخت نشدن حقوق خودشان این اعتراض را به گوش مسوولان برسانند.
    
    به نظر شما با اجرای طرح سرانه یی شدن بودجه و مدرسه محوری در آموزش و پرورش پرداخت مطالبات فرهنگیان سریع تر نمی شود؟
    آموزش و پرورش طرحی را دنبال می کند که بر اساس آن با رعایت اصول قانون اساسی اموال منقول غیر مازاد را از طریق انتشار آگهی به مزایده عمومی بگذارد و حتی تغییر کاربری دهد. پیش بینی شده مدیر مدارس حقوق معلمان را بدهند و اختیارات مالی به مدیران تفویض شود. این طرح یادآور طرح های شتابزده آموزش و پرورش در دوران پیشین است. با توجه به اینکه به شکل متناسب نیروی انسانی مان توزیع نشده است و برخی مدارس بهره مند هستند و برخی نیستند، این موضوع نگران کننده است که آیا این تفویض اختیارات به مدیران قابلیت اجرایی دارد. ساز و کار اجرای این طرح ها مشخص نیست و مسوولان باید درباره این ابهامات توضیح دهند.
    
    اختصاص بودجه آموزش و پرورش برای بخش های مختلف در لایحه بودجه 93 را چطور ارزیابی می کنید؟
    در حال حاضر حدود 2400 میلیارد تومان میراث بدهی دولت قبلی است. 30 هزار میلیارد تومان برای فرهنگ تصویب کردند که 20 هزار میلیارد تومان به آموزش و پرورش و شش هزار میلیارد تومان به وزارت علوم می رسد. با توجه به افزایش بودجه ما شاهد کسری بودجه هستیم. این از سال های قبل وجود داشته است. یک بخشی از بودجه را برای سند تحول بنیادین که مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است هزینه می کنند .830 میلیارد تومان بودجه پیشنهادی عمرانی برای آموزش و پرورش داشتیم. این بودجه در سال 92، 930 میلیارد تومان بوده و امسال به جای افزایش کاهش داشته است. 440 میلیارد تومان بابت تخریب مدارس و مقاوم سازی بوده است. 200 میلیارد تومان هم برای استاندارد سازی سیستم گرمایشی مدارس در نظر گرفته شده است. فضای آموزشی ورزشی برای هر دانش آموز کمتر از 17 صدم است. لازم است مسوولان به این بخش توجه داشته باشند. 

http://bield.ir/

سیاست‌هایی که آموزش و پرورش درصدد اجرایی کردن آنهاست

سیاست‌هایی که آموزش و پرورش درصدد اجرایی کردن آنهاست
وزیر آموزش وپرورش در دیدار با نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، اولویت مهم آموزش وپرورش در دولت تدبیر وامید را کیفیت بخشی عنوان کرد.
  

سیاست‌هایی که آموزش و پرورش درصدد اجرایی کردن آنهاست
وزیر آموزش وپرورش در دیدار با نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، اولویت مهم آموزش وپرورش در دولت تدبیر وامید را کیفیت بخشی عنوان کرد.

به گزارش سرویس اجتماعی برنا؛  علی اصغر فانی شامگاه یکشنبه ششم بهمن در دیدار با نمایندگان ادوار مجلس که باشگاه فرهنگیان برگزار شد، با بیان این که ادوار مجلس شورای اسلامی یک برکت، نعمت و تجربه ای فشرده برای انقلاب اسلامی می باشد به بیان گزارشی از روند امور و فعالیت های انجام گرفته در آموزش و پرورش پرداخت و گفت: وزارت آموزش با دارا بودن بیش از 12 میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم و کارمند در 105 هزارمدرسه و 700 منطقه آموزش و پرورش بزرگترین دستگاه دولتی می باشد و به دلیل اینکه بزرگترین فصل مشترک حاکمیت و ملت می باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

فانی با اشاره به این که در جوامع، سه سرمایه فیزیکی، طبیعی، انسانی وجود دارد و کشوری توسعه یافته تلقی می شود که سهم سرمایه انسانی آن بیشتر باشد، افزود: اگر کشوری می خواهد توسعه یافته تلقی شود باید بر توسعه سرمایه انسانی همت گمارد پس از این حیث هم آموزش و پرورش زیر ساخت سرمایه انسانی کشورها محسوب می شود.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه بیش از هفتصد چالش و مشکل نظام آموزشی شناسایی شده است اظهار کرد: با توجه به محدودیت منابع و زمان، برای حل این مشکلات وزارت آموزش و پرورش چهار سیاست کلی را در نظر گرفته ایم و تلاش می کنیم ساماندهی نیروی انسانی، توسعه مشارکت در آموزش و پرروش، ارتقا کیفیت و تقویت مدیریت آموزشگاهی و سرانه ای و عملیاتی کردن بودجه را در آموزش و پرورش اجرایی کنیم.

فانی با اشاره به حضور رئیس جمهور در جمع معاونین و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش گفت: خوشبختانه دولت تدبیر و امید به آموزش و پرورش نگاه ویژه ای دارد و با رشد 26 درصدی بودجه این وزارت اهتمام خود را به دستگاه تعلیم وتربیت نشان داده است.

در پایان این دیدار نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به بیان دیدگاه های خود پرداختند و وزیرآموزش و پرورش به پرسشهای حاضرین پاسخ داد.

http://www.farhangiannews.ir/

هردانش آموز سالانه یک میلیون و سیصد هزار تومان
  

بطور میانگین برای هردانش آموز سالانه یک میلیون و سیصد هزار تومان هزینه می شود

دکتر فانی گفت : وزارت آموزش وپرورش بدون محاسبه فضا وتجهیزات، میانگین برای هر دانش آموز سالانه یک میلیون وسیصدهزار تومان هزینه می کند.

 به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، دکتر علی اصغر فانی در گردهمایی روسای کانون بازنشستگان آموزش و پرورش استان هاکه صبح روز شنبه 5 بهمن ماه در باشگاه فرهنگیان برگزارشد، گفت: بازنشستگان علاوه بر معلمی، حامل 30 سال تجربه اند که اگر هر سال فقط یک تجربه کسب کرده باشند، در پایان خدمت حامل  30 تجربه ارزشمند هستند که با احتساب 750 هزار بازنشسته فرهنگی عددی معادل 22 میلیون و پانصد هزار تجربه می شود که سرمایه عظیمی است.

وی افزود: اگر امروز درکشور افرادی هستند که مفیدند، خدمتگزار و موثرند، دستاورد خدمت فرهنگیانی است که 30 سال عمر خود را صرف تعلیم و تربیت آنان نموده اند.

وزیر آموزش وپرورش اضافه کرد: اولین نکته این است که سرمایه انسانی بالاترین سرمایه هر کشور است و این مطلب را دنیا پذیرفته است. زیرا سرمایه انسانی تنها سرمایه ای است که پایان ناپذیر است در حالیکه سرمایه ای مثل نفت یا گاز یک روز به پایان خواهد رسید. بنا براین سرمایه انسانی نیرویی اثر بخش و پایدار است که معلمین نقش اساسی در تامین آن دارند.

تنظیم  قانون بودجه مبتنی بر سیاست ها وسیاست ها هم مبتنی بر چالش ها

دکترفانی با اشاره به چهار سیاست (توسعه مشارکت در آموزش و پرورش، ارتقاء کیفیت و تقویت مدیریت آموزشگاهی، عملیاتی کردن بودجه سال 93 و ساماندهی نیروی انسانی اعلام شده برای سال 93)تصریح کرد: جمع کثیری از صاحب نظران و کارشناسان با بررسی برنامه های گذشته آموزش و پرورش بیش از 700 چالش را فهرست و اولویت بندی نمودند که این چهار  سیاست برای سال 93 از دل آن ها استخراج شده است و شاید برای اولین بار در آموزش و پرورش باشد که  قانون بودجه مبتنی بر سیاست ها و سیاست ها مبتنی بر چالش ها تنظیم شده است .

وی با اشاره به عنایت خاص دولت تدبیر و امید و در راس آن آقای دکتر حسن روحانی رئیس جمهورافزود: علیرغم محدودیت های بودجه سال 93 که رشد 11 درصدی را برای دستگاه ها درنظر گرفته، بودجه آموزش و پرورش 26 درصد رشد دارد که این حاکی از اشراف، آگاهی و عنایت مسئولان نسبت به جایگاه آموزش و پرورش می باشد.

در اتاق های فکر از ظرفیت ارزشمند بازنشستگان استفاده می شود

وی افزود: مقرر شد در وزارتخانه اتاق های فکر راه اندازی شود و ظرفیت ارزشمند بازنشستگان بمنظور حل مشکلات آموزش و پرورش استفاده شود. البته مستحضرید که تحولات در آموزش و پرورش با شیب ملایم، تدریجی و با انجام تحقیقات علمی صورت پذیرد.

وزیرآموزش و پرورش، ضمن تاکید بر ضرورت توسعه مشارکت های عمومی در ابعاد مختلف اضافه کرد : بنا داریم میزان پوشش تحصیلی دانش آموزان در مدارس غیر دولتی را از 5/8 درصد به 12 در صد در دو سال آینده رسانده و ظرفیت خالی این گونه مدارس را با معرفی دانش آموز و خرید خدمات آموزشی پرکنیم.

دکتر فانی با بیان این که وزارت آموزش و پرورش بدون محاسبه فضا و تجهیزات، بطور میانگین برای هردانش آموز سالانه یک میلیون و سیصد هزار تومان هزینه می کند افزود: بسیاری از مدارس غیر دولتی حتی با کمتر از این مبلغ آماده ارائه خدمات آموزشی هستند. در ادامه چند تن از اعضای کانون بازنشستگان استان ها ضمن طرح مشکلات حوزه مربوطه، پیشنهادات خود را ارائه نمودند.

 http://www.farhangiannews.ir/

قش و تاثیر آموزش‌و‌پرورش بر تحقق سبک زندگی ایرانی - اسلام

نقش و تاثیر آموزش‌و‌پرورش بر تحقق سبک زندگی ایرانی - اسلامی 
نویسنده : فاطمه خالصی

«سبک زندگی» مفهوم جامعه‌شناسانه‌ای است که اگرچه ارایه تعریف جامع و مورد قبول همگان از آن دشوار یا محال است اما می‌توان ادعا کرد که مثل بسیاری از مفاهیم دیگر عموم درک نسبتا یکسانی از آن دارند و این مفهوم کلیتی را در ذهن‌ها تداعی می‌کند اگرچه چندان شفاف نیست اما می‌توان براساس مختصاتی آن را توصیف کرد. بر این اساس می‌توان گفت«ارزش‌ها، الگوها و هنجارها» در هر جامعه مهمترین مختصات و مشخصاتی هستند که«سبک زندگی» براساس آنها تعیین و توصیف می‌شود و در عموم تعریف‌های ارائه شده از این مفهوم بر این نکته تاکید شده است.

با این وصف اگر بخواهیم نقش و تاثیر آموزش‌و‌پرورش را بر تحقق سبک زندگی ایرانی و اسلامی بررسی کنیم باید در مرحله نخست مشخص کنیم که در این سبک زندگی چه ارزش‌ها، الگوها و هنجارهایی وجود دارد و باید در ذهن و باور افراد شکل بگیرد و سپس نشان دهیم که آموزش‌و‌پرورش چگونه و از چه طریقی می‌تواند به تبیین و تثبیت این ارزش‌ها، الگوها و هنجارها در بین آحاد مختلف جامعه بپردازد که موثر باشد اما پیش از همه باید به این نکته بدیهی اما مهم و لازم اشاره کرد که مدرسه به عنوان مرکز آموزش‌و‌پرورش بعد از خانواده مهمترین کانونی است که ارزش‌ها، الگوها و هنجارها را در ذهن کودکان شکل می‌دهد و می‌آفریند و برای همیشه ثبت می‌کند. در واقع هر فرد جامعه رفتار و گفتار و کردارش براساس هنجارهایی که می‌شناسد و قبول کرده شکل می‌گیرد و سعی دارد منطبق بر الگوها و ارزش‌هایی باشد که باور کرده و به آن ایمان دارد همان هنجارها، الگوها و ارزش‌هایی که در خانواده و محیط‌های آموزشی با آنها آشنا شده و روح و ذهنش با آن رشد کرده و پرورش یافته و چنان بر‌ جانش نقش بسته که پاک شدنی نیست به این ترتیب است که درمی‌یابیم بررسی نقش و تاثیر بر آموزش‌و‌پرورش بر تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی تا چه اندازه لازم و حیاتی است و غفلت از آن تا چه میزان موجب خسران و پشیمانی خواهد شد.

نقش و تاثیر آموزش و پرورش

1- نقش و تاثیر آموزش و پرورش در معرفی حفظ و تقویت ارزش‌ها: معرفی و شناسایی ارزش‌های اسلامی به دانش‌آموزان مهمترین اقدامی است که آموزش و پررورش می‌تواند در این راه داشته باشد اما نباید این موضوع را تنها در گنجاندن این ارزش‌ها در محتوای کتاب‌های آموزشی خلاصه کرد.

میزان تقید و پایبندی اولیای مدرسه و آموزش و پرورش به این ارزش‌ها و همچنین آشنایی کامل آنها با ارزش‌ها و توانایی معرفی آنها به دانش‌آموزان و پاسخگویی به سوالات یا شک و شبهه‌هایی که در این خصوص می‌تواند در اذهان شکل‌ بگیرد موضوعی است که معمولا مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد.

آموزش و معرفی «ارزش‌ها» بیش از آنکه از طریق کتاب و گفتار موثر است در عمل مورد توجه و تاثیر است. به عبارت دیگر دانش‌آموزان بیشتر ارزش‌ها را از اعمال اولیای خود «در خانه و مدرسه» می‌آموزند نه از کتاب و دروس.

2- نقش و تاثیر آموزش و پرورش در معرفی الگوها: مسوولان مدیران و معلمان آموزش و پرورش باید خود الگوهایی باشند که مسیر شناخت الگوهای بزرگتر را به دانش‌آموزان نشان می‌دهند و در واقع واسطه‌ای باشند برای گذر دانش آموزان از مرحله پایین‌تر شناخت ائمه به مرحله بالاتر و این فقط وقتی شکل می‌گیرد که مسوولان و معلمان اولا خود الگوهای دینی را شناخته باشند و ثانیا نحوه رفتار سلوکشان براساس آنها شکل گرفته باشد. در کنار این البته برنامه‌ریزی آموزشی و پرورشی برای معرفی و شناخت زندگی ائمه(ع) می‌تواند تکمیل کننده باشد.

3-‌ نقش و تاثیر آموزش‌و‌پرورش در حفظ و گسترش هنجارها: در معرفی حفظ و گسترش هنجارها علاوه بر اینکه محتوای کتب آموزشی و نحوه سلوک مسوولان و معلمان باید مورد توجه قرار بگیرد کل ساختار آموزش‌وپرورش نیز باید به گونه‌ای باشد که هنجارها را تقویت کند و مانع از کاهش ارزش اجتماعی این هنجارها و شکستن قبح هنجارشکنی باشد. برای توضیح بیشتر این موضوع می‌توان مثال‌های زیر را مورد توجه قرار داد:

الف: معماری مدارس و ادارات آموزش‌وپرورش باید نمونه‌ای از معماری سنتی و منطبق با معیارهای سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد که متاسفانه بسیاری از اوقات به این موضوع توجه نمی‌شود!

ب: نقاشی‌های کتاب‌های درسی، طرح‌های کیف‌ها و لوازم‌التحریر دانش‌آموزان، نحوه پوشش مدیران و معلمان، نوع هدایایی که از طرف مدرسه به دانش‌آموزان داده می‌شود. موسیقی‌هایی که در مراسم جشن‌ها به کار گرفته می‌شود و... باید براساس هنجارهای ملی باشد نه نوعی تبلیغ فرهنگ و هنجارهای بیگانه.

ج: مراسم و سنت‌های ملی نباید از طرف اولیای مدرسه مورد بی‌اعتنایی واقع شود. مثلا مراسم‌هایی مثل دید و بازدید عید نوروز نباید به عنوان وقت تلف‌کنی و... به دانش‌آموزان معرفی شود و بهانه‌هایی مثل آمادگی برای کنکور آنها را از اینگونه مراسم به طور کلی محروم کنند و...

مختصات سبک زندگی ایرانی و اسلامی

1- ارزش‌ها: در سبک زندگی اسلامی و ایرانی یگانه منبع تعیین ارزش‌ها بدون شک دین مبین اسلام است. اسلام هدف نهایی خود را رساندن انسان‌ها به کمال می‌داند و آنچه انسان را در راه رسیدن به این هدف یاری دهد می‌توان ارزش نامید ارزش‌هایی که آنها نیز به طور کامل و مشروح در این دین آسمانی مشخص و معرفی شده است. به طور کلی این ارزش‌ها را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:

الف- ارزش‌های فردی: هر فرد برای رسیدن به کمال باید ارزش‌هایی را کسب کند که عبارتند از «شناخت خویش شناخت خدا و در نهایت رسیدن به او». ابزارهای کسب این ارزش‌ها هم در شریعت اسلام مشخص شده است که به طور عام از آنها به عنوان «عبادات» می‌توان نام برد.

ب- ارزش‌های اجتماعی: انسان موجودی اجتماعی است و فطرت انسان به گونه‌ای است که حتی تصور کمال انسان تنها و غیر اجتماعی هم محال است. براین اساس اسلام علاوه بر معرفی ارزش‌های فردی و ابزارهای کسب آن ارزش‌ها ارزش‌های اجتماعی را هم مشخص کرده که به طور عام می‌توان از آن به عنوان «اخلاق» نام برد. اهمیت این ارزش‌ها به اندازه‌ای است که پیامبر هدف بعثت خویش را «تکمیل مکارم اخلاقی» عنوان کرده‌اند. برای رسیدن به اخلاق اجتماعی اسلامی هم ابزارهایی مشخص شده که در مجموعه «نحوه سلوک دینی» را تشکیل می‌دهد و شامل: عدالتخواهی و مبارزه با ظلم، امر به معروف و نهی از منکر، انفاق و نوع دوستی، خدمت به خلق، حسن خلق و... است.

2- الگوها: انسان‌ها برای اینکه بتوانند در مسیری حرکت کنند احتیاج به الگوهایی دارند که بتوانند بدون خطا و با اطمینان این چنین کنند. ائمه به عنوان الگوهای دینی ما در واقع الگوهای اصلی و مرجع سبک زندگی اسلامی و ایرانی هستند و البته در مرتبه پایین‌تر اولیای الهی و زاهدان و مومنان متقی قرار دارند که با تبعیت از ائمه‌اطهار زندگی می‌کنند و می‌توانند راهنمای افراد مختلف در شناسایی بهتر ائمه باشند.

3- هنجارها: در سبک زندگی اسلامی و ایرانی هنجارها براساس سنت‌ها و آداب و رسوم ملی و تاریخی نوع نگاه زیبایی‌شناسانه اجتماعی و قوانین مدنی شکل می‌گیرد. برای مثال«مهمان‌دوستی» و تکریم مهمان یکی از سنت‌هایی است که در جامعه ایرانی وجود دارد یا معیارهایی که جامعه ایران در معماری و شهرسازی دارد علاوه بر اینکه مبتنی بر دستورات دینی است از نوعی نگاه خاص و براساس معیارهای زیبایی‌شناسی ملی شکل گرفته است. نوع پوشش، نحوه ارتباطات اجتماعی، شکل برگزاری جشن‌ها و عزاداری‌ها و... همه و همه براساس هنجارها تعیین می‌شود و عدم رعایت آن برای جامعه خوشایند نیست. مثلا رسم است که هنگام عزاداری لباس سیاه بر تن می‌کنند و مردان از کوتاه کردن ریش خودداری می‌کنند و با این وصف اگر کسی مثلا در زمان فوت نزدیکانش لباس روشن بپوشد رفتار ی خلاف هنجار جامعه انجام داده است.

واضح است که هر جامعه‌ای هنجارهای خاص خود را دارد که الزاما با هنجارهای دیگر جوامع یکسان نیست شاید در نگاه اول چنین به نظر برسد که این هنجارها در مقایسه با ارزش‌ها و الگوها چندان اهمیت ندارد اما باید دانست که عموما اولین جایی که از طرف فرهنگ‌های دیگر مورد هجوم قرار می‌گیرد و ویرانی‌اش آغازی برای تخریب دیگر مختصات سبک زندگی یعنی ارزش‌ها و الگوهاست همین هنجارها است و به همین دلیل نیز هرگونه بی‌توجهی به پاسداشت آنها می‌تواند باعث لطمات جبران‌ناپذیری در جهت تغییر سبک زندگی افراد جامعه شود.

بدون شک برای احیای «سبک زندگی اسلامی- ایرانی» در جامعه همه نهادها و اقشار جامعه باید تلاش کنند و در این میان نقش آموزش و پرورش همچنان که در این مقاله سعی شده نشان داده شود نقش کمی نیست. خوشبختانه با تاکید رهبر انقلاب توجه به این موضوع گسترش پیدا کرده و امید است باتوجه بیشتر مسوولان و برنامه ریزان نهاد آموزش و پرورش سرعت و دامنه تحقق این مهم هرچه بیشتر شود.

مردم سالاری - 7 بهمن  92

در آموزش و پرورش نوین  آزادی مهم ترین فاکتور است. اگر آزادی  از رابطه ی بین دانش اموز - معلم  یا دانشجو - استاد حذف شود و نظام سلسله مراتبی از اقتدار یک سویه شکل بگیرد، یادگیری خلاقانه صورت نخواهد گرفت.مهمترین ایرادی که می توان به اموزش و پرورش امروز در جهان  و بخصوص در ایران گرفت همین است، نبود آزادی!
البته به قول اریک فروم  انسانها از آزادی گریزان اند  چرا که  آزادی همراه خودش مسئولیت دارد  و خیلی از انسانها چون نمی خواهند مسئولیت پذیر باشند در نتیجه دوست ندارند آزادی داشته باشند.  بهترین کار این است ، استاد  و شاگرد  در یک رابطه ی کاملا برابر و آزادانه با هم در تعامل باشند. این تعامل باعث مسئولیت پذیری بیشتر خواهد شد و در نهایت به یادگیری و خلاقیت دو طرفه ختم می شود. بله در اموزش و پرورش  همراه با آزادی معلم  نیز از شاگرد می اموزد  و این بهترین نوع تعلیم  و تربیت است.
   در مدرسه  های ما  متاسفانه  همه در یک چرخه ی معیوب اقتدار وسلسله مراتب بی خود  گرفتار شده اند. دانش اموز بایست از معلم اطاعت کند- معلم از مدیر - مدیر از رئیس اداره  و..... تا وزیر و......تا ...............!
http://roozbahany.blogsky.com/

نفس عمل فانی درست و قانونی بوده است

نفس عمل فانی درست و قانونی بوده است       

 

در پاسخ به فراخوان تارنمای "سخن معلم "                                   

وزرای آموزش وپرورش دولتهای نهم و دهم یعنی فرشیدی،احمدی و حاج بابایی با تشکلهای فرهنگیان صنفی، اصلاح طلب و حتی مستقل بر خورد نا مناسبی داشتند و این تشکلها چه از طرف سازمانهای انتظامی ،امنیتی وحتی گروهای فشار خود سر تحت فشار، بی مهری و حتی مورد ضرب وشتم واقع شدند و بعضی نیز کارشان به داد گاه و زندان کشیده شد ؛ سایه سخت و عذاب آور آن سالها بر بعضی ازفرهنگیان وخانواده هاشان، که با اینکه عمر دولت تدبیروامید بیش ازپنج ماهی می گذرد، هنوز برداشته نشده است. حرف این تشکلها اعتراض صنفی ، وجود تبعیض ، بی عدالتی دربین کارمندان وزارتخانه ها وجامعه  ونیزنقد آموزشی به عملکرد برنامه های وزارت آموزش و پرورش و ا دارات تابعه این وزارتخانه بود. وزرای آموزش وپرورش آن سالها نه اینکه تعاملی با این تشکلها نداشتند وقدمی در رفع این مشکلاات بر نداشتند، بلکه از قرار معلوم ، پنهان و آشکارخود در بوجود آوردن این فشارها بر تشکلهای فرهنگی سهیم بوده اند. که بعضی از این وزرا از جمله حاج بابایی قبل از وزارت  که نماینده مجلس بود،چندین بار در نشست همین تشکلهای فرهنگیان    می آمد وبا آنها گفتگو وتبادل نظرو اظهارهم دردی وقول همکاری درحل مشکلات وتحقق خواسته ها ومطالبات فرهنگیان شاغل وباز نشسته رامی داد. ولی وقتی به وزارت رسید چنان از همین تشکلها روی بر گرداند،که مثل اینکه هرگز اینها را ندیده ونمی شناسد ؛ دردوران چهارسالی که وزیر بود ریالی ازمطالبات فرهنگیان بازنشسته ی سالهای گذشته را که قبل و بعد از قانون خدمات کشوری که همین وزارتخانه بدهکار و انباشه شده بود پرداخت نکرد. وقایع دوران دولت نهم و دهم که برسر  فرهنگیان آمده است را ، نه تنها کنشگران فرهنگی و روشنفکران ، بلکه حتی بیشتر مردم عادی نیز به خوبی به یاد دارند. بیان ریز همه ی آن وقایع "مثنوی هشتصد من کاغذ می خواهد " و نیز" زیره به کرمان بردن است".

ولی بحث این مقاله ، پاسخ به فراخوان تارنمای "سخن معلم"در مورد نشست فانی با "کانون تربیت       اسلامی" است. " کانون تر بیت اسلامی" را فرشیدی رهبری  می نماید که نشست فانی با حضور فرشیدی بر گزار شده است حال بین فرهنگیان بحث وگفتو وتبادل نظر است که چرا این نشست با فانی یعنی وزیر آموزش پرورش دولت تدبیر و امید وبا حضور فرشیدی بر گزار شده است و نظرها در این مورد متفاوت است.

باید گفت نفس عمل فانی درست بوده است. آن تشکل نیز از جامعه وزارت آموزش و پرورش است و فانی نیز وزیر آن وزارتخانه است. مگر قرار بود  با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری ، آن تشکل یا تشکلهای همسو با آنها از جامعه ی آموزش و پرورش حذف شوند؟ آیا چنین کاری شدنی است ؟ اگر شدنی نیز باشد آیا کاری پسندیده است ؟ یا می بایست آنها را نادیده گرفت ؟ اکثریت قریب به قاطع  فرهنگیان که روحانی  را همگام با دیگر اقشار جامعه به ریاست جمهوری انتخاب کردند ، چنین نظری نداشتنند و ندارند. خدای نا کرده نکند ، بعضی مانند  دولتهای نهم ودهم در دولت یازدهم هم فکر انحصارطلبی ، تمامیت خواهی،اقتدارگرایی وخودی وغیر خودی را در سر می پرورانند . این تنگ نظری ها وکوتاه بینی که کاری ناپسند است ، باید از جامعه ما رخت ببندد. درست است که در دولتهای قبلی همین افراد چنین اعمالی ناپسند و زشت را انجام داده اند آیا حالا فرصت بدست دولت تدبیر وامید افتاده ، آنها نیزباید به خودحق دهند ، که راه و روش آنها را در مقابلشان انجام دهند ؟!!! عمل ناپسد وقرون وسطایی از هر کس وهرجناحی که باشد پذرفتنی نیست. چرا از راه رفته " نلسون ماندلا "که درماهای اخیر با سربلندی  از دنیا رفت ، روحش شاد و یادش گرامی باد؛ یاد نمی گیریم که چگونه بعد ازسی سال سختیهای عذاب آور ، زندان ،شکنجه ، دوری از خانواده و تبعید  ، وقتی از زندان آزاد شد همه زندانبانها وکسانی که این سی سال به او ،خانواده اش وهم رزمانش ظلم وستم روا داشته بودند را بخشید وعفو کرد و در آن قاره کهن وپهناور، حکومتی نوین، دمکرات و آزاد به معنای واقعی ، متفاوت از دیگر کشورها وحتی  کشورهای غربی بنیان گذاشت،درس نمی گیریم ،او روشی را از خود بجای گذاشت که می تواند سر مشقی برای همه مردم جهان باشد ؛ مردم جهان در هرپست ومقامی که باشند تا جهان باقیست ؛ باید از" نلسون ماندلا " درس آزادگی وآزادی خواهی فرا بگیرند.

 همه وزرای دولت روحانی باید با تشکهای مربوط به وزارتخانه ی خود ،یعنی اصولگرا ، مستقل، صنفی و اصلاح طلب  چنین برخورد پسندیده ای که فانی انجام داده ، داشته باشند و همه ی تشکلها را با هرسلیقه یی ببنند ، بین آنها تبعیضی نگذارند وصحبتها ونظرات همه ی آنها را گوش دهند و بهترین آنها راکه همسو با دولت تدبیروامید باشد به کاربندند. اگردر نشستها بتوانند اهداف  دولت یازدهم را برای آنها توضیح  و آنها را بدنبال  پیروی بهینه ی آن اهداف سوق دهند ، هم کاری نیکو وپسندیده ی بزرگی انجام داده اند وهم تنش زدایی کرده اند، تنش در جامعه به نفع هیچ کس نیست ، دودش چه زود یا دیربه چشم کسانی خواهد رفت که خود آتش تنش را بهم می زنند تا دود بلند شود.

بعضی این دغدغه و ترس را دارند که فانی در این نشستها به آن سمت کشیده شود. که اولاً با یک  و حتی چند بار نشست وگفتگو که د ر راستای وظیفه ی وزارتی اش است نمی شود اعتقادات فردی مانند فانی را برگرداند واو را به این سو و آن سو بکشاند ودر ثانی حکم را قبل از عمل نمی شود صادر کرد. ثالثاً انتظار رفتار و کاری صد درصدی ، خالص وناب را ؛ نه از فانی و حتی ازکل دولت نباید داشته باشیم .

 ولی وزرا در تعیین پستهای کلیدی وحساس چه در سطح وزارتخانه ها و استانها وحتی شهرستانها باید خیلی دقّت وحساسیت بخرج دهند؛این حق قانونی هردولت است که وقتی به سرکاربیایید ، رییس جمهور در انتخاب وزرا ومعاونان خودش و وزرا درانتخاب افراد درپستهای کلیدی وحساس باید انجام دهند ، تا بتواند به رای دهندگانشان در برابر اعمال آنها پاسخ گو باشند. وزرا فقط به افراد دور بر ، دوستان قبلی ، آشنا وهزار فامیل خود دراین مواقع بدون تحقیق دقیق و فقط به  آشنایی قبلی اکتفا نکنند.کسانی نیز هستند که بعد از هر انتخابات ، بدنبال پست ومقام هستند، باید وزرا دقت لازم را برای انتخاب این افراد بنمایند ، چون این افراد بعد ازگرفتن پست بدنبال کارهای قبلی خود می روند. اینها کاری ندارند که چه دولتی ، کار اجرایی کشور را بدست می گیرد فرقی برایشان نمی کند ، فقط میخواهند نانشان تو روغن باشد.وزیرآموزش وپرورش برای انتخاب افراد توانمند وکاردان باید در بین فرهنگیان که درگوشه و کنار کشور زیادند ،جستجو و برگزیند که بلکه بعضی شان بهتر از افراد نزدیک وانتخاب شده باشند . واینها را برای پستهای باقی مانده انتخاب یا بجای بعضی از افراد که مورد تجدید نظر قرار می گیرند، انتخاب کند.

  تشکلهای فرهنگی  مستقل هم اولاً با هم و تشکلهای جناهای دیگربنشینند و با هم گفتگوی سازنده ای را انجام دهند راههایی برای پیش برد برنامه های آموزشی وتربیتی بهتر را پیشنهاد کنند وکشوررا ازنظر فرهنگی و سازندگی همه جانبه رو به جلو سوق دهند،بقول شاعرمعاصر " دست در دست هم  دهیم به مهر– تا میهن خویش را کنیم آباد " و حساب کسانی که اهل گفتگو و تبادل نظر وتنش زدا هستند ، با حساب آنهایی که تنش زا ،تمامیت خواه ، اقتدار گرا ، انحصار طلب وجامعه را به خودی وغیر خودی تقسیم می کنند  جدا کنند و اینها را به حال خود رها کنند وکارهای ناپسند اینها را برای مردم هویدا سازند وثانیاً بقول کنشگر فرهنگی وفعال درعرصه آموزش وپرورش ، این فرصت بدست آمده راغنیمت شمارند ، بدون اینکه دولتی ویا در دولت هضم شوند ، به  توانمندی واندیشه سازی خود بپردازند ودرتوسعه تشکیلات فرهنگی خود کمرهمت بنندند.نه آنقدر غرق و سرمست شوند که همه چیز را به رنگ مورد پسند خود ببینند، نه آنقدربی تفاوت باشند که همه را بی رنگ به حساب آورند وهیچ چیزرا بر نتابند.با تحقیق و تفحص مشکلات عدیده ای را که از گذشته به ارث مانده و گریبان آموزش وپرورش را می فشارد،هویدا و آشکار سازند وبرای ازبین بردن آنها راه حلّی درست نشان دهند و از هیچ کمک و راهنمایی به وزیردریغ نورزند.

  نویسنده: غلی اکبری پروشی

به تقل از وبلاگ اندیشه بر تر

http://www.paroosh.blogfa.com/

مدرسه های غیر دولتی و گسترش بی حساب و کتاب

مدرسه های غیردولتی و گسترش بی حساب

مدرسه های غیر دولتی و گسترش بی حساب و کتاب
یادداشتی از عضو فعال در هیات مدیره کانون صنفی معلمان کارشناس مسائل آموزش و پرورش
مهدی بهلولی
"در حال حاضر هشت و نیم درصد،یعنی یک ‌میلیون دانش‌آموز در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند،درحالی‌که اگر تسهیلاتی را قایل شویم و از بخش غیردولتی حمایت کنیم، این ۸.۵ درصد تا ۲‌سال آینده به ۱۲‌درصد قابل افزایش است. اگر بتوانیم دانش‌آموزان غیردولتی را به یک و نیم برابر برسانیم و ۵۰۰‌ هزار نفر از دانش‌آموزانی که از مدارس دولتی خدمات می‌گیرند به سمت مدارس غیردولتی سوق بدهیم با هزینه‌های آن می‌توانیم آموزش‌وپرورش را بهتر اداره کنیم. لذا توسعه بخش غیردولتی در اداره آموزش‌وپرورش موثر است... اتکای وزارت آموزش و پرورش باید به نظرات کارشناسی باشد و در اجرای تمامی برنامه‌ها،پژوهش پایه و مبنای کار باشد... 
حرکتهای شتابزده در آموزش و پرورش جایی ندارد و باید تمامی فعالیتها در دستگاه عظیم تعلیم و تربیت با تامل، پژوهش،مطالعه و بازخورد گیری صورت گیرد." اینها بخش هایی از گفته هایی است که فانی،وزیر آموزش و پرورش،در چند روز گذشته با رسانه ها داشته است. از دید این نگارنده،این سخنان سازگار نمی باشند. مدرسه های غیردولتی یا غیرانتفاعی،در جهان و در ایران،پدیده ی تازه ای نیست. بدون استناد به تجربه ی جهانی و ملی این مدرسه ها،و بدون استناد به اندیشه ی آموزشی فراگیری،که همه ی سویه های آموزش در جهان نوین را دربربگیرد و تنها با استناد به یک دفاع قدیمی،که باید از شمار دانش آموزان دولتی کاست تا بتوان آموزشی بهتر ارائه نمود،بی گمان،خود گونه ای شتابزدگی است. از سال های پایانی دهه هفتاد،که دانش آموزان ایران 18 میلیون نفر بودند با استدلال زیاد بودن دانش آموزان،مدرسه های غیرانتفاعی راه افتادند،هم اکنون هم که شمار دانش آموزان به یک سوم،کاهش یافته و شده است 12 میلیون،باز هم استدلال همان است. گویا اگر شمار دانش آموزان ایرانی در سال های آینده،به فرض،به زیر ده میلیون نفر هم برسد باز این استدلال زیادی دانش آموزان،استدلالی معتبر خواهد بود و ماند! گویی وجود مدرسه های غیردولتی،به یک "واقعیت گریزناپذیر" درآمده و همواره باید توجیه شود و تنها راه توجیه هم شمار زیاد دانش آموزان است. پرسش این است با کدام سنج،دوازده میلیون دانش آموز،برای یک کشور 75 میلیونی شمار بالایی است؟ آیا برابر قانون اساسی و بسیاری از پیمان های جهانی،ایران موظف نیست آموزشی رایگان دست کم تا پایان دبیرستان ارائه دهد؟

  اما هنگامی که از نزدیک با واقعیت مدرسه های غیرانتفاعی روبرو می شویم نکته های بسیاری را درمی یابیم که به راستی افسوس برانگیز است. برای نمونه،این که شماری از کسانی که فرزندان خود را در این مدرسه ها نام نویسی می کنند- بر خلاف انتظار و آنچه که اینجا و آنجا گفته می شود- به هیچ رو از طبقه ی مرفه جامعه،به حساب نمی آیند. سه سال پیش،فرزند خانواده ای،دانش آموز من بود که در یک خانه ی 50 متری یک خوابه زندگی می کردند- خانواده ای چهار نفره- اما پسرشان را به مدرسه ای غیرانتفاعی پیرامون میدان انقلاب می فرستادند با شهریه ی سالانه نزدیک به سه میلیون تومان. بگذریم که یکی از آموزگاران این مدرسه نیز،دانشجو بود و کارگزاران مدرسه،در میانه ی سال،با اعتراض دانش آموزان،ناگزیر به برکنار کردن آن شدند- ناگفته نماند که دانشجو بودن و یا به کارگیری نا- آموزگار رسمی،بیشتر به خاطر صرفه ی اقتصادی انجام می پذیرد. باری،هنگامی که من از پدر این دانش آموز،که بی سواد بود و از قشر زحمت کش،پرسیدم که چرا پسرت را به مدرسه ی دولتی نمی بری،گفت می خواهم بچه ام با سواد شود و به جایی برسد،شنیده ام که در مدرسه ی دولتی،خوب درس نمی دهند و غیرانتفاعی بهتر است. گرچه به جرآت می توان گفت که در درصد چشمگیری از مدرسه های غیرانتفاعی این چنین نیست و از نظر آموزشی،در وضعیت خوبی به سر نمی برند. یکی از شگردهای بسیار معمول این مدرسه ها،صدور دو کارنامه برای دانش آموزان است در ترم نخست. در یکی از این کارنامه ها،نمره های واقعی،که اغلب پایین است،گذارده می شود و در دیگری،نمره های ناواقعی،بسیار بالاتر از نمره های واقعی. در پایان ترم نخست کارنامه واقعی را می دهند و در پایان سال،کارنامه ی ناواقعی. در پایان سال،دانش آموز و خانواده اش که با نمره های ناواقعی کارنامه نهایی روبرو می شود و "قبولی" و معدل بالا را می بینند انگیزه ای می یابند که برای سال بعد نیز،در مدرسه بمانند. از این رو می توان گفت که در بسیاری از مدرسه های غیرانتفاعی،نمره های ناواقعی،انگیزه ی نام نویسی های دوباره اند. به همین خاطر نیز،ارزیابی عملکرد راستین آموزشی این مدرسه ها آسان نیست اما روشن است که در کیفیت پایین آموزش کشور،نقش بسزایی دارند.

 در پایان می خواهم بگویم،پس از گذشت دو دهه از آغاز مدرسه های غیرانتفاعی،چنین می نماید که این برنامه به هدف درخوری دست نیافته است. نه آنچنان بر کیفیت آموزش افزوده،و نه به "خصوصی سازی" درست و حسابی انجامیده است- آنگونه که خانواده ها هم در پرورش دانش آموزان خود و سیاست گذاری های آموزشی نقش داشته باشند. پس بهتر است فانی به این سخن درست خود : "حرکتهای شتابزده در آموزش و پرورش جایی ندارد و باید تمامی فعالیتها در دستگاه عظیم تعلیم و تربیت با تامل، پژوهش،مطالعه و بازخورد گیری صورت گیرد." بیشتر و بهتر بیندیشد و آنگاه دست به گسترش و نیرومندسازی بیش از پیش مدرسه های غیردولتی بزند. 

http://bield.ir/

نشست چالش‌های پیش روی آموزش و پرورش


نشست چالش‌های پیش روی آموزش و پرورش

 در انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد


متن سخنرانی دکتر سید یعقوب  موسوی




 نشست چالش‌های پیش روی آموزش و پرورش روز دوشنبه به ابتکار انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد، نشستی برای بررسی مهم‌ترین مشکلات و مسائل نظام آموزشی مدارس کشور و همچنین ساختار مدیریتی وزارت آموزش و پرورش که به گفته کارشناسان، نتوانسته است یک نهاد پویا و کارآفرین باشد.


یعقوب موسوی، مدیرگروه جامعه‌شناسی دانشگاه الزهرا و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران، سخنران این نشست با بیان این‌که چالش‌های پیش روی آموزش و پرورش را می‌توان در دسته‌بندی‌های مختلف مانند چالش‌های کارکردی، چالش‌های سازمانی و... طبقه‌بندی کرد، گفت: «ما به آموزش و پرورش نگاه کلان داریم. آموزش و پرورش در کنار نهادهای مهم دیگر مانند رسانه و  خانواده، کارکرد با اهمیتی دارد. آموزش و پرورش نهادی است که در توسعه اجتماعی – ملی (پایدار) سهم بالایی دارد. سال‌های آینده با بحران عملکردی در آموزش و پرورش روبه‌رو می‌شویم، در نتیجه، آموزش و پرورش باید پوست بیندازد. به‌عنوان مثال، حتی در آموزش و پرورش خصوصی آمریکا هم این بحث مطرح است. توسعه سازمانی آموزش و پرورش هر ‌سال مورد سوال است. آیا باید شکل‌های دیگری پیدا کند یا به نهادهای دیگر واگذار شود؛ اما در ایران وضع فعلا پایدار است.»


او گفت در اسناد بالادستی بر این نکته تاکید شده است که آموزش و پرورش سهم بارز و تعریف‌شده‌ای در توسعه ملی دارد و این نقش به رسمیت شناخته شده است: «نهاد آموزش و پرورش در کشور ما ۱۵۰‌سال است که شکل گرفته است. در سند تحول بنیادین، به نقش آموزش و پرورش به‌عنوان یک نهاد مدرن (وارداتی) که البته مشکل‌ساز بوده، اشاره شده است و این درحالی است که آموزش و پرورش در کشور ما نقش مثبتی در تغییرات اجتماعی مانند زدودن خرافه‌گرایی، گسترش سواد، کم کردن فاصله جنسیتی و... داشته است.»


موسوی ادامه داد: «آموزش و پرورش چالش‌های زیادی در ارتباط با کارکرد‌ها و سیاست‌ها داشته است. ما با ۳ رویکرد در آموزش و پرورش مواجهیم. رویکرد اول


این است که آموزش و پرورش مدنی داشته باشیم به این معنی که در چارچوب اقتضائات امروز باشد. رویکرد‌های دوم و سوم بر آموزش و پرورش ملی و دینی اشاره دارند. اما از منظر جامعه‌شناسی، آموزش و پرورش چگونه باید باشد؟ همه ما این ائتلاف را می‌پذیریم. دوران جزمیت‌اندیشی گذشته است. در اسناد بالادستی، از حیث مواد و موضوع پر از بحران ذکر شده است و این‌که آموزش و پرورش با چه چالش‌هایی روبه‌روست؛ مثل بحران هویت، مشکل داشتن در نیروی انسانی و...»


این استاد دانشگاه ادامه داد: « از چند منظر می‌توانیم این چالش‌ها را مطرح کنیم:


 ۱- چالش‌های خاص آموزش و پرورش: آموزش و پرورش ازجمله نهادهایی است که پر مساله است و آن را به‌عنوان هدف‌های فرعی در نظر می‌گیریم. ۲- چالش‌های عام: بین ۳الگویی (رویکرد) که مطرح شد موازنه‌ای دیده نمی‌شود. مثلا تربیت واقع‌گرایانه دانش‌آموزان به کندی پیش می‌رود. دانش‌آموزان در جهات دیگری پیش می‌روند. اجتماعی کردن بچه‌ها به کندی صورت می‌گیرد. آموزش و پرورش اگر نتواند به وظایف خویش عمل کند در سایه کامل قرار می‌گیرد و نهادهای دیگری جای آن را خواهند گرفت. بدون آن‌که خواسته باشیم این سیاست‌ها را زیر سوال ببریم باید ببینیم که جهاتی مانند شمولیت، جامعیت، پویایی و... چگونه بوده است؟»


او با بیان این‌که آموزش و پرورش نتوانسته است یک نهاد پویا، کارآفرین باشد و جاذبه ایجاد کند، گفت: «آموزش و پرورش باید بتواند نخبگان را در خود جذب کند، درحالی‌که این نهاد نتوانسته است بخش‌های تاثیرگذار اجتماعی مانند هنرمندان و حتی سرمایه‌داران را به خود جذب کند، شاید اگر مقاومت عده‌ای نبود، خیلی بیشتر از این له می‌شد. این سیاست‌ها در بعد برنامه، محتوا، مدیریتی، عملیاتی و... مشکل داشته است. این سیاست‌ها نیاز به بازسازی دارد و باید دوباره مورد بازخوانی قرار گیرد. نمی‌توان برای آموزش و پرورش وضع ثابتی تصور کرد. البته این نیاز به سیاست تغییر دایم ندارد اما نیازمند انعطاف است.»


موسوی ادامه داد: «چالش بعدی، نوگرایی در تعلیم و تربیت است. آموزش و پرورش تا


چه حد قدرت مواجهه با نگاه‌های جدید را دارد. هیچ‌یک از نهادهای ما نمی‌توانند در مقابل نوگرایی مقاومت کنند. آموزش و پرورش باید توانایی جذب و به روز کردن را داشته باشد. ایده‌های جدید را نمی‌توان به حال خود‌‌ رها کرد. باید برخورد از نوع «سیاست‌گذارانه» باشد، اگر آموزش و پرورش می‌خواهد که پویا و خلاق باشد. نخبه‌پرور باشد. یک نهاد مدنی متناسب با ساخت امروز جامعه ایران را داشته باشد. در کنار آن اخلاق، تعهد و اعتقادات باشد. امکان تربیت مشترک را فراهم آورد. هم اخلاقی باشد، هم مدرن باشد و هم هویت خود را حفظ کند.»


عضو هیأت‌علمی دانشگاه الزهرا چالش بعدی را شکاف بین سنت و مدرنیته دانست: «برزخی که از قبل بوده است الان هم وجود دارد. البته در سند تحول بنیادین، این شکاف به نفع «سنت» حل شده است. این نباید خیلی «هستی‌شناسانه و ارسطویی باشد. مثلا معلمان می‌گویند که آموزش‌های ضمن خدمت ما به روز نیست. چالش بعدی، تضاد است. درحال حاضر، نگرشی تاریخ را لگد می‌زند و نگرشی دیگر، تاریخ را قداست می‌دهد. آموزش و پرورش باید بتواند این دو را تحمل کند. اگر قادر به حل این ۲تعارض نباشد، بحران پیش می‌آید مثل بحران هویت.»


او درباره دیگر مشکلات کنونی در آموزش و پرورش گفت: «آموزش و پرورش، هدف خود را گم کرده است و یک جور خودگردانی اداری در آن شکل گرفته است. آن دغدغه‌هایی که در گذشته بوده و آن چیزی که باعث می‌شد معلمان به خاطر آن تلاش کنند، درحال حاضر کمرنگ شده است. ما درحال حاضر می‌بینیم که در آموزش و پرورش شأن زدایی شده و معلمان خود را گم کرده‌اند. البته این موضوع در دانش‌آموزان هم وجود دارد. افت تحصیلی به ویژه در شهرهای بزرگ و میان پسران به شدت درحال افزایش است، یا فرار از مدرسه به ویژه در پسران و...»


موسوی چالش بعدی در آموزش و پرورش را ۲شخصی بودن دانست و گفت: «این موضوع نفاق فرهنگی را نهادینه می‌کند. این وضع حتی به معلمان و نیروهای آموزشی هم رسیده است و برای پایداری اجتماعی، این وضع تهدید‌کننده است. دیگر این‌که، باید دید بین آموزش و پرورش و نظام آموزش تخصصی، فنی و حرفه‌ای با بازار و اشتغال چه ارتباطی وجود دارد؟ آیا آموزش برای آموزش است؟ یا آموزش و پرورش برای جامعه است؟ برای نظام تعلیم و تربیت بهتر است که آموزش و پرورش ما را به سمت بازار هدایت کند. باید توازنی میان نیاز‌ها و فارغ‌التحصیلان باشد.»


او ادامه داد: «البته به برخی چالش‌های خاص‌تر هم می‌توان اشاره کرد مانند وضع معلمان از نظر حرفه‌ای و جایگاه آنها، نظام مدیریتی در آموزش و پرورش به یک آسیب‌شناسی جدی نیاز دارد. شیوه انتصاب مدیران، شیوه‌های نظارتی و این‌که نظارت حرفه‌ای، صنفی و علمی باشد یا نظارت سیاسی باشد؛ نظام مدیریت دموکراتیک که سهم معلمان هم در آن تامین شود، فضایی که نقادانه باشد و معلمان از حرف زدن نترسند و آموزش و پرورش ما پویا باشد، محتوای کتاب‌های درسی و....»


به اعتقاد او یکسری چالش‌های ریز‌تر هم در آموزش و پرورش وجود دارد: «مانند کاهش منزلت معلمان، افت وضع اقتصادی معلمان، فقدان انگیزش و خودانگیختگی در معلمان، هنجارزدایی در آموزش و پرورش (مثلا آموزش و پرورش فقط خود را اداره می‌کند و کاری به هنجار‌ها ندارد)، بحران هویت در دانش‌آموزان، جدی نگرفتن مدرسه از طریق دانش‌آموزان، استرس در میان دانش‌آموزان، اصطکاک‌های رفتاری، فیزیکی در دانش‌آموزان، تعارض دانش‌آموزان با معلمان، شکاف اقتصادی میان معلمان و دانش‌آموزان، عدم مسئولیت‌پذیری در دانش‌آموزان، نهیلیسم و نسبی شدن و خیلی مسائل دیگر...»


او در پایان این نشست گفت که در یک جمع‌بندی باید بین‌‌ همان ابعاد سه‌گانه مدنی، ملی و مذهبی توازن و تعادل ایجاد شود.

منبع روزنامه شهروندhttp://shahrvand-newspaper.ir/default/default.aspx?

http://roozbahany.blogsky.com/