تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

اول مهر، طبقه متوسط و شهریه


حرف اول . جامعه 

اول مهر، طبقه متوسط و شهریه


نویسنده: شبنم رحمتی*

دلم پیش والدین آن یک میلیون و238هزار کودکی است که امسال رفتند کلاس اول. بچه من هم یکی از این یک میلیون وخرده ای است و می دانم حتی اگر آن 238هزارنفرشان اهل غیرانتفاعی باشند و با قبیله من نسبتی نداشته باشند، حتما والدین یک میلیون باقیمانده در موضوعی که می خواهم مطرح کنم با من همدلی دارند و آن موضوع شکایت از نرخ شهریه مدارس دولتی است. نرخ رشد تورم در ایران بیشتر از 30درصد است و حداقل حقوق کارمندان 600هزارتومان. با این تورم و با این دستمزدها واقعا باید به پدر و مادرهایی که از پس مخارج تحصیل فرزندانشان برمی آیند آفرین گفت. با اینکه امسال هم طبق روال مرسوم سنوات گذشته، وزیر آموزش وپرورش و متولیان امر اعلام کردند هزینه تحصیل در مدارس دولتی رایگان است و پولی از خانواده ها تحت هیچ عنوانی دریافت نمی شود اما باز هم مدیران مدارس به دلیل واقعی کمبود بودجه و تلاش های وزارت آموزش وپرورش برای خصوصی سازی مدارس، از والدین تقاضای وجوهی از 250تا500هزارتومان در تهران کرده اند، آن هم برای ثبت نام پایه اول. به این مبلغ اضافه کنید 80هزارتومان برای تهیه لباس فرم بچه ها و 80هزارتومان برای برگزاری جشن شکوفه ها؛ یعنی خانواده ای که 500هزارتومان پول ثبت نام داده با احتساب حداقل قیمت برای لوازم التحریر ایرانی، ناچار شده 700هزارتومان برای دانش آموز کلاس اولی در مدرسه دولتی هزینه کند آن هم در ابتدای راه.
    چون بچه ها تا پایان سال کلی هزینه دیگر هم روی دست والدین می گذارند. آن هم در مدرسه ای که در آن نه از کلاس فوق برنامه زبان انگلیسی خبری هست نه از کلاس شنا، ستاره شناسی و آزمایشگاه مجهز. طرفه اینکه در کشور ما طبق قانون اساسی، آموزش برای همه تا پایان دوره دبیرستان رایگان است. چندسالی است که خصوصی سازی ترجیع بند سخنرانی های وزرای آموزش وپرورش است. حتی رییس جمهور چندی پیش در این باره اظهارنظر کرد و گفت: «مشکلات نظام آموزشی کشور تنها از طریق دولت مرتفع نمی شود و باید زمینه حضور بخش خصوصی در اداره مدارس غیردولتی را فراهم کرد.» این خصوصی سازی یا به شکل هیات امنایی اداره کردن مدارس روی می دهد و دست مدیران را برای تامین بودجه مدارس از طریق شهریه ای که با لطایف الحیل موفق می شوند از والدین بگیرند بازمی گذارد و یا از طریق واگذاری اداره مدارس به قیمت تمام شده به مدیران که قرار است امسال در نیم درصد مدارس اجرا شود. به عنوان روزنامه نگار حوزه اجتماعی؛ اطلاع دقیق دارم که بودجه آموزش وپرورش برای چنین وزارتخانه عریض و طویلی ابدا کفایت نمی کند اما راه حلش اخذ وجوهی نامتناسب با امکانات مدرسه از والدین نیست. اینکه مدیرانی تربیت کنیم که از راه ها و روش های مختلف بلد باشند هزینه مدرسه را از جیب پدر و مادر کارمند بیرون بکشند ره به صواب نمی برد و به تعامل بیشتر خانواده و مدرسه نمی انجامد. دولت باید در این زمینه تدبیر تازه ای بیندیشد و این کسری بودجه را از طرق دیگری تامین کند.

    *روزنامه نگار 

شرق - یکم مهرماه ۹۳

نگاه حاکمیتی به آموزش‌وپرورش


نگاه حاکمیتی به آموزش‌وپرورش 
 
محمدرضا نیک‌نژاد* 
 
روز آغاز سال آموزشی نه تنها برای دانش‌آموزان و آموزگاران بلکه  برای همه کسانی که مدرسه و آموزش‌های آن را تجربه کرده باشند، حسی خوب و خاطره‌انگیز پدید می‌آورد اما،  شوربختانه برای برخی دانش‌آموزان و آموزگاران کنونی این حس ناخوشایند است. درون مایه‌های آموزشی خسته کننده و دور از تجربه‌های زندگی روزمره، مدرسه و کلاس‌های نه چندان دلچسب و برانگیزاننده، روش‌های آموزش کسالت‌آور، مدیریت‌های آموزشی تحکمی،  ورود مدیریت‌های آموزشی – پرورشی به خصوصی‌ترین کنش‌های فردی دانش‌آموزان مانند شکل مو و رنگ لباس، روش‌های ارزشیابی نمره‌مدار و نتیجه‌گرا و کنکور محور و ....از مدرسه، محیطی  را پدید آورده که دانش‌آموزان از هر فرصتی برای گریز از آن بهره می‌گیرند. از سوی دیگر آموزگاران با گرفتاری‌های فراوان اقتصادی ، افت جایگاه اجتماعی حرفه آنها ، دانش‌آموزان بی‌انگیزه و گریزان از آموزش و یادگیری، حس بی‌نتیجه ماندن تلاش در کلاس، برخوردهای یکسان فرادستان آموزشی با کارکردن و کارنکردن آنها! دگرگونی‌های شکلی و شتاب‌زده که بیش از آنکه آموزش را هدف بگیرند، برای مصرف تبلیغاتی و بالابردن بیلان کار مدیران میانی و فرادست آموزشی به کار می‌رود و دهها گرفتاری دیگر، آموزگاران را واداشته تا مدرسه و حقوق آموزش‌وپرورش را همان آب باریکه به شمار آورند و برایش انرژی کمی مصرف کنند و از سوی دیگر انرژی خود را صرف شغل‌های پردرآمد دیگر کنند. اما چرا؟ روند کنونی آموزش در کشور پیامد نگاه به این نهاد زیربنایی در توسعه و پیشرفت است. کاهش بودجه آموزش‌وپرورش از 12 میلیارد دلار در دوران اصلاحات، به نزدیک 20 هزار میلیارد تومان کنونی! کسری بودجه هزاران میلیارد تومانی که سال‌هاست جزئی از بدنه این وزارتخانه شده است، برخوردهای سیاسی برخی از نمایندگان با مدیران زاویه‌دار با آنها و بهره‌گیری از اهرم کاهش بودجه و استیضاح وزیر در هر زمان و... اشاره‌های چند به این نگاه دارد. اما شاید پرسیده شود چرا اینگونه برخوردها حاکمیتی به شمار می‌آیند؟ پاسخ سرراست و پوست‌کنده به این پرسش این است که با دگرگونی‌های اجرایی در کشور و دگرگونی هر چهار سال یک بار دولت ومجلس همچنان دشواری‌های نهاد آموزش پابرجا و ماندگار است. بسیاری از کارگزاران کشور، آموزش‌وپرورش را نهادی نه توسعه‌ساز و مولد، که مصرف کنند و هزینه‌بر می‌دانند و از تاثیر این نهاد بر توسعه و پیشرفت کشورها بی‌خبرند. این نگاه سبب می‌شود که هنگام تقسیم بودجه، همواره آموزش‌وپرورش در اولویت‌های پایانی قرار گیرد. اما چه باید کرد؟ به باور نگارنده فرادستان آموزشی اگر در پی پدیدآوری دگرگونی‌های بزرگ در ساختار آموزشی کشور هستند، همچنان که همواره برای دریافت بودجه و امکانات بیشتر در حال رایزنی با نهادهای حکومتی هستند، باید بخش بزرگی از تلاش‌هایشان را صرف دگرگونی دیدگاه‌های فرادستان نسبت به نهاد آموزش کنند. باید به آنها نشان دهند که آموزش‌وپرورش در کشورهای پیشرو، سنگ بنای توسعه بوده و هر آنچه که امروزه این کشورها دارند از هزینه‌کرد در آموزش‌وپرورش بوده است.
* عضو کانون صنفی معلمان ایران
آرمان - ۳۱ شهریور ۹۳

کلاف سردرگم آموزش‌وپرورش


کلاف سردرگم آموزش‌وپرورش 
 
غلامعباس توسلی* 
 
بدون‌شک آموزش‌وپرورش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان امروز و آینده‌سازان فردای جامعه از جمله مهمترین اهداف دولت‌ها در راستای اجرای برنامه‌های توسعه است. به عبارت دیگر، در سده‌ها و دهه‌های اخیر و همزمان با رشد و توسعه جوامع، تلاش برای آموزش شهروندان به ویژه کودکان به یکی از مهمترین اهداف دولت‌ها تبدیل شد. بر همین اساس، دولتمردان و برنامه‌ریزان اجتماعی در هر جامعه، با تنظیم راهبردها و استراتژی‌های نوین برای ایجاد موثرترین سیستم‌های آموزشی سعی داشتند تا گوی رقابت را از یکدیگر بربایند. در ایران نیز سیستم آموزش‌وپرورش از ابتدای شکل‌گیری تا به حال تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته است. تغییر مکتبخانه‌های قدیم به مدرسه‌های امروزی، تغییر محتوای کتب درسی و مقاطع تحصیلی از عمده‌ترین تغییرات نظام آموزش‌وپرورش در کشور بود چنانچه، در چند سال اخیر، نظام آموزشی ما با تغییر گسترده‌ای در سیستم آموزشی و به دنبال آن تغییر محتوای درسی داشت؛ تغییری که در چند دهه گذشته بی‌سابقه بود و خانواده‌ها، دانش‌آموزان و حتی کارکنان آموزش‌وپرورش را در مواردی متحیر کرد. با وجود آنکه اطلاع دقیقی از دلایل اعمال تغییرات در نظام آموزش‌وپرورش در دسترس متخصصان و کارشناسان نیست، مسئولان وزارت آموزش‌وپرورش وقت، هماهنگی کتب و محتوای درسی با دنیای امروز را مهمترین انگیزه خود در این رابطه اعلام کرده‌اند. شاید اظهارنظر و نتیجه‌گیری در مورد تغییرات صورت گرفته در شرایط فعلی شتاب‌زده و برای این کار نیاز به زمان بیشتری باشد اما، تجربیات چندین ساله نظام آموزش‌وپرورش در کشور حاکی از این است که بنیاد‌های آموزش در کشور به ویژه در مدارس با چالش‌هایی  روبه‌رو است. به بیانی دیگر، فقدان زیرساخت‌های آموزشی لازم در کشور و تاکید بر آموزش حافظه محور و دوری و غفلت از آموزش‌های مبتنی بر یادگیری اصولی و ایجاد تفکری انتقاد، در نهایت نسل‌هایی را به بار آورده است که از کمترین اصول و مهارت‌های اجتماعی که لازمه زندگی اجتماعی است آگاهی ندارند. ناآگاهی نسبت به مسائلی که باید در مدرسه و از سوی معلمان آموزش داده می‌شد، در نهایت بار سنگینی را بر دوش جامعه گذاشت. باری که به شکل گیری بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در میان گروه‌ها و اقشار مختلف دامن زده است و زمینه را برای بروز استعداد‌هاو خلاقیت محدود ساخته است. مبتنی بر شرایط امروز آموزش‌وپرورش، به باور من، تغییر در کتب درسی و محتوای آموزشی تا زمانی که با تحول در رویکرد و نگرش سیستم و مسئولان همراه نباشد در عمل راه به جایی نخواهد برد. تاکید بر بروز خلاقیت‌های دانش‌آموزان، مشارکت دانش آموزان در امر آموزش‌وپرورش و ایجاد زمینه‌های مناسب برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی و تعامل با گروه‌های مختلف اجتماعی و از سوی دیگر، آموزش جدی و اصولی مهارت‌های فنی برای پرورش نسلی کارآزموده از جمله برنامه‌هایی است که باید در اولویت مسئولان آموزش‌وپرورش قرار بگیرد. 
* جامعه‌شناس
آرمان - ۳۱ شهریور۹۳

معلم و آگاهی

معلم و آگاهی 

عبدالجلیل کریم‌پور / روزنامه آرمان / 29 شهریور 93 

چرا معلم باید آگاه باشد؟ معلم برای بالابردن میزان آگاهی خود چه اقداماتی باید انجام دهد؟ یک معلم خوب همیشه تلاشش بر این است که بداند در اطرافش چه می‌گذرد. واقف برمحیط خود باشد و محیطش را به خوبی بشناسد. اولین عاملی که باید به آن پرداخت مطالعه هست. ما چقدر در روز مطالعه می‌کنیم؟ همه می‌دانیم که قسمت عمده آگاهی و اطلاعات ما مبتنی بر مطالعه هست؛ چیزی که سرانه آن در کشور ما بسیار پایین و حتی نگران‌کننده است. عده‌ای از معلمان به‌عنوان کسانی که صاحبان اطلاعات و آگاهی قلمداد می‌شوند این فرصت را در خود به وجود نمی‌آورند و فقط به ارائه آنچه در زمان ابتدای خدمت خود فراگرفته بسنده و دانش‌آموز را با همان مطالب قدیمی سرگرم می‌کنند. نه کسی از آنها می‌خواهد تا خود را به‌روز کنند و نه خود قدمی در این راه برمی‌دارند . کلاس‌های ضمن خدمت هم در بسیاری مواقع آنقدر قوی برگزار نمی‌شود که قادر به ارائه مطلب جدیدی باشد. در زمینه نشریات هم (‌البته غیر از نشریات آموزشی) مدارس ما صاحب فقط یک گاهنامه (نگاه) است که آن هم به مسائل خبری آموزش‌وپرورش می‌پردازد و از اطلاعات و اخبار روزانه تهی است؛ چیزی که نیاز به آن احساس می‌شود. باید مدارس آبونمان یک روزنامه باشند؛ روزنامه‌هایی با سلایق مختلف تا زمینه تحلیل و بررسی اندیشه‌ها فراهم شود. پر واضح است که معلم آگاه خود باید برای آگاهی قدم بردارد تا حرف و مطلبی جدید را برای دانش‌آموز خود به ارمغان آورد گرچه، گاهی معلمان آنقدر درگیر مسائل معیشتی خویش می‌شوند که فراموش می‌کنند معلمی فراتر از بیان چند فرمول و چند کلمه جدید ادبیات است بلکه، ابراز اندیشه و آموختن آن به دانش‌آموز است که باید تلاش شود تا این موانع برطرف شده و معلم با خاطری آسوده به سمت فراگیری و سپس آموختن پیش رود. معلم آگاه سعی می‌کند تا دانش‌آموزش «میرزا بنویس» بار نیاید. معلم آگاه دانش‌آموزش را منتقدی آگاه بار می‌آورد و به او یاد می‌دهد که به درستی به آنچه در اطرافش می‌گذرد نظر کرده و بیندیشد و سپس حق را بگوید اگر چه تلخ باشد. در قرن 21 که منابع اطلاعاتی هم به وفور یافت می‌شود، معلم نباید از قافله علمی عقب بماند و کوله بارش باید پر از اطلاعات جدید باشد. معلم آگاه انسانی شجاع و اندیشمند است که انسان می‌سازد و صاحب کارخانه‌ایست که تولیداتش آگاهی، اندیشه، انتقاد، انتخابگری، آزادگی، شجاعت و... است. بیاییم بکوشیم کمی به روزتر باشیم تا مبادا فقدان آگاهی ما روزی حقی را ناحق و ناحقی را حق نشان دهد. این مسأله با یک نقشه راه به آسانی قابل اجراست، کمی باید همت کرد.

 لینک یادداشت : http://armandaily.ir/?NPN_Id=697&pageno=5

آرمان -۲۹ شهریور ۹۳

در همین حوالی آموزش وپرورش ایران و قیف نورنبرگ

 

در همین حوالی 

آموزش وپرورش ایران و قیف نورنبرگ



در حالی که در جهان پیشرفته امروزی کمتر نمونه هایی از آموزش وپرورش عامل دیده می شود، بلکه همه جا نهاد آموزش وپرورش ناظر بر جریان های آموزشی است؛ آن هم نه ناظر بر یک جریان. آموزش وپرورش اگر بخواهد به همین سبک و شیوه جلو برود، حتی این شیوه از آموزش کهنه و نخ نما، یعنی لوله قیف نورنبرگ به هم تابیده و مسدود خواهد شد. نشانه های آن، همین اکنون هم در تمام ساختار آموزش وپرورش به روشنی دیده می شود. پس بهتر نیست که نهادهای مدنی سهمی در آموزش وپرورش ایران داشته باش


ادامه مطلب ...

آموزش و پرورش ؛ فرصت‌ها ، چالش‌ها و راهکارها



 به بهانه آغاز سال تحصیلی

آموزش و پرورش ؛ فرصت‌ها ، چالش‌ها و راهکارها

 واقعیت آن که ما در مجموعه بزرگ و آینده ساز و تاثیر گذارآموزشی کشور با انواع چالش ها و فرصت ها و تهدیدها و نقص ها و کمبود ها روبرو هستیم ،چه بسا به عدد کلاس ها ،به عدد کتاب های درسی ،به عدد معلمان زحمت کشی که در برابر تورم نفس هاشان به شماره افتاده است دچار معضل و مسئله ایم ولی اگر نیک نظر کنیم راه اصلی پیشرفتمان هم درست در همین جا معنای خود را پیدا می کند . 

ادامه مطلب ...

فانی همه چیز را می داند

 


فانی همه چیز را می داند


به کار بستن راهکارهایی که بتواند در سیستم کژدار و مریز نظام آموزشی پاسخگو بوده و آن را دچار آسیب های بیشتری نسازد، می تواند به عنوان یک حسن تلقی شود. مسائل اقتصادی نظام آموزشی به جهت فقدان رشته تحصیلی تحت این عنوان و متعاقبا عدم حضور متخصصان علم اقتصاد آموزش در کشور به مساله یی غامض و حل ناشدنی مبدل شده اند: در نتیجه تحلیل و مهندسی اقتصاد آموزش و پروش تابع رویکرد مشخصی نیست

ادامه مطلب ...

عزل مدیران دارای برخورد نامناسب با اولیا

      آموزش و پرورش,استخدام,فانی

وزیر آموزش و پرورش خبر داد:

عزل مدیران

 دارای برخورد نامناسب با اولیا

وزیر آموزش و پرورش از عزل مدیران مدارسی که برخوردهای نادرست با اولیا داشته‌ باشند خبر داد.

  ادامه مطلب ...

هفت نکته و یک هدف برای خیر معلمان


 هفت نکته و یک هدف برای خیر معلمان 



نویسنده : مهدی بهلولی

اول: پیش از انتخابات نهم مجلس و در دی ماه سال 90، در عرض یک ماه، سه بار حکم کارگزینی جدید برای فرهنگیان شهرستان‌ها زده شد- هر ده روز یک بار!- و با عنوان بدی آب و هوا، سرجمع، مبلغی در حدود 120 هزار تومان به بالا، به حقوق آنها افزوده شد. اما پس از انتخابات مجلس و در سال 91، که انتخابات برگزار شد کل این پول حذف و به عنوان اضافه حقوق سالانه در نظر گرفته شد. این کار بازی با اعتبار و شآن فرهنگیان کشور تلقی می‌شد اما حتی یک مورد پرسش از سوی نمایندگان مجلس مطرح در این باره مطرح نشد که این افزایش و کاهش ابزاری، چرا انجام گرفت؟ 

دوم: به یک باره و تنها چند روز مانده به آغاز سال تحصیلی و بر خلاف سند بنیادین آموزش و پرورش، همه مدرسه‌های کشور، در پنج شنبه‌ها تعطیل شدند و با افزودن زنگ چهارم به دیگر روزهای آموزشی، بی گمان، از کیفیت آموزش کاسته شد. 

سوم: بی شک، آموزش و پرورش در دولت دهم، یکی از پرمساله ترین وزارتخانه‌ها بود که لطمات زیادی به بدنه آموزش و پرورش وارد کرد. دوره ای که شتاب زده ترین و ناکارشناسانه ترین تصمیم‌های آموزشی گرفته شد؛ اما در آن هنگام خبری از انتقادات و پائین کشیدن وزیر نبود و منتقدان و همرهان دولت قبل هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. 

چهارم: با این همه، نمی‌توان گفت که در آموزش و پرورش کنونی و در یک سال گذشته، کم و کاستی‌های آموزشی و اقتصادی وجود ندارد و فرهنگیان به شرایط موجود، هیچ انتقاد و اعتراضی ندارند. یکی از مهم ترین انتقادهای کنونی فرهنگیان، به بحث بیمه طلایی و قرارداد تازه آن با شرکت بیمه آتیه سازان حافظ برمی گردد. این بیمه نسبت به بیمه سال‌های گذشته که با بیمه ایران قرارداد داشت، از توانمندی کمتری برخوردار است و بیمه ای ضعیف تر از پیش به حساب می‌آید. شایسته و بجاست که آموزش و پرورش و در کل دولت با همراهی مجلس، به بهبود این قرارداد بیندیشند. یا برخوردی که آموزش و پرورش با مسآله ی استخدام نیروهای پیش دبستانی دارد از دید این نگارنده محل انتقاد است. آموزش و پرورش درصدد است که پیش دبستانی را اجباری و پولی کند و از این رو نیرویی را هم استخدام نمی‌کند. در حالی که در کشورهای پیشرو آموزش و پرورش‌های جهان، دوره پیش دبستانی رایگان و کیفی ارائه می‌شود. آموزش و پرورش به نظر بایستی از این سیاست خود دست بردارد. 

پنجم: از روی کار آمدن دولت یازدهم چند ماهی بیشتر نگذشته بود که خبر استیضاح علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، از برخی نمایندگان مجلس به گوش شنیده شد. مهم ترین دلیلی که نمایندگان، برای استیضاح مطرح می‌کردند این بود که برخی از کسانی که در پست‌های بالای مدیریتی در آموزش و پرورش به کار گرفته شده اند نیروهای سیاسی هستند که بیشتر از جناح مخالف اکثریت مجلس اند. گرچه بحث‌های دیگری هم به میان می‌آمد. برای نمونه این که چرا پرداخت اضافه کار فرهنگیان به تآخیر افتاده، یا چرا به موضوع‌های پرورشی در مدرسه‌ها کمتر توجه می‌شود و یا چرا مربیان پیش دبستانی استخدام نمی‌شوند. اما بحث اصلی بر سر گماردن نیروهایی بود که از دید نمایندگان مجلس،”سیاسی" و جناحی بودند و می‌خواهند گستره ی آموزش و پرورش را فضای برای نفوذ هر چه بیشتر خود کنند. اما زودهنگام بودن بحث استیضاح - در آن زمان هنوز بیش از سه چهار ماه از مدیریت فانی بر آموزش و پرورش نگذشته بود- و همراهی نکردن شخصیت‌های مطرح و شناخته شده تر نمایندگان اصول گرا، باعث شد که نمایندگان درخواست کننده استیضاح، از درخواست خود چشم پوشی کنند و بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش، به طور موقت، کنار گذاشته شد.

ششم: اما از چند روز پیش، باز برخی از نمایندگان، خبر از جمع آوری امضاهای استیضاح وزیر آموزش و پرورش را می‌دهند. انتقاد اصلی به درخواست این نمایندگان این است که این استیضاح، استیضاح بدنه ی فرهنگیان نیست و استیضاحی سیاسی است. بحث اصلی، باز بر سر همان انتصاباتی است که به هر دلیل، مورد پسند این دسته از نمایندگان مجلس نیست و این چیزی نیست که در اولویت نظر و دیدگاه فرهنگیان باشد. از نظر فرهنگیان، کار باید در دستان نیروهای آگاه به مسائل و موضوع‌های آموزش و پرورش و دل نگران و دلسوز آموزش فرزندان این مرز و بوم باشد.

هفتم: به وضعیت اقتصادی فرهنگیان توجه کنید و با دیدی نو و فراخور زمانه کنونی به آموزش و پرورش بنگرید. برای فرهنگیان چندان مهم نیست که کسانی که بر سر کار می‌آیند از جناح مخالف اکثریت مجلس باشند یا موافق آنها، بیشتر به کارآیی، کارآمدی، دلسوزی، و نگرش نو آنها نگاه می‌کنند. درخور درنگ این که فرهنگیان از طبقه متوسط جامعه هستند و خواسته‌های عمومی آنها با خواسته ی این طبقه هماهنگی دارد و خوب است که هر دو طیف سیاسی اهمیت فرهنگیان را به شایستگی درک کند و دنبال استفاده ابزاری نباشند!

* کنشگر صنفی فرهنگیان و عضو انجمن کارشناسان آموزش و پرورش

http://ebtekarnews.com/Ebteka

دو نوع مدیر و روحیه ی مدیریتی!!



آنهایی که حتی مقدار کمی مدیریت خوانده یا از انواع آن شنیده اند، می دانند که معمولاً برای انتخاب مدیر و اعمال مدیریت در اداره ی یک مؤسسه، آشنایی با محیط کار و کارکنان مؤسسه، قبل از ورود به آن، از موارد ابتدایی انتخاب مدیریت می باشد. مثلاً فرض کنید بخواهند فردی را بر یک مرکز فرهنگی یا اقتصادی بگمارند، شخص گمارده باید حداقل شناختی از محیط فیزیکی، حیطه ی کاری و افراد شاغل در اداره داشته باشد. اما متأسفانه در بیشتر مواقع، این امر صورت نمی گیرد. چرا؟ چون نوع انتخاب مدیر، انتصابی و رابطه ای است نه ضابطه ای. بنده یا شما موارد بسیاری در ذهن داشته و داریم. مثلاً در یکی از شهرهای بلاد کورستان! بنده ی خدایی را بر مرکزی گماردند که مدرک تحصیلی و سابقه ی کاری وی ارتباطی با محل کار جدیدش نداشت و بنده ی خدا بعدها متوجه شده که به کجا منصوب شده است!! حالا فرض کنید ایشان با این اوضاع و شرایط، کجا و با چه برنامه ای می تواند مدیریت کند؟

اما افراد مقید به ضابطه، با هوش و ذکاوت هم هستند که تشنه ی هر نوع مدیریتی نیستند. مثلاً یادم هست حدود سال 1371 قرار بود بر یک مرکزی، فردی را منصوب کنند. ایشان را می دیدم که حتی بعد از وقت اداری در محیط اداره می ماند و اوضاع را بررسی می کرد و سرانجام و پس از مدت ها، به هر دلیلی، به این نتیجه رسید که توانایی آغاز کار را ندارد. چون به ضوابط اعتقاد داشت و شاهد بود در محیطی که رابطه جای ضابطه را گرفته مشکل بتوان کار کرد.

و واقعاً که بسیارند آن نوع اول و کم هستند از این نوع!!!!

شما هم مثال دیگری در ذهن دارید؟!

http://shadhisgroup.blogfa.com/

معلمان و معیشت

معلمان و معیشت 
 
 عبدالجلیل کریم پور / روزنامه ابتکار / 20 شهریور 93

یکی از دغدغه‌هایی که هماره گریبانگیر معلمان بوده و گاه حتی به مرز بحران می‌رسد بحث معیشتی آنهاست که بر اساس تورم بازار در وضعیت خوبی قرار ندارد. شاید میزان حقوق اصلی همه ی کارمندان حالتی یکسان داشته باشد، اما بسیاری از اوقات ما شاهد تفاوت فاحشی در بهره مندی از مزایای غیر از حقوق اصلی هستیم که متاسفانه در این مورد معلمان در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند ! اگر چه منطقی نیست که یک معلم به بحث اضافه کاری توجه نماید، اما ذکر این نکته مهم است که کسب این عامل هم برای همه ی معلمان امکان پذیر نیست، یعنی علیرغم پذیرش آن با توجه به همه ی حرف و حدیث‌ها باز هم در مناطقی خاص و رشته‌هایی خاص به علت کمبود نیرو این امر امکان پذیر است و همه نمی‌توانند از آن بهره مند گردند. حال با وجود این وضعیت برای برون رفت از این دغدغه ی جدی چه باید کرد؟ 
همه می‌دانیم که توجه جدی به معیشت برای هر قشری لازم است و زمینه ی رشد و توسعه ی آن را فراهم می‌آورد، با این حساب وقتی که هنوز آموزش و پرورش نتوانسته قسمتی از حق التدریسی‌های سال 93 را پرداخت نماید، آیا توجه به این قضیه ضروری به نظر نمی‌رسد؟ 
به نظر من می‌شود با تسهیلات مالی از طرق دیگر که برای این قشر در نظر می‌گیریم، اندکی از دغدغه‌های آن‌ها را کاهش دهیم. البته باید پذیرفت که تسهیلات سود دار نمی‌تواند روشی منطقی برای این امر محسوب شود و باید تلاش شود تا آن‌ها ازتسهیلات قرض الحسنه ای بهره مند گردند. این امر با توجه به مشکلات فراروی این قشر می‌تواند گرهی از مشکلات آن‌ها را باز نماید. طبعا انجام این قضیه باید منطقی و مبتنی بر عدالت انجام گیرد. اگر چه ما در سیستم آموزش و پرورش بحث پرداخت وام‌های ضروری که از پس انداز خود معلمان هست و حتی صندوق ذخیره ی فرهنگیان را نیز داریم اما نظر به این که معلمان از جمعیت بالایی برخوردارند، کفاف بهره مندی جدی آن‌ها را نمی‌کند و باید به گونه ای دیگر نیز این مهم انجام گیرد. حال اگر نهادهای اقتصادی، آموزش و پرورش را در این زمینه یاری کنند، قدمی جدی برای توسعه ی آموزشی که نیاز جدی جامعه ی ما هست برداشته می‌شود.
اگرچه به کرات به گوش می‌رسد که آموزش و پرورش از لحاظ اقتصادی مصرف کننده هست اما باید توجه کرد که قطار هر تولیدی از ریل بزرگ نهادهای آموزشی می‌گذرد و توجه بیشتر به آن، عامل تولیدی بهتری را به ارمغان دارد،آن هم زمانی که نیروی انسانی مهم ترین عامل تولید به حساب می‌آید و طبعا نیروی متخصص علمی نیز تربیتش در این نهاد مهم انجام می‌گیرد، پس باید حداقل از لحاظ معیشتی هوایش را داشت. حال که نمی‌توان چون خیلی از جوامع دیگر این قشر را از لحاظ حقوقی در وضعیت خوبی قرار داد، چه خوبست از روش‌های دیگر همچون تسهیلات مزبورکمک جست تا بحران‌های اقتصادی قشری را که ارجش می‌نهیم به سمت کارهای دون پایه نبرد و مجبورشان نکند که خرجی زندگی متناسب با موقعیت اجتماعی خود را از آن کارها تامین نماید ! وقتی رفاه اجتماعی را به معنای ایجاد سلامت در جسم و روح افراد جامعه، ترویج دانش و کاهش نابهنجاری‌های اجتماعی تعریف می‌کنیم مطمئنا ورود به سمت کارهای دون پایه دور از شان این گروه است و آن‌ها را از رفاه اجتماعی دور می‌کند. پس باید با تدبیری جدی در بهتر کردن وضعیت اقتصادی این قشر کوشید و آن‌ها را از این دغدغه رهانید.

http://www.karimpoor53.blogfa.com/

تأثیر تفاوت‌های فردی در فرایند یاددهی و یادگیری


تأثیر تفاوت‌های فردی در فرایند یاددهی و یادگیری

آقای دکتر قرایی مقدم،نرگس‌السادات حسینی
بخش نخست


 کودک می‌خواهد مثل شخص محبوب و مورد علاقه‌اش باشد، کودک بیشتر چیزها را از راه تقلید از شخص مورد علاقه‌اش یاد می‌گیرد. پسر سعی می‌کند مانند پدر خود باشد و به اعمال وی عشق می‌ورزد و او را تحسین می‌کند. پدر هم احتمالاً این رفتار را با توجه و تأیید مهرآمیز پاداش می‌دهد. در عین حال، این شیوه می‌تواند در یادگیری مشکلاتی ایجاد کند. برای مثال، هنگامی که یک پسر چهار ساله به خاطر کتک‌زدن خواهر کوچک خود توسط پدر تنبیه می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ از یک سو به خاطر کتک زدن فردی کوچکتر از خود تنبیه شده است و از سوی دیگر این الگو رفتاری از طرف کسی که بیش از همه مورد علاقه و محبت اوست و کودک سعی دارد خود را با او همانند سازد، عرضه شده است. پسر کوچک از این موضوع چه چیزی یاد می‌گیرد؟ احتمالاً بعد از این خواهر خود را دور از چشم پدر تنبیه خواهد کرد.

ادامه مطلب ...

کیفیت آموزشی را تعریف کنید


کیفیت آموزشی را تعریف کنید

|  مهدی بهلولی*  | 

 کیفیت آموزشی و کیفیت‌بخشی به فرآیند آموزش، مساله‌ای است که در چند‌سال گذشته از دهان کار به دستان گوناگون آموزش و پرورش، بار‌ها و بار‌ها، شنیده شده است. با روی کار آمدن دولت یازدهم نیز، تأکید بر کیفیت در آموزش و پرورش، یکی از پربسامد‌ترین سخنان فرادستان آموزش و پرورش است. برای نمونه در چندماه گذشته، رسانه‌ها، چندین‌بار، از زبان علی‌اصغر فانی نوشتند: «راهبرد امروز آموزش و پرورش، ارتقای کیفیت آموزش است.» اما نکته مهم در بحث کیفیت آموزشی، تعریف آن و رویکردی است که در راستای رسیدن به آن بر می‌گزینیم.  چنین می‌نماید که به نزد فرادستان کنونی آموزش و پرورش، تعدیل نیرو و حذف نیروهای «اضافی»، بخش مهمی از تعریف کیفیت آموزشی است. البته در دولت دهم، متأسفانه یکی از راهکارهای اشتغال‌زایی- به جای پویاسازی تولید و صنعت داخلی- جذب نیروی بی‌حساب و کتاب در دستگاه‌های دولتی بود. برای نمونه در‌سال ۹۲، شمار ۱۱۶‌هزار تن به استخدام آموزش و پرورش درآمدند که برخی از فرادستان کنونی آموزش و پرورش نیز، از آن با عنوان «پیشخورکردن ردیف‌های استخدامی» نام بردند.  
 اما هنگامی که تأکید بر کیفیت بخشیدن به آموزش را در کنار تصمیم‌هایی همچون حذف کامل مشاور در دبستان و دبیرستان دوره نخست می‌گذاریم- که در چند روز گذشته خبر آن در برخی رسانه‌ها بازتاب یافت- آسان‌تر می‌توان تعریف کیفیت آموزشی را در نگاه فرادستان کنونی آموزش و پرورش دریافت. آموزش و پرورش امسال با پنج‌هزار‌میلیارد تومان کسری بودجه روبه‌روست؛ یعنی نزدیک به یک‌چهارم کل بودجه آموزش‌وپرورش. پنجاه‌هزار تن از فرهنگیان هم، نیروی مازاد اعلام شده‌اند. در چنین شرایطی، طبیعی است که «جمع و جور» کردن نیرو‌ها و تعدیل آنان، خود نوعی کارآمدی و کیفیت‌بخشی به شمار رود. اما این رویکرد به کیفیت آموزشی، اگر در نگاهی کوتاه‌مدت، پذیرفتنی بنماید بی‌گمان با نگاهی میان و بلندمدت، با فرآیند کیفیت‌بخشی به آموزش، سازگار نیست.   از آنچه در سطح جهان و در جامعه مدنی آموزش و پرورش از آموزش کیفی انجام می‌گیرد می‌توان، بیش از تعدیل نیرو، آموزش و توانمندسازی نیرو را برداشت کرد. در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۳، شانزده سازمان پیشرو جامعه مدنی فعال در گستره آموزش و پرورش، در تعریف خود از کیفیت آموزشی، چنین آوردند:  «آموزش و پرورش کیفی، بخش اصلی حق برخورداری از آموزش است و بایستی چند بعدی نگریسته شود. در آموزش و پرورش کیفی هم باید بر فرآیندهای آموزشی و آنچه در درون آن می‌گذرد، نگریست و هم بر دستاوردهای کوتاه، میان، و بلندمدت.  آموزش و پرورش کیفی، شناخت سنجشگرانه را در اختیار مردم می‌گذارد و به آنها توانمندی‌ها و مهارت‌هایی می‌دهد که برای ارزیابی، مفهوم‌سازی و حل مسأله‌ها- که در سطحی محلی و جهانی رخ می‌دهند- مورد نیاز است...  برای آموزش و پرورش حیاتی است که دگرگون‌کننده، همساز با عدالت اجتماعی و عدالت محیط زیستی، دموکراتیزه کننده ساختارهای قدرت، پشتیبان برابری و یکسان‌نگری، و پاس‌دارنده حقوق‌بشر و آزادی‌های بنیادین باشد. نگاه بسته به آموزش - که یادگیری را در بروندادهای آموزشی اندازه‌پذیر در شمردن و سواد می‌فهمد- می‌تواند به کنار گذاشتن این بعدهای اصلی کیفیت، و بی‌ارزش شمردن هدف‌ها و مهارت‌های بنیادین و ارزش‌ها و روابطی همچون آفرینش‌گری، کنجکاوی، سنجش‌گرانه‌اندیشی، جامعه‌اندیشی، همبستگی،  همیاری، خویشتن‌داری، خویشتن‌باوری، پاسخگویی  دوسویه، گفت‌وشنود، همدردی، همدلی، دلیری، خودآگاهی، پایداری، رهبری، فروتنی، آرامش، هماهنگی با طبیعت، و بنابراین کاستن از دست‌یابی به هدف فراگیر آموزش و پرورش، بینجامد.» ناگفته پیداست که در چنین نگرشی، وجود نیروها- و از آن میان مشاوران- توانمند و آگاه، بایسته است.  گرچه در هیچ رویکردی به مدیریت آموزشی، وجود نیروهای «اضافی» و ناکارآمد، پذیرفته نیست اما به‌ویژه با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی- فرهنگی پیچیده‌ای که جامعه ما در آن بسر می‌برد و وجود شمار چشمگیر کودکان بازمانده از آموزش، کار، بزهکار و معتاد در آموزش و پرورش و در جامعه، کنار گذاشتن هرچه بیشتر نیرو و از آن میان مشاوران مدرسه‌ها، راهکاری بلندنگرانه نمی‌نماید. آموزش و پرورش باید بیش از کم کردن و کنار گذاشتن نیرو‌هایش، به آموزش و توانمندسازی آنها   بیندیشد.

* عضو انجمن کار‌شناسان آموزش و پرورش

شهروند - ۱۶  شهریور ۹۳

نامه استیضاح وزیر آموزش و پرورش را امضا کرده‌اند

بیش از ۵۰ نماینده

 نامه استیضاح وزیر آموزش و پرورش را امضا کرده‌اند


ایران > قانونگذاری - همشهری آنلاین:
رئیس کمیسیون تدوین آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی از افزایش تعداد امضاهای استیضاح وزیر آموزش و پرورش به بالای ۵۰ امضا خبر داد.

عزت الله یوسفیان ملا در گفت و گو با ایلنا در ارتباط با آخرین وضعیت استیضاح وزیر آموزش و پروش گفت: تعداد امضاهای این استیضاح در تعطیلات مجلس در حال افزایش است و استیضاح کنندگان نیز برای مطرح کردن این استیضاح جدی هستند.

نماینده لاریجان در مجلس شورای اسلامیادامه داد: این استیضاح به هیچ عنوان سیاسی نبوده است و نمایندگان به صورت جدی از انتصابات وزیر آموزش و پرورش ناراضی هستند. حتی عده‌ای از نمایندگان اصلاح طلب نیز این استیضاح را امضا کرده‌اند و عده زیادی از نمایندگان هم اعلام کرده‌اند که نسبت به این استیضاح بی‌میل نیستند و از آن حمایت خواهند کرد.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در پاسخ به این سوال که چرا آقای فانی از استیضاح خود اعلام بی‌خبری کرده است نیز خاطرنشان کرد: ایشان کاملا در جریان هستند و اگر خودشان هم ندانند معاون پارلمانی وزارت‌خانه شان می‌دانند که ما در طرح استیضاح جدی هستیم و قصد کوتاه آمدن نداریم.

یوسفیان ملا افزود: ما بازهم به وزیر آموزش و پرورش اعلام می‌کنیم که اگر در این دو هفته‌ای که از تعطیلات مجلس باقی مانده است نسبت به وضعیت انتصابات سامان‌دهی داشته باشند از استیضاح منصرف می‌شویم اما تا به حال حرکتی از وزیر ندیده‌ایم و ظاهرا قصد جلو آمدن ندارند. از همین رو بدون شک با پایان تعطیلات مجلس استیضاح را به هیات رییسه تحویل و برای مطرح شدنش پیگیری های لازم را انجام خواهیم داد.

گفتنی است طی هفته‌های اخیر تلاش های زیادی برای مطرح نشدن استیضاح‌های جدید در مجلس شده بود که ظاهرا ناکام مانده است.

همشهری - ۱۵ شهریور ۹۳

معادله‌های چندمجهولی در بودجه آموزش و پرورش


معادله‌های چندمجهولی در بودجه آموزش و پرورش


به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، بودجه یکی از ارکان اصلی هر سازمان و نهاد برای انجام سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های از قبل طراحی شده به شمار می‌رود.

در سازمان‌های بزرگتر بودجه مهمترین بخش سازمان را تشکیل می‌دهد و برنامه‌ریزی‌ و سیاست‌گذاری‌ها مطابق با مبلغ بودجه تعیین شده، خواهد بود.

وزارت آموزش و پرورش یکی از بزرگترین دستگاه‌های دولتی کشور محسوب می‌شود که همواره از بودجه دولتی ارتزاق کرده و برنامه‌ها و پرداخت‌های آن پهنه فراخ‌تری نسبت به دیگر دستگاه‌های کشور دارد.

*فانی: 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم

علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در جمع روسای آموزش و پرورش سراسر کشور گفت: «اداره یک سازمان منوط به داشتن زمان و منابع محدود است و امسال قریب به 21 هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار آموزش و پرورش است و اعلام می‌کنیم که 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم».

*بطحایی: یک چهارم بودجه امسال را کسری داریم

محمد بطحایی، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با فارس و با اشاره به اینکه آموزش و پرورش با کسری بودجه مواجه است، تصریح کرد: کسری بودجه‌ای که آموزش و پرورش با آن مواجه است قابل توجه بوده و حدود 5 هزار میلیارد تومان است.

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش افزود: اختلاف نظر برای عدد کسری بودجه وجود دارد که بین 4 هزار تا 5 هزار میلیارد تومان است؛ رقم قابل توجهی است که حدود یک چهارم بودجه آموزش و پرورش را شامل می‌شود.

به گزارش فارس، صحبت‌های مطرح شده در خصوص بودجه از زبان مسئولان عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش نشان از کسری بودجه قطعی 5 هزار میلیارد تومان حکایت دارد و این کسری بودجه معادل یک چهارم رقم کنونی بودجه این وزارتخانه است.

*فانی: 99 درصد بودجه صرف حقوق کارکنان می‌شود

در جایی دیگر وزیر آموزش و پرورش گفت: «اعتباراتی که در اختیار آموزش و پرورش است 21 هزار میلیارد تومان است و بودجه امسال با رشد 26 درصدی همراه بوده است؛ این در حالی است که بودجه دولت 11 درصد رشد داشته است و دولت به آموزش و پرورش توجه کرده است اما از این میزان بودجه آموزش و پرورش 99 درصد صرف حقوق کارکنان می‌شود و باید با یک درصد به امر کیفیت‌بخشی بپردازیم که امکانپذیر نیست».

با توجه به اینکه 99 درصد تمام اعتبارات وزارت آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق کارکنان می‌شود، گویی وضعیت خوبی در خصوص اعتبارات در آموزش و پرورش وجود ندارد.

اما نکته‌ای در خصوص صحبت‌هایی که پیرامون بودجه آموزش و پرورش به میان آمده وجود دارد و مقداری ابهامات و معادلات با خود همراه کرده است.

معادله نخست، وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که حدود 99 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان وزارت آموزش و پرورش می‌شود.

معادله دوم، به گفته وزیر آموزش و پرورش بودجه آموزش و پرورش نسبت به سال گذشته 26 درصد افزایش پیدا کرده است.

معادله سوم، آموزش و پرورش در سال جاری با کسری بودجه 5 هزار میلیارد تومانی مواجه است.

معادله چهارم، به صورت طبیعی تمام فرهنگیان و معلمان در سال گذشته حقوق و مزایای خود را با توجه به اعتبارات آموزش و پرورش دریافت کرده‌اند و کسی نیست که در سال گذشته حقوق نگرفته باشد.

معادله پنجم، بر اساس اعلام آموزش و پرورش، حقوق فرهنگیان در سال جاری 20 درصد افزایش یافته است، اما با در نظر گرفتن اینکه مابه تفاوت حقوق شامل این 20 درصد افزایش نمی‌شود، عملاً حقوق فرهنگیان در سال جاری 17 درصد افزایش داشته است.

سوال نخست، بودجه آموزش و پرورش امسال 21 هزار میلیارد تومان است و در شرایطی 26 درصد افزایش نسبت به سال گذشته داشته است که نیروی انسانی هم به آموزش و پرورش اضافه نشده است؛ حالا چگونه در این شرایط 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه در آموزش و پرورش وجود دارد؟

سوال دوم، کسری بودجه 5 هزار میلیارد تومانی معادل 25 درصد کل اعتبارات آموزش و پرورش در سال جاری است و از طرفی هم بودجه در سال جاری 26 درصد افزایش نشان می‌دهد؛ مجموع اینها حدود 50 درصد مابه تفاوت می‌شود؛ یعنی 50 درصد بودجه کنونی در سال گذشته وجود نداشته است؟

سوال سوم، در صورتی که 99 درصد از بودجه صرف پرداخت حقوق فرهنگیان می‌شود، در سال گذشته چگونه با 50 درصد بودجه کنونی حقوق تمام معلمان پرداخت شده است؟

به گزارش فارس، اگر کسری بودجه مربوط به پاداش پایان خدمت فرهنگیان باشد هم معادلات خاص خودش را دارد.

*حدود یک هزار میلیارد تومان پاداش پایان خدمت

بازنشستگان آموزش و پرورش معمولاً در پایان شهریور هر سال مشخص می‌شوند؛ اگر حدود 20 هزار بازنشسته داشته باشیم و به ازای هر نفر حدود 50 میلیون تومان پرداخت شود، حدود یک هزار میلیارد تومان پرداختی به بازنشستگان می‌شود.

*حدود 4 هزار میلیارد تومان بابت افزایش حقوق 93

از طرفی هم 17 درصدی که امسال به حقوق فرهنگیان اضافه شده است را در نظر بگیرید که این 17 درصد از مجموع بودجه 21 هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش، حدود 4 هزار میلیارد تومان است.

مجموع دو عدد پرداخت پاداش پایان خدمت و افزایش حقوق سال جاری، 5 هزار میلیارد تومان می‌شود؛ آیا منظور مسئولان عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش از داشتن کسری بودجه 5 هزار میلیارد تومانی این موضوع است؟

به گزارش فارس، باید منتظر ماند و دید که بالاخره این کسری بودجه 5 هزار میلیارد تومانی مربوط به چه بخشی است که آموزش و پرورش را برای انجام برنامه‌ها و سیاست گذاری‌ها دچار مشکل می‌کند.

http://bield.info/

شوکی دیگر به نظام آموزشی و تربیتی: حذف کامل مشاوره از مدارس

شوکی دیگر به نظام آموزشی و تربیتی:
حذف کامل مشاوره از مدارس
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

شوکی دیگر به نظام آموزشی و تربیتی:حذف کامل مشاوره از مدارس

وزارت آموزش و پرورش طی بخش نامه ای به کلیه ادارات آموزش و پرورش سراسر کشور دستور به حذف پست مشاوره مدارس ابتدایی و راهنمایی داده است و در همین حال هزاران نیروی مشاوره استخدامی سالیان اخیردر سراسر کشور سرگردان شده اند.به گزارش راهکارنیوز در هفته گذشته وزرات آموزش و پرورش طی بخش نامه ای به ادارات تابعه در سراسر کشور دستور به حذف اجباری مشاوران مدارس مقاطع ابتدایی و راهنمایی داده است و این در حالی است که هزاران نیروی مشاور در سراسر کشور سرگردان شده اند. طی سالیان اخیر، آموزش و پرورش در اقدامی تحسین برانگیز و در راستای سند چشم انداز، هزاران نیروی متخصص روان شناس و مشاور در مقاطع کارشناسی ارشد و کارشناسی را در سراسر کشور استخدام کرد و سپس با صرف هزینه های بالای مالی و زمانی به آموزش آن ها در دوره های بدوخدمت و ضمن خدمت پرداخت و در نهایت نیز این نیروها در سه مقطع دبیرستان، راهنمایی و دبستان به کارگیری شدند که موجی از امیدواری و شادمانی را در میان اولیای مدارس و نیز دانش آموزان و اولیای آنان به همراه داشت، اما اکنون با اقدام فوق نظام تربیتی کشور در بلند مدت و جامعه مشاوران آموزش و پرورش با شوکی جدی مواجه شده اند چرا که این نیروها یا سرگردانند و یا به عنوان آموزگار فعالیت خواهند کرد!

به گزارش خبرنگار راهکارنیوز علاوه بر نگرانی ها در سطح مدیران مدارس و معلمینی که از عمق مشکلات دانش آموزان این مقاطع و نیاز بالای آنان به حضور مشاوران آگاهی دارند و آنرا آسیبی بزرگ به آینده سلامت روان فرزندان ایران می دانند، آینده شغلی و حتی شخصی هزاران نیروی کار مشاور متخصص با خطر جدی مواجه شده است.

www.farhangiannews.i

خریدوفروش دانش آموزان در مدارس تهران!

 
خریدوفروش دانش آموزان در مدارس تهران!

    باشگاه خبرنگاران جوان: سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه «خریدوفروش دانش آموزان در مدارس غیرقانونی است»، گفت: این کمیسیون با تذکر به وزارت آموزش وپرورش، خواهان رسیدگی سریع این دستگاه به این موضوع است. «دانش آموز بده، پول بگیر، بعد هم با این پول هرکاری که دلت خواست بکن؛ بگذار توی جیبت و خوش باش یا بریز در حساب مدرسه و چاله چوله ها را پرکن!!»این مکالمات، امسال در روزهای ثبت نام (و حتی حالانیز) میان برخی مدیران مدارس دولتی و غیردولتی ردوبدل شد؛ که ظاهرا هرکدام پای معامله آمده بودند تا برای بقای خویش بکوشند. یکی از این مدیران که موسس مدرسه ای غیردولتی در مناطق شمالی تهران است، برایمان توضیح داد که سال ها پیش نیز این کار را کرده و بابت جذب پنج دانش آموز مدرسه دولتی به مدیر آن مدرسه 500هزارتومان پرداخته است و اگر این کارها را مدیران مدارس غیردولتی نکنند، صندلی هایشان خالی تر از قبل می شود.

شرق - ۱۳ شهریور-۹۳

توزیع نیروی انسانی در آموزش و پرورش مناسب نیست

توزیع نیروی انسانی در آموزش و پرورش مناسب نیست
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

وزیر آموزش و پرورش ساماندهی و بهسازی منابع انسانی را از جمله سیاست‌های کلان این وزارتخانه دانست و گفت: یک میلیون نفر کارمند در این دستگاه بزرگ اجرایی مشغول به کارند که از لحاظ موقعیت جغرافیایی، رشته تحصیلی و جنسیت به صورت مناسبی توزیع نشده‌اند و در حال حاضر به دنبال ساماندهی این بخش هستیم و طرح بهسازی نیروی انسانی را دنبال می‌کنیم.

به گزارش ایسنا، دکترعلی‌اصغر فانی در حاشیه مراسم عملیات اجرایی احداث کتابخانه مرکزی اراک و آغاز بکار این مجتمع فرهنگی در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه آموزش و پرورش در سطح کلان پنج سیاست را دنبال می‌کند که در ذیل یک استراتژی اصلی تحت عنوان استراتژی ارتقای کیفیت تعریف شده‌اند، افزود: اولین استراتژی، توسعه مشارکت است که براساس آن مشارکت دانش‌آموزان، معلمان و اولیای دانش‌آموزان جذب شده و توسعه پیدا می‌کند.

وی ساماندهی و بهسازی منابع انسانی را دومین سیاست در این بخش عنوان کرد و اظهارکرد: یک میلیون نفر کارمند در این دستگاه بزرگ اجرایی مشغول به کارند که از لحاظ موقعیت جغرافیایی، رشته تحصیلی و جنسیت به صورت مناسبی توزیع نشده‌اند و در حال حاضر به دنبال ساماندهی این بخش هستیم و طرح بهسازی نیروی انسانی را دنبال می‌کنیم.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه تحقق این امر در قالب آموزش همکاران در دست برنامه‌ریزی است، گفت:‌ تلاش جهت رتبه‌بندی معلمان از دیگر برنامه‌های در دست کار این وزارتخانه است.

فانی از ارتقای مدیریت آموزشگاهی به عنوان سومین سیاست از این پنج سیاست نام برد و گفت: اختیارات مدیران در این حوزه باید افزایش پیدا کند.

وی عملیاتی کردن بودجه آموزش‌ وپرورش و افزایش بهره‌وری و تمرکززدایی در آموزش و پرورش را سیاست چهارم عنوان کرد و افزود: تمرکززدایی در راستای افزایش بهره‌وری در بدنه آموزش و پرورش ضروری است.

وزیر آموزش و پرورش همچنین با بیان اینکه با آمادگی کامل به سال تحصیلی جدید وارد خواهیم شد، اضافه کرد: امسال این وزارتخانه موفق شده است از 130 راهکاری که در سند تحول پیش‌بینی شده 40 راهکار را وارد مرحله‌ اجرایی کند.

فانی اظهار کرد: امسال با 99 برنامه ذیل این 40 راهکار جهت ایجاد تحول در آموزش‌ و پرورش اقدام خواهیم کرد و در سال‌های آینده ابعاد دیگری از سند تحول را ذیل اصل کیفیت‌بخشی، عملیاتی خواهیم کرد.

به گزارش ایسنا، جمعی از مربیان پیش‌دبستانی اراک در اعتراض به عدم اجرای قانون استخدام در این محل تجمع کرده بودند.

نماینده این مربیان توضیح داد: این افراد با دارا بودن پنج تا 17 سال سابقه‌ کاری همچنان در انتظار استخدام به سر می‌برند. این افراد دارای مدارک تحصیلی فوق دیپلم، لیسانس و فوق‌لیسانس بوده و اکثرا سرپرست خانوار هستند و برخی در روستاها فعالیت می‌کنند اما، علیرغم اینکه دو سال از تصویب قانون استخدام می‌گذرد و تنها یک ماه به آغاز سال تحصیلی باقی مانده است، هنوز از اجرای قانون استخدام برای این افراد خبری نیست و ما خواستار رسیدگی به این مشکل توسط وزیر هستیم.

فانی در پاسخ به نماینده مربیان پیش‌دبستانی معترض گفت: پیگیری این مشکل در دستور کار است و به دنبال ردیف استخدامی در این بخش هستیم.

وی با تأکید بر اینکه برای رفع این مشکل باید ردیف استخدامی ایجاد شود تا آزمون برگزار و امکانات استخدامی فراهم شود، افزود: دولت به دنبال ظاهرسازی نیست؛ بلکه ما به دنبال حل مشکلات هستیم.

www.farhangiannews.i

 

رورش غرور ملی و ساختار آموزشی کشو


پرورش غرور ملی و ساختار آموزشی کشور  


 

محمدرضا نیک‌نژاد،روزنامه ی شهروند،2 شهریور

«غرور» واژه‌ای نکوهیده در فرهنگ ایران و ایرانی است، اما این واژه دارای چهره‌های مثبت و منفی بسیاری است. برای نمونه غرور شخصی و فخر فروشی در برابر دیگران، رفتاری ناپسند به‌شمار می‌آید. اما غرور ملی کنشی پسندیده و گاه سرچشمه بسیاری از کامیابی‌های ملی و کشوری بوده و بی‌گمان در دوران‌های گوناگون سبب ساز حفظ هویت ملی و مرزهای بسیاری از کشورهای جهان در برابر هجوم دشمنان و بیگانگان شده است. 

پرسش اینجاست که چگونه می‌توان در دهکده جهانی و در میان فرهنگ‌های رنگین کمانی کنونی و هیاهوی درگیری‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... جهان مدرن، غرور نکوهیده را از گسترش باز داریم و غرور مثبت را توسعه دهیم - بی‌آن‌که دچار تند یا کند روی شویم و قافیه را ببازیم؟ راهکار پرورش غرور مثبت و بکارگیری آن در گستره‌های اجتماعی و فرهنگی چیست؟

 بر کسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش، کارآمدترین ابزار برای سودهی به اندیشه‌های افراد یک جامعه است. تجربه‌های آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان از غرب تا شرق نشان می‌دهد که، با آموزش می‌توان افزون بر شکل‌دهی اندیشه‌ها، زمینه‌ساز بروز رفتارهای مثبت و منفی - و از آن میان غرور ملی و پیامدهای رفتاری آن - در شهروندان یک کشور شد. در کشورهایی مانند آمریکا که گستردگی نژادی، فرهنگی، زبانی و...  از ویژه‌گی‌های اجتماعی و ملی آنها بشمار می‌رود، یکی از بنیادین‌ترین هدف‌های آموزش و پرورش، ملت‌سازی یعنی ساختن فرهنگ، زبان و هویتی یکسان است.

  این یکسان‌سازی فرهنگی- سیاسی- اجتماعی در کشورهایی مانند ژاپن، آلمان، ایتالیا و... با وجود دارا بودن زبان و جغرافیایی یکسان، در دورانی به بیراهه رفته و آن‌قدر پر و بال و گسترش یافت،که منجر به ملی‌گرایی - ناسیونالیسم- افراطی و نژادپرستی- راسیسم- مهار نشدنی شد و جهانی را به آشوب و بلوا کشید و هنوز هم پس از دهه‌ها گریبان این کشورها را رها نساخته است. و این بی‌گمان پیامدهای غرور ملی افراطی یا گونه‌ای از غرور منفی خواهد بود.   

 

بی‌گمان در دوران انفجار اطلاعات و گسترش دسترسی به رسانه‌های گوناگون،کار یکسان‌سازی سیاسی - اجتماعی به وسیله دولت‌ها بسیار دشوار شده و یکسان‌سازی فرهنگی - اجتماعی برای پیشبرد هدف‌های سیاسی در دوران کنونی کمتر رخ می‌دهد.

  اما آنچه در این دوران برای کشورها ضروری به‌شمار می‌آید- دست‌کم برای پیشبرد هدف‌های توسعه و حفظ هویت و مرزهای آنها - غرور ملی و چهره‌های مثبت غرور شخصی است.  هر کشور در دورانی از تاریخ خویش دارای شکوه و بزرگی بوده و زمینه‌ساز این شکوه، شخصیت‌های تاریخی آن کشورها هستند که در گذر زمان به اسطوره‌های آن ملت و کشور تبدیل شده‌اند.  شناسایی این اسطوره‌ها و تلاش برای شناساندن آنها به افراد جامعه، یکی از راه‌های پدیدآوری حس مشترک ملی - میهنی میان اعضای یک جامعه است.

گاهی برخی از این شخصیت‌ها از سپهر فرهنگی- سرزمینی یک کشور فراتر رفته و سرفرازی جهانی برای آن سرزمین به ارمغان می‌آورد. برآمدن شخصیت‌هایی علمی، فرهنگی، اخلاقی و... از این دست است. برای ما ایرانیان بهترین نمونه آن کورش و استوانه حقوق بشر اوست. سال‌هاست به‌عنوان نخستین منشور حقوق بشر در جهان شناخته شده و زیربنایی برای حقوق مدنی به حساب می‌آید. بی‌گمان یکی از راه‌های شناسایی این اسطوره‌ها و نقش آنها در هویت بخشی تاریخی - جغرافیایی به یک سرزمین و یک ملت، آموزش است. اما آیا آموزش و پرورش ایران برای هویت بخشی ملی و میهنی تلاشی کرده یا می‌کند؟ شوربختانه پاسخ این پرسش، منفی است!

سال‌هاست که در کتاب‌های درسی حضور اسطوره‌هایی همچون کورش کمرنگ شده و جایگاهشان بیش از هر زمانی به سستی گراییده است. گرچه بازتاب چنین برخوردهایی در رسانه‌ها بسیار ناچیز است، اما نگارنده به‌عنوان یک آموزگار، بارها در کلاس‌ها با برخوردهایی زننده با دوستان افغان و عرب روبه‌رو بوده! که پیامدی جز شرمندگی در پی نداشته است. اما چه می‌توان کرد؟

 تلاش برای پدیدآوری غرور ملی و همگانی، در کشوری مانند ایران، کار دشواری نیست. دوران پر نشیب و فراز میهنمان پر است از اسطوره‌هایی که برای حتی یک وجب از خاک کشور جان خویش را فدا کرده‌اند. این جانفشانی‌ها از هزاران ‌سال پیش آغاز شده و پرچم آن هنوز هم از دست اسطوره‌های معاصر نیفتاده است.

آموزش و پرورش با شناساندن این اسطوره‌ها و رویدادهایی که زمینه‌ساز بزرگی آنها شده است، می‌تواند هسته نخستین حس مشترک ملی- میهنی را در جان تک‌تک شهروندان بکارد و بی‌گمان خیلی زود میوه‌های رسیده آن را برداشت کند. از سوی دیگر، آموزش‌های نوین- دست‌کم در شکل نظری آن - همزمان، هم به دنبال پرورش غرور ملی بوده و هم در پی کنترل آن به شکل مثبت است. این پرورش و کنترل می‌تواند از راه آموزش و همنشینی گروه‌های نژادی و ملی در کنار هم و آشنایی آنها با ویژگی‌های فرهنگی یکدیگر انجام پذیرد.

  بی‌گمان گروه‌های قومی، ملی و حتی نژادی، به دلیل خاستگاه انسانی خویش، دارای هسته‌های فرهنگی - اجتماعی یکسان بوده و به آسانی با تمرکز بر این هسته‌ها می‌توان به سبک‌ها و رویکردهای مشترکی دست یافت. با گنجاندن چکیده‌ای از فرهنگ‌های گوناگون در کتاب‌های درسی و آموزش‌های رسمی و با بکارگیری روش‌های نوین آموزشی- مانند خواندن داستان، نوشتن انشا، گفت‌وگوهای دایره‌ای شکل، نمایشنامه، بازی و... زمینه کینه‌جویی، دشمنی، تندروی یا کند روی را از میان برداشت.

در چنین سپهری دانش‌آموزان یا همان شهروندان آینده در تجربه‌های یادگیری خویش با آشنایی با آموزه‌های اخلاقی - عملی درون فرهنگ خویش، از فروغلتیدن در غرور شخصی باز می‌مانند و از برگزیدن افراطی غرور ملی و خود برتربینی نژادی دست خواهند کشید. بی‌گمان همه اینها نیازمند بازبینی شیوه‌های آموزشی به‌ویژه در بخش شهروندسازی و آموزش‌های مدنی در مدرسه و کلاس است. که شوربختانه در ساختار آموزشی ما هنوز جایگاهی نیافته است و سال‌هاست کاربدستان آموزشی به دنبال اختراع چرخ آموزشی خویش‌ هستند!

امیدواریم که فرادستان آموزشی به‌زودی چرخ‌های آزمون شده کشورها و فرهنگ‌های دیگر را نیز بیازمایند. شاید گره کور آموزش‌های اخلاقی - چه شخصی و چه اجتماعی - در گرو خانه‌تکانی آموزشی- پرورشی کشور باشد.    

http://bohluli.blogsky.com/

آموزش‌وپرورش و توسعه

عبدالجلیل کریم پور / روزنامه آرمان / 23 مرداد 93


آموزش‌وپرورش و توسعه


در نظریه نوسازی، توسعه عبارت از خروج جوامع برای متجدد شدن از مرحله سنتی است. در این زمینه باید نکاتی را مدنظر داشت که مهمترین آنها عبارتند از اینکه : اولا توسعه را مقوله ارزشی تلقی کنیم، ثانیا آن را جریانی چند بعدی و پیچیده بدانیم و ثالثا به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود توجه داشته باشیم.(جامعه‌شناسی توسعه /دکتر مصطفی ازکیا ) آنچه از این تعریف در رابطه با آموزش‌وپرورش دریافت می‌کنیم این است که باید توسعه آموزشی را در راس مطالعات مهم قرار داده و توجهی جدی بدان داشته باشیم. همه جوامع در تلاش برای حرکت از مراحل پایین‌تر به مراحل بالاتر هستند، پس طبعا این نهاد نیز برای توسعه یافتگی به دگرگونی نیاز دارد. البته این دگرگونی باید با جدیت، برنامه‌ریزی و با حوصله انجام گیرد. متاسفانه در آموزش‌وپرورش ما خیلی زود می‌خواهند که به خیلی چیزها برسند. هر از چند گاهی متولیان امر تصمیم به تغییر ظاهری نظام آموزشی در این نهاد می‌گیرند. در 10، 15 سال اخیر ما شاهد تغییرات متعددی در این نهاد بودیم. ما در آموزش‌وپرورش دنیا کجا قرار گرفته ایم؟ به دنبال چه هستیم؟ شکل جدید تغییر ( نظام آموزشی 6-3-3) که در چند دهه قبل اجرا می‌شد، چرا هم‌اکنون دوباره به عنوان یک فرم جدید مورد توجه قرار گرفته است؟ سهم محتوا در این تغییرات تا چه اندازه است؟ و ده‌ها سوال دیگر که هنوز جوابی قانع‌کننده برای آنها پیدا نیست؟ در آموزش‌وپرورش ما همه تغییرات انجام می‌شود اما، برخی اوقات روندی صوری را در پی دارد. به عنوان مثال، نمره مستمر که ارزشیابی کلاس و خارج از کلاس را شامل می‌شود، هم اکنون ابزاری جهت بالا بردن میزان درصد قبولی و بالابردن نمودارها شده است. در غالب کشورهای پیشرفته مدت زمان زیادی صرف مطالعه و تجزیه تحلیل می‌شود، راندمان کار در زمان مطالعه پیش بینی و در زمان آزمایش مورد بررسی قرار می‌گیرد اما، متاسفانه در کشور ما اجرای سریع تغییرات با هیجان خاصی همراه هست، خیلی زود می‌خواهیم از ابتکار تغییرمان استفاده کاربردی کنیم. خیلی زود می‌خواهیم از آنچه کرده‌ایم همه مطلع شوند. چند سالی ابتکارمان اجرا می‌شود، چنانچه مشکلی در روند کار به وجود آمد از بنیان به تغییر آن می‌پردازیم. راستی چه اندازه برای رشد اندیشه در این تغییرات مایه گذاشته‌ایم. هیچ گاه فکر کرده‌ایم که دانش آموزی که خیلی خوب حفظ می‌کند نمی‌تواند خوب بفهمد و هرسال را فقط برای همان سال آموزش می‌بیند و همان سال عطای آن را به لقایش می‌بخشد. بنا بر آنچه ذکر شد توسعه امری چند بعدی و پیچیده است، قاعدتا برای توسعه آموزشی باید به همه ابعاد آن توجه کرد. باید سهمی جدی را برای اندیشه ورزی قرار داد، توجهی جدی به دوران ابتدایی داشت و رابطه جدی را بین دانسته‌ها و کاربرد آن در بازار کار پیدا کرد.خلاصه  اگر روند بهبود وضعیت را در سیستم دیده و کارکردهای این نهاد را در ساختار کلی جامعه مشاهده کردیم، آن گاه می‌توانیم دریابیم که به توسعه آموزشی دست پیدا کرده‌ایم. 

http://www.karimpoor53.blogfa.com/