تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان


مشکلات آموزش و پرورش از نگاه یک فرهنگی
  

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد. با آرزوی توفیق برای دولت تدبیر و امید و سرپرست وزارت آموزش و پرورش جناب آقای دکتر دکتر فانی به عنوان یک فرهنگی که چندین سال در حوزه های آموزشی و اداری خدمت نموده ام ، چند سطری گذرا به مسائل موجود در آموزش و پرورش می پردازم.مشکلاتی که هر از چندگاهی به زبانی و بیانی به صور مختلف ایراد می شود .از این رو به صورت مختصر بر اساس دیدگاه و نظر خود مسائل و مشکلات را مرور می کنم شاید مترجم سکوت همکارانم باشم که در سکوت تلخ و دوست داشتنی بسیار گفته دارند . فرهنگیان و معیشت: رسیدگی به وضعیت معیشتی و اقتصادی شاید اصلی ترین دغدغه فرهنگیان در طول چندین سال بوده و هست به صورتی که حتی با اجرای نظام پرداخت هماهنگ نیز نتوانسته اند جبران مافات نمایند .شکی نیست که فرهنگیان هیچگاه شان ، منزلت و ارزش کار خود را وابسته به وضعیت معیشتی ننموده و دانش آموزان را به عنوان فرزندان خود دانسته و می دانند. آنان علی رغم همه کاستی ها کم کاری راهی در وجودشان ندارد لکن، باید پذیرفت تبعیض های موجود در دریافتی های بین نهاد ها و سازمان ها و مزایای مختلف برایشان سخت و سنگین است. دریافت کمتر، نداشتن حق مسکن ، اختلاف در تسهیلات در تمامی مدارک یکسان برای معلمی که بار سنگین تعلیم و تربیت را به دوش می کشد غیر قابل قبول است. آنان اکنون انتظار دارند که فرزندان دیروزشان بر مسند مجلس تکیه زده اند و چه بسا خود نیز چندی فرهنگی بود ه اند بیشتر دغدغه های آنان را دریابند و بدانند که فرهنگیان همواره در سکوتشان فریاد می زنندکه ما زیاد هستیم اما زیادی نیستیم.شاید اجرای کامل نظام هماهنگ با حمایت قاطعانه دولت، پیگیری وزارت و مجلس تا حدودی باعث رفع تبعیض شود تا اختلاف بین مدارک در آموزش و پرورش با وزارت علوم و سایر سازمان ها علی رغم کار سنگین بر طرف گردد. فرهنگیان و ادامه تحصیل: افزایش دانش و آگاهی از مهم ترین مسائلی است که همواره مورد توجه معلمان بوده است . امروز معلمی را نمی توان یافت که علی رغم بی تاثیر بودن و یا تاثیر کم حقوق گرایش به تحصیل نداشته باشد.فراهم کردن این زمینه بر عهده دست اندرکاران می باشد که می توانند همچون گذشته با مامور به تحصیل نمودن همکاران و ارج نهادن به تلاش آنان یاری گر آنان باشیم.از سویی دیگر فراهم کردن زمینه برای ورود فرهنگیان به امور پژوهشی و بها دادن به تحقیقات فرهنگیان و تاثیر آن بر رتبه ، طبقه می تواند عاملی موثر برای گرایش فرهنگیان به امر پژوهش گردد. جوان گرایی در مدیریت : استفاده از نیروی جوان و جوانگرایی در امور مدیریتی علی رغم احترام و استفاده از تجربیات گذشتگان می تواند عاملی مهم برای شکوفایی و تحولات نو باشد و به یاد داشته باشیم در بسیاری از صحنه ها جوانان با درایت سنت های غلطی را که بسیاری هراس از شکستنش داشتیم کنار نهادند و چون دوران دفاع مقدس با صلابت وارد شدند، اکنون نیز به نظر می آید برای تغییر در ساختارهای سنتی و هدایت آموزش و پرورش به سویی تعالی و پیشرفت می توان به آنان امیدوار بود و از نشاط و پویایی آنان بهره برد. فنا وری های نوین: امروزه در جامعه جهانی در همه زمینه ها ما شاهد رشد فناوری های نوین و بهره بردای از تکنولوژی های جدید می باشیم که استفاده از چنین امکاناتی اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین می بایستی زمینه ای فراهم گردد تا مدارس ما از شیوه سنتی به سمت نوگرایی با متدهای نوین تدریس پیش برود. بایستی قبول کرد که نسل امروزین که چندین گام از ما جلوتر هستند نیز نمی توانند با شیوه های سنتی که متاسفانه متکلم وحده شدن معلم است کنار بیاییند و به قول خودشان: فسانه شد حدیث سکندر و دارا حدیث نو آر که نو را حلاوتی است دگر البته شاید پاسخ همکاران و وزیر محترم برایمان آشکار باشد که ، با این بودجه همین که ما می توانیم مدارس حاضر را پابرجا نگهداریم و حقوق فرهنگیان را پرداخت کنیم جای امیدواریست و آرزوی ما نیز آرزوی شماست .اما باید قبول کنیم که : شاگردانی که بدون نوآوری ! همواره سخن استاد خویش را تکرار می کنند هیچگاه برای خود و استادشان فر و شکوهی ، به ارمغان نمی آورند .اما چرا تنها می بایست بار هزینه ها را تنها بر دوش آموزش و پرورش گذاشت؟ آیا نمی شود با راهکار هایی سنجید تا بتوان از آن برای کمک به آموزش و پرورش بهره گرفت. آیا نمی شود با کمک مجلس قانونی تصویب نمود که دیگر نهادها هم در قبال فرزندان این مرز و بوم مسئولیت داشته باشند؟ راهکارهایی همچون تصویب قانونی که بر اساس آن به ازای استخدام هر فرد در نهاد،سازمان،و.... نیم درصد از حقوق ماه اول به حساب آموزش و پرورش واریز گردد نه بخاطر چندین سال زحمات این سازمان و بهره وری نهادهای دیگر بلکه برای کمک به نسل آینده؛دریافت درصدی از عوارض گمرکی واردکنندگان گرفته برای پرورش نسلی که ما را به سمت خودباوری پیش ببرد نه اینکه در حسرت امکانات نوین بماند؛ بسیاری از شهرداریها از پرداخت درصد مربوط به آموزش و پرورش شانه خالی می کنند که با پیگیری و الزام نمودن به پرداخت مطالبات آموزش و پرورش قبل از تخصیص هرگونه اعتبار می توان گامهایی موثر در راستای کاهش بودجه آموزش و پرورش برداشت. دانش افزایی هدفمند: تجهیز مدارس به امکانات نوین نیازمند داشتن نیروی کارآمدی است که بتواند از آن استفاده بهینه نماید نه آنکه از امکانات به عنوان دکوراسیونی استفاده شود.این امر نیز نیازمند آموزش به همکاران فرهنگی می باشد . اگرچه درصدی آشنایی کامل با این تجهیزات را دارند اما قشر عظیمی هنوز یا احساس تغییر نکرده یا هنوز به گمان آن که در زمان حال نیازی به یادگیری نیست به دنبال یادگیری آن نیستند.از این رو آشنا سازی و برنامه ریزی برای این نیرو علاوه برآن که می بایستی در دانشگاه فرهنگیان شروع گردد زمینه ای برای دیگر همکاران در کارگاه های دانش فزایی وجود داشته باشد. شاید پاسخ بسیاری از همکاران چنین باشد با این همه ضمن خدمتی که داریم دیگر نیازی به آن نیست.جمله ای که به وفور شنیده می شود .به راستی نیز چنین است ضمن خدمت اکنون مدرکی برای گرفتن طبقه و رتبه شده است. اما به نظر می آید به شرطی ضمن خدمت و دانش افزایی تاثیر گذار خواهد بود که علاوه بر آزمون تئوری ،آزمونهای عملی نیز به همراه داشته باشد. ضمن خدمت و اخذ مدرک: از جمله مسائلی که چندصباحی به وفور وبه سخره از زبان فرهنگیان شنیده می شود و چند صباحی نیز سخن از بخشنامه آن به میان آمده است گرفتن مدا رک معادل دکترا و ارشد با گذراندن ضمن خدمت که در آن صورت خوشا به حال کسانی است که روابط دارند و کلاس نمی روند و امتحان نداده گواهینامه هم دریافت می کنند.در آن صورت میخی دیگر بر تابوت تخصص و علم آموزی باید کوبید. تجدید نظر درنظام رتبه بندی : نظام رتبه بندی : نسخه ای که جدیدا برای آموزش و پرورش پیچیده شده است .نسخه ای که می گویندخوشا به حال آنان که در کلان شهرها هستند و ضمن خدمت فراوان ومشکلات اندک .اما آنانکه در چادر عشایر و کپر و روستاهای دور افتاده اند چه گناه دارند که نه مجال شرکت دارند نه مجال حضور و کسی نیست به جایش امتحان بدهند. از سویی چقدر شفاف به نیروهای اداری توهین می شودماده 2 ص20 تبصره1آنانکه صلاحیتشان تائید نشد در مشاغل اداری به کار گرفته شوند.فراموش نکنیم معلیمن چه درزمینه آموزشی و یا اداری هر دو در یک صحنه نقش ایفا می کنند و آنان که سختی کار اداری را به تن خریده اند افسوس حضور در کلاس را می خورند و تنها برای چرخیدن این چرخه فرهنگی وارد گود کار اداری علی رغم افزایش ساعت کاری شده اند، به صورتی که اکنون خروج از کادر اداری و گرایش به آموزش افزایش پیدا کرده است و این تمایز عاملی خواهد شد برای کاسته شدن از کارآمدی سیستم اداری که به عنوان هسته فکری آموزش و پرورش قلمداد می شود. اهمیت تشکل های صنفی :تلاش در جهت احیاء تشکلها و اصناف فرهنگیان می تواند عاملی باشد تا خواسته و مطالبات فرهنگیان در چهارچوبی قانونی پیگیری گردد تا دیگر صدا و خواسته هایی به نام فرهنگیان به میان نیاید. فراموش نکنیم فرهنگیان چیزی جز عزت و سربلندی ایران اسلامی نمی خواهند و تشکلهایشان می تواند زبان گویا و همیار وزارت آموزش و پرورش برای رسیدن به آمال و برنامه ها باشد. در پایان امید بر آن دارم آقای دکتر فانی بتوانند با گام هایی استوار و دوراندیشانه نامی نیک در تاریخ آموزش و پرورش از خود به یادگار بگذارند. حسن امیریمشهد-ناحیه4

http://farhangiannews.ir/view-12026.html

شکیل کمیته ساماندهی نیروی انسانی آموزش و پرورش


شکیل کمیته ساماندهی نیروی انسانی آموزش و پرورش

    سرپرست وزارت آموزش و پرورش از تشکیل کمیته یی برای ساماندهی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش خبر داد و افزود: در آموزش و پرورش فقدان تناسبی در نیروهای انسانی وجود دارد، به شکلی که در بعضی مناطق با تورم نیروی انسانی و در مناطقی دیگر با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم و امیدواریم برای سال 93 این ساماندهی انجام شود.
    علی اصغر فانی درباره وضعیت ورزش دانش آموزی، افزود: وضعیت ورزش در مدارس مطلوب نیست و تمام امکانات را بسیج کرده ایم تا این شرایط بهبود یابد.
    وی در پاسخ به این سوال که آیا برنامه یی برای بازنشستگی پیش از موعد فرهنگیان دارید؟ افزود: یکی از مباحثی که در کمیته ساماندهی نیروهای انسانی بحث خواهد شد، همین مورد است و باید در بودجه 93 برای آن اعتباری در نظر گرفته شود.

اعتماد- 17  مهر 92

عدالت و کارایی در حوزه آموزش و پرورش کشور

عدالت و کارایی در حوزه آموزش و پرورش کشور
  

با سلام و احترام

به بهانه مهرماه، دنیای اقتصاد در چهار شماره از پرونده های اقتصادی_اجتماعی هفتگی خود به بررسی «عدالت و کارایی در حوزه آموزش و پرورش کشور» خواهد پرداخت.

قسمت نخست این پرونده ها با عنوان «کودکان بازمانده از شوق اول مهر»، با تمرکز بر مقوله "نرخ پوشش تحصیلی آموزش و پرورش" در چهارشنبه 3 مهر 92، منتشر شد.

فایل های WORD و PDF مربوط به متن مطالب این پرونده، ضمیمه شده است.

مقدمه این پرونده را هم می‌توانید در ادامه ملاحظه فرمایید:

کودکان بازمانده از شوق اول مهر

□ کارنامه آماری نتایج عملکرد آموزش و پرورش ایران در دهه‌های اخیر چگونه بوده است؟ چرا «سیاست‌گذاری آموزش و پرورش» به «پرداخت حقوق معلمان» تنزل پیدا کرده؟

 هاشم‌خانی - «اول مهر» برای بسیاری از «کودکان» سرزمین‌مان «شوق‌انگیز» نیست؛ از حدود 3 میلیون کودک و نوجوان 6 تا 18ساله‌ای گرفته که خارج از چتر پوشش آموزش و پرورش هستند تا انبوه کودکانی که سال تحصیلی را در مدارسی آغاز می‌کنند با حداقل امکانات؛ مدارس فقیر و فرسوده و دلگیری که شاید فقط حادثه‌ای از جنس بروز آتش‌سوزی در یکی از این مدارس است که شاید بتواند باعث شود ما پایتخت‌نشینان یادمان بیاید در کشورمان مدارس بسیار محقری داریم که ارزش کل ساختمان و تجهیزاتشان کمتر از قیمت یک متر زمین در پایتخت است . . .

شاید بسیاری از ما از آمار چهار و نیم میلیون نفری جمعیت دانشجویان کشور مطلع باشیم؛ اما آمارهایی بسیار مهم‌تر هست که نمی‌دانیم: اینکه 20 میلیون و 970 هزار نفر از ایرانیان بالای 17 سال یا «بی‌سواد»ند یا «کم‌سواد» (دارای تحصیلات حداکثر پنجم دبستان)، یا اینکه 30 میلیون و 260 هزار نفر از جمعیت بالای 17 سال کشور تحصیلاتی حداکثر در حد سیکل دارند (14 میلیون و 590 هزار مرد و 15 میلیون و 670 هزار زن).این ارقام برخی از آمارهای حاصل از سرشماری 1390 هستند که به نوعی نتیجه کارنامه کمی عملکرد چند دهه اخیر نهاد آموزش و پرورش در کشور محسوب می‌شوند و احتمالا بسیاری از ما پایتخت‌نشینان شاید به کلی از آنها بی‌خبر باشیم.

در این شرایط، یکی از معدود گزارش رسمی منتشره در زمینه پوشش تحصیلی آموزش و پرورش (مرکز پژوهش‌های مجلس؛ 7 آذرماه 1390) تاکید می‌کند که «چیزی در حدود سه میلیون و 200 هزار کودک و نوجوان ایرانی بین 6 تا 18 سال، تحت پوشش آموزش و پرورش نبوده و «بازمانده از تحصیل» محسوب می‌شوند... بخش بزرگی از این جمعیت در استان‌های محروم کشور و نیز حاشیه شهرهای بزرگ ساکنند و متاسفانه تولید نشدن آمارهای دقیق و شفاف در مورد نرخ بازماندگی از تحصیل در رده سنی 6 تا 18 سال به تفکیک دختران و پسران، به تفکیک استان‌های مختلف کشور و به تفکیک مناطق روستایی و شهری، یکی از موانع کلیدی شکل‌گیری پژوهش‌های مناسب در حوزه عوامل بازماندگی از تحصیل کودکان ایرانی محسوب می‌شود؛ مساله‌ای که هرگونه سیاست‌گذاری در زمینه کاهش جمعیت کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل را با مشکل جدی مواجه می‌کند.»

خلاصه اینکه اول مهر، فقط یادآور کیف و کتاب و دفتر و مدرسه نیست؛ اول مهر می‌تواند بهانه‌ای باشد برای بازاندیشی در سیاست‌های «آموزش عمومی» کشور؛ می‌تواند بهانه‌ای باشد که در طراحی اولین بودجه دولت جدید، به جای هزاران میلیارد تومانی که هرساله در بودجه عمومی کشور برای ارائه «وام‌های بدون بهره» یا «دلار دولتی» و امثالهم اختصاص می‌دهیم (که فسادانگیز بودنش مورد اجماع نسبی اقتصاددانان است)، یک‌دهم این مبلغ را برای رنگ و لعاب بخشیدن به مدارس مناطق حاشین‌نشین و محروم کشور اختصاص دهیم یا برای انجام پژوهش‌های جامع به منظور ریشه‌یابی جداگانه علل بازماندگی از تحصیل در مناطق مختلف کشور یا...

در آن صورت قطعا ماه «مهر» هم «مهربان»‌تر و «مهرباران»‌تر خواهد بود.

farhangiannews.i

آموزش کارآمد مستلزم انتصابات جدی




نویسنده: عبدالجلیل کریم پور*


یکی از دغدغه هایی که با شروع سال تحصیلی خود را نمایان کرده و اثر قابل توجهی بر سیستم آموزشی کشور می گذارد بحث انتصابات هست که اگر به درستی انجام نگیرد، سیستم را دچار اختلال می کند. بحثی که از انتخاب بالاترین مقام اجرایی یعنی انتخاب وزیر تا مدیر فلان مدرسه در دورترین نقطه را تحت الشعاع خود قرار می دهد. اگر چه این یادداشت را مقال آن نیست تا به چرایی مظلومیت این نهاد بپردازد، اما باید این مهم را در صدر توجه قرار دادکه غفلت از این نهاد می تواند اثرات سویی بر پیکره نظام آموزشی وارد آورد. اگر توجهی جدی به بحث انتصابات کنیم درخواهیم یافت که یک انتصاب آموزشی خوب می تواند در بهره وری آموزشی موثر باشد که چنانچه گرفتار حاشیه هایی غیر از آن شود طبعا از کیفیت کار می کاهد. اگر مدیر مدرسه یی حتی در دورترین نقطه برخلاف قواعد یک انتخاب صحیح که مستلزم مولفه هایی چون توجه به قدرت اراده اجرایی و توانایی های مدیریتی است، انتخاب شود، ظلم بر دانش آموزی است که دستش از همه جا کوتاه است! باید توجه شود که هم خط و همراه بودن فقط در گردونه شایستگی معنی شود تا راهی به سرمنزل مقصود باشد! زمانی یک مدرسه از موقعیت خوبی برخوردار خواهد بود که مدیر خوبی داشته باشد. مدیری باذوق و علاقه مند، نه ملابنویسی که بخشنامه برایش تعیین تکلیف کند: مدیری که حوصله کار و تبحر مدیریت آموزشی را داشته و تملقش موجب مدیریتش نشده باشد. کمی از ظواهر بپرهیزد و دل در طبق اخلاص نهد و محیط را مملو از عشق کند. با صداقت قدم برداردکه اصل، رشد اندیشه و آگاهی است. یک مدیر خوب، یک مجموعه خوب را به همراه می آورد و مجموعه یی خوب، موفقیت بالارا. حال باید آنکه مدیر را انتخاب می کند، بخواهد تا مدیرش بخشنامه یی نباشد، از تملقش بپرهیزد، ببیند چه در چنته دارد، شخصیتش چقدر وابسته به میزش هست، چه درکی از محیط کارش دارد، چقدر خلاق و جسور است، در مدیریت چه چیز برایش اهمیت دارد و چه اندازه از روابط عمومی بالایی برخوردار است؟ سپس در انتخابش حداکثر حساسیت را به خرج دهد. بعد از آن ببیند آیا مدیر برای دلش کار می کند یا برای پستش! و بیشتر، فکرش به سمت چه کارهایی هست؟ آنکه مدیر را انتخاب می کند باید به شایستگی مدیر نیز توجه کند و اهل فن را برای این کار برگزیند، چرا که یک مدرسه خوب در گرو یک مدیریت خوب است! حال اگر انتصابی که انجام می شود به قواعد اصلی که مبتنی بر شایستگی است بی توجه باشد، می تواند زمینه ساز بی انگیزگی و ورود به عرصه روزمرگی باشد. پس می توان این نکته مهم را دریافت که تبحر، نقطه قوت یک انتصاب جدی است و غفلت از آن می تواند زمینه بروز ناکارآمدی را فراهم کند.
    
    دبیر آموزش 

اعتماد 15 مهر ماه 92

  • به بهانه روز جهانی معلم
  • سهم معلمان در برقراری صلح
  • جامعه (11) / علی افشارسمیرمی

  • دنیا را موجی از نگرانی‌های فزاینده فراگرفته که بیشتر آن‌ها نه به واسطه بلایای طبیعی که از جور و جفای انسانی است. به‌طور مرتب در اخبار می‌شنویم که به واسطه حمله تروریستی یا انتحاری، ده‌ها نفر کشته و زخمی شده‌اند. این اقدامات ناجوانمردانه، از میزان اعتماد و اطمینان آدم‌ها به یکدیگر می‌کاهد و به تدریج زمین را به جایی ناامن برای زندگی تبدیل می‌کند. به گمان بعضی، شیاطین برگشته‌اند و کنترل دنیا را در دست گرفته‌اند! اما کیست که نداند دنیا را فکر اداره می‌کند و فکر قوی‌تر، احتمالات بیشتری دارد. واقعیت این است که فکر جنگ و دعوا ابتدا در ذهن آدمی نقش می‌بندد. بنابراین لازم است که فکر و ذهن آدمی، نوسازی و بهسازی شود که این، کار آموزش‌وپرورش است تا به آدمی بقبولاند که به نفع اوست تا شایسته بیندیشد و بگوید و رفتار کند. حاملان و مروجان این شیوه نیز معلمان هستند.
    معمولا معلمان، نجیب‌ترین، آرام‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین قشر هر کشور را تشکیل می‌دهند. صدا و سیمای معلمان تمام دنیا از سایر اقشار، در همان نگاه اول قابل تشخیص است. آن‌ها زنان و مردانی معمولی‌اند که نه در سر سودای قدرت‌طلبی دارند و نه امکان ثروت‌اندوزی. تمام ابزار آ‌ن‌ها، کتاب و قلم و چهاردیواری کلاس است که به اندازه یک دنیا برایشان عظمت دارد. اما همچنان که نکوهش جنگ، آموزش‌دادنی است، دفاع از صلح نیز باید از طریق آموزش انجام شود که این هم کار معلمان است. البته در این راه به آن دسته از معلمانی نیاز است که آماده این فعالیت باشند. به بیان دیگر، آن‌گاه معلمان می‌توانند مخالف جنگ و مدافع صلح باشند که خود مجبور نباشند برای گرفتن حق و حقوق‌شان، با دولت‌هایشان بجنگند. دنیا نیز ـ البته اگرچه کمی دیر- اما سال‌هاست که به‌طور رسمی پی به نقش و جایگاه معلمان برده است. موضوع از وقتی شروع شد که در چهل و چهارمین اجلاس وزرای علوم کشور‌های عضو«یونسکو» که سال 1944 در شهر ژنو برگزار شد، فدریکو مایور دبیرکل وقت پیشنهاد داد که این مجمع باید روزی را به عنوان روز جهانی معلم اعلام کند. این پیشنهاد در این اجلاس که 70 وزیر و 27 معاون وزیر از 135 کشور جهان حضور داشتند، به اتفاق آرا تصویب شد. این تصمیم، کاری صلح‌آمیز و غیراستکباری بود زیرا در روند تصویب آن، کشورهای آمریکا و انگلیس به خاطر مخالفت با تمایلات چپ‌گرایانه و ضدآمریکایی و ضدانگلیسی مدیرکل یونسکو، قبلا جلسه را ترک کرده بودند. 
    جهانی شدن روز معلم فرصتی است تا دولت‌ها و ملت‌ها باور کنند که هم گسترش صلح و هم خشکاندن ریشه‌های جنگ و خشونت در ذهن بشر، کار معلمانی دانا و تواناست. برای همین بود که امسال بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد طی پیامی برای گرامیداشت سی‌ام شهریور برابر با روز جهانی صلح، اعلام کرد: امسال هدف‌مان پررنگ کردن نقش آموزش‌وپرورش در برقراری صلح است زیرا نقش آن در پرورش شهروندان و نیز ساختن جامعه‌ای آرام و صلح‌آمیز ضروری است. او با اشاره به ملاله یوسف زیف دختر معروف پاکستانی و شعار معروفش که: یک آموزگار، یک کتاب و یک قلم می‌تواند دنیا را تغییر دهد، گفت: «آموزش باکیفیت، حق همه کودکان جهان است.» وی در پایان پیامش از همگان خواسته: «بیایید به کودکان‌مان ارزش شکیبایی و احترام دوسویه را بیاموزیم، بیایید برای مدرسه‌ها و آموزگاران سرمایه‌گذاری کنیم تا بتوانیم دنیایی عادلانه و پاسخگو به نیاز همگان بسازیم، بیایید برای برقراری و ماندگاری صلح تلاش کنیم.» بنابراین بر مسئولان فرض است که موانع را از مسیر معلمان بردارند و با حذف موانع سیاسی و عقیدتی از مسیر حرفه معلمی، اجازه دهند آن‌ها بتوانند در مدارس، تفکر انتقادی و انتخاب آگاهانه را به بچه‌ها آموزش دهند.
    با این همه گرامیداشت روز معلم چه جهانی و چه ملی، اگرچه تاکنون برای خود معلم جز تعریف و تعارف شفاهی، حاصلی نداشته است اما بعید نیست با توجه دادن جامعه به حرمت و هیبت معلمان و به تبع آن آموزش‌وپرورش، کمی جنگ‌افروزان به خود آیند و دمی به صلح بیندیشند. آن‌گاه حکایت معلمان خویش را به یاد خواهند آورد که جز خیر و خوبی آن‌ها را نمی‌خواستند. معلمان و به‌ویژه معلمان مناطق درگیر جنگ نیز باید فرهنگ صلح را در اذهان دانش‌آموزان یادآور شوند. حضور فعال آن‌ها در کنار بازماندگان فجایع، نقش بسزایی در التیام بخشیدن دردها و زخم‌های روحی مردم دارد. نظام‌های آموزشی و به‌ویژه در کشورهای مسلمان باید چهره واقعی اسلام را در آموزه‌های مدون خویش به بچه‌ها نشان دهند. باید مدارسی ایجاد کنند که در آن همزیستی میان مذاهب مختلف را نشان ‌دهند تا دانش‌آموزان محتوای درست‌تری از اسلام و فایده آن را در عصر حاضر بفهمند. بچه‌ها باید بدانند چگونه دیگران را تحمل کنند و دوست بدارند. تمرین این شیوه و فراگیر شدن آن در درازمدت، موجب می‌شود که ملت‌ها نیز بدانند چگونه همدیگر را تحمل کرده و دوست بدارند. بنابراین دولت‌ها نیز با ملاحظه احوال ملت‌ها، چه‌بسا دست از جنگ و ستیز بردارند. 
    یکی از عوامل موثر در ترویج فرهنگ صلح، غیرسیاسی شدن نظام‌های آموزشی است. نظام‌های آموزشی موجود در دنیا، اغلب ایدئولوژیک و زیرمجموعه‌ای از ساختار سیاسی جوامع خود هستند. به همین جهت آن‌ها قبل از هر چیز در خدمت منافع و مقاصد نظام خویش هستند. بنابراین هموار ساختن مسیر صلح برای آن نظام آموزشی که دستی در آموزش و چشمی بر سیاست دارد، کمی دشوار است؛ حتی اگر ظاهرا آموزش بسیار در نکوهش جنگ و توصیف صلح بدهد. در حقیقت گاهی این کشورها نیستند که با هم می‌جنگند بلکه این نتایج ضعف در آموزش‌وپرورش است که به مقابله با هم برمی‌خیزند. به قول مولانا: چون که بی‌رنگی اسیر رنگ شد/موسی‌ای با موسی‌ای در جنگ شد. سیستم آموزشی جوامع نباید متاثر از نظام سیاسی، که موثر بر آن باشد. باید از آموزگاران صلح‌اندیش که وارد زد و بندهای سیاسی نمی‌شوند، حمایت کرد. کتاب‌های درسی باید به دور از تعصب تالیف شوند تا پیش‌داوری‌های نادرست از طریق آن‌ها به بچه منتقل نشود. همه خانواده‌ها نیز باید به کمک آموزش‌وپرورش بیایند و کمک کنند تا مذاکرات جنگ را به سوی آموزش شهروندی تغییر دهند و برای این‌که بیش از این صلح جهانی به تاخیر نیفتد و به جای آن‌که بیهوده خود و دیگران را دلخوش کنیم که صلح، از کبوتر و زیتون شروع می‌شود، باید باور کنیم که خاستگاه اصلی آن، کلاس سرزنده معلم است که در آن گنجشک‌های کوچکی سرودهایی بزرگ برای فردا می‌خوانند. 
  • http://baharnewspaper.com

از12اردیبهشت تا روز جهانی معلم

پنجم اکتبر هر سال در تقویم‌های جهانی، برابر با سیزدهم مهر در تقویم ایرانی، به‌عنوان روز معلم ثبت شده است. یونسکو در سال ۱۹۶۶ این روز را به‌عنوان گرامیداشت زنان و مردانی که با اراده قوی و دلی روشن، در سرتاسر جهان با وجود خشونت‌ها و منازعات و نا‌امنی، تلاش می‌کنند انگیزه آموختن را در جان بچه‌ها زنده و شعله‌های عشق به زندگی و بهتر زیستن را در دل‌شان شعله‌ور کنند، روز جهانی معلم نامیده است.
 روز جهانی معلم برای ملل مختلف این مهم را یادآوری می‌کند که فراموش نکنند، انسان امروزی با وجود رشد علوم مختلف و گسترش فناوری‌های نوین، همچنان وامدار انسان‌هایی است که افق‌هایی نو در برابر ذهن بچه‌ها می‌گشایند.

 این روز برای رهبران سیاسی جهان هم حاوی این پیام است که فراموش نکنند حق آموختن و برخورداری از آموزش از مصادیق حقوق شهروندی در سرتاسر جهان است. عمومی بودن این حق و رهایی‌اش از رنگ و‌ نژاد و عقیده، مسئولیت‌هایی را متوجه آنان می‌کند، تا در جهت گسترش آموزش‌وپرورش تلاش و کوشش کنند و برنامه‌هایی عملی برای دسترسی آسان شهروندان به آموزش تنظیم و نگاهی جامع و حمایتی قاطع، از معلمان کشور خود داشته باشند. 

خوشبختانه بعد از جهانی شدن روز معلم، بسیاری از کشور‌ها، در اندیشه گسترش مدارس کشور‌های خود برآمد‌ه‌اند و اقدامات حمایتی را برای معلمان به‌کار گرفته‌اند، اما هنوز در بسیاری از کشور‌ها مانند افغانستان، عراق، سوریه و... اقدامات خشونت‌آمیز، جنگ، منازعات، افراطی‌گری مذهبی و بحران‌ها ی سیاسی، معلمان و دانش‌آموزان را از داشتن یک نظام آموزشی کارآمد محروم کرده است.

 ایرینا بوکوآ مدیرکل «یونسکو»، گی ریدر مدیرکل «سازمان بین‌المللی کار»، آنتونی لیک مدیر اجرایی «یونیسف»، هلن کرک سرپرست «برنامه توسعه ملل متحد» وفرد ون لی ون دبیرکل «سازمان بین‌المللی آموزش»، در پیام مشترک‌شان به مناسبت روز جهانی معلم می‌گو‌یند: «برای ایجاد صلح دائم و توسعه پایدار، هیچ مبنایی قوی‌تری از آموزش کیفی که توسط معلمان کاملا آموزش دیده، به خوبی ارج نهاده شده و حمایت شده و با انگیزه ارائه می‌شود، نیست. تا وقتی که از عهده چالش تعیین «بهترین معلم» ممکن در هر کلاس برنیاییم، وضعیت آموزش نسل‌های آینده مشخص نخواهد بود. در حالی که هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین یک «معلم خوب» شود. جهان امروز برای محو بی‌سوادی و گسترش آموزش‌های عمومی با کمبود «معلم» مواجه است. در حال حاضر ۵۷میلیون کودک در سن تحصیل در مقطع ابتدایی در سراسر جهان از رفتن به مدرسه محروم هستند و برای تحقق آموزش ابتدایی برای همه تا سال ۲۰۱۵، استخدام حدود 5/24‌میلیون معلم در سطح جهان ضروری است. ۴۹‌درصد از این کودکان هرگز وارد مدرسه نخواهند شد، ۲۸‌درصد از آنان نیز دیر‌تر از موعد معمول، تحصیل را آغاز خواهند کرد که ۵۴‌درصد از این کودکان را دختران تشکیل می‌دهند. دغدغه دیگری که به همین اندازه حائز اهمیت است، تعداد پایین حدود نصف این کودکان در مدرسه مشغول به تحصیلند. بحران دسترسی به آموزش و یادگیری باید خیلی سریع مورد توجه قرار گیرد.» آنان در این بیانیه می‌گویند: «معلمان راه‌حل اصلی بحران یادگیری‌اند.» آن‌ها تاکید می‌کنند تعهد دولت‌ها به اقداماتی مانند، حمایت همه‌جانبه از معلمان، بهبود شرایط زندگی معلم‌ها، تشویق به خدمت در مناطق دورافتاده، برقراری قوانین حداقل دستمزد، الگوی پیشرفت زندگی، حمایت از معلمان زن در مناطق دورافتاده،...حمایت معلمان از یکدیگر، اعطای جوایز و تشویق برای پیشرفت در شغل معلمی، ارتقای برنامه‌های تربیت معلم، آگاه‌سازی عمومی، آموزش رایگان، تضمین‌کننده برابری و کیفیت است و باعث ایجاد تفاوت واقعی در نتایج یادگیری خواهد بود.

 در این میان معلمان ایرانی، تنها معلمانی هستند که بخت یارشان شده و دو روز معلم دارند؛ یکی در نیمه اول اردیبهشت هرسال که در تقویم ملی روز معلم است و دیگری روز ۱۳ مهر که روز جهانی معلم است که اثری از آن در تقویم و مراسم‌ها و سخنان دولتی نیست. تنها وزیر آموزش‌وپرورشی که به‌صورت رسمی «روز جهانی معلم» را به معلمان ایرانی تبریک گفته حاجی بوده است. از آن روز به بعد این روز جهانی در سکوت مسئولان رسمی آمده و رفته است. گروهی از معلمان گلایه و انتقاد دارند که چرا مسئولان آموزش‌وپرورش نسبت به این روز سکوت کرده‌اند؟

 به‌نظر من معلمان ایرانی به‌خاطر این سکوت و بی‌تفاوتی مسئولان، چیزی را از دست نداده‌اند. زیرا تا امروز، روز‌های معلم تقویم ایرانی هم نتوانسته‌اند، در بین معلمان هویت این شغل را پررنگ و در آن‌ها هیجان و شوق، جهت تغییر و تحولی در بهتر شدن حرفه معلمی ایجاد کنند. این‌که مسئولان  آموزش‌وپرورش و دولت تصمیم بگیرند در روز جهانی معلم هم از منزلت معلم سخنان رویایی و اغراق‌آمیز بگویند و نتوانند گرهی از مشکلات سنتی آنان باز کنند بیشتر از قبل معلمان را خالی از انگیزه می‌کند و بر سرخوردگی حرف‌هایشان تنها افزوده می‌شود. گرامیداشت روز‌های معلم چه ملی و چه جهانی زمانی می‌تواند برای معلمان شوق‌انگیز باشد که در پشت آن گام‌هایی عملی جهت بهبود شرایط معلمی، نو شدن روش‌های تدریس و تقویت حرکت به سمت مشارکت دادن معلمان در تصمیم‌گیری و کاستن از دغدغه‌های زندگی، شغلی و اجتماعی‌شان باشدپ

پیام دکتر علی اصغر فانی به مناسبت روز جهانی معلم (5اکتبر برابر 13 مهر ماه )



دکتر علی اصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش به مناسبت روز جهانی معلم (5 اکتبر برابر 13 مهر ماه) پیامی صادر کرد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ، دکتر علی اصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در این پیام آورده است :
 بسیار مفتخرم که به نمایندگی از معلمان سرزمینم ، جمهوری اسلامی ایران روز معلم را به شما معلمان شریف سرتاسر جهان تبریک بگویم .
سالها قبل از پیشنهاد سازمان یونسکو روز معلم در سرزمین من در 12 اردیبهشت ماه برابر با دوم می با نام بزرگ مردی ازتبارعلم ، دین و ایثارعلامه شهید مطهری گره خورده است .
تردیدی ندارم  که جایگاه معلمان در بین مردم همچون جایگاه ستارگان در آسمان با اهل زمین است . معلمان ابرهای باران زایی را می مانند که بر کویر دلها می بارند و زندگی را مثل رود جاری  می کنند نام معلمان همیشه در جهان پرآوازه خواهد بود.
نامتان بلند روزتان مبارک
 گفتنی است ، در سال 1994 میلادی به پیشنهاد سازمان یونسکو از جامعه معلمان در جهان خواسته شد روز جهانی معلم را جشن گرفته و گرامی دارند و تا کنون بیش از یکصد کشور این نظر  فاخر و ارزشمند را پذیرفتند. 19 کشور شامل (بلغارستان، صربستان ، روسیه ، رومانی، قطر ، کویت ، فلیپین ، پاکستان ،هلند ، مولداوی ، مالدیو ، آذربایجان ، مقدونیه ، لیتوانی ، استونی ، موریس، آلمان ، کانادا ، و انگلستان) 5 اکتبر برابر با 13 مهر ماه را به عنوان روز معلم جشن گرفته و مقام والای او را پاس می دارند

استفاده از گاز اشک‌آور علیه معلمان معترض پلیس برزیل برای متفرق کردن معلمان معترض از گاز اشک‌آور استفاده کرد.

استفاده از گاز اشک‌آور علیه معلمان معترض
پلیس برزیل برای متفرق کردن معلمان معترض از گاز اشک‌آور استفاده کرد.
  
 استفاده از گاز اشک‌آور علیه معلمان معترض

پلیس برزیل برای متفرق کردن معلمان معترض از گاز اشک‌آور استفاده کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، پلیس برزیل برای پراکندن معلمان ناراضی در «ریودوژانیرو»، گاز اشک آور شلیک و از سلاح الکتریکی شوک آور استفاده کرد.

دبیران برزیلی برای بهبود شرایط کاری خود تظاهرات می کردند.

معلمان در اعتراضات خود گفته‌اند که برزیل حداقل 300 هزار معلم در مقطع ابتدایی دارد که این امر به کلا‌س‌های پرجمعیت منجر شده و یادگیری را برای دانش‌آموزان ضعیف می‌کند.

برزیل از ماه ژوئن صحنه اعتراضات مردم علیه دولت دیلما روسف، رئیس جمهوری بوده است. معترضان خواستار هزینه‌های عمومی در مدارس، بهداشت عمومی و حمل و نقل بود‌ه‌ان
د.+

پیام مشترک به مناسبت روز جهانی معلم-5 اکتبر 2013

(فراخوانی برای بهبود وضعیت معلمان)

teacher-2013ایرینا بوکوآ مدیرکل یونسکو، گی ری‌‌در مدیرکل سازمان بین‌المللی کار، آنتونی لیک مدیر اجرایی یونیسف، هلن کرک سرپرست برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و فرد ون لی ون دبیرکل سازمان بین‌المللی آموزش به مناسبت روز جهانی معلم (5 اکتبر 2013)، پیام مشترکی با عنوان: فراخوانی برای بهبود وضعیت معلمان به شرح زیر ارائه کرده‌اند:

معلمان، نگهبانانِ کلیدِ آینده‌ای بهتر برای همه هستند. آنها الهام‌بخشِ شهروندانِ جهانیِ مسئول و خلاق‌اند، آنان را به چالش وا می‌دارند و توانمندشان می‌کنند. کودکان را به سوی مدرسه می‌کشانند، آنها را در مدرسه نگه می‌دارند و به ایشان کمک می‌کنند تا بیاموزند. معلمان هرروز به ایجاد جوامع دانش‌بنیان فراگیر، که نیاز فردا و قرن پیش و روی ما است، کمک می‌کنند. در روز جهانی معلم، کلیه نیروها را با یکدیگر متحد می‌کنیم تا آنان ضمن تقدیر از معلمان، خواستار وجود تعداد معلمان بیشتر، کاملا آموزش-دیده و حمایت‌شده شوند.
هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین یک معلم خوب شود. مدارک نشان می‌دهد که مهارت‌ها و دانش حرفه‌ای معلمان مهم‌ترین عوامل آموزش کیفی هستند. لازمه این امر، آموزش از پیش ارائه‌شده قوی‌تر به معلمان و حمایت و توسعه حرفه‌ای مداوم آنان برای ارتقای عملکرد و نتایج یادگیری است. ما بر این موضوع واقفیم که معلمان هنوز به‌خوبی آموزش داده نمی‌شوند و دستمزد آنان بسیار کم است، جایگاه آنان ناچیز شمرده می‌شود و در تصمیمات و سیاست‌های آموزشی که متاثر از آن‌اند و به آنها مربوط می‌شود، کنار گذاشته می‌شوند.
امروزه، تعداد معلمان نیز بسیار کم است. برای تحقق هدف آموزش ابتدایی برای همه تا سال 2015، استخدام حدود 24/5 میلیون معلم در سطح جهان ضروری است که از این تعداد، 58/1 میلیون به‌عنوان استخدام جدید و 66/3 میلیون نیز جایگزین برای معلمانی که شغل خود را رها کرده‌اند، مورد نیاز است. البته مشکل، فراتر از تعداد معلمان است؛ بدین ترتیب که بیشتر معلمان باید از طریق آموزش و برخورداری از حمایت مناسب، یادگیری کیفی را مد نظر قرار دهند.
این امر برای تضمین حق آموزش کیفی برای کلیه فراگیران، به‌ویژه برای 57 میلیون کودک در سن تحصیل در مقطع ابتدایی که در حال حاضر از رفتن به مدرسه محروم‌اند، ضروری است. در حال حاضر، طبق برآورد ما، 49درصد از این کودکان هرگز وارد مدرسه نخواهند شد، 28درصد از آنان نیز دیرتر از موعد معمول، تحصیل را آغاز خواهند کرد که 54درصد از این کودکان را دختران تشکیل می‌دهند. دغدغه دیگری که به همین اندازه حائز اهمیت است، سطح پایین یادگیری است. طبق یک برآورد، 250 میلیون کودک در سن تحصیل در کلاس چهارم، قادر به خواندن و نوشتن نیستند. حدود نصف این کودکان در مدرسه مشغول به تحصیل‌اند. بحران دسترسی به آموزش و یادگیری باید خیلی سریع مورد توجه قرار گیرد.
یادگیری بدون معلمانی حرفه‌ای، کاملا آموزش‌‎دیده، به‌خوبی حمایت‌شده، مسئول و ارج نهاده‌شده امکان‌پذیر نیست. معلمان راه حل اصلی بحران یادگیری‌اند، با این وجود، به بسیاری از آنان آموزش‌های لازم ارائه نمی‌شود و به اندازه کافی مورد حمایت قرار نمی‌گیرند و اغلب نیز در تصمیمات و سیاست‌هایی که متاثر از آن‌اند، کنار گذاشته می‌شوند.
در فراهم‌ساختن محیط‌های یادگیری ایمن و حمایتی، معلمان باید در راس قرار گیرند، با این وجود بسیاری از آنان در شرایط بسیار دشوار، اضطراری و حتی حملات، تدریس می‌کنند.
البته دراین تصویر، نقاط روشنی هم وجود دارد. ما شاهد طیف وسیعی از تلاش‌ها برای اصلاح جایگاه معلم از طریق طرح‌های حرفه‌ای‌سازی و تائید، تشویق به خدمت در مناطق دورافتاده و یا محروم، برقراری قوانین حداقل دستمزد، الگوهای پیشرفت زندگی، توسعه حرفه‌ای مداوم، حمایت از معلمان زن در مناطق دورافتاده، حمایت معلمان از یکدیگر و نظارت بین نسلی، اعطای جوایز و تشویق برای پیشرفت در شغل معلمی، ارتقای معیارهای پذیرش برای برنامه‌های تربیت معلم، آگاه‌سازی عمومی، آموزش رایگان و فوق‌العاده‌استخدام هستیم. کلیه این فعالیت‌ها، تضمین‌کننده برابری و کیفیت است و باعث ایجاد تفاوت واقعی در نتایج یادگیری خواهد بود؛ این اقدامات باید افزایش یابد و اجرایی شود.
اینجاست که لزوم اقدام موثر بین‌المللی در حمایت از تلاش‌های ملی برای کمک به موسسات آموزشی و معلمان و بهبود فرصت‌های آموزشی برای همه احساس می‌شود. کلیه این اقدامات باید حقوق و شرایط معلمی را به نحوی تضمین کند که بتوان بازتاب آن را در ارائه آموزش کیفی در سطح بالا توسط یک نیروی آموزشی خوب تعلیم‌دیده و با انگیزه مشاهده کرد. به این دلیل است که معلمان در قلب "اولین طرح ابتکاری دبیرکل سازمان ملل متحد در زمینه آموزش جهانی" قرار دارند. این طرح، ورود کلیه کودکان به مدرسه، دریافت یک آموزش کیفی و توسعه حس جدیدی از شهروندی جهانی را تضمین می‌کند.
این پیام، فراخوان امروز ما برای معلمان است. برای سپاسگزاری و حمایت از معلمانی که در اختیار داریم و نیز برای استخدام معلمان جدید زن و مرد، به ما بپیوندید تا نظام‌های آموزشی موثرتری شکل داده شود و جوانان و بزرگسالان برای مشارکت مسئولانه و خلاق در جامعه آماده گردند. برای ایجاد صلح دائم و توسعه پایدار، هیچ مبنایی قوی‌تر از آموزشی کیفی که توسط معلمان کاملا آموزش‌دیده، به خوبی ارج نهاده‌شده، و حمایت‌شده و با انگیزه ارائه می‌شود نیست. تا وقتی که از عهده چالش تعیین بهترین معلم ممکن در هر کلاس بر نیاییم، وضعیت آموزش نسل‌های آینده مشخص نخواهد بود.

بیانیه ی جمعی از تشکل های صنفی معلمان کشو

به نام خداوند جان و خرد


بیانیه ی جمعی از تشکل های صنفی معلمان کشور


به مناسبت 5 اکتبر، روزجهانی معلّم(13مهر1392)


«تهران، همدان، یزد، خراسان رضوی، کردستان و گیلان»


 در گاه شمار تاریخی ایران در هـر سال تحصیلی دو روز به نام معلم نامیده می شود. 13 مهر (5 اکتبر) روز جهـانی معلم و 12 اردیبهشت روز ملی معلم. کانـون های صنفی معلمان ضمن گرامی داشت هر دو مناسبت، روز جهـانی معلم را به تمامی همـکاران شـادباش گفته و از آنان دعوت می نمایند با طرح ِ مسایل مورد نظر خود، به عنوان عضوی از جامعه ی بزرگ معلمان ایران و جهان، مشکلات موجود در آموزش و پرورش را به رغم تکراری بودن به گوش مسئولان برسانند.

همکاران گرامی!

مهرماهِ امسال را در شرایطی آغاز نمودیم که چند ماهی است جوانه های امید به بهبود اوضاع با حاکمیت خرد و اندیشه، سر برآورده و بوی تغییر از اوضاع جهان می شنویم. گرچه در نخستین گـام، شخصیت مطلوب فرهنگیان انتخاب نشد و یک بار دیگر آموزش و پرورش، سال تحصیلی را بدون وزیر آغاز نمود؛ اما همچنان به تدبیرِ ریاست محترم جمهور، امید داریم تا فردی به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی گردد که بتواند بافتِ گسترده ترین و مهمترین وزارت خانه دولت را از بند افکار کهنه و غیر علمی رها سازد. چرا که به گفته ی رییس جمهور محترم "بهروزی یک ملت در سایه ی خرد و علم است و علم چیزی جز انباشت تجربیات و خرد نیست." تجربیات چند دهه ی اخیر به ما نشان داده است که اندیشه و ساختار کنونی حاکم بر آموزش و پرورش، توان بر دوش گرفتن مسئولیت سنگینِ ساختن ِایران ِ آینده و آینده ی ایران در مدارس کشور را ندارد.

همچنین انتظار ما از دولت تدبیر و امید این است که حق قانونی تشکل های صنفی معلمان کشور را به عنوان ناظران مدنی به رسمیت شناخته و در خصوص تمدید و صدور پروانه های فعالیت آنان اقدام جدی و مسئولانه نماید.

همکاران ارجمند!

اولین روز سال تحصیلی جدید با ایراد سخنان مهمی از جانب رییس جمهور محترم همراه شد. سخنانی که هم مبنای قانونی دارد و هم خواسته هایی انسانی است ؛ اما چنین سخنانی از زبان مسئولان کمتر شنیده شده :

«  در محیط آموزش و پرورش نباید تفاوتی میان افراد بر اساس نژاد، چهره و تعلق به گروه سیاسی خاص وجود داشته باشد.

      مخالفت جدی با اهانت به دانش آموزان و تنبیه بدنی. 

     توصیه به برقراری زنگ کتاب و زنگ گفت و گو   و ... »

کانون های صنفی معلمان صادرکننده ی این بیانیه ، ضمن اعلام حمایت و همسویی با این سخنان، توجه ریاست محترم جمهور و سایر مسئولان کشور را به نکاتی چند ، معطوف می دارند : مقابله با تمامی جنبه های خشونت نسبت به شهروندان ایرانی به ویژه معلمان، نوجوانان و جوانان، بخشی از باورِ ماست. به گمان ما کودک و نوجوانی که انواع خشونت کلامی، جسمی و... را در محیط خانواده، در رفتار ارگان های انتظامی با شهروندان در جامعه، در تلویزیون و... مشاهده یا تجربه می نماید، درک صحیحی از رفتار فاقد خشونت در کلاس و مدرسه نخواهد داشت. این در حالی است که اندک رفتار خشونت آمیز در مدرسه – که البته کم آن هم زیاد است و نباید باشد- به شدت بزرگ نمایی می شود و سایر رفتارهای ازاین نوع در جامعه توجیه می گردد. رییس جمهور محترم به درستی اعلام نمودند:"دانش آموز باید بداند اگر حقش تضییع شد حق دارد اعتراض کند و حق اعتراض دانش آموز باید از مدرسه آغاز شود... حق اعتراض، آغاز شکوفایی کرامت و عظمت یک انسان است و ما باید آن را از مدرسه آغاز کنیم."

پر واضح است ، وقتی رئیس جمهور محترم، چنین حقی را برای دانش آموزان قایلند، به طریق اولی چنین حقی را برای معلمان ِ این دانش آموزان نیز  روا می دارند. در این جا لازم است خدمت رییس محترم قوه ی مجریه اعلام نماییم که در هشت سال ِسیاهی که بر مردم این مملکت به طور اعم و بر فرهنگیان این مرزو بوم به طور اخص رفت، تعداد زیادی از معلمان به خاطر همین حق ِ بدیهی به زندان و تبعید فرستاده شدند، یا از کار انفصال و اخراج گردیدند. هم اینک نیز معلمانی نظیر رسول بداقی، محمود باقری، عبدالله مومنی، محمد داوری و... هریک چندین سال است به دلیل اعتراض به تضییع حقوق فرهنگیان در زندان به سر می برند. افرادی مانند علی اکبر باغانی، محمود بهشتی،مختار اسدی، هاشم خواستار، نبی ا... باستان فارسانی، اسماعیل عبدی، علیرضا هاشمی و... باز به همین دلیل به زندان و تبعید محکوم گردیده اند و چنانچه اقدام فوری صورت نگیرد بازهم راهی زندان خواهند شد! معلمانی که شاهد چنین احکامِ سنگینی برای نمایندگان ِصنفی  خویش - به دلیل پافشاری بر ابتدایی ترین حقوق شان- هستند و سایه ی سنگین انفصال، بازنشستگی اجباری، اخراج، تبعید و زندان را برسر دارند و از سوی دیگر در تنگناهای معیشتی خود گرفتارند، آیا می توانند این سخن البته زیبای رییس جمهورشان را عملی کنند؟                     

ذات نایافته از هستی بخش

کی تواند که شود هستی بخش؟

روز جهانی معلم در بسیاری از کشورها همراه با برگزاری جشن و مراسم مخصوص و گاهی نیز برگزاری تجمع است. اما برای ما در شرایط کنونی تنها بهانه ای است برای بازگویی بسیاری از مشکلات و درد هایی که جامعه ی معلمان کشور با آن ها دست به گریبان است. شاید شاه بیت قصیده ی طولانی مشکلات آموزش و پرورش را بتوان در این جمله یافت که: در جامعه ی ما شغل معلمی احساس عزت و کرامت لازم را در دارندگان آن ایجاد نمی نماید. به بیان دیگر معلمان احساس می کنند از جایگاه اجتماعی درخور بهره مند نیستند و دلایل آن را نیز چنین بر می شمارند :

- آموزش و پرورش نه در زبان، که در ذهن و اندیشه ی مسئولان ارشد کشور اولویتی ندارد و همواره به عنوان دستگاهی غیرمولد، مورد بی توجهی قرار گرفته است. فوری ترین نتیجه ی این نگاه، ناکافی و نامناسب بودن مداوم بودجه ی این دستگاه و تبعیض فراوان در پرداختی های آن به معلمان در مقایسه با سایر کارکنان دولت بوده و هست.

-نکته ی مهم دیگر نگاه به شدت سیاسی مسئولان به آموزش و پرورش رسمی کشور است، به طوری که از یک طرف این نهاد عمومی به جایگاهی برای نشر کهنه ترین افکار سیاسی و ایدئولوژیک موجود در میان جناح های مختلف حاکمیت تبدیل گردیده و از طرف دیگر به حیاط خلوتِ بده بستان های آنها بدل گشته است. زنجیره ی مسائل بالا حتی در تدوین کتاب های درسی - به ویژه در رشته ی علوم انسانی - خودنمایی می کند.

- سیستمِ به شدت تمرکزگرا  و یکسویه که برآموزش و پرورش کشور حاکم است، کار آمدی و بهره وری را از این نهاد گرفته است . این سیستم با مدیریتی کاملا متمرکز و سنتی، با نادیده گرفتن مدیران میانی و معلمان در تصمیم گیری ها، نه تنها خلاقیت، اندیشه ورزی و حسِ مسئولیت پذیری را در بدنه ی آموزش و پرورش از بین می برد، بلکه  نوعی وازدگی و عدم احساس مسئولیت را رواج می دهد.

  همین سبک مدیریتی ِ انعطاف ناپذیر و نقدگریز، موجبات نگاه امنیتی نسبت به تشکل های صنفی مستقل را فراهم نموده و از توان بالای این تشکل های مردم نهاد، هیچ استفاده ای برای حل مشکلات نظام تعلیم و تربیت به عمل نیامده است. بدیهی است در صورت وجود نگاه درست به تشکل های صنفی و برداشته شدن ِ دیوار بلند بی اعتمادی بین معلمان و مدیران، بسیاری از مسایل و مشکلات غامض در این حوزه، قابل حل خواهد بود .

سخن بسیار است و حوصله ها اندک. به گمان ما تمامی گره ها و مسائل دشوار گفته و ناگفته با بهره گیری از خرد جمعی و مدیریت های مدبرانه گشودنی است. عزم ملی می خواهد و نگاه نو . آماده ایم و امیدوار.

کانون های صنفی معلمان

«تهران، همدان، یزد، خراسان رضوی، کردستان و گیلان»

تغییرات اجتماعی از پس سال‌های التهاب


 تغییرات اجتماعی از پس سال‌های التهاب

بررسی تاثیر رسانه و گفتمان سیاسی حاکم بر جابه‌جایی هنجارها


دکتر محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسانه‌ها را مهم‌ترین حامل‌های فرهنگی در جهان می‌داند و می‌گوید: تردیدی نیست که محتوای رسانه، از جنس فرهنگ است و جوانان تاثیرپذیرترین گروه جامعه از رسانه‌ها هستند؛ بنابراین باید دقت و تأمل خاصی صورت گیرد تا رسانه‌ها رفتارهای غیرمدنی را ترویج نکنند و به اصالت ایرانی و فرهنگ بومی در برنامه‌سازی توجه داشته باشند. این برنامه سریال یا میزگرد باشد، فرقی نمی‌کند و نوع و ژانر برنامه مهم نیست بلکه جوان‌پسند بودن آن برای تأثیرگذاری کافی است. پس اگر رسانه‌ها بزرگترین حامل فرهنگی باشند، بزرگترین نقش را هم در فرهنگسازی جامعه بر عهده دارند. 

وی می‌افزاید: این فرهنگسازی در مد و لباس و حتی گویش و رفتار هم می‌تواند به وجود بیاید. برای مثال ممکن است نحوه صحبت کردن یک شخصیت در سریال برای مدتی در گویش‌های عمومی مردم استفاده شود اما این تاثیرگذاری به همان سرعتی که ایجاد می‌شود، فراموش خواهد شد. با این وجود نمی‌توان تاثیرگذاری آن را انکار کرد؛ پس اگر بتوانیم ارزش‌های فرهنگی را هم در لابه‌لای برنامه‌ها بگنجانیم، می‌توانیم تاثیرگذاری مثبتی داشته باشیم.  ادامه مطلب ...

درباره ی روز جهانی آموزگار

درباره ی روز جهانی آموزگار  


 

 بخش هایی از نوشته ها و برگردان های خودم، *مهدی بهلولی درباره ی پنجم اکتبر،سیزدهم مهر ماه "روزجهانی آموزگار" در سال های گذشته :

 در سال 2010 :

 [شعار ویژه امسال این سازمان "Recovery begins with teachers" است که برگردانی از آن می تواند چنین باشد :" سررشته ی بهبود،با آموزگاران است." EI در این پیام کوتاه چنین آورده است :" در روز جهانی آموزگار 2010،صدها تن از هزاران دانش آموز،پدر و مادر و کوشنده ی سراسر جهان،سر فرود می آورند در برابر همه ی آموزگارانی که مستقیم یا غیرمستقیم،از بحرانی بزرگ، اثر پذیرفته اند. بحرانی هایی (با وظیفه های)انسان دوستانه،چون زمین لرزه در هائیتی و چین،یا بحران اقتصادی جهانی،که در سال گذشته،اقتصادهای پیشرفته ی بسیاری را ویران ساخت. نقش آموزگاران و دیگر کارکنان آموزشی،در بازسازی اجتماعی،اقتصادی و اندیشگی (جامعه) سرنوشت ساز است. همه ی کسانی که مبارزه می کنند تا آموزش کیفی کودکان جهان فراهم آید،می توانند به آموزگاران و سازمان های نمایندگی شان بپیوندند تا این پیشه را بزرگ داشت گیرند و حمایت شان را از آنها به نمایش بگذارند!"

باری،روز جهانی آموزگار،نشانه ای است برای ما و برای همه ی کارگزاران و برنامه ریزان کشور،که در جهان به هم پیوسته کنونی،آموزش نیز به سان پدیده های دیگر،روزبه روز هم سو می شود و هم سپهر. همچنین هشداری است برای همه ی آنانی که با رویگردانی از اندیشه های نوین آموزشی و پافشاری برهمان فضاهای سنتی و کهن،مدرسه و آموزش را،بیش از پیش،از زندگی دور می سازند و ناتوان و ناکارآمد. انگیزه ی دانش آموز و آموزگار را می کشند و پویایی جان و اندیشه را می ستانند. آنانی که می خواهند اندیشه های کهن را،در کالبد آموزشی نو بیاموزانند و از آموزش نوین،تنها به افزارهای آن می اندیشند. شاید مشکل بزرگ آموزش و پرورش ما،همین انگیزه کشی و ایستایی اندیشگی باشد. تو گویی،این سامانه ی آموزشی،در این زمانه نمی زید و چشم ها و گوش هایش بر نوآوری و نواندیشی بسته است.  "الوین تافلر" درست می گوید: " آموزش و پرورش،به مفاهیم تازه ای نیاز دارد،مفاهیمی آن اندازه ژرف،که از مسائل بودجه، تعداد شاگردان، حقوق معلم و تعارضات سنتی بر سر برنامه و بسیاری از مسائل دیگر به مراتب فراتررود."]

در سال 2011 :

[برگردان : مهدی بهلولی

درون مایه (پیام،تم) روز جهانی آموزگار امسال- آموزگاران برای برابری جنسیتی- برابری میان آموزگاران زن و مرد را دربرمی گیرد؛برای دختران،دستیابی به آموزش و پرورشی با کیفیت و حساس به مساله ی جنسیت را درخواست می نماید،و سهم آموزگاران و آموزش و پرورش، در چیرگی بر کلیشه های جنسیتی را،برجسته می سازد.

 با وجود این که در این 25 سال واپسین،در دستیابی به برابری جنسیتی،پیشرفتی واقعی روی داده است،اما برای پیش رفتن،هنوز هم، راهی دراز در پیش است. برای نمونه،در آموزش ابتدایی و در مسآله ی برابری جنسیتی،همچنان  شکاف های چشم گیری وجود دارد. در حالی که نسبت نام نویسی دختران به پسران در دبستان،در کشورهای جنوب صحرای آفریقا،بسیار پایین می باشد،کم کوشی آموزشی پسران در مدرسه و در برخی کشورها مانند جامائیکا و آمریکا،بیش از پیش،پدیده ای نگران کننده می گردد.

فرد ون لیون،دبیر کل EI می گوید : "بیایید در روز جهانی آموزگار،به یاد آوریم که آموزگاران،در نشانه گرفتن بیدادهای جنسیتی سراسر جهان،نیرویی پرتوان هستند،و این که برابری جنسیتی،تنها یک مساله برای زنان نیست- مساله ی همه است".

درباره ی همین شعار 2011 در نوشته ای از خودم :

"یا یک نمونه دیگر،بحث شعار امسال یونسکو،در روز جهانی آموزگار،همان Teachers for gender equalityمی تواند باشد. روشن است که برگردان این شعار "آموزگاران(معلمان)برای برابری جنسیتی" است. اما برخی در تحریفی آشکار،به "برابری جنسیتی برای معلمان" ترجمه کردند! من دقیقآ دلیل این کار را نمی دانم اما گمانم بر این است که چون "آموزگاران برای برابری جنسیتی" بعدی اجتماعی- فرهنگی به تدریس می بخشد و با برداشت برخی از تدریس و آموزش رسمی،نمی خواند پس بایستی شعار را واژگون برگرداند و دریافت خود را بر آن بار نمود و به سان بسیاری کارگزاران و مسئولان آموزشی،شعور و شناخت فرهنگیان را هیچ انگاشت و به بازی گرفت!"]   

در ضمن شعار سال 2012 هم "take a stand for teachers!" بود که ترجمه اش کردیم : "به سود آموزگاران موضع بگیرید!

"http://bohluli.blogsky.com/

معلمان ما و معلمان دنیا (به بهانه روزجهانی معلم)


معلمان ما و معلمان دنیا (به بهانه روزجهانی معلم)


 

   شباهت های معلمی در هر گوشه دنیا،بیشتر از تفاوت های آن است.همگی قصد آموزش به بچه ها درچهاردیواری کلاس را دارند وهمین عمده ترین وظیفه و دغدغه آنهاست.به همین ترتیب،در مسائل و مشکلات نیز درد مشترک دارند. اماکار معلم ـ در هرکشوری که باشد ـ نسبت به سایر مشاغل ، تفاوت هایی دارد. درواقع ،معلمی مثل  هیچ یک ازحرفه هایی که می شناسیم ،نیست. معلمی، فعالیت در جبهه ی روابط انسانی است.فضایی که در آن به آسانی سوء تفاهم پیش می آید.افراد خیلی سریع ناراحت می شوند یا او را ناراحت می سازند .معلم ،ضمن اداره ی کلاس باید ازفراگیران ارزشیابی شفاهی و کتبی بگیرد، سر  وصدای بچه ها را تحمل کند، پشت سرهم آنها را دعوت به سکوت کند، به همه مهر بورزد، در همان حال که با یکی می خندد، نسبت به دیگری اخم کند،به پرسش های بی موقع بچه ها پاسخ گوید،از یادگیری تک تک آنها اطمینان حاصل کند، در دعوای بچه ها فورا حضور پیداکند وآنها را آشتی دهد، تنبیه کند، تشویق کند،اندرز دهد و البته در همه ی این احوال، مواظب رفتار، گفتار و ظاهر خود باشد.دردسرهای یک معلم به چهاردیواری کلاس درس و یک زمان خاص محدود نمی شود.یک معلم باید مترصد روبروشدن با ارزیابی های گاه و بیگاه مسئولین اداری و همینطور مواظب سلوک و ظاهر خود در بیرون باشد تا نقش الگویی اش خدشه دار نشود.شاید به خاطر همین خصوصیات است که کارمعلم، در همه کشورها ازارج و مرتبه بالایی برخوردار بوده و دولت ها برای اداره آنها عنایت و حمایت ویژه ای دارند.

  از نگاه دولتمران هرساله جمع زیاد معلمان ، بارمالی زیادی را روی دست دولتها می گذارد اما این دلیل نمی شود که در اصلاح و افزایش دستمزدهای آنها با توجه به نرخ تورم اقدامی صورت نگیرد. معضل معیشت و غم نان به همان اندازه که عمده ترین دلشوره معلمان است، معمولادر طول تبلیغات انتخاباتی، یکی از تاثیرگذارترین شیوه های تبلیغی نامزدها برای جلب رای و نظر مردم و به ویژه معلمان است. مثلا در کشور خودمان،باآغاز به کاردولت یازدهم مثل هردولتی جدید، دوباره نورکم فروغ امید در دل فرهنگیان جان گرفته وروشن شد.فکر اینکه رئیس جمهور جدید با توجه به داعیه اعتدال و اصلاح طلبی شان پاسخگوی نیازهایشان باشد،هنوزمعلمان را دل قوی می دارد که در انتخاب خویش اشتباه نکرده اند.خاصه که خوب یادشان است که ایشان در ایام تبلیغات انتخاباتی فرمودند:«باید به معیشت معلمان توجه شود تا شغل دوم نداشته باشند.» این یک واقعیت تلخی است که برخلاف بسیاری از کشورها،بیشتر دغدغه اولیه معلمان ما ، معیشتی است.به همین دلیل ،اغلب آنها دو شغله اند که همین در کاهش میزان کارایی تدریسشان بی تاثیرنیست.اهمیت این مسئله تا آن اندازه است که حتی در خلال برنامه های اعتراضی و صنفی و روشنگرانه ای که از سوی نخبگان و دست اندرکاران فعال صنفی دنبال می شود، آنجا که حرف از مطالبات به میان می آید، بیشترمطالبات مالی مدنظربوده و خواسته های آموزشی عنوان نمی شود.معلمان همواره نالیده اند که حقوق ماهانه شان نسبت به سایرکارکنان دولت ناچیزاست اما شکایت نکرده اند که مدرسه شان فرسوده است یا تجهیزات آموزشی و رفاهی ندارد. برای همین است که می بینیم اغلب معلمان نیازمند وام برای خرید مسکن یا تامین جهیزیه فرزندشان، نسبت به ساختار اداره منطقه خود، نگاهی بنگاهی و بانکی دارند نه نگاهی سازمانی که در آن باید فرایند آموزش و پرورش دنبال شود.تجربه نشان داده است که گره کورمشکل معلمان با افزایش چند درصدی هرازگاه حقوق حل نمی شود.با هرقدم دولت در اصلاح و افزایش پرداخت دستمزدها، نهاد بازار،فرسنگ ها جلوتر در مسیرگرانی و تورم راه می رود.ازنقطه نظر دیگری نیزافزایش حقوق تنها راه چاره نیست.به راستی اگرحقوق معلمان بطورناگهانی دوبرابر میزان فعلی بشود آیا می توان امیدواربود که آنها ضمن ترک شعل دوم و سوم خویش، یک باره به سمت پژوهش و حضور در کتابخانه ها و مراکز تحقیقی روی آورند؟ تازه از کجا معلوم است که این افزایش ها در برابر رمز و رازهای پیچیده بازار و کلاف سردرگم اقتصاد، تاب مقاومت بیاورند؟اضافه بر این ها،تاکیدمستمر و رسانه ای بر افزایش چنددرصدی و هز ازگاهی حقوق معلمان، موجب تضعیف شان و منزلت مقام معلم می شود و به تدریج از بار معنوی و ارزشی آن می کاهد.

بنابرابن با توجه به ضرورت برقراری عدالت و پرهیز ار اعمال تبعیض در پرداخت دستمزدهای کارکنان دولت،شایسته تر آن است که به تفاوت در میان آنها توجه شود.فرهنگی ومعنوی بودن ماهیت کار معلمان از طرفی، و تعداد زیاد آنها نسبت به کارمندان سایروزارتخانه ها از سوی دیگر، می طلبد که مثل سایر ممالک دنیا، ابتدا در جهت ارتقای منزلت و جایگاه واقعی آنها تدابیری اندیشید تا هم معلمان هویت از دست رفته خویش را بیابند و هم دولت یازدهم به شعارتدبیرو امید خویش جامه عمل پوشانده باشد.از این رهگذراست که جامعه وجودشان را چنانکه باید و شاید قدر می بیند و آنها را را برصدر می نشاند.اتخاذ راهکاریی نظیر؛ پرهیز از سردادن شعر و شعار به جای عمل درحال و روز معلمان،پرهیز از نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش،خودداری ازابلاغ طرح و برنامه های حساب نشده و بی ارتباط با فرایند آموزش، توجه به تفاوت های فردی معلمان، تشخیص و تشویق معلمان فعال، تفویض اختیاربه معلمان و کاستن ازحجم باید و نباید های بخشنامه ای،همراهی و همکاری با معلمان دنیا از طریق گرامیداشت روزجهانی معلم،تدوین نظامی برای درجه بندی آنها براساس صلاحیت های حرفه ای، توانمند سازی معلمان در استفاده از فناوری های نوین، حمایت قاطع و عینی از معلمان در برابراولیا کم لطف و پرتوقع، عفو و یا تخفیف مجازات معلمان معترضی که اکنون دربندند و بالاخره،هدفمندسازی نظام پرداخت ها براساس شایستگی ها و تلاش های تعریف شده، از جمله اقداماتی است که در جهت ارتقامنزلت معلمان می توان کاربست.کلام آخراینکه می دانیم درصدردولت یازدهم،شخصی با تدبیر و امیدوار نشسته که جهانی می اندیشد و منطقه ای عمل می کند و آن چنان که گفته اند ؛کلید قفل بسیاری از مشکلات را در دست دارند.دست برقضا،ایشان نه به اسم که به رسم نیز، فردی روحانی است و روحانیون که خود از جمله معلمان غیررسمی جامعه ما هستند، به خوبی اهمیت علم و حرمت معلمان را می دانند.براین اساس دور نیست که برنامه های خوبی را در جهت افزایش شان و منزلت اجتماعی و حرفه ای معلمان شاهد باشیم. امید که در تصمیم گیری های بعدی، جمعیت معلمان ما هم مثل معلمان دنیا به عنوان جمعی که فقط زیادند اما زیادی نیستند، به حساب آیند. 

به نقل از وبلاگ تخته سیاه

http://besht.blogfa.com

راه سعادت ملت ایران حذف فرهنگِ دروغ و چاپلوسی است

  راه سعادت ملت ایران حذف فرهنگِ دروغ و چاپلوسی است


کاشانی در ادامه به آسیب‌شناسی تاریخیِ رفتار ایرانیان می‌پرداز دروغ و چاپلوسیِ همه‌گیر میان ایرانیان را ناشی از تهاجم بیگانگان به ایران در طول تاریخ می‌داند که ایرانی را مجبور کرد تا برای حفظ داشته‌هایش در برابر تازشگران به دروغ و چاپلوسی بگراید. او تنها راه سعادت ملت ایران را حذف فرهنگ دروغ و چاپلوسی می‌داند و می‌گوید که اکنون زمان آن فرارسیده است که این فرهنگ چاپلوسی را کنار بگذاریم.

ادامه مطلب ...

معضل کنکور و نظام آموزشی مریض

ایست بازرسی
 
معضل کنکور و نظام آموزشی مریض


نویسنده: عرفان صفی پور

آموزش و پرورش در حال حاضر تنها وزارتخانه یی است که متولی ندارد: خیلی رک و راست! سرپرست وزارت آموزش و پرورش، بنا به دلایلی که روشن نیست هیچ کاری نمی کند. شاید گذاشته بعد از اینکه با خیال راحت از سد مجلس گذشت طرح ها و برنامه هایش را رو کند. اما به هر حال او بسیار ضعیف تر از همتایش در وزارت علوم کار می کند. به عبارتی هر چقدر سرپرست وزارت علوم فعال است، سرپرست وزارت آموزش و پرورش منفعل عمل می کند.
    حقیقت این است که آموزش و پرورش و نظام آموزشی پایه از جمله جاهایی است که نیاز مبرم و شدید به اصلاح و بازنگری دارد چرا که این تشکیلات هم از زخم های مهلک 8 ساله گذشته، در امان نبوده و ا گر نگوییم ویران شده، لااقل می توان گفت رو به ویرانی است. آموزش و پرورش از جمله نظام های ساختاری است که بیش از نیاز به اصلاح فیزیکی، نیاز به اصلاحی بنیادی دارد. خیلی نمی خواهیم کارشناسانه اش کنیم چرا که نگارنده مسلما تخصصی در این زمینه ندارد که بخواهد اظهارنظر کارشناسی کند. حرف هایی که زده می شود بیشتر برآمده از انتقاداتی است که از سوی دانش آموزان کنونی و دانش آموزان دیروزی شنیده شده.
    فرض کنید الان کلاس پنجم هستید و با هزار شوق و ذوق درس می خوانید تا به دوره یی جدید وارد شوید. اما چه اتفاقی می افتد؟! یک باره در میانه سال متوجه می شوید که حتی اگر خیلی هم درس بخوانید باز باید یک دوره دیگر در ابتدایی باشید! این نخستین ضربه یی است که به دانش آموزان وارد شد. هرچند در تغییرات ساختاری نظام آموزشی، حال به هر شکلی که باشد، گروهی قربانی این آزمون و خطا می شوند، اما عدم برنامه ریزی و آینده نگری در اجرای این طرح باعث شده تا با به وجود آمدن احتمال بازگشت دوره های تحصیلی به حالت قبلی، عده یی دیگر از دانش آموزان نیز ضربه ببینند.
    ایرادات نظام آموزشی اما قدمتی والاتر دارد. شاید بتوان از «کنکور» به عنوان بزرگ ترین معضل آن نام برد. دیواری بین مدرسه و دانشگاه که گذر از آن نیاز به تلف کردن زمان و خرج کردن پول دارد. اگر بخواهیم خیلی مثبت به ماجرا نگاه کنیم به این می رسیم که دانش آموز برای شکست غول کنکور باید به منابعی اکتفا کند که هیچ نیازی به آنها ندارد. بد نیست، بدانیم که فلسفه کنکور، از جنسی که هم اینک در ایران برگزار می شود، بیشتر برای کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته است. کشورهایی که به دلیل بالابودن تقاضا برای ورود افراد بیکار جامعه به دانشگاه به اجبار آزمونی بزرگ با عنوان کنکور برگزار می شود.
    البته چین، ترکیه و ژاپن از مطرح ترین کشورهایی هستند که آزمونی شبیه کنکور در آنها برگزار می شود. اما نباید دست پیش گرفت که چون در ژاپن هم کنکور برگزار می شود پس در ایران هم باید به دید مثبت به این مساله نگاه کرد. اصولاژاپن کجا و ایران کجا؟! ضمن اینکه کدام از این کشورها سیستم های متفاوتی دارند و به نظر می آید که قاعده کنکور در آن کشورها خیلی منطقی تر است. جالب است که در چین، دانش آموزان فقیر که دارای جایگاه اجتماعی خانوادگی بالایی نیستند، برای موفقیت در زندگی، گزینه شرکت در کنکور برای پذیرش در دانشگاه ها را انتخاب می کنند که اصولادلیل وجود چنین آزمونی هم جمعیت بالای آن کشور و میزان متقاضیان است. در سال 2012، 9 میلیون جوان در آن آزمون شرکت کردند که ظرفیت دانشگاه های آن 7 میلیون نفر بود. ترکیه نیز با وجود حدود دو میلیون متقاضی سالانه، با برگزاری کنکور، بیشتر تلاش دارد تا ضریب هوشی دانش آموزان را بسنجد تا دانشگاهی متناسب برای ادامه تحصیل آنها پیدا شود. البته برای تحصیلات تکمیلی، کنکوری برگزار نمی شود و هر دانشگاه بر اساس رشته و ضوابط و استانداردهای آموزشی خود، اقدام به جذب دانشجو می کند.
    اما در ژاپن پیشرفته، دانش آموزان برای حضور در دانشگاه های دولتی برتر مجبورند در یک آزمون سراسری شرکت کنند و پس از آن نیز در صورت احراز صلاحیت علمی اولیه، باید در آزمون های ورودی دانشگاه ها هم روی میزهایی با تست های اختصاصی بنشینند. البته دانشگاه های غیردولتی ملزم به پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری نیستند و می توانند به هر نحوی که می خواهند دانشجو را سر کلاس های خود بیاورند. در کنار این، پیشرفت تکنولوژی و سطح علمی بسیار بالادر ژاپن باعث شده راه سعادت از دانشگاه نگذرد. موقعیت های فراوان کاری و سطح بالای زندگی در ژاپن، نیاز به دانشگاه رفتن را برای اقشار متوسط و بالای جامعه از بین برده است.
    و اما ایران، به ساختار مریض آموزشی کنونی کاری نداریم و می خواهیم بیشتر راهکار ارائه کنیم تا انتقادات مان را منتقل کنیم. به نظر می آید ایران می تواند برای حذف کنکور، که باید هرچه سریع تر نسبت به آن اقدام شود، از الگوهای کشورهای دیگر چون امریکا استفاده کند. برای مثال در امریکا، برای حضور در هر دانشگاهی، یک کف نمره برای آزمون تافل در نظر گرفته شده است. دانشگاه ها بر اساس رتبه و جایگاه خود این نمره را تعیین می کنند. مثلاممکن است برای حضور در یک دانشگاه نمره تافل 90 کافی باشد و در دانشگاهی دیگر 80. تافل به مانند دروس عمومی ما می ماند. حالاتصور کنید که فردی در ایران بخواهد مهندسی یک رشته را در دانشگاه شریف بخواند. این دانشجو به خاطر سیستم ضریب بندی کنکور، مجبور است درس عربی را بالای 40 درصد بزند. اما بهتر است که برای آنها نیز مانند تافل، کف نمره قابل قبول تعیین شود. یعنی دانشجویی که می خواهد برای رشته مهندسی شریف اقدام کند، موظف باشد یک درصد خاصی از درس عربی را بداند و این درس در قاعده پذیرش او در دانشگاه تاثیر نداشته باشد و برای قبولی اش تلاش کند تا دروس تخصصی چون ریاضی را قوی تر کند و اینچنین دروسی فضای رقابتی بین دانشجویان را ایجاد کند. البته آنچه بیان شد، صرفا یک پیشنهاد اولیه و خام است و به نظر می آید که بتواند گامی ابتدایی در حذف کنکور باشد. در هفته های آتی در این مورد بیشتر سخن خواهیم گفت و تلاش می کنیم تا بسیاری از بنگاه های اقتصادی که با سوءاستفاده از معضل کنکور، به جایگاه مالی بالایی رسیده اند را معرفی کنیم و برای جلوگیری از این سوءاستفاده ها نیز راهکارهایی ارائه کنیم. به هر حال نظرات شما خوانندگان هم در این مورد استقبال قرار می گیرد.

جایگاه معلمان در مباحث توسعه کجاست؟


جایگاه معلمان در مباحث توسعه کجاست؟


نویسنده: علی صادقی

مورخ پنجشنبه 4 مهر 1392 در روزنامه «شرق» و در یادداشتی با عنوان «معلمان و مساله معیشت» به قلم آقای سیدرحیم مدنیان نکات بسیار مهمی خواندم که نقص ها و کاستی های موجود در نظام تعلیم و تربیت را به دقت و با نگاهی «مساله محور» گشوده بود. علی الخصوص که نویسنده در آغاز یادداشت خود واقعیتی تلخ را متذکر شده بود: «البته سخن بر سر این هم نیست که چرا مشکلی به نام معیشت معلمان مطرح می شود، سخن اینجاست که این مشکل و چالشی که آموزش و پرورش و به تبع آن جامعه ما با آن مواجه است، سال هاست که نَقل و نقل محافل، مجالس، سخنرانی ها و گفت وشنودهاست. راستی آیا جای این سوال نیست که استمرار یک مساله در طول سال ها و حل نشدن آن نشان از چه دارد؟ آیا این سوالی به جا و اساسی نیست که استمرار و حل نشدن مشکلی به اسم معیشت و حقوق معلمان در سال های متمادی چه آثار و تبعاتی را برای آموزش وپرورش و برای معلمان گذشته، حال و آینده در پی داشته است؟» با توجه به سرآغاز یادداشت آقای مدنیان و به رغم آنکه مبحث توسعه و اشاره به توسعه فرهنگی در گفته ها و نوشته ها غایب نبوده! این سوال به قوت خود باقی است که جایگاه آموزش وپرورش در این مباحث کجاست و چقدر این موضوع برای مسوولان در مرکز توجه قرار داشته و دارد؟ چقدر در عمل بروز یافته؟ اصلاح کتب درسی که مدتی در اخبار صحبت از آن بود به کجا رسید و تا چه میزان منطبق با دانش جدید و فلسفه های تعلیم و تربیت مدرن (و همین طور نیازهای معنوی دانش آموزان) برنامه ریزی و انجام شد؟ شاید در فرصتی دیگر بتوان به آن پرداخت. اما چرا آقای مدنیان در یادداشت خود نسبت به مساله معیشت معلمان حساسیت نشان داده اند؟ مگر نه اینکه تبعات نابرخورداری قشر زحمتکش معلمان، تاثیر نامطلوب و گاه جبران ناپذیری در تمام امور می گذارد؟ توجه کنیم که فرزندان ما زمان زیادی را در مدرسه ها و آموزشگاه ها گذرانده و چنانچه روانشناسان می گویند، یادگیری و تاثیرپذیری در دوره کودکی و نوجوانی با هیچ دوره ای در زندگی انسان قابل قیاس نیست و این زمان حساس در اختیار معلمان ماست. از این رو رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمان یک ضرورت انکارناپذیر است تا بتوانند با ذهنی آماده و با کمترین دغدغه اقتصادی (برای رفع نیازهای اولیه خود و اعضای خانواده) نقش خود را به خوبی ایفا کرده و آینده ای روشن برای کشورمان رقم زنند. انتظار می رود دولت آقای روحانی که گرایش به «عقلانیت» و «اعتدال» دارد، با بهره گیری از مدیران توانا و افرادی که از دانش و تخصص لازم برخوردارند برای سامان دادن به وضعیت معلمان اقدام کند؛ بنابراین چون مساله معیشت معلمان بسیار جدی است از دولت یازدهم انتظار می رود در حد معقول فرصتی را برای مطالعه و دانش افزایی و به روزرسانی اطلاعات معلمان در خدمت به دانش آموزان ایجاد کرده و برای سرعت بخشیدن به رفع نیازهای آنان، با تشکیل «بانک فرهنگیان» قدمی موثر بردارد که با توجه به تعداد افراد شاغل در آموزش وپرورش توقع چندان زیادی هم به نظر نمی آید... در اینجا وظیفه و نقش رسانه ها نیز قابل ملاحظه است که وقتی با چنین مسایلی روبه رو می شوند با مهارت ها و خلاقیت هایی که دارند، مساله را برای مردم باز کرده تا بیشتر به عمق آن پی ببرند بلکه عزمی برای رفع نقص ها و ضعف ها ایجاد شود تا شاهد روزهایی باشیم که معلمان و بازنشسته های آموزش وپرورش به جایگاه واقعی خود دست یافته و فرزندان و نزدیکان خود را به کاری غیر از معلمی تشویق و ترغیب نکنند. سوال این نیست که یک معلم این روزها چقدر با مطالعه به کلاس درس وارد می شود، سوال این است که اصلاچقدر از چنین امکانی برخوردار است؟ و این به هیچ وجه شایسته نظام تعلیم و تربیت ما نیست.
    *رییس مجتمع آموزشی هواپیماسازی ایران

روزنامه شرق - 10 مهر ما 92

علی‌اصغر فانی، سرپرست وزارت آموزش‌وپرورش در گفت‌وگو با «بهار»:

 علی‌اصغر فانی، سرپرست وزارت آموزش‌وپرورش در گفت‌وگو با «بهار»:


  • برای آزادی معلمان زندانی بارها با وزیر اطلاعات مذاکره کرده‌ا

البته گفته می شودتعدادی از این معلمان هم در حال حاضر زندانی‌اند یا حکم زندان دارند.
با وزیر اطلاعات هم به دفعات در این‌باره صحبت کرده‌ام

شما از جو امنیتی وزارت در هشت سال گذشته صحبت می‌کنید. می‌دانید که هشت سالی که گذشت برای فرهنگیانی که فعالیت صنفی می‌کردند، سال‌های خوبی نبود. آمار غیررسمی نشان می‌دهد که در کشور حدود پنج‌هزار معلم ممنوع‌التدریس، اخراجی و بازنشسته پیش از موعد وجود دارد. اساسا برنامه‌ای برای برگرداندن آن‌ها به مدارس برای تدریس دارید؟
از سه ماه پیش من به معاون حقوقی جدیدمان، آقای ناصری که بخش تخلفات اداری هم مربوط به او است، گفتم که پرونده‌ها را بررسی کند. امیدوارم که در فرآیند بررسی مجدد، ما تعدادی از همکاران‌مان را که به آن‌ها ظلم شده، دوباره در مدارس ببینیم.
یعنی معلمان مستقیما به معاونت حقوقی شما مراجعه کنند؟
پرونده‌های این افراد در وزارت هست. می‌توانند مراجعه کنند ولی مراجعه مرکزی شاید زیاد به مصلحت نباشد. ما به هرجهت در حال طراحی مکانیسمی برای این موضوع هستیم. می‌خواهم بگویم در زمان یک ماه و چندروزی که من به وزارت آمده‌ام، سه هفته پیش این ماموریت را به معاون جدید حقوقی داده‌ام.

ادامه مطلب ...

درد دل بازنشسته


درد دل بازنشسته
  
درد دل بازنشسته ازبس همـه حـرف است و زکوشش خبـــری نیست ماننـــــدمـــــن غمــــــزده خونیــــن جگــــــــری نیست یک عمــــــروجـــــودم همگــــی ســـوخت چـــوشمعـــی درخــدمـت آن خلـــــــــق کــه درآن ضـــــرری نیست جمعــــــی کـــه زمـــانــی همــــــه پـروانــه ی مــابــود چـــون بــازنشســتیــــم زپــــروانــــــه پـــــــری نیست تـــاصـــــاحـــب کــاربــاشـــــی ایّــام بـــه کــــام اســت هـــرچنــــد کــه ســی ســــال تـــرا ســیم وزری نیست روزی کـــه اگـــــــرنــام تـــوشــــــــدبــازنشــــــســــته بیهــــــوده مـــــزن در کـــه کســـی پشــت دری نیست آن دولـــــت ومجلــــس کـــه بجــــــای پــــــدراننــــــــد گـــوینـــــد: دگــــرمثـــــل تــــومـــارا پســـــری نیست چــــــون بـــازنشــــســــته ای تـــــرا عـــــاق نمــــــودیم انــــگاریتیمــــی، بــــه تـــــو دیگــــر پـــــدری نیسـت چشمـــم همـــــــه بــــرراه وی وگــــوش بــــه زنگـــــم صــــدحیــف، زلطــف پــــــدرامّـــــا خبـــــــری نیست ازرتبـــــــــــه ی شغلـــــــیّ مــــــن بــازنشــــــســـــــته تـــابیمـــــــه ی درمــــــــان طــــلائـــی اثــــری نیست چنـــــدی اســـت زکــالای ســــبد هیـــــــچ نــــداریـــــم شـــاغــل شـــــــده شـــــاغـــلام ودیگــرنفــــری نیست شـــــــــاغــل پســــــروبازنشستــــــــه پـــــــدر اوســـت جـــای پـــــــدروپســــــرکـــه شــــیروشـکــــری نیست باحـــــرف وسخـــــن زبنــــــــده تجــلیـــــل نمــــودنـــد در کشـت اگــــر دانـــه نـــکاری کــــه بـــــــری نیست هــــربــازنشـــســــته ای کـــه داریــــــم بـــــه هـــرجــا هـمـوزنــه ی گنـــــج اســـت وچــــرا گنجوری نیست؟ صـــد نــالـــه بــــه دل دارم وصـــــد درد بـــه جـانـــــم مــارا چـــه شــــــد؟!ازســوی طبیـــبان نظــری نیست یــارب مـــــددی! نایــــدهمــــــــان روز بگــــوییــــــــم: هیهـــــات کــه ایـــن شـــام ســـــیه را سحـــری نیست ایمـــــانی

پرداخت هفتمین مرحله از مطالبات بازنشستگان کشوری

پرداخت هفتمین مرحله از مطالبات بازنشستگان کشوری
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری از پرداخت هفتمین مرحله از مطالبات بازنشستگان تحت پوشش این سازمان در آبان ماه خبر داد و گفت: در این مرحله 200 هزار تومان به حساب بازنشستگان واریز می شود.
  

پرداخت هفتمین مرحله از مطالبات بازنشستگان کشوری
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری از پرداخت هفتمین مرحله از مطالبات بازنشستگان تحت پوشش این سازمان در آبان ماه خبر داد و گفت: در این مرحله 200 هزار تومان به حساب بازنشستگان واریز می شود.

به گزارش مهر، ایراندخت عطاریان در مراسم تجلیل از حماسه سازان دفاع مقدس که با حضور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد، افزود: تا کنون 6 مرحله از مطالبات بازنشستگان کشوری که مربوط به مهرماه 86 تا مهر 87 می شود پرداخت شده است و مرحله دیگر آن نیز در 25 ذیحجه به حساب بازنشستگان کشوری واریز می شود.

وی با اشاره به اینکه در این مرحله 730 هزار نفر بازنشستگان این مطالبات را دریافت می کنند، گفت: یک مرحله دیگر از مطالبات ناشی از قانون مدیریت خدمات کشوری باقی مانده که تا در آینده به آنها پرداخت می شود.

مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری گفت: در روز خانواده (آبان ماه)، خبرهای خوشی در خصوص وام ضروری بازنشستگان کشوری از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به آنها اعلام می شود.

عطاریان در مورد بیمه طلایی بازنشستگان کشوری نیز گفت: در سال گذشته با اختصاص 100 میلیارد تومان بازنشستگان کشوری تحت پوشش بیمه طلایی قرار گرفتند و در سال جاری نیز بر اساس برنامه ریزی های انجام شده با اختصاص570 میلیارد تومان بازنشستگان کشوری و همچنین خانواده آنها تحت پوشش بیمه طلایی قرار می گیرند و می توانند از خدمات درمانی رایگان بهره مند شوند.

وی با اشاره به اینکه 2 میلیون و 500 هزار نفر بازنشسته و خانواده آنها تحت پوشش بیمه طلایی قرار دارند گفت: استفاده از خدمات دارویی و درمان و همچنین بیمارستانها برای بازنشستگان بدون هیچ سقف و محدودیت است و همچنین 540 بیمارستان طرف قرارداد آماده ارایه خدمات به بازنشستگان کشوری هستند.

به گفته مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری، هزینه درمان و داروی بازنشستگان کشوری از صفر تا 100 درصد توسط بیمه طلایی پرداخت می شود.

وی در مورد بیماران خاص نیز گفت: بر اساس این بیمه هزینه دارو و درمان بیماران سرطانی و ام اس کاملا رایگان است.

شورای مرکزی کانون های صنفی معلمان سراسر کشور


گزارش مصور حقوق معلم از نشست 
شورای مرکزی کانون های صنفی معلمان سراسر کشور
(31 شهریور1392 - تهران) 
حقوق معلم - اسماعیل عبدی:

جلسه ی شورای مرکزی کانون های صنفی معلمان سراسر کشور در روز یکشنبه  31 شهریور 92 به میزبانی تهران برگزار گردید.هم اکنون 10 کانون اصفهان،همدان،تهران،کردستان،گیلان،فارس،آذربایجان شرقی،یزد،کرمانشاه و خراسان رضوی عضو شورای مرکزی هستند.این شورا از بین 42 تشکل عضو شورای هماهنگی کانونهای صنفی معلمان کشور برگزیده شده و در حال حاضر ریاست این شورا اصفهان،نایب رییس همدان و دبیرخانه ی این شورا در تهران است.از 10 تشکل عضو شورا ،8 تشکل حاضر و دو تشکل فارس و یزد غایب بودند.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید آغاز شد و پس از آن نماینده ی کانون تهران به دوستانی که از راههای دور و نزدیک برای شرکت در نشست شورا به تهران تشریف آورده بودند خیر مقدم گفت.
برای اداره ی جلسه هیات رییسه 3 نفره از نمایندگان کانونهای اصفهان،همدان و تهران تشکیل شد.جلسه با گزارش کوتاه همکاران از کانونهای خودشان ادامه یافت و سپس از بین پیشنهادات دبیرخانه 3 مورد وارد دستور جلسه شد که عبارت بودند از: (ادامه ی مطلب را ببینید)

1-نحوه ی رفتار تشکل های صنفی معلمان کشور با وزارتخانه ی دولت تدبیر و امید
2-چگونگی دفاع عملی از همکاران صنفی در بند و دارای پرونده های مفتوح
3-روز جهانی معلم (پنجم اکتبر)

پس از آن همکاران در مورد دستورهای فوق بر اساس وقت تعیین شده از جانب هیات رییسه به بحث و تبادل نظر پرداختند. تصمیمات و مصوبات بر اساس رای نصف به علاوه ی یک اتخاذ شد. بدیهی است که مفاد مصوبات این نشست برای کانونهای عضو شورای هماهنگی لازم الاجرا می باشد.

در حین بررسی دستور نحوه ی رفتار تشکل های صنفی معلمان کشور با وزارتخانه ی دولت تدبیر و امید،
راهکارهای تشکیل تیم مذاکره کننده از جانب شورا با مقامات کشور شامل نمایندگان محترم کانونهای عضو شورای مرکزی و مبانی نظری  اتحادیه ی معلمان (تشکیل فدراسیون کانون های صنفی) و ارتباط موثر 
شورای هماهنگی کانونهای صنفی معلمان کشور ( ccitta ) با سازمان جهانی معلمان  ei  نیز بحث و تبادل نظر شد.بیانیه ی حاصل از نشست به زودی انتشار می یابد.



به نقل از وبلاگ قانون