تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان


اخلاق،جامعه و مدرسه (تعلیم وتربیت اخلاقی در اندیشه های جان دیوئی)



                         عزت اله مهدوی،روزنامه اعتماد،29 اردیبهشت 93

جان دیوئی (1952-1859) ازنسل فیلسوفان برجسته ای است که در حوزه مسائل مربوط به آموزش وپرورش ، نه تنها مقاله وکتاب نوشت ،بلکه با تأسیس آموزشگاه، مستقیماً به اجرا وسنجش نظرات تربیتی خود پرداخت.به اجمال می توان گفت او دانشمندی بود که اندیشه هایش همچون پلی است که دانسته ها را با عمل،منطق را با تحقیق،علم را با رفتار انسان،تجربه را با آموزش وپرورش و مشارکت را با دموکراسی ارتباط می داد.دیوئی در امر آموزش به قوت تمام از تجربۀ زندۀ دانش آموز در محیط ،سخن می گفت و محیط  برای او  هم محیط فیزیکی بود وهم محیط فرهنگی،به این ترتیب بیشتر آراء ونظریات خود را با این ملاحظه پیش می برد که گِره ای از مشکلات زندگی انسانها بگشاید و به کاربرد های عملی اندیشه هایش توجه جدی می نمود.به نظر او روش های تعلیم وتربیت را نباید از ویژگی های جامعه جدا دید،زیرا هدف از تعلیم وتربیت این است که افراد بتوانند با زندگی روبرو شوند.اگر آموزش در گذشته در کار انباشتن ذهن افراد وصرفاً به دنبال بالا بردن معلومات آنها بود،امروزه باید این فعالیت مهم به زندگی اجتماعی آنها پیوند بخورد.  

به این لحاظ وقتی از اخلاق در مدرسه سخن می گفت ،به اصول فوق الذکر پایبند بود.از نظر او اصول اخلاقی در جامعه ومدرسه نباید تفاوتی داشته باشند. و اساس این اصول اخلاقی را نحوه زندگی در جامعه تشکیل می دهد.افراد به عنوان اجزاء تشکیل دهندۀ جامعه ،در میان جامعه و برای جامعه زندگی می کنند (توجه به وجه اجتماعی انسان)اما باید توجه داشت که جامعه نیز قائم به وجود افرادی است که آنرا تشکیل می دهند. دیوئی می نویسد:" مسلم است که دانش آموز عضو جامعه است و بنابر این در پرورش وی نخست باید به مقتضیات اجتماعی توجه نمود.آموزشگاه و اولیای امور آن همواره در مقابل جامعه مسئول هستند ،زیرا آموزشگاه موسسه ای است که از طرف جامعه برای انجام مقصود معینی که عبارت از حفظ و اصلاح زندگانی مدرسی است ایجاد شده است .آموزشگاهی که به مسئولیت اخلاقی خویش در مقابل جامعه معترف نباشد پشیزی ارزش ندارد"به نظر جان دیوئی  متولیان تعلیم وتربیت باید "کاملاً از احتیاجات حقیقی جامعه اطلاع داشته باشند و بدانند که آموزشگاه برای تأمین این احتیاجات چه خدماتی را می تواند انجام دهد."

دیوئی معتقد بود که مدارس باید دانش آموزان را از سه مسئله مهم  مطلع و آگاه نمایند: سازمان اجتماعی ،خدمت به اجتماع و نفع اجتماع. به همین ترتیب سه وسیله مهم در دست اولیای مدارس است: ا- محیط آموزشگاه ،که باید حتی المقدور به محیط اجتماعی حقیقی نزدیک شود.2- شیوه های تعلیم  در هر آموزشگاه و استفاده ای که از فعالیت های ذوقی و پژوهشی مبتکرانه می برد.3-برنامه های تحصیلی.مدرسه صرفاً محیطی برای پرورش افراد مطیع وفرمانبردار نیست،دانش آموزان جز اطاعت وفرمانبرداری با مسائل فراوانی مواجه هستند که باید اطلاعات کافی و سودمند در باره آنها بیابند.مدارس باید دانش آموزان را به منزله یک عضو جامعه پرورش بدهند و با اتخاذ روش های مؤثر و کاربردی، آنها را برای پذیرش مسئولیت اجتماعی وتشریک مساعی با یکدیگر آماده نمایند. دیوئی با تأکید فراوان ،یادآوری می کرد که محصلان برای جامعه ای آماده می گردند که بجز رأی دادن و اطاعت از قوانین کشور باید بتوانند مسئولیت تأمین معاش و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان را عهده دار شوند.اولیای امور نمی توانند چشمان خود را بر تحولات بی شمار و پر سرعت پیشِ رو ببندند.هر برنامه ای باید اصل فوق را به عنوان پیوست ضروری به همراه داشته باشد.تعلیم وتربیت در بستری آرام وساکن رخ نمی دهد و ما حق نداریم دانش آموزان را برای وارد شدن در جامعه ای معین و لایتغیر تربیت کنیم.

جان دیوئی می نویسد:"عقیده همه ما بر آن است که با مساعی بی شمار و با پشتکار و بردباری بالاخره می توانیم به فرزندان خویش خواندن و نوشتن ونقاشی را یاد بدهیم ولی عملاً از پرورش قوای اخلاقی آنها اظهار عجز می کنیم." برای رفع این معضل اساسی ،باید برنامه های مدرسه و شیوه های تعلیم وتربیت و اساساًمحیط آموزشی را طوری تنظیم و مرتب کنیم که دانش آموزان برای اصول اخلاقی،به اندازه سایر قوای انسانی قدرت وارزش قائل شوند.نه تنها رشته های تحصیلی در بطن خود ماجرای اخلاقی را به عنوان هسته اصلی حیات اجتماعی وتجلیات روح انسانی نشان بدهند بلکه جزیی ترین حادثه زندگی آموزشگاهی، متصل به یک جنبه و ارزش اخلاقی خاص شود.در مدارس باید " دستورهای اخلاقی را با شرایط زندگی کنونی جامعه وقوای بزرگی که مدار فعالیت جامعه را تشکیل می دهند و همچنین با عادات و عواملی که در فعالیت فردی و سعادت و نیک بختی فرد و جامعه تأثیر دارد تطبیق نمود هر آنچه که به درد فرد وجامعه و تأمین نیک بختی افراد نخورد از لحاظ اخلاقی هیچ ارزش ندارد و باید بر آن نام لفاظی نهاد."دیوئی مُصرّانه خواستار آن بود که اخلاق را حداقل در آموزشگاهها به نحوی ارائه نمایند که عمدتاً معطوف به روابط فرد واجتماع باشد و در نظر او فعل اخلاقی "عبارت از کارهایی است که بر حیثیت و عظمت جامعه ای که شخص جزو آن است بیفزاید و ضمناً وسایل سعادت و نیک بختی انسان را فراهم سازد."اخلاق برای او دو جنبه داشت جنبه اجتماعی و تعامل با دیگران و جنبه روانشناختی روحیات و خلقیات و مطالعه علمی آنها.وی معتقد بود تغییر افراد در زمینه اخلاق ورفتار، ناشی از تحول در تمایلات و احساسات آنهاست. لذا روانشناسی علمی می تواند در این باره به ما کمک شایان نماید.

دیوئی ازمشکل بزرگ  آموزشگاهها  در اختلاف بین تربیت اخلاقی و تربیت عقلانی و عدم تطبیق تحصیل با پرورش خوی و طبع و شخصیت ،اظهار تأسف می کرد و می گفت :" هرگاه آموزشگاه نمونه ای از محیط اجتماعی نباشد تربیت اخلاقی صورت منفی بخود می گیرد بدین قرار که آموزگار به ایجاد عادات مثبت و سود مند بحال جامعه مبادرت نمی کند بلکه بر عکس به جلو گیری از خلاف کاریهای نو آموز در آموزشگاه قناعت ورزیده و چون پاسبان دقیقی همواره مراقب است که دانش آموزقوانین و مقررات آموزشگاه را نقض ننماید منظور آن است که به انضباط امروزی آموزشگاهها خللی وارد نیاید و چون در نظر دانش آموز فایده فوری بر وجود این مقررات مترتب نیست و نفع خویش را در بکار بستن آنها نمی داند این است که انضباط را یک نوع اجبار و تحمیل می پندارد."

نه تنها باید نقش مؤثر و یگانه ای در هر مدرسه به دانش آموزان تفویض نمود بلکه هر یک از آنها باید عادت داده شوند که حوادث مختلف و پیش آمدهای متعدد زندگی خود را از لحاظ تأثیر اجتماعی خودشان  موردقضاوت قرار دهند.

دیوئی معتقد بود باید قوه قضاوت وتجزیه وتحلیل را در محصلان تقویت نمود و این کار با پر کردن مغز آنها از معلومات بی ربط با زندگیشان، امکان پذیر نیست.باید مواد درسی نیز با فوائد عملیشان منطبق گردد.مدارس باید نیروی اراده وخلاقیت را در مواجهه با زندگی  در دانش آموزان پرورش دهند و حیات عقلانی را با حیات اخلاقی پیوند دهند.

توضیح:تمام نقل قولها از "جان دیوئی " واز کتابش با نام "آموزشگاه وشاگرد "فصل چهارم می باشد .لازم به ذکر است که ترجمه این کتاب بعنوان پایان نامه تحصیلی در سال 1326 توسط "مشفق همدانی" منتشر گردید.

http://niknezhadmr.blogsky.com/

درآمدحاصل از هدف مندی یارانه ها باید به بهبود وضعیت معیشت معلمان اختصاص یابد.

سخن همکار:
 درآمدحاصل از هدف مندی یارانه ها باید به بهبود وضعیت معیشت معلمان اختصاص یابد.
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

باسمه تعالی

درآمدحاصل از هدف مندی یارانه ها باید به بهبود وضعیت معیشت معلمان اختصاص یابد.

انتظار این بود که در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریت جهادی, درآمد حاصل از انصراف مردم از دریافت یارانه های نقدی به وضعیت معیشت معلمان وزارت آموزش و پرورش هم توجهمی شد. مشکل اصلی وضعیت معیشت معلمان نه مسئله اقتصادی بلکه یک معضل فرهنگی است. برای حل این مشکل امروز باید عزم ملی و مدیریت جهادی داشته باشیم که فردا خیلی دیر است.
اگر فرهنگیان محترم امروز مانند هر روز دیگر صبوری می کنند و مطالبه ای از نظام ندارند, نه از روی جهل یا بی توجهی و یا عدم نیاز است؛ بلکه داشتن فهم و بصیرت والای ایشان و درک وضعیت حساس کشور از یک سو و حفظ کرامت و عزت نفس ایشان از سوی دیگر مانع بیان مسائل و مشکلات است. لطفاً مسئولان محترم این بزرگواری معلمان را پای چیز دیگری نگذارند؛.
مناسب آن بود کهپس از گذشت 35 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی حداقل دولت یازدهم دِین خود را به معلمان محترم آموزش و پرورش بپردازد. زیرا فرهنگیان حق بزرگی بر نظام دارند. همواره در طول انقلاب و میادین جبهه و جنگ, راهپیمایی ها, دوران سازندگی, برگزاری انتخابات متعدد و ... حرف اول و آخر را فرهنگیان زده اند و می زنند؛از این رو اگر امروزبه بهبود وضعیت معیشت معلمان توجه شود, قطعاً برکات آن در آینده بسیار نزدیک نصیب کل نظام و تداوم انقلاب خواهد شد.
روزی خواهد آمد که متولیان نظام این نکته را با تمام وجود باور کنند که اگر معلم دغدغه معیشت داشته باشد, وضعیت مملکت بهتر از این نخواهد شد. معلم نباید جز تعلیم و تربیت دانش آموزان دغدغه دیگری داشته باشد. این سخن شاید باعث تعجب, خنده و یا ناراحتی برخی خوانندگان ! را فراهم آورد, ولی در جوامع توسعه یافته این موضوع کاملاً حل شده, مرسوم و معمول است.
به عنوان مثال در کشور هندوستان بیش از 40 میلیون معلم مشغول تدریس هستند. یعنی حدود 40 برابر معلمان ایران؛ آیا می دانید وضعیت معیشت معلمان آن چگونه است؟ چند ساعت کار می کند؟ چند ساعت مطالعه دارد؟ و ... در این کشور یک معلم ابتدایی حدود 36 ساعت کار می کند. 20 ساعت تدرسی و بقیه مطالعه و پژوهش. از نظر معیشت نیز سه برابر یک کارمندعادی حقوق دریافت می کند و تمام وقت در خدمت آموزش و پرورش است و به جز کار معلمی اجازه شغل دیگری ندارد. اما به راستی چرا در کشور ما, معلمان و دبیران، راننده سرویس دانش آموزان همان مدرسه ای هستند که در آن مشغول تدریس هستند ؟! آیا زیبنده نظام اسلامی است که معلمانش در ساعات خارج از مدرسه به رانندگی در آژانس ها می پردازند ؟!یا در کار ساخت و ساز و کاسبی هستند؟ چرا برخی معلمان بنا به ضرورت باید شب ها به عنوان دربان و اطلاعات درمانگاه های شبانه روزی تا صبح بیدار باشند و صبح هم به کلاس بروند ؟! آیا در طول یک سال,یک آموزگار و یا دبیر با این میزان دریافتی قدرت مسافرت خانوادگی به یک کشور خارجی را دارد ؟ آموزگاران و دبیران ما چقدر به روز هستند ؟ چقدر به دنبال کسب و کشف علوم و روش های آموزش آن به دانش آموزان هستند ؟ آیا با وضعیت فعلی معیشت معلمان می توان در عمل و نه روی کاغذ به تحقق اسناد تحولی امیدوار بود ؟تا کی ... ؟!
در نظامی که داعیه دار فرامین قرآن کریم و سنت نبوی و سیره علوی است و تعلیم و تربیت در آن بزرگ ترین رسالت به شمار می رود, چرا باید وضعیت معیشت آن به گونه ای باشد که حقوقیک سال یکآموزگار آن برابر با حقوق یک ماه آموزگاری در یکی از کشورهای به اصطلاح توسعه یافته باشد ؟کافی است از باب مقایسه نگاهی گذرا به میزان درآمد معلمان در کشورهای دیگر بیندازیم.
وضعیت معیشت معلمان در سایر کشورها چگونه است ؟
معلمی در کشورهای دیگر اگر یکی از پولسازترینشغلها نباشد اما دست کم، درآمد قابل توجهی را نصیب فعالان حوزه آموزش می کند. در حال حاضر در کشور ایران بر اساسآمار رسمی میانگین حقوق معلمان کمتر از 35 دلار است یعنی حدود یک میلیون تومان در ماه برآورد میشود.علاوه بر این سهم ناچیز آموزشو پرورش از تولید ناخالص داخلی کم تر از۳درصد است. در حالی که قاعدتاً طبق شاخص های معمول جهانی باید 5/5 درصد از تولید ناخالص ملی را شامل شود.
وضعیت معیشت و میزان حقوق معلمان ایرانی با همتایان خود درکشورهای دیگر نیز اختلاف فاحشی دارد؛ به طور مثالکشورهایی از جمله آمریکا، آلمان ، انگلیس، استرالیا, ژاپن, کره و حتی قطر در آسیا به معلم های خود, حقوق های چشمگیریمی پردازند. به طور کلی آمارهای جهانی نشان می دهد کشورهای امریکا, ژاپن، آلمان، کره جنوبی و سوئیس جزو کشورهاییهستند که بیشترین حقوق را به معلمان خود میدهند.
برای نمونه میانگین درآمد یک معلم در سوئیس طی یک سالمعادل ۵۸ هزارو۵۲۰ دلار است، یعنی معادل 175 میلیون و 560 هزار تومان برای یک سال؛ یعنی هر ماه 14 میلیون و 630 هزار تومان. و این یعنی 14 برابر یک معلم ایرانی !
درآمد سالانه معلمان درآلمان نیز ۴۸ هزار و ۸۰۰ دلار و در ژاپن۴۵۵ هزار و ۱۵ دلار اعلام می شود. درآمد یک معلم در کره جنوبی نیز ۲۴۲درصد سرانه تولید ناخالص ملی، در آلمان ۱۸۰ درصد و در ژاپن ۱۶۰ درصد سرانه تولید ناخالص ملی است. با ایناوصاف معلم ها در کشورهایبه نسبت پیشرفته از جایگاه و درآمد مناسبی نیزبه نسبت مشاغل دیگربهره مند هستند.
به طور مثال درآمد یک معلم در انگلستان۱۱۴ درصد درآمد یک فعال صنعتی است. همین مقایسه در هلند رقمیمعادل ۱۷۷ درصد، در کانادا۱۶۳ درصد و در ژاپن۱۸۵ درصد است. آن طور که گزارش های مختلف اشاره دارند،
نظامآموزشی این کشورها با پرداخت حقوقهای بالا به معلمان سعی در حفظ کیفیت آموزش خود دارد. در آمریکا حقوقمعلمان ابتدایی یعنی مقطع پایه از سایر معلم ها در مقاطع دیگربیشتر است.
یک رده بندی جهانی که بر مبنای اعلام نهادهای رسمی هر کشور و بر مبنای دلار آمریکا انجام شده، آمریکا رادر رتبه نخست قرار داده است. معلمان آمریکایی با درآمد ماهانه پنج هزار دلار و ۲۶۶ سنت در رتبه پردرآمدترینمعلمان جهان قرار گرفته اند. این افراد که در هفته ۶ روز و 36 ساعت کار میکنند وبه طور تخمینی ۲۳ درصد از درآمد خود را مالیات پرداخت میکنند. بدون احتساب مالیاتها و سایر کسورات در نهایت چهار هزار و ۵۵ دلار درآمد دارند. یعنی 12 میلیون و 165 هزار تومان در ماه پس از کسر مالیات.
بریتانیا در رتبه دوم این جدول قرار دارد. معلمان بریتانیاییماهانه در ازای ۳۲ ساعت و نیم تدریس، دو هزار و ۷۵۹ پوند درآمد کسب می کنند که پس از کسر مالیات به سه هزارو ۷۵ دلار میرسد. مالیات بر درآمد در انگلیس ۲۹ درصد است. یعنی برابر با نه میلیون و 225 هزار تومان پس از کسر مالیات
درآمد معلمان آلمانی نیز که در رتبه سوم جهان قرار گرفتهاند به سه هزار و ۶۵ دلار میرسد. مالیات بر درآمددر کشور آلمان ۳۵ درصد برآورد شده است. یعنی برابر با نه میلیون و 195 هزار تومان پس از کسر مالیات
استرالیا نیز از جمله کشورهایی است که بیشترین درآمد را به معلمانپرداخت میکند. این کشور در رتبه چهارم جهان جا گرفته است و در ازای ۳۹ ساعت تدریس به معلمان به طورمیانگین دو هزار و ۷۹۳ دلار پرداخت میکند. درآمد معلمان استرالیایی بدون احتساب کسورات چهار هزار و۶۳۲دلار گزارش شده است. یعنی برابر با هشت میلیون و 379 هزار تومان در ماه پس از کسر مالیات.
اما در میان کشورهای آسیایی کره،ژاپن و کویت نیز در زمره بالاترین درآمد معلمان قرارگرفتهاند.
در لوکزامبرگمعلمان بی تجربه کار خود را از مدرسه ابتدایی این کشور آغاز می‌کنند، ۶۴۰۴۲ دلار در سال حقوق می گیرند, یعنی حدود 193 میلیون تومان در سال. با ده سال تجربه کار در این زمینه، می‌توانند انتظار بیشتر از ۸۰۰۰۰ دلار در سال را نیز داشته باشند. یعنی حدود 240 میلیون تومان در سال. متوسط سال‌های درس‌خواندن دانش‌آموزان در این کشور 14 سال می‌باشد.
معلمان کشور سوئیس می‌توانند انتظار ۴۷۳۲۹ دلار را برای شروع کار داشته و با افزایش سابقه کار خود تا ده سال انتظار ۵۲۴۴۴ دلار را نیز داشته‌باشند.یعنی بیش از 152 میلیون تومان در سال ؛ کشور سوئیس 4/5 درصد از تولیدناخالص داخلی خود را برای تحصیلات شهروندان دانش‌آموز خود هزینه می‌کند. متوسط سال‌های درس‌خواندن دانش‌آموزان این کشور ۱۶ سال می‌باشد.
نروژ از نظر بین‌المللی برای آموزش و پرورش خود تحسین شده‌است. اما این تشویق به راحتی و با هزینه کم نیز حاصل نشده‌است. این کشور ۷.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را برای تحصیلات هزینه می‌کند.معلمان تازه‌کار می‌توانند انتظار درآمد ۳۳۳۴۹ دلار در سال را برای شروع کار خود داشته‌باشند، که این رقم یکی از بالاترین حقوق و دستمزد‌ها در جهان است و جزو ۱۵ بالاترین دستمزد شروع کار در منطقه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نیز محسوب می‌شود.
در فنلاند، میزان حقوق معلمان از 29 هزار دلار در معلمان تازه کار پایه ابتدایی آغاز می‌شود و تا 45 هزار دلار در معلمان پرسابقه می‌رسد. در کره جنوبی، کف حقوق 26 هزار دلار است و نهایت آن 74 هزار دلار. به طور میانگین 50 هزار دلار.
اما در قطر و ترکیه، قیمت‌ها کمی کمتر است. در قطر میانگین حقوق معلم بین 28 هزار تا 44 هزار دلار است و در ترکیه، از 23 هزار دلار آغاز می‌شود و به 27 هزار دلار خاتمه پیدا می‌کند.
سایت تخصصیWorldsalariesکه به بررسی درآمد مشاغل مختلف در جهان می‌پردازد، 10 کشور را به عنوان بالاترین دستمزد معلمان رده‌بندی کرد. معلمان ایرانی نه تنها در این رده‌بندی جایگاهی ندارند, بلکه حقوق آنها از اعداد اعلام شده بسیار کمتر به نظر می‌رسد. این رده‌بندی بر اساس اعلام نهادهای رسمی هر کشور و بر مبنای دلار آمریکا انجام شده است.
10کشور اول جهان از نظر میزان حقوق معلمان برحسب دلار آمریکا – 2005 نام کشور درآمد دریافتی ماهانه ساعت کار در هفته
آمریکا :4055 دلار در ماه - 6 روز و 36 ساعت در هفته
انگلیس : 3075دلار در ماه - 5 روز و 32ساعت در هفته
آلمان : 3065دلار در ماه - 40ساعت در هفته
استرالیا : 2793دلار در ماه - 39ساعت در هفته
کره : 2644 دلار در ماه - 7 روز 39ساعت در هفته
نروژ : 2518دلار در ماه
ژاپن : 2513دلار در ماه
فرانسه : 2483دلار در ماه
کانادا : 2238 دلار در ماه - 31ساعت در هفته
فنلاند : 1936 دلار در ماه - 36ساعت 4 روز در هفته

متولیان نظام در کشور خوب می دانند بهبود وضعیت معیشت معلمان یک مسئله مهم در جامعه است. دلیل آن هم گستردگی جامعه فرهنگیان حدود 900 هزار نفر و جامعه مرتبط با فرهنگیان حدود 12 میلیون دانش‌آموز است. در حال حاضر میزان متوسط حقوق و مزایای یک معلم، کمتر از یک میلیون تومان است. از این میزان حدود 600 تا 700 هزار تومان حقوق و باقی رقم مزایا است. «بدی آب‌وهوا» و «فوق العاده مناطق کمتر توسعه یافته» از زمره مهم‌ترین مزایا هستند. در عین حال به صورت متوسط حدود 200 تا 300 هزار تومان از حقوق کسر می‌شود که «بیمه» و «بازنشستگی» در کنار وام‌هایی که تقریباً همه معلمان یکی دوتا از آن را دارند, از زمره این کسورات است. باید توجه داشت که داشتن سمتی غیر از دبیری در مدرسه مثل معاونت و مدیریت ، سابقه و نیز رتبه و امتیاز می‌تواند تأثیر مثبت در حقوق داشته باشد؛ اما حداکثر مبلغ حقوق یک فرهنگی در این شرایط نیز به سختی به مرز یک و نیم میلیون تومان می‌ رسد.
این حال و روز معلمان مدارس دولتی است که در استخدام رسمی آموزش و پرورش هستند. معلمان مدارس غیردولتی بر اساس میزان کیفیت و سابقه خود و نیز کیفیت مدرسه حقوق دریافت می‌کنند. گفته می‌شود که میزان حقوق در بهترین شرایط، به ازای هر ساعت 20 تا 25 هزار تومان است. با این وضع و با احتساب 44 ساعت کار هفتگی، حقوق یک معلم برتر در یک مدرسه ممتاز به رقم 3 میلیون و نیم می‌رسد. در شرایط متوسط هم به ازای هر ساعت، 10 تا 15 هزار تومان پرداخت می‌شود، یعنی در صورت کار تمام وقت؛ یک میلیون و نیم.
به غیر از این شرایط، در محیط خارج از مدرسه هم امکان تدریس وجود دارد. شنیده‌ها حاکی از این است که برای تدریس خصوصی از ساعتی 30 هزار تومان تا قریب به 200 هزار تومان پرداخت می‌شود. نوع درس و کیفیت معلم، دو معیار مهم برای تعیین میزان پرداختی در این شرایط است.
اگر بخواهیم همه این ارقام را جمع بزنیم شاید بتوان گفت که در حالتی معمول، یک معلم متوسط در یک مدرسه معمولی، اگر شرایط قرارداد رسمی داشته باشد، ماهیانه حدود هشت تا نه صد هزار تومان و سالیانه حدود 10 میلیون تومان حقوق و مزایا دارد. چند سال قبل هم وزیر آموزش و پرورش میانگین حقوق معلمان را 645 هزار تومان اعلام کرد. در برخی از مدارس غیرانتفاعی، این رقم به حدود بیست میلیون تومان حقوق سالیانه نیز می‌رسد.
برای مقایسه معلمان کشور با وضعیت سایر معلمان جهان لازم است که وضعیت تولید سرانه ملی مورد بررسی قرار گیرد. میزان درآمد سرانه در ایالات متحده، 49 هزار دلار، در بریتانیا، 37 هزار دلار، در فنلاند، 36 هزار دلار، در کره جنوبی، 32 هزار دلار، در قطر، 102 هزار دلار و در ترکیه، 15 هزار دلار است. در عین حال، شاخص قیمت مصرف هم نکته مهمی است چرا که وضعیت مخارج یک کشور را نشان می‌دهد. طبق اطلاعات سایت «نامبئو»، فنلاند با شاخص 106 گرانترین قیمت میان این کشورهاست. بریتانیا با شاخص 102، قطر با شاخص 82، امریکا و کره با شاخص 80 و ترکیه با شاخص 64 در جایگاه دوم تا ششم قرار دارند.
با توجه به این که وضع معلمان در ایالات متحده از سایر کشورها مناسب‌تر است؛ زیرا اولاً حقوق معلمان در حد سرانه ملی است و ثانیاً شاخص مصرف‌کننده، بسیار بالا نیست. کشور کره جنوبی را می‌توان در جایگاه دوم بهترین کشورها از نظر حقوق معلمان قرار داد. وضع در قطر، بریتانیا و فنلاند هم مناسب است با این تفصیل که قیمت‌ها در فنلاند و بریتانیا بالا است و سهم معلمان قطری از ثروت کشورشان، اندک ارزیابی می‌شود. در مورد ایران هم همین سخن را می‌توان گفت. ضمن اینکه می‌توان به کم بودن حقوق معلمان نسبت به سایر کشورها هم اشاره کرد اما باید به این موضوع هم توجه کرد که شاخص مصرف‌کننده در ایران به نسبت سایر کشورها پایین‌تر است. مشابه این وضعیت در کشورها ترکیه هم وجود دارد.
در کنار همه مسائل مربوط به حقوق و دستمزدها، باید به یک نکته ظریف هم توجه کرد. معلمان در اکثر کشورها، نسبت به سایر کارمندان، کار کمتری دارند. این مسئله به خاطر این است که معلمان تعطیلات تابستانی یا به طور کلی سالیانه دارند که سایر کارمندان از آن محروم هستند. این تعطیلات نزدیک به 100 روز است. در عین حال، در ایران میزان تعطیلات نوروزی معلمان هم از کارمندان بیشتر است. البته باید در نظر داشت که معلمان ایرانی، در عوض، دیگر از مرخصی استحقاقی سالیانه برخوردار نیستند. موضوع بیشتر بودن تعطیلات معلمان، البته مختص ایران نیست و وزارت آموزش و پرورش بریتانیا هم چنین مزیتی را در ستون مزایای شغل معلمی قرار داده است.
نتیجه آن که :
وضعیت موجود نظام تعلیم و تربیت کشور,نتیجه سوء مدیریت هاست. اگر امروز شاهد وضعیت نه چندان مناسب در مسئله وضعیت معیشت معلمان هستیم نه از روی نداری و یا تحریم است, بلکه از این روست که هیچ گاه موضوع آموزش و پرورش برای اغلب مدیران نظام در اولویت نبوده و نیست. جای تأسف است که در پس از گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تاکیدات فراوان دین مبین اسلام به علم آموزی و مقام شامخ معلم, جایگاه معیشت معلمان کم تر از بسیاری دیگر از مشاغل است. مهم آن است که بدانیم خاستگاه این مشکل را نه فقط در اقتصاد کشور بلکه باید در مسائل و معضلات فرهنگی کشور جست وجو کرد.
وضعیت حقوق و مزایا و معیشت معلمان، نه فقط در کشور ما، که در بسیاری کشورهای دنیا یکی از مسائل مورد مناقشه به حساب می‌آید. اما در کشور ما به دلیل این‌که غالب سهم آموزش را دولت پذیرفته است، نیاز به سازمان‌دهی خیل عظیمی از معلمان وجود دارد که بخش قابل توجهی از بودجه را به سمت خود جذب می‌کنند. به این ترتیب همیشه دولت به معلمان بدهکار می‌ماند و این بدهی هم وقتی در کنار حقوق و مزایای حداقلی این قشر حقیقتاً زحمتکش قرار می‌گیرد، دوچندان دردناک می‌نماید.
اما در کشورهای توسعه یافته دغدغه اصلی دولت‌های این کشورها تأمین نیروی کار شایسته است. تا نیاز آموزش به مدرس را بر طرف کند. از نظر این کشورها باید وضعیت معیشتی آموزگاران به نحوی باشد که جذابیت کافی برای جلب نیروهای تازه نفس داشته باشد. با این وجود در میان همین کشورها نیز وضعیت یکدستی به چشم نمی‌خورد و گاهی اختلاف‌های چشمگیری دیده می‌شود. بنابراین شاید مقایسه حقوق معلمان در کشورهای مختلف به بررسی جایگاه کشورمان از نظر وضعیت معلمان کمک کند. در بسیاری از کشورهای پیشرفته دستمزد معلمان از طریق چانه‌زنی میان دولت‌ها و اتحادیه‌ها تعیین می‌شود. در عین حال در برخی کشورها دستمزد‌ها بسیار غیر‌متمرکزتر است و حتی بین ایالت‌های مختلف اختلاف وجود دارد.
در صورت توجه به وضعیت معیشت معلمان و اختصاص بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی و غیر نفتیاز قبیل منابع حاصل از انصراف مردم از دریافت یارانه های نقدی به حقوق و دستمزد معلمان می توان آینده اقتصادی فرهنگیان و فرهنگ جامعهرا امیدوارانه تر دید.
امید آن که در تدوین آیین نامه اجرایی درآمدهای حاصل از انصراف یارانه ها و نیز سایر درآمدهای دولت, شأنیت و جایگاه حقیقی معلمان آموزش و پرورش و مخصوصاً آموزگاران در دریافت حقوق و دستمزد به نحو شایسته دیده شود.ان شاءالله

رضا نباتی
کارشناس ارشد تعلیم و تربیت اسلامی
0912 271 2760
کارشناس آموزش قرآن دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی
و از مولفین کتاب های درسی قرآن دوره ابتدایی

www.farhangiannews.i

 

سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور زیر 10 درصد است

سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور زیر 10 درصد است
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:


وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه سهم این وزارتخانه از بودجه عمومی کشور سهم مناسبی نیست، گفت: سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور زیر 10 درصد است که این بودجه مناسبی نیست اما امیدواریم با تاکید رهبری و رئیس جمهور در وضعیت اقتصادی این وزارتخانه گشایشی شود.

به گزارش خبرنگار مهر، علی اصغر فانی در شانزدهمین جشنواره خیرین مدرسه ساز که عصر امروز شنبه در سالن همایش های بین المللی صدا و سیما برگزار شد با بیان این مطلب گفت: اگر خیرین مدرسه ساز نبودند قطعا آموزش و پرورش با چالش های جدی تری در حوزه تعلیم و تربیت مواجه می شد. پس از آنکه خیرین مدرسه ساز بوجود آمد خیرین در حوزه های دیگری همچون خیرین سلامت، خیرین دانشگاه ساز، خیرین ازدواج نیز ایجاد شد که پیشتاز همه آنها خیرین مدرسه ساز بوده که این همه نشان از یک تجربه مفید است.

وی با بیان اینکه باید تجربه خیرین مدرسه ساز تدوین شود، گفت: این بزرگواران تجربه موفقی در زمینه ساخت و ساز و حتی اداره مدرسه با تکیه بر فرهنگ ایرانی – اسلامی و کمک مردم داشتند که از آن باید در آموزش و پرورش استفاده کرد.

فانی خطاب به رئیس سازمان نوسازی مدارس افزود: از این سازمان می خواهم این تجربه خیرین مدرسه ساز را مستند سازی کرده و حتی به زبانهای دیگر نیز ترجمه کند.

وی با اشاره به وجود پروژه های نیمه تمام گفت: در حال حاضر 1200 پروژه آموزشی با 5 هزار و 700 کلاس درس و 900 هزار متر مربع زیربنا توسط خیرین در حال ساخت و ساز است. این آمار حاکی از آن است که پس از انقلاب روزانه 7.5 کلاس درس توسط مردم در پهنه آموزش و پرورش کشور ایجاد شده است.

به گفته وزیر آموزش و پرورش این وزارتخانه با محدودیت هایی مواجه است چرا که از نظر حجمی بزرگترین دستگاه کشور به حساب می آید و یک میلیون معلم و کارمند در 105 هزار مدرسه مشغول به تعلیم و تربیت به دانش آموزان هستند؛ دانش آموزانی که تک تکشان از موهبت و لطف خیرین بهره مند شده و اینها هستند که در 20 سال آینده کشور را اداره می کنند.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به سهم اندک بودجه آموزش و پرورش از سهم بودجه عمومی کشور که زیر 10 درصد است گفت: 98 درصد اعتباری که در اختیار داریم صرف پرداخت حقوق می شود به عنوان مثال از 21 هزار میلیارد تومان بودجه آموزش و پرورش در سال 93 حدود 98 درصد برای حقوق معلمان اختصاص داده می شود و در حدود 200 میلیارد تومان اعتبار در اختیار ما قرار می گیرد که این رقم در مقایسه با حجم کار بسیار اندک است.

وی توضیحات خود را اینگونه تکمیل کرد: یکی از سیاست های اصلی ما در آموزش و پرورش توسعه مشارکت در بخش مردمی و در سال تحصیلی 93-94 لایه هایی از آن را انجام می دهیم.

وی همچنین درباره پروژه های نیمه تمام نیز گفت: امسال با مجوز شورای اسلامی این اجازه را پیدا کردیم تا این پروژه های نیمه تمام که در حدود 6 هزار پروژه است در اختیار خیرین قرار بگیرد که اگر میانگین این شش هزار پروژه را 5 کلاس درس برای هر کدام در نظر بگیریم 30 هزار کلاس درس به فضاهای آموزشی اضافه می شود که امیدواریم این بار نیز خیرین کمک و مشارکت لازم را برای تکمیل این پروژه ها به ما بکنند.

http://www.farhangiannews.ir/

سرمایه‌های فراموش شده

سرمایه‌های فراموش شده
آموزش و پرورش در هر جامعه‌ای زیربنای توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه است. بررسی عوامل موثر بر پیشرفت‌ و ترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند وکارا و همه جانبه‌نگری برخوردار بوده‌ا ند و پیشرفت خود را مدیون نظام پویای آموزش و پرورش هستند.

در حقیقت وظیفه وزارت آموزش و پرورش شکل دادن به کشور است. متولیان آموزش و پرورش در حقیقت نقشه آینده کشور را طراحی می‌کنند.

در سال‌های اخیر از همت و سعی متولیان این وزارتخانه‌ ما پیشرفت‌های علمی شگرفی داشتیم اما به نظر می‌رسد نتوانسته‌ایم در زمینه کشاورزی و صنعت رشدی همپای رشد علمی داشته باشیم.

زمانی که در اقتصاد مقاومتی حرف از توانمندسازی نیروی کار و افزایش بهره‌وری می‌شود، مسلماً پاشنه آشیل و زیر ساخت آن نمی‌تواند جز محصلین و دانش آموزان کشور باشد.

زیرا هنگامی که جوان وارد دانشگاه‌ می‌شود، احساس می‌کند دیگر تمایز یافته شده است و کمتر حاضر می‌شود جز با قلم و انگشتانش با چیز دیگری کار کند و از نگاه او اگر مشغول به کار دیگری بشود احساس می‌کند جامعه حقش را ضایع کرده است.

ما برای رسیدن به اقتصاد اول منطقه‌ایی به همان اندازه که به نیروهای متخصص و اندیشمند در زمینه علوم و فنون روز نیاز داریم به همان اندازه به کشاورز و دامدار و صنعتگر ماهر نیاز داریم.

و به نظر می‌رسد در این حیطه نقش آموزش و پرورش از بقیه وزارتخانه‌ها پررنگتر باشد.

نگاه به این وزارتخانه باید از دید صرفاً آموزشی خارج شود این وزارتخانه قرار نیست فقط دانش آموزان را به دانشگاه‌ها هدایت کند. ظرفیت‌های این وزارتخانه بسیار عظیم‌تر از آن است که تصور شود اگر نگاه به این وزارتخانه کمی اقتصادی شود، حل بسیاری از مشکلات اقتصادی و فرهنگی کشور آسان می‌شود.

اگر دلسوزان و برنامه‌ریزان این وزارتخانه صنعتگران و صادر کنندگان را به سمت این نیروهای کار بومی و پر انرژی هدایت کنند، دیری نمی‌یابد که هزینه تولید در کشور پائین می‌آید. این وزارتخانه می‌تواند مستعدترین و خلاقترین و در عین حال کم‌توقع‌ترین نیروهای کار را در اختیار تولیدکنندگان تمامی بخش‌ها اعم از صنعتی و کشاورزی قرار دهند.

اگر چنین شود دیگر متولیان فرهنگی ما دغدغه پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان را ندارند. نوجوانی که به شوق کسب درآمد۹ ماه آموزش بیند و در فصل تابستان از صبح تا عصر مشغول کار است.

تنها یک فیلم می‌تواند نیازهای فرهنگی او را مرتفع کند. و این علاوه بر هدف اصلی ما در اقتصاد مقاومتی است که تربیت نیروهای توانمند و افزایش بهره‌وری نیروهای انسانی است. هنوز یادمان نرفته است که در زمان جنگ چه حماسه‌ها که همین نوجوانان مدرسه‌ایی خلق نکرده‌اند از حسین فهمیده گرفته تا…

و حالا که نوبت به خلق حماسه در اقتصاد داریم هم نباید از ظرفیت این بزرگترین وزارتخانه کشور غافل باشیم.

و به این نکته توجه کنیم که ایران تنها در صورتی می‌تواند به کشوری پیشرفته و قدرتمند تبدیل شود که در تمامی زمینه‌ها پیشرفتی یکسان و هماهنگ داشته باشد.

مریم مهران‌راد

اطلاعات -       27      اردیبهشت    93


یک گفت وگو و چند پرسش


نویسنده: مهدی بهلولی*

چندی پیش و در هفته معلم، روزنامه «اعتماد» با سید کاظم اکرمی، یکی از وزیران گذشته آموزش و پرورش و یکی از مشاوران وزیر کنونی آموزش و پرورش، گفت وگویی درخور درنگ با عنوان «مجلس معلمان تشکیل شود» انجام داد که ارزش بازخوانی و پرداختن بیشتر دارد. بخش زیادی از سخنان اکرمی در این گفت وگو، همسویی بسیاری داشت با سخن و دیدگاه درصد چشمگیری از فرهنگیان و کنشگران صنفی آنها در چند سال گذشته. ایشان، به درستی، کوشیده بود از موضع گیری های شعاری و صوری درباره فرهنگیان و جایگاه و ارزش پیشه آنان، دوری گزیند و همدل و همراه با آموزگاران، به پاره یی دشواری های دیرینه و واقعی آنان و در کل گستره آموزش و پرورش بپردازد: «معلمان می گویند چرا کسی که با مدرک کارشناسی در وزارتخانه صنعتی یا بانک کار می کند، حقوقی بیش از یک معلم می گیرد پس احساس بی عدالتی نسبت به دیگر کارمندها می کنند... در کشورهای توسعه یافته معلمان مشارکت زیادی در امر آموزش و پرورش دارند. انجمن معلمان در امریکا انجمنی است بسیار قوی و معلمان هم در نگارش کتاب ها و هم در سیاستگذاری در آموزش و پرورش حضور دارند اما هنوز ما به این مرحله نرسیده ایم... به نظر بنده و برخی دوستان بجاست آقای وزیر آموزش و پرورش برای بررسی و حل مشکلات معلمان در کنار مجلس دانش آموزی، مجلس معلمان را هم تشکیل دهد... سیاست آموزشی بلندمدتی که کشورهای توسعه یافته دارند با آمدن و رفتن وزرا تغییر نمی کند. هنوز در کشور ما این طور نیست. در کشورهای توسعه یافته سیاست های آموزشی را دانشمندان به ویژه استادان علوم تربیتی تدوین می کنند ولی در کشور ما خصوصا در گذشته به این مساله بسیار بی توجهی شده است.اگرچه باز تاکید می کنم وضع نسبت به دولت قبل خیلی بهتر شده است... مدارس غیردولتی و نمونه مردمی پول های گزافی می گیرند و به همین جهت خدمات خوبی به دانش آموزان ارائه می دهند. دانش آموزان مدارس دولتی در مقایسه با مدارس غیردولتی مسلما در کنکور عقب می مانند. این ناعدالتی است که در آموزش و پرورش ما وجود دارد. به هر جهت ما باید از لحاظ عدالت آموزشی تلاش بیشتری بکنیم که هرچه بیشتر به عدالت برسیم.»
    این سخنان، می تواند نشانه یی امیدبخش از واقع بینی بیش از پیش فرادستان آموزشی دولت یازدهم به شمار آید: رویکردی که اگر گسترش و ژرفای بیشتری گیرد، می تواند از شکاف میان بدنه آموزش و فرادستان آن بکاهد. ناگفته پیداست که تا این نگرش، جنبه عملی به خود نگیرد چندان اثرگذار و کارگر نخواهد افتاد اما نفس نزدیک شدن به خرده ها و انتقادهای آموزگاران و پذیرش آنها هم خود کاری ارزشمند به شمار می رود ولی یک نکته مهم این است که این دیدگاه، از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، در میان فرهنگیان، و به ویژه مدیران مدرسه ها، تاکنون چندان بازتابی نیافته و جدی گرفته نشده است. این نگارنده در پیوند با این سخنان، با تنی چند از فرهنگیان و مدیران مدرسه ها گفت وگو کردم. نخست اینکه کمتر کسی از آن آگاهی داشت- گویا در خود رسانه های آموزش و پرورش هم بازتابی نیافت. چند تنی هم که خوانده بودند آن را جدی ارزیابی نمی کردند و سپهر چیره بر آموزش و پرورش کشور را، بسی دورتر از پذیرش این سخنان می دانستند. چنین می نماید که بخش بزرگی از فرهنگیان تا شاهد کنشی چشمگیر از سوی دولت یازدهم درراستای بهبود آموزش و اجرای عدالت در شرایط حقوقی خود نباشند چندان دل به سخنان فرادستان آموزشی نخواهند بست. پرسش این است که اگر در حق فرهنگیان، عدالت اجرا نشده و فرادستان کنونی آموزش و پرورش هم آن را می پذیرند پس چرا در همین دولت یازدهم، اضافه کاری خردادماه آموزگاران، تنها به هشت روز کاهش یافت؟ چرا با وجود تورم 30، 40درصدی، افزایش حقوق سالانه فرهنگیان تنها 20درصد انجام پذیرفت؟ چرا دستمزد برگزاری آزمون های هماهنگ کشوری، چه در حوزه های اجرایی و چه در حوزه های تصحیح، 30 درصد کاهش یافت؟ و البته پرسش های بسیار دیگری که شایسته است کارگزاران آموزشی دولت یازدهم به آن بیندیشند و پاسخی درخور بدهند.
    

     معلم*

روزنامه اعتماد  -   27      اردیبهشت   93

250 میلیارد تومان اعتبار برای تحول بنیادین آموزش و پرورش


250 میلیارد تومان اعتبار برای تحول بنیادین آموزش و پرورش



دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گفت: حدود 250 میلیارد تومان اعتبار برای تحول بنیادین و کیفیت بخشی آموزش و پرورش در سال 93 تخصیص یافته است. مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در گفت وگو با فارس اظهار داشت: بر اساس مفاد سند تحول بنیادین، آموزش و پرورش موظف است هر ساله عملکرد خود را به شورای عالی آموزش و پرورش گزارش و شورای عالی آموزش و پرورش گزارش عملکرد سالانه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارش کند. وی افزود: ما این گزارش را پیش از آغاز سال جدید به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کردیم و در کمیسیون های مختلف مطرح و گزارش جدید را نیز در دست تهیه داریم. وی با بیان اینکه این سند، سند راهبردی وزارتخانه است و نباید انتظار داشت که یک ساله و دوساله اجرا شود، خاطرنشان کرد: خود ما در زمان تنظیم، ذیل سند چشم انداز 20 ساله یعنی در سال 1404 دیده ایم و این سند اقداماتی لازم و الزاماتی نیاز دارد. دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به موضوعات مالی برای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، تصریح کرد: ما در سال 1392 هیچ اعتباری برای اجرای سند تحول بنیادین وزارتخانه در اختیار نداشتیم و در سال 1393 خوشبختانه اقدام خوبی را دولت تدبیر و امید انجام داد و مجلس هم همراهی کرد و اعتباراتی گذاشت. وی گفت: مبلغ اعتبار برای سال 1393 حدود 250 میلیارد تومان است که برای تحول بنیادین و کیفیت بخشی آموزش و پرورش تخصیص یافته است.

روزنامه اعتماد - 27     اردیبهشت 93

شرح یک ییام

شرح یک ییام 

                                                                     

هفته معلم امسال داشت شروع می شدسر سر درگم بودم که چه پیامی مانند هر سال برای این روز بدهم .هرچه فکرکردم نتیجه ای نگرفتم ٰ چون از شعارهای تکرار و مکررات توخالی این هفته در سالهای گذشته خسته و رنجیده خاطر بودم . بعضی از دوستان به مناسبت روز معلم پیامهایی دادن که ذر همینجا از ایشان تشکر می کنم که منت بر من گذاشتند و مرا مورد لطف قرار دادن . بعد از مدتی این پیام به ذهنم خطور کرد که تصمیم گرفتم و همان پیام را در وبلاگ بگذارم و گذاشتم . بعد همکاران از من پرسش می کردند این پیام چه معنی دارد . گفتم هرطور شما تصور و تفسیر می کنید آزادید .

روز معلم هر ساله به صورت صوری و توخالی بر گذار می شود و در مکانهای رسمی و کنترل شده و با مهمانان خاصی که از ماه ها پیش هماهنگ و دعوت شده اند که این مهمانها بیشترشان ساعتی د ر پای تخته درس عمرشان را سپری نکرده اند .ولی  صاحبان اصلی و ثابت این نوع جلسات یعنی معلمان شاغل و بازنشسته غایب هستند روز معلم باید معلمان حضور فعال و توسط تشکلهای صنفی مستقل باجلسات متنوع ومتعدد در سراسر کشور بطور گسترده بر گزار شود فرهنگیان فعال در امور فرهنگیان شاغل و بازنشسته و نه دولتی ساخته یا به دولت وابسته بر گزار شود و در این روز بتوانند مشکلات و نابسامانی فرهنگیان و آموزش و پرورش و نقاط  قوت و ضعف سیستم آموزشی کشور را نیز بیان کنکاش وبررسی شود .ولی وقتی چنینن اجازای به فرهنگیان    نمی دهند فقط بسنده میکنند جلسات دولتی ساخته واز پیش طراحی شده که نکند معلمی غیر خودی به جلسه بیایید ومشکلی را بیان کند که به تریپشان برخورد . روز معلم می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد .

وقتی در هفته معلم هر ساله وعده های تکراری و سرخرمنی می دهند و هیچ ارزش مادی و معنوی نصیب معلم نمی شود ٰولی برای بر گزار کننده گان این جلسات از نظر مادی خیلی می رسد روز معلم می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد.

وقتی زمان اجرای قانون خدمات کشوری  به پایان رسیده ٰ ولی این قانون هنوز به طور کامل برای فرهنگیان بخصوص بازنشستگان فرهنگی اجرا نشده  مانند تبصره 3 ماده 65 و ماده 125 و مواد زیاد دیگر این قانون و مطالبات آن قسمت اجرا شده قانون خدمات کشوری مدت شش سال است که هم از طرف آموزش و پرورش و هم از طرف سازمان بازنشستگی پرداخت نشده است روز معلم می تواند چه پیام دیگر داشته باشد .

وقتی ماده 125 قانون خدمات کشوری از سال 86 سال اجرای این قانون برای کارمندان وبازنشستگان فرودست دولت رعایت و توجه و اجرا نمی شود و همچنان در بایگانی خاک می خورد و با همه شکایتها و اعتراضها به وزارتخانه ها و ادارات مربوطه و مجلس و شکایات زیادی به دیوان عدالت اداری ٰ نتیجه ای حاصل نشده است و هر سه قوه یعنی مقننه ٰ مجریه و قضائیه نظاره گر این قانون گریزیها هستند و همگی دست رو دستشان گذاشته و ظلم مضاعفی که به این قشر جامعه  می شود توجه نمی کنند و پیامها و سخنهای بی محتوا و سرگرم کننده و وعده های سرخرمنی می دهند روز معلم می تواند چه پیامی داشته باشد .

وقتی فرهنگیان بخصوص بازنشستگان فرهنگی یعنی معلمین همین مسئولین و بچه هایشلن سالهای متمادی در لایه های زیرین خط فقر زندگی می کنند و با این که قانون نظام هماهنگ پرداخت و قانون خدمات کشوری گه می خواست تبعیضهای موجود بین کارمندان را از بین ببرد و نه اینکه این کار را انجام نداد بلکه چنان تبعیض آمیز اجرا شد که تفاوت حقوقهای پایین و بالا شاغلین وبازنشستگاان چنان است که سر انسان صوت می کشد ٰ که بعضی مواقع اختلاف حقوق پایین و بالا به چندین برابر و حتی به دو رقمی می رسد . !!! روز معلم می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد .

وقتی تعداد زیادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته مانند رسول بداقی  محمد داوری  محمود باقری وغیره در زندان بسر می برند  و بعضی نیز تبعید و ممنوع تدریس شده اند که تنها جرمشان دفاع از حقوق تبعیض آمیز و پایمال شده فرهنگیان و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه می باشد روز معلم   می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد .

وقتی فرهنگیان همگی چه شاغل و چه بازنشسته برای تغییر مادی و معنوی در زندگی خود و دیگر اقشار جامعه و بر داشتن تبعیض و ظلم و ستم سالهای گذشته از سرهمه ی ملت با جان و دل و همگام با اقشار دیگر به روحانی رای دادند و دولت "تدبیر و امید " را سر کار آوردند که امید زیادی داشتند و دارند  . درست است که دولت دراین مدت ده ماهه با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی حاکم بر کشور پیش از دولت یازدهم نمی توانست تغییر اساسی در جامعه بوجود آورد تا بر همه مشکلات فائق آید وهمه مصادیق تبعیض و ظلم و ستم و اجحاف را از سر جامعه بردارد ولی می توانست در این راه قدم بردارد و برنامه ای برای این کارها داشته باشد . دولت بخصوص در مسایل داخلی با همان برنامه هاو مسئولین و افراد دولتهای پیش از خود در بیشتر وزاتخانه ها و استانها و شهرستانها می خواهد کارهای دولت را پیش ببرد که غیر محال است .  در بعضی از شهرستانها یک مسئول حتی تغییر نکرده است و در برابر مردم پاسخگو نیستند که در شان دولت "تدبیر و امید" باشد .!!! روز معلم می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد .

وقتی فرهنگیان شاغل و بازنشسته در سال 93 و در زمان دولت "تدبیر وامید " مانند دولتهای نهم و دهم فقیرتر می شوند یعنی در سال جدید 20 درصد فقیرتر می شوند و به لایه های زیرتر خط فقر  سقوط می کنند روز معلم می تواند چه پیامی دیگر داشته باشد. وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو می تواند چه پیام دیگری راشته باشد .

                                                                                               علی اکبری پروشی  

http/://www.paroosh.blogfa.com

معلمی فراتر از نقش یک معلم

معلم فداکار شهرستان آبدانان,آوید طالبیان‌ ,داوود نوریان,آموزگار مدرسه عشایری منطقه محروم و دورافتاده دهبنه در دینارکوه

معلمی فراتر از نقش یک معلم


درس دادن به دانش‌آموز وظیفه معلم است، تا اینجای کار طبیعی است، ولی این‌که معلمی همه دانش‌آموزان کلاسش را صبح به صبح به مدرسه برساند و کیلومترها راه صعب‌العبور را طی کند تا شاگردانش بتوانند هر روز به مدرسه بروند، این کار در زمره وظایف معلمی نیست و بدون اغراق، مثال چنین رفتارهایی فقط از سوی یک انسان والا مقام معنوی سر می‌زند.

معلم فداکار شهرستان آبدانان در استان ایلام در زمره همین معلمان قرار دارد و او هر روز با طی مسافت 50 کیلومتری، دانش آموزان عشایری خود را با موتورسیکلت شخصی به مدرسه می رساند.

آن گونه که ایرنا گزارش داده است، داوود نوریان آموزگار مدرسه عشایری منطقه محروم و دورافتاده دهبنه در دینارکوه شهرستان آبدانان، هر روز 13 دانش آموز عشایری را از مناطق اطراف منطقه سخت گذر و جنگلی دینارکوه با استفاده از موتورسیکلت شخصی خود جمع می کند و آنها را به محل تحصیل در روستای دهبنه می رساند.

او هر روز به سیاه چادرهای عشایر منطقه می رود و در شش نوبت، 13 دانش آموز و از فرزندان عشایر را به چادر محل تدریس آنها منتقل می کند و به آنها درس می دهد.

این معلم فداکار درباره انگیزه های این کارش می گوید: محرومیت، معصومیت، اخلاص و نیاز این دانش آموزان را با جان و دل خود لمس و درک کرده ام و همانند فرزند خود تک تک آنها را دوست دارم.

نوریان ادامه می دهد: عشق به این بچه ها باعث شده است که بیشتر روزهای تعطیل هم برای انجام امور فوق برنامه آنان با موتورسیکلت به منطقه دورافتاده دهبنه مراجعه کنم و در کنار این دانش آموزان باشم.

نوریان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد است و به گفته رئیس آموزش و پرورش این شهرستان داوطلبانه خدمت در این منطقه محروم را انتخاب کرده است.

آوید طالبیان - گروه جامعه

جام جم - 24      اردیبهشت  93

رویای معلم ایرانی و بیمه طلایی ،
کم شدن تعهدات بیمه طلایی و افزایش نرخ جدید آن
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

برگ زرینی دیگر از سویی دولت به مناسبت هفته معلم به معلمان عزیز... نمیدانم چرا دولت و وزیر آموزش و پرورش به معیشت و زندگی ما معلمان خیلی اهمیت می دهند انگار فقط ما کارمندیم. خواهش می کنیم به دیگر امور . . .
برگ زرینی دیگر از سویی دولت به مناسبت هفته معلم به معلمان عزیز...
نمیدانم چرا دولت و وزیر محترم آموزش و پرورش به معیشت و زندگی ما معلمان اهمیت می دهد انگار فقط ما کارمندیم. خواهش می کنیم به دیگر امور کشور هم برسید.
همه ما معلمان خونه دار شدیم و ماشین شخصی داریم و حقوق ما چند برابر تورم افزایش داشته است.
ما از بس زیاد حقوق می گیریم نمیدانیم پول هایمان را چکار کنیم و بانک ها هم جای پول های ما رو ندارند.
ما معلمان هر روز برا خانواده پوشاک می خریم و ویلا های انچنانی داریم و اصلا هم مشکل نان شب خاواده و هیچ مشکلی نداریم.
با افتخار و اطمینان می گویم: ما معلمان بیمه طلایی داریم . نگرانی هزینه های پزشکی نداریم و همه جا با بیمه طلایی درمان رایگان می شویم.
حقوق ما از همه کسانی که ما آنها را آموزش داده ایم نظیر:دکتر ها ، مهندس ها ، فوتبالیست ها و ... خیلی بیشتر است و این وجدان مرا رنج می دهد.
حقوق یک سال من اندازه حقوق تمام فوتبالیست های باشگاه استقلال یا پیروزی است.
این ها رویای هر روز و هرشب منه
ما معلمان هر وقت دور هم جمع می شویم به نظر شما از چی سخن می گویم؟ چرا؟

و باید به عرض همکارانم برسانم که :

با اعلام بخشنامه وزارت آموزش و پرورش نرخ جدیدبیمه طلایی سال 93 به ازای هر نفر 260000ریال بوده که پرداخت تمامی وجه آن به عهده همکاران می باشد.


شروع قرار داد از تاریخ 93/3/31 می باشد لازم به ذکر است در این دستورالعمل تعهدات عینک و دندان پزشکی بصورت کامل حذف گردیده است . همکارانی که قصد حذف کلی و یا کاهش عائله را دارند و یا متقاضی ثبت نام جدید می باشند فقط و فقط تا تاریخ 93/2/31 پایان اردیبهشت ماه فرصت دارند با مراجعه حضوری به کارشناسی تعاون اقدام نمایند .توسط: وحید عبدی نژادپست الکترونیکی: vabdinezhad@yahoo.com

http://www.farhangiannews.ir/

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش سوم)

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش سوم)


دو ماهنامه ی چشم انداز ایران، شماره ی84،اسفند 92 و فروردین 93

برگردان: محمدرضا نیک نژاد
توضیح : متن پیش روی شما،بخش سوم از سفارش نامه ی شانزده نهاد مدنی - آموزشی جهان به سران کشورهای حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل در مهر 92 است که در آن،سران کشورها به توجه بیشتر به آموزش و حق برخورداری از آن فراخوانده شده اند. این سفارش نامه ده بند است که بند نخست و دوم و سوم آن با مقدمه ای از مترجم در بخش های پیشین منتشر شد. بخش سوم - بندهای - چهارم و پنجم- آن را با هم می خوانیم.

 4 -   آموزش بزرگسالان و سوادآموزی،در چارچوب یادگیری مادالعمر؛بخش جداناشدنی از حق برخورداری از آموزش است.

سندهای حقوق بشر جهانی،حق برخورداری از آموزش برای هر سنی را با تاکید بر این محفوظ می دارند که حق آموزش مقدماتی با سن،نژاد،طبقه یا جنسیت محدود نمی شود و هر آنچه که برای کودکان،جوانان و بزرگسالان اعمال می گردد،شاملِ سالخوردگان نیز می شود. با این حال آموزش بزرگسالان و سوادآموزی در یک زمینه ی یادگیری مادام العمر،آنچنان که سزاوار آنهاست مورد توجه قرار نگرفته و باید به گونه ای شفاف در ساختارهای جهانی و منطقه ای،همچنین سیاست های دولت های ملی و محلی در اولویت قرار داده شود.  

 از این روست که در برنامه های توسعه ی آموزشی پس از 2015 بازتاب یافته است. آموزش عمومی از راه عمل و نگرشِ شهروندی اش،چشم انداز میان- فرهنگی اش و پیوند دادن یادگیری با محیط زیست،به آموزش بزرگسالان و سوادآموزی هستی داده است. این مهم است که سیاست ها و برنامه ها روی آموزش بزرگسالان،به رسمیت شناختن میراث فرهنگی آنها،دانش،خواسته ها،چشم داشت ها،مهارت ها و نیز نیازهای آنها متمرکز شود. در این رهگذر تاکید بر آموزش زنان،نشان دادن یک تعهد بنیادین به برابری و یکسان نگری جنسیتی و پیگیری سرسختانه برای دستیابی به بزرگی،احترام و عدالت از بالاترین اهمیت برخوردار است.

5 -      رویکردی فراگیر به کیفیت آموزشی مورد نیاز است.

کیفیت آموزشی،بخش جدایی ناپذیری از حق برخورداری از آموزش است و باید به گونه ای چند بُعدی نگریسته شود. از جمله تمرکز بر ورودی های آموزشی و فرایندهای آن، و دست آوردهای کوتاه،میان و بلند مدت آن. کیفیت آموزشی با دانش سنجشگرانه،توانایی ها و مهارت های مورد نیاز برای پرسش،درک و حل مسائل جاری در سطح منطقه ای و جهانی،افراد را آماده می سازد. کنوانسیون حقوق کودک تاکید دارد که نباید تنها بر درونمایه ی برنامه ی درسی توجه شود،بلکه باید فرایندهای آموزشی،روش ها و محیط هایی که آموزش در آن رخ می دهد،نیز مورد توجه قرار گیرد و هم ردیف با مبانی،آشکارا مورد اشاره قرارمی گیرد. به این معنا،مهم است که آموزش و پرورش تحول آفرین،هماهنگ ساز با عدالت اجتماعی و محیطی، دموکراتیک کننده ی ساختارهای قدرت،افزاینده ی برابری،احترام به حقوق بشر،بزرگداشت آزادی های بنیادین و عدم تبعیض باشد. یادگیری در یک رویکرد کوته بینانه،اندازه گیری نتایج آموزش در حساب و سوادآموزی دانسته می شود،که می تواند به کنارگذاشتن ابعاد اصلیِ(اشاره شده ی) کیفیت و دست کم گرفتن موضوعات دیگر و مهارت های ضروری،ارزش ها و روابطی همچون خلاقیت،کنجکاوی،اندیشه ی سنجشگرانه،جامعه اندیشی،همبستگی،همکاری،خود- چیرگی،اعتماد به نفس،مسئولیت گروهی، گفتگو،محبت،همدلی و دلسوزی،شجاعت،خودآگاهی،نرمش پذیری،خود- رهبری،فروتنی،صلح،هماهنگی با طبیعت بینجامد. از این رو این رویکرد کوته بینانه از دستیابی به هدف های کلی آموزش و پرورش خواهد کاست. هماهنگ با این دیدگاه،ارزیابی های آموزش باید کل نگرانه و سازنده،استوار بر پارامترهای ملی و احترام به گوناگونی زبانی و فرهنگی باشد. در همان حال ارزیابی ها باید بر ساختارها- به عنوان یک کلِ توسعه یابنده- بر به بازی گرفتن کنشگرانه ی معلمان،دانش آموزان و خانواده ها متمرکز باشد.

بخش های پیشین برگردان را می توانید در این دو پست ببینید:

http://niknezhadmr.blogsky.com/1393/01/30/post-529/

http://niknezhadmr.blogsky.com/1393/01/27/post-526/

کندوکاو نظام آموزشی به بهانه هفته معلم


کندوکاو نظام آموزشی به بهانه هفته معلم


نویسنده: محمدعلی رجبی*

به نظر می رسد اساس فلسفه ذاتی آموزش و پرورش مبتنی بر این امر باشد که همگام با گسترش علم و تکنولوژی و تحولات فکری جهان حرکت کند. لازمه تبلور این مهم در جامعه، رشد و توسعه همه‏جانبه فرهنگی و آموزشی است. برای تحقق تحول آموزش و توسعه آن به مکانیزم‏هایی نیاز داریم تا بتوانیم با ایجاد علاقه و اشتیاق درونی دانش‏آموزان به فراگیری علم و کاربرد آن به مصلحت عامه دست یابیم. یکی از مهم ترین پارامترهایی که می‏تواند آموزش و پرورش را به اهداف اصلی که همان توسعه فکر و تامین نیروی انسانی نزدیک کند این است که فضای آموزش و پرورش از حالت مدیریت متمرکز دولتی خارج شود زیرا اگر آموزش و پرورش به طور انحصاری در اختیار سیستم مدیریتی دولت باشد آنگاه تکثر و تنوع و همزیستی که از مهم ترین شاخص‏های دموکراسی و دگرپذیری است و باعث پیشرفت جامعه می‏شود در کجای ارزیابی در رسیدن به اهداف نظام آموزشی قرار می گیرد؟ تجربه دیرزمان تاکنون، اثبات کرده است که آموزش و پرورش صرفا دولتی که بر همه ابعاد کاری آن سیطره داشته باشد در رسیدن به ابتدای اهداف خود کامیاب نبوده بلکه مردمی‏شدن آموزش و پرورش به معنای مشارکت آنها در برنامه‏ریزی و استفاده از همه صاحبنظران و باز کردن فضای نقادی باعث متکثر و پویا شدن جوامع خواهد بود و این امر خود پایان‏دادن مهم ترین معضل آموزش و پرورش که همان نفوذ حوزه های سیاسی و ایدئولوژیک و حوزه های دولتی در آن دستگاه است را نوید می دهد و آنگاه می‏توانیم امیدوار باشیم که فضای مطلوبی ایجاد شود که نظام آموزشی بتواند به عنوان یک نهاد تاثیرگذار در رسالت خطیر خود یعنی ارتقای فرهنگی و علمی جامعه، برنامه‏ریزی و تصمیم‏گیری کند. صد البته مردمی‏شدن آموزش و پرورش هیچ منافاتی با مسوولیت دست اندرکاران و دولت در فراهم ساختن امکانات و لوازم تحصیل همه دانش‏آموزان ایرانی (تحصیل رایگان) ندارد.
    از سویی توجه به این مهم لازم است که غیر از شاخص مهم مشارکت مردم و صاحبان ‏اندیشه در امور آموزش و پرورش پارامتر مهم دیگری که به بالندگی هرچه بیشتر نظام آموزشی کمک خواهد کرد و اما تاکنون غفلت و بی‏توجهی فراوانی در این عامل مهم صورت گرفته است، نقش ماهیت وجودی معلم بر تمامی ابعاد اجتماعی و اقتصادی و مهم تر از همه تربیتی و شخصیتی جامعه است. نظام‏های آموزشی پیشرو و موفق دنیا دریافته‏اند که پرداختن به پیشرفت همه‏جانبه آموزش و پرورش بدون درنظرگرفتن سایر سیستم عوامل درونی آن به ویژه عامل مهم معلم راه به جایی نمی‏برد. لازم است بدانیم که همه صاحبنظران در حوزه تعلیم و تربیت با وجود همه وجه‏ممیزهای فکری و اختلاف‏نظر در امور سیاسی و اجتماعی، اما بر یک امر اتفاق نظر دارند که هر جامعه‏یی در ابعاد مهم سیاسی، اقتصادی، تربیتی و فرهنگی بیشترین تاثیرپذیری را از آموزش و پرورش دریافت می کند. اما متاسفانه ساختار آموزشی و پرورشی ما در این مورد قابل دفاع نیست. یکی از راهکارهای مهم خارج‏شدن از این مشکل می‏تواند ایجاد سندیکاها و اتحادیه ها و کانون‏های صنفی باشد. با وجود این سازمان های دموکراتیک غیردولتی، سیستم مدیریتی کشور به بالندگی و کارآمدی نظام آموزشی و بهره‏وری هرچه بیشتر نایل می شود.
    درضمن یادآوری این نکته منزلت و جایگاه واقعی معلم را بیش از پیش مبرهن می کند که تا وقتی کرامت و منزلت و نیازهای طبیعی آنها در جامعه جدی گرفته نشود و فقط به این امر اکتفا شود که در هر سال برای رفع مسوولیت از طرف دست اندرکاران به عنوان تجلیل از معلم درباره او صحبت شود و همچنین تا هنگامی که این قشر اثرگذار فرهنگی و تربیتی جامعه ما فرصت پیدا نکند تشکل‏های صنفی و حرفه‏یی خود را به وجود آورد و در تصمیم‏گیری‏های آموزش و پرورش مشارکت فعال و مستمر داشته باشند یاددادن، یادگیری و گسترش علم و فرهنگ و ادب تغییر نخواهد کرد و کیفیت کنونی همچنان نامطلوب خواهد ماند و پاسخگوی نیازها و انتظارات جامعه نیست اما همچنان امیدواریم که با سپردن وظایف خطیر نظام آموزش و پرورش به افراد شایسته‏تر و با آیتم‏های علمی بالاتر و مدیرانی با تخصص‏های کافی گامی مهم و نو در اداره نسل حاضر برداریم. 
    

     دبیرریاضی*

اعتماد  -  21     اردیبهشت 92

دهن کجی به معلمان در هفته معلم

دهن کجی به معلمان در هفته معلم 
نویسنده : اشکان بنکدار جهرمی

در چند روز گذشته در روند معکوسی که دولتمردان در افاضات خود به مناسبت هفته معلم بر آن اصرار داشتند، نه تنها معلمان شاهد هیچ فرایند مثبتی در امور مربوط به خود نبودند بلکه دهن کجی بزرگی را از سوی وزارت آموزش و پرورش دیدند که انتظار آن را به هیچ وجه از سوی دولتمردان اعتدال نداشتند. دقیقاً در هفته‌ای که به نام معلم نامگذاری شده است هدیه تلخ دولت اعتدال به زور به فرهنگیان تحمیل می‌گردد. بیمه طلایی که در سال‌های قبل به جهت جبران بخش کوچکی از ناروایی‌های تحمیل شده بر معلمان پیشنهاد و نهایتاً اجرایی شد در این روزهای پر تعارف که از سر و رویش نام (و البته فقط نام) معلم به عنوان تزئین سخنرانی‌ها می‌بارد، نفس‌های آخرش را می‌کشد و شاید فقط منتظر یک تیر خلاص باشد. واقعاً مقامات وزارت آموزش و پرورش را چه شده است که در ادامه نگاه تحقیر آمیز و صرفاً مادی خویش به معلمان، در حساب و کتاب غیر منصفانه‌شان به این نتیجه می‌رسند که هم میزان موارد شمول این بیمه را کاهش دهند و هم حق بیمه را دوبار در همین هفته بالا ببرند. مبلغی که تا سال گذشته برعهده بیمه گذاران بیمه طلایی یعنی معلمان بود شامل یازده هزار تومان می‌شد که چند روز پیش ابتدا به 23000 تومان و فقط در عرض سه روز دیگر به 26000 تومان ارتقا یافت و کسری از هزینه عینک و دندانپزشکی که از موارد شمول آن نیز می‌شد بی‌هیچ توجیهی حذف گردید. این هفته اما به یکباره و به عنوان پاسداشت مقام معلم (!) تشخیص داده شد که خیل عظیم معلمین که به زعم برخی مقامات فقط مصرف کننده هستند شایسته آن نمی‌باشند که دارنده بخش کوچکی از مزایایی که برخی از دیگر کارمندان سال‌های سال از آن برخوردار بوده و هستند، باشند.

آن چه بیش از هرچیز در این موضوع، معلمان را زجر می‌دهد، وجود نگاه به شدت تبعیض‌آمیز به آنان در مقایسه با دیگر کارکنان دولت است که به ظاهر تولید کننده به حساب می‌آیند. معلمان از خود می‌پرسند که آیا تولید فکر و فرهنگ و یا انتقال آن به نسل بعد و در نتیجه تولید نیروی متفکر و مولد جوان، به نوعی تولید و حتی مهمترین نوعِ تولید نمی‌باشد. این سؤال نیز در خور تأمل است که کدام سلیقه معلولی پیشنهاد نموده است که چنین تضییع فاحشی در حق معلمین در چنین برهه زمانی و دقیقاً در هفته معلم با چنین رفتار تحقیرآمیزی صورت بگیرد. چنین تضییع حقی از معلمان در هفته ای که به نام آنان نامگذاری شده پیامی روشن دارد. پیامی که به راحتی می‌توان فهمید برای متولیان آموزش و پرورش دولت اعتدال آن چه کمترین است «معلم» است و دیگر هیچ. معلمین گرچه همپای بقیه اقشار مردم در مخالفت با سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد به دولت اعتدال روی آوردند ولی در تضاد با میل باطنی و آرزوی قلبی خود شاهد هستند که عملکرد ضعیف بعضی مدیران آموزش و پرورش چگونه دارد با بی‌اعتنایی، آنان را محروم از حقی می‌کند که باید سالها پیش و با وسعت بیشتری نصیب آنان می‌شد. به این ترتیب باید عنوان کرد که دولت تدبیر و امید در حال از دست دادن سرمایه اجتماعی عظیمی است که مطمئناً با هیچ نوع سرمایه مادی نمی‌توان آن را بازگشت داد و ای کاش در این مورد با اندیشه بیشتری و با تفکر خردمندانه‌تری وارد عمل شود.

مردم سالاری  - 20     اردیبهشت    93

رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون اجتماعی دولت


رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون اجتماعی دولت 
 

 

وزیر آموزش و پرورش گفت: لایحه نظام رتبه‌بندی معلمان در دستور کار کمیسیون اجتماعی دولت است.علی اصغر فانی اظهار کرد: این لایحه در مجلس رای نیاورده است ولی پیرامون اجرایی شدن آن مذاکرات مختلفی با بخشهای متعدد دولت انجام گرفته است.او با اشاره به اینکه توجه بیشتر به دوره ابتدایی از اولویت‌های مهم در آموزش و پرورش است افزود: شخصیت فکری و رفتاری هر فرد در دوره ابتدایی شکل می‌گیرد و ما در این دوره از آموزش و پرورش سعی داریم که ضمن توجه به همه بخش‌ها به دوره ابتدایی بیش از همه توجه ویژه‌ای داشته باشیم.به گزارش ایسنا وزیر آموزش و پرورش رسیدگی و توسعه مناطق محروم و کمتر توسعه یافته را از دیگر فعالیت‌های این وزارتخانه عنوان کرد و گفت: مناطق و شهرستان‌هایی که زیر میانگین کشوری هستند چند پله به معیار شاخص نزدیکتر خواهند شد و با ارتقای شهرستانها و مناطق زیر میانگین و کمتر توسعه یافته شاهد ارتقای میانگین کشوری خواهیم بود که این چیزی است که در دولت یازدهم در وزارت آموزش و پرورش دنبال می‌کنیم.

آرمان  - 20       اردیبهشت     93

رشناسان در گفت و گو با «قانون»: قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

کارشناسان در گفت و گو با «قانون»:

قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

بی‌توجهی به معلمان، کاهش کیفیت آموزش‌ را به همراه دارد
گروه حقوق‌و قضا- هفته بزرگداشت معلم بهانه‌ای شد تا سراغی از قشر زحمت‌کش معلمان بگیریم. در مورد معلمان همین بس که با آموزش کودکان و نوجوانان، مدیران و سیاست‌مداران و فرهیختگان آینده کشور را تربیت می‌کنند. نقش تاثیرگذار معلمان در آینده کشور بر کسی پوشیده نیست.با این تفاسیر باید گفت شرایط زندگی برای همه معلمان مناسب نبوده و این عزیزان با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند به خصوص اگر استخدام رسمی نیز نباشند. حال باید دید مشکلات این معلمان که نقش مهم و اساسی در تربیت نسل فردا دارند چیست؟آیا در قوانین به معلم اشاره شده‌است؟ مهم‌ترین دغدغه معلمان چیست؟ حمایت قوانین ازآن‌ها چگونه‌است؟ «قانون» در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی جایگاه معلمان در قوانین پرداخته است.
رئیس کانون‌‌های سراسری اسکودا با بیان اینکه قوانین راجع به معلمان عمدتا مربوط به قوانین استخدامی و مسائل مربوط به نحوه تقسیم کار و ترفیعات است، تصریح کرد: در کشورما به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب به نظر می‌رسید دومطلب مورد توجه خاص نظام جدیدخواهد بود. یکی آموزش و پرورش و دیگری دادگستری و امور قضایی. در مورد دادگستری و امور قضایی و اینکه آیا تحولی صورت گرفته است یا نه؟ و اگر گرفته مثبت بوده است؟ که توضیح در این مورد از حوصله بحث خارج است.
    نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آموزش‌وپرورش در نظر گرفت
بهمن کشاورز در گفت‌وگو با «قانون» تاکید کرد : در مورد آموزش و پرورش باید گفت شاید از نظر کمی تحولات مثبتی صورت گرفته باشد اما از نظر کیفی – برمبنای اعلامات و اظهارات مسئولان گوناگون و آمارهایی که در خصوص رتبه ‌بندی کشورها از نظر کمیت و کیفیت دانشگاه‌ها و میزان تحقیقات و بودجه‌تحقیقات و امثال اینها ارائه می‌شود، نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آن درنظر گرفت .
    معلمان باید مرفه‌ باشند
این حقوقدان ادامه داد: گذشته از عوامل مختلفی که در این عدم پیشرفت موثر بوده و هست، عامل معلم و استاد و موقعیت آنها را باید در اولویت اول قرار داد. بدون تردید همه دانشمندان و بزرگان دنیا مدیون و مرهون معلمان خود هستند که از یک سو مسائل را به آنها آموخته‌اند و از دیگر سو باکشف قابلیت‌ها و استعدادهای خاص آنها و تشویقشان به ادامه راه در مسیر مشخص، موجباتی فراهم کرده‌اند که نیروی آنها به هدر نرود و بیهوده تلف نشود. بنابراین به نظر می‌رسد اینکه بگوییم معلمان و اساتید باید از نظر رفاهی و آسودگی خیال بین مرفه‌ترین و فارغ‌البال‌ترین قشرها باشند سخن گزاف و بیهوده‌ای نیست.
    معلمان ما به شدت تحت فشار هستند
کشاورز ادامه داد: اما به‌نظر می‌رسد عملا معلمان نه تنها جزو مرفه‌ترین‌ها نیستند بلکه این افراد از نظر گذران زندگی به شدت تحت فشار هستند.
    بالاترین حقوق به معلمان دبستان
رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلا  با اشاره به اینکه در نظام‌های مبتنی بر ایدئولوژی یا مذهب سعی می‌شود معلمان ازبالاترین میزان حقوق و مزایا برخوردار باشند، توضیح داد: این مطلب در شوروی سابق صادق بود و شنیده‌ام بالاترین میزان حقوق به معلمان دبستان پرداخت می‌شد.
وی ادامه داد: علت واضح است در این گونه‌نظام‌ها اطفال دبستانی هستند که اولین برخورد را با مطالب مدون ایدئولوژیک یا مذهبی پیدا می‌کنند اگر آموزگاران در تفهیم و تبیین اصول مربوطه موفق باشند اساس نظام با استحکام ساخته می‌شود و اگر چنین نباشد افرادی متزلزل پرورش داده می‌شوند که این تزلزل چه بسا هرگز قابل رفع نباشد.
    سرمایه‌گذاری در مورد معلمان قطعا سودآور است
کشاورز در خاتمه یادآور شد: باید اذعان داشت، سرمایه‌گذاری در مورد معلمان برنامه‌ای دراز مدت و شاید دیر بازده است اما سرمایه‌گذاری است که قطعا منتهی به ضرر وزیان نخواهد شد .
    عدم توجه کافی به معلمان
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدید نظر تصریح کرد: ساختار نظام آموزش و پرورش با فرهنگ ما ناسازگار است و به معلمان توجه لازم نمی‌شود.
    حقوق معلمان با جامعه و فرهنگ سازگار نیست
خلیل حیات مقدم در گفت‌وگو با«قانون» در خصوص حقوق معلمان و بحث حمایت از آنها اظهار داشت: بنده به عنوان کسی که یک دور کامل در مجلس حضور داشته و اطلاعات کافی از وضعیت مجلس و بودجه‌نویسی داشته  و از طرفی با  شناخت کاملی که  از جامعه زحمت‌کش و فرهنگی دارم، ساختار اداری آموزش و پرورش و حقوقی که برای معلمان عزیز در نظر گرفته شده را با جامعه و فرهنگ ما ناسازگار می‌دانم.  
    سنگ بنای آموزش‌و‌پرورش  معلمان هستند
وی در ادامه با تاکید بر رشد سیستم اداری و ساختار سازمان آموزش و پرورش و حقوق معلمان، افزود: سنگ بنای آموزش و پرورش براساس معلمان است ،و باید گفت در ایران حقوق این قشر زحمت‌کش رعایت نمی‌شود.  متاسفانه سیستم نظام آموزش و پرورش بسیار شکننده است. با این وجود معلمان همچنان مخلصانه مشغول کار هستند.
    بایدحرمت معلمان حفظ شود
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظرحقوق معلمان را بسیار ناچیز دانست و ادامه داد:  در کشور ما آنچنان که باید حرمت معلمان حفظ نمی‌شود حتی ما در بحث دانش آموزان نیز این مشکل را داریم.
    قانونی در حمایت از معلمان نداریم
وی همچنین تصریح کرد: ما یک حقوق جامع در رابطه با حمایت از معلمان نداریم مانند دیگر مشاغل، اما مشکل این نیست که چرا قانونی در حمایت از معلمان نداریم، حمایت جامع از معلم‌ها مانند حمایت از معیشت‌آن‌ها و امتیازاتی است که باید به معلمان داده شود از جمله  مسکن، وسیله نقلیه و سایر مزایایی که باید برای آن‌ها در نظر گرفته شود.  حیات مقدم در خاتمه خاطرنشان کرد:توجه به معلمان باید در اولویت اول قرار داشته‌باشد زیرا ما هرچه داریم از معلمان است. اگر به معلم‌ها توجه نشود خودبه‌خود کیفیت و نوع آموزش پایین می‌آید و از آن عشق و اشتیاقی که در ابتدا داشته، کاسته می‌شود که این اثر مستقیم بر دانش آموز دارد.
قانون  -   18     اردیبهشت    93

تاثیر مستقیم حقوق پایین معلمان بر کیفیت آموزشی

 
 تاثیر مستقیم حقوق پایین معلمان بر کیفیت آموزشی 
 

|  حسن الحسینی  |    معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش  |

در آموزش و پرورش هر فرهنگی سطح حقوق مشخصی دارد، با توجه به این موضوع هم خط فقر تعیین می‌شود، درحالی‌که با توجه به شرایط فعلی آنچه به‌عنوان سطح حقوق برای این افراد که بار سنگین آموزش هم بر دوششان قرار دارد، از سوی مراجع رسمی مشخص شده که بسیاری از آنها را به زیر خط فقر برده است.  بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از فرهنگیان در این شرایط زندگی می‌کنند، این در حالی است که فشار مالی فراوانی نیز به آنها وارد است. گفته می‌شود این افراد دو سوم کل جمعیت فرهنگیان را تشکیل می‌دهند.  در این میان نیز تنها فرهنگیانی که شغل دوم دارند یا این‌که درآمدی غیراز شغل معلمی دارند، کمی از نظر اقتصادی در شرایط بهتری قرار دارند و می‌توان گفت بالای خط فقر هستند. آنچه مسلم است این‌که میانگین حقوق فرهنگیان با توجه به سختی کارشان، باید یک‌میلیون  و ۲۰۰ تا ۳۰۰‌هزار تومان باشد، اما واقعیت چیز دیگری است.  بنابراین دیگر نمی‌توان از این افراد انتظار داشت تا تعلیم و تربیت باکیفیتی را ارایه دهند و آنگونه که جامعه از آنها انتظار دارد، عمل کنند. 

شهر وند-   18     اردیبهشت    93

حقوق کم معلمان و نگاه مشتری‌مدار به دانش‌آموزان

حقوق کم معلمان و نگاه مشتری‌مدار به دانش‌آموزان  


 

محمدرضا نیک‌نژاد 

روزنامه شهروند،18 اردیبهشت 93 

در حال حاضر معلمان رسمی حدود ۸۰۰ تا یک‌میلیون و ۶۰۰‌هزار تومان حقوق می‌گیرند و این درحالی است که هرماه، از حقوقشان کسورات هم برای حق بیمه، بیمه طلایی و بیمه عمر کم می‌شود و مثلا درحال حاضر حقوق من در حکم، یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار تومان آمده ولی دریافتی‌ام یک‌میلیون تومان در ماه است؛ بنابراین می‌توان گفت که اگر خط فقر را یک‌میلیون و ۸۰۰‌هزار تومان هم در نظر بگیریم، حتی بیش از سه‌چهارم معلمان زیر خط فقرند، برای همین هم هست که درحال حاضر کمتر معلمی را داریم که یک‌شغله باشد.  این موضوعی است که مستقیما روی کیفیت آموزشی مدارس تاثیر می‌گذارد؛ مثلا درحال حاضر ما معلمانی را داریم که صبح‌ها سر کلاس درسند و ظهر به بعد کاری می‌کنند که هیچ ارتباطی با معلمی ندارد. من دبیر ادبیات مدرسه‌ای را می‌شناسم که صبح‌ها در مدرسه ادبیات درس می‌دهد و عصرها به آژانس مسکن می‌رود  و پادوی آنهاست. از طرف دیگر، حقوق معلمان ایرانی به هیچ وجه متناسب با شرایط میانگین جهانی نیست؛ همین چند وقت پیش بود که مدیر مدرسه ما از طرف آموزش و پرورش به ترکیه رفته بود تا به مدارس آن‌جا سرکشی کند و می‌گفت معلمان موظفند ۱۵ ساعت در مدرسه باشند و ۱۲۰۰ یورو حقوق می‌گیرند درحالی‌که یکی از باسابقه‌ترین افراد هیأت ایرانی که مدیر بوده و بیشترین حقوق را می‌گرفته، ۶۰۰ دلار در ماه درآمد دارد.  به نظر می‌آید، زمینه هر تغییری در کیفیت آموزشی، افزایش حقوق معلمان است. ما همکارانی داریم که چون حقوقشان مکفی نیست، دانش‌آموز را به چشم مشتری می‌بینند، یعنی وقتی وارد کلاس می‌شوند دنبال این هستند که دانش‌آموزان را برای کلاس‌های خصوصی جذب کنند تا خرج زندگی‌شان دربیاید. 

http://bohluli.blogsky.com/


معلمان و دغدغه‌های معیشتی


عزت‌الله مهدوی،روزنامه ی آرمان ،17 اردیبهشت 93

 
برای ما ایرانیان،ماه اردیبهشت یادآور وقایع تلخ وشیرین فراوانی است.در این ماه پایان پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه رقم می‌خورد.در این ماه، آتش جنگ عالم گیر دوم با مرگ هیتلر و موسولینی فرو کش می‌کند.در این ماه دکتر مصدق به نخست وزیری می‌رسد .این ماه،ماه فردوسی و خیام هم هست. اما دو مناسبت مهم دیگر وجود دارد که بر اهمیت این ایام بیش از پیش می‌افزاید: روز جهانی کارگر و هفته بزرگداشت معلم. برای معلمان، در تقویم نیمه اول اردیبهشت،خاطره‌ای هم از تجمع و اعتراض برای آگاهانیدن قاطبه مردم ومقامات عالی رتبه جامعه از وضعیت معیشتی خود به وقوع پیوسته است.با تمام تدابیری که اندیشیده شده،بازهم مشکل حقوق معلمان پابرجا است.شغل معلمی،شغل بسیار حساس و پیچیده‌ای است.این شغل از آن دسته شغل‌هایی است که نه می‌توانیم برای انجامش مَبلغ تعیین کنیم و نه حق داریم در مواجهه با آنها تمام عقول زیرک وکاسبکارانه اقتصادی را به کار بندیم تا قانعشان سازیم که حقوقشان پرداخت‌شده‌است.در این باره مسئولان هم درگیر نقیضه نمایی پیچیده هستند.از یک طرف، چرخ معیشت معلمان لَنگ می‌زند و از طرف دیگر، منابعی برای پرداخت‌های بهینه پیش بینی نشده است. اما در این میان نمی‌توان تا دراز‌مدتی دیگر وضعیت را در حالت تعلیق و اما و اگر نگه داشت. دولت،هم باید در گفت‌وگویی خارج از رودربایستی‌های فشل کننده با معلمان،به توافقی اقناعی برسد. معلمی از شغل‌هایی است که باید در یک رقابت سخت و بعد از گذراندن دوره‌های آموزشی و کسب صلاحیت‌های اخلاقی وحرفه‌ای به چنگ داوطلبان آن برسد.گفته می‌شود در شغل پر اهمیت قضاوت نیز چنین است.   بنابراین برای جذب نخبه‌ها باید جذابیت‌های این شغل را افزایش داد.نمی خواهم در ورای این الفاظ نوعی بدبینی را القا کنم.من می‌دانم و یقین دارم در هر شرایطی،معلمان راستین و با اخلاق،به وظایف خود به خوبی رسیدگی می‌کنند و در کلاس‌های درس تمام نیروی سازنده خود را برای تربیت فرزندان این مرز و بوم به کار می‌برند. درشغل معلمی اوصاف و ویژگی‌های فراوانی اهمیت دارد.علمای اخلاق بارها به ما گفته‌اند که داشتن ظاهری آراسته و مرتب،سیمایی آرام ومطمئن،بدنی سالم و با نشاط لازم است،تا نفوذ کلام معلمان در دانش‌آموزان مؤثر افتد.دغدغه سلامتی و درمان و بیمه و قسط بانک و اجاره خانه و... حقوقی که بنا به اعتراف کارشناسان زیر خط فقر محسوب می‌شود،چگونه معلمان را پریشان نسازد؟ وقتی تنگناها به حدی برسد که بر کیفیت شغل معلمان اثر نامطلوب و ناخواسته بگذارد،سیکل معیوب افت علمی و اخلاقی جامعه شروع می‌شود.بوستان تعلیم وتربیت را سال‌ها زمان لازم است تا برومندی نهال هایش به چشم بیاید یا خدای نکرده خشکی و بی بری آنها دل‌ها را بیازارد. در نهاد عظیم و ارزشمند آموزش وپرورش معلمان بزرگ و توانمندی وجود دارند. بعضی از آنها هم دارای مدارک معتبر علمی هستند. مسئولان می‌گویند طرح رتبه بندی معلمان به بهبود دستمزد آنها کمک می‌کند و به دنبال آن کیفیت‌های آموزشی ارتقا می‌یابد با این وجود، تا پایه پرداخت‌ها از این وضعیت خارج نشود،اضافه کردن درصد‌هایی به این پایه حقوق‌ها آن هم برای واجدین شرایط، دردی دوا نخواهد کرد.اکثریت معلمان باید با حقوقی با میانگین یک میلیون تومان،امور زندگی خود را بگذرانند.قطعاً به ذهن اقلیدس هم نمی‌رسد که چگونه؟بزرگداشت مقام معلم زمانی کارکرد خود را در بهبود منزلت معلمان،به انجام می‌رساند که در این هفته با بر گزاری جلساتی تخصصی و گرفتن تصمیم‌هایی ملی و همه جانبه به این وضعیت،خاتمه داده شود. 
http://niknezhadmr.blogsky.com/

هفته معلم و شأن معلم


هفته معلم و شأن معلم 
 
عبدالجلیل کریم پور  / روزنامه آرمان / 18 اردیبهشت 93
 

هفته معلم است و حرف و حدیث‌ها حول این محور فراوان . معلم به گل تشبیه می‌شود ، به بهار تشبیه می‌شود، شمعش می‌کنند تا همه دور او بچرخند . همه خوبی‌ها در قالب حرف و سخن به او نسبت داده می‌شود‌! او را با کلام به عنوان برتر علم و دانش بر اریکه قدرت قرار می‌دهند، تمرین تشبیه و استعاره می‌کنند، از هر طرف برایش تشویقی صادر می‌کنند، نماز خانه‌های ادارات پر از تشویقی‌های استاندار و مدیر کل و .... می‌شود تا مدیران، آن‌ها را بین معلمانشان تقسیم کنند و باردیگر خوش به حال معلمان شود ! اما این جا سوالی که همیشه دغدغه ذهنی من بوده و مرا به خود مشغول کرده، این است که آیا انبیایی که معلم شغلش را از آنها وام گرفته،این گونه بوده اند؟ مگر نه این است که می‌گویند انبیا آمدند تا بشر را به سوی هدایت رهنمون کنند.آمدند تا جهل را ریشه کن کرده و معنی زندگی را بفهمانند. پس طبیعتا معلم هم رفتاری این گونه دارد؛ با جان و دل به جنگ جهل رفتن. با این حال علت بروز این رفتارها چه می‌تواند باشد؟ سرگرم کردن معلمی که جانش را در طَبَق اخلاص نهاده و تلاش می‌کند تا دانش‌آموزش را از جهل غفلت برهاند، یا بازی با منزلتی که همه خود را وامدار او می‌دانند؟ چه باید کرد؟ به نظر من اولین مساله‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که ذهن جامعه را نسبت به معلم ترمیم کرد تا دیگر شاهد این نباشیم که سردر هر مغازه‌ای پارچه نوشت هدایای روز معلم رسید، نصب شده باشد.معلم را حرمت دهیم و جایگاهی رفیع در عمل برایش در نظر داشته باشیم تا معلمی مجبور نباشد شغل دوم یا سومش را معلمی برگزیند! دستی جدی بر سیستم آموزشی بزنیم تا جایگاه معلم را افزون کند چرا که، زمانی می‌توانیم از معلم کاری جدی بخواهیم که شانی جدی برایش قائل باشیم و او را به این باور برسانیم که زحماتش بیهوده نیست. یادمان باشد که او را فقط در کاغذها و بروشورها بزرگ نکنیم بلکه، کمک کنیم تا به این اعتقاد برسد که بهترین مردم معلم می‌شوند! با این اوصاف از خودمان بپرسیم که آیا در رسیدن به هدفمان موفق بوده ایم؟ آیا بزرگان سیستم آموزش و پرورش برای برون‌رفت از این وضعیت تدبیری جدی اندیشیده اند؟ آیا رسم تقدیر این گونه است؟ آیا فقط با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین می‌شود؟ آیا جمعیت زیاد یک مجموعه می‌تواند دلیلی برای فراموشی آنها شود؟ آیا هیچ گاه تصمیم‌گیران ابتلا به روزمرگی و بی‌انگیزگی در این سیستم را آسیب شناسی کرده اند؟ و ده‌ها سوال دیگر که همچنان دغدغه ذهنی همه معلمان هست. پس چشم‌ها را باید شست، جوری دیگر باید دید! و این واقعیت را قبول کرد که معلم را شانی والاتر از آن است که این‌گونه تمجید شود.

لینک مطلب : http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=590&pageno=5

تهدیدی برای نفوذ کلام وزیر


تاریخ : دوشنبه هشتم اردیبهشت 1393
روزنامه آرمان - دوشنبه 8/2/92

زمانی استنباط می‌شد که حق تشکیل مجلس معلمان، شعاری انتخاباتی است که در قالب منشور حقوق معلم گنجانده شده است.حفظ کرامت و شأن معلم همواره شعار کسانی بود که برای خالی نبودن عریضه، آن‌را مستمسک قرار می‌دادند. برای اولین‌بار دکتر فانی در برنامه پیشنهادی خود و در قالب اهداف رفتاری بر کرامت معلم صحه گذاشت و کشاندن معلم به نهادهای قضایی را دون شأن دانست و تشکل‌های معلمی را نه تهدید بلکه فرصت معنی کرد. نواندیشی دکتر فانی بارقه امیدی شد تا فعالان آموزشی و صنفی، امیدوارانه چشم به آینده دوخته و برای کمک به مسئولان مهیا شوند. این پیشگامی درحالی در سراسر کشور به وجود آمد که حتی یک تشکل صنفی اجازه سهم‌خواهی از دکتر فانی را به خود نداد. گرچه این امید در نظر، بسیار عملی ولی در عمل بسیار دست‌نیافتنی شد. حدیث مکرر کسب موقعیت دسته‌بندی‌های جناحی برای چندمین‌بار آزموده شد. معلمان فعال در عرصه مسائل صنفی و آموزشی بر این باور بودند که کارگزاران وزیر، برنامه پیشنهادی وزیر را مطالعه و عملکرد خویش را بر مبنای اصول قابل قبول وی، برنامه‌ریزی خواهند کرد. با شروع عزل و نصب‌ها و ارائه برنامه‌ها و تثبیت مدیران میانی در آموزش و پرورش، دوباره این باور شکل گرفت که در بر همان پاشنه می‌چرخد! تفکر برخورد با منتقد هیچ تغییری پیدا نکرده و معلمان همچنان مهجورند. فعالان صنفی که مشتاقانه و دلسوزانه مصاحبه‌ها و برنامه‌های وزیر را رصد می‌کردند و بعضا از فعالان ستاد انتخاباتی رئیس‌جمهور بودند، با نومیدی به حاشیه رفتند. مدیران کلی که در جلسات معارفه از تشکیل مجلس معلمان می‌گفتند، همکاری با فعالان صنفی را منوط به کسب رضایت وزیر دانستند. فعالانی که آماده شده بودند تا از دل و جان مایه بگذارند با مدیرانی رو‌به‌رو شدند گویا که از برنامه‌های وزیر اطلاع نداشتند. برخورد مدیران میانی آموزش و پرورش باعث شد تا ضرب‌المثل «خودکرده را تدبیر نیست.» نقل مجلس معلمان در اوقات استراحت باشد. اکنون این سوال پیش می‌آید که ملاک وزیر برای انتخاب مدیران کل و مناطق و ادارات چه بوده است؟ اگر ملاک، برنامه پیشنهادی وزیر است که در این صورت واحد ارزیابی و عملکرد باید گزارش عملکرد مسئولان را به‌صورت ماهانه و ... به وزیر اطلاع دهد. آیا نباید در گزارش واحد ارزیابی عملکرد، میزان تعامل مدیران با تشکل‌های معلمی مورد سنجش قرار گیرد؟ آقای وزیر چگونه می‌تواند از فعالان فرهنگی به‌عنوان فرصت یاد کند درحالی که، این افراد برای معلم نمونه شدن در پیچ و خم تأئید صلاحیت می‌مانند. آقای وزیر چگونه از تشکل‌های صنفی به‌عنوان فرصت یاد می‌کنند در حالی که، شایسته‌سالاری گمشده آموزش و پرورش است. آشنایان به سیستم مدیریتی آموزش و پرورش می‌دانند که مدیران آموزش و پرورش در سطح ادارات و استان‌ها در عرصه‌های اجتماعی و علمی ضعیف ظاهر شده‌اند. آیا شایسته نیست از پتانسیل موجود در تشکل‌های صنفی برای ارتقای سطح علمی مدیران آموزش و پرورش استفاده شود؟ آقای وزیر شما در جلسه مجلس اعلام کردید که در بین فرهنگیان نفوذ کلام دارید که البته چنین است اما، آیا اندیشیده‌اید که این نفوذ کلام، حاصل کدامین رفتار و اندیشه شماست و اگر روزی توسط کارگزاران تان خلاف آن ثابت شود، شما بیش از هرکس دیگر آسیب می‌بینید. آقای وزیر ممکن است شما امروز از ناحیه بعضی از جناح‌های سیاسی مورد هجمه قرار گیرید. مشکلی نیست. دعاگویی یک میلیون معلم برای یک عمر بس است. آقای وزیر باید از روزی ترسید که معتمدان شما که با برنامه‌هایتان آشنایی ندارند، سابقه نیک شما را بازیچه اهداف و آرزوهای خود قرار دهند.

عضو کانون صنفی معلمان شیراز


http://www.nmadrseh.blogfa.com/

هفته‌ای برای معلم و دیگر...


هفته‌ای برای معلم و دیگر...

محسن غلامی

دوازدهم تا هجدهم اردیبهشت ماه هرسال در کشورمان به پاس تلاش و زحمات معلمان «هفته معلم» نامگذاری شده تا فرصتی باشد برای ارج نهادن به مقام شامخ معلمان.آغاز این هفته(12 اردیبهشت) همزمان با سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری است که خود معلمی نامدار بود. در باب ارزش و مقام معنوی معلمان بارها گفته و شنیده‌ایم و همواره سخن از این بوده که معلمی شغل انبیاست، خداوند متعال در نخستین آیات قرآن کریم خود را «معلم» می‌خواند معلمی که نادانسته‌ها را به انسان می‌آموزد.
با وجود این اما در جامعه ما معلمان جزو اقشار ضعیف حقوق بگیر محسوب می‌شوند و سال‌هاست که از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند و تاکنون نیز خواست آن‌ها از سوی مقام‌های مسئول، کمتر ‌جواب گرفته است. این موضوع باعث شده که شغل معلمی جاذبه خود را از دست بدهد و کمتر تحصیلکرده‌ای در این شرایط اقتصادی علاقه‌ای به شغل معلمی داشته باشد. به گونه‌ای که در کنکور سراسری هم آخرین انتخاب‌های دانش‌آموزان رشته‌هایی است که به شغل معلمی منجر می‌شود.
براساس اعلام مرکز آمار و فناوری ارتباطات و اطلاعات وزارت آموزش و پرورش تعداد کل معلمان و کارکنان آموزش و پرورش در سال تحصیلی 93-92، یک میلیون و 13 هزار و 655 نفر عنوان شده است که از این تعداد 481 هزار نفر را معلمان و کارکنان مرد و 532 هزار نفر را معلمان و کارکنان زن تشکیل می‌دهند. براساس همین گزارش 358 هزار معلم در مقطع ابتدایی، 232 هزار معلم در مقطع راهنمایی و 307 هزار معلم در مقطع متوسطه فعالیت می‌کنند و 61 هزار نفر دیگر نیز در بخش اداری و آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان مشغول به کارند، ضمن آن‌که تعداد معلمان استثنایی نیز 21 هزار و 500 نفر است.
نوع قرارداد و استخدام یا اشتغال معلمانی که در آموزش و پرورش مشغول به تدریس می‌شوندمتنوع و مختلف است : معلمان رسمی که در دانشگاه‌های تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان تحصیل کرده‌اند و از همان بدو ورود به وزارت آموزش و پرورش، مشغول به تدریس می‌شوند. معلمان حق‌التدریسی هم در برخی رشته‌ها از طرف آموزش و پرورش جذب می‌شوند و پس از مدتی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج داشت به صورت رسمی به استخدام درمی‌آیند. معلمان آزاد هم معلمانی هستند که حکم ابلاغی برای آن‌ها صادر نمی‌شود، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیستند و تنها به صورت شفاهی با آن‌ها توافق می‌شود. همچنین معلم سربازها نیز  معلمانی هستند که بیشتر آن‌ها تحصیلات فوق دیپلم دارند و دوران سربازی‌شان را در مدارس به تدریس می‌گذرانند.
فرهنگیان همواره با مشکلاتی چون امنیت شغلی، پایین بودن حقوق و مزایا، خدمات بیمه درمانی، مسکن و مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند. این در شرایطی است که وضعیت فرهنگیان بازنشسته از شاغلان نیز ناخوشایندتر است. بسیاری از فرهنگیان بازنشسته پس از گذشت چندسال از بازنشستگی موفق به دریافت مطالبات خود نشده‌اند. علاوه بر حقوق و مطالبات فرهنگیان که مشکل مشترک میان همه معلمان است، مشکل مسکن را هم باید به این مجموعه مطالبات و نیازها اضافه کرد. معلمانی که با وجود حقوق پایین مبلغ زیادی را صرف کرایه خانه می‌کنند. بسیاری از این معلمان پس از سال‌ها خدمت در آموزش و پرورش، همچنان موفق نشده‌اند مسکن شخصی داشته باشند و بخش عمده‌ای از حقوق خود را صرف هزینه کرایه خانه می‌کنند.
وام و بیمه خدمات درمانی نیز از مواردی هستند که معلمان از آن‌ها ابراز رضایت نمی‌کنند و آن را در مقایسه با مزایای سایر مشاغل نامناسب و نابرابر می‌دانند. همین مشکلات اقتصادی باعث شده که معلمان بعد از بازنشستگی به شغل‌های دیگر روی بیاورند تا از عهده هزینه سنگین زندگی برآیند. در مجموع می‌توان گفت که این مشکلات و حل نشدن آنها، نوعی بی‌انگیزگی در معلمان ایجاد کرده است.
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران مهمترین مطالبات عقب مانده فرهنگیان را پرداخت حق‌التدریس آموزگاران و دبیران مدارس، اضافه کار نیروهای ستادی مدارس مانند معاونان می‌داند و در این باره می‌گوید: «درباره مطالبات مهمترین بحث، اضافه کاری معلمان است. فرهنگیان در این سال‌ها چون حقوق‌شان متناسب با نرخ تورم نبود، برای حل مشکلات مالی‌شان به گرفتن اضافه کار روآوردند. متأسفانه این اضافه کاری‌ها از اردیبهشت سال گذشته پرداخت نشده است. خیلی از جاها تومارهایی جمع شده که همکاران سر کلاس حاضر نشوند و این به آموزش لطمه می‌زند. حجم بدهی‌هایی که دولت پیشین برای این دولت در بخش‌های مختلف باقی گذاشته نیز خیلی زیاد است.»
از سوی دیگر به گفته رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش در حال حاضر ۳۰۰ کانون بازنشستگی و ۷۳۰ هزار بازنشسته آموزش و پرورش در کشور است که ۶۵ درصد بازنشسته‌های کشور را شامل می‌شوند.
احمد صافی می‌افزاید: «وضعیت معیشتی و مشکلات مالی، باعث شده که قدرت خرید معلمان کاهش یابد، به گونه‌ای که حتی در برآوردن نیازهای روزمره خانواده‌های خود با دشواری روبه‌رو شده‌اند که این مسأله می‌تواند در بلند مدت فعالیت‌های آموزش و پرورش را تحت تأثیر قرار دهد.»
به گفته وی، کافی نبودن پوشش درمانی بیمه‌ها، پرداخت قسطی مطالبات و معوقات، اجرایی نشدن قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت که به قانون خدمات کشوری مشهور است از عمده مشکلات فرهنگیان است.
این مقام مسئول در وزارت آموزش و پرورش با بیان این‌که رفاه اجتماعی و حقوق و مزایای ناکافی فرهنگیان نسبت به سایر اقشار جامعه یکی دیگر از مسائلی است که این قشر زحمتکش را آزرده خاطر می‌کند تصریح می‌کند: «بازنشسته‌های آموزش و پرورش قوی‌ترین سرمایه انسانی هستند جامعه نباید از این افراد غافل شود بلکه با استفاده از تجربیات آنان زمینه رشد و توسعه کشور را فراهم کنند.»
وی توجه به بیمه درمانی و حوزه سلامت  بازنشستگان را از اولویت‌های این معاونت دانسته و تصریح می‌کند: «توجه به سلامت جسمانی که همان بیمه درمانی است از اصول کار کانون‌های بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش است.»
دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران درخصوص مشکلات فرهنگیان بازنشسته نیز می‌گوید: «یکی از مطالبات فرهنگیان بازنشسته اجرای قانون نظام هماهنگ بوده که تاکنون در وزارت آموزش و پرورش اجرایی نشده است.»
اسماعیل عبدی افزود: «با‌وجود آن‌که فرهنگیان بازنشسته که در سال 85 در مقابل مجلس از اجرایی نشدن قانون نظام هماهنگ گلایه داشتند و از پیشگامان اجرای این طرح بودند اما شاهدیم که این طرح برای همه ارگا‌ن‌ها بطور کامل اجرا شد بجز آموزش و پرورش!»
به گفته وی، مشکلات معیشتی معلمان بویژه برای همکاران بازنشسته مشکل آفرین شده است. به این صورت است که فرهنگیان بازنشسته با وجود این‌که هزینه بیشتری دارند اما با حقوق حدود یک میلیون تومانی امورات خود را سپری می‌کنند؛ ضمن آن‌که بسیاری از فرهنگیان بازنشسته فاقد بیمه طلایی هستند. همچنین ارگان‌های دیگر برای بازنشستگان خود اماکن تفریحی و رفاهی مناسبی فراهم می‌کنند؛ در حالی که در آموزش و پرورش یا این امکانات وجود ندارد یا امکاناتش بسیار ضعیف است. این مشکلات اکنون مورد اعتراض فرهنگیان بازنشسته است. وی می‌افزاید: «مهم‌ترین مسأله‌ای که همچنان فرهنگیان و قشر معلم درگیر آن هستند مسأله حقوق و دستمزد است. در حال حاضر با تورم شدیدی که در کشور حاکم است، حقوق معلمان، کفاف مخارج و دخل و خرج‌های آن‌ها را نمی‌دهد. در این وضعیت طبیعی است که فرهنگیان رو به کارهای دوم و سوم بیاورند تا چرخ زندگی‌شان بچرخد، این در حالی است که شرایط باید به گونه‌ای فراهم شود که تمرکز معلمان روی مسأله آموزش و تربیت باشد.»
معلمان در همه جوامع از غرب تا شرق از جایگاه خاصی برخوردار بوده‌اند، هرگاه صحبت از مقام معلم شده با احترام و ارزش از آن سخن به میان آمده، بویژه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما که معلم را در حد انبیا قدر می‌نهند. اما انگار هفته معلم که گذشت، معلم می‌ماند و کوهی از مشکلات.

ایران  - 16     اردیبهشت       93