تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

بازنشستگان چه میگویند؟

محمدخاکساری بازرس شورای مرکزی وکانون صنفی یکی از موسسان کانون ومدیر مسئول صاحب امتیازقلم هفته نامه توقیف شده قلم معلم:

روزنامه جهان صنعت ، ۳ شهریور ۱۳۹۵


بازنشستگان آموزش و پرورش از تبعیضی بزرگ‌تر سخن می‌گویند‌. 

آنها می‌گویند بازنشسته‌های فرهنگی حتی از معلمان نیز وضعیت بحرانی‌تری دارند‌ زیرا حقوق‌شان نسبت به شاغلان حداقل یک میلیون تومان کمتر است و پس از بازنشستگی نیز هیچ مزایایی به آنان تعلق نمی‌گیرد‌. آنان می‌گویند از دید مسوولان، بازنشسته آموزش‌وپرورش یک فرد مرده است و این را در رفتارشان و گاهی حتی گفتارشان می‌توان دید‌. 

محمد قطب، نویسنده فقید مصری در کتاب جاهلیت قرن بیستم می‌نویسد‌: ابتدایی‌ترین راه تحقق ژاپن اسلامی رسیدگی به آموزش و پرورش است‌. بنابراین ژاپن و سایر کشورهای موفق، موفقیت خود را مدیون آموزش و پرورش و قشر فرهنگی خود می‌دانند‌. 

بازنشسته فرهنگی چه می‌گوید

شرحی که در ادامه می‌آید، بخشی از درد دل‌های بازنشستگان فرهنگی است‌:ما می‌خواهیم بگوییم آقای وزیر! ما بازنشستگان فرهنگی زنده‌ایم! ببینید نفس می‌کشیم‌. در حق معلمان جفا شده است و در حق بازنشستگان آنها جفایی بزرگ‌تر‌. به عنوان مثال هم‌تراز و هم‌ردیف یک نفر در اداره برق با یک بازنشسته فرهنگی، ماهی 3 میلیون و 700 هزار تومان حقوق بازنشستگی می‌گیرد درحالی که آن بازنشسته فرهنگی ماهی یک میلیون و 100 هزار تومان حقوق می‌گیرد‌. (با توجه به اینکه این آمار دو سال پیش است)، این درحالی است که نطق‌هایی مبنی بر متعالی بودن فرهنگ و فرهنگی گوش مردم را پر کرده است‌. 

کسانی هستند که همیشه رییس هستند و هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شوند‌. این اقشار با خانه‌ها و ماشین‌های مجلل خود فخر می‌فروشند و مشکل مسکن، کار، خودرو، سربازی، ازدواج و‌.‌.‌. ندارند، ولی وقتی به فرهنگیان شاغل و بازنشسته می‌رسند از باب نصیحت می‌گویند کشور تحریم است و دم از نداری، قناعت، صرفه‌جویی و ایثارگری می‌زنند که صدالبته این قناعت، صرفه‌جویی و ایثارگری را باید فرهنگیان فهیم نصب‌العین خود قرار دهند، در حالی که خود و خانواده‌شان از رفاه کامل برخوردار هستند‌. 

تبعیض آنقدر زیاد است که نمی‌دانیم از کجایش بگوییم به عنوان مثال برای مزایای سفر، به جای هتل‌های چندستاره رایگان و ویلاهای آنچنانی و غذاهای پرسی هزار تومان به تعداد فامیل، در تابستان کلاس‌هایی با فضا و امکانات پایین و دون شان معلمان جهت مسافرت ارائه می‌دهند که آن هم با هزار منت و البته استفاده از آن برای غیرفرهنگیان هم آزاد است‌. 

فرزندان‌مان بیکار هستند و خودمان هم به واسطه شغل معلمی نه سرمایه و نه حقوق کافی داریم که دست آنها را بگیریم و در این زمانه که مخارج کمرشکن است، حداقل آنان را از زمین بلند کنیم‌. این در حالی است که در سایر ادارات و سازمان‌های دولتی وقتی شخصی بازنشسته می‌شود، این امتیاز و اولویت را دارد که فرزند خود را جایگزین کند یا در برخی سازمان‌ها در همه حال فرزندان‌شان اولویت استخدام را در ادارات و سازمان‌های محل کار اولیایشان دارند‌. 

بعضی از آنها که بعد از بازنشستگی به تحصیل ادامه دادند، مدرک جدیدشان در حقوق‌شان تاثیر نمی‌گذارد در حالی که بازنشستگی طبق قانون یک نوع شاغل بودن است‌. به عنوان مثال اگر یک سال همایش‌ها، کنفرانس‌ها، سمینارها، گردهمایی‌ها و‌.‌.‌. را برگزار نکنند و بودجه آن را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهند، قطعا کسری بودجه آن برطرف و امکان خدمت‌رسانی به شاغلان و بازنشستگان بیشتر فراهم می‌شود‌. با این حال احتمالا مقصر فرهنگیان شاغل و بازنشسته هستند که کمی دندان روی جگر نمی‌گذارند، هر چند که جگرشان، جگر زلیخا شده باشد‌. 

اینها نمونه کوچکی از درددل‌های فرهنگیان بازنشسته است؛ کسانی که حدود سه دهه کار طاقت‌فرسای معلمی انجام داده، در روزگاری که ایام گچ و تخته بود، هر روز گچ‌های معلق در فضا را استنشاق کرده و اکنون اکثرا به واریس پا، دیسک کمر و گاهی مشکلات تنفسی دچار شده‌اند‌. به این مشکلات افسردگی ناشی از حقوق پایین و به تبع آن معیشت سخت و بد را اضافه کنید‌. ضمن اینکه به دلیل بیمه‌های ناکارآمد و ناقص، توان درمان بیماری‌هایی که از زمان اشتغال برای آنها به یادگار مانده را نیز ندارند‌. 

خواسته قانونی و بحق بازنشستگان چیست

می‌توان گفت همه این مشکلات ناشی از عدم اجرای قانون نظام هماهنگ پرداخت است که البته همین قانون هم به شکل تبعیض‌آمیزی اجرا می‌شود‌ به‌طوری که برای بعضی سازمان‌ها اجراشده، بعضی دیگر باعدم اجرای نظام هماهنگ بندهای دیگری را اجرا کردند که این موضوع باز هم فاصله حقوقی فرهنگیان را با سایر کارمندان بیشترکرد‌.


به‌طور مشخص خواسته‌های فرهنگیان بازنشسته این موارد است ‌:


۱-  همسان‌سازی حقوق و مزایا و دریافتی ماهانه با دیگربازنشستگان سایر ادارات دولتی و ارگان‌ها و شاغلان.

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد جمعه 5 شهریور 1395 ساعت 11:06 ب.ظ http://seventhsky.blogsky.com/

وضع همه بازنشسته ها خرابه نه فقط بازنشسته های فرهنگی
واقعا باید با کسی که 30 سال وجودش را گذاشته این جور رفتار شود!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد