تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

نهادهای دولتی آسیب‌های اجتماعی را رصد نمی‌کنند

  • نهادهای دولتی آسیب‌های اجتماعی را رصد نمی‌کنند
  • دکتر سعید معیدفر*

  • نگاه به آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایران نشان‌دهنده این است که نهادهای دولتی تغییرات، آسیب‌ها و واقعیات موجود در جامعه را رصد نمی‌کنند و از طرف دیگر مسوولان، محققان را در جامعه به عنوان نامحرم تلقی می‌کنند.
    واقعیت این است که خطری جامعه را تهدید می‌کند که در خلأ آمارها و نبود اطلاعات و انتشار نشدن آنها با چالش‌هایی مواجه می‌شویم که حتی انتشار یک خبر کوچک می‌تواند چالش‌آفرین باشد. هم‌اکنون در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستورالعمل‌های مشخصی و لوح‌های محفوظی در بین مسوولان وجود دارد که صرف‌نظر از اینکه در جامعه چه اتفاقی رخ می‌دهد، تنها تلاش می‌شود این لوح محفوظ اجرا شود که همان سیاست‌های دولتی است. در چنین شرایطی مسوولان خود را پاسخگو نمی‌بینند و به دنبال این هستند که اصول مد نظر خود را اجرا کنند. این‌طور می‌شود که آموزش و پرورش ما کاری با واقعیت ندارد و انتشار واقعیت‌های اینچنینی می‌تواند برای آنها و وزیر آموزش و پرورش مشکل‌ساز شود. به طور مثال در حال حاضر در میان مسوولان فرض بر این است که جوانان به سمت تعالی می‌روند اما واقعیت، چندان این فرض را تایید نمی‌کند؛ بر همین اساس انتشار این مساله می‌تواند مشکل‌ساز قلمداد شود. دلیل این مساله که چرا در نظام ما مسوولان خیلی اهمیتی به کارهای تحقیقی و واقعیت‌های در پس آن نمی‌دهند، این است که این مسایل می‌تواند برای آنها در پیشبرد اهداف و برنامه‌هایشان مشکل‌ساز شود.
    بر این اساس بدیهی است اگر محققی ناخواسته یا خواسته تحقیق یا اطلاعاتی از واقعیات جامعه ارایه دهد، برخی مسوولان انتشار و از آنها جلوگیری می‌کنند.
    واکنشی که مسوولان نسبت به واقعیت‌های موجود در جامعه دارند، مربوط به رفتار جوامع قبل از مدرن است، اما ما در جهانی زندگی می‌کنیم که رشد ارتباطات، افزایش میزان تحصیلات و آشنایی مردم با قوانین، راه را برای آگاهی مردم از وقایع موجود بالا برده است. بدیهی است جامعه مدرن و تغییریافته نمی‌تواند با تصورات و نگرش‌های ماقبل مدرن اداره شود.
    وقتی گفته می‌شود فلان درصد دانش‌آموزان مدارس دختران در شهرها با جنس مخالف خود در ارتباط هستند اگر این اطلاعات را به مردم ندهیم مشکلی حل نمی‌شود، چراکه مردم در خانواده‌ها، همیشه و در گوشه و اطراف این جامعه این وقایع را می‌بینند؛ همچون اعتیاد. واکنش اینچنینی مسوولان باعث می‌شود اندیشه و توان محققان نتواندکمک حال آنها و حل مشکل شود و به سیاست‌گذاران کمک کند اگر رفتاری نابهنجار در مدارس وجود داشته باشد، از محققان بخواهیم ریشه‌ها را بررسی کنند و به دنبال راه حل باشند.
    این یک اصل است که هر واقعیت موجود در یک جامعه نادیده گرفته شود، می‌تواند جامعه را به سمت یک مرگ تدریجی و حتمی بکشاند.
    روابط دختران و پسران با جنس مخالف واقعیت جامعه ماست و نمی‌توان آن را انکار کرد. اعلان این موضوعات می‌تواند نقش زنگ خطری برای توجه این مشکلات و رسیدگی به آن را ایفا کند.
    در دنیای امروز انتشار اطلاعات کارکرد قدرت دارد، به این معنا که دستیابی به اطلاعات بیشتر و انتشار آن نشان‌دهنده قدرت جامعه است. با این حال در نبود آمار و اطلاعات و منتشر نشدن آن، جامعه با بحران اجتماعی مواجه می‌شود. بیان واقعیت‌هایی مانند ارتباط دانش‌آموزان دختر با جنس مخالف نه‌تنها گناه نیست، بلکه بیان آن مسوولیت‌های مسوولان کشور در مقابل ملت را بیشتر و آنها را به پاسخگویی وادار می‌کند؛ مساله‌‌ای که مسوولان در کشور علاقه‌ای به آن ندارند.
    *جامعه‌شناس و محقق مسایل اجتماعی دانشگاه تهران 
  •  شرق -   ۲۵    مرداد  ۹۰
  • نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد