تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

گفت و گویی با شبنم بداقی

و گویی با شبنم بداقی

 

 شبنم بداقی دختر این فعال صنفی معلمان در خصوص آخرین وضعیت پدرش می گوید: “برای پدر وثیقه گذاشته ایم اما هنوز به مرخصی نیامده اند و ما همچنان منتظر هستیم. از مسئولین گفتند که تماس می گیرند و خبر می دهند اما تاکنون خبری نشده است! ما ، به خصوص خواهرهای دو قلویم ، خیلی منتظر بودیم پدر برای عید پیش ما باشند اما متاسفانه همینطور عقب می اندازند. اگر مرخصی دهند این اولین بار است که در طی این مدت پدر از زندان بیرون می آیند.”

او می افزاید: “خواهرهای دو قلویم خیلی دلتنگ پدر هستند و همیشه منتظر و چشم براه هستند. با همان لحن کودکانه خود می گویند بابا بیاید تا پارک برویم، یا هر وقت جایی می خواهیم برویم می گویند به بابا هم زنگ بزنیم او هم بیاید. حتی اوایل عید وقتی خبر دادند که پدرم به مرخصی می آید ما اصلا فکر می کردیم در ایام عید پدر خانه باشد. بچه ها هم چشم انتظار بودند زیرا همیشه در این حسرت هستند که یک بار پدر در خانه باشد. زیرا زمانی که دو سال شان بود پدر به زندان رفت و وقتی شنیدند که پدر به مرخصی می آید، خیلی ذوق کردند که پدر به خانه می آید اما متاسفانه گویا این روزهای انتظار پایان ندارد و ما همچنان چشم به در دوخته ایم.

و گویی با شبنم بداقی

 

 شبنم بداقی دختر این فعال صنفی معلمان در خصوص آخرین وضعیت پدرش می گوید: “برای پدر وثیقه گذاشته ایم اما هنوز به مرخصی نیامده اند و ما همچنان منتظر هستیم. از مسئولین گفتند که تماس می گیرند و خبر می دهند اما تاکنون خبری نشده است! ما ، به خصوص خواهرهای دو قلویم ، خیلی منتظر بودیم پدر برای عید پیش ما باشند اما متاسفانه همینطور عقب می اندازند. اگر مرخصی دهند این اولین بار است که در طی این مدت پدر از زندان بیرون می آیند.”

او می افزاید: “خواهرهای دو قلویم خیلی دلتنگ پدر هستند و همیشه منتظر و چشم براه هستند. با همان لحن کودکانه خود می گویند بابا بیاید تا پارک برویم، یا هر وقت جایی می خواهیم برویم می گویند به بابا هم زنگ بزنیم او هم بیاید. حتی اوایل عید وقتی خبر دادند که پدرم به مرخصی می آید ما اصلا فکر می کردیم در ایام عید پدر خانه باشد. بچه ها هم چشم انتظار بودند زیرا همیشه در این حسرت هستند که یک بار پدر در خانه باشد. زیرا زمانی که دو سال شان بود پدر به زندان رفت و وقتی شنیدند که پدر به مرخصی می آید، خیلی ذوق کردند که پدر به خانه می آید اما متاسفانه گویا این روزهای انتظار پایان ندارد و ما همچنان چشم به در دوخته ایم.

بداقی در دهم شهریور ماه ۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و بعدتر در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی” به شش سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد.

دختر این خدمتگزار دلسوز کشور با تاکید بر روحیه عالی پدرش تصریح می کند: “هر هفته یک در میان ملاقات کابینی داریم و فقط بمناسبت ۲۲ بهمن یک ملاقات حضوری داشتیم. البته پدر در زندان رجایی شهر کرج است و مسافت هم برای ما طولانی است بخصوص که فقط بیست دقیقه فرصت ملاقات است. لحظه خداحافظی و جدا شدن هم بخصوص برای خواهرهایم سخت است و پدر هم به آنها امید می دهد که بزودی آزاد می شود و از نزدیک همدیگر را بغل می کنند و من و خواهرهایم به این امید خداحافظی می کنیم تا ملاقات بعدی…”

شایان ذکر است، حکم اخراج رسول بداقی از آموزش و پرورش در مرداد ماه سال گذشته به وی ابلاغ شد. در این حکم علت اخراج این عضو هیات مدیرهٔ کانون صنفی معلمان ایران، غیبت، حضور در گردهمایی‌های اعتراضی فرهنگیان، فعالیت علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده است.

و اینک شبنم با اشاره به ابلاغ حکم اخراج پدرش از آموزش و پرورش خاطرنشان می کند: “پدر را اخراج کردند. البته پدر من بیشتر از بیست سال سابقه خدمت دارد و معلم بالای بیست سال سابقه کار، باید بازنشسته شود اما اینها این حق را هم ضایع کرده اند و ایشان را کاملا اخراج کردند. متاسفانه وقتی ما این خبر را شنیدیم متوجه شدیم که حق ما برای اینها مهم نیست و متاسفانه به خدمات معلم به هیچوجه ارج گذاشته نمی شود. صحبت از قانون می کنند اما حتی پایبند قانونی که خود گذاشته اند نیستند. واقعا تاسف آور است! بعد از سه ماه هم که پدر به زندان رفتند حقوق او را قطع کردند.”

شبنم بداقی با تبریک روز معلم به پدر و همه معلمان عزیز کشور می گوید: “به داشتن چنین پدری بخود می بالم و هیچگاه فراموش نمی کنم که چگونه صادقانه و پر تلاش برای دانش آموزان و کشور خدمت کرد. از وجود چنین پدری خوشحالم اما از اینکه از او با زندان تجلیل می کنند متاسفم. او را خیلی دوست دارم و باز روز معلم را به او تبریک می گویم و به او افتخار می کنم. همچنان هم امیدوارم که پدر در روز معلم آزاد شوند و این جشن را در کنار او برگزار کنیم.”

فرزند این فرهنگی دلسوز کشورمان در پایان خطاب به مسئولین تاکید می کند: “تنها چیزی که می توانم به مسئولین بگوییم این است که این اقداماتی که انجام می دهند خیلی “ناعادلانه” است و قطعا روزی باید پاسخگوی اعمال خود باشند.”
  

به نقل از وبلاگ زانیاری کردستان

http://www.zanyari89.blogfa.com/post-99.aspx   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد