تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

آموزش‌وپرورش یک برنامه از فکر تا عمل

  • آموزش‌وپرورش یک برنامه از فکر تا عمل
  • عزت‌الله مهدوی*

  • دغدغه خارج کردن آموزش‌وپرورش از روزمرگی و رساندن این مجموعه بزرگ فرهنگی به مرحله‌ای که در آن همچون یک موجود پویا و فعال بر پایه عقلانیتی تطهیر شده که بتواند رسالت واقعی خود را به انجام برساند با هر تغییر و تحولی در اشخاصی که «می‌آیند» مطرح و بعد از چندی دوباره در نوعی فراموشی غوطه‌ور می‌شود. شاید با خود اندیشیده باشیم که چرا بخش زیادی از طرح‌های ارایه شده که با امید فراوان رسانه‌ای شده و با اعلام اینکه این طرح از منظر اندیشمندان هم عبور داده شده در عمل چندان تغییری ایجاد نکرده و بعد از چند مدتی به طومار روزمرگی پیوسته است؟ چرا برنامه‌های کلان کشور در مورد آموزش‌وپرورش آن بازدهی و بهره‌وری مورد انتظار را ندارد؟ عده‌ای بزرگ بودن این وزارتخانه و تعداد زیاد کارکنان را باعث کندی دانسته‌اند اما آیا وقت آن نرسیده با یک پرسش بسیار تلخ ولی جدی مواجه شویم و سعی کنیم پاسخ آن را بیابیم؟ «آیا نداشتن یک نظریه روشن در آموزش‌وپرورش که ریشه‌هایش را در خاک فرهنگ و انتظارات معقول این سرزمین فرو برده تا با تغذیه از آن آب و خاک میوه‌های آبدار و شیرین فرزانگی و اخلاق را به ثمر برساند عامل سردرگمی و تلاشی بی‌فرجام در تغییر ساختاری این نهاد نه چندان کهن و حتی مستحکم نیست؟»
  • آموزش‌وپرورش یک برنامه از فکر تا عمل
  • عزت‌الله مهدوی*

  • دغدغه خارج کردن آموزش‌وپرورش از روزمرگی و رساندن این مجموعه بزرگ فرهنگی به مرحله‌ای که در آن همچون یک موجود پویا و فعال بر پایه عقلانیتی تطهیر شده که بتواند رسالت واقعی خود را به انجام برساند با هر تغییر و تحولی در اشخاصی که «می‌آیند» مطرح و بعد از چندی دوباره در نوعی فراموشی غوطه‌ور می‌شود. شاید با خود اندیشیده باشیم که چرا بخش زیادی از طرح‌های ارایه شده که با امید فراوان رسانه‌ای شده و با اعلام اینکه این طرح از منظر اندیشمندان هم عبور داده شده در عمل چندان تغییری ایجاد نکرده و بعد از چند مدتی به طومار روزمرگی پیوسته است؟ چرا برنامه‌های کلان کشور در مورد آموزش‌وپرورش آن بازدهی و بهره‌وری مورد انتظار را ندارد؟ عده‌ای بزرگ بودن این وزارتخانه و تعداد زیاد کارکنان را باعث کندی دانسته‌اند اما آیا وقت آن نرسیده با یک پرسش بسیار تلخ ولی جدی مواجه شویم و سعی کنیم پاسخ آن را بیابیم؟ «آیا نداشتن یک نظریه روشن در آموزش‌وپرورش که ریشه‌هایش را در خاک فرهنگ و انتظارات معقول این سرزمین فرو برده تا با تغذیه از آن آب و خاک میوه‌های آبدار و شیرین فرزانگی و اخلاق را به ثمر برساند عامل سردرگمی و تلاشی بی‌فرجام در تغییر ساختاری این نهاد نه چندان کهن و حتی مستحکم نیست؟» آیا ما در اخذ و اقتباس نظرات بنیادی مرتبط با آموزش‌وپرورش آن صبوری و حوصله را که مبانی هر یک را تجزیه و تحلیل کنیم از دست داده‌ایم و حمایت‌های گاه و بی‌گاه از برنامه‌ها و اقدامات کوتاه‌مدت و مهندسی زودبازده را در فاصله مسوولیت‌هایمان (که بسیار هم کوتاه‌مدت هستند) سر لوحه قرار نداده‌ایم، به‌طوری که بحث‌های بنیادی به تابو تبدیل شده و از اینکه در مطبوعات کمتر تئوری‌ها به چالش کشیده می‌شوند خرسند می‌شویم (که مثلا وقت عمل رسیده و حرف بس است!) نبودن این نظریه جامع باعث شده که بخش‌های مختلف این مجموعه هر یک به راه خود بروند و امروز یک کل منسجم در آموزش‌وپرورش نداشته باشیم و به تناسب فکر و وزن و اندازه دست‌اندرکاران، مفاهیم و روش‌های متفاوت داشته باشیم. به‌طوری‌که از استفاده نااندیشیده از پوزیتیویسم ناقص داریم تا تفسیر‌های من درآوردی در مفاهیم مذهبی. این مفاهیم و روش‌ها چون سیل عظیمی در جلسات متعدد از آموزش اولیا گرفته تا آموزش ضمن خدمت معلمان و... بر بار سنگین تناقضات می‌افزاید. اشتباه نکنید و این تکثر آرا را حساب شده نپندارید. این نابسامانی بیشتر به‌خاطر همان نبودن یک انسجام تئوریک است. نگارنده نمی‌خواهد مروج یک‌دستی در تفکر باشد. خطاب متوجه برنامه‌ریزان است. به این ترتیب ما در آموزش‌وپرورش دچار «عالم»های مختلفیم. لغت عالم را به‌کار می‌برم تا بیان‌کننده اندیشه و روش و مجموعه امکانات هر یک باشد که هم زنده است و دایما خود را با شرایط تطبیق می‌کند و در عین حال متاثر از دیگران است و نوعی هم‌بودگی هم با دیگران دارد. در این وضعیت هر یک از این عوالم دارای یک ارتباط پیچیده و زیرکانه هستند. سطح تبادل و گردش در هر یک ویژه است. در سطحی عمل می‌شود که تعارضات و تناقضات به نحوی صوری به پس رانده شود و عمدتا مشمول گذر زمان شوند. به همین دلیل گسست‌های موجود بین عناصر سازنده آموزش‌وپرورش و مخاطبان و ذی‌نفعان به صورت پنهان و مزمن باقی مانده است. بی‌انگیزگی محصلان در شکلی فراگیر مهم‌ترین دغدغه والدین شده است، قطعا این مساله بی‌ارتباط با این گسست نیست. این مساله را از بعد دیگر مورد بررسی قرار می‌دهم: بسیاری از برنامه‌ها که در قالب سند‌های مختلف از سمینار گرفته تا میز‌های گرد و تا نظرخواهی- از کارشناسی شده تا نشده- تا به مدرسه برسد یک روندی را طی می‌کند. اما همگان از سطح و درجه اجرا رضایتمندی کافی را نمی‌یابند چرا؟ از پیش‌بینی‌نشدنی‌ها تا عدم واقع‌بینی و کسری بودجه و... که بزرگان این مجموعه بهتر می‌دانند این مساله جنبه دیگری هم دارد. برنامه‌های کلان در سطح وزارتخانه و بعد اداره کل و بعد ابلاغ به ادارات آموزش‌وپرورش مناطق (و این روند البته گاهی با تغییراتی قبل از ابلاغ برای نظرخواهی از کارشناسان مقاطع تحصیلی و... نیز طی مسیر می‌کند) و این مناطق در یک دست‌وپا زدنی بعضا نافرجام سعی می‌کنند آن برنامه‌های دستوری را مهندسی خرد کرده و اجرایی کنند و تازه مشکلات مدارس آغاز می‌شود. آنچه که در وزارتخانه در ظل حضور صاحب‌نظران دانشگاهی و موسسات مختلف آموزشی طرف مشورت شکل گرفته بود و حداقل با مجموعه‌ای از داده‌های آماری توجیه می‌یافت در سطح مناطق در نهایت در جلساتی محدود که عموما به دلیل عدم تخصیص بودجه‌های مربوط به دعوت اساتید و کارشناسان برای شرکت در جلسات تبیین و اجرایی کردن دستورات کار در نهایت در تفسیری اداری و گاه درکی متفاوت به کارشناسی‌های مسوول تحصیلی ارجاع می‌شود و بسته به سلیقه کارشناسی مربوط و سوابق شغلی قبلی و رشته تحصیلی در یک یا چند جلسه با مدیران در سایه‌ای از «تقلیل» و ایجاز بسیاری از مفاهیم اولیه به اجرا می‌رود. و وقتی به مدرسه مراجعه می‌کنی به یاد آن واقعه هرچند تلخ ولی عبرت‌آموز می‌افتی که آن تاریخ چند ده جلدی تبدیل شده به یک جمله «آمد و رفت». چرا؟ شاید یک دلیل آن باشد که کمتر نظریه‌ها و اقدامات و مهندسی‌های آموزشی برای حوزه‌های صف (مدارس) تبیین و تفسیر شده باشد. گویی در یک فرصت که معمولا هم کوتاه است در قالب یک مصاحبه رسانه‌ای با تعریضی به «وضعیت» و چرایی‌ها تنظیم شده‌اند.
    شرق - ۲۱   اردیبهشت   ۹۱
  • نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد