تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

انگیزه اندیشه و ...


     تربیت یکی از مباحث مهم روانشناسی و علوم تربیتی نیز هست و روانشناسان و مربیان ، توصیه های زیادی به والدین و معلمان ارائه می کنند . با وجود این همه توجه و توصیه ، چه اتفاقی می افتد ؟
    صرف نظر از مباحث کلی درباره تربیت ، با نگرش کاربردی و معطوف به فرهنگ ایرانی ، وضعیت ما در این خصوص چگونه است ؟ جهت گیری های عمده نظام اجتماعی ما در تربیت چیست ؟ خانواده ها و مدارس ایرانی ، در تربیت کودکان و نوجوانان چقدر جدیت دارند و اهداف و ایده آل های آنان چیست ؟ 

   بازار ارائه توصیه های تربیتی در ایران بسیار گرم است . و بخصوص در دهه اخیر ، این بازار رونق خاصی پیدا کرده است . در صدا و سیما و بویژه تلویزیون ، روانشناسان و مشاوران و به تعبیری کارشناسان مختلفی به ارائه رهنمودها و توصیه های گوناگونی می پردازند . 
    در انواع مجله های خانوادگی و تربیتی هم بخش های زیادی برای مباحث فرزند پروری و مشاوره ای در نظر گرفته می شود . در مورد کتاب ها وضعیت بسیار آشفته و پیچیده تر است و همه به دنبال ارائه کلیدهایی برای تربیت هستند . از کتاب های کوچک و نکته ای گرفته تا کتاب های مفصل و تخصصی ، همه می خواهند راه خوشبختی و سعادت در زندگی را نشان دهند . جالب و عجیب است که بخش عمده ای از کتاب های تربیتی ، زناشویی و روانشناسی سلامت ، ترجمه ای هستند و عملابه ماهیت فرهنگی تربیت ، توجه چندانی نمی شود . آیا والدین ومعلمان به این همه توصیه نیازدارند؟ آیا این رهنمودها وتوصیه ها، واقع خوشبختی و سعادت را به ارمغان می آورند ؟ آیا با چنین گفته هایی می توان به زندگی دلخواه رسید ؟
    (( تربیت )) موضوعی دشوار و پیچیده است اما نباید با گفته ها و توصیه های پراکنده و بدون ماهیت فرهنگی ، این دشواری و پیچیدگی را بیشتر کرد .شاید نکته ها و گفته ها د رتلویزیون ، مجله ها و کتاب ها ، والدینی را تحت تاثیر قرار دهد . اما به نظر نمی رسد این تاثیر چندان ماندگار و عمومی باشد .
    به مثابه جنبه های دیگرزندگی، درتربیت هم اعم از والدینی ومدرسه ای، موضوعاتی دربورس مورد توجه قرار گرفته وبعد ازطی طول عمرمشخصی، از دور خارج می شوند . به عنوان نمونه در دو دهه اخیر در آموزش و پرورش مباحثی به صورت دوره ای وارد مدارس شده اند ، از جمله : فراشناخت ، خلاقیت ، پژوهش، هوش هیجانی مهارت های زندگی ، روش های مشارکتی و غیره . در زمینه تربیت در مدرسه جامعه اگر چه تنوع موضوعات به گستردگی تربیت نبوده ولی مباحثی چون : افزایش آزادی عمل فرزندان ، خطرات تهدیدکننده سلامت ، خانواده متعادل ، تفاهم وگفتگو در خانواده و غیره مطرح بوده اند ، اما از این همه آمد و رفت سوژه های بورسی چه بهره ای برده ایم ؟ کدام دانش آموز پژوهشگر یا خلاق را تربیت کرده ایم ؟ تا چه حد در تغییر نگرش والدین نسبت به مسائل تحصیلی فرزندان موفق بوده ایم ؟ 

     تربیت یکی از مباحث مهم روانشناسی و علوم تربیتی نیز هست و روانشناسان و مربیان ، توصیه های زیادی به والدین و معلمان ارائه می کنند . با وجود این همه توجه و توصیه ، چه اتفاقی می افتد ؟
    صرف نظر از مباحث کلی درباره تربیت ، با نگرش کاربردی و معطوف به فرهنگ ایرانی ، وضعیت ما در این خصوص چگونه است ؟ جهت گیری های عمده نظام اجتماعی ما در تربیت چیست ؟ خانواده ها و مدارس ایرانی ، در تربیت کودکان و نوجوانان چقدر جدیت دارند و اهداف و ایده آل های آنان چیست ؟ 

   بازار ارائه توصیه های تربیتی در ایران بسیار گرم است . و بخصوص در دهه اخیر ، این بازار رونق خاصی پیدا کرده است . در صدا و سیما و بویژه تلویزیون ، روانشناسان و مشاوران و به تعبیری کارشناسان مختلفی به ارائه رهنمودها و توصیه های گوناگونی می پردازند . 
    در انواع مجله های خانوادگی و تربیتی هم بخش های زیادی برای مباحث فرزند پروری و مشاوره ای در نظر گرفته می شود . در مورد کتاب ها وضعیت بسیار آشفته و پیچیده تر است و همه به دنبال ارائه کلیدهایی برای تربیت هستند . از کتاب های کوچک و نکته ای گرفته تا کتاب های مفصل و تخصصی ، همه می خواهند راه خوشبختی و سعادت در زندگی را نشان دهند . جالب و عجیب است که بخش عمده ای از کتاب های تربیتی ، زناشویی و روانشناسی سلامت ، ترجمه ای هستند و عملابه ماهیت فرهنگی تربیت ، توجه چندانی نمی شود . آیا والدین ومعلمان به این همه توصیه نیازدارند؟ آیا این رهنمودها وتوصیه ها، واقع خوشبختی و سعادت را به ارمغان می آورند ؟ آیا با چنین گفته هایی می توان به زندگی دلخواه رسید ؟
    (( تربیت )) موضوعی دشوار و پیچیده است اما نباید با گفته ها و توصیه های پراکنده و بدون ماهیت فرهنگی ، این دشواری و پیچیدگی را بیشتر کرد .شاید نکته ها و گفته ها د رتلویزیون ، مجله ها و کتاب ها ، والدینی را تحت تاثیر قرار دهد . اما به نظر نمی رسد این تاثیر چندان ماندگار و عمومی باشد .
    به مثابه جنبه های دیگرزندگی، درتربیت هم اعم از والدینی ومدرسه ای، موضوعاتی دربورس مورد توجه قرار گرفته وبعد ازطی طول عمرمشخصی، از دور خارج می شوند . به عنوان نمونه در دو دهه اخیر در آموزش و پرورش مباحثی به صورت دوره ای وارد مدارس شده اند ، از جمله : فراشناخت ، خلاقیت ، پژوهش، هوش هیجانی مهارت های زندگی ، روش های مشارکتی و غیره . در زمینه تربیت در مدرسه جامعه اگر چه تنوع موضوعات به گستردگی تربیت نبوده ولی مباحثی چون : افزایش آزادی عمل فرزندان ، خطرات تهدیدکننده سلامت ، خانواده متعادل ، تفاهم وگفتگو در خانواده و غیره مطرح بوده اند ، اما از این همه آمد و رفت سوژه های بورسی چه بهره ای برده ایم ؟ کدام دانش آموز پژوهشگر یا خلاق را تربیت کرده ایم ؟ تا چه حد در تغییر نگرش والدین نسبت به مسائل تحصیلی فرزندان موفق بوده ایم ؟ تا چه اندازه آمادگی های کودکان و نوجوانان را برای مواجهه با چالش های زندگی افزایش داده ایم ؟ 
    به نظر می رسد ما هم در نظام اجتماعی خودمان به غیر از بیان نکته ها و توصیه ها ، به تحولی تاثیرگذار و اساسی در تربیت دست نیافته ایم .
    همان گونه که اشاره شد نباید دشواری ها و پیچیدگی تربیت را با تنوع و آشفتگی توصیه ها افزایش داد . امروز والدین و معلمان ایرانی بسیار بیشتر ، به رهنمودهایی نیاز دارند که اولامبتنی بر ویژگی های فرهنگی باشند؛ ثانیا بر نقاط حساس و ضروری نیازها تمرکز نمایند و ثالثا د رتغییر نگرش ها و رفتارها با مقاومت مواجه نشوند و به عبارتی تا حد امکان ، به سادگی عمل کنند .
    والدین و معلمان ، افراد سازنده معنای دنیای یک کودک هستند . 
    فقط از طریق یک چارچوب معنایی معین است که کودک واکنش های معنادار خود به جهان را می سازد ، پردازش می کند و توسعه می دهد . فرهنگی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود معنا و نیروی حیاتی برای یادگیری ارائه می دهد . محرکی که قرار است تبدیل به یک تجربه یادگیری شود باید حامل اهمیت فراوان و معنای مرتبط با حوزه گسترده تر فرهنگ کودک باشد . 
    (( تجارت )) و بهره مندی از نگاه اقتصادی بد نیست ولی نباید تربیت به صورت موضوعی کاملاتجاری در بیاید و سوژه های آن به ابزاری صرف برای کسب سود و درآمد تبدیل شود . اگر واقعا از این همه نکته ها و گفته ها کمتر به نتیجه رسیده ایم باید زمینه ها و شرایط آشفتگی های موجود را کاهش دهیم و به دنبال ایده های جدید و آسان باشیم .
    با شناخت جامعه ایرانی و ویژگی های فرهنگی آن ، چه موضوعاتی می توانند به عنوان اولویت های تربیت مدنظر قرار گیرند ؟ بر اساس آنچه در خانواده ها و مدارس ما می گذرد بر سه نکته تاکید می کنیم : انگیزه، تفکر و جسارت . در بیانی کلی ، والدین و مربیان باید مراقب باشند که در درجه اول در این سه مورد رفتار تخریبی و مخل نداشته باشند و در درجه بعدی با نگرش ها و رفتارهایشان در تقویت آنها بکوشند . اینکه چرا این همه مباحث تربیتی را در سه نکته خلاصه می شود جای بحث و توجیه دارد . اما این عمل به معنای نادیده گرفتن اهمیت سایر عوامل نیست .
    به اعتقاد نگارنده تقویت های انگیزشی ، آموزش روش های تفکر و ایجاد زمینه های جسارت ورزی در کودکان و نوجوانان ایرانی ، بنیادی ترین مسائل حال حاضر تربیت هستند . 

    تقویت های انگیزشی
    
    (( انگیزه )) محوری ترین موضوع زندگی انسانی و سازنده نیازهای ماست. انگیزه را موتور و محرک فعالیت های انسان می دانند و بسیاری از تلاش ها در حوزه های مختلف زندگی با انگیزه ارتباط پیدا می کنند .
    چرا ایجاد و تقویت انگیزه ها مسئله ای مهم د رنظام تربیتی ایران محسوب می شود ؟ دلایلی چند برای این امر وجود دارد : 1. تنوع امکانات و موضوعات در زندگی امروزی موجب عدم تمرکز در مسائل می شود . تنوع طلبی انسان امروزی اگر چه باعث سرعت و تحرک بیشتر در زندگی می شود اما در مقابل عجله و کم حوصلگی نیز به بار می آورد . این چنین است که انگیزش و روش های ایجاد انگیزه به موضوعی پیچیده و دشوار در تربیت تبدیل شده است . 
     2. تعلل های نظام اجتماعی ایران در کمک به افراد برای هویت یابی فرهنگی ، انگیزه های فردی و اجتماعی را دچار تزلزل می کند .پاسخ چیستی ها چرایی ها و ابهام های زندگی را باید در فرهنگ جستجو کرد و هرگونه کاستی در این زمینه ، پویایی و تحرک انسان ها را کاهش می دهد . اگر در گذشته آرزوی معلم ، مهندس و دکتر شدن ، انگیزه ای کلی در کودکان و نوجوانان برای درس خواندن و ارتقای تحصیلی به وجود می آورد ، امروزه آرزوها حال و هوای دیگری دارند و افراد به جای تعهدات شغلی ، به دنبال راه های در رو و میانبر برای کسب ثروت و شهرت هستند .نسل گذشته وقتی انگیزه های خود را برای زندگی با انگیزه های نسل امروز مقایسه می کند دشواری شرایط انگیزش موجود را بیشتر در می یابد .
     3. ضعف دانش تربیتی در والدین و معلمان موجب می شود آنان نادانسته و ناخواسته به روش هایی در تربیت روی آورند که در عمل مانع و مخل انگیزه محسوب می شوند . تحلیل علمی بنیادهای تربیتی بسیاری از روش های والدین و مدارس نشان می دهد که اشکالات جدی در برنامه های مختلف وجود دارند . 
    هر کس که قابلیت ایجاد انگیزه و تحرک داشته باشد به خوبی می داند که ایجاد خودانگیختگی در دیگران ، به کیفیت رابطه بستگی دارد . فرد انگیزه دهنده کارآمد ، هر جا که امکان داشته باشد به کودک اعتماد می کند ، احترام می گذارد ، گوش فرا می دهد ، مسئولیت پذیری را تشویق می کند به او اجازه انتخاب می دهد ، شایستگی را در وی پرورش می دهد و در گرفتاری ها ،نگرانی ها ، تلاش ها اقدامات ، موفقیت ها و شکست های او مشارکت می ورزد .
     4. بسیاری از رفتارهای فرهنگی ما مانند : تمایل به ایجاد محدودیت و کنترل ، غلبه احساسات بر منطق ، آسان گیری و عدم جدیت ، استمرار وابستگی ها و امثال آن ، آشفتگی و افت در انگیزه ها را به همراه می آورد . 
     5. هنوز هم در فرهنگ ما جهت گیری عمده روش های انگیزشی ، بیرونی است و در ایجاد و تقویت انگیزش درونی ضعف ها و کاستی های فراوانی داریم . تلاش در جهت تقویت انگیزه های بیرونی ، موجب تزلزل و ناپایداری انگیزه ها می شود .

    آموزش روش های تفکر
    با توجه به اینکه یکی از اهداف آموزش و پرورش باید ایجاد روحیه تفکر در دانش آموزان باشد این سوال مطرح می شود که آیا آموزش و پرورش روش فکر کردن را به دانش آموزان یاد می دهد ؟
    پاسخ این سوال در نظام تربیتی ما از اهمیت بسیاری برخوردار است و آنچنان که شواهد آموزشی و اجتماعی و فرهنگی نشان می دهند وضعیت نامطلوبی در این مورد داریم . روش های کلیشه ای ارزشیابی ، نتایج طرح هایی چون تیمز و پرلز ، وضعیت خلاقیت و پژوهشگری در مدارس و غیره نشان می دهند که ما در آموزش مهارت های تفکر در بعد تحصیلی بسیار ضعیف کار کرده ایم .در بعد اجتماعی نیز ، مسائلی چون اعتیاد ، رفتارهای جنسی و نحوه مواجهه با خطرات مختلف نشان می دهند که کودکان و نوجوانان در توانایی های شناختی و مهارت های تفکر ، وضعیت چندان مطلوبی ندارند . 

    جسارت ورزی
    
    در آموزه های روانشناسی سلامت ، جسارت ورزی و جرات ابراز وجود بسیار مورد تاکید قرار می گیرد . جسارت و تبعات آن مانند افزایش قدرت ریسک پذیری و خطر کردن ، عاملی مهم در توفیق های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و سایر زمینه ها است . ویژگی های فرهنگی نظام اجتماعی و بخصوص تمرکز بر انگیزه های بیرونی ، مانع عمده ای برای جسارت نشان دادن و خطر کردن است . تلاش عمده والدین برای شیرین کردن زندگی و به اصطلاح تربیت بادکنکی و همچنین تمایل عمده مدارس در ایجاد رفتارهای کلیشه ای و محدود ، زمینه های جسارت ورزی را از بین می برند یا کاهش می دهند . جرات و جسارت در شرایطی تقویت می شود که انگیزه های درونی ، اختیار تصمیم گیری و قدرت عمل مورد توجه قرار گیرند . والدین و مدارس ما تا چه اندازه اجازه جرات کردن و جسارت را به کوکان و نوجوانان می دهند ؟ هنوز شائبه های مترادف قلمداد کردن جسارت با گستاخی و بی ادبی بین ما رواج دارد . اگر چه جسارت را می توان در طیفی شامل دو قطب مثبت و منفی مورد بررسی قرار داد اما از نگاه روانشناختی ، جسارتی که منجر به خروج از کلیشه ها و پویایی و نوآوری در زندگی می شود قابل تائید است . 

    به سوی تربیت آسان    
    (( تربیت )) مانند همه موضوعات انسانی ،بر بستری فرهنگی شکل می گیرد و به این ترتیب ارزش ها و نگرش ها نقش موثری در تربیت رسمی و غیررسمی دارند .
    علی رغم پیچیدگی های تربیت ، با اصلاحات و تغییراتی در نگرش ها ، می توان به جای افزودن بر پیچیدگی ها ، راه های آسان تری در پیش گرفت . اگر والدین و مدارس ، تقویت انگیزه های درونی را با اهمیت تلقی کنند ، به آموزش روش های تفکر بهای لازم را بدهند و زمینه های جسارت ورزی برای کودکان و نوجوانان را فراهم آورند ؛ هم احتمال خطاهای تربیتی کاهش خواهد یافت و هم تربیت در مسیر متعادلی پیش خواهد رفت . 
    نمی توان مبنای همه دیدگاه های تربیتی جدید را در سه مولفه یاد شده جستجو کرد . به عنوان مثال در پرورش خلاقیت هر سه مولفه نقش اساسی دارند . اگر بخواهیم دانش آموزانی پژوهشگر تربیت کنیم باز هم جایگاه و اهمیت انگیزه های درونی ، روش های تفکر و جسارت ورزی در این فرآیند قابل مشاهده است . به همین گونه ، مهارت های زندگی ، بهداشت روانی ، تعادل جویی در خانواده و مسائل دیگر ، هر کدام با یک یا دو و یا هر سه مولفه مورد نظر ارتباطی مستقیم دارند . 
    با مروری به آنچه گفته شد و برای حرکت در مسیر تربیت آسان ، توجه به نکاتی توصیف می شود :
    در تربیت ، شفاف بودن اهداف بسیار مهم است . هر چه می توانید با ارزیابی باورها و نگرش هایتان درباره انگیزه ، روش های تفکر و جسارت ورزی ، به دیدگاه های شفاف و واضحی در این خصوص برسید . هر چه با شک و تزلزل فکر و عمل کنید پیچیدگی ها ادامه داشته و بیشتر خواهد شد . 
    همان گونه که کودکان و نوجوانان به انگیزه ، روش تفکر و جسارت ورزی نیاز دارند والدین و مدارس نیز باید تمرین هایی را در این مورد آغاز کنند . شادابی و پویایی نسل جدید در گرو حوصله و تحرک والدین و مدارس است . 
    با پذیرش اصل (( حق انتخاب )) در زندگی ، باید زمینه های تفکر کنترلی و محدود کننده را کاهش دهیم . هر چه تمایل به تسلط و کنترل در ما بیشتر باشد انگیزه ها و جسارت ورزی کودکان و نوجوانان افت خواهد کرد . ما مسئولیت زندگی فرزندان را بر عهده داریم . اما تعیین کننده همه چیز زندگی آنها نیستیم و باید مسیر حق انتخاب را از کودکی برایشان هموار سازیم . 
    نباید بر اساس برداشت های خودمان از زندگی مسیر موفقیت و پیشرفت را محدود کنیم . اینکه تنها راه خوشبختی ، درس خواندن است و یا برای یافتن راه سعادت باید مطیع محض والدین باشد افکاری محدود هستند که به طور معمول به بن بست می رسند . اگر ما راه های دیگر پیشرفت را 
    تجربه نکرده ایم دلیلی ندارد که فرزندانمان را از رفتن در آن ها منع کنیم . با چنین نگاهی به زندگی و خوشبختی ، حساسیت ها و دل نگرانی های والدین ، متعادل و منطقی خواهد شد . 
    مدارس امروز ما ، بیش از هر چیز به فضایی شاداب برای تجربه کردن و لذت بردن از زندگی نیاز دارند . نباید سوژه هایی مانند خلاقیت ، پژوهش هوش هیجانی و غیره به صورت ابزارهایی برای نشان دادن تمایل به پیشرفت مورد استفاده قرار گیرند . به جای همه اینها ، کار آسانتر این است که مدیران ، معلمان و متولیان آموزش و پرورش به بسترهای فرهنگی تربیت توجه کنند و زمینه های تقویت هویت فرهنگی را در دانش آموزان فراهم آورند . تقویت انگیزه ها ، آموزش روش های تفکر و اجازه جسارت ورزی در مدارس ، شرایط و امکانات مناسبی برای تربیت فرهنگی فراهم خواهند آورد.

میرعباس میرزاخانی

به نقل از وبلاگ رآورد من-http://www.rahavardeman.blogfa.com/post-198.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد