تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

فرزند من نابغه است


فرزند من نابغه است

جام جم آنلاین: ‌فرزند من نابغه است و با بچه‌های دیگر تفاوت دارد. فرزند من خاص است و استعدادهایی دارد که بچه‌های معمولی از آن بی‌بهره‌ان



 پدر و مادر معتقدند فرزندشان نابغه است و برای اثبات ادعای خود، پول‌های فراوان خرج می‌کنند، بنابراین کودک باید در برابر این هزینه‌ها عملکرد مناسب داشته باشد و اگر شاخص‌های آماری و نمودار نمرات او در حد هزینه‌ها نباشد، بازخواست و سرزنش می‌شود، انگار کودک در استخدام والدین است تا رؤیاهای طلایی‌شان را به هر قیمتی محقق سازد

فرزند من نابغه است

جام جم آنلاین: ‌فرزند من نابغه است و با بچه‌های دیگر تفاوت دارد. فرزند من خاص است و استعدادهایی دارد که بچه‌های معمولی از آن بی‌بهره‌اند.


این نوع نگاه به فرزندان سال‌هاست
 که رواج یافته است و تقریبا هیچ پدر و مادری نیست که نظیر این جملات را درباره فرزند خود نگوید.

اگر این باور که فرزند من نابغه است و متفاوت است، در حد ابراز عواطف انسان نسبت به فرزندش باشد، بسیار زیبا و پسندیده است، اما اگر والدین بر اساس این تصور درباره فرزندشان بخواهند در روند تعلیم و تربیت و زندگی او دخالت کنند ممکن است موجب بروز آسیب‌هایی در رفتار و شخصیت کودک بشوند.

نخست این که کودکان مانند مبل و پرده و قالی و اتومبیل نیستند که اسباب تجمل و مفاخره بشوند؛ یعنی بار تفاخر والدین را بر دوش بکشند و برای تدارک پشتوانه‌های مورد نیازشان در گفت‌و‌گوهای مفاخره‌آمیز خانوادگی، تحت فشار قرار بگیرند تا ساعت‌های متوالی درس بخوانند و به کلاس‌های متعدد بروند و فعالیت‌های ورزشی و هنری داشته باشند تا ثابت کنند که نابغه‌اند و با بچه‌های معمولی فرق دارند.

دیگر این که، چون پدر و مادر معتقدند فرزندشان نابغه است و برای اثبات ادعای خود، پول‌های فراوان خرج می‌کنند، بنابراین کودک باید در برابر این هزینه‌ها عملکرد مناسب داشته باشد و اگر شاخص‌های آماری و نمودار نمرات او در حد هزینه‌ها نباشد، بازخواست و سرزنش می‌شود، انگار کودک در استخدام والدین است تا رؤیاهای طلایی‌شان را به هر قیمتی محقق سازد.

نکته دیگر این است که والدین با نابغه پنداشتن فرزند خود و رؤیاهای حاصل از آن و هزینه‌هایی که می‌کنند نظام آموزشی و متولیان تعلیم و تربیت را مدیون و بدهکار می‌پندارند و مدام معلمان را تحت فشار می‌گذارند که نبوغ فرزند دلبندشان را تائید کنند.

چانه‌زنی‌های بی‌پایان سر نمره‌های امتحانی و مقایسه برگه امتحان فرزند با دانش‌آموزان دیگر، برای اثبات این ادعا که فرزند من متفاوت است و نابغه، روالی است که در مراکز آموزشی رواج یافته و معلمان و دانش‌آموزان و محیط آموزشی را دچار اضطراب می‌کند.

آسیب بزرگتر نابغه‌پنداری فرزندان این است که در کودکان نیز این تصور شکل می‌گیرد که نابغه‌اند و متفاوت، بنابراین خود را از آموختن و پرسیدن و به‌ویژه تمرین و مطالعه بی‌نیاز و خود را مصون از ارزیابی و انتقاد می‌پندارند و به ویژه در برابر آموزه‌های اخلاقی و تربیتی، درموضع انکار و بی‌اعتنایی و بی‌نیازی قرار می‌گیرند.

اسماعیل امینی - شاعر و مدرس دانشگاه


جام جم - 7 آذر   91

ه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد