تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

روش‌های پرورش خلاقیت در دانش‌آموزان


روش‌های پرورش خلاقیت در دانش‌آموزان


پرورش خلاقیت یکی از برنامه‌هایی است که آموزگاران در کلاس‌های درسشان می‌توانند آن‌ را انجام دهند. ابتدا عقیده بر این بود که خلاقیت جنبه ارثی ژنتیکی دارد و خلاقیت آموختنی نیست. در مطالعاتی که در مورد خلاقیت در دانش‌آموزان انجام شد، پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توان خلاقیت دانش‌آموزان را از طریق تمرین دقیق در کلاس درس افزایش داد.


تعریف خلاقیت:

خلاقیت با آفرینشگری برگردانی از واژه «Creativity» و به معنای خلق کردن است.

از دیدگاه روان‌شناختی، خلاقیت به معنای پدید آوردن چیزی از چیز دیگر به گونه‌ای منحصر به فرد است. به عبارت دیگر، خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن یا ترکیب کردن آن با سایر پدیده‌ها، اشیاء یا چیزها است. (پیر خایفی، 1377)


روش‌های پرورش خلاقیت در دانش‌آموزان


چه چیزی افراد را بسیار خلاق می‌سازد؟ احتمالاً پاسخ به این سؤال به سال‌ها تحقیق نیاز دارد. فقط بخش کوچکی از افراد جامعه دست به تلاش‌هایی می‌زنند که برای خلاقیت سطح بالا لازم است. زندگینامه افراد بسیار خلاق این نکته را تأیید می‌کند که آن‌ها برای عرضه کارهای اصیل انگیزه‌ای عالی دارند.


پرورش خلاقیت یکی از برنامه‌هایی است که آموزگاران در کلاس‌های درسشان می‌توانند آن‌ را انجام دهند. ابتدا عقیده بر این بود که خلاقیت جنبه ارثی ژنتیکی دارد و خلاقیت آموختنی نیست. در مطالعاتی که در مورد خلاقیت در دانش‌آموزان انجام شد، پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توان خلاقیت دانش‌آموزان را از طریق تمرین دقیق در کلاس درس افزایش داد.

تعریف خلاقیت:

خلاقیت با آفرینشگری برگردانی از واژه «Creativity» و به معنای خلق کردن است.

از دیدگاه روان‌شناختی، خلاقیت به معنای پدید آوردن چیزی از چیز دیگر به گونه‌ای منحصر به فرد است. به عبارت دیگر، خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن یا ترکیب کردن آن با سایر پدیده‌ها، اشیاء یا چیزها است. (پیر خایفی، 1377)

برخی از نظریه‌پردازان، همچون گیلفورد، معتقدند که خلاقیت را باید نوعی از تفکر به شمار آورد، زیرا ایده خلاق خود نوعی فکر و تصور است. (فلدمن، 1990)

با وجود این، تعریف خلاقیت فراتر از این بحث است. در برخی دیگر از تعاریف، خلاقیت معادل با حل مسائل (مسأله‌گشائی) تلقی شده که در اشکال مختلف هنری، علمی و اجتماعی ظاهر می‌شود (آقایی فیشانی، 1377؛ ریکاردز، 1990). بدین ترتیب، خلاقیت چیزی جز حل کرد مسایل، مشکلات، تعارضات یا بن‌بست‌ها نیست.

خلاقیت توانایی تفکر در مورد چیزی به شیوه‌ای جدید و غیرمعمول و هم ارائه راه‌حل‌های منحصر به فرد برای مسائل است. از دیدگاه گیلفورد داشتن تفکر واگرا ویژگی مهم خلاقیت است. در نظریه گیلفورد دو مفهوم عمده تفکر همگرا و تفکر واگرا وجود دارد. تفکر واگرا و تفکر همگرا دو وجهه عمده تفکر انسان است. یعنی یک جواب درست یا غلط وجود دارد به طور مثال یک سال چند روز است؟ اما در تفکر واگرا جواب قطعی وجود ندارد و تعداد زیادی جواب احتمالی ممکن است موجود باشند که از نظر منطقی هر یک از آن‌ها درست است مثال موارد استفاده از ماشین چیست؟ در نظریه گیلفورد تفکر واگرا از چند عامل مختلف تشکیل یافته است.

عوامل یا ویژگی‌های تشکیل‌دهنده تفکر واگرا که در خلاقیت نقش عمده‌ای دارند از دیدگاه گیلفورد به این شرح است:

ـ سیالی یاروانی: تولید تعدادی اندیشه در یک زمان معین

ـ انعطاف‌پذیری (نرمش) تولید اندیشه‌های متنوع و غیرمعمول و راه‌حل‌های مختلف برای یک مسأله.

ـ تازگی (اصالت): استفاده از راه‌حل‌های منحصر به فرد و نو

ـ گسترش (روابط): تولید جزئیات و تعیین تلویحات و کاربردها

ـ ترکیب: کنار هم قرار دادن اندیشه‌های ناهمخوان

ـ تحلیل: شکستن ساختارهای نمادین به عناصر تشکیل‌دهنده

ـ سازمان دادن: تغییر شکل دادن طرح‌ها ـ کارکردها و موارد استفاده

ـ پیچیدگی: توانایی برخوردکردن با تعدادی اندیشه‌های مرتبط به طور همزمان.

عوامل مؤثر بر خلاقیت:

(هیز 1988) بیشتر عمر تحقیقاتی خود را به تحقیق درباره افراد فوق‌العاده خلاق برگزیده است مشخص و در برابر افراد عادی قرار داده است. یعنی به سه عامل در بروز خلاقیت اشاره کرده است که عبارتند از دانش، هوش و انگیزش

دانش: نقش دانش در خلاقیت چیست؟ اغلب افراد با این نظر موافقند که دانشمندان برای ارائه کار خلاقانه می‌باید وقت زیادی را صرف یادگیری دقایق رشته خود کنند.

حتی موسیقیدانان، هنرمندان و نویسندگان بسیار خلاق هم وقت زیادی را صرف یادگیری کرده‌اند. (هیز 1988). مانند هر جنبه دیگری از شناخت که تا به حال بررسی کرده‌ایم خلاقیت هم با دانش پیوند مستقیم دارد. به بیان ساده، نمی‌توان بدون میزان مطلوبی از دانش، معمار، فیزیکدان، نویسنده یا موسیقیدان خلاق شد. این دانش ممکن است خودآموخته باشد (همان طور که در مورد برخی از موسیقیدانان، نویسندگان و هنرمندان صادق است) یا از طریق آموزش رسمی کسب شده باشد (همان‌طور که در مورد اغلب دانشمندان علوم این گونه است). به منظور عرضه یک اثر برجسته به سال‌ها کسب دانش در رشته خاص نیاز است.

هوش: رابطه بین خلاقیت و هوش چیست؟

در پاسخ به این سوال باید گفت اگر چه بیشتر دانش‌آموزان خلاق باهوش نیستند اما عکس آن الزاما صحیح نیست به این معنی که تعداد زیادی از دانش‌آموزان بسیار باهوش، دانش‌آموزان خیلی خلاق نیستند (استرنبرگ 2002). چندتن از محققان و از همه برجسته‌تر، رو (1953) و مک کینون (1968)، این مسئله را از طریق آزمایش هوش افراد بسیار خلاق بررسی کرده‌اند. به طور کلی افراد خیلی خلاق، از مردم عادی باهوش‌ترند.

ولی آنها از همکاران غیرخلاق خویش خیلی درخشان‌تر نبودند. برای مثال بین زیست‌شناسان بسیار خلاق و غیرخلاق تفاوتی از نظر هوش وجود نداشت. پژوهش‌های مختلف انجام شده که در آنها رابطه بین هوش و خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

نتایج این پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بین نمرات حاصل از آزمون‌های هوش و نمرات به دست آمده از وسایل سنجش خلاقیت همبستگی بالایی وجود ندارد. (تورنس 1975).

انگیزش: به نظر می‌رسد که همه رفتارهای خلاقانه‌ای که در سطح اجتماعی مشخص شده است، تلاش فوق‌العاده‌ای را طلب می‌کند. هیز متذکر می‌شود که افراد بسیار خلاق، اغلب به طور کامل در کار خود غرق می‌شوند. افراد خلاق غالباً از نفس کار احساس رضایت نمی‌کنند. آنها فقط از ابتکار در کار ـ راه حل‌هایی که شواهد آشکاری از خلاقیت دارد ـ احساس رضایت می‌کنند. زندگی‌نامه افراد بسیار خلاق این نکته را تأیید می‌کند که آنها برای عرضه کارهای اصیل انگیزه‌ای عالی دارند (هیز، 1988). این مسأله را به زبانی روشن بیان کرده است: (افراد خلاق بسیار سخت کوشند.)

پرورش خلاقیت شخصی دانش‌آموزان

هر چند اغلب دانش‌آموزان ما نمی‌توانند نویسندگان، دانشمندان علوم، موسیقیدانان یا هنرمندان مشهوری شوند ولی هر یک می‌توانند خلاقیت خود را در کلاس درس افزایش دهند تورنس (1988) بیشتر حیات علمی خود را صرف روش‌های تسهیل خلاقیت در کلاس درس کرده است. اصول زیر عمدتاً از آثار تورنس اقتباس شده است، ولی در عین حال مبتنی بر آثار عمومی پرورش خلاقیت دانش‌آموزان است.

کاربرد در تدریس:

یکی از اهداف مهم آموزش، کمک به دانش‌آموزان برای رشد خلاقیت آن‌هاست راهبردهایی که می‌توانند خلاقیت را در دانش‌آموزان برانگیزانند عبارتند از:

1ـ سوالات غریب، غیرمعمول و عجیب دانش‌آموزان را نباید نادیده گرفت: تشویق به طرح سوال غیرمعمول و چالشگر ممکن است به ارتقای رفتار کلی خلاق دانش‌آموز بینجامد. زمانی که دانش‌آموزان ببیند که واقعاً می‌توانند سوالات موردعلاقه خویش را بپرسند و نگران واکنش شما نباشند، رفتار خلاقانه ایشان به سایر زمینه‌ها تعمیم می‌ِابد. (ایساکسن و پارنز، 1985)

2ـ سعی کنید در تمامی فکرها نکات مثبت بیابید: به فکرها و سوالات، برچسب احمقانه، بد و نامربوط‌زدن احتمال این را که دانش‌آموز سوالات بهتری بپرسد، کاهش می‌دهد. بهترین روش این است که سوالات بد با مطالبی از سوی خود شما دنبال شود و از

یاد گیرنده بخواهید در مورد مسأله بیشتر فکر کند (ایساکسی و پارنز 1985؛ موزز، 1985).

3ـ مهم است که به طور منظم به خلاقیت دانش‌آموزان خویش پاداش دهید: بسیاری از دانش‌آموزان نشان داده‌اند که با دریافت پاداش برای فعالیت‌های خلاقانه، رفتار خلاقانه‌شان افزایش یافته است (نک. استرنبرگ، 1988).

4ـ از دانش‌آموزان خویش انتظار خلاقیت داشته باشید و آن را طلب کنید: اگر به دانش‌آموزان خود بگویید که از ایشان انتظار خلاقیت دارید و خلاقیت را به عنوان بخشی از عملکرد کلی دانش‌آموز ارزشیابی کنید، با خلاقیت بیشتری روبه‌رو خواهید شد (استرنبرگ، 1988؛ تیلر 1984).

5 ـ برای رفتارهای خلاق الگو نشان دهید: چندین مطالعه (استرنبرگ، 1988) نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که الگوی خلاق داشته‌اند نسبت به دانش‌آموزانی که الگوی خلاق نداشته‌اند، خلاقانه‌تر عمل می‌کنند.

6 ـ دانش‌آموزان را بیش از حد کنترل‌نکردن: (آمابیل 2003) می‌گوید، زمانی که به دانش‌آموزان چگونگی انجام کاری را دقیقا می‌گوییم، این حس به آنها دست می‌دهد که هیچ مهارتی ندارند. آمابیل همچنین اعتقاد داشت زمانی که دانش‌آموزان

به طور تمام وقت زیر ذره‌بین معلم هستند در آنها احساس مورد مشاهده بودن و تحت نظر بودن به وجود می‌آید در این صورت خلاقیت دانش‌آموزان به خطر افتاده و جرأت ماجراجویی آنها کم می‌شود.

7 ـ تشویق انگیزش درونی: استفاده افراطی از جوایزی مثل ستاره‌های طلایی، پول یا اسباب‌بازی شاید در کوتاه مدت باعث تشویق دانش‌آموزان شود. ولی باید دانش‌آموز را به سمتی هدایت کرد که ایجاد خلاقیت رضایت درونی در او به وجود آورد. یعنی بعد از مدتی بدون تشویق بیرونی به سمت تفکرات خلاق پیش رود.

8ـ در کلاس خود تا حد امکان از وسایل و روش‌های آموزشی دیداری ـ شنیداری استفاده کنید: استفاده از تکنولوژی آموزشی در کلاس کمک شایان توجهی به شکوفایی خلاقیت در کلاس درس می‌کند.

9ـ دانش‌آموزان خود را با مسائل حل نشده رو‌به‌رو کنید و از آن‌ها راه‌حل‌های جدید بخواهید.

اطلاعات - 3 دی ماه 91


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد