تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تبلیغات هزینه نیست....


روزگاری معلمان به خصوص در روستاهای دور افتاده در نقش قاضی،پزشک، مشاور خانواده، رابط مردم با مسئولان و.... ظاهر می شدند. هنوز هم بسیاری ازمعلمان برای خانواده ها این نقش را دارند. در این بین یک متر و شاخص دیگر هم برای شناخت واقعی جایگاه معلمان در جامعه (البته از دید مسئولان نه مردم) وجود دارد و آن وضعیت معیشتی آن هاست. اگر به نقش و تأثیر معلم در جامعه به نسبت دیگر مشاغل اشرافداشته باشیم؛ اگر بدانیم جذب و حفظ نیروی انسانی توانمند چه تأثیری در پیشبرد اهداف یک سازمان دارد؟ و



حتما از این بیلبوردهای بزرگ در سطح شهر رادیده اید که مزین بهاین جمله هستند: «تبلیغات هزینه نیست سرمایه گذاری است.»

    در بین کشورهای پیشرفته دنیا این نوع نگاه و امثال این شعار برای تربیت نیروی انسانی و تولید فکر استفادهمی شود. روزی پروفسور حسابی در کشوی میز آزمایشگاه خود در کشوری غربی با دسته چکی سفید امضاء مواجه شد؛ به گمان این که شاید مسئولان در صدد امتحان او هستند دسته چک را به مسئول خود تحویل داد و علت این رفتار را جویا شد.

جناب آقای مسئول به پروفسور حسابی توضیح می دهد که شما در حالت ولید علم و کار آزمایشگاهی هستید بنابراین صحیح نیست هربار که به چیزی احتیاج داشتید برای دریافت بودجه به ما مراجعه کنید؛ این دسته چک با تمام برگه های سفیدامضایش برای همین در اختیار شماست. این مثالی بود از میزان اهمیتی که به تولید علم داده می شود. یکی از شاخص های توسعه در هر کشوری همین تولید علم و آموزش منابعانسانی است و در این بین محوری ترین نقش با معلمان است. جایگاه یک معلم در هر کشوریرا می توان با میزان اهمیتی که به علم آموزی، تعلیم و تربیت داده می شود سنجید ومشخص کرد. معلمی در کشور ما فراتر از یک شغل است.

روزگاری معلمان به خصوص در روستاهای دور افتاده در نقش قاضی،پزشک، مشاور خانواده، رابط مردم با مسئولان و.... ظاهر می شدند. هنوز هم بسیاری ازمعلمان برای خانواده ها این نقش را دارند. در این بین یک متر و شاخص دیگر هم برای شناخت واقعی جایگاه معلمان در جامعه (البته از دید مسئولان نه مردم) وجود دارد و آن وضعیت معیشتی آن هاست. اگر به نقش و تأثیر معلم در جامعه به نسبت دیگر مشاغل اشرافداشته باشیم؛ اگر بدانیم جذب و حفظ نیروی انسانی توانمند چه تأثیری در پیشبرد اهداف یک سازمان دارد؟ وقتی بدانیم که دغدغه معاش مانع جدی برای جذب نیروی متخصص و درادامه مسیر پیشرفت آن است می توانیم معیشت این قشر را شاخصی برای درک بهتر جایگاه آن ها در کشور بدانیم. این مقایسه می تواند از چند منظر باشد؛ به طور مثال نسبت به تولید ناخالص ملی کشور، معیشت تمام مردم، درآمد دیگر اقشار جامعه و...

کشورهای ژاپن، آلمان، کره جنوبی و سوئیس جزو کشورهایی هستند که بیشترین حقوق را به معلمان خود می دهند. به طور مثال میانگین درآمد یک معلم درسوئیس طی یک سال معادل ۵۸۵۲۰دلار است، یعنی با احتساب مزایا معادل ۵میلیون تومان ما برای هر ماه! درآمد سالیانه معلمان در آلمان ۴۸۸۰۰دلار و در ژاپن۴۵۵۱۵ دلاراست. ایرادی که در این مقایسه وجود دارد این است که درآمد کل کشور و معیشت تمامیاقشار در آن لحاظ نشده برای همین مقایسه درآمد یک معلم با سرانه تولید ناخالص ملیروش بهتری است. به عنوان مثال درآمد یک معلم در کره جنوبی ۲۴۲درصد این سرانه، درآلمان ۱۸۰ درصد و در ژاپن ۱۶۰درصد سرانه تولید ناخالص ملی است.

از قرار این توجه به معلم در دیگر کشورها صرفا به معنای علاقه حاکمیت دیگر کشورها به این قشر نیست؛ بلکه میزان توجه آن ها را به ضرورت آموزش نسلها و کاهش دغدغه های معلمان را نشان می دهد و صد البته در این راه بر خلاف نظر حاکم در کشور ما هزینه نمی کنند بلکه سرمایه گذاری می کنند. مگر جز این است که یک معلم با وجود دو شیفت تدریس (حدود ۹ ساعت) و بعد از تدریس در انواع کلاس های تقویتی،کنکور، خصوصی و... تا رساندن درآمد خود به رقمی معادل هزار یورو (بالاتر از یک میلیون تومان خودمان) رمقی برای به روز کردن اطلاعات، توجه بیشتر به دانش آموز و... ندارد و تنها می شود ماشینی که مدام تکرار می کند. دیگر معلم خوبی هم نخواهد بود چه برسد به یک مربی و حق هم دارد؛ چرا که این عدول از آرمان ها اثر وضعی بی توجهی به جایگاه اوست نه زیاده خواهی خود و هم صنفانش! در تمام کشورهای پیشرفته دنیا، معلمان جزو طبقه ممتاز جامعه محسوب می شوند. به طور مثال درآمد یک معلم در انگلستان ۱۱۴درصد درآمد یک فعال صنعتی است. همین مقایسه در هلند رقمی معادل ۱۷۷ درصد، در کانادا۱۶۳درصد و در ژاپن ۱۸۵ درصد است.

هر چند تلخ کردن کام این قشر عزیز درست نیست اما باید گفت این نسبت در کشورما معادل ۵۰ درصد است. البته مقایسه را در همین حقوق متوقف می کنیم وگرنه در بحث مزایا هم قصه سر دراز دارد،چنان که در پاکستان معلمان نمونه برای مطالعه بیشتر و کسب تجربه سفرهای خارجی دارنداما در کشور ما سفر علمی و... که وجود ندارد؛ حتی بر خلاف ارگان هایی مثل شرکت گاز،وزارت ارتباطات و... تسهیلات جزئی هم برای معلمان فراهم نیست و اگر روز سودای سفربه سرشان بزند می توانند از اقامتی دلنشین در کلاس های مدارس شهرهای مختلف که باموکت آذین شده بهره ببرند!! 

                                                                                                               سایت آفتاب

وبلاگ رآورد من

http://www.rahavardeman.blogfa.com/post-218.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد