تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

کلیدی برای نخستین قفل آموزش و پرورش

کلیدی برای نخستین قفل آموزش و پرورش
 
محمد رضا نیک نژاد
 



 آموزش و پرورش در چند دهه گذشته شاهد آمدن و رفتن وزیران گوناگون بوده و هر یک از این وزیران به فراخور توان و دانش خویش تاثیرهای مثبت و منفی‌ای بر ساختار آموزشی گذاشته و برنامه‌های خویش را بیشتر با روش آزمون و خطا اجرا کرده‌اند، البته به خاطر اینکه بیشتر دگرگونی‌های موردنظر آنها، از سویی بدون به بازی گرفتن فرهنگیان در گام‌های تصمیم‌سازی و هدف‌گذاری بوده و از دیگرسو همخوان با نیازهای واقعی فرهنگیان، دانش‌آموزان، جامعه و آموزش و پرورش امروز جهانی نرسیده است، کار به‌جایی رسیده و نیمه‌کاره و نیمه‌جان به دست وزیری دیگر رسیده و از همان جا رها شده است. از این‌رو با توجه به «امید» فراوانی که فرهنگیان به «تدبیر» رئیس‌جمهور تازه بسته‌اند، جا دارد همچنان که در دوران انتخابات از مشاورین توانا و آشنا با مسائل آموزش و پرورش بهره گرفته و به خوبی بر این دردها انگشت نهاده‌اند، در برگزیدن وزیر آموزش و پرورش نیز تدبیری بیندیشند

 
کلیدی برای نخستین قفل آموزش و پرورش
 
محمد رضا نیک نژاد
 

«آموزش در مدرسه دو طرف اصلی دارد؛ معلم و دانش‌آموز که این دو بر بستر امکانات آموزشی، کتب درسی، برنامه درسی پنهان، تأکیدات نظام آموزشی و شرایط فردی خودشان حرکت می‌کنند. به‌نظرم، درحال حاضر معلمان در شرایط خوبی نیستند. مشکلات اقتصادی بر آنها فشار وارد می‌کند و توان کارشان را کم کرده است. تا زندگی بهتری برای معلمان خود فراهم نکنیم امکان بهبود کیفیت در آموزش عالی وجود ندارد. جامعه ما تصوری آرمانی از معلم ساخته و انتظاراتی از او دارد، درحالی که متناسب انتظاراتش به معلم امکانات نمی‌دهد. معلم‌ها به اینکه دائم آنها را با عبارات عاشقانه و ادبی تقدیس کنیم نیاز ندارند، باید مشکلات اقتصادی‌شان را حل کرد. «من به صراحت خدمت شما و مردم ایران می‌گویم که این وضعیت نتیجه توسعه‌نیافتگی اقتصاد ماست. آموزش در همه دنیا، سرمایه‌گذاری بلندمدتی است که سودش نصیب خود دستگاه آموزش و پرورش نمی‌شود. آموزش و پرورش جای هزینه کردن است. دولت‌ها باید پول و اعتبار کافی برای هزینه کردن داشته باشند و خروجی آموزش و پرورش آن‌ها باید به گونه‌ای باشد که رشد اقتصادی در سایر بخش‌ها از طریق دریافت نیروی انسانی کارآمد ایجاد شود و از محل دریافت مالیات و رونق اقتصادی کلی، دولت‌ها دوباره اعتبار لازم برای سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش را به دست بیاورند. این چرخه اگر متوقف شود، آموزش و پرورش هم بی‌کیفیت می‌شود.» جمله‌های بالا بخش‌هایی از سخنان حسن روحانی رئیس‌جمهور برگزیده با پایگاه خبری آفتاب است که سیزدهم خردادماه در این تارنما منتشر شده است. اینکه گره ناگشوده و کورِ آموزش و پرورش ناشی از اقتصاد و کم‌توانی مالی فرهنگیان است چیز تازه‌ای نیست و به فراوانی در زمان‌های گوناگون مطرح و از زبان‌های گوناگون شنیده شده است. اما آنچه این سخنان را شنیدنی‌تر کرده آن است که از زبان بالاترین مقام اجرایی و با آشنایی با پنهانی‌ترین و ریزترین جزئیات و البته به دور از شعارزدگی و در بستری واقع‌گرایانه شنیده می‌شود، برای ما آموزگاران شگفت‌آور و شادی زاست. چنین سخنانی و البته موضع‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وی در مناظره‌های تلویزیونی و روزهای پایانی تبلیغات، دل بسیاری از فرهنگیان- مانند دیگر گروه‌های سازنده طبقه متوسط - را شاد کرد و امید برای تغییرات را به مدرسه‌ها باز گرداند. اکنون فرهنگیان نیز مانند دیگر گروه‌های اجتماعی به رئیس‌جمهور برگزیده چشم دوخته‌اند تا ببینند که وزیران دولت «تدبیر و امید» تا چه اندازه به سخنان و شعارهای انتخاباتی‌شان نزدیکند و کدام نخبگان سیاسی و فرهنگی می‌توانند خواسته‌ها و دیدگاه‌های او را- که مورد پذیرش و اقبال بسیاری از رای‌دهندگان قرار گرفته است- اجرایی کند. با این همه روزهای گذشته گمانه‌زنی‌ها و مطرح شدن برخی نام‌ها برای وزارت آموزش و پرورش در روزنامه‌ها و رسانه‌های مجازی، به دغدغه‌هایی در میان فرهنگیان دامن زده است که
پربیراه هم نیست. آموزش و پرورش در چند دهه گذشته شاهد آمدن و رفتن وزیران گوناگون بوده و هر یک از این وزیران به فراخور توان و دانش خویش تاثیرهای مثبت و منفی‌ای بر ساختار آموزشی گذاشته و برنامه‌های خویش را بیشتر با روش آزمون و خطا اجرا کرده‌اند، البته به خاطر اینکه بیشتر دگرگونی‌های موردنظر آنها، از سویی بدون به بازی گرفتن فرهنگیان در گام‌های تصمیم‌سازی و هدف‌گذاری بوده و از دیگرسو همخوان با نیازهای واقعی فرهنگیان، دانش‌آموزان، جامعه و آموزش و پرورش امروز جهانی نرسیده است، کار به‌جایی رسیده و نیمه‌کاره و نیمه‌جان به دست وزیری دیگر رسیده و از همان جا رها شده است. از این‌رو با توجه به «امید» فراوانی که فرهنگیان به «تدبیر» رئیس‌جمهور تازه بسته‌اند، جا دارد همچنان که در دوران انتخابات از مشاورین توانا و آشنا با مسائل آموزش و پرورش بهره گرفته و به خوبی بر این دردها انگشت نهاده‌اند، در برگزیدن وزیر آموزش و پرورش نیز تدبیری بیندیشند تا بهترین و تواناترین فردی که هم تجربه آموزشی درخوری داشته باشد و هم از دانش مورد نیاز برای مدیریت فراگیرترین وزارتخانه برخوردار باشد، برگزیده شود. بی‌گمان وقتی به دنبال ساختن کابینه‌ای فراجناحی و کارآمد هستند، می‌توانند لایق‌ترین فرد را به وزارتی که آینده‌سازان کشور را می‌سازد، بگمارند. برای این کار فرد موردنظر، افزون بر ویژگی‌های پیش گفته باید کسی باشد که بتواند- مانند خود رئیس‌جمهور- دل فرهنگیان را به‌دست آورد و زمینه همکاری و همیاری آنها را در راستای پیاده کردن دیدگاه‌های رئیس‌جمهور به‌کار گیرد. همه می‌دانیم که تا این همکاری و همیاری‌ها نباشد، بهترین و سودمندترین برنامه‌ها
راه به‌جایی نخواهد برد. امیدواریم که رئیس‌جمهور با انتخاب وزیری توانا برای سامانه آموزشی، افزون بر باز کردن نخستین قفل آموزش و پرورش با کلید تدبیر، در همه دوران ریاستشان، فرهنگیان را در پیشبرد برنامه‌هایشان یار و یاور و همراه خویش کند. شاید اکنون و در هنگامه برگزیدن وزیر باید نخستین دست یاری را به سوی فرهنگیان دراز کنند.

آرمان   - ۶   تیر ماه   ۹۲

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد