تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

آموزش وپرورش و مشارکت اولیا


آموزش وپرورش و مشارکت اولیا


نویسنده: رسول پاپایی



    آخرین هفته ماه مهر مهم ترین هفته برای مدیران مدارس محسوب می شود. این هفته را شاید بتوان «شب قدر» مدرسه های ایرانی هم نام نهاد. در این هفته است که مدیران مدرسه ها تصمیم می گیرند، با فرستادن نامه به خانه های بچه ها، «پیوند اولیا و مربیان» را جشن بگیرند وازپدر و مادرها دعوت می کنند تا در جلسه انجمن اولیا و مربیان مدرسه فرزندشان شرکت کنند و با اعلام حضور و غیاب، تلاش می کنند بچه ها را به اعمال فشار بر پدر ومادر ها وادار کنند تا هرچه بیشتر اولیا گریزان از این گونه اجتماعات را برای یک بار هم که شده، به حیاط پر از هیاهوی مدرسه بکشانند. سال 46 «انجمن ملی اولیا و مربیان» ایران در مهرماه تاسیس شد، هدف هم این بود که، هر کسی به تعلیم و تربیت عمومی کودکان و نوجوانان علاقه دارد داوطلبانه به این انجمن ها بیاید و برای بهبود شرایط کمی و کیفی مدرسه ها و آموزش و پرورش با دیگران همفکری و همکاری کند و همگی با هم، مدیران مدارس و معلمان را در بهتر شدن مدرسه ها یاری کنند. با وجود تشکیلات عریض و طویل اداری و حذف ادغام های ساختاری، اثرگذاری و کارکرد انجمن های اولیا و مربیان با اهداف و فلسفه وجودی مرامنامه مهر 46 هنوز فاصله زیادی دارد. پدر و مادر هایی که در این جلسات شرکت می کنند وقتی مشاهده می کنند، جلسات انجمن اولیا و مربیان به جای اینکه فرصتی باشد، برای تبادل «نظر» و «گفت وگو» درباره آموزش و تربیت فرزندان و آسیب هایی که سلامت روحی و روانی و آموزشی بچه ها را تهدید می کند، تبدیل به جلساتی برای سخنرانی های تکراری و خسته کننده شده، رغبتی برای حضور جدی و اثربخش در آن نشان نمی دهند. آنها متوجه شده اند که رویه غالب حاکم بر این جلسات این است که، مدیر ابتدا مشکلات مدرسه فرزندشان را مطرح می کند. کم کم از دشواری پرداخت قبض گاز و آب حرف می زند و آرام آرام و با ظرافتی که به قبای وکیل و وزیر برنخورد، از ناچیز بودن سرانه دانش آموزی یا پرداخت نشدنش حرف می زند و خلاصه اینکه، با زبان بی زبانی هدف غایی از تشکیل انجمن های اولیا و مربیان ومراد از مشارکت را جذب کمک های مالی معرفی می کند. آن سوی این گفته های سوزناک وسنتی مدیران مدارس، پدر و مادر ها، با آگاهی از تاکید قانون اساسی بر رایگان بودن تحصیل، با اشاره به مصاحبه های متوالی وزیر و معاونانش در ایام ثبت نام مبنی بر ممنوعیت پول گرفتن، توقع دارند مدیران مدارس کمتر به بهانه های مختلف از آنان کمک مالی بخواهند. اغلب آنها هم با مرور این تاکید قانون و آن مصاحبه های شعاری، چشمان شان را به این واقعیت ها که مدرسه داری هزینه دارد، سیستم گرمایش و سرمایش دارد، گچ و کاغذ و جوهر و ملزومات دارد وسرانه های آموزشی و پرورشی مدارس ناچیز است و مدیر مدرسه با حقوق ناچیزش نمی تواند به تنهایی گره از تنگناهای مالی مدرسه فرزندشان بردارد، می بندند. از طرفی آموزش و پرورش، به هنگام ثبت نام اجازه دریافت پول به مدیران را نمی دهد اما طی سال تحصیلی مدیر مدرسه با رها کردن سایر کارکرد های «مشارکت» از انجمن اولیا و مربیان می خواهد، به هر حیلتی که شده در دل پدر و مادر ها نفوذ کرده و پول های نگرفته به هنگام ثبت نام را از آنان بخواهد. بدون تعارف باید گفت: انجمن های اولیا و مربیان از نقش اصلی خود یعنی، تامین «مشارکت» همه جانبه اولیا در «اداره» مدرسه دور مانده و عملاتبدیل به بازوی اجرایی مدیر مدرسه برای پول گرفتن از والدین دانش آموزان شده است. به گونه یی که می توان گفت منحصر شدن مفهوم «مشارکت» به پول گرفتن، انجمن های اولیا و مربیان را هم مانند شورای دانش آموزی و شورای معلمان، به نهادی دنباله روی مدیر مدرسه و ساختار بروکراسی و انجمنی برای «توجیه» تصمیماتش تبدیل کرده است. این در حالی است که در تعریف مشارکت گفته شده: مشارکت یک عمل اجتماعی و ، امری درونی، داوطلبانه، آگاهانه و بر اساس علاقه های فردی است. گفته می شود برای «اثر بخش بودن» مشارکت ابتدا باید احساس «نیاز» به «مشارکت» در افراد به وجود بیاید. مشارکت با دستورالعمل و وضع مقرارت تبدیل به یک همکاری فعال و اثربخش نمی شود. امروز، نسخه یی که آموزش و پرورش، برای انجمن های اولیا و مربیان وجلب مشارکتشان پیچیده، شیوه نامه هایی «دستوری» و آیین نامه هایی «خشک و مدیر محور» است. این نگاه دستوری و آیین نامه یی، در کنار ضعف دانش و بینش «مدیران مدارس» درباره نهاد های مدنی موجب شده، مفهوم مشارکت در آموزش و پرورش و نزد مدیران آموزش و پرورش حتی، تبدیل به «کمک مالی» شود و مشورت های فکری و تخصصی مردم و اولیا محلی از اعراب نداشته باشند. این نوع نگاه به مفهوم مشارکت، موجب شده پدر و مادر ها و علاقه مندان به آموزش و پرورش، عطای حضور در جلسات انجمن اولیا را به لقایش ببخشند.

اعتماد - 9 آبان 92

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد