تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

نفس عمل فانی درست و قانونی بوده است

نفس عمل فانی درست و قانونی بوده است       

 

در پاسخ به فراخوان تارنمای "سخن معلم "                                   

وزرای آموزش وپرورش دولتهای نهم و دهم یعنی فرشیدی،احمدی و حاج بابایی با تشکلهای فرهنگیان صنفی، اصلاح طلب و حتی مستقل بر خورد نا مناسبی داشتند و این تشکلها چه از طرف سازمانهای انتظامی ،امنیتی وحتی گروهای فشار خود سر تحت فشار، بی مهری و حتی مورد ضرب وشتم واقع شدند و بعضی نیز کارشان به داد گاه و زندان کشیده شد ؛ سایه سخت و عذاب آور آن سالها بر بعضی ازفرهنگیان وخانواده هاشان، که با اینکه عمر دولت تدبیروامید بیش ازپنج ماهی می گذرد، هنوز برداشته نشده است. حرف این تشکلها اعتراض صنفی ، وجود تبعیض ، بی عدالتی دربین کارمندان وزارتخانه ها وجامعه  ونیزنقد آموزشی به عملکرد برنامه های وزارت آموزش و پرورش و ا دارات تابعه این وزارتخانه بود. وزرای آموزش وپرورش آن سالها نه اینکه تعاملی با این تشکلها نداشتند وقدمی در رفع این مشکلاات بر نداشتند، بلکه از قرار معلوم ، پنهان و آشکارخود در بوجود آوردن این فشارها بر تشکلهای فرهنگی سهیم بوده اند. که بعضی از این وزرا از جمله حاج بابایی قبل از وزارت  که نماینده مجلس بود،چندین بار در نشست همین تشکلهای فرهنگیان    می آمد وبا آنها گفتگو وتبادل نظرو اظهارهم دردی وقول همکاری درحل مشکلات وتحقق خواسته ها ومطالبات فرهنگیان شاغل وباز نشسته رامی داد. ولی وقتی به وزارت رسید چنان از همین تشکلها روی بر گرداند،که مثل اینکه هرگز اینها را ندیده ونمی شناسد ؛ دردوران چهارسالی که وزیر بود ریالی ازمطالبات فرهنگیان بازنشسته ی سالهای گذشته را که قبل و بعد از قانون خدمات کشوری که همین وزارتخانه بدهکار و انباشه شده بود پرداخت نکرد. وقایع دوران دولت نهم و دهم که برسر  فرهنگیان آمده است را ، نه تنها کنشگران فرهنگی و روشنفکران ، بلکه حتی بیشتر مردم عادی نیز به خوبی به یاد دارند. بیان ریز همه ی آن وقایع "مثنوی هشتصد من کاغذ می خواهد " و نیز" زیره به کرمان بردن است".

ولی بحث این مقاله ، پاسخ به فراخوان تارنمای "سخن معلم"در مورد نشست فانی با "کانون تربیت       اسلامی" است. " کانون تر بیت اسلامی" را فرشیدی رهبری  می نماید که نشست فانی با حضور فرشیدی بر گزار شده است حال بین فرهنگیان بحث وگفتو وتبادل نظر است که چرا این نشست با فانی یعنی وزیر آموزش پرورش دولت تدبیر و امید وبا حضور فرشیدی بر گزار شده است و نظرها در این مورد متفاوت است.

باید گفت نفس عمل فانی درست بوده است. آن تشکل نیز از جامعه وزارت آموزش و پرورش است و فانی نیز وزیر آن وزارتخانه است. مگر قرار بود  با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری ، آن تشکل یا تشکلهای همسو با آنها از جامعه ی آموزش و پرورش حذف شوند؟ آیا چنین کاری شدنی است ؟ اگر شدنی نیز باشد آیا کاری پسندیده است ؟ یا می بایست آنها را نادیده گرفت ؟ اکثریت قریب به قاطع  فرهنگیان که روحانی  را همگام با دیگر اقشار جامعه به ریاست جمهوری انتخاب کردند ، چنین نظری نداشتنند و ندارند. خدای نا کرده نکند ، بعضی مانند  دولتهای نهم ودهم در دولت یازدهم هم فکر انحصارطلبی ، تمامیت خواهی،اقتدارگرایی وخودی وغیر خودی را در سر می پرورانند . این تنگ نظری ها وکوتاه بینی که کاری ناپسند است ، باید از جامعه ما رخت ببندد. درست است که در دولتهای قبلی همین افراد چنین اعمالی ناپسند و زشت را انجام داده اند آیا حالا فرصت بدست دولت تدبیر وامید افتاده ، آنها نیزباید به خودحق دهند ، که راه و روش آنها را در مقابلشان انجام دهند ؟!!! عمل ناپسد وقرون وسطایی از هر کس وهرجناحی که باشد پذرفتنی نیست. چرا از راه رفته " نلسون ماندلا "که درماهای اخیر با سربلندی  از دنیا رفت ، روحش شاد و یادش گرامی باد؛ یاد نمی گیریم که چگونه بعد ازسی سال سختیهای عذاب آور ، زندان ،شکنجه ، دوری از خانواده و تبعید  ، وقتی از زندان آزاد شد همه زندانبانها وکسانی که این سی سال به او ،خانواده اش وهم رزمانش ظلم وستم روا داشته بودند را بخشید وعفو کرد و در آن قاره کهن وپهناور، حکومتی نوین، دمکرات و آزاد به معنای واقعی ، متفاوت از دیگر کشورها وحتی  کشورهای غربی بنیان گذاشت،درس نمی گیریم ،او روشی را از خود بجای گذاشت که می تواند سر مشقی برای همه مردم جهان باشد ؛ مردم جهان در هرپست ومقامی که باشند تا جهان باقیست ؛ باید از" نلسون ماندلا " درس آزادگی وآزادی خواهی فرا بگیرند.

 همه وزرای دولت روحانی باید با تشکهای مربوط به وزارتخانه ی خود ،یعنی اصولگرا ، مستقل، صنفی و اصلاح طلب  چنین برخورد پسندیده ای که فانی انجام داده ، داشته باشند و همه ی تشکلها را با هرسلیقه یی ببنند ، بین آنها تبعیضی نگذارند وصحبتها ونظرات همه ی آنها را گوش دهند و بهترین آنها راکه همسو با دولت تدبیروامید باشد به کاربندند. اگردر نشستها بتوانند اهداف  دولت یازدهم را برای آنها توضیح  و آنها را بدنبال  پیروی بهینه ی آن اهداف سوق دهند ، هم کاری نیکو وپسندیده ی بزرگی انجام داده اند وهم تنش زدایی کرده اند، تنش در جامعه به نفع هیچ کس نیست ، دودش چه زود یا دیربه چشم کسانی خواهد رفت که خود آتش تنش را بهم می زنند تا دود بلند شود.

بعضی این دغدغه و ترس را دارند که فانی در این نشستها به آن سمت کشیده شود. که اولاً با یک  و حتی چند بار نشست وگفتگو که د ر راستای وظیفه ی وزارتی اش است نمی شود اعتقادات فردی مانند فانی را برگرداند واو را به این سو و آن سو بکشاند ودر ثانی حکم را قبل از عمل نمی شود صادر کرد. ثالثاً انتظار رفتار و کاری صد درصدی ، خالص وناب را ؛ نه از فانی و حتی ازکل دولت نباید داشته باشیم .

 ولی وزرا در تعیین پستهای کلیدی وحساس چه در سطح وزارتخانه ها و استانها وحتی شهرستانها باید خیلی دقّت وحساسیت بخرج دهند؛این حق قانونی هردولت است که وقتی به سرکاربیایید ، رییس جمهور در انتخاب وزرا ومعاونان خودش و وزرا درانتخاب افراد درپستهای کلیدی وحساس باید انجام دهند ، تا بتواند به رای دهندگانشان در برابر اعمال آنها پاسخ گو باشند. وزرا فقط به افراد دور بر ، دوستان قبلی ، آشنا وهزار فامیل خود دراین مواقع بدون تحقیق دقیق و فقط به  آشنایی قبلی اکتفا نکنند.کسانی نیز هستند که بعد از هر انتخابات ، بدنبال پست ومقام هستند، باید وزرا دقت لازم را برای انتخاب این افراد بنمایند ، چون این افراد بعد ازگرفتن پست بدنبال کارهای قبلی خود می روند. اینها کاری ندارند که چه دولتی ، کار اجرایی کشور را بدست می گیرد فرقی برایشان نمی کند ، فقط میخواهند نانشان تو روغن باشد.وزیرآموزش وپرورش برای انتخاب افراد توانمند وکاردان باید در بین فرهنگیان که درگوشه و کنار کشور زیادند ،جستجو و برگزیند که بلکه بعضی شان بهتر از افراد نزدیک وانتخاب شده باشند . واینها را برای پستهای باقی مانده انتخاب یا بجای بعضی از افراد که مورد تجدید نظر قرار می گیرند، انتخاب کند.

  تشکلهای فرهنگی  مستقل هم اولاً با هم و تشکلهای جناهای دیگربنشینند و با هم گفتگوی سازنده ای را انجام دهند راههایی برای پیش برد برنامه های آموزشی وتربیتی بهتر را پیشنهاد کنند وکشوررا ازنظر فرهنگی و سازندگی همه جانبه رو به جلو سوق دهند،بقول شاعرمعاصر " دست در دست هم  دهیم به مهر– تا میهن خویش را کنیم آباد " و حساب کسانی که اهل گفتگو و تبادل نظر وتنش زدا هستند ، با حساب آنهایی که تنش زا ،تمامیت خواه ، اقتدار گرا ، انحصار طلب وجامعه را به خودی وغیر خودی تقسیم می کنند  جدا کنند و اینها را به حال خود رها کنند وکارهای ناپسند اینها را برای مردم هویدا سازند وثانیاً بقول کنشگر فرهنگی وفعال درعرصه آموزش وپرورش ، این فرصت بدست آمده راغنیمت شمارند ، بدون اینکه دولتی ویا در دولت هضم شوند ، به  توانمندی واندیشه سازی خود بپردازند ودرتوسعه تشکیلات فرهنگی خود کمرهمت بنندند.نه آنقدر غرق و سرمست شوند که همه چیز را به رنگ مورد پسند خود ببینند، نه آنقدربی تفاوت باشند که همه را بی رنگ به حساب آورند وهیچ چیزرا بر نتابند.با تحقیق و تفحص مشکلات عدیده ای را که از گذشته به ارث مانده و گریبان آموزش وپرورش را می فشارد،هویدا و آشکار سازند وبرای ازبین بردن آنها راه حلّی درست نشان دهند و از هیچ کمک و راهنمایی به وزیردریغ نورزند.

  نویسنده: غلی اکبری پروشی

به تقل از وبلاگ اندیشه بر تر

http://www.paroosh.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد