تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

میدها و سرمایه ها ی انسانی و افتخارات ما به کجا می روند؟

میدها و سرمایه ها ی انسانی و افتخارات ما به کجا می روند؟
علی اصغر ذاتی
چرا رویکرد به ناهنجاری  سرخوردگی   بی هویتی در بین نوجوانان و جوانان ما موج می زند و اغلب آنان این چنین سر گشته و حیران  تمایل به بیرون دارند؟

پرسش مشخص این است.آزادی  این گرانمایه مفهوم  انسانی که حاصل آن بالندگی و شکوفایی با تکیه به خرد و توانایی بشری است ، کجای برنامه های آموزشی قراردارد؟ که به تربیت نسلی پویا با استعدادی شکفته با نشاط وطراوت وانگیزه واندیشه برای دانستن بیانجامد؟!و با گذراندن دوره های آموزش عمومی به هویت یابی ، استقلال ، زندگی خواهی، شخصیت سازی درک درست وکار آمد از آموخته ها وافزایش طراوت وانتخاب خود خواسته هنجارها  فارغ ازوعده مجازات  برسند . 

 انسان با سواد متمدن ومدرن هنجارها را نه ازترس ونه به وعده ی پاداش رعایت می کند . بلکه درتعیین قوانین مشتقیم یا از طریق نماینده مشارکت دارندوبنا برضرورت اجتماعی نه بر پایه ی منافع فردی به هنجارها عمل می کنند واگر به پشتوانه ی  نظر فردی واستدلال عقلی وگروهی وخرد جمعی به رهیافت ودستاورد تازه ای نیز رسیدند دربستر سبز وبالنده ی آزادی به تغییر،اصلاح ویا حتی ساختار شکنی می پردازند تا به سامانی نوتردست یابند. دراین راه تنها به اندیشه وبیان آزاد آن وگفتگو و کنش متقابل موافق ومخالف و دوری جستن ازهرگونه تابو اندیشیدن مطلق وپذیرفتن وپرداخت  هزینه ی فردی وگروهی واجتماعی باورمندانه عمل می نمایند.   


به نظر می رسد، برنامه ریزان آموزشی و مدیران جامعه ی ما به سادگی ازضرورت  طرح مساله ی آزادی می گریزند وآموزش را تنها در حفظ کردن سرتیترها وآشنایی با مفاهیم پیچیده و به درک نرسیده ی آموزه هایی  درزمینه  ریاضی  فیزیک  شیمی وتکرار بازدارنده  آن می دانند وبر مفاهیم علمی و به ویژه حکم های اخلاقی و بمباران ذهنی هنجارهای یکسویه وجهت دار در رویارویی با زندگی شادمانه اصراردارند، محدود مطلق و تاریک عمل می نمایند .لذا به جز محدوده ی آموزش هدفدار گلخانه ای ، خیل انبوهی از دانش آموزان با اضطراب ، بی انگیزه گی  افت تحصیلی وتمایل به ناهنجاری و آینده ای نا روشن و نگرانی  ودر نهایت بامدرک گرایی روبرویند.

آقایان مسئول  آیامی دانید؟ اغلب نزدیک به همه ی دانش آموزان دوره ی ابتدایی به ویژه دختران علاقمند وپر تلاش به یادگیری   آلوده به اضطراب بازدارنده به تحصیل ادامه می دهند وهمواره نگران دریافت نمره ی بیست هستند .که اتفاقا براساس مختصات  وشرایط موجود وروشن در ساختار آموزشی و روشهای ارزیابی ما این نگرانی نیز دامن زده می شود وحتی بسیاری از کودکان به دلایلی  نگرانی پیچیده ای در زمینه ی تفاوت رفتار وحس تبعیض آموزگاران رادرکلاس دارند وحتی ازرقابت ناشناخته وبازدارنده ای نیز  در بین خود  رنج می برند.از تکیف زیاد مدرسه گلایه دارند. ازاینکه مجبورندهرروز ساعت هفت صبح خواب آلوده به مدرسه بروند،ناراحتند! اغلب آنان ازمحیط مناسب ومتناسب وطراوت ونشاط لازم و امکان بازی و دسترسی به دانستن آنچه حق آنان است محرومند واز نظر این گزارش تحت فشار باورمندانه و ایدئولوژیک وحتی تبلیغات فرهنگی وسیاسی وپروپاگاندا وغیر شادمانه زیستن ومحرومیتها ومحدودیت های بسیار دیگری از زاویه های گوناگون قرار دارند. ازبازی کافی امکانت لازم ،محیط خانوادگی واجتماعی سالم مطلوب  آموزش کافی ودرست   رسانه ی مدرن وشایسته  وسایل کمک آموزشی لازم و توجهات وبررسی ها ی روان شناختی وحمایتی لازم و بسیاری دیگر ضرورت ها  کم بهره اند.هنوز ممکن است کودکان دلبند ما درحوادث بخاریهای نفتی بسوزند وحتی بسیاری از کلاسهای ما در شهرها وروستا ها در فصل سرما ازداشتن همان بخاری نفتی هم بی بهره اند. کاربرای انجام ونقص برای رفع بسیار است.تهیه کننده ی این گزارش صادقانه اظهارمی کند طی سی سال تدریس یک بارنظارت وارزیابی و پیگیری درست ومتناسبی را در مراحل آموزش خود ندیده و احساس نیز نکرده چون معتقد است دراین محدوده  ساختاری راهبردی وتکنیک وشگردی روش مند فعال نبوده واز سوی دیگر حتی حوزه ی تصمیم سازی وبرنامه ریزی  مدیریت وکنشگران وآموزگاران و دانش آموزان را نیز به طور کل محروم از چنین دقت نظری    می داند. تا برسد به بخشهای خاص وطرحها ی توسعه وتغییرات صورت گرفته در نظام آموزشی وضرورتهای ارتباط با اولیا ومسائل آن و دیگر متغیرهای موثر درزمینه زاویه های بحث مورد نظرکه همواره مورد غفلت بوده وهست. سوال مشخص دیگری مطرح است،َ آیا باتوجه به شرایط زیست محیطی وآلودگی های موجود درشهرها که بسیارخطرناک و آسیب ساز هستند، فارغ از هر مساله وگروه دیگر برای جلوگیری از آسیب جسمی کودکان درمدارسی که در کانون آلودگی شهرها قراردارند ودرآن محیط ها ورزش هم می کنند و بالاجبارامتحان سلامتی جسمانی نیز می دهند، چه تدبیری اندیشیده اید؟!

 درصد قابل توجهی از کودکان دختردرزمینه ی  نارسایی های قامتی واسکلتی  مشکل دارند. آیا کودکان ما باید همچنان در کانونهای آلوده به جنب وجوش ورزشی وتنفسی ادامه دهند؟ آیا به درس های  اجتماعی ، تاریخ وهدیه های آسمانی وآیات  قرآنی و مشکل بودن حفظ آن برای کودکان توجه نموده اید؟ مفاهیم اغلب آن راکه مردانه است  متناسب دختران خردسال می دانید ؟! آیا کتاب اجتماعی  کودک را با حقوقش درخانواده وجامعه آشنا می کند یا بیشتر معطوف به آموزش تکلیف  ارادت ورزی وآشنایی با ارکان اقتداراست ؟ چرادر قالب آموزش اجتماعی ،عمل جمعی  هم افزایی و همگرایی تیمی به آنها آموزش داده نمی شود ؟ آموزش کدام مفاهیم پیشینی  وضروری تر است . در مورد درس تاریخ کودکان با حفظ کردن اسم افراد وجریان های  نامانوس تاریخی مشکل دارند. آموزه های تاریخی بهتر است  به صورت داستانی و نقشی که در تغییرات عینی زندگی اجتماعی داشته اند آموخته شوند و رسوب ذهنی و برداشت تاریخی کودکانه مورد امتحان ساده قرار گیرد، اساسا همه ی آموزه ها ومفاهیم ضرورت امتحان گرفته شدن دقیق ندارند. درس ریاضی ومفاهیم آن کودکان را گرفتار سخت آموزی نموده وموجب می شود تا کودکان از فکر کردن وعمل هوشمندانه ی محاسبگرانه حتی در زندگی  روی گردان شوند.آیا هنوز به روش آموزش پرحجم والبته پر تکرارحساب ریاضی وهندسه معتقدید؟ تکلیف کودکانی که در آموزش پایه های قبل ضعیف بوده اما در مجموع قبول و به کلاس بالاتر آمده اند چیست؟ موارد مزبور تنها بخش کوچکی از مشکلات کودکان دانش آموز ابتدایی بودکه البته به خاطر رعایت محدودیت ها به شدت گرفتارخود سانسوری ارائه شد.

دانش آموزان ما دردوره ی متوسطه ی عمومی نیزبا مشکلات بیشتری رودررو هستند که بیشتر به آنها پرداخته شده  ازجمله کابوس کنکور،نیازهای فیزیولوژیکی وطبیعی، نیاز به استقلال ،درس های سخت علوم پایه، کنترل های خانوادگی  ونگرانی های پیچیده ی اجتماعی که آنان با سکوت ونگرانی ناظر برآن هستند ، چه ذهنیتی برای آنان ایجاد می کند؟ آنهم در شرایطی که رسانه ها و ماهواره ها تصاویر جذاب وشگرفی ازکشورها ی دیگر گزارش می کنند و میلیونها دستگاه کامپیوتر در ادارات و وسازمانها خاک می خورند. چرا درکلاس درس رایانه مدرسه ی نمونه ازپرده ی تصویری ونمایش آیکون ها بجای کامپیوتراستفاده می شود،در حالیکه  هزاران دستگاه قدیمی امروز به زباله تبدیل شده اند. چرا درس مبانی رایانه جدی گرفته نمی شود و در برخی موارد ،در این درس ؛دانش آموزان از معلمان جلوترند؟به این دلایل و بسیاری مستندات دیگر از جمله مهاجرت اغلب دانش آموزان ودانشجویان المپیادی به کشورهایی که جهت جذب چنین سرمایه های سرگردان وارزشمندی تلاش می کنند وبیکاری ودیگر پدیده های اجتماعی بازدارنده ،چشم حیران وسرگشته ی دانش پژوهان ما حسرت بار به بیرون دوخته شده است ؟!       

یاور کانون صنفی معلمان ایران

همراه دانش آموزان و نسل جوان

http://yavarzat.mihanblog.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد