تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

حال و آینده آموزش و پرورش ایران


حال و آینده آموزش و پرورش ایران


حال و آینده آموزش و پرورش ایرانمؤلف مقاله امروز از اعضای پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوری های آموزشی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی است و پیش از این انجام و یا سرپرستی ده ها پژوهش کشوری را عهده دار بوده است.
مشکلات اساسی آموزش و پرورش را می توان در دو گروه کلی (۱- مشکلات بیرونی ۲-شکلات درونی) به شرح زیر طبقه بندی کرد:
الف _ مشکلات بیرونی
توسعه نیافتگی کشورهای جهان سوم (که ایران نیز جزو آنها است) و تحولات روزافزون علوم و فناوری جوامع پیشرفته و در حال توسعه، متکی بودن هزینه های تعلیم و تربیت به دولت و افزایش سطح توقعات مردم برای مطالبه آن، کمبود منابع مالی برای ساخت، تجهیز و اداره مدارس و پیچیدگی روشهای جلب مشارکت مردم در امور تعلیم و تربیت را می توان جزو مشکلات بیرونی نظام آموزش و پرورش برشمرد که بسیاری از کشورهای جهان مثل کشور ما با آن مواجه هستند.پایین بودن سطح حقوق و دستمزد معلمان و عدم امکان جذب افراد مستعد و با سطح هوش بالا برای این شغل مهم (که همین امر موجب کم ارزش شدن شغل معلمی شده و حتی هوشمندان شاغل در مدارس را نیز تحت تأثیر قرار داده است.) سایه شوم و غول آسای کنکور سراسری بر نظام آموزشی کشور (به ویژه در دوره متوسطه)، که ناکارآمدی این دوره تحصیلی را به دنبال داشته است، نیز جزو مهمترین مشکلات بیرونی آموزش و پرورش محسوب می شود.
ب- مشکلات درونی
روشهای فعلی گزینش، جذب، تربیت و نگهداشتن نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش، ناکارآمدی نظام انتخاب مدیران به ویژه در سطح ادارات آموزش و پرورش (اعم از ستادی، استانی و منطقه ای)، عدم پویایی در مدیریت آموزشگاه ها به ویژه در زمینه جلب مشارکت اولیا و معلمان برای اداره بهتر مدارس، ناکارآمدی نظام کنترل، نظارت و ارزشیابی علمی از برنامه ها، طرحها، روشها و عملکردها کم اثربخش بودن برنامه های درسی موجود، به علت مبتنی نبودن بر نتایج تحقیقات علمی و عدم انطباق با دانش و فناوری روز. پایین بودن سواد علمی معلمان و عدم انگیزه و علاقه آنها برای تدریس فعال در کلاسهای درس نبودن عشق به آموختن، محبت و روابط انسانی و صمیمی بین کادر مدیریت مدارس، معلمان و دانش آموزان و در نتیجه کمبود نشاط در مدرسه نیز از مهمترین مشکلات درونی آموزش و پروش است.
البته شاید دهها مشکل دیگر را بتوان احصا کرد، لیکن اگر آموزش و پرورش بتواند ظرف ۲۰ سال آینده همین ۱۲ مشکل بیرونی و درونی را حل کند، بی شک آموزش و پرورش ما از سال ۱۴۰۰ به بعد مسیر تحول کیفی را طی خواهد کرد.
ب _ ۱ _ ارتباط برنامه های آموزش و پرورش با برنامه های توسعه کشور
چند سال است که مدرسه محوری مطرح شده و برنامه هایی در جهت تحقق درازمدت این امر به اجرا گذاشته شده است. در حال حاضر مدیران مدارس به وسیله معلمان انتخاب می شوند. اما نمی توان گفت معلم در مدرسه سالار است. دانش آموز هم سالار نیست. بلکه بیشتر روزمره گی سالار است.
شوراهای دانش آموزی با انتخاب دانش آموزان ایجاد شده است، لیکن تا ایفای نقش شوراهای دانش آموزی در مدارس و مناطق، راه درازی در پیش است. اگر برنامه های جدید و دقیق زودتر تهیه و به مرحله اجرا گذاشته شود و از روزمره گی و عادت های نامطلوب پیشین زودتر عبور کنیم، به مدرسه محوری نزدیکتر خواهیم شد. هر چند کشور ما در ابعاد گوناگون توسعه نیافته است؛ لیکن به تجربه اثبات شده که بخشهایی که دارای درآمدهای اختصاصی هستند (مثل وزارت نیرو، پست و تلگراف و تلفن، وزارت صنایع و معادن، بازرگانی، شهرداریها و...) می توانند تا حدودی پاسخگوی بخشی از نیازهای ضروری مردم مثل آب، برق، تلفن، ارسال مراسلات، خودرو، مواد غذایی، آسفالت، فضای سبز، علایم راهنمایی و رانندگی و... باشند. لیکن بخشهای اجتماعی مثل آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کار و امور اجتماعی و مسکن و شهرسازی و... که فاقد درآمد هستند، به سختی قادر به تأمین حداقل نیازهای مردم هستند.البته در مقایسه کیفی ارایه خدمات و محصولات، چه بخشهای فاقد درآمد و چه بخشهای دارای درآمد، متأسفانه محصولات و خدمات ارایه شده، کمتر در حد استاندارد است.
به طور کلی در همان روستایی که دارای آب، برق، گاز، تلفن، خانه بهداشت و پزشک و مدرسه است کیفیت خدمات هیچ دستگاهی نسبت به دیگری رجحان ندارد. در این زمینه همه این خدمات به طور هماهنگ دارای نارساییهای هستند، که مدیریت و منابع انسانی بیشترین نقش را در کیفیت توسعه همه جانبه و پایدار به عهده دارد.بنابراین می توان گفت، برنامه های آموزش و پرورش به همان میزان در جهت توسعه همه جانبه و پایدار است، که برنامه های سایر بخشها است.
ب _ ۲ _ موانع آموزش و پرورش خلاق، کارآمد و پویا
هر گاه رویکرد طراحی برنامه های درسی (اهداف، محتوای آموزشی، روشهای یاددهی _ یادگیری، ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان، وسایل و امکانات آموزش) مبتنی بر توسعه همه جانبه و پایدار باشد؛ کادر مدیریت مدرسه و معلمان نیز ضمن طی آموزشهای ضمن خدمت در این زمینه در اجرای چنین برنامه هایی ذینفع باشند؛ و آنها که این برنامه ها را (با روشهای پیش بینی شده) اجرا نمی کنند متضرر شوند؛ از سوی دیگر با استفاده از همه وسایل ارتباط جمعی ارزش و منزلت اجتماعی پژوهش و پژوهشگر در جامعه تبلیغ و توجیه شود، با استفاده از روشهای تشویق و ترغیب، آنها که سعی خود را در اجرای برنامه های جدید به کار می برند با نظارت و ارزشیابی مستمر برنامه جدید، می توان به کارآیی و اثر بخشی این برنامه ها (که تربیت دانش آموز پژوهنده و خلاق هدف آن است) امیدوار بود.چگونه، می توان به شکوفایی نظام تعلیم و تربیت کمک کرد!دسترسی به آموزش و پرورش خلاق، کارآمد و پویا جزو آرمانهای همه مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و به طور کلی آرزوی تحقق نیافته بسیاری از مردم جهان است.به نظر می رسد در اولین گام بهتر است مؤسسات پژوهشی در آموزش و پرورش، با استفاده از تحقیقی کیفی و همه جانبه، عوامل بازدارنده در راه نیل به چنین آموزش و پرورش آرمانی را شناسایی نمایند.متأسفانه این عوامل بازدارنده کم نیستند، از ایجاد رعب و وحشت بین کودکان در کلاس تا حیاط و دفتر مدرسه، از تهدید و بدزبانی با دانش آموز تا منزوی کردن او؛ از فشار برای تحمیل نظر تا ضرب و شتم کودک، از نصیحت و موعظه های تکراری (که اثربخشی خود را از دست داده) تا تحقیر دانش آموزان و هتک شخصیت آنها، از مسخره کردن صاحب هر ایده و نظر نو (ولو مضحک به نظر برسد) تا گذاشتن نمره صفر در کارنامه دانش آموز، همه و همه این رفتارها جزو موانع آموزش وپرورش خلاق، کارآمد و پویا است.
تأکید بر حفظ مطالب بدون درک مفاهیم (به ویژه در دوره های راهنمایی و متوسطه)، تدریس مستمر به روش سنتی سخنرانی بدون مشارکت دادن دانش آموزان در فرآیند یاددهی- یادگیری، عدم ارجاع کار گروهی به دانش آموزان نبودن شادی و نشاط در کلاس درس، ندادن فرصت برای جبران کاستیها، بروز استعدادها و علایق دانش آموزان، عدم ایجاد فرصت برای برقراری ارتباط عاطفی و صمیمی بین دانش آموزان و... و نظایر اینها همه عوامل بازدارنده برای تأمین آموزش و پرورش خلاق، کارآمد و پویا است.براساس نتایج چنین تحقیقی لازم است برنامه ای برای حذف عوامل بازدارنده خلاقیت تهیه و به اجرا گذاشته شود و همزمان به آنچه که در پاسخ به سؤال سوم گفته شد عمل شود.البته بخشی از مشکلاتی که در این مقاله مطرح شد، می تواند در برنامه چهارم توسعه (از طریق مواد قانونی، طرح ها و برنامه های اجرایی که کمیسیون آموزش، آن برنامه ها را تنظیم خواهد کرد) رفع شود.
۲- راه آینده
اگر برنامه های آموزش و پرورش در جهت تربیت انسان مطلوب در نظام مردم سالار دینی ایران باشد و توسعه ملی را، توسعه همه جانبه و پایدار با هویت اسلامی بدانیم، پس از اجرای ۱۱ ساله برنامه های درسی که حداقل دارای ۵ رکن (اهداف، محتوای آموزشی، روش های یاددهی- یادگیری، ارزشیابی از آموخته ها و وسایل و امکانات آموزش) است، انتظار می رود براساس هدفهای از پیش تعیین شده، شهروند تربیت شده ما ضمن آنکه «آمادگی حضور فعال در جامعه و بازار کار را دارد، مهارتهای زندگی شرافتمندانه را کسب کرده و واجد روحیه حقیقت جویی، مطالعه، بررسی، تفکر، تعمق، تحقیق، نقادی و ابتکار باشد، ارزش کار را بشناسد و آمادگی و توانایی برای احراز یک شغل مولد (که در آن استعداد و علاقه دارد) را داشته باشد.»همچنین، از فارغ التحصیل دوره متوسطه انتظار می رود متخلق به اخلاق اسلامی و عامل به احکام و ارزشهای دینی باشد. حس هنری داشته و زیبایی های آفرینش را درک کند، روحیه «مشارکت و مهرورزی، احترام به بزرگترها، آزادمنشی، صلح جویی، رعایت حقوق دیگران، همدردی، عدالتخواهی، آداب معاشرت و استقلال شخصی» داشته باشد. نظرات دیگر را تحمل کند و واجد صفات: «ترجیح منافع ملی، توجه به اموال عمومی، مفید واقع شدن، حب وطن، احترام به پرچم و سرود ملی، حب شخصیتهای ارزشمند» بوده و روحیه «نقادی، فداکاری، مقاومت، رقابت گروهی سازنده، مشارکت در بحث ها، مهارت حل مسأله، توانایی استدلال کردن، توانایی تشخیص» داشته باشد و بالاخره، «رفتار مناسب، رعایت حقوق همسایگان، مشورت، قضاوت، عادلانه، کنترل عواطف، رعایت نوبت، حفظ محیط زیست و...» نیز از دیگر صفات بارز اوست.زیرا همه آنچه گفته شد از طریق برنامه های درسی (که تجلی عینی آن بیشتر در کتابهای درسی است) به کودکان، نوجوانان و جوانان در مدارس آموزش داده می شود، اما واقعیت این است که بسیاری از این اهداف برنامه درسی به عللی تحقق نمی یابد. کشف علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور از طریق تحقیقات آموزشی و تربیتی همه جانبه میسر خواهد بود. زیرا در راه تربیت شهروند مطلوب (جوان دیپلمه مؤمن، عامل به احکام دین و توانا برای ایفای نقش فعال در جامعه)موانع زیادی وجود دارد. بخشی از آن خارج از کنترل وزارت آموزش و پرورش است که به علت تأثیر نامطلوب بر برنامه های این دستگاه مهم کشور، بایستی برای رفع این موانع چاره اندیشی کرد، به عنوان مثال بنابر آنچه که در بخش الف این مقاله آمد نیازمند اقدامات اساسی زیر است:
۱- ضرورت توسعه همه جانبه کشور.
۲- افزایش سطح حقوق و دستمزد معلمان برای جذب افراد مستعد و باهوش بالا برای این شغل مهم.
۳- افزایش اعتبارات مورد نیاز و به کارگیری متخصصان متعهد برای اصلاحات اساسی برنامه های درسی و ارتقاء سواد علمی معلمان.
۴- کاهش مشکلات اقتصادی مردم، مثل: گرانی مایحتاج زندگی، تورم و بیکاری، که اینها عوامل زشت و شومی هستند که بر فرآیند یاددهی- یادگیری تأثیر نامطلوب گذاشته و بسیاری از دانش آموزان و معلمان را دچار سستی و نگرانی از آینده مبهم کردهاست؛ لذا می بینیم که جوان ما در برابر این مشکلات خسته و فرسوده، عده ای به قصد استقلال مالی و یا کمک به معیشت خانواده مدرسه را ترک می کنند و برخی راه گم کرده و مسیری دیگر را می پیمایند که خلاف راه شهروند مطلوب شدن است.۵- براساس نتایج تحقیق درباره آسیبهای کنکور بر برنامه های درسی، روش گزینش و پذیرش دانشجو (کنکور) در حال حاضر یکی از مهم ترین موانع بهره وری نظام آموزشی کشور به ویژه در دوره متوسطه و پیش دانشگاهی است. به طوریکه هدف تک بعدی تست زدن بیشتر در مدت کمتر باعث عدم تحقق هدفهای آموزش و پرورش، بی اعتنایی نسبت به کتابهای درسی، گریز از روشهای یاددهی- یادگیری فعال و بی ارزش شدن امتحانات و ارزشیابی از آموخته های مدرسه ای و زوال فعالیتهای آزمایشگاهی، تحقیق، تفکر، ابتکار، خلاقیت و استفاده از وسایل سمعی و بصری شده است.
۶- استفاده نابجا از فناوری اطلاعات و ارتباطات و نبودن طرح و برنامه مناسب در کشورمان در این زمینه، باعث شده جاذبه های نگرش پلورالیستی جوامع مدنی که حکومت های غیردینی را تبلیغ و توجیه می کنند؛ بیش از پیش و به طور وسیع با کمک برنامه های خارجی و داخلی توسعه روزافزون یابد. بدیهی است بیشترین مخاطبان این نوع برنامه ها نوجوانان و جوانان کشور هستند، که آثار تبعی آن تاکنون ناهنجاریهای زیادی را در جامعه به دنبال داشته است.البته چه بخواهیم، چه نخواهیم، پدیده تکثرگرایی در حال گسترش است اما مگر نه اینست که مدعیان جامعه مدنی و متولیان پلورالیسم در غرب حتی حاضر نیستند یک دانش آموز دختر محجبه را تحمل کنند؛ پس چرا، برای خنثی کردن تهاجم فرهنگی دشمنانمان برنامه ریزی نکنیم. از طرفی مقابله با تهاجم فرهنگی فقط وظیفه آموزش و پرورش نیست (هر چند که فعالیتهای زیادی در جهت مبارزه با فرهنگهای وارداتی در مدارس انجام می شود).
۷- مانع دیگر عدم ارائه صحیح چهره ناب و زیبای اسلام است، که از طریق تکرار مطالب زائد و عملکرد ناصحیح برخی افراد که مردم از آنها توقع الگو بودن را دارند سر می زند.بدیهی است بد، سخت و خوف انگیز معرفی کردن اسلام و ارزشهای آن به مراتب اثر سوء بیشتری بر تربیت شهروند مطلوب دارد تا اینکه هیچ نگوییم.اصلح آن است که شرایطی به وجود آوریم تا جوانان ما خود با بررسی و تحقیق به آن ارزشها پی ببرند و عمل کنند. در چنین شرایطی، ضد ارزشهای حاصل از جوامع سکولار را می شناسند و آن را نقد می کنند. برای ایجاد چنین شرایطی نیاز به طرح ها و برنامه های مدبرانه است نه تکرار بی رویه نمایش سریالهای کم محتوا و فاقد ارزشهای متعالی انسانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران.
۸- کاستی های رسیدگی به تعلیم و تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان در خانواده و واگذاری همه مسئولیت های تربیتی از سوی خانواده به مدرسه به علت مشغله زیاد اعضای خانواده.
۹- مشارکت ناچیز مردم و معلمان در اداره امور مدرسه.
علاوه بر این، مشکلات درونی آموزش و پرورش نیز کم نیستند که از روش انتخاب معلمان گرفته تا انتصاب مدیران (در سطوح گوناگون تصمیم گیری) را در برمی گیرد. همچنین، رویکرد برنامه های درسی برای تربیت شهروند مطلوب دارای اشکالات اساسی است و تا طی مسیر کمال راه درازی در پیش دارد.
پایین بودن انگیزه و علاقه معلمان برای حضور فعال، شاداب و مؤثر در کلاس های درس و عدم وجود روابط انسانی مطلوب بین معلمان، کادر مدیریت و دانش آموزان که مستلزم بازنگری و اصلاح است و بالاخره نبودن روش های سیستمی اثربخش در ارزیابی عملکرد مدارس، کارکنان و دانش آموزان نیز می تواند به عنوان موانع اصلی در تربیت شهروند مطلوب معرفی شود.لذا قبل از اتخاذ تصمیم در انتخاب رویکردی خاص برای تربیت شهروند مطلوب در جهت توسعه همه جانبه و پایدار، با حفظ هویت دینی، لازم است روش های رفع هر یک از موانع مورد بررسی قرار گیرد و طی یک برنامه درازمدت (به طوری که هر سال حداقل یک گام در جهت رفع موانع و ایجاد فرصت جدید برداشته شود) زمینه تربیت شهروند مطلوب فراهم گردد.
بی شک اصلاح به مرور برنامه های درسی و آماده سازی معلمان برای اجرای برنامه های جدید می تواند مهم ترین گام ها برای رفع موانع مهم در همه دوره های تحصیلی مدنظر قرار گیرد.در دوره های متوسطه و پیش دانشگاهی، مهم ترین مانع، روش فعلی گزینش و پذیرش دانشجو است که بسیاری از جوانان ما را از هرچه درس و معلم و مدرسه است بیزار و متنفر کرده، در حالی که راه حل آن در بند ۲ ماده ۲۵ راهکارهای برنامه سوم توسعه آمده وجود داشت، لیکن نه مجلس ششم و نه دولت هشتم به آن توجه نکردند. در بند ج ماده ۴۸ قانون برنامه چهارم با عبارتی مشابه آمده و دفتر پژوهش های مجلس نیز بر اساس آن بررسی علمی انجام داده، که امید است مجلس هفتم و دولت نهم آن را پیگیری و به سرانجام مطلوب برسانند. بی شک از طریق بها دادن به ارزشیابی های مدرسه ای تحت نظم ویژه به حساب آوردن توانایی های مهارتی دانش آموزان قابل رفع است. اما متأسفانه سازمان سنجش آموزش وزارت علوم حاضر نیست به این راه حل منطقی و علمی که از چهار سال پیش دولت تکلیف کرده عمل کند.در چنین شرایطی ما حداقل گام های اساسی را در جهت تربیت شهروند مطلوب برمی داریم. گام های بعدی برای تربیت شهروند مطلوب، نیز می تواند به مرور، پس از رفع موانع و با کمک دولت برداشته شود. شکی نیست که اگر آموزش و پرورش مورد حمایت قرار گیرد و برنامه های تحول در منابع انسانی آن تقویت شود، در درازمدت به این قابلیت نایل خواهد شد.اکنون این سوال مطرح می شود که: کدام خواسته های آموزش و پرورش در برنامه سوم تحقق یافته و کدام برنامه ها بایستی در برنامه چهارم گنجانده شود؟ پاسخ آن را با هم مرور می کنیم:
از آنجا که آموزش و پرورش بزرگترین دستگاه دولت است و هرگونه افزایش حقوق و دستمزد کارکنانش در فصل اول بودجه با ضریب میلیونی و هرگونه افزایش بودجه برای توسعه کمی و کیفی خدماتش به مدارس در بقیه فصول بودجه با ضریب چند ده هزار مواجه است. لذا دولت تاکنون نتوانسته است مشکلات مالی جاری آموزش و پرورش را پاسخگو باشد و همه ساله بودجه آموزش و پرورش با کسری چندصد میلیارد تومانی تنظیم می شود. لذا مسایل جاری و بحران های مالی آموزش و پرورش همواره مانع بزرگی برای تهیه برنامه های بلندمدت و آینده نگر در این دستگاه مهم دولت بوده است.به همین دلیل برای تأمین عدالت آموزشی و رسیدگی بیشتر به مناطق نیازمند و کمتر توسعه یافته، نیمی از مواد قانون برنامه سوم در بخش آموزش و پرورش به تأمین منابع مالی جدید، شامل معافیت های مالیاتی و اخذ عوارض از کالا و خدمات تقویت صندوق ذخیره فرهنگیان و استفاده از اجاره دریافتی از اماکن و فضاهای آموزشی (در فرصت هایی که از آنها استفاده نمی کند) اختصاص یافته است، که در بین آنها دو درصد سهم عوارض و عواید کالاها و خدمات موضوع بندهای ۲ و ماده ۱۳ قانون شوراهای آموزش و پرورش مصوب سال ۱۳۷۲ قابل توجه است، لیکن متأسفانه دولت فقط ۳۰ درصد از این درآمد را به آموزش و پرورش می دهد. جای تعجب و سؤال است که علی رغم اخذ این عوارض به نام «عوارض آموزشی» ، لیکن چرا دولت ۷۰ درصد سهم این عوارض را از آموزش و پرورش سلب کرده است؟! بنابراین، در برنامه چهارم توسعه لازم است:
۱- ۱۰۰ درصد وجوه دریافتی از محل عوارض مذکور صرف بهبود کیفیت آموزش مدرسه ای شود و در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد.
۲- برای نیل به آموزش و پرورش با کیفیت بهتر، پیشنهاد می شود در برنامه چهارم، به مرور آموزش و پرورش از احداث و توسعه مدارس جدید پرهیز کرده و مثل بسیاری از کشورهای جهان، توسعه آینده و اداره بخشی از مدارس کشور را به شهرداری ها، نهادهای غیردولتی، تعاونی ها و بخش خصوصی واگذار نماید. دولت نیز با حمایت مالی و امکانات (به ویژه از طریق افزایش سهم وام های احداث و اجاره واحدهای آموزشی، زمین و تجهیزات) این سیاست را پشتیبانی نماید.
۳- به موجب قانون اساسی، درست است که آموزش و پرورش دانش آموزان تا پایان دوره متوسطه رایگان است؛ لیکن اگر فرض کنیم فارغ التحصیل دوره متوسطه پس از ۵ سال نخست که در محلی اشتغال می یابد حاصل کار او (که آموزش های مدرسه ای در آن نقش داشته) باعث ارزش افزوده ای می شود که می توان آن را سود سرمایه گذاری دولت از طریق آموزش و پرورش رایگان تلقی کرد.
در چنین شرایطی اگر دولت ۵ درصد از سود سرمایه گذاری خود را که هر شاغل با کار کردن خود نصیب کارفرما می کند از کارفرما طلب نماید؛ هرچند سهم هر کارفرما مبلغ ناچیزی است، لیکن در جمع کل کشور مبلغ قابل توجهی خواهد شد که می تواند صرف بهبود کیفیت آموزش مدرسه ای شود. این روش حتی می تواند به دانش آموختگان آموزش عالی تسری داده شود و درآمد آن صرف بهبود کیفیت آموزش عالی کشور شود.
۴- علاوه بر این ایرانیان مقیم خارج کشور که از محل آموزش و پرورش و آموزش عالی رایگان دانش کسب شده را در اختیار خارجیان قرار می دهند، علاوه بر انجام تعهدات خود در مقابل آموزش رایگان، به خاطر ارزش دانش و فناوری آموخته که به سود کارفرمای خود می افزایند، لازم است به جای کارفرمای خارجی (متناسب با موقعیت محل اشتغال در ایران) از شاغل ایرانی سهمی را دریافت کرد.
این مبلغ، طی هر سال که وارد ایران می شود می تواند محاسبه و از وی دریافت گردد. البته با توجه به این که این سهم در ایران از کارفرمایان دریافت می شود و نمی توان از کارفرمایان خارج کشور سهمی دریافت نمود، برای آن که بر ایرانیان مقیم خارج کشور از طریق این قانون لطمه وارد نشود، مبلغ آن بر اساس محاسبات کارشناسی تعدیل شود.
۵- علاوه بر آنچه که در زمینه ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دوره های تحصیلی در فصل ۲۵ راهکارهای اجرایی برنامه سوم توسعه (مصوب هیأت وزیران) آمده و لازم است بسیاری از آنها در برنامه چهارم نیز تکرار شود؛ لازم است در برنامه چهارم و مواد و برنامه های اجرایی موارد زیر پیش بینی شود.
۶- افزایش میزان ۵ درصد اعتبارات فصل تحقیقات و ۲ درصد به اعتبارات فصل بودجه عمرانی به پروژه های شناسایی منابع مالی جدید در آموزش و پرورش و تهیه و اجرای آیین نامه های مربوط و برنامه ریزی برای توزیع و مصرف منابع این افزایش در فعالیت ها اختصاص یابد.
۷- ۱۵درصد بودجه فناوری اطلاعات کشور صرف ایجاد زیرساخت و تجهیز مدارس کشور به کامپیوتر و وسایل جانبی آن شود.
۸- پنج درصد بودجه فناوری اطلاعات کشور صرف آموزش مجازی معلمان برای ارتقاء سواد علمی و فناوری آنها گردد.
۹- نتایج دقیق امتحانات نهایی در پایه های اول تا سوم دوره متوسطه و امتحان نهایی در دوره پیش دانشگاهی و سیر فعالیت های علمی- پژوهشی و مهارت های فنی و حرفه ای ارزیابی شده دانش آموزان و ضریب پذیرش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به صورت غیرمتمرکز جایگزین روش گزینش و پذیرش فعلی دانشجو (کنکور) شود.
۱۰- رتبه بندی مدارس و کارآیی و مهارت های معلمان بر اساس درجات استاندارد.
منابع:
۱- حج فروش، احمد، آسیب های کنکور بر برنامه های درسی دوره های متوسطه پیش دانشگاهی و ارایه روش رفع آسیب ها.
۲- اهداف برنامه درسی در جمهوری اسلامی ایران.
۳- برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران.
۴- سند چشم انداز و اهداف راهبردی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران.

مهندس احمد حج فروش

منبع : روزنامه همشهری
http://vista.ir/article
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد