تعصب تلاشی برای انحصارطلبی
عبدالجلیلکریمپور / روزنامه آرمان / 18 شهریور 93
در هر جامعهای طبیعتا ایدهها و اندیشههای متفاوت و متعددی وجود دارد که برای صاحبانشان ارزشمند است و همه تلاش میکنند تا از ایده خود دفاع و برای اثبات آن نظریات زیادی را ارائه کنند. واضح است که نباید این تلاش منجر به خروج پیروان یک ایده از صحنه جامعه شود. جامعه متعلق به همه افراد تشکیلدهنده آن است. تلاش برای خروج هر ایده، زمینهای است برای بروز استبداد. پافشاری بر اینکه فقط ایده من صحیح است نیز میتواند ناشی از بیخردی باشد. تعصب جاهلانه بهعنوان یک مشکل اجتماعی باعث میشود تا جامعه به سوی تکمحوری حرکت کند و نتواند بهراحتی واقعیات را کشف کند. به نظر من انسان تا اندازهای به تعصب نیاز دارد، آن هم به گونهای که هر دمی بر شاخی سوار نباشد چون انسان اینگونه به هیچ چیز اعتقاد ندارد و نان به نرخ روز خور است. آنها دم را غنیمت میشمارند و به ساز کسی میرقصند که انبانش پر از قدرت است و با تغییر قدرت آنقدر بهراحتی رنگ عوض میکنند که خود نیز از این تغییر عقیده خود متعجب میشوند. این افراد به گفته سعدی مگسان دور شیرینی هستند که اگر برچیده نشوند شیرینی را از لوث حضور خود متعفن میکنند. صاحبان یک موقعیت شاید چاپلوسیشان را خریدار باشند اما، آنها نیز میدانند که هیچ بادمجان به دور قابچینی نظر خیر ندارد. وای بر آن دمی که این صاحب موقعیت این نیاز را در خود احساس کند که این مورد جنبوجوش را در این علفهای هرز شدیدتر میکند. جامعهای که تعصب آلوده است، آزادی بیان در آن جایگاهی ندارد. قدرت فقط در دست یک اندیشه میچرخد و تمام اندیشههای دیگر را همچون دشمنی خونخوار برای خویش میبیند که به هر ترفندی سعی در ریشه کن کردن آنها دارد. تعصب کورکورانه و جاهلانه زمینه را برای بروز اختلاف وعدم درک متقابل فراهم میسازد که میتواند بحرانی برای جامعه محسوب شود. تلاش برای حذف همه غیر از خود تلاشی است که همچون زلزلهای مهیب بر بدنه جامعه وارد میآید و میتواند به خرابی تمام بنیانهای خوب آن بینجامد. تعصب بیجا بر اندیشه خود وعدم تحمل اندیشه مخالف در هر زمینه اعم از سیاسی، اجتماعی و... تلاشی است بیهوده برای رسیدن به اهداف خود که شاید تا یک زمان خاصی موفقیتآمیز باشد اما، زیاد به طول نمیانجامد و خود تیشه بر ریشه خود میزند. باید جای اینکه از نیزه برای حذف رقیب استفاده کنیم، تلاش کنیم همه اندیشهها را محترم بدانیم وبگذاریم آزادانه به بیان عقاید خویش بپردازند زیرا احترام به هر اندیشه و تخریبنکردن آنها زمینه باروری آن اندیشه میشود، مگر آنکه خود آن اندیشه حرفی برای گفتن نداشته باشد.
* آموزگار
http://www.karimpoor53.blogfa.com/