تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

حقوق دانش آموزان در راستای حقوق آموزگاران





حقوق دانش آموزان در راستای حقوق آموزگاران


چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394


محمدرضا نیک نژاد،روزنامه قانون،19 فروردین 94


"یاداشت با حذف بخش هایی از آن در روزنامه چاپ شده است"


در اسفندماه که اعتراض های صنفی فرهنگیان به اوج خود رسیده بود فرادستی از یکی از شهرهای نام آشنای کشور درباره این اعتراض ها گفت :" آیا درست است که سیستم آموزشی منجر به این شود که 30 هزار دانش آموز در حیاط مدارس بایستند و فضای درس و مدرسه را به تحصن بکشانند؟ آیا خط فقر 2 میلیون و 400 هزار تومانی منحصر به قشر معلمان است؟ و درست است که مدیرکل آموزش و پرورش در میان تحصن معلمان حاضر شود و این مطالبه را از خواسته های معلمان از دولت تدبیر و امید بداند؟"


 هر بار که اعتراض های معلمان فراگیر می شود و بروز بیرونی می یابد، نخستین چیزی که فرادستان دولتی،امنیتی و حتی آموزشی مطرح می کنند این است که اعتراض های فرهنگیان حق دانش آموزان را پایمال کرده و به درس آنها ضربه می زند. بی گمان این گفته ها می تواند بر افکار عمومی جامعه بسیار کارگر افتد و وجدان عمومی را از اندیشه درباره ریشه های این اعتراض ها منحرف نماید. اما تا چه اندازه این دیدگاه درست است؟


   دکتر شریعتی در چند اثرش جستاری دارد با عنوان "حق بزرگ" و "حق کوچک". او در یکی از کتاب هایش می نویسد " اغفال ذهن ها از یک حق بزرگ و حیاتی به وسیله پرداختن ذهن ها به یک حق کوچک و غیر حیاتی "، یکی از روش های موثر در نپرداختن به حقوق بنیادین جامعه است. هرگاه حق کوچکی در برابر حق بزرگی مطرح شود و به آن پر و بال داده شود، پس از مدتی حق کوچک جای خویش را در میان مردم باز می کند و اندیشه ها درگیر آن می شود و حق بزرگ خود به خود از ذهن ها رخت بر می بندد پایمال می گردد.


بی گمان حق دانش آموزان نیست که در حیاط مدرسه سرگردان باشند. اما در این میانه حق های بزرگی از دانش آموزان و فرهنگیان نادیده گرفته و پایمال می شود. برای نمونه دانش آموزان حق دارند آموزگارانی داشته باشند که همه وقت و انرژی خویش را صرف دانش آموزانشان کنند. نه معلمانی که در کلاس و در هنگام آموزش در اندیشه تامین نخستین نیازهای اقتصادی خویش باشند. دانش آموزان حق دارند معلمانی داشته باشند که نیازهای اقتصادی،آنها را وادار به برگزیدن شغل های دوم و سوم،کار در کلاس های خصوصی یا آموزشگاه های آزاد،رانندگی تاکسی، پادویی بنگاه های معاملاتی یا در بهترین حالت دلالی و بساز بفروشی نکنند. بلکه باید بهترین و ارزنده ترین دانسته های خویش را با برانگیزاننده ترین روش ها در دسترس دانش آموزانش قرار دهند و مانند پدران و مادرانی دلسوز پیگیر شادی و غم آنها باشند. دانش آموزان حق دارند کسانی آنها را درس دهند که دلنگرانی های معیشتی – منزلتی، تن و جان آنها را نفرساید بلکه معلمانی می خواهند که آنچنان سر زنده و شاد باشند که حتی نا آرام ترین و ناسازگارترین دانش آموز را نه تنها تاب آورند بلکه با رویی خوش و روش های انسانی در پی ساختن آنها باشند تا شاید مدرسه ها شاهد این همه خشونت های دو سویه نباشد. دانش آموزان حق دارند که شمار آنها در کلاس در حد استاندارهای جهانی یعنی 15 تا 25 تن باشد، نه چپاندن 35 تا 50 تن در کلاس های رنگ و رو رفته و روش ها و درون مایه های خسته کننده ای که زمینه پدید آمدن تنش میان دانش آموز و آموزگار گردیده و ....


 این ها تنها بخشی کوچکی از حقوق دانش آموز و آموزگار بود که سال ها نادیده گرفته می شود و بی گمان زمینه افت شدید آموزشی و گریز دانش آموزان و معلمان را از درس و مشق فراهم نموده است. بنابراین یک ساعت و دو ساعت و یک روز و دو روز چندان بر روند ناکارآمد آموزش تاثیر ندارد.


 اما درباره بخش دیگری از سخنان این کاربدست که حقوق زیر خط فقر را تنها برای فرهنگیان ندانسته است. بی گمان یکی از گرفتاری های آموزش و پرورش همین نگاه فرادستان به آن است. گرچه همه شهروندان حق دارند که از زندگی خوبی برخوردار باشند اما گمانی نیست که حرفه آموزشگری تافته جدا بافته ای است که تاثیر ناکارآمدی آن را هر روز و هر شب در خیابان ها و کوچه پس کوچه ها و صفحه حوادث روزنامه های می بینیم و می خوانیم. جناب کاربدست! شوربختانه شما و بسیاری دیگر از کاربدستان، آموزش و آموزشگری را نمی شناسید!                 

http://niknezhadmr.blogsky.com/1394/01/19/post-810/

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد