تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تحرک اجتماعی بر ضد انحراف قلم


بخشی از مقاله

"تحرک اجتماعى بر ضد. انحراف قلم "

"  از نظر جامعه شناسی، خودسانسوری حاصل ترس بوده و از جهت روانشناسی محصول نگرانی ها در تاریکی های اجتماعی و آشفتگی های ذهنی منبعث از آن در دامنه یی وسیع و فراگیر است. دلشوره ها شامل طیفی می شوند که از نگرانی تخطی از قانون گرفته تا مهار کردن خطرپذیری و چگونگی بیمه اتهام در مقابل رای مفسران و مجریان قانون را دربر می گیرد. در امتداد آن احتیاط در تجاوز به حریم سلیقه های شخصی کارفرمایان، در معرض تهدیدات مجازات های احتمالی در کمین نشسته قرار گرفتن و لغزش و پرتاب به مسیر انحرافی، فکر مبتکران را به دنبال خود خواهد کشید. با این تصویر حاصل کار انسان متفکر، این نی شکننده، پژوهنده و نویسنده یا ارائه دهنده هر هنر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، چیزی نیست جز ستانده های چلانده شده و زهوار دررفته فکری که نه به درد دنیا می خورند و نه آخرت.


بحث ما در مقوله خودسانسوری ارتباط آن با دموکراسی و اثراتش روی جریان توسعه اجتماعی است. انسان متفکر اهل دانش و مصمم خدمت به جامعه اگر زیر فشار فضای آسیب زننده به آزادی های فردی اش قلم را کنار نگذارد و به اتحادیه گوشه نشینان نپیوندد تحت شرایط ناامن، به طور مستمر در عالم وسواس در تردید، با تفکر خود کلنجار می رود. نویسنده صاحب فکر دائم در حال خودآزاری برای اعمال خودسانسوری است؛ کوشش در پروراندن فرآورده هایی دارد که ضمن نزدیک بودن به ایده های خود علاوه بر اینکه در چارچوب قانون باشد به گوشه سلیقه هیچ کس برنخورد و از کیفیت همه پسند و بدون معارض برخوردار باشد. چنین معجون هایی طبیعتاً سست مایه بوده و بعضاً تهی از نقد و تفسیرهای سازنده و بدون طرح های اصلاحگرانه، فاقد قدرت ترقی اجتماعی خواهند بود. عملکرد آن چون دیگ های توسعه بدون بنشنی می ماند که هر چقدر با ملاقه شعار درون شان را هم بزنند، باز خوراکی از آن تهیه نخواهد شد.


گفته شد دموکراسی به معنای اقتدار و قدرت قاطبه و جمهور یا به عبارتی حاکمیت مردم بر مردم و مبتنی بر آرای اکثریت است که جملگی پاسدار دموکراسی و تامین کننده سلامت اجتماعی هستند اما در بستر تاریخ پرورش اندیشه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم آموزش و تمرین می خواهد. زمینه هایی باید فراهم آیند تا افکار اشاعه یابند و در برش های زمان در گوشه و کنار، درون مرز محصور نمانند؛ از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته تکامل پیدا کنند و در برخورد با دیدگاه های بین المللی قرار گیرند. یعنی بافت جدید پیشرفت در هر نسل پدیدار شود، وسیله اندیشه های نقاد افراد جامعه پرورانده شده تکامل یابند و حاصلش نقش آموزگاری را برای نسل های آینده ایفا کند. این جریان باید تداوم یابد و تحول، تکامل پیدا کند تا امکان برقراری دموکراسی متکی به قدرت قاطبه ملت فراهم و معنی دار شود."

دکتر ناصر خادم آدم -روزنامه اعتماد. ١٢ مهر ٨٧

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد