تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

کانون صنفی معلمان

موافقت هیات تخلفات با اصلاحیه حکم تبعید محمد توکلی

موافقت شعبه یک تجدید نظر هیات تخلفات اداری وزارتخانه آموزش و پرورش با اصلاح حکم یکسال تبعید محمد توکلی؛در هیات عالی نظارت

٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ 
دوشنبه ۱۲ خرداد ۹۳ برای پیگیری پرونده های معلمان تبعیدی به وزارتخانه رفتم. خوشبختانه شعبه یک تجدید نظر در اقدامی مثبت با اصلاحیه حکم محمد توکلی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان کرمانشاه در هیات عالی نظارت موافقت کرده است.
امیدواریم پرونده تبعید نبی الله باستان فارسانی و علی صادقی نیز با رویکرد مثبت بررسی شود.

http://bield.info/

دبیرکل کنفدراسیون بین المللی اتحادیه‌های کارگری(ITUC)،

بیرکل کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری در حمایت از کارگران و معلمان زندانی در ایران


 دبیرکل کنفدراسیون بین المللی اتحادیه‌های کارگری(ITUC)،

در نامه‌ای به حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، خواستار پایان بازداشت، ‌تعقیب قضایی و بدرفتاری با فعالان کارگری و صنفی زندانی شد . 

در متن نامه آمده است:

اینجانب به نمایندگی از ۱۷۶ میلیون اعضای کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری ازشما درخواست پایان دادن به روند دستگیریها، تعقیب وپیگردها وبدرفتاری با فعالان اتحادیه های مستقل کارگری در ایران را دارم .
بسیاری از آنهادرشرایط سختی درحال گذراندن حبس های طولانی مدت بوده ویا اخراج وجریمه شده اند و در واقع برخی ازآنها بمنظورجلوگیری از آزار واذیت مجبوربه ترک وطن خودشده اند.
اخیرا” مطلع شدیم که در ۳۰ آوریل۲۰۱۴ مقامات ایران، آقایان جعفرعظیم زاده وجمیل محمدی را بازداشت کرده اند. درجریان اول ماه می نیز خانم پروین محمدی وشاپوراحسانی راد دستگیر شدند. هر ۴ نفر آنها از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزادکارگران ایران میباشند.
از سال گذشته آنها دادخواست جمعی سازمانیافته ای ( طومار امضاء ۴۰ هزارنفری کارگران- م) دراعتراض به شرایط وخیم کارگران و اعضای اتحادیه که برای سازماندهی اعتراضات اول ماه می تلاش کردند ، تنظیم نمودند. خانم پروین محمدی وشاپوراحسانی راد آزادشدند، اما دونفر دیگرهنوز در بند۲۰۹ زندان اوین باقیمانده اند.
هفته گذشته تعدادی از اعضای تشکلهای دیگربرای بازجوئی احضارشدند. در سال جاری درتعدادی از شهرستانها در سراسر کشورازجمله استان کردستان برای برگزار کردن اعتراضات اول ماه می به آنها هشدار داده شد. درماه می امسال مقامات ایران ۲۳ نفر ازاعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه را بازداشت کردند.ازجمله ابراهیم مددی که قبلا به زندان اوین رفته بود. آنها چندساعت پس از دستگیری آزادشدند.
درتاریخ دوم می ، چندین نفراز اعضای تشکلها وفعالان کارگری وهمچنین خانواده وهمکاران آنها که در تلاش برای گردهمائی درآخرهفته پس ازاول ماه می بودند،هدف دستگیری قرارگرفتند ( اشاره به برگزاری جشن روزکارگر اعضای سندیکای کارگران فلزکارمکانیک است که درکرج بازداشت شدند .)
هم اکنون۱۲نفر از کارگران وفعالین کارگری در زندان بسر میبرند وبسیاری ازآنهاصرفا” بدلیل مطالبه حقوق اساسی شان درسازماندهی تجمع، با احکام طولانی مدت زندان روبرویند. ما قبلا” درتاریخ ۱۱ آوریل ۲۰۱۴ نگرانیهای خودرا در موردآقایان شاهرخ زمانی که از موسسان سندیکای نقاشان وتزئینات تهران ومحمدجراحی (عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری- م)هستند، ابراز کردیم که هنوزمنتظر پاسخ به این نامه هستیم.
بهنام ابراهیم زاده ازکمیته پیگیری تشکلهای کارگری(CPELU) وفعال حقوق کودک به ۵ سال حبس محکوم شده است. حداقل۳ نفراز اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجادتشکلهای کارگری (CCHFWO)، ازجمله آقایان: یوسف آب خرابات، محمدمولانائی، و واحدسیده در استان کردستان ایران در زندان بسر میبرند. دیگر اعضای این سازمان کارگری(CCHFWO) به یک تا ۵/۳ سال حبس محکوم شده اند. ازجمله این افراد میتوان به آقایان: وفا قادری، غالب حسینی، خالدحسینی، محمدکریمی، جمال میناشیری، قاسم مصطفی پور، افشین ندیمی وهادی تنومند اشاره کرد.
حداقل ۵ نفراز اعضای انجمن صنفی معلمان ایران(TAI) درحال حاضربه حبس های طولانی مدت در زندان محکوم هستند. به نامهای آقایان: محمودباقری(۵/۴ سال)، رسول بداغی(۶سال)، محمد داوری(۶سال)، ومهدی فراهی-شاندیز(۳سال). برای آقای عبدالرضا قنبری یکی دیگر از اعضای(TAI) به دلیل ارتباط داشتن با گروههای مخالف خارج کشورحکم اعدام صادرشده بود که به ۱۵ سال تقلیل یافته وهمچنان در زندان بسرمیبرد. سایر رهبران (TAI)، ازجمله آقایان: علی اکبرباغانی، محمودبهشتی لنگرودی، وعلیرضا هاشمی به زندانهای طولانی مدت محکوم شده اند.
آقای رضاشهابی از سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران، درحال سپری کردن حکم ۶ساله زندان خودمیباشد درحالیکه تعداددیگری از اعضاء سندیکا یا در زندان بسر میبرند ویا مورد آزار واذیت قرارگرفته اند. آقایان شهابی ، جراحی و مولانائی به مراقبت های فوری پزشکی نیاز دارندکه آنها همواره ازاین مراقبتها محروم شده اند.
این فعالین تشکلهای کارگری صرفا” برای دستیابی به حق مندرج درکنوانسیون های سازمان بین المللی کار(ILO) یعنی تلاش برای تشکیل اتحادیه های کارگری مستقل وبرای ارتقاء سطح معیشت شاغلین در ایران ، مجازات شده اند.
ما از شما میخواهیم این زندانی ها را فورا” آزاد کرده وبه آزار واذیت اعضای تشکلهای کارگری در ایران خاتمه دهید.
ارادتمندشما
دبیر کل کنفدراسیون بین المللی اتحادیه‌های کارگری شارون بارو ۱۳۹۳/۱۱/۳

http://bield.info/



آموزش حقوق شهروندی در مدرسه


آموزش حقوق شهروندی در مدرسه

مهدی بهلولی ، عضو انجمن کار‌شناسان آموزش و پرورش


آن‌گونه که برخی از کارگزاران آموزش و پرورش اعلام کرده‌اندگویا قرار است از ‌سال آینده، منشور حقوق شهروندی به‌عنوان بخشی از درون‌مایه برخی از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان،آموزش داده شود:«منشور حقوقی شهروندی دانش‌آموزی با هدف آموزش حقوق شهروندی دانش‌آموزان در قالب بخشی از کتاب مطالعات اجتماعی وارد کتب درسی مدارس می‌شود.» (محی‌الدین بهرام محمدیان معاون پژوهشی وزیر آموزش‌وپرورش، روزنامه شهروند، ۲۵ اردیبهشت ۹۳) گذشته از کیفیت مطالبی که به نگارش درخواهند آمد- که البته مساله بسیار مهمی است و پس از انتشار کتاب‌های درسی قابل ارزیابی خواهد بود- می‌توان گفت که رویکرد حقوق‌مداری به آموزش و پرورش و آشنا کردن دانش‌آموزان با حقوق شهروندی، رویکردی فراخور آموزش و پرورش نوین و زندگی امروزین است و از این‌رو شایسته پشتیبانی و ارج‌گذاری. در زمانه ما، برونداد آموزش و پرورش- آنگونه که برخی از اندیشه‌وران آموزشی جهانی گفته‌اند- باید شهروندی باشد که با حقوق مدنی خویش و بنیادهای نوین‌اندیشگی آن، آشنا باشد تا در زندگی آینده خود خواستار و پیگیرش شود و در حق دیگران آن را پاس بدارد.  اما قانون طلایی آموزش، پیش‌نیاز یادگیری را تجربه می‌داند یعنی دانش‌آموز، زمانی آموزه‌ای را به شایستگی می‌آموزد و درونی می‌سازد که تجربه‌اش کند.در آموزش حقوق هم، بیش از آموزاندن شفاهی و به‌یادسپاری درون‌مایه درس، تجربه عملی حقوق در فضای مدرسه و آموزش دیدن در سپهری که حقوق کسان را پاس می‌دارد است که کارگر می‌افتد. به دیگر سخن، در آموزش، افزون بر درون‌مایه، فرآیند یادگیری و محیط آموزشی هم مهم است و چه بسا از ارزش بیشتری برخوردار باشد. اما شوربختانه می‌توان گفت که هم‌اکنون چنین شرایطی در مدرسه‌های کشور وجود ندارد.بی‌گمان کلاس درس ۳۰،۴۰ دانش‌آموز و مدرسه با ساختمان قدیمی ناایمن با کمترین امکانات آموزشی، با حقوق آموزشی دانش‌آموزان- که باید از آموزشی کیفی برخوردار باشند- سازگار نیست. (در همین‌جا می‌توان پرسید که آیا در منشور حقوق دانش‌آموزی که قرار است آموزش داده شود به مواردی از این دست، به‌عنوان حقوق دانش‌آموزان هم اشاره شده است؟) از سویی آموزگاری که می‌خواهد حقوق شهروندی را به دانش‌آموزانش یاد دهد، دست‌کم باید در محیط مدرسه و تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های آموزشی، نقش داشته باشد تا الگویی عملی باشد از شهروند شایسته‌ای که دانش‌آموز می‌خواهد پیگیری حقوق شهروندی خود را از آن فراگیرد. متاسفانه اما در آموزش و پرورش متمرکز کنونی، تا اندازه زیادی، آموزگاران تنها اجراکننده تصمیم‌های آموزشی فرادستان آموزش و پرورش‌اند.  در این‌باره البته می‌توان به نکته‌های بسیار دیگری هم اشاره کرد اما در نبود شرایطی از این‌گونه، کلاس آموزش حقوق شهروندی، از آن روح بایسته برای نفوذ در جان و اندیشه دانش‌آموز برخوردار نخواهد شد.از این رو ضروری می‌نماید که فرادستان آموزشی، مساله آموزش حقوق شهروندی را تنها در واردکردن آن به کتاب‌های درسی خلاصه نکنند و در اندیشه فراهم‌آوردن بسترهای لازم هم باشند. اما بگذارید این نوشته کوتاه را با بخشی از سخنان فلیکس گارسیا موریون، یکی از اندیشه‌وران آموزشی به پایان رسانیم که به جستار آموزش حقوق بشر به دانش‌آموزان پرداخته است: «کودکان باید برای اندیشیدن و گفت‌و‌گو درباره حقوق بشر، فرصت بیابند.آنها،پیش از هر چیز، نیازمند دریافت بهتری از تاریخ حقوق بشرند تا دریابند که بسیاری از حقوقی که هم اکنون از آنها برخوردارند یا بدیهی می‌انگارند پیروزی‌هایی اجتماعی هستند .

http://bield.info

/

ظام رتبه بندی معلمان نیازمند بازنگری است

نظام رتبه بندی معلمان نیازمند بازنگری است
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

دبیر اول کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: باید نظام رتبه بندی معلمان برای حفظ منزلت این قشر مجددا بررسی شود تا در مجلس به طور علنی بازنگری شود.
 

به گزارش مرکزاطلاع رسانی وروابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، علیرضا سلیمی با تاکید براجرای نظام رتبه بندی معلمان تصریح کرد: باید اقداماتی برای اجرای این موضوع توسط دولت اجرایی شود.

دبیر اول کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی افزود: انتظار ما این است که هرچه سریع تر لایحه نظام رتبه بندی معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش و دولت به مجلس ارائه شود و مجلس آمادگی کامل برای تسهیل در اجرای این نظام را دارد.

سلیمی معلم را مهم ترین محصول نظام منابع انسانی خواند وخاطرنشان کرد: یکی از گام های مهم در تکریم فرهنگیان، معرفی جایگاه آن در جامعه است زیرا معلم مدیران آینده کشور را می سازد.

http://www.farhangiannews.ir/

گودرز شفیعیان

گودرز شفیعیان


در روزنامه اعتماد مورخه ۱۵ دی۱۳۹۲ در مصاحبه ای با آقای ناصری زنجانی درباره معلمان زندانی- اخراجی- تبعیدی- بازنشسته اجباری مصاحبه ای توسط خانم مریم بابائی انجام گرفته بود مبنی بر اینکه همانگونه وزارت علوم و آموزش عالی دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را حکم آنها را لغو کرده و آنها اکنون مشغول به تحصیل می باشند این مسئله در آموزش و پرورش نیز باید اجرا گردد و معلمان و زندانی اخراجی- تبعیدی- بازنشسته اجباری نیز بایستی پرونده آنها را مورد بررسی مجدد قرار گیرد و از آنها اعاده حق شوند تا آنها و خانواده هایشان متضرر نگردند.

اینجانب گودرز شفیعیان نیز یکی از همین معلمانی می باشم که در ارتباط با کانون صنفی معلمان یکبار به دو ماه اخراج از آموزش و پرورش محکوم گردیدم و بار دیگر مجبور به بازنشستگی اجباری گردیدم. حکم اولیه ام درمورد دوبار اخراج از طرف هیئت تخلفات اداری اداره کل آموزش و پرورش فارس در شیراز صادر گردید- که بعد از اعتراض اینجانب به احکام و در هیئت های بدوی و تجدیدنظر شیراز این حکم تأئید گردید و آنرا به وزارت آموزش و پرورش در تهران فرستادند و وزارت آموزش و پرورش هم طی حکمی از من خواست که اعتراضات خود را به هیئت بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش بفرستم و اینجانب نیز بار دیگر اعتراضات خود را به این هیئت فرستادم و این هیئت نیز بدون حضور من همان احکام شیراز را تأئید کرد و اینجانب با توجه به موقعیت زمانی سال ۸۷ و ۸۸ به این نتیجه رسیدم که اعتراض مجددم نیز همین حکم صادر خواهد شد از این رو مجبور به قبول حکم شدم و دو ماه اخراجی از آموزش و پرورش را که از تاریخ ۱۵ اسفندماه ۱۳۸۷ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ بود پذیرفتم و به مدت دو ماه از آموزش و پرورش اخراج بودم تا اینکه در ۱۵ اردیبهشت دوباره مراجعه کردم و حکم مجدد اشتغال به کار برایم صادر گردید . چندین بار در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ نیز بوسیله هیئت های تخلفات اداری اداره کل آموزش و پرورش فارس بنا بر گزارشهایی که اداره آموزش و پرورش شهرستان رستم ممسنی که محل کارم بود فرستاده شده بود احضار گردیدم و حضوراً محاکمه شدم و از خود دفاع کردم اما سرانجام این هیئت این حکم را صادر کرد. وبعد از هر بار اعتراض بخصوص بوسیله هیئت های بدوی و تجدیدنظر این تخلفات اداری اداره کل آموزش و پرورش فارس سرانجام این حکم به وزارت آموزش و پرورش فرستاده شد و وزارت آموزش و پرورش نیز آنرا تأئید کرد اکنون خواهان اعاده حقوقی که از اینجانب ضایع شده می باشم علاوه بر اینها در سال ۱۳۸۸ نیز از جوانب گوناگون مجبور به بازنشستگی اجباری بعد از ۲۵ سال خدمت شدم که متأسفانه مرا در گروه ۱۳ بازنشسته کردند. در حالی که قرار بود در همان زمان گروه ۱۴ به من ابلاغ گردید که در این زمینه نیز متضرر گردیده ام بنابراین اگر قرار است اعاده حقوقی شود حداقل از طرف هیئت های مختلف آموزش و پرورش دچار زیان و ضرر زیادی گشته ام که خواهان اعاده حقوقی خود می باشم. وانگهی من یک فرهنگی اهل قلم می باشم و در زمینه های گوناگون روزنامه نگاری- تحقیق و پژوهش و ترجمه و نیز شعر و نویسندگی در زمینه های گوناگون علم- ادبی- هنری- تاریخی کارهای زیادی انجام داده ام که یکی از کارهای ترجمه ام در سال ۱۳۸۱ به شکل کتاب درآمده و نیز یکی از آثارم از طرف انتشارات نوید شیراز به وزارت فرهنگ ارشاد فرستاده شده که هنوز مجوز به آن نداده اند و نیز کارهای زیادی در زمینه ترجمه با توجه به اینکه معلم زبان انگلیسی در سطح دبیرستان ها و مراکز پیش دانشگاهی بوده ام اما متأسفانه با وجود مراجعه مکرر به مسئولان پژوهشی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش و فرستادن آثارم امتیاز چندانی برایم صادر نکردد. و اکنون علاوه بر کارهای ادبی- علمی- فلسفی- تاریخی- کتابی در مورد تاریخ آموزش و پرورش نوین در ایران نوشته ام و نیز تاریخ علم در ایران در دوره مدرن نوشته ام و نیز تاریخ فلسفه مدرن در ایران قلمفرسائی کرده ام که نتوانستم بعلت شرایط نامساعد مالی آنها را چاپ و انتشار دهم. این نکته را نیز باید یادآور گردید از سال ۱۳۷۴ تاکنون در مطبوعات کشور چه مطبوعات فارس و چه مطبوعات تهران کارهای زیادی از اینجانب چاپ گردیده است. از جمله روزنامه هائی مانند روزگارنو- شرق- بهار- و نشریاتی مانند چیستا- دانش مردم- گلستانه – آبان- گزارش چشم انداز و دانش مردم جدید در تهران و نیز مطبوعات فارس مانند روزنامه های خبر- عصر- پنجشنبه- نیم نگاه- فراسو و نشریاتی مانند عصر پنجشنبه- نگاه پنجشنبه. فرهنگ فارس  ومطبوعات محلی و دانشجویی آثاری متنوعی از من به چاپ رسانده اند. اما همانگونه که ذکر گردید آموزش و پرورش کمکی به من نکرده و متأسفانه با توجه به شرایط اسف انگیز نشر و سرمایه گذاری که ناشران خواهان آن می باشد تاکنون بجز یک کتاب سایر آثارم را نتوانسته ام به چاپ برسانم.

http://bield.info/

آموزش و پرورش در سوئد


آموزش و پرورش در سوئد



 اصلاحات آموزشی

بنابر تصمیمات اتخاذ شده توسط مجلس ملی سوئد در تمامی مراکز آموزشی پیش دبستانی، خدمات آموزشی و تفریحی برای کودکان رده های سنی یک تا ۴ سال ارائه می شود. طبق اصلاحات به عمل آمده موازی پیش دبستانی به ویژه مدارس بین المللی رایگان بوده و حداقل ۵۲۵ ساعت آموزش در سال برابر با ۳ ساعت در روز مبادرت می نمایند. گفتنی است که مدارس پیش دبستانی بین المللی از اول ژانویه ۲۰۰۳ آغاز به فعالیت کرده اند.

ادامه مطلب ...

حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش در برنامه توسعه پس از 2015(بخش چهارم)


حق برخورداری انسان از آموزش و پرورش

 در برنامه توسعه پس از 2015(بخش چهارم)


           

                 دو ماهنامه ی چشم انداز ایران، شماره ی84،اسفند 92 و فروردین 93

                                                   برگردان: محمدرضا نیک نژاد
توضیح : متن پیش روی شما،بخش چهارم از سفارش نامه ی شانزده نهاد مدنی - آموزشی جهان به سران کشورهای حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل در مهر 92 است که در آن،سران کشورها به توجه بیشتر به آموزش و حق برخورداری از آن فراخوانده شده اند. این سفارش نامه ده بند است که بند نخست با دیباچه ای از برگرداننده،دوم و سوم در بخش های پیشین منتشر شد. بخشچهارم - بندهای - ششم و هفتم- آن را با هم می خوانیم.

1-     6- برابری و عدم تبعیض،هسته بنیادین حق برخورداری از آموزش هستند

شرکت همه افراد در آموزش و پرورش کیفی،مهم است. دسترسی فراگیر و بهبود کیفیت،ابعاد کامل کننده برخورداری از آموزش هستند و باید به طور همزمان پیگیری گردند. به این معنا،همه شکل های تبعیض و طرد، در آموزش و از طریق آن باید از میان برداشته شود. ازجمله ی این تبعیض ها،سن،عقیده،طبقه،نژاد،فرهنگ،معلولیت،خاستگاه قومی و اجتماعی،جنسیت،موقعیت های جغرافیایی و زبانی،وضعیت تاهل،بارداری،مذهب،موقیعت اجتماعی یا مالی و ... می باشند،که باید بر طرف شوند. شکل های چندگانه تبعیض درون آموزش و پرورش و از طریق آن باید به طور ویژه شناخته و کنار گذاشته شوند. به ویژه آنهایی که بیشتر دختران و زنان را می آزارد. تفاوت و تنوع،میان- فرهنگ گرایی،گسترش الگوهای برابری طلبانه میان افراد و محیط زیست،باید به طور ویژه به رسمیت شناخته شود. مدارس باید به عنوان مکان هایی برای رویارویی،تمرین دمکراسی و واقیعت بخشی به حقوق بشر در نظر گرفته شوند.

2-     7- معلمان در کانون آموزش و پرورش کیفی اند

 برنامه توسعه جهانی برای آموزش و پرورش باید معلمان را در کانون تلاش ها برای دستیابی به کیفیت آموزشی قرار دهد. این کار،اولویت دادن به تربیت معلم و پرورش حرفه ای آنان در همه ی سطوح آموزش - مانند آموزش و سوادآموزی بزرگسالان،کاهش شمار دانش آموزان کلاس،فراهم نمودن منابع یاددهی- یادگیری،و بهبود دست مزدها و شرایط عمومی کار را شامل می شود. حقوق معلمان هم به عنوان یک اصل و هم به عنوان شرطی برای برآوردن حق برخورداری از آموزش فراگیر انسان باید تحقق یابد. به معلمان باید در همه سطوح آموزش بعنوان حرفه ای های با کیفیت و برخوردار از دانشِ تخصصی و خود- رهبر  نگریسته شود و به ایشان آزادی آکادمیک داده شود. معلمان را باید کنشگرانه با نقشی پیشرو در فرایند معناسازیِ با کیفیت آموزشی،در گیر گفتگو،تصمیم گیری و سیاست گذاری ها نمود. به عنوان آخرین و نه کم ارزش ترین (راهکار)،ارزشیابی معلم باید در فضایی سازنده و یادگیری- محور و  با دخالت موثر آنها،انجام پذیرد. هرگز نباید ارزشیابی معلم با ارزیابی عملکردِ آموزشی دانش آموزنشان،برای تنبیه یا پاداش معلمان و با معیار قرار دادن پول بیشتر یا شکل های دیگر امتیاز،مورد استفاده قرار گیرد. این کار رقابت بازیگران آموزشی- که باید همکار و همیار هم باشند- را تحریک می کند.

http://niknezhadmr.blogsky.com/

طرح رتبه‌بندی معلمان‌بزودی به نتیجه می‌رسد


 طرح رتبه‌بندی معلمان‌بزودی به نتیجه می‌رسد


فانی با بیان این‌که طرح رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح است به زودی به نتیجه می‌رسد، عنوان کرد: با معاون اول رئیس‌جمهور صحبت شده و امید می‌رود مراحل دولتی کار زودتر انجام شود و در مجلس نیز با کمک کمیسیون آموزش به تصویب برسد.

ادامه مطلب ...

10 سال پیش در چنین روزی ... دوم خرداد 83

10 سال پیش در چنین  روزی ...

دوم     خرداد      83


به نام خداوند جان و خرد

 

 

تاریخچه اعلام موجودیت تشکل های صنفی معلمان

چهاردهمین بیانیه /  تهران، روبروی وزارت آموزش و پرورش  2/3/83

 

 

   پس از سیزدهمین گردهمایی تشکل های صنفی معلمان در دانشکده فنی شریعتی  بنا به وعده های مسئولان 4 وزارت خانه بیانیه یزد تعلیق شد.این کار برای نشان دادن صداقت معلمان و به منظور فرصتی دوباره به مسئولان جهت پیگیری خواسته های معلمان بود. متاسفانه علی رغم پیگیری‌های دبیرخانه تشکل های صنفی از طریق نمایندگان مجلس، برنامه و بودجه و مسئولان آموزش و پرورش نتیجه ای حاصل نشد.

 

   به همین منظور در اواخر اردیبهشت 83 از ساعت 10 تا 12صبح اعضای هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران ، مقابل دفتر وزیر منتظر ملاقات با ایشان ماندند. مسئول دفتر اعلام نمود که وزیر در وزارت خانه حضور ندارند. پس از پایان ساعت مقرر و ناامید شدن از ملاقات و مذاکره باوزیر، در پارک کوچکی نزدیک وزارت خانه روی مقوا و روزنامه نشستند و پس از گفت و گو و مشورت تصمیم گرفتند با تشکل های صنفی مسئله را درمیان بگذارند.

 

   سرانجام قرار شد گردهمایی در روبروی وزارت آموزش و پرورش در تاریخ 2/3/83 از ساعت 10 تا 12 انجام گیرد. نمایندگان تشکل ها از راه دور و نزدیک و با هزینه های شخصی و خود را به تهران رساندند و تا ساعت 12 تجمع ادامه داشت. چند نفر از نمایندگان تشکل ها از مسئولان خواستند جهت برگزاری نماز و جلسه‌ای در نماز خانه وزارت مستقر شوند. پس ازبحث و گفت وگو مورد پذیرش قرار گرفت و همکاران جهت ادای نماز ظهر به نمازخانه وزارت وارد شدند پس از برگزاری نماز جلسه ای دو ساعته انجام شد و بیانیه ای به شرح زیر صادر گردید:

 

 

 

به نام خداوند جان و خرد

 

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل    کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

 

 

 

همکاران گرامی، یاوران دردمند

سلام و درود بر شما

 

با وجود تصمیم تلخ تشکلهای صنفی معلمان مبنی بر تعلیق بیانیه ی یزد که علی رغم نارضایتی همکاران محترم ، به منظور اعلام حسن نیت و جلوگیری از آسیب به دانش آموزان و خانواده ها و به منظور ایجاد فرصت مناسب برای مسئولان جهت عمل به وعده های مکرر و در شرایطی خاص و پیچیده اتخاذ گردید. پس از گذشت زمان بار دیگر این واقعیت به اثبات رسید که فریب و فرصت سوزی، بازی با الفاظ و عبارات و طرح وعده های تکراری و ملال آور ابزار کهنه و زنگ زده ای است که گویی برخی مسئولان کشور به هیچ وجه تمایلی به ترک استفاده از آن را ندارند.

 

همکاران ارجمند

    همه ی ما و شما و بسیاری از مردم ایران ، سخنان و مصاحبه های وزیر آموزش و پرورش، معاون پشتیبانی ایشان و برخی از معاونان سازمان مدیریت و برنامه ریزی را در صدا و سیما  و روزنامه ها دیده، شنیده و خوانده ایم که با بزرگ نمایی افزایش حداقل حقوق معلمان ( چیزی که به هیچ وجه اختصاص به معلمان نداشته و کارمندان همه ی وزارتخانه ها مشمول ان شده اند) و ادعای اجرای طرح ارتقای شغلی معلمان از 1/1/83 (آنچه که بیش از یک سال و نیم از اجرای آن در دیگروزارتخانه ها و حتی حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش و سازمان مربوطه می گذرد) تلاش نموده اند تا به جامعه این گونه القا نمایند که به خواسته های معلمان پاسخ لازم و مناسب داده شده است و مشکل معیشتی معلمان برطرف گردیده است تا به این وسیله اعتراض های بعدی معلمان به تبعیض های آشکار موجود و فقر حاکم را نوعی زیاده خواهی که در نهایت معلمان را در برابر مردم قرار خواهد داد جلوه دهند. اما امروز همه ی ما به خوبی این واقعیت را درک می کنیم که نه تنها افزایش حداقل حقوق بلکه طرح ارتقای شغلی نیز گرهی از مشکلات معلمان باز نخواهد کرد.

چرا که فشارهای ناشی از افزایش نرخ تورم بیش از پیش کمر معلمان را خم نموده و می نماید. با این وصف گذشت زمان و برقراری آرامش موجب شد با مسئولان مذکور به ویژه سازمان مدیریت و برنامه ریزی که متوسط دریافتی کارمندان آن ها بیش از سه برابر متوسط دریافتی کارمندان آموزش و پرورش است. حتی حداقل وعده های داده شده را نیز به فراموشی بسپارند و با تغییر محتوای طرح مذکور و نادیده گرفتن نظر نمایندگان شما در تشکل های صنفی و همچنین تاخیر در اجرای آن بار دیگر
بی اعتنایی خود را نسبت به خواسته های برحق معلمان به اثبات برسانند.

 

همکاران محترم، ملت شریف ایران


   بارها گفته ایم و دیگر بار می گوئیم که بدون توسعه ی آموزش و پرورش امکان توسعه در عرصه های دیگر وجود نخواهد داشت و توسعه ی آموزش و پرورش بدون در نظر گرفتن نقش نیروی انسانی فعال، تاثیرگذار و کارآمد امکان پذیر نخواهد بود. لذا تا زمانی که مهم ترین دغدغه معلمان تامین حداقل نیازهای زندگی است توقع رسیدن به یک آموزش و پرورش موفق و مترقی، نا به جا و غیر ممکن می نماید. بنابراین گام اول برای رسیدن به یک آموزش و پرورش قابل قبول می بایست در جهت تامین حداقل های زندگی معلمان به عنوان کسانی که در خط مقدم سنگر تعلیم و تربیت ایستاده اند برداشته شود. اما نوع نگرش برخی مسئولان نسبت به آموزش و پرورش و معلمان سبب شده است که با وجود گسترش مدارس غیر انتفاعی و غیر دولتی و بهبود شرایط اقتصادی و افزایش ذخیره های ارزی که به برکت رشد چشمگیر قیمت نفت حاصل شده است نه تنها در کوتاه مدت تغییر محسوسی در وضعیت نگران کننده و بحرانی جامعه ی معلمان ایجاد نگردیده، بلکه برخلاف وعده های مکرر در برنامه های دراز مدت، از جمله در تنظیم لایحه ی مدیریت خدمات کشوری و برنامه چهارم توسعه نیز هیچ گونه را ه حلی برای رفع مشکلات فرهنگیان پیش بینی نشده است.

 

   بر این اساس به استحضار همکاران و ملت ایران می رسانیم که به دلیل عدم پاسخ گویی مسئولان به حسن نیت معلمان در تعلیق تحصن یک هفته ای اردیبهشت ماه و نیز در اعتراض به روند جدید احضار و تهدید برخی فعالان صنفی و همچنین ادامه ی توقیف هفته نامه ی قلم معلم به عنوان تنها نشریه ی مستقل و سراسری معلمان راهی جز ادامه ی اعتراض صنفی تا رسیدن به خواسته های مطرح شده برایمان باقی نمانده است و معتقدیم که مسئولیت و عواقب آن چه امروز عنوان تصمیم
تشکل های صنفی معلمان اعلام می گردد، تماماً بر عهده ی مسئولانی است که در انجام تعهدات خود کوتاهی نموده اند.

   لذا در همایش تشکل های صنفی معلمان در تاریخ 2/3/83 در مقابل وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید تصمیمات زیر اتخاذ گردید:

 

به همه ی مسئولان به ویژه آنان که در نشست مشترک با تشکل های صنفی شاهد وعده های داده شده بودند اعلام می کنیم که تجمع امروز نمایندگان، تشکل های صنفی فرهنگیان را به عنوان یک هشدار جدی تلقی نمایند. در صورت عدم تحقق خواسته هایی که بارها اعلام نموده ایم از جمله اجرای فوری و بدون قید و شرط طرح ارتقای شغلی معلمان مصوب نمایندگان تشکل های صنفی و پایان دادن به تهدیدها و احضارها در دهه ی سوم خرداد ماه تجمع دیگری را با حضور معلمان در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزاررخواهیم کرد.

 

زمان برگزاری این تجمع متعاقباً اعلام خواهد شد. در ضمن حرکت های اعتراضی که کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در ادامه ی حرکت امروز انجام خواهد داد، به نمایندگی از تمام تشکل های صنفی فرهنگیان شرکت کننده در همایش اخیر تلقی شده و مورد حمایت کامل آنان می باشد.

 

با سپاس

تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور

3/3/83

 

اسامی تشکل های حاضر در گردهمایی:


  1. کانون صنفی معلمان ایران
  2. کانون صنفی معلمان اردبیل
  3. کانون صنفی فرهنگیان ارومیه
  4. کانون فرهنگیان آستانه اشرفیه
  5. هیئت موسس کانون معلمان ابهر
  6. هیئت موسس کانون صنفی معلمان تبریز
  7. هیئت موسس کانون صنفی معلمان تالش
  8. هیئت موسس کانون چهارمحال بختیاری
  9. هیئت موسس کانون صنفی معلمان خمین
  10. انجمن صنفی فرهنگیان خراسان
  11. کانون صنفی فرهنگیان دزفول
  12. هیئت موسس کانون صنفی کرمان
  13. هیئت موسس کانون صنفی کوهرنگ
  14. کانون صنفی معلمان کرمانشاه
  15. انجمن صنفی فرهنگیان کردستان
  16. کانون فرهنگیان گیلان
  17. کانون فرهنگیان زنجان
  18. کانون صنفی معلمان لاهیجان
  19. کانون صنفی معلمان مازندران
  20. کانون صنفی معلمان استان مرکزی
  21. کانون صنفی معلمان همدان
  22. کانون فرهنگیان یزد


 

نگاهی به مشکلات آموزش و پرورش در ایران

 نگاهی به مشکلات آموزش و پرورش در ایران


محمّد احمدوند- مدرّس دانشگاه و آموزش و پرورش

 مسئولین آموزش و پرورش به جای صدور بخشنامه‌های گاه و بیگاه و ساختن مشغولیت ذهنی برای معلم‌ها، در بوق کردن اضافه حقوق ناچیز آنها یا زیرنویس کردن پرداخت معوقات و دیون که حق مسلم آن‌ها است ـ و انگار وزارتخانه‌های دیگر کاری نمی‌کنند!؟ ـ بهتر است به دنبال راهکارهایی باشند تا شأن و منزلت واقعی معلمان را به آن‌ها برگردانند. مسائلی که مطرح شد فقط مربوط به این دولت یا حتّی دولت قبلی هم نیست. همه دولت‌ها در این نابسامانی سهم داشته‌اند امّا معلمان از دولتی که نام خود را «تدبیر و امید» گذاشته انتظار دارند با تدبیر همراه با مشورت با معلمان دلسوخته و دلخسته (پیر و جوان) امید را به آنها و سیستم آموزشی کشور برگرداند.

ادامه مطلب ...

بزرگترین ترس،ترس از تغییر است!



بزرگترین ترس،ترس از تغییر است!



اگر تغییر نکنیم،رشد نمی کنیم. اگر رشد نکنیم، در واقع زندگی نمی کنیم. برای رشد لازم است موقتا از امنیت خود صرف نظر کنیم. این کار ممکن است به معنای ترک الگوهای آشنا اما دست و پاگیر باشد که ایمن ولی بی حاصل است و ترک ارزشهایی باشد که دیگر قبولشان نداریم و کنار گذاشتن روابطی که معنای خود را از دست داده اند. به قول داسایوفسکی" مردم از برداشتن گامی جدید یا گفتن کلامی نو بیشتر از هر چیز دیگری می هراسند" در حالی که ترس حقیقی باید از چیزی درست بر عکس این ها باشد( کتاب خودسازی- جان سی. مکسول صفحه12)

 آموزش و پرورش نوین یعنی آموزش و پرورش پر از تغییر ، تحول و خلاقیت! در این نوع از آموزش و پرورش به دانش آموز متفاوت  و خلاقانه فکر کردن آموزش داده می شود و نه  مثل هم فکر کردن! در نظام آموزش و پرورش پیشرو ترسی از تغییر وجود ندارد. دانش آموزان را به سمت اندیشه های نو و جدید راهنمایی می کنند. آنها را به دلیل متفاوت اندیشیدن با دیگران و ساختارهای حاکم سرزنش نمی کنند.  حال سوال این است که نظام  آموزش و پرورش ما در این میانه چگونه عمل می کند؟ معلمان ما چطور؟ دانش آموزان چگونه ؟ و حتی خانواده ها به چه صورت؟ به راحتی می توان به این سوالات پاسخ داد! آموزش و پرورش ما  با تغییر میانه ی خوبی ندارد. از دگرگونی و تحول بیم ناک است. خانواده ها نیز به  روشها  تکراری خو گرفته اند و  در پی دگرگونی و متحول شدن نیستند و نمی خواهند که تغییری در روشهای موجود صورت گیرد! معلمان نیز همین طور! اکثر معلمان طرفدار روشهای موجود و حتی گذشته هستند. با روشهایی که خود به همان روشها آموزش دیده اند راحت ترند. خیلی نمی خواهند در وضعیت موجود تغییری صورت گیرد.  بطور کلی جامعه،خانواده ها، معلمان و مسئولین از تغییر می ترسند! چونکه نمی دانند چه اتفاقی ممکن است  پس از تغییرات روی دهد. اما از چیزی که می شناسند و به آن عادت کرده اند ترسی ندارند. این برای آموزش و پرورش آسیبی بزرگ است ! آموزش و پرورش اولین نهاد و سازمانی است که می بایست به دنبال تغییر و تحول در روشهای زندگی و یادگیری و یاد دهی باشد. آموزش و پرورش ،باید بانی تغییرات تاثیر گذار باشد نه سدی در مقابل تغییرات و تحولات مفید! همه ی تحولات بزرگ از مسیر آموزش و پرورش می گذرد. کشوری را نمی توان دید که بدون  آموزش و پرورش به روز ،پویا و خلاق توانسته است به توسعه برسد. بهتر است همه ، از اولیا تا معلمان و مسئولین  به این موضعات بیندیشند. اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم باید تغییر نماییم

!http://roozbahany.blogsky.com/

تجلیل از اعضای انجمن صنفی فرهنگیان خمینی شهر

خبرنگار افتخاری حقوق معلم در خمینی شهر:

تجلیل از اعضای انجمن صنفی فرهنگیان خمینی شهر


در یک جلسه ی خود جوش از اعضای انجمن صنفی فرهنگیان  شهرستان خمینی شهر تجلیل به عمل آمد.
گرد همایی فرهنگیان شهرستان خمینی شهر به مناسبت تجلیل از مقام والای معلم صبح روز جمعه ۱۹ اردی بهشت ۹۳ با حضور معلمین ، مدیران، پیشکسوتان فرهنگی واعضای صنف فرهنگیان وانجمن اسلامی معلمان در فرهنگسرای بعثت خمینی شهر برگزار گردید.
      دراین مراسم تجلیل که به صورت خود جوش برگزار گردید علی رضا نصر عضو شورای اسلامی اصفهان وسید مجتبی ابطحی و عبدالرسول عمادی از اعضای صنف فرهنگیان خمینی شهر و سید ناصر دیباج از فرهنگیان خوشنام شهرستان در خصوص مقام ومنزلت معلم و پیگیری خواسته های صنفی معلمان و گزارش فعالیت های صنفی به ایراد سخنرانی پرداختند.
      در این جلسه ی باشکوه فرهنگیان شهرستان از فعالیت های انجمن صنفی فرهنگیان وجمعی از پیشگامان فرهنگی وپیشکسوتان فرهنگ با اهدای لوح یادبود و شاخه گل تجلیل به عمل آوردند. فرهنگیان این شهرستان در پایان جلسه خواستار تغییرات جدی و زیربنایی آمورش وپرورش شهرستان خمینی شهر و پیگیری خواسته های صنفی خود توسط انجمن صنفی فرهنگیان شدند.
      برخی از فرهنگیان در این گردهمایی و تجلیل از پیشگامان فرهنگی با عنایت به نظر دکتر فانی وزیروقت آموزش وپرورش که تشکل های صنفی را قانونی اعلام نمودند، از مقام عالی وزارت خواستار بازنگری در احکام صادره سال های قبل در مورد برخی ازمعلمان واعضا تشکل های صنفی شدند.
      این جلسه خودجوش در حالی برگزار شد که با حضور قابل ملاحظه ای ازفرهنگیان لحظه به لحظه با شکوه تر می شد. درحالی که هیچ دعوت رسمی از طرف کسی نشده بود و فقط از طریق پیامک همکاران مطلع شده بودند . حضور بی سابقه ی همکاران در جلسه ای که بدون دعوت و ارسال بخشنامه ی اداری صورت گرفت در نوع خود بی سابقه و بیش از حد انتظاربود. این شور وهیجان فرهنگیان واستقبال بی نظیر در هنگام شاهنامه خوانی وسرودن اشعار زیبا توسط شاعر خوشنام شهرستان جناب محمود خان احمدی به اوج رسید.
      آنچه در این جلسه بیشتر مطرح بود و به چشم می خورد احکام صادره برای صنف فرهنگیان شهرستان خمینی شهر بود. احکامی چون تبعید،انفصال از خدمت، بازنشستگی اجباری ، توبیخ کتبی و…
در حاشیه ی این مراسم بنرهایی از دکتر فانی وزیر آموزش وپورش:” تشکل های صنفی قانونی هستند”َ
دکتر روحانی ریاست محترم جمهور:” فرهنگ امنیتی حاکم بر نظام تعلیم وتربیت باید به امنیت فرهنگی تغییر یابد.”
به چشم می خورد
http://bield.info/

نقش منابع انسانی در توسعه کشور


نقش منابع انسانی در توسعه کشور


 شاپور کریمی


در دهه های اخیر به منابع انسانی به عنوانعنصری هوشمند توجه شده است عنصری که با مهارت و خلاقیت خود نقشی اساسی در سیستم ایفا میکند. نیروی انسانی کارآمد در یک کشور جزو سرمایههای ارزشمند آن کشور بشمار میآید اساساً «سرمایه دانش» از «سرمایه تولید» بسیار مهمتر است. کشورهای درحال توسعه از سرمایه انسانی، بیش از سرمایه فیزیکی بهره دارند. بر اساس آمار، سرمایه انسانی، نقش اول ثروت آفرینی در کشورهای توسعه یافته را یعنی حدود67درصد به خود اختصاص دادهاست، در حالی که سهم منابع طبیعی و فیزیکی صرفاً 33درصد است. این سرمایه است که میتواند به عنوان پشتوانه حرکتهای بزرگ اجتماعی قرن بیست و یکم قرار گیرد. توسعه پایدار انسان محور باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای دهههای اخیر تبدیل شده است. در توسعه پایدار و «انسان محور»، شهروندان باید از بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات برخوردار باشند.
بنابراین، دانش و دانایی ملی، رکن اصلی توسعه و نظام آموزشی و هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بشمار میآید و جامعه زمانی به اهداف خود دست مییابد که از طریق توسعه انسانی مسیر خود را هموار کند. در واقع بنیاد زندگی جمعی انسان را «تعلیم وتربیت» تشکیل میدهد و ما آنگونه زندگی میکنیم که تربیت میشویم، از این رو، هر تعبیری که از توسعه داشته باشیم، برای رسیدن به آن تمامی تلاشها بر دوش انسانهایی است که باید بار این قافله را به سر منزل مقصود برسانند. از آنجایی که در دنیای معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را برعهده دارد، مهمترین بستر تولید و تربیت نیروی انسانی بشمار میآید. آموزش و پرورش با توجه به نقش و شکل فراگیر امروزی آن، یکی از بنیادهایی است که باجامه عمل پوشاندن به کارکردهای تعریف شده خود، اگر نگوییم سهامدار اصلی، دست کم یکه تاز سهامداران عمده این فرآیند به حساب میآید. توسعه را «فرآیند تحول بنیادین باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به منظور خلق و متناسب شدن با ظرفیتهای جدید و ارتقای کمی و کیفی قابلیتها و تواناییهای انسانی، آموزشی واقتصادی» نیز دانستهاند که نیل به چنین مرتبهای، بیش و پیش از همه،مستلزم تحول فرهنگی و ارزشی جوامع است.

ایران - 1   خرداد  93

حقوق شهروندی و آموزش و پرورش


حقوق شهروندی و آموزش و پرورش
 
 
عبدالجلیل کریم پور* / روزنامه آرمان / سه شنبه 30 اردیبهشت 93
 

آموزش و پرورش به عنوان نهادی که بنیان‌های اصلی حقوق شهروندی در آن پایه ریزی می‌شود، می‌تواند جایگاهی والا برای رشد این حقوق باشد . این نهاد با اقتدار و ارزشی که باید برای مجموعه خویش قائل باشد راه پرش از سکوهای اندیشه را باز می‌کند و به اهالی این نهاد فرصت ابراز اندیشه و دفاع از حقوق اجتماعی خویش را اعطا می‌کند. معلم با آگاهی کامل از حقوق خویش و شناخت دقیق دموکراسی سعی می‌کند تا دانش‌آموز را نسبت به حقوق اجتماعی او آگاه کند و به او بیاموزد که چگونه باید طالب حقوق خویش در جامعه باشد.ذکر این نکته مهم است که این نهاد باید جایگاهی مطمئن برای ظهور این گونه اندیشه‌ها باشد بدین معنی که، پشتوانه‌ای قوی برای ارائه فرصت‌هایی این چنینی برای معلمان و دانش‌آموزان خویش فراهم کند. باید سعی شود محتوای کتب درسی مبتنی بر آشنایی با اندیشه‌های اجتماعی و حقوق مدنی باشد. به معلم و دانش‌آموز فرصت اظهار اندیشه داده شود و با منتقد به گونه‌ای رفتار شود تا به حاشیه رانده نشود زیرا، معلم منتقد، دانش‌آموز منتقد و دانش‌آموز منتقد زندگی مبتنی بر اندیشه را به ارمغان خواهد آورد.نکته قابل ذکر بعدی، ایجاد قانون گرایی در محیط آموزش و پرورش است . همه عوامل باید قانون‌گرایی را بیاموزند و آن را به خو بی لمس کنند زیرا، رفتارهای قانونی علاقه و ابتکار را افزون می‌کند.دانش‌آموز در محیط مدرسه به عنوان خانواده دوم خود باید جامعه پذیری را بیاموزد تا بتواند در جامعه نقش‌های محوله را به خوبی اجرا کند. راه‌های تعامل را بفهمد تا ارتباطی مطمئن را به ارمغان آورد.معلم باید آزاد اندیش باشد و نهاد آموزش و پرورش باید این زمینه ( آزاد اندیشی ) را در او بارور کند . در محیط آموزشی نباید تفکر را قالب بندی کنند تا شخص مبتنی بر اعتقاد خویش تفکر خود را به منصه ظهور برساند.معلم باید بداند و بتواند که خواسته‌های صنفی خود را از راه قانونی طلب کند. این حق اوست و باید محترم شمرده شود تا او بتواند الفبای دموکراسی و آزادی خواهی را به دانش‌آموز خویش بیاموزد. خلاصه کلام این که در نهاد آموزش و پرورش همه باید از حقوق مدنی برخوردار بوده و آزادانه طالب خواسته‌های صنفی خویش باشند.

http://www.karimpoor53.blogfa.com/


اخلاق،جامعه و مدرسه (تعلیم وتربیت اخلاقی در اندیشه های جان دیوئی)



                         عزت اله مهدوی،روزنامه اعتماد،29 اردیبهشت 93

جان دیوئی (1952-1859) ازنسل فیلسوفان برجسته ای است که در حوزه مسائل مربوط به آموزش وپرورش ، نه تنها مقاله وکتاب نوشت ،بلکه با تأسیس آموزشگاه، مستقیماً به اجرا وسنجش نظرات تربیتی خود پرداخت.به اجمال می توان گفت او دانشمندی بود که اندیشه هایش همچون پلی است که دانسته ها را با عمل،منطق را با تحقیق،علم را با رفتار انسان،تجربه را با آموزش وپرورش و مشارکت را با دموکراسی ارتباط می داد.دیوئی در امر آموزش به قوت تمام از تجربۀ زندۀ دانش آموز در محیط ،سخن می گفت و محیط  برای او  هم محیط فیزیکی بود وهم محیط فرهنگی،به این ترتیب بیشتر آراء ونظریات خود را با این ملاحظه پیش می برد که گِره ای از مشکلات زندگی انسانها بگشاید و به کاربرد های عملی اندیشه هایش توجه جدی می نمود.به نظر او روش های تعلیم وتربیت را نباید از ویژگی های جامعه جدا دید،زیرا هدف از تعلیم وتربیت این است که افراد بتوانند با زندگی روبرو شوند.اگر آموزش در گذشته در کار انباشتن ذهن افراد وصرفاً به دنبال بالا بردن معلومات آنها بود،امروزه باید این فعالیت مهم به زندگی اجتماعی آنها پیوند بخورد.  

به این لحاظ وقتی از اخلاق در مدرسه سخن می گفت ،به اصول فوق الذکر پایبند بود.از نظر او اصول اخلاقی در جامعه ومدرسه نباید تفاوتی داشته باشند. و اساس این اصول اخلاقی را نحوه زندگی در جامعه تشکیل می دهد.افراد به عنوان اجزاء تشکیل دهندۀ جامعه ،در میان جامعه و برای جامعه زندگی می کنند (توجه به وجه اجتماعی انسان)اما باید توجه داشت که جامعه نیز قائم به وجود افرادی است که آنرا تشکیل می دهند. دیوئی می نویسد:" مسلم است که دانش آموز عضو جامعه است و بنابر این در پرورش وی نخست باید به مقتضیات اجتماعی توجه نمود.آموزشگاه و اولیای امور آن همواره در مقابل جامعه مسئول هستند ،زیرا آموزشگاه موسسه ای است که از طرف جامعه برای انجام مقصود معینی که عبارت از حفظ و اصلاح زندگانی مدرسی است ایجاد شده است .آموزشگاهی که به مسئولیت اخلاقی خویش در مقابل جامعه معترف نباشد پشیزی ارزش ندارد"به نظر جان دیوئی  متولیان تعلیم وتربیت باید "کاملاً از احتیاجات حقیقی جامعه اطلاع داشته باشند و بدانند که آموزشگاه برای تأمین این احتیاجات چه خدماتی را می تواند انجام دهد."

دیوئی معتقد بود که مدارس باید دانش آموزان را از سه مسئله مهم  مطلع و آگاه نمایند: سازمان اجتماعی ،خدمت به اجتماع و نفع اجتماع. به همین ترتیب سه وسیله مهم در دست اولیای مدارس است: ا- محیط آموزشگاه ،که باید حتی المقدور به محیط اجتماعی حقیقی نزدیک شود.2- شیوه های تعلیم  در هر آموزشگاه و استفاده ای که از فعالیت های ذوقی و پژوهشی مبتکرانه می برد.3-برنامه های تحصیلی.مدرسه صرفاً محیطی برای پرورش افراد مطیع وفرمانبردار نیست،دانش آموزان جز اطاعت وفرمانبرداری با مسائل فراوانی مواجه هستند که باید اطلاعات کافی و سودمند در باره آنها بیابند.مدارس باید دانش آموزان را به منزله یک عضو جامعه پرورش بدهند و با اتخاذ روش های مؤثر و کاربردی، آنها را برای پذیرش مسئولیت اجتماعی وتشریک مساعی با یکدیگر آماده نمایند. دیوئی با تأکید فراوان ،یادآوری می کرد که محصلان برای جامعه ای آماده می گردند که بجز رأی دادن و اطاعت از قوانین کشور باید بتوانند مسئولیت تأمین معاش و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان را عهده دار شوند.اولیای امور نمی توانند چشمان خود را بر تحولات بی شمار و پر سرعت پیشِ رو ببندند.هر برنامه ای باید اصل فوق را به عنوان پیوست ضروری به همراه داشته باشد.تعلیم وتربیت در بستری آرام وساکن رخ نمی دهد و ما حق نداریم دانش آموزان را برای وارد شدن در جامعه ای معین و لایتغیر تربیت کنیم.

جان دیوئی می نویسد:"عقیده همه ما بر آن است که با مساعی بی شمار و با پشتکار و بردباری بالاخره می توانیم به فرزندان خویش خواندن و نوشتن ونقاشی را یاد بدهیم ولی عملاً از پرورش قوای اخلاقی آنها اظهار عجز می کنیم." برای رفع این معضل اساسی ،باید برنامه های مدرسه و شیوه های تعلیم وتربیت و اساساًمحیط آموزشی را طوری تنظیم و مرتب کنیم که دانش آموزان برای اصول اخلاقی،به اندازه سایر قوای انسانی قدرت وارزش قائل شوند.نه تنها رشته های تحصیلی در بطن خود ماجرای اخلاقی را به عنوان هسته اصلی حیات اجتماعی وتجلیات روح انسانی نشان بدهند بلکه جزیی ترین حادثه زندگی آموزشگاهی، متصل به یک جنبه و ارزش اخلاقی خاص شود.در مدارس باید " دستورهای اخلاقی را با شرایط زندگی کنونی جامعه وقوای بزرگی که مدار فعالیت جامعه را تشکیل می دهند و همچنین با عادات و عواملی که در فعالیت فردی و سعادت و نیک بختی فرد و جامعه تأثیر دارد تطبیق نمود هر آنچه که به درد فرد وجامعه و تأمین نیک بختی افراد نخورد از لحاظ اخلاقی هیچ ارزش ندارد و باید بر آن نام لفاظی نهاد."دیوئی مُصرّانه خواستار آن بود که اخلاق را حداقل در آموزشگاهها به نحوی ارائه نمایند که عمدتاً معطوف به روابط فرد واجتماع باشد و در نظر او فعل اخلاقی "عبارت از کارهایی است که بر حیثیت و عظمت جامعه ای که شخص جزو آن است بیفزاید و ضمناً وسایل سعادت و نیک بختی انسان را فراهم سازد."اخلاق برای او دو جنبه داشت جنبه اجتماعی و تعامل با دیگران و جنبه روانشناختی روحیات و خلقیات و مطالعه علمی آنها.وی معتقد بود تغییر افراد در زمینه اخلاق ورفتار، ناشی از تحول در تمایلات و احساسات آنهاست. لذا روانشناسی علمی می تواند در این باره به ما کمک شایان نماید.

دیوئی ازمشکل بزرگ  آموزشگاهها  در اختلاف بین تربیت اخلاقی و تربیت عقلانی و عدم تطبیق تحصیل با پرورش خوی و طبع و شخصیت ،اظهار تأسف می کرد و می گفت :" هرگاه آموزشگاه نمونه ای از محیط اجتماعی نباشد تربیت اخلاقی صورت منفی بخود می گیرد بدین قرار که آموزگار به ایجاد عادات مثبت و سود مند بحال جامعه مبادرت نمی کند بلکه بر عکس به جلو گیری از خلاف کاریهای نو آموز در آموزشگاه قناعت ورزیده و چون پاسبان دقیقی همواره مراقب است که دانش آموزقوانین و مقررات آموزشگاه را نقض ننماید منظور آن است که به انضباط امروزی آموزشگاهها خللی وارد نیاید و چون در نظر دانش آموز فایده فوری بر وجود این مقررات مترتب نیست و نفع خویش را در بکار بستن آنها نمی داند این است که انضباط را یک نوع اجبار و تحمیل می پندارد."

نه تنها باید نقش مؤثر و یگانه ای در هر مدرسه به دانش آموزان تفویض نمود بلکه هر یک از آنها باید عادت داده شوند که حوادث مختلف و پیش آمدهای متعدد زندگی خود را از لحاظ تأثیر اجتماعی خودشان  موردقضاوت قرار دهند.

دیوئی معتقد بود باید قوه قضاوت وتجزیه وتحلیل را در محصلان تقویت نمود و این کار با پر کردن مغز آنها از معلومات بی ربط با زندگیشان، امکان پذیر نیست.باید مواد درسی نیز با فوائد عملیشان منطبق گردد.مدارس باید نیروی اراده وخلاقیت را در مواجهه با زندگی  در دانش آموزان پرورش دهند و حیات عقلانی را با حیات اخلاقی پیوند دهند.

توضیح:تمام نقل قولها از "جان دیوئی " واز کتابش با نام "آموزشگاه وشاگرد "فصل چهارم می باشد .لازم به ذکر است که ترجمه این کتاب بعنوان پایان نامه تحصیلی در سال 1326 توسط "مشفق همدانی" منتشر گردید.

http://niknezhadmr.blogsky.com/

حق بیمه طلایی فرهنگیان 26هزارتومان

حق بیمه طلایی فرهنگیان 26هزارتومان

مدیرعامل شرکت بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ ضمن اعلام خبر انعقاد قرارداد با آموزش و پرورش و پوشش بیمه طلایی فرهنگیان، گفت: «تاریخ شروع این قرارداد از ساعت 24 روز پنجشنبه اول خرداد است.» 
دکتر افشین مقصودی حق بیمه طلایی فرهنگیان را 26 هزار تومان اعلام و گفت: «عینک در تعهدات بیمه طلایی فرهنگیان است اما خدمات دندانپزشکی حذف و بر طبق این قرارداد قابل پرداخت نیست.» او افزود: «کلیه هزینه‌های بستری عمومی و تخصصی بدون سقف مطابق تعرفه‌های مصوب پرداخت می شود.» مدیرعامل شرکت بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ با اشاره به اینکه فرهنگیان می‌توانند تمام افراد تحت تکفل خود را تحت پوشش این بیمه تکمیلی قرار دهند، گفت: «این شرکت زیرساخت‌های لازم جهت اجرای این قرارداد را فراهم نموده و آماده خدمت رسانی به فرهنگیان است.»

ابتکار- 1  خرداد   93