تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

شعری از استاد محمد بهمن بیگی:

 شعری از

استاد محمد بهمن بیگی:


آری از پشت کوه آمده ام

چه میدانستم اینور کوه باید 

برای ثروت،حرام خورد

برای عشق،خیانت کرد

برای خوب دیده شدن،دیگری را بد نشان داد

و برای به عرش رسیدن،باید دیگری را به فرش کشاند...

وقتی هم با سادگی دلیلش را میپرسم،میگویند:"از پشت کوه آمده!"

ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم و تمام دغدغه ام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اینکه اینور کوه باشم و گرگ!

از گروه درد مشترک 

در وایبر

وایبر

تجمع معلمان چها ر بختیاری مقابل استانداری

تجمع معلمان چها ر بختیاری مقابل استانداری


ش از ظهر امروز جمعی از معلمان استان چهار محال و بختیاری در اعتراض به شرایط صنفی و حقوقی خود در مقابل استانداری این استان در شهرکرد تجمع و در پایان تجمع‌شان نیز با استاندار دیدار کردند.


به گزارش خبرگزاری آنا، این گروه از معلمان که چندصد نفر هستند خواهان دیدار با استاندار چهار‌محال‌و‌بختیاری برای در میان گذاشتن مشکلات و خواسته‌هایشان شدند، اما وقتی تنها معاونان استانداری در میان معترضان حشور پیدا کردند، معلمان حاضر به گفت و گو با آنها نشده‌اند.


یکی از معلمان معترض به خبرنگار آنا گفت: علت تجمع ما تبعیض درباره پرداخت‌ها، مزایا و دیگر مشکلات و خواسته‌های معلمان در سرتاسر کشور است. ما خواستار احقاق حقوق و پرداخت‌ها مشابه همه کارمندان دولت هستیم.


این معلم اهل چهار محال و بختیاری با اعلام اینکه تعداد معلمان تجمع کرده به حدود 1000 نفر می‌رسد، اضافه کرد: فوق‌العاده شغل فرهنگی‌ها در میان سایر پرسنل دولت کمترین است. در آموزش و پرورش یک معلم با مدرک فوق لیسانس یک میلیون و 800 هزار تومان دریافت می‌کند در حالی که در وزارت بهداشت و درمان یک پزشک عمومی 8 میلیون تومان حقوق می‌گیرد.


به نظر وی در آموزش و پرورش حقوق یک معلم با مدرک دکترا زیر 2 میلیون تومان است. ما خواهان پیگیری دولت و وزیر هستیم تا صنف معلم هم در این جامعه دیده شود چون ما از نظر علمی جایگاه بالایی داریم اما دریافتی‌هایمان مشابه دیگران نیست.


این معلمان در تجمع خود به سکوت خبری از سوی صدا و سیما اعتراض کردند و خواستار ملاقات با نماینده عالی رتبه دولت در استان یعنی شخص استاندار شدند. معترضان با خواسته مسئولین برای تعیین چند نماینده برای انجام گفت و گو نیز مخالفت کردند.


در ادامه این تجمع قاسم سلیمانی دشتکی، استاندار چهار محال و بختیاری، در جمع معترضان حاضر شد و صحبت‌هایی با معلمان تجمع کننده انجام داد.


تجمع‌کنندگان پس از رفتن استاندار، اعلام کردند تا رسیدن به جواب قانع‌کننده درباره مسائل صنفی‌شان به تجمعات خود ادامه می‌دهند.

به نقل ار گروه فدهنگیان فارس در واتساپ

کارمند تلقی کردن معلمی توهین به ساحت معلم است


هادی فرج تبار


کارمند تلقی کردن معلمی 

توهین به ساحت معلم است


 مطلب ویژه

چاپ

education این روزها که شاهد اعتراض گسترده ی معلمان هستیم، بعضی از بینش ها و شعارهای نادرست خود بر عمق فاجعه می افزاید. ابتدا باید اعتراف نمود که معلمان نشان دادند که از فرهیخته ترین و قانون مدارترین اقشار اجتماع هستند ، گرچه دل آن ها دریایی از اعتراض و فریاد است اما تنها با سکوت خود و بدون هیچ گونه شعار سیاسی، خواسته های حداقلی خود را فریاد زدند.


در حالی که معلمان به وضع اقتصادی نابه سامان خود معترض هستند اما متأسفانه در اشتباهی اساسی این برداشت می شود که معلمان شعار برابری با سایر کارمندان دولت سر می دهند درحالی که معلم در هیچ کشور پیشرو، پیشرفته و حتی درحال توسعه ای کارمند تلقی نمی گردد و معلمی اساسا کاری تخصصی است، حال آن که فراتر از نقشی حرفه ای، در جهان امروز معلم دارای نقش هایی فراحرفه ای تلقی می گردد.


امروزه تلاش جهانی برای بهسازی آموزش به طور عام به معلم بیش از سایر عناصر تعلیم و تربیت می‌پردازد، اگرچه این توجه در برنامه‌های راهبردی وزارتخانه‌ها و دپارتمان‌های آموزشی در کشورهای مختلف جهان طبیعی است ولی ترویج نگاه به آموزش و معلم در برنامه‌های راهبردی امنیت ملی بسیار قابل توجه می باشد.

برنامه مفصل راهبردهای امنیت ملی آمریکا در قرن بیست ‌و یکم در فصل‌های مختلف به ” آموزش” و “معلم ” می‌پردازد، در بخشی از این سند می خوانیم :


رئیس جمهور به وزارت آموزش دستور دهد که با همکاری مقام های ایالتی ، برنامه جامع و فراگیری را برای پیش گیری از بروز کمبود نگران کننده معلمان دارای کیفیت مطلوب، تهیه و تدوین نماید ، افزایش حقوق معلمان و بهبود پشتیبانی زیرساختی، اصلاح فرآیند اعطای گواهی نامه و گسترش برنامه هایی که مناطق درگیر با مشکلات حاد را مورد توجه قرار می دهند باید در برنامه مزبور مورد تاکید قرار گیرند.


نقش امروزی معلم نقشی فراحرفه ای، منجی عدالت و تغییرات اجتماعی و تأمین کننده ی امنیت ملی محسوب گشته و توجه مادی و معنوی به معلم به عنوان متخصص تربیت انسانی درخور نیاز جامعه ی مشتاق توسعه و پیشرفت همه جانبه، امری اساسی، استراتژیک و تعیین کننده خواهد بود لذا هر حکومتی فارغ از هر ایدئولوژی فکری، معلم حرفه ای را به مثابه اساسی ترین و مهمترین نیاز خود برای رقابت در عرصه جهانی و بقای خود قلمداد می نماید، به همین سبب نلسون ماندلا به عنوان کسی که تغییری بنیادین در نظام جهانی ایجاد نموده است درباره آموزش و پرورش می گوید:


" آموزش و پرورش قدرتمندترین سلاح برای تغییر جهان است. "


اگر خواهان توسعه هستیم، باید انسان را به عنوان اساس توسعه آموزش و تربیت نماییم، آموزش و تربیت انسان نیازمند مجموعه ای از متخصصان و معلمانی مسلط بر علوم میان رشته ای است، نمی توان نگاه کارمندی به معلم داشت و انتظارات تخصصی از او طلب کرد. با نگاه کارمندی به معلم نمی توان آموزش و پرورشی ساخت که بار تعیین کننده و اساسی آموزش و تربیت انسان را به دوش کشیده و انسانی کارآمد به جامعه تحویل دهد، یک کارمند صرفا وظایف محوله را در ساعات کاری انجام می دهد اما معلمان حرفه ای امروز با شیوه های نوینی مانند درس پژوهی و اقدام پژوهی، مانند یک پژوهشگر محتوی، روش تدریس، اهداف آموزشی و تربیتی و رفتارهای دانش آموزان را بررسی و با تفسیر علمی آنها بازخوردهای لازم را به سیستم برای بهینه سازی و بازشناسی مکرر ارائه می دهند. آنها تمام توجه و تلاش خود را برای هدایت سیستم به سوی هدف متعالی به کار می برند.


اما متأسفانه نگاه سنتی به معلم و عدم تبیین درست نقش های حرفه ای و فراحرفه ای معلم در کشور ما سبب شده است تا نه تنها حمایت های مادی و معنوی از این قشر صورت نپذیرد بلکه حتی در عمل حقوق مادی و معنوی آنان از کارمندان سایر وزارتخانه ها نیز پایین تر باشد و این رفتار جهان سومی، جاهلانه، خائنانه، ظالمانه و ناروا موجب رکود و پسرفت شدید آموزشی و تربیتی، نارضایتی شدید معلمان و خروج وحشتناک نیروهای این وزارتخانه از آن شده است.


همچنین یکی از بزرگترین اشتباهات همه ی مسئولان ارشد کشور و وزرای محترم آموزش و پرورش (قبلی و فعلی) این است که آموزش و پرورش را “سرمایه گذاری” قلمداد می کنند، درحالی که این فکر در رابطه با آموزش و پرورش کاملا نادرست است، آموزش و پرورش در جهان امروز در قالب هیچ اولویتی نمی گنجد، بلکه در همه ی کشورهای پیشرفته جزو نیاز درجه یک شناخته می شود ولی متأسفانه مسئولان ما همچنان آموزش و پرورش را “نیاز” قلمداد نمی کنند.


خلاصه ی کلام آنکه امروزه آینده ی هر جامعه ای با معلم گره خورده است، اگر تا دیروز نقش معلم صرفا آموزشی و تربیتی تلقی می شد، امروز نه تنها به این نگاه سطحی و ابتدایی محدود نمی گردد، بلکه نقش های فراحرفه ای بر معلم بار گشته است.


تکریم معلم امری آرمانیست و معلمان جامعه ی ما خواهان متخصص شناخته شدن آموزش دهنده و تربیت کننده ی انسان درجهانی هستند که بر معلم نقش هایی فراحرفه ای بار کرده است و اینکه مسئولان ما تربیت انسان را نه سرمایه گذاری بلند مدت بلکه نیازی درجه یک و حیاتی و حقی اساسی برای همه ی انسانهای این سرزمین تلقی نمایند و حق مادی و معنوی معلمان را با میزان تخصص بپردازند نه پنداره ی خائنانه و ظالمانه و غیر انسانیِ ( کارمند اضافی دولت ).


اگر چنین کردیم یعنی برای انسان و تربیت او، عدالت اجتماعی، حرکت به سوی توسعه و افزایش قدرت نظام اسلامی خویش – که همه در زمره ی نقش های امروزی معلم جای می گیرند – ارزش قائلیم و می خواهیم راه توسعه را درست بپیماییم، در غیر این صورت، ثابت خواهیم کرد جامعه ی جهان سومی هستیم که از توسعه تنها به شعاری از آن اکتفا نموده و حق اساسی آموزش و تربیت انسان را نادیده انگاشته، که بدون شک خیانت و ستمی غیرقابل بخشش در حق انسان و حتی خود نظام است.


اگر به آنجا رسیدیم که دریابیم معلم از چاه نفت با ارزش تر است، آنگاه می توانیم بگوییم ما حرکت خود را به سوی توسعه ی حقیقی آغاز کرده ایم.


در پیشگاه اهل خرد نیست محترم


هر کس فکر جامعه را محترم نداشت


به نقل از گروه فرهنگیان فارس در واتساپ

نامه یک معلم به ریاست جمهور

تشکل های صنفی معلمان و

همکاران فرهنگی


نامه زیر از بکی از همکاران به ریاست جمهور نوشته شده 

است .

مطالبات فرهنگیان را دقیق مطرح کرده است.

متاسفانه به علت خود سانسوری که اغلب همکاران به ان مبتلا هستند .نام خودش را در زیر نامه ننوشته است.

متاسفانه همکاران جذب تشکل های صنفی معلمان 

نمی شوند .

شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان برای 

این مشکل راه حل کارشناسی پیدا کند.

محمد خاکساری 

23 اسفند 93

منبع : تلگرام گروه فرهنگیان ایران _34



نامه ی یک معلم  به جناب آقای دکتر روحانی ،ریاست محترم جمهور

بسم ا...الرحمن الرحیم

"خداوندا... تو شاهدی که اگر دغدغه افتادن به ورطه ی گناه نبود کماکان دندان برجگر می نهادیم و صبر پیشه می کردیم. ما را از خودخواهی و غرور مصون بدار"

جناب آقای دکتر روحانی ،ریاست محترم جمهور:

        بی تعارف برایتان می نویسم ،بی تکلف و با همه احساسم . باشد که با چشم دل بخوانید و به کلید تدبیر بگشایید این قفل زنگاربسته ی سی و چند ساله را.

        همانگونه که حضرتعالی بهتراز هر کسی در جریان تاریخچه آموزش و پرورش کشورها هستید ، زمان نشان داده است که هرکشوری در طول دوران تاریخش، هرگاه به فرهنگ و علم بهای بیشتری داده است ، جهش بزرگی را در همه ی زمینه ها تجربه کرده است. نیازی به مثال زدن نمی بینم چون مطمئنم که حضرتعالی به تمام و کمال واقف به این موضوع هستید.

        آقای روحانی اینجا شما را دکتر خطاب نمی کنم که میخواهم بنشانمتان بر نیمکت های تاریخ، که در محضر معلم به زانوی ادب می نشستید .خوب یادتان هست آن روزها را!!؟؟

       روزگارانی که معلم هایتان فرمانروایان مطلق فرهنگی در جامعه و خانواده ها بودند؟ روزگارانی که معلم هایتان براستی انبیاء بودند و چراغی برای هدایت فرزندان این میهن! روزگاری که در کوچه و خیابان معلمی شأنی داشت و مرتبه ای ، روزگارانی که معلمها مفتخر بودند و زیبنده به این نام:  "معلَم"

      یادتان هست آقای روحانی، که قدر و مرتبه معلم هایتان به حدی بود که تک تک آنها  را به اسم" آقای مدیر" صدا میزدید؟؟ آن معلم ها و آن جایگاه ها بود که از زیر دستشان استاد مطهری ها, دکترشریعتی ها , دکتر حسابی ها , پروفسور هشترودی ها و سمیعی ها و دکترروحانی ها و همه ی بزرگانی که امروز بر مسند خدمت بر این مردم تکیه زده اند ، پرورش یافتند .یادتان هست همان " آقای مدیرها " پرورش دهنده ی جوانانی بودند که نسخه شاه و استعمار خارجی را پیچیدند؟یادتان هست شهید همت هاو باکری هاو کلانتری ها و کاوه ها و همه ی گمنامانی که تن در مقابل سرب داغ قرار دادند تا وجبی از خاک این سرزمین به دست اجنبی نیفتد.... یادتان هست معلم هایشان را!؟؟

       آری آقای روحانی : اینها را همان معلمانی تربیت کرده بودند که بدون هیچ دغدغه ای فقط و فقط به فکر تربیت فرزندان ایران زمین بوده اند.

و اما بعد.....

       پس از سقوط حکومت طاغوت و تحمیل شدن جنگی ناجوانمردانه، بدلیل نیاز کشور به حضور همه ی اقشار در میدان نبرد و کمبود معلم برای حضور در      مدارس،فرهنگیان حاضر در سنگر مدرسه ،هریک هفته ای دوساعت بر ساعات تدریس موظف خود افزودند تا دین خود را به کشور در پشت جبهه ها نیز ادا کرده باشند.

      با همه ی کمبودها ساختند تاجنگ خاتمه یافت . دولت سازندگی بر سر کار آمد و تورم 49 % اما معلمان همچنان سکوت کردند که دوران بازسازی بگذرد.

هشت سال هم گذشت و تغییری رخ نداد .خاتمی و اصلاحات با شعار بهبود معیشت فرهنگیان از این قشر رای اعتماد گرفت و.....

اما در نهایت ،فشار زیاد از جانب معیشت بر این قشر مظلوم ، آن ها را وادار به تحصن و اعتراض کرد....

و نوبت رسید به دولت عدالت محور: و باز هم  شعار رفع کمبود های فرهنگیان همیشه محجوب، اولین سیبل هدف بود برای کسب رای.

او نیز رای گرفت به امید بهبود اوضاع....

    این بار به هر دلیل با تدبیر یا بدون تدبیر ،غول تحریم ها نعره کشان همه ی ما را دوباره وادار به سکوت کرد , آنقدر بزرگ کردند این تحریم ها را، که یادشان رفت از درآمد 700میلیارد دلاری آن 8 سال میشد وضعیت را در فرهنگ ارتقا داد.

اما بهبود وضعیت پیشکش ، در مدت چند هفته با کاهش ارزش پول ملی به یک سوم ،قدرت خرید فرهنگیان هم در این رقابت کم نیاورد...!

واما نوبت به دولت تدبیرو امید رسید و ما باز هم امیدوار به تدبیرتان به شما رای دادیم ، به صلابت پشت لبخندتان، و به صراحت پشت کلامتان..! اما از همان آغاز با رد صلاحیت  وزیر مورد نظرتان ، میشد حدس
زد که کفه نامیدی سنگینی خواهد کرد.

   قریب یک سال و نیم هم گذشت و اما امروز ........

   بهتر است بدانید که کارمندان محجوب ، مظلوم و سر بزیر شما دیگر نایی برای فریاد کشیدن ندارند. شلاق تورم بی رحمانه گرده های آنان را نوازش میکند و تبعیض ها و تفاوت ها، آشکارا خرخره آنان را می فشارد.

    جناب آقای رییس جمهور: در مورد  وضعیت منزلت و معیشت بوجود آمده برای فرهنگیان در طی این سی و اندی سال ،ذکر چند مورد را که صد البته شما به آن بهتر از بنده واقف هستید ،واجب
می دانم.این ها گوشه ای ناچیز از اجحاف و ظلم مادی و معنوی است .
که در این مدت بر این قشر روا داشته شده است:

1.ساعت موظف کاری:

  این جماعت حدودا ازسال 1360هفته ای 2 ساعت را بطور رایگان کلاس رفته اند، که اگر انصاف حاکم بود پس از پایان جنگ به همان روال قانونی 22 ساعت در

هفته باز می گشت نه اینکه کسی به روی خود نیا ورد و سوء استفاده ای آشکار از حجب آنان صورت گیرد.

2.حقوق :

مزایایی در کار نیست آقای رییس جمهور ،  فقط حقوق است و دیگر هیچ. دریافتی میانگین 1.300.000 یک فرهنگی لیسانس مانند من با 20 سال سابقه ، با محاسبه اجاره  یک خانه ی کاملا معمولی حداقل 700هزار تومانی در ماه ،کفاف 10 روز را نمی کند چه رسد به یک ماه.  

        آقای رئیس جمهور : 
اینقدر فاصله ها زیاد شده است که دیگر با افزایش 10درصدو 20درصدی حقوق هم شکاف ها پر نمی شود .لطفا چاره ای اساسی بیندیشید.

3.تعطیلات:

           آقای دکتر:در کدام سیستم آموزشی در کشورهای دیگر معلم فاقد تعطیلات مشابه ایران است؟ 
من از شما می پرسم ،اغلب مردم حتی توان نگهداری یک یا دو فرزند خود را برای چند ساعت در منزل ندارند، حال فشار وارد بر معلم ،با حداقل 30دانش آموز در روز چقدر خواهد بود؟ آیا آنکه سیستم آموزشی را بدین شکل طراحی نموده فکر همه ی اینها را نکرده است؟
آیا مطالعه وبروز شدن اطلاعات معلم جزو ساعات کاری او در منزل نیست؟

          در ثانی مگر بیشتر ازاین تعطیلات در آموزش عالی همین کشور نیز رواج ندارد! چرا کسی آنها را با حقوق های حداقل 3برابر ما مثال نمیزند؟ 
از طرفی شما بگویید ،من معلم در آن سه ماه تابستان میتوانم به چه شغلی مشغول باشم جز مسافرکشی و کار در آژانس !؟ اگر این کار هم از نظر شما برازنده است برای معلم دولت جنابعالی , بر دیده ی منت ، ما پذیراییم.

          و اگر باز هم ازین بابت، اصرار بر عدم تعطیلات تابستانی است ، من مطمئنم که از نظر فرهنگیان هیچ مانعی وجود ندارد .مارا از مسافرکشی و کار در آژانس نجات دهید، ما حاضریم تمام سال را سر کار حاضر شویم و حقوق و مزایایی ،تاکید میکنم مزایایی معادل یک کارمند شرکت نفت ، گاز ، برق ، مخابرات، دارایی و یا هر ارگان دیگری بگیریم.
اصلا حاضریم با همین شرایط شغل هایمان را با هر کدام از مدعیان عوض کنیم.

 4 .استفاده ابزاری و قرار دادن افکار عمومی در مقابل فرهنگیان:

یکی از مهمترین دردهای فرهنگیان ،استفاده ی ابزاری از آنهاست. هرجا که به ما نیاز دارند، پای انبیاء را به زندگی ما باز می کنند و چون به مقصودهایشان می رسند،ما را در گوشه طاقچه ی عادت به خاطره ها می سپارند.

جناب آقای روحانی:کارمند دولت در ایران یعنی فرهنگیان و دیگر هیچ.

اما چرا!!؟؟ شما هر گاه اخبار رسانه ها را میبینید و میخوانید این حرف مصداق پیدا می کند.

" مطالبات فرهنگیان پرداخت شد"

"معوقات فرهنگیان پرداخت شد"

"پاداش پایان خدمت فرهنگیان پرداخت شد"

        سوال ؟ مگر پرسنل سایر وزراتخانه ها،ارگان ها و سازمان ها، کارمندان دولت نیستند ؟ چرا در اخبار نمی گویند معوقات کارمندان دارایی یا مطالبات کارمندان شرکت نفت ، یا پاداش پایان خدمت بانک ها و یا....پرداخت شد؟

می دانید چه کرده اند با شأن معلمی !!؟ نمی توانم بطور قطع بگویم اما شبهه ی یک کار برنامه ریزی شده از آن استنباط می شود...!

        آقای روحانی سیستم با این روش مردم را در مقابل فرهنگیان قرار داده و حتی سایر کارمندان را در مقابل ما. تنها اتفاقی که افتاده این بوده که مردم ناآگاه، که نمیدانند مفهوم مطالبات و معوقات چیست ؟
مدام فرهنگیان را متهم به پرتوقع بودن ودروغگویی می کنند و سایر ارگان ها نیز به این بهانه با افزایش مزایای کارمندان خود این شکاف را بیشتر می نمایند.

  5. اضافه کار:

 در بیشتر ارگان ها ساعاتی را تحت عنوان اضافه کاری آخر ماه برای کارمند خود بدون آنکه اضافه کاری انجام داده باشد،منظور می کنند در حالیکه در فرهنگ ،اضافه کاری مفهوم واقعی دارد. 
یعنی اولا برای تعدادی از فرهنگیان اضافه کار وجود دارد نه همه ، ثانیا برای یک فرهنگی باید ساعت اضافه کاری واقعی باشد نه اینکه برای خود ساعتی بسازد واگر اضافه کاری وجود داشت و رفت ، حق الزحمه آن را حداقل 6 ماه بعد ، پس از کسر روزهای تعطیل رسمی (لبخند بزنید) به حسابش واریز می کنند.

        این ظلم ها فقط درپرداخت اضافه کارها خلاصه نمی شود.حتی ازاین جماعت وقتی بعنوان عوامل اجرایی در روزهای رای گیری شوراها و مجلس و ریاست جمهوری استفاده می کنند، 
حق الزحمه آن را یکسال دیگر میدهند حال آنکه کارمندانی که از سایر ارگان ها در انتخابات فعالیت میکنند ظرف 24 ساعت تا یک هفته ،حق الزحمه خود را دریافت
می کنند .این مثال را زدم که ببینید حتی در موضوعات پیش پا افتاده نیز، اجحاف فریاد می زند.

  6. تغییر نگرش در رفتار به جای گفتار:

 آقای دکتر سعی کنید نگرش سیستم را به آموزش و پرورش تغییر دهید تا زمانی که دولت در رفتار نه گفتار ،نگاهش را به فرهنگ تغییر ندهد چیزی تغییر نخواهد

کرد .شما بعنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی با عملکرد خود می توانید نگرش زیر دستان و جامعه را تغییر دهید. تا زمانی که وزرای کابینه شما درتخصیص

بودجه و نمایندگان مجلس درتصویب بودجه ،مارا زیادی بداند و مصرف کننده ، وضع به ن منوال است و چیزی تغییر نخواهد کرد .ما زیاد هستیم اما زیادی نه.
که اگر چنین بود وزیر با لیاقت دولت جنابعالی جناب آقای دکتر هاشمی ،
نمی توانست اینگونه لیاقت خود را به رخ همه ی وزراء دیروز و امروز بکشد.او با عملکردش ثابت کرد که تعداد پرسنل توجیهی برای عدم توانایی در بهبود شرایط کارمندان تحت امر خود نیست.

  7. اجحاف در تخصیص مزایا :

جناب آقای رئیس جمهور،در یک جمله ، در آموزش و پرورش ما فقط و فقط یک حقوق داریم و والسلام.

اما در سایر ارگان ها بسته به حیطه فعالیت و با توجه به اطلاعات اندک بنده و عدم شفافیت در پرداخت حقوق و مزایا در آن ها، تبعیض های زیر به وضوح مشهود است 
که البته گله ای به مسئولان و کارمندان زحمتکش آنها نیست .آنها کار خود را درست انجام می دهند،گله از این است که سی و چند سال است معلمان دیده
نمی شوند گویا اصلا وجود ندارند و مهم نیستند:

       الف: خانه های سازمانی که بسته به شرایط تا چند سال در اختیار کارمند قرار میگیرد و پس ازاتمام زمان به وی وام های مسکن با مبالغ قابل توجه و سود های اندک، تخصیص داده می شود.
البته در مورد بانک ها و موسسات مالی که از همان روز اول وام های کم بهره مسکن به فراخور هر سال در نظر گرفته می شود.

        ب: مزایای جانبی که به هر بهانه ای صرفا جهت کمک به کارمند تحت امرشان اعم از انواع کارانه ها ،حق سفر ، حق خرید لوازم ورزشی، حق آجیل ،حق خرید لوازم منزل، حق ماموریت ، حق ایاب و ذهاب ، حق مسکن ،کارت های خرید غیر نقدی، پاداش های متفرقه ( مثلا همین عیدی دهه فجر) و عیدی پایان سال مجزا از عیدی مصوب دولت و بسیار موارد پنهانی که فقط خودشان مطلع هستند، پرداخت می شود.
مثال تاسف برانگیز آنجاست که اگر فرزند هر یک از این کارمندان دیگر دولت در مدرسه معدل خوبی کسب نماید ، آن اداره به ولی دانش آموزهزینه ای را تحت عنوان جایزه یا کمک هزینه تحصیل پرداخت می نماید. 
حال آنکه فرزندان ما وقتی می خواهند در مدارس دولتی هم ثبت نام کنند از
ما تقاضای شهریه می شود ....درد دارد آقای دکتر.....درررد...!!!

        ج: بیشتر ارگان ها کارمندان خود را موظف می کنند که اجبارا به سفر بروند و برای وی حق سفر و مکان مناسب تعریف می کنند و هدف از اینکار را، برگرداندن انرژی از دست رفته کارمند ، فاصله گرفتن از محیط کاری و قرار گرفتن در جو خانواده برای تجدید قوای مجدد
می دانند .

       اما .....

       اما در آموزش و پرورش ، همه ی این ها خنده دارست. سفر در آموزش و پرورش یعنی بدون هیچ حق سفری و بدون هیچ استقبال کننده ای باز هم بروی به محیط کار.سفر یعنی باز هم رفتن به مدرسه، به یک هتل بی ستاره ای که شرمندگی آن در پیشگاه زن و فرزند آن چنان است که دیر هنگامیست عطای سفر را بر لقایش بخشیده ایم.

       از تعارفات بگذریم آقای دکتر روحانی: حرف ها بسیار است و مجال اندک.کارد به استخوان رسیده و صورتها کبود از سیلی های پی در پی.
اگر پولی نیست برای همه نیست و اگر هست چرا فقط برای آموزش و پرورش نیست!!؟
تا کی باید تحمل کرد. تا کی خودمان را گول بزنیم ؟دیگر نمی شود فرزندان ما رابا جمله "معلمی عشق است "مجاب کرد. آنها نداشته های خود را با داشته های همسالانشان مقایسه می کنند.
جامعه نیزفرهنگیان را به چشم نیازمندانی که توانایی خرید ندارند ، می نگرد و به اشکال مختلف چه در گفتار و چه رفتار ، ما را به تحقیر می کشاند .

         آقای دکتر: اگر آینده فرزندان این مرز و بوم برای شما مهم است که حتما هست، بدانید که معلمین شما دیگر انگیزه ای برای کار کردن ندارند.آنها می گویند وقتی کسی دلش به حال ما و خانواده های ما نمی سوزد چرا ما دلسوز باشیم ؟ بیشترشان فقط گذران ایام می کنند و بی اهمیت به هر نتیجه ای.

حرف هایم به درازا کشید ، تمامش میکنم .به قول آن سید بزرگوار:

آقای روحانی!!؟

نامه‌ام باید کوتاه باشد ......
ساده باشد ......
بی حرفی از ابهام و آینه....
از نو برایت می‌نویسم 
حال همه‌ی ما خوب است 
اما تو ......

باور نکن !!!!!

 با احترام

   امضا: 

"معلم"

 

ارسال به همکاران فراموش نشود.

نامه ی یک معلم به جناب آقای دکتر روحانی




نامه ی یک معلم  به جناب آقای دکتر روحانی ،ریاست محترم جمهور

بسم ا...الرحمن الرحیم

"خداوندا... تو شاهدی که اگر دغدغه افتادن به ورطه ی گناه نبود کماکان دندان برجگر می نهادیم و صبر پیشه می کردیم. ما را از خودخواهی و غرور مصون بدار"

جناب آقای دکتر روحانی ،ریاست محترم جمهور:

        بی تعارف برایتان می نویسم ،بی تکلف و با همه احساسم . باشد که با چشم دل بخوانید و به کلید تدبیر بگشایید این قفل زنگاربسته ی سی و چند ساله را.

        همانگونه که حضرتعالی بهتراز هر کسی در جریان تاریخچه آموزش و پرورش کشورها هستید ، زمان نشان داده است که هرکشوری در طول دوران تاریخش، هرگاه به فرهنگ و علم بهای بیشتری داده است ، جهش بزرگی را در همه ی زمینه ها تجربه کرده است. نیازی به مثال زدن نمی بینم چون مطمئنم که حضرتعالی به تمام و کمال واقف به این موضوع هستید.

        آقای روحانی اینجا شما را دکتر خطاب نمی کنم که میخواهم بنشانمتان بر نیمکت های تاریخ، که در محضر معلم به زانوی ادب می نشستید .خوب یادتان هست آن روزها را!!؟؟

       روزگارانی که معلم هایتان فرمانروایان مطلق فرهنگی در جامعه و خانواده ها بودند؟ روزگارانی که معلم هایتان براستی انبیاء بودند و چراغی برای هدایت فرزندان این میهن! روزگاری که در کوچه و خیابان معلمی شأنی داشت و مرتبه ای ، روزگارانی که معلمها مفتخر بودند و زیبنده به این نام:  "معلَم"

      یادتان هست آقای روحانی، که قدر و مرتبه معلم هایتان به حدی بود که تک تک آنها  را به اسم" آقای مدیر" صدا میزدید؟؟ آن معلم ها و آن جایگاه ها بود که از زیر دستشان استاد مطهری ها, دکترشریعتی ها , دکتر حسابی ها , پروفسور هشترودی ها و سمیعی ها و دکترروحانی ها و همه ی بزرگانی که امروز بر مسند خدمت بر این مردم تکیه زده اند ، پرورش یافتند .یادتان هست همان " آقای مدیرها " پرورش دهنده ی جوانانی بودند که نسخه شاه و استعمار خارجی را پیچیدند؟یادتان هست شهید همت هاو باکری هاو کلانتری ها و کاوه ها و همه ی گمنامانی که تن در مقابل سرب داغ قرار دادند تا وجبی از خاک این سرزمین به دست اجنبی نیفتد.... یادتان هست معلم هایشان را!؟؟

       آری آقای روحانی : اینها را همان معلمانی تربیت کرده بودند که بدون هیچ دغدغه ای فقط و فقط به فکر تربیت فرزندان ایران زمین بوده اند.

و اما بعد.....

       پس از سقوط حکومت طاغوت و تحمیل شدن جنگی ناجوانمردانه، بدلیل نیاز کشور به حضور همه ی اقشار در میدان نبرد و کمبود معلم برای حضور در      مدارس،فرهنگیان حاضر در سنگر مدرسه ،هریک هفته ای دوساعت بر ساعات تدریس موظف خود افزودند تا دین خود را به کشور در پشت جبهه ها نیز ادا کرده باشند.

      با همه ی کمبودها ساختند تاجنگ خاتمه یافت . دولت سازندگی بر سر کار آمد و تورم 49 % اما معلمان همچنان سکوت کردند که دوران بازسازی بگذرد.

هشت سال هم گذشت و تغییری رخ نداد .خاتمی و اصلاحات با شعار بهبود معیشت فرهنگیان از این قشر رای اعتماد گرفت و.....

اما در نهایت ،فشار زیاد از جانب معیشت بر این قشر مظلوم ، آن ها را وادار به تحصن و اعتراض کرد....

و نوبت رسید به دولت عدالت محور: و باز هم  شعار رفع کمبود های فرهنگیان همیشه محجوب، اولین سیبل هدف بود برای کسب رای.

او نیز رای گرفت به امید بهبود اوضاع....

    این بار به هر دلیل با تدبیر یا بدون تدبیر ،غول تحریم ها نعره کشان همه ی ما را دوباره وادار به سکوت کرد , آنقدر بزرگ کردند این تحریم ها را، که یادشان رفت از درآمد 700میلیارد دلاری آن 8 سال میشد وضعیت را در فرهنگ ارتقا داد.

اما بهبود وضعیت پیشکش ، در مدت چند هفته با کاهش ارزش پول ملی به یک سوم ،قدرت خرید فرهنگیان هم در این رقابت کم نیاورد...!

واما نوبت به دولت تدبیرو امید رسید و ما باز هم امیدوار به تدبیرتان به شما رای دادیم ، به صلابت پشت لبخندتان، و به صراحت پشت کلامتان..! اما از همان آغاز با رد صلاحیت  وزیر مورد نظرتان ، میشد حدس
زد که کفه نامیدی سنگینی خواهد کرد.

   قریب یک سال و نیم هم گذشت و اما امروز ........

   بهتر است بدانید که کارمندان محجوب ، مظلوم و سر بزیر شما دیگر نایی برای فریاد کشیدن ندارند. شلاق تورم بی رحمانه گرده های آنان را نوازش میکند و تبعیض ها و تفاوت ها، آشکارا خرخره آنان را می فشارد.

    جناب آقای رییس جمهور: در مورد  وضعیت منزلت و معیشت بوجود آمده برای فرهنگیان در طی این سی و اندی سال ،ذکر چند مورد را که صد البته شما به آن بهتر از بنده واقف هستید ،واجب
می دانم.این ها گوشه ای ناچیز از اجحاف و ظلم مادی و معنوی است .
که در این مدت بر این قشر روا داشته شده است:

1.ساعت موظف کاری:

  این جماعت حدودا ازسال 1360هفته ای 2 ساعت را بطور رایگان کلاس رفته اند، که اگر انصاف حاکم بود پس از پایان جنگ به همان روال قانونی 22 ساعت در

هفته باز می گشت نه اینکه کسی به روی خود نیا ورد و سوء استفاده ای آشکار از حجب آنان صورت گیرد.

2.حقوق :

مزایایی در کار نیست آقای رییس جمهور ،  فقط حقوق است و دیگر هیچ. دریافتی میانگین 1.300.000 یک فرهنگی لیسانس مانند من با 20 سال سابقه ، با محاسبه اجاره  یک خانه ی کاملا معمولی حداقل 700هزار تومانی در ماه ،کفاف 10 روز را نمی کند چه رسد به یک ماه.  

        آقای رئیس جمهور : 
اینقدر فاصله ها زیاد شده است که دیگر با افزایش 10درصدو 20درصدی حقوق هم شکاف ها پر نمی شود .لطفا چاره ای اساسی بیندیشید.

3.تعطیلات:

           آقای دکتر:در کدام سیستم آموزشی در کشورهای دیگر معلم فاقد تعطیلات مشابه ایران است؟ 
من از شما می پرسم ،اغلب مردم حتی توان نگهداری یک یا دو فرزند خود را برای چند ساعت در منزل ندارند، حال فشار وارد بر معلم ،با حداقل 30دانش آموز در روز چقدر خواهد بود؟ آیا آنکه سیستم آموزشی را بدین شکل طراحی نموده فکر همه ی اینها را نکرده است؟
آیا مطالعه وبروز شدن اطلاعات معلم جزو ساعات کاری او در منزل نیست؟

          در ثانی مگر بیشتر ازاین تعطیلات در آموزش عالی همین کشور نیز رواج ندارد! چرا کسی آنها را با حقوق های حداقل 3برابر ما مثال نمیزند؟ 
از طرفی شما بگویید ،من معلم در آن سه ماه تابستان میتوانم به چه شغلی مشغول باشم جز مسافرکشی و کار در آژانس !؟ اگر این کار هم از نظر شما برازنده است برای معلم دولت جنابعالی , بر دیده ی منت ، ما پذیراییم.

          و اگر باز هم ازین بابت، اصرار بر عدم تعطیلات تابستانی است ، من مطمئنم که از نظر فرهنگیان هیچ مانعی وجود ندارد .مارا از مسافرکشی و کار در آژانس نجات دهید، ما حاضریم تمام سال را سر کار حاضر شویم و حقوق و مزایایی ،تاکید میکنم مزایایی معادل یک کارمند شرکت نفت ، گاز ، برق ، مخابرات، دارایی و یا هر ارگان دیگری بگیریم.
اصلا حاضریم با همین شرایط شغل هایمان را با هر کدام از مدعیان عوض کنیم.

 4 .استفاده ابزاری و قرار دادن افکار عمومی در مقابل فرهنگیان:

یکی از مهمترین دردهای فرهنگیان ،استفاده ی ابزاری از آنهاست. هرجا که به ما نیاز دارند، پای انبیاء را به زندگی ما باز می کنند و چون به مقصودهایشان می رسند،ما را در گوشه طاقچه ی عادت به خاطره ها می سپارند.

جناب آقای روحانی:کارمند دولت در ایران یعنی فرهنگیان و دیگر هیچ.

اما چرا!!؟؟ شما هر گاه اخبار رسانه ها را میبینید و میخوانید این حرف مصداق پیدا می کند.

" مطالبات فرهنگیان پرداخت شد"

"معوقات فرهنگیان پرداخت شد"

"پاداش پایان خدمت فرهنگیان پرداخت شد"

        سوال ؟ مگر پرسنل سایر وزراتخانه ها،ارگان ها و سازمان ها، کارمندان دولت نیستند ؟ چرا در اخبار نمی گویند معوقات کارمندان دارایی یا مطالبات کارمندان شرکت نفت ، یا پاداش پایان خدمت بانک ها و یا....پرداخت شد؟

می دانید چه کرده اند با شأن معلمی !!؟ نمی توانم بطور قطع بگویم اما شبهه ی یک کار برنامه ریزی شده از آن استنباط می شود...!

        آقای روحانی سیستم با این روش مردم را در مقابل فرهنگیان قرار داده و حتی سایر کارمندان را در مقابل ما. تنها اتفاقی که افتاده این بوده که مردم ناآگاه، که نمیدانند مفهوم مطالبات و معوقات چیست ؟
مدام فرهنگیان را متهم به پرتوقع بودن ودروغگویی می کنند و سایر ارگان ها نیز به این بهانه با افزایش مزایای کارمندان خود این شکاف را بیشتر می نمایند.

  5. اضافه کار:

 در بیشتر ارگان ها ساعاتی را تحت عنوان اضافه کاری آخر ماه برای کارمند خود بدون آنکه اضافه کاری انجام داده باشد،منظور می کنند در حالیکه در فرهنگ ،اضافه کاری مفهوم واقعی دارد. 
یعنی اولا برای تعدادی از فرهنگیان اضافه کار وجود دارد نه همه ، ثانیا برای یک فرهنگی باید ساعت اضافه کاری واقعی باشد نه اینکه برای خود ساعتی بسازد واگر اضافه کاری وجود داشت و رفت ، حق الزحمه آن را حداقل 6 ماه بعد ، پس از کسر روزهای تعطیل رسمی (لبخند بزنید) به حسابش واریز می کنند.

        این ظلم ها فقط درپرداخت اضافه کارها خلاصه نمی شود.حتی ازاین جماعت وقتی بعنوان عوامل اجرایی در روزهای رای گیری شوراها و مجلس و ریاست جمهوری استفاده می کنند، 
حق الزحمه آن را یکسال دیگر میدهند حال آنکه کارمندانی که از سایر ارگان ها در انتخابات فعالیت میکنند ظرف 24 ساعت تا یک هفته ،حق الزحمه خود را دریافت
می کنند .این مثال را زدم که ببینید حتی در موضوعات پیش پا افتاده نیز، اجحاف فریاد می زند.

  6. تغییر نگرش در رفتار به جای گفتار:

 آقای دکتر سعی کنید نگرش سیستم را به آموزش و پرورش تغییر دهید تا زمانی که دولت در رفتار نه گفتار ،نگاهش را به فرهنگ تغییر ندهد چیزی تغییر نخواهد

کرد .شما بعنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی با عملکرد خود می توانید نگرش زیر دستان و جامعه را تغییر دهید. تا زمانی که وزرای کابینه شما درتخصیص

بودجه و نمایندگان مجلس درتصویب بودجه ،مارا زیادی بداند و مصرف کننده ، وضع به ن منوال است و چیزی تغییر نخواهد کرد .ما زیاد هستیم اما زیادی نه.
که اگر چنین بود وزیر با لیاقت دولت جنابعالی جناب آقای دکتر هاشمی ،
نمی توانست اینگونه لیاقت خود را به رخ همه ی وزراء دیروز و امروز بکشد.او با عملکردش ثابت کرد که تعداد پرسنل توجیهی برای عدم توانایی در بهبود شرایط کارمندان تحت امر خود نیست.

  7. اجحاف در تخصیص مزایا :

جناب آقای رئیس جمهور،در یک جمله ، در آموزش و پرورش ما فقط و فقط یک حقوق داریم و والسلام.

اما در سایر ارگان ها بسته به حیطه فعالیت و با توجه به اطلاعات اندک بنده و عدم شفافیت در پرداخت حقوق و مزایا در آن ها، تبعیض های زیر به وضوح مشهود است 
که البته گله ای به مسئولان و کارمندان زحمتکش آنها نیست .آنها کار خود را درست انجام می دهند،گله از این است که سی و چند سال است معلمان دیده
نمی شوند گویا اصلا وجود ندارند و مهم نیستند:

       الف: خانه های سازمانی که بسته به شرایط تا چند سال در اختیار کارمند قرار میگیرد و پس ازاتمام زمان به وی وام های مسکن با مبالغ قابل توجه و سود های اندک، تخصیص داده می شود.
البته در مورد بانک ها و موسسات مالی که از همان روز اول وام های کم بهره مسکن به فراخور هر سال در نظر گرفته می شود.

        ب: مزایای جانبی که به هر بهانه ای صرفا جهت کمک به کارمند تحت امرشان اعم از انواع کارانه ها ،حق سفر ، حق خرید لوازم ورزشی، حق آجیل ،حق خرید لوازم منزل، حق ماموریت ، حق ایاب و ذهاب ، حق مسکن ،کارت های خرید غیر نقدی، پاداش های متفرقه ( مثلا همین عیدی دهه فجر) و عیدی پایان سال مجزا از عیدی مصوب دولت و بسیار موارد پنهانی که فقط خودشان مطلع هستند، پرداخت می شود.
مثال تاسف برانگیز آنجاست که اگر فرزند هر یک از این کارمندان دیگر دولت در مدرسه معدل خوبی کسب نماید ، آن اداره به ولی دانش آموزهزینه ای را تحت عنوان جایزه یا کمک هزینه تحصیل پرداخت می نماید. 
حال آنکه فرزندان ما وقتی می خواهند در مدارس دولتی هم ثبت نام کنند از
ما تقاضای شهریه می شود ....درد دارد آقای دکتر.....درررد...!!!

        ج: بیشتر ارگان ها کارمندان خود را موظف می کنند که اجبارا به سفر بروند و برای وی حق سفر و مکان مناسب تعریف می کنند و هدف از اینکار را، برگرداندن انرژی از دست رفته کارمند ، فاصله گرفتن از محیط کاری و قرار گرفتن در جو خانواده برای تجدید قوای مجدد
می دانند .

       اما .....

       اما در آموزش و پرورش ، همه ی این ها خنده دارست. سفر در آموزش و پرورش یعنی بدون هیچ حق سفری و بدون هیچ استقبال کننده ای باز هم بروی به محیط کار.سفر یعنی باز هم رفتن به مدرسه، به یک هتل بی ستاره ای که شرمندگی آن در پیشگاه زن و فرزند آن چنان است که دیر هنگامیست عطای سفر را بر لقایش بخشیده ایم.

       از تعارفات بگذریم آقای دکتر روحانی: حرف ها بسیار است و مجال اندک.کارد به استخوان رسیده و صورتها کبود از سیلی های پی در پی.
اگر پولی نیست برای همه نیست و اگر هست چرا فقط برای آموزش و پرورش نیست!!؟
تا کی باید تحمل کرد. تا کی خودمان را گول بزنیم ؟دیگر نمی شود فرزندان ما رابا جمله "معلمی عشق است "مجاب کرد. آنها نداشته های خود را با داشته های همسالانشان مقایسه می کنند.
جامعه نیزفرهنگیان را به چشم نیازمندانی که توانایی خرید ندارند ، می نگرد و به اشکال مختلف چه در گفتار و چه رفتار ، ما را به تحقیر می کشاند .

         آقای دکتر: اگر آینده فرزندان این مرز و بوم برای شما مهم است که حتما هست، بدانید که معلمین شما دیگر انگیزه ای برای کار کردن ندارند.آنها می گویند وقتی کسی دلش به حال ما و خانواده های ما نمی سوزد چرا ما دلسوز باشیم ؟ بیشترشان فقط گذران ایام می کنند و بی اهمیت به هر نتیجه ای.

حرف هایم به درازا کشید ، تمامش میکنم .به قول آن سید بزرگوار:

آقای روحانی!!؟

نامه‌ام باید کوتاه باشد ......
ساده باشد ......
بی حرفی از ابهام و آینه....
از نو برایت می‌نویسم 
حال همه‌ی ما خوب است 
اما تو ......

باور نکن !!!!!

 با احترام

   امضا: 

"معلم"

 

ارسال به همکاران فراموش نشود.

داستاتی از کلبله و دمنه در مورد بی تفاوتی


داستاتی از کلبله و دمنه

در مورد بی تفاوتی


موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید؛

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛

همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد؛

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید؛

از مرغ برایش سوپ درست کردند؛

گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند؛

گاو را برای مراسم ترحیم کشتند؛

و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد؛

و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد

"کلیله و دمنه"

علیرضا منادی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبر 23 صدا و سیمای




علیرضا منادی 

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی

در گفتگو با خبر 23 صدا و سیمای

 مرکز آذربایجانشرقی:


هدف اصلی ما همطرازی حقوق معلمان با سایر کارکنان دولت است



دکتر علیرضا منادی سفیدان، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون دانشگاهیان مجلس، در مصاحبه با خبر ساعت 23 شبکه سهند تبریز (یکشنبه)، خبر های شیرینی در آستانه عید برای فرهنگیان عزیز مطرح نمود.

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش آذربایجانشرقی ؛ دکتر منادی در این مصاحبه اعلام کرد در بودجه سال 1394 مبالغ قابل توجهی بودجه برای کمک به آموزش عالی و آموزش و پرورش اختصاص پیدا کرده است. وی گفت مبلغ 1700 میلیارد تومان از محل صرفه جویی شرکت های دولتی و 600 میلیارد تومان دیگر ردیف جداگانه برای کمک به معیشت فرهنگیان و بازپرداخت معوقات اختصاص یافته است. همچنین 420 میلیارد تومان از محل عوارض گاز برای کمک به گرمایش و سرمایش مدارس و 200 میلیارد تومان برای سرانه مدارس از همان محل اختصاص یافت.


دکتر منادی اشاره نمود «ما از اول در خصوص کمک به ارتقاء کیفیت معیشت و همچنین ارتقاء کیفیت علمی و پژوهشی فرهنگیان عزیز در سه مرحله اقدام نمودیم». که در وهله نخست پیگیری مجدانه پرداخت مطالبات معوقه فرهنگیان (که از قبل از سال 1392، 1400 میلیارد تومان مطالبه دارند) و همچنین، انجام مسئله بازنشتگی پیش از موعد در آموزش و پرورش و پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان بلافاصله بعد از بازنشستگی بود؛ و در ادامه تراز شدن حقوق فرهنگیان عزیز با حقوق دیگر کارکنان دولت بود. وی اشاره نمود در این تلاش چند ساله، ارائه طرح ارتقاء کیفی معیشت و ارتقاء کیفی علمی و پژوهشی فرهنگیان از طریق طرح رتبه بندی فرهنگیان در مجلس صورت گرفت که در آن زمان متأسفانه فقط با اختلاف یک رأی (49% آراء) رأی نیاورد ولی قرار شد که دوباره پیگیری نماییم که خوشبختانه دولت اعلام کرد که خود لایحه ای در این خصوص خواهد آورد. اینک پس از این پیگیری ها، نتایج ذیل به دست آمد.


انشالله آخر امسال در حقوق های سال 1394 علاوه بر 14% افزایش در حقوق فرهنگیان، یک رقم حدود 100 هزار تومانی نیز افزایش وجود خواهد داشت که مربوط به برابری و تراز بندی حقوق دریافتی فرهنگیان عزیز با دیگر کارمندان محترم دولت خواهد بود که البته این رقم برای آموزگاران قبل از این احتساب شده بود (بند 5 ماده 68 نظام پرداخت) [برای مثال دبیرانی که ضریب فوق العاده شغلی شان 800 هست به 1500 خواهد رسید، ضریب فوق العاده شغلی معلمان فوق دیپلم به 1000 خواهد رسید، مستخدمین خدماتی که ضریب فوق العاده شغلی 300 دارند به 700 خواهند رسید، ...]

در مورد رتبه بندی نیز موضوع روز یکشنبه در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح و تائید شد و به هیئت دولت آمد که نوبت رسیدگی نرسید و قرار شد چهارشنبه در کابینه مطرح و برای یکشنبه لایحه به مجلس ارسال گردد که مجلس بنا دارد در اسرع وقت نسبت به بررسی این لایحه اقدام و آن را اعمال نماید.


رتبه بندی پیشنهادی دولت در 4 گروه می باشد که اخذ رتبه گروه 1 (شامل حدود 70% فرهنگیان) مرتبط با فرهنگیانی می باشد که 5 سال سابقه و تعدادی دوره های آموزش ضمن خدمت را می طلبد که کسب این رتبه منجر به افزایش 450 تا 500 هزار تومانی حقوق این فرهنگیان می گردد. رتبه های بعدی نیز با توجه به کارهای علمی، تحقیقی و پژوهشی اعطاء خواهد شد که منجر به افزایش 3 برابری فوق العاده شغلی حقوق فرد خواهد شد (قابل توجه است که حقوق بالاتر از 3.5 میلیون تومان تا 4.5 میلیون تومان را در پی خواهد داشت) که البته این ها به دقت در مجلس بررسی و در راستای حفظ منافع فرهنگیان که دغدغه اصلی نمایندگان و به خصوص هیئت رئیسه و کمیسیون آموزش و تحقیقات و فراکسیون دانشگاهیان و فراکسیون فرهنگیان می باشد لحاظ خواهد شد.


وی با تأکید بر اینکه فرهنگیان محور اصلی توسعه جامعه پیشرفته ایران اسلامی هستند، تأکید رهبر معظم بر اهمیت کار و ارزش افزوده تلاش فرهنگیان را سرلوحه حمایت مجلس و دولت از این قشر فرهیخته دانست. در ادامه، دکتر منادی اضافه کرد مبلغ 180 میلیارد تومان برای دانشگاه هایی که کمتر از 20% افزایش بودجه در لایحه بودجه سال 1394 داشته اند را تخصیص داده ایم که در بین آن ها، دانشگاه های تبریز، شهید مدنی آذربایجان، علوم پزشکی، فرهنگیان، پیام نور و فنی و حرفه ای را در استان می تواند یاد کرد. وی همچنین از تخصیص 700 میلیارد تومان برای کمک به آموزش عالی شامل مؤسسات پژوهشی، جهاد دانشگاهی و دیگر مؤسسات تابعه خبر داد.


وی در خاتمه سال توأم با آرامش، عزت و تلاش پیروزمندانه را در سایه سار ایمان و دین مبین اسلام و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری آرزو نمود و ضمن تأکید بر تکریم ا


به نقل ازگروه فرهنگیان ایران در تلگرام

حقوق چوپان از معلم بیشتر است



حقوق چوپان از معلم بیشتر است


همکاران و فرهنگیان عزیز 


درجایی که دستمزد یک چوپان برای نگهداری بز و گوسفند از دستمزد یک معلم در آن کشور بیشتر است نمی توان انتظار زیادی داشت. 

این یعنی اینکه دولت مردان آن کشور برای تربیت فرزندان جامعه خود، به اندازه یک بز یا گوسفند ارزش قایل نیستند.

به آنها که برای آموزش و پرورش بودجه تعیین میکنند، باید گفت چرا معلمان یک کشور باید تا آن حد در فشار و کمبود باشند که برای احقاق حق خود ناله شان تبدیل به فریاد شود تا به گوش مسئولین برسد؟

مگر آنها خود فرزندانی ندارند که زیردست یک معلم درس می خواند؟

آیا ارزش بز وگوسفندی که در مراتع می چرد وتحت مراقبت یک چوپان است بیش ازفرزندان آنها ست، که نسبت به وضعیت معلمان فرزندان خود بی توجه هستد؟

خطاب به مسئولین باید گفت چرا از بودجه مملکت به اندازه ی که حق واقعی معلمان است پرداخت نمی کنید؟

شاید می ترسند از میزان اختلاسی که ممکن است صورت بگیرد کم بیاید؟ 

هر کدام از شما نمایندگان مجلس و وزرا چندسالی در راس امور تصمیم گیری و اجرایی هستید و پس ازآن کنار زده می شوید، چرا به جای منافع خود که جز آبروریزی وسر افکندگی برای خودتان ندارد کاری اساسی برای فرهنگیان وآموزش وپرورش که منافع آن برای کل جامعه خواهد بود انجام نمی دهید؟ 

چرا معلمان را وادار می کنید برای گذران معیشت خود به کار دوم یا سوم روی بیاورد؟ 

نکند انتظار دارید با این وضعیت معیشتی هر روز وهر هفته معلمان کتابها ی خریده و مطالعه کرده و جهت تعلیم و تربیت بهتر و ارتقاء سطح معلومات سر کلاسها حاضر شوند و باعث ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه را فراهم آورند؟

چرا برای پیشرفت وتعلیم وتربیت همه اش از وجود معلمان مایه می گذارید؟ 

تا چه زمانی می خواهید روی ایثار و فداکاری بیش از وظیفه معلمان تکیه کنید؟

در حالیکه در جامعه همه چیز با پول خرج کردن راه می افتد، چرا انتظار دارید که معلمان تقریبا به رایگان کار کنند

.به نقل ار گروه قرهنگبان فارس در واتساپ

.







منابع در امد. زایی آموزش و پرورش8

منابع در امد. زایی آموزش و پرورش


دوستان عزیز و معلم من ؛ آموزش و پرورش نیازمند مالی نیست و منابع درآمد زایی کافی هم دارد فقط دست آدم های بی کفایت و دزد افتاده که نفعی به هیچ معلمی نمیرساند لطفا به موارد زیر دقت کنید:1_ صندوق ذخیره فرهنگیان بعد از وزارت نفت و تامین اجتماعی دارای بیشتری شرکت ، کارخانه و منابع مالی است ! از روز عضویت تا بازنشستگی معلمین حق عضویت از حقوق آنان کسر می شود به امید چندرغاز سالانه که مثل مهریه نه کسی داده و نه کسی گرفته!!!  و به امیدپرداخت معادل آن در زمان بازنشستگی والبته به صورت اقساط!! پس سود سرشار این همه منابع مالی و گردش حساب موسسات و شرکت های تحت پوشش صندوق ذخیره کجاست ؟!   2 _ شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان که با سهم سپرده همکاران معلم عضو اداره میشود دارای گردش حساب فوق العاده زیاد و سود فراوان است اما قطره چکانی به همکاران حساب پس میدهد چراوضعیت مالی و اداره شرکت تعاونی فرهنگیان به این وضعیت در آمده؟نفع چه کسانی در ادامه این وضعیت است؟  3 _ خانه معلم در تمام کشور باید خانه معلم باشد! اما نه تنها خدمات دهی آن به معلمین تفاوت چندانی با سایر مردم نداردبه اساسا هیچ خیر و برکتی برای معلم ندارد توجه داشته باشید خانه معلم هر شهر معادل در آمد یک هتل دو یا سه ستاره، معادل درآمد یک رستوران درجه یک و معادل درآمد یک تالار مراسم گردش مالی و سود دارد اما نه برای معلمین بلکه برای اوشان!!!!!!      4_  شرکت بیمه معلم دارای گردش حسابی در حد بیمه ایران و بیمه ملت است  اما چه سودی برای معلمین و فرهنگیان داشته یا دارد؟! حقوق پرداختی به همکاران معلم (همین چندرغاز ماهیانه ما)وقتی در یک حساب متمرکز می شود رقمی هنگفت میشود (در همین سرپل ذهاب شهر کوچک مرزی ما موقع پرداخت حقوق حدود 2 میلیارد تومان میشود!) بسیاری از مبالغ همین حقوق ها تا مدت ها در حساب معلمین می ماند و به تدریج خارج میشود!چرا این حقوق ها در یک بانک به نام معلمین جمع و متمرکز نمی شود تا هم محل سپرده آنان باشد و هم ازمزایای آن بهرمند شوند؟!اگر به مبالغ حقوق ها گردش حساب و منابع مالی صندوق ذخیره ،بیمه معلم، خانه معلم وفروشگاه تعاونی مصرف و ... را در یک حساب اضافه کنید در حد بودجه و رفاه مردم کشور قطر و امارات منابع مالی انباشته میشود ! اونوقت سهم من و شما از همه این منابع مالی با بالای 20 سال سابقه خدمت حقوق یک میلیونی آ.پ با هزاران منت و بوق و کرنا است! (همکاران معلم لطفا در همه گروهها انتشار دهید)

به نقل ازفرهنگیان فارس در واتساپ

ضرب و شتم دبیر ریاضی کوهدشت لرستان

 ضرب و شتم دبیر ریاضی کوهدشت لرستان


هتک حرمتی دیگر!! مجید قراوند دبیر ریاضی یکی از دبیرستانهای کوهدشت لرستان مورد ضرب وشتم پدر یکی از دانش آموزان که رئیس اداره مخابرات شهرستان است وراننده اش قرارگرفت این ماجرا که دیروز دوشنبه اتفاق افتاد بعلت بی انضباطی ودرس نخواندن دانش آموز در درس ریاضی ازطرف مدیر،به مدرسه دعوت شده بودند که پدر دانش آموز باماشین اداره وراننده شخصی درآموزشگاه حضور یافته بود درحین گفتگو در کمال ناباوری،ودرحضور سایر عوامل اجرایی،دبیر ریاضی رامورد ضرب وشتم شدید قرار دادند شدت ضربات وارده برسر وی به حدی بوده که نامبرده همان لحظه از هوش رفته و به دریکی ازبیمارستانهای مرکز استان اعزام شده وهنوز هم درکما هستند!سوال اینجاست  قانونی که می گوید اگر به کارمند دول درحین خدمت توهین شده ومورد ضرب وشتم قرارگیر متهم علاوه بر جزای عمومی به 2تا 6ماه زندان محکوم خواهد شد،درمورد فرهنگیان اجرا نمی شود!؟

به نقل از واببر گروه فرهنگیان

12. سال پیش در چنین روزی

12. سال پیش در چنین روزی ...


    17.    اسفند    80

بیانیه نخستین شورای هماهنگی تشکل های صنفی - شیراز


تاریخچه ی اعلام موجودیت تشکل های صنفی معلمان ایران


 


شروع فعالیت تعدادی از تشکل های صنفی در روز جمعه 17 / 12 / 1380 در شهر شیراز بود که بدون وابستگی دولتی و حزبی حرکت جدیدی را در عرصه ی فعالیت صنفی آغاز کردند.در گذشته فعالیت های صنفی معلمان ، زیر شاخه های احزاب سیاسی بودند و فعالیت مستقل نداشتند. اگر فعالیتی هم بود، فراگیر نبود و خود را وامدار احزاب سیاسی و مسئولان دولتی می دانستند. در شروع فعالیت جدید تشکل های صنفی بدون داشتن کم ترین امکانات مالی و دولتی ، فکر نمی کردند روزی برسد که در بیست و ششمین همایش آن ها بیش از30 تشکل عضویت داشته باشند. تشکل های صنفی با توجه به تجربه های گذشته که همواره معلمان ، پلکان ترقی احزاب و شخصیت ها بوده اند، اصولی را برای خود معین کردند که به موجب آن :


 


1 -    وابستگی به احزاب سیاسی و دولت نداشته باشند و به عبارت دیگر مستقل باشند


2 -   اعضای هیئت مدیره و دبیرخانه مرکزی تشکل های صنفی حق گرفتن هیچ گونه بست و مقام دولتی را نداشته باشند و هر زمان مشخص گردد یکی از اعضای هیئت مدیره ی تشکل ها دارای سمت دولتی است از هیئت مدیره اخراج می‌گردد. این تصمیم به این جهت گرفته شد که قدرت نقد و نظارت تشکل ها ضعیف نگردد  از حضور افراد سود جویی که قصد گرفتن مقامات بالا در آموزش و  پرورش را دارند ، نتوانند تشکل های صنفی را پلکان ترقی نمایند


 


در حدود پنج سال فعالیت ، تشکل های صنفی با شعار “ نه چپیم  نه راستیم - معلمیم ، معلم “ استقلال خود را اعلام نموده اند و هزینه های سنگینی از احزاب چپ و راست متحمل شده‌اند


مرز بندی بین فعالیت حزبی و صنفی در بین نهادهای مدنی سایر کشورها ، جایگاه و نقش خاص خود را دارد . احزاب برای رسیدن به قدرت سیاسی فعالیت می کنند ولی تشکل ها و نهادهای مدنی برای اهداف و خط مشی صنفی خود تلاش می نمایند .   قصد آن داریم در هر شماره بیانیه‌ی گردهمایی تشکل های صنفی معلمان را در هفته نامه ” قلم معلم “ چاپ نماییم . از همکاران ، مسئولان و دست اندرکاران نهادهای مدنی تقاضا داریم بیانیه ها را با توجه به زمان و مکان خودش مورد نقد و بررسی قرار دهند تا چراغ راهی باشد برای ادامه‌ی فعالیت تشکل‌های صنفی معلمان


 


 


 


 


اولین بیانیه تشکل های فرهنگیان در شیراز


 


 با اهداء سلام و تحیات به محضر فرهنگیان آزاد اندیش عدالت خواه ما نمایندگان تشکل های صنفی استان های مختلف سرزمین حماسه و معرفت در راستای تحقق اقتدار ایران سرافراز و عدالت اجتماعی بر آن شدیم یک دل و یک صدا همسو با هم این قشر فرهیخته ی نا پیوسته را پیوندی ناگسستنی بخشیم . باشد که به یمن این پیوند مبارک و این همبستگی مقتدرانه بتوانیم جامعه ای را که دیگر در آن علم و دانش دلنشین و شایسته معنا نمی شود و شان و شوکت و ارزش واقعی آن کم رنگ شده است شور و سرزندگی دوباره بخشیم . تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در روز جمعه 17/12/1380 در شیراز طی نشستی اعلام موجودیت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران تصمیمات زیر را اتخاد کردند .


1   -     تا زمانی که فرهنگیان سراسر کشور دست به دست هم ندهند و یک دل و متحد نشوند ، نمی توانند به حقوق حقه خود دست یابند . 


  2 -  تشکل های صنفی فرهنگیان کشور به اتفاق اعلام می نمایند گام‌هایشان در جهت تحقق اقتدار ملی و رفع تبعیض و بی عدالتی موجود است و تا حصول نتیجه ئاز پای نخواهند نشست .


   3-    تمام تشکل های حاضر بر صنفی بودن خود و پرهیز از سیاست زدگی متفق القول بوده و لزوم بهره برداری از امکانات آموزش و پرورش را در جهت ایجاد و پذیرش جایگاه قانونی تشکل ها در سازمان های آموزش و پرورش خواستار شدند .


   4 -  نمایندگان فرهنگیان در این نشست اعلام می نمایند قدم‌های برداشته شده جهت رفاه حال فرهنگیان به هیچ وجه قانع کننده نیست و با این حرکت های کند و مقطعی مشکلی نخواهد شد .


   5 -  امید است که مسئولان نظام به این نتیجه رسیده باشند که اعلام خواسته های صنفی اعتراض به نظام و انقلاب نیست. 


   6 -   ارتقاء سطح علمی فرهنگیان در جهت آشنایی با آخرین دستاوردهای علمی روز جهان را خواستارند .


 


در پایان نمایندگان تشکل ها خواستار پاسخگوی شفاف دولت ، مجلس و کمیته پیگیری مشکلات فرهنگیان شدند .


 


همواره شو عزیز،


                        تنها نمان به درد،


                                           کاین درد مشترک،


                                                          هرگز جدا جدا،


         درمان نمی شود .


 


 


 


با سپاس


اتحادیه صنفی فرهنگیان شهرستان اهواز ـ کانون فرهنگیان استان اصفهان ـ انجمن صنفی فرهنگیان استان خراسان ـ کانون فرهنگیان شیراز - کانون معلمان استان همدان


 


 


 


 


به نقل از هفته نامه قلم معلم


شماره 19 مورخ 4 مهرماه 1385 /  صفحه 8 / صفحه تشکل های صنفی معلمان


12. سال. پیش در چنبن روزی


12. سال. پیش در چنبن روزی ...


16. اسفند.  81


تاریخچه اعلام موجودیت تشکل‌های صنفی معلمان ایران


چهارمین همایش تشکل‌های صنفی معلمان ایران در تاریخ 16/12/81 در منظریه تهران برگزار شد.


طبق معمول روال گذشته همایش تشکل‌های صنفی فرهنگیان ابتدا با مخالفت آموزش و پرورش مواجه شد. ولی با اصرار و پیگیری کانون صنفی معلمان ایران جلسه برگزار شد.


از نکات برجسته این همایش یکی طرح تشکیل اتحادیه صنفی سراسری فرهنگیان بود که اکثریت تشکل‌ها تاکید بر واژه‌ی <شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان> داشتند و پذیرفته شد.


در این جلسه آقای حامی و تعدادی از معاونین وزارت‌خانه و یکی از مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان شرکت کردند که متاسفانه پاسخ‌های مسئولان آموزش و پرورش رضایت تشکل‌های صنفی را جلب نکرد.


از نکات دیگر این همایش در همان روز حضور آقای خاتمی ریاست جمهوری وقت برای مراسم بزرگداشت روز درختکاری یا فضای سبز در خارج از سالن اجتماعات منظریه در کنار ما، بود، که با عجله تعدادی از نمایندگان تشکل‌های صنفی خودشان را به آقای خاتمی رساندند و نامه‌ای به ایشان دادند که تا به جلسه‌ی همایش تشکل‌های صنفی تشریف بیاورند که ایشان بالای نامه نوشتند <در فرصت مناسب با تشکل‌های صنفی معلمان ملاقات انجام خواهد شد> که این فرصت طی هشت سال خدمت آقای خاتمی به وجود نیامد. کما اینکه با آقای احمدی‌نژاد ریاست جمهوری کنونی پس از نامه تعدادی از تشکل‌ها هنوز فرصت ملاقات با ایشان نیز به وجود نیامده است.


پس حق دارند معلمان بگویند <نه چپیم، نه راستیم، معلمیم، معلم> درنتیجه پس از بحث و گفت و گو در کمیته‌های مختلف همایش تشکل‌های صنفی معلمان، ازجمله در کمیته اساسنامه چند مصوب داشت 1- اساسنامه تشکل‌ها مورد تصویب قرار گرفت که در ماده‌ای از آن آمده بود - عضویت در تشکل‌های صنفی معلمان فقط با مجوز صنفی قابل پذیرش است 2- از تاریخ 16/12/1381 سه تشکل فرهنگیان که مجوز سیاسی داشتند عذر آنها از تشکل‌های صنفی خواسته شد 11- خانه معلمان - سازمان معلمان - کانون همبستگی فرهنگیان و مدرسان) درنهایت منجر به قطعنامه زیر گردید.


بسم‌ا... الرحمن الرحیم


قطعنامه پایانی همایش تشکل‌های صنفی فرهنگیان کشور


به نام آن که حق‌خواهی و عدالت‌جویی را سرلوحه زندگی انسان قرار داد.


در پی حرکت‌های قانونمند معلمان در بهمن ماه سال 80 که منجر به تشکیل کمیته پی‌گیری مطالبات فرهنگیان گردید، انتظار بر این بود تا در جهت رفع تبعیض و ایجاد همترازی حقوق و مزایای دریافتی معلمان با سایر کارکنان ادارات، نهادها و وزارت‌خانه‌ها پاسخ مثبتی داده شود که متاسفانه به جهت عدم وجود یک تشکل سراسری جهت ایجاد هماهنگی بین فرهنگیان و نوع نگرش و عملکرد مدیران نظام آموزشی و مدیریتی کشور تاکنون از رسیدن به حقوق حقه خود محروم مانده‌ایم و تا زمانی که بی‌تفاوتی دولتمردان و قانونگذاران نسبت به وضعیت ناگوار معیشتی معلمان ادامه دارد نمی‌توان به فردای بهتری امیدوار بود و استعدادهای نهفته را در جهت پیشرفت و تعالی هدایت نمود.


لذا تشکل‌های صنفی فرهنگیان کشور در چهارمین همایش خود ضمن طرح تشکیل اتحادیه صنفی سراسری فرهنگیان ایران خواسته‌های ضروری خویش را به شرح ذیل اعلام و تقاضای پیگیری و اجرای آن را می‌نمایند:


1- تشکیل مجدد کمیته‌ پی‌گیری مطالبات فرهنگیان توسط ریاست جمهوری با مشارکت نمایندگان تشکل‌های فرهنگیان.


2- رفع تبعیض بین میزان دریافتی و تسهیلات فرهنگیان با کارکنان سایر ارگان‌ها، نهادها و شرکت‌های دولتی.


3- پرداخت 25 درصد اضافه فوق‌العاده شغل معلمان که قبلا نیز جزء حقوق بوده است.


4- اصلاح ساعت کار مقطع ابتدایی و دفترداران.


5- تامین امنیت شغلی معلمان و برقراری امکان بیان خواسته‌ها و نظرات حق‌جویانه همکاران و تبرئه فرهنگیانی که احتمالا به دلیل فعالیت‌های صنفی مورد تعقیب قرار گرفته‌اند و دلجویی از معلمانی که مورد ضرب و شتم واقع شده‌اند.


6- تسریع در صدور مجوز و پروانه فعالیت تشکل‌های صنفی معلمان در سراسر کشور و همکاری مدیریت آموزش و پرورش در تامین امکانات تشکل‌ها ازجمله در اختیار گذاشتن محل مناسب جهت فعالیت تشکل‌های صنفی.


7- ایجاد تسهیلات جهت اطلاع‌رسانی تشکل‌ها در قالب خبرگزاری.


8- اولویت در استخدام معلمان حق‌التدریس و برقراری مزایای غیرنقدی و پاداش سالانه برای آن‌ها.


9- ایجاد امکانات رفاهی و فرهنگی جهت بازنشستگان آموزش و پرورش و پرداخت بن به آن‌ها.


10- ایجاد تحول بنیادی در شیوه‌های ارزشیابی براساس اصول علمی و کاربردی و فراگیر نمودن گروه‌های تشویقی.


11- احیای بانک فرهنگیان و استفاده از سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان جهت راه‌اندازی آن و اصلاح اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان جهت جلب مشارکت کلیه همکاران.


12- کارآمد کردن بیمه و تلفیق بیمه تکمیلی و درمانی و سرویس‌دهی در تمامی موارد درمانی.


13- اصلاح و افزایش بودجه اختصاص یافته به آموزش و پرورش از سهم تولید ناخالص ملی و توزیع عادلانه‌ی آن در سیستم آموزش و پرورش که سرویس‌دهی هیجده میلیون دانش‌آموز را بر عهده دارد.


14- پرداخت حق ایاب و ذهاب و سختی کار و لباس و حق مسکن به عموم فرهنگیان نظیر سایر ادارات.


در پایان اعلام می‌داریم که در صورت عدم تحقق خواسته‌های فوق (تا پایان فروردین 82) این حق را برای خود محفوظ می‌دانیم که براساس اصل 27 قانون اساسی جهت پی‌گیری خواسته‌های خود اقدامات قانونی لازم را انجام دهیم.


کانون فرهنگیان شیراز، کانون صنفی معلمان ایران، کانون صنفی فرهنگیان اصفهان، خانه معلمان (فرهنگیان) ایران، کانون صنفی کهکیلویه و بویراحمد، کانون فرهنگیان گیلان، هیئت موسس کانون‌های فرهنگیان کرمانشاه و یزد، کانون صنفی همدان، کانون همبستگی معلمان و اساتید، جامعه فرهنگیان آستانه اشرفیه


بیانیه کانون صنفی مستقل آذر بایجان شرقی


بیانیه کانون صنفی مستقل آذر بایجان شرقی


بنام خداوند جان و خرد 


با درود به همت والای شما معلمان بزرگوار میهن عزیزمان .


کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی ضمن تبریک و تشکر از حرکت صنفی مدنی شما سروران گرامی و ستودن همدلی و همرایتان امیدوار است با بهرگیری از فضای ایجاد شده با تعمیق و پایداری همدلی ها موجب  تقویت تشکلها موجود علی الخصوص شورای هماهنکی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور (که اکنون ریاست  شورای مرکزی آن بر عهده کانون  همدان می باشد ) شده و با استفاده از تجربیات گذشته همچنین توسل به روشهای علمی  و تاکید بر حقوق حقه خود با رویکردی قانون مدار و رفع موانع و محدودیت های ایجاد شده  در بهبود وضعیت اسفناک نظام تعلیم و تربیت گام های اساسی برداشته شود.  


اما اگرچه در کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی به جهت تشخیص خود و اعتقاد به تقید در کار تشکیلاتی در قالب تصمیمات  شورای هماهنکی موجود, افتخار همراهی تان را نداشتیم اما به یقین همدل شما سروران بوده و خواهیم ماند. 


ازطرف 

هییت مدیره کانون

بیانیه کانون فرهنگیان استان اصفهان


بیانیه کانون فرهنگیان استان اصفهان

 پیرامون تجمعات اعتراضی معلمان


به نام خداوند جان و خرد

همکاران  ارجمند !

معلمان یک بار دیگر قامت راست کردند و قد کشیدند و با اعتراض آرام خود رفتار مدنی مدرنی را در سپهر جامعه ی ایران زمین به نمایش گذاشتند و با بیان و انعکاس خواسته های خود، روی پلاکاردها  بی صدا نوشتند و بی صدا خواندند. معلمان دردمند علی رغم میل باطنی خود کلاس درس را رها کردند و در راستای دفاع از حقوق حقه ی خویش و اعتراض به وضع موجود و "نه" گفتن به فقر و فرق، فریاد تظلم خواهی خود را به گوش  مسئولان اجرائی درد آشنا ! و مجلس نشینان واقع گرا !!!  رساندند. معلمان، فریاد خود را« سکوت » کردند به گونه ای که اگر به چشمان آنها نگاه کنیم کر خواهیم شد.

همکاران گرامی !

   چون کوه نشستم من با تاب وتب پنهان                       صد زلزله بر خیزد آن گاه که برخیزم

اکنون بر ماست که با هوشیاری و تیز بینی در این مجال تاریخی از هرگونه حرکتی خارج از چهار چوب تصمیمات « شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور» که معمولاً و مرسوماً با صدور بیانیه های گوناگون صورت می گرفت و مسئولان کانون هر استان با رایزنی و حضور خود در همه ی اجتماعات در پی اجرای آن برمی آمدند خودداری کنیم.

همکاران گرامی !

ای سایه سحر خیزان دلواپس خورشیدند

                                                                                      باسپاس

کانون فرهنگیان استان اصفهان

                                                                                         ١۴ اسفند ۹۳

به نقل از. سایت کانون فرهنگیان اصفهان

 

بسم الله الرحمن الرحیم


نامه ی جمعی از معلّمان اذربایجان و کردستان

     به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران


ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران


با سلام


همانطور که مستحضر هستید چرخه ی تربیت و آموزش نیروی انسانی در آینده ی ایران اسلامی و نیز سرنوشت آینده ی فرزندان برومند این مرز و بوم در مدارس در دستتان توانا، فداکار و مبارزِ معلمان رقم خواهد خورد که اگر دولت محترم جمهوری اسلامی ایران به وضعیت ناگوار حقوقی و معیشتی معلمانِ دلسوز و فداکار نیندیشد و نسبت به این معضلات راه حلی را جستجو نکند، دیگر انگیزه ای برای آموزش و تربیت فرزندانِ دلیر و شجاع این مملکت وجود نخواهند داشت؛ زیرا معلمان به خاطر درگیر شدن با مسایل و مشکلات بی پولی و درآمد بسیار بسیار پایین جهت زندگی و معیشت شان، دیگر شور و شوق چندانی برای تدریس و تربیت برایشان باقی نخواهد ماند.

فرهنگیان و معلمان سراسر کشور با توجه به پایین بودن حقوق و مزایای بسیار کم و ناچیز خود در وضعیت بسیار ناگوارِ زندگی و معیشتی(در زیر خطر فقر) به سر می برند؛ تا جاییکه این مسأله منزلت اجتماعی و شخصیتی آنان را نزد دانش آموزان و مردمِ جامعه بسیار پایین آورده است؛ به طوری که دانش آموزان دیگر معلمان را به عنوان الگوی اخلاقی و اجتماعی خود بر نمی گزیند، به همین خاطر اکثرشان به الگوهای غیر اخلاقی و فاسدِ رایج در جامعه پناه برده و سرنوشت خود، خانواده، مردم جامعه و حکومتشان را به خطر می اندازند؛ زیرا در چنین جوی که برای معلمین و فرهنگیان کشور ایجاد شده، معلمی دیگر الگوی اخلاقی و رفتاری جامعه نمی باشد و هر جامعه ای هم که الگوی معلمی در آن از میان برود، طبیعتاً آن جامعه به قهقرا و ناامنی خواهد رفت و بیشتر جوانان آن یا به زندان کشیده شده یا به بلای خانمانسوز اعتیاد گرفتار خواهند شد. 

امیدواریم که مشکلات و معضلات فرهنگیان و معلمان سراسر کشور، سیاست «اگر می خواهی راحت بر مردم حکومت کنی سعی کن مردم را گرسنه نگه داری» نباشد که با توجه به رشد آگاهی مردم جامعه و پیشرفت تکنولوژیِ امروز، سعی بر این شود که ارزش و جایگاه مقدس شغلی الگوهای مردم جامعه ( فرهنگیان و معلمان) پایین آورده شود و در نتیجه راه بر تحقیق و مطالعه و پژوهش معلمان از یک طرف و راه بر رشد توسعه ی فکری و افزایش سطح آگاهی مردم جامعه از طرف دیگر بسته شود. جناب رئیس محترم جمهوری! در شگفت هستیم که اگر روزی از سرِ صدقه، افزایش حقوق(آنهم بسیار جزئی) و دادن مزایا و تسهیلات بسیار کم و ناچیز( آنهم با قرعه کشی) برای معلمان در نظر گرفته شود چه دلیلی وجود دارد که مسئولان محترم دولت جمهوری اسلامی!! آن را با بوق و کُرنا در رسانه های جمعی،گروهی و تبلیغاتی مختص به خودشان به عنوان اقدامی عظیم و بی نظیر در سراسر کشور مطرح کنند؟! این در حالی است که ما بارها شاهد افزایش بسیار زیاد حقوق، عیدانه، مزایا و تسهیلات کارمندانِ ارگان های دیگر در کشور بوده ایم، اما اصلاً صدایش در نیامده و تا حالا برای یک بار هم به طور رسمی و غیر رسمی در رسانه های وابسته به دولت اعلام نگردیده است. اگر واقعاً از روی دلسوزی است پس چرا سالهاست که مطالبات معلمان به بوته ی فراموشی سپرده شده و حتی از مزایای برحق خودشان هم(هر چند مزایایشان هم بسیار جزئی بوده!) به مرور زمان محروم گشته اند و هر سال تبصره و قانونی برای آموزش و پرورش جهت کاستن از مزایا و تسهیلات جزئی شان! تصویب می شود، ولی در صدا و سیما و رسانه های وابسته به دولت اصلآ انعکاس داده نمی شود


رئیس محترم جمهور! معلمان سالهاست با این معضلات زندگی می کنند و سالهاست با تحقیر، فقر و تهدید (برچسب سیاسی زدن به مطالبه ی صنفی شان توسط سران دولت) به سر می برند، بدون دلیل شرعی و قانونی، حقوق یک ماه مرخصی در آموزش و پرورش به کلی لغو می گردد و پاداش به موقع بازنشستگان به صورت قسطی چند ساله در می آید، تاکنون بعد از گذشت پنج ماه از اضافه کاریِ معلمان سراسر کشور، مبلغی بابت حق الزحمه ی این کار به حساب شان واریز نشده است، حقوق، تسهیلات و عیدی شان هیچگاه به اندازه ی حقوق و عیدی یک آبدارچی در ادارات و مراکز بانک ها، دارایی، دادگستری و ... نرسیده است، موارد دردآور آنقدر زیاد است که از حوصله ی این نامه ی گلایه آمیز هم خارج است. آیا این واقعیات دردناک حامل این پیام نیست که ارزش و اعتبار شخصیتی و اجتماعی معلمان، نزد مسئولان محترم دولت، بسیار بسیار کمتر از یک کارگرِ محترمِ ساده در کشور می باشد؟

رئیس محترم جمهور!! آیا این امر در اساس بی اعتبار و بی ارزش کردن جایگاه معلمان، نزد مردم در کشور نیست که به حدی رسیده که بعضی از معلمان به علت حقوق بخور و نمیر و عدم امکانات و تسهیلات وام در ارگان آموزش و پرورش، اجاره نشین منزل پدرِ دانش آموز خودشان می گردند و یا هنگام سررسید چک مورد معامله شان(مثلاً بیشتر، خرید ماشینی مُدل پایین) به علت عدم پرداخت به موقعِ حق الزحمه ی اضافه کاری شان، شرمنده ی شهروندان خود شده و در نهایت برای حفظ آبروی شخصی، شغلی و نظامشان دست به دامن هر کسی می گردند تا مبلغ مورد معامله شان را تسویه کنند؛ زیرا آنان غالباً بیشتر به امید پول اضافه کاری شان دست به چنین ریسکی(مثلاً خرید ماشین) می زنند؟! آیا آموزش و پرورش، آبرو، حیثیت، کرامت و شرافتِ انسانی هر مملکتی نیست پس آبرو، حیثیت، شرافت و کرامت انسانی مملکت ما کجاست؟

رئیس محترم جمهور! متأسفانه هیچ نوع تسهیلات وام بلندمدتی برای خرید مسکن فرهنگیان و معلمان سراسر کشور تصویب نشده و سالهاست آنان فقط در فکر سیر کردن شکم خود و خانواده شان بوده که راهی برای مطالعه و پژوهش آنان نیز باقی نگذاشته است چه برسد به خدمتی با انگیزه ی بالا به جامعه. بنابراین ما معلمان سراسر کشور تا زمانی که خواسته های ما مبنی بر رسیدن سقف حقوق معلمان متناسب با تورم بازار و سطح قیمت کالاهای بازار و گرفتن تسهیلات وام و مسکن و عیدانه همانند گرفتن تسهیلات وام، مسکن و عیدانه ی کارمندان ارگان های دیگر در کشور محقق نشود و پرداخت فوری کلیه مطالبات پرداخت نشده ی چندین سال پیش که هنوز به طور کامل پرداخت نشده و نیز عدم ابلاغ و پخش افزایش حقوق کارمندان آموزش و پرورش در صدا و سیما و رسانه های جمعی در کشور(که انجام این کار به علت عدم کنترل واقعی در بازار باعث افزایش خود به خود قیمت کالاها و خدمات در کشور می گردد) دست از ادامه ی تحصن و اعتراض برنخواهیم داشت و همصدا با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور خواهیم بود و این بار از شکنجه، زندان، اخراج و اعدام نخواهیم ترسید؛ زیرا این خواسته ها حق مسلم ما و کاملا به نفع جامعه ی ما می باشد و از دست دادن جانمان در این راه شهید شدن و فداکاری در راه آرمانهای واقعی مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود. خواسته ای که اصلاً سیاسی نبوده؛ بلکه خواسته ای کاملاً صنفی بوده و حق طبیعی، شرعی و قانونی ما می باشدکه خداوند به ما ارزانی داشته است ولی متأسفانه دولت محترم جمهوری اسلامی سالهاست چنین خواسته هایی را به بهانه های سیاسی و ضد آرمانهای نظام جمهوری اسلامی بودن، تهدید، سرکوب و خفه می نماید، ما هنوز سرکوب، بازداشت و گذاشتن احکام سنگین مجازات را طی چند سال پیش که توسط دستگاه قضایی دولت بر بعضی از معلمان تهران و چند شهر دیگر به خاطر خواسته های برحقِ طبیعی، شرعی و قانونی شان متحمل گردید فراموش نکرده ایم. 

رئیس جمهور محترم! آیا با این واقعیات دردناک که امروزه در هیچ کشوری سابقه ندارد جای آن نیست که به عنوان انتقاد جدی از سیاستهای دولت و وزیر آموزش و پرورش جهت اصلاح این سیاستها و رفع این مشکلات در روزهای سوم، دهم و هفدهم اسفندماه ۱۳۹۳ در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها تجمع نموده و نارضایتی و اعتراض خود را به شخص عالی، وزیر بی کفایت و بی لیاقت آموزش و پرورش و مردم شریف و مبارز ایران اسلامی برسانیم؟؟ و یا در صورت عدم توجه و نادیده گرفتن این امر، این بار مردمِ شجاع، شریف و مبارز ایران اسلامی را به یاری بطلبیم و با نفرستادن فرزندانشان به مدارس و تشویق آنها به تجمع در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها همراه و همصدا با معلمانشان دست به تحصن و اعتراض بزنند؟؟ ما از اول با ایران بوده ایم و خواهیم بود و تا پایان جهت تحقق مطالبات و خواسته هایمان خواهیم ایستاد و تا مرگ و شهادت هم مقاومت خواهیم کرد تا ایران و نظام آبرویش نرود و این مردم و نظام برای همیشه الگوی تمام جهانیان باشند. نصرٌ مِن الله و فتحٌ قریب


با تشکر 

جمعی از معلمان و فرهنگیان آذربایجان و کُردستان.

صاحبه محمد بطحایی معاون توسعه و پشتیبانی آموزش و پرورش

  مصاحبه محمد بطحایی معاون توسعه و پشتیبانی

آموزش و پرورش


 افتاب: به گزارش ایسنا، محمد بطحایی معاون توسعه، مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه کسری بودجه یکی از مهمترین دلایلی است که باعث شده همیشه شرمنده همکاران فرهنگی باشیم اظهار کرد: متاسفانه با اختلال در ساختار بودجه مواجهیم و علی رغم اینکه همیشه در بودجه های سنواتی نسبت به سال گذشته افزایش نسبتا خوبی را داشتیم اما همواره کسری های سال پیش به سال بعد منتقل می شود.



وی درباره علت دیرکرد در پرداخت معوقات فرهنگیان گفت: با وجود آنکه در طول سال 93 بخشی از این معوقات تعدیل شده بود اما آموزش و پرورش تا اسفندماه کماکان با حدود 1800 میلیارد تومان معوقه روبروست.



معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام اینکه بخشی از معوقات در این هفته پرداخت میشود گفت: در هفته آینده نیز بخش هایی از آن را می پردازیم، البته امیدواریم در این چند روز باقی مانده تا پایان سال بخش عمده ای از مطالبات پرداخت شود.



بطحایی درباره نظام پرداخت هماهنگ که دغدغه اصلی معلمان است اظهار کرد: همه دستگاه های اجرایی تابع قانون خدمات کشوری همانند هم حرکت می کنند، اما قانون اختیاراتی را به دستگاه های اجرایی داده که اگر این دستگاه ها اعتباراتی داشته باشند، می توانند آن را عملیاتی کنند. این در حالیست که آموزش و پرورش به دلیل کسری بودجه همیشگی نمی تواند بخشی از این اختیارات را اجرایی کند.



وی افزود: امیدواریم با گشایش هایی که در بودجه سال 94 اتفاق می افتد بخشی از فاصله فرهنگیان با پرسنل سایر دستگاههای اجرایی را کم کنیم.



بطحایی به بند 5 ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری اشاره کرد و گفت: قانون اعمال این ضرایب را مشروط به اصلاح ساختار نیروی انسانی دستگاهها کرده است. بنابراین اگر دستگاهها خود را اصلاح کنند می توانند از محل ساختار نیروی انسانی فوق العاده شغل را پرداخت کنند. در همین راستا آموزش و پرورش توانست در سال 93 گام بزرگی را برای اصلاح ساختار نیروی انسانی بردارد و که از این محل بخشی ازاین قانون را برای آموزگاران از یک ماه و نیم گذشته آغاز کردیم و با استمرار ساختار نیروی انسانی به تدریج برای سایر نیروها نیز عمل میکنیم.



وی درباره زمان ارایه لایحه رتبه بندی معلمان به مجلس گفت: به دلیل وجود بار مالی در اجرای این طرح بررسی آن مورد تردید بود که خوشبختانه این تردید برطرف شد و امیدواریم در هفته آینده در برنامه های مفصلی جزئیات این طرح را اعلام کنیم.



معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش عنوان کرد: دولت مصمم است که در هفته آینده لایحه رتبه بندی را نهایی کرده و به مجلس بفرستد همانطور که قبلا قول داده بودیم امیدواریم تا قبل از پایان سال 93 این طرح به مجلس ارائه شود.




. "

پرسش وپاسخ خبرنگاران - با دکتر قادری



پرسش وپاسخ خبرنگاران 

-  با دکتر قادری

 در زمینه وضعیت آموزش وپرورش، کیفیت آموزشی، ایجاد انگیزه در دانش آموزان، میزان رضایت مندی معلمان ونظام رتبه بندی در آموزش وپرورش


دکتر جعفر قادری نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه در گفت وگو با خبرنگاران در زمینه موارد مربوط به مسایل ومشکلات سازمان آموزش وپرورش شرکت کرد و به سوالات مطرح شده در این زمینه پاسخ دادند. آنچه در این نشست خبری بیان شده بشرح ذیل است.

س: وضعیت فعلی آموزش وپرورش را چگونه ارزیابی می کنید؟

ج:وضعیت را مناسب نمی بینم. توان علمی دانش آموزان نسبت به گذشته سیر نزولی داشته و انگیزه درس خواندن و جدیت بخرج دادن در بین دانش آموزان  افت کرده است. معلمان از سرشوق و اشتیاق در مدارس حضور نمی یابند.

س: به نظر شما انگیزه معلمان  جهت تلاش و فعالیت بیشتر نسبت به دو دهه قبل چگونه ارزیابی می شود؟

ج: وقتی معلمان دلخوری داشته باشند، وقتی می بینند دولت به معیشت پزشکان توجه می کند و برای نیروهای ستادی وزارتخانه ها افزایش حقوق دیده می شود ولی به معیشت معلمان توجه نمی شود، انگیزه ای برای توجه به شغل وکار خود ندارند. در این صورت معلمی به شغل دوم تبدیل می شود. برخی از آنها از سر ناچاری واضطرار درگیر مشاغلی می شوند که در شان فرهنگیان نیست.

س: اقدام آموزش وپرورش در خصوص متمرکز نمودن واحدهای آموزشی و ارتباط آن را با اقتصاد مقاومتی چگونه می بینید؟

س:اگر آموزش وپرورش برنامه متمرکز کردن مدارس را همزمان با پیش بینی سرویس های منظم و مورد اطمینان جهت انتقال دانش آموزان بخصوص در مناطق روستایی را در دستور کار قرار دهد، این طرح موفق خواهد شد. اگر این اقدامات باهم انجام شود با استقبال دانش آموران و والدین آنان مواجه میشود. این کار موجب کاهش هزینه های سازمان شده و باعث بهره مندی بیشتر از توان وتخصص معلمان می شود. در شرایط فعلی یک مدرسه راهنمایی یا دبیرستان با 35 یا 40 دانش آموز که حدود 12 معلم و دبیر متخصص در رشته های مختلف نیاز دارد، با سه یا چهار معلم در رشته های گوناگون اداره و تدریس میشود.   این امر موجب ضعف علمی دانش آموزان شده  و با اصل تخصصی شدن امور مغایرت دارد. ممکن است اداره چنین دبیرستان و یا مدرسه راهنمایی با ۳ یا ۴ معلم، کاهش هزینه های آموزش و پرورش را بدنبال داشته باشد ولی با محورهای مختلف اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد.

س: منابع در آمدی آموزش و پرورش به غیر از بودجه مصوب دولتی چه چیز هایی می تواند باشد؟

ج: آموزش وپرورش می تواند از موقعیت تجاری املاک خود و تبدیل به احسن کردن آنها استفاده کند. اگر روند تبدیل به احسن، تسریع شود خیلی از مشکلات آموزش وپرورش حل می شود. صندوق ذخیره فرهنگیان هم توانمندی خوبی برای کمک به معیشت فرهنگیان دارد که باید بدرستی از آن استفاده کرد. بیمه و بانک اختصاصی فرهنگیان اگر بدرستی مورد استفاده واقع شود خیلی از مشکلات فرهنگیان را حل می کند.

س: آیا طرح پیشنهادی نظام رتبه بندی معلمان در ساختار و سازمان آموزش و پرورش تحولی ایجاد خواهد کرد ؟

ج: در صورتیکه این طرح فقط جنبه آزمون وخطا نداشته باشد و به اندازه کافی بر روی آن کار کارشناسی انجام شود، میتواند موثر باشد. آنچه که مطرح شده دارای ایراداتی است که باید این ایرادات برطرف گردد. بهرحال پخته شدن و انجام کار کارشناسی نباید بهانه ای برای تعویق این طرح باشد.

س: اگر قرار است با طرح رتبه بندی معلمان وضعیت آنها مانند اساتید دانشگاه شود آیا پیش بینی سه یا چهار بار  آزمون ادواری ادواری از معلمان، یک نوع توهین به فرهنگیان نیست؟

ج: در نظام رتبه بندی معلمان در عین حالیکه باید شاخصهایی برای ارزیابی معلمان درنظر گرفته شود، باید به شان و جایگاه معلمان هم توجه شود. در آموزش عالی این موضوع برطرف شده  و در آموزش و پرورش هم قابل برطرف کردن است.

س: دلیل رای نیاوردن طرح رتبه بندی معلمان در دوره قبل مجلس چه بود؟

ج: پخته نبودن طرح و بارمالی و مغایرت آن با اصل 75 بود. طرح هایی که بار مالی دارد مجلس بدون موافقت دولت نمی تواند  تبدیل به قانون کند.در اینگونه موارد، دولت باید حتما موضوع را در قالب لایحه به مجلس ارایه کند.  حتی اگر شورای نگهبان از بار مالی طرح و مغایرت آن با اصل ۷۵ قانون اساسی ایراد نمیگرفت، این طرح از پختگی لازم هم برخوردار نبود. بهتر است اینگونه موارد در قالب لایحه ارایه شود تا هم دیدگاههای کارشناسی دولت و هم نظر تکمیلی مجلس در آن لحاظ شود.

س: آیا با اجرای طرح رتبه بندی، وضعیت معیشتی فرهنگیان تغییر خواهد کرد؟

ج: نظام رتبه بندی حتی اگر وضعیت معیشتی معلمان را بهتر نکند لااقل جایگاه و شان آنها را ارتقاء می بخشد. در این نظام تلاش های معلمان در امور آموزشی و  پژوهشی را ارج نهاده و کارهای آموزشی و پژوهشی و اجرایی معلمان را تشویق می کند.

علاوه براینها متناسب شدن پرداخت ها با گروه و پایه و رتبه معلمان می تواند به بهبود معیشت آنها هم کمک کند .من فکر می کنم اگر نظام رتبه بندی در مجلس مطرح شود، نمایندگان حتما از آن  استقبال می کنند.

س: عملکرد وزیر آموزش وپرورش را چگونه ارزیابی می کنید؟

ج: وزیر انسان متدین ومتشخصی است. اشکال وزیر این است که همه ویژگیهای یک وزیر آموزش وپرورش خوب را ندارد. اگر ایشان بعنوان امام جماعت باشد، بدون هیچ تردیدی به ایشان اقتدا می کنم. ایشان با همه متانت و وقاری که دارد، نتوانسته است انتظارات فرهنگیان و نمایندگان مجلس را برآورده کند. بنظر اکثریت نمایندگان، ویژگی های یک وزیر خوب و کارآمد، بیشتر از ویژگی های ایشان است. 

بیشتر مشکلات آموزش وپرورش به این بر می گردد که وزیر و وزارتخانه در دولت و مجلس تحرک لازم  را ندارند و بخوبی از ظرفیت های این دو قوه استفاده نمی کنند.

من طرح استیضاح وزیر را امضا نکرده ام ولی می دانم اگر در مجلس استیضاح ایشان مطرح شود باید بفکر جایگزین ایشان باشیم. پایان

معلمان را دریابیم0


معلمان را دریابیم



تهران-ایرنا-گرچه نبود تناسب بین کار و دستمزد یکی از مشکلاتی است که بیشتر حقوق بگیران با آن روبرو هستند اما در این میان مشکلات معیشتی معلمان به دلیل اهمیت جایگاهشان بویژه در تربیت نسل های آینده، بیش از پیش نیازمند توجه است.


طی روزهای اخیر معلمان کشور تلاش کردند تا صدای اعتراض خود در زمینه ی دستمزدهای ناچیزشان را به گوش مسوولان برسانند. این نخستین بار نیست که معلمان در واکنش به آنچه تضییع حقوق خود می دانند اقدام به برپایی تجمع می کنند. نکته ی قابل تامل در خصوص تجمع های اخیر این است که در سکوت و با آرامش کامل برگزار شد.


درباره ی این موضوع بیان چند نکته ضروری است:


1- «ما از فرق می نالیم نه از فقر!» این شعار روی بسیاری از پلاکاردهایی که معلمان در جریان تجمع های اعتراضی به دست داشتند به چشم می خورد؛ شعاری که نشان از گلایه ی عمیق آن ها از تبعیض میان کارکنان بخش های مختلف دولت دارد. معلمی همواره یکی از شریف ترین، مهم ترین و اثرگذارترین حرفه ها قلمداد شده است ولی به باور معلمان این تعریف های زیبا و دهان پرکن تنها در محدوده ی شعار باقی مانده و تداوم اعتراض های این قشر به پابرجایی وضعیت نابسامان معیشتی نمودی از بی توجهی مسوولان به دغدغه های معلمان کشور بوده است. به باور بیشتر معلمان به عنوان کارگزاران گسترش آموزش و فرهنگ سازی جامعه – که به همین دلیل فرهنگی خطاب می شوند- آنان با دیدگانی متفاوت با دیگر کارمندان بخش های دولتی نگریسته می شوند، نه به واسطه ی قدرشناسی و اهمیت قایل شدن مسوولان بلکه از نظر وضعیت دستمزد و مزایای شغلی که سبب ساز تنگناهای معیشتی شده است. 


مساله ی جالب توجه اینکه به گفته ی برخی معلمان تبعیض های آزاردهنده نه فقط بین فرهنگیان و دیگر دولتی ها بلکه میان حقوق بگیران وزارت آموزش و پرورش آشکارا قابل دیدن است. گفته می شود کارمندان وزارتی آموزش و پرورش به نسبت معلمان و دست اندرکاران آموزش از حقوق و مزایای بیشتری برخوردارند. از این رو اگر وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه و مشکلات مالی رو به رو است فقر موجود باید به صورت یکسان تقسیم شود.


2- آموزش و پرورش در زمان حاضر گرفتار کسری بودجه ی پنج هزار میلیارد تومانی است. نتیجه ی این وضعیت طرح این پرسش از سوی معلمان است که چرا با وجود آشکارایی وضعیت نامطلوب معیشتی و دستمزدهای اندک آنان بودجه ی وزارت مربوطه افزایش نیافته است. به گفته ی مسوولان آموزش و پرورش بخش عمده ی بودجه ی این وزارت (نزدیک به کل بودجه) صرف پرداخت حقوق کارکنان می شود با این حال هنوز شمار قابل توجهی از معلمان از دستمزد کافی و حق مسکن، ایاب و ذهاب، هزینه ی غذا و ... محروم هستند و به زبان ساده دخلشان به هیچ وجه با خرجشان نمی خواند. به گفته ی شماری از معلمان، غیرممکن است در حال حاضر معلمی را پیدا کنید که 2 نوبت کار نکند و پس از آن به سراغ شغل سومی نرود. معلمان در شرایطی روزگار می گذرانند که پرداخت معوقاتشان روی زمین می مانده و حتی ماه ها رنگ حقوق را نمی بینند. 


3- در سال های گذشته متاسفانه نگاه نهادهای حاکمیتی در ایران به تجمع های اعتراضی-حتی به صورت مسالمت آمیز- چندان مثبت نبوده است. یکی از دلیل های این مساله، جا نیافتادن فرهنگ تجمع های مدنی در اعتراض یا بیان درخواست های صنفی است. یکی از موضوع های مطرح شده طی روزهای اخیر بویژه در شبکه های اجتماعی کم توجهی یا بی توجهی رسانه ها به تجمع اعتراضی اما آرام معلمان بود. در این پیوند، این پرسش مطرح شد که چرا رسانه ی ملی که همواره در پوشش تجمع های اعتراضی صنف های مختلف در سراسر جهان پیشقدم بوده، نباید با حضور در تجمع هایی از این دست و تهیه ی گزارش، به وظیفه های اصلی خود یعنی خبررسانی، آگاهی بخشی و بیان نظرها و دغدغه های شهروندان عمل کند. به باور ناظران، رسانه ها در چنین موقعیت هایی وظیفه دارند صدای مطالبه های شهروندی و صنفی را به گوش مسوولان برسانند.


4- آنچه مشخص است اینکه معلمان تنها صنفی نیستند که با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی موجود، از آینده ی خود نگرانند. به عبارتی در تنگناهای اقتصادی سال های اخیر، کمتر قشر و صنفی در ایران از وضعیت خود رضایت داشته است. با این حال معلمان از جمله کسانی بوده اند که به نسبت دیگر صنف ها، خود را زیر فشار بیشتری می بینند. کاهش چشمگیر توان خرید در کنار سابقه ی بد دولت ها در عمل به وعده به فرهنگیان باعث شده آنان بیش از هر زمان دیگری نسبت به آینده بیمناک باشند. آن ها هنوز خاطره ی تلخ اعطای کارت های اعتباری و در واقع بدهی ساز «صدرا» و اشتباه آموزش و پرورش در امور بانکی و سهل انگاری دردسرساز در پرداخت حق بیمه ی تامین اجتماعی بسیاری از کارکنان این وزارت را یاد نبرده اند؛ رخدادهایی که آموزش و پرورش تا حد امکان از پذیرش مسوولیت آن شانه خالی کرد و تاوان آن بر دوش فرهنگیان قرار گرفت. 


5- اگر قرار باشد با این فرض که متصدیان پست های مهم و حیاتی نظیر نمایندگان پارلمان، قاضیان و ... باید از حقوق بالاتری نسبت به دیگران برخوردار باشند، معلمی را نیز باید یکی از پردرآمدترین شغل ها دانست. این در حالی است که فرهنگیان به عنوان آموزگاران و تربیت کنندگان نسل آینده ی ایران در زمره ی محروم ترین صنف ها قرار داشته و دارند. چگونه از قاضی یی که دچار مشکل اقتصادی است نمی توان انتظار قضاوت عادلانه داشت ولی توقع داشت معلمان غرق در مشکلات گوناگون با جان و دل برای آموزش و پرورش فرزندان کشور تلاش کنند. نکته ی دیگر اینکه ناامنی حرفه یی معلمان محدود به مسایل معیشتی نیست و ماجراهای دلخراشی نظیر کشته شده معلمی با چاقو به دست دانش آموزش حاکی از آسیب های عمیقی است که امنیت روانی و حتی گاه وجودی آنان را می خراشد.


6-در جمع بندی مسایل یاد شده باید گفت به رغم برخی نابسامانی های درون ساختاری، بخش مهمی از مشکلات پیش روی معلمان ناشی از وضعیت نامطلوب ساختار آموزشی کشور و نگاه کلان به مساله ی آموزش در کشور است. در حالی که در بسیاری از کشورها بودجه ی آموزش از مهمترین بخش های بودجه ی عمومی است و حتی در شرایط بحرانی اقتصادی نیز دست نخورده باقی می ماند، در کشور ما بودجه ی وزارت آموزش و پرورش تنها کفاف پرداخت حقوق کارکنان را می دهد و دیگر امکان و مجالی برای توسعه ی زیرساخت ها و افزایش کیفیت آموزش باقی نمی ماند. در این شرایط آسیب هایی نظیر افت شدید کیفیت آموزش به واسطه گسترش مدارس غیردولتی ناکارآمد، ضعف امکانات آموزشی با پیامدهایی چون آتش سوزی فاجعه بار در مناطق محروم و مشکلات شدید معیشتی معلمان رخ می نماید و کارگزاران آموزش کشور را به سکوتی فراتر از فریاد وامی دارد.


*از:عطیه میرقراه چولو (گروه پژوهش و تحلیل خبری) 


پژوهشم442** **9279**2054

انتهای پیام /* 

ارتباط با سردبیر:   newsroom@irna.ir 

  تماس بی واسطه با مسئولین

باشگاه مخاطبان ایرنا

برای ارسال نظرات از فرم پایین صفحه استفاده کنید.

به نقل ا ر کروه واتساپ فرهنکیان فارس

اقدام به خودسوزی در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان


 
 
امتیاز مثبت
۰
اقدام به خودسوزی در اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان
۱۲ اسفند ,۱۳۹۳
کد مطلب : 20468
 

لحظاتی پیش فردی به علت عدم رسیدگی به در خواستش در دفتر مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان اقدام به خودسوزی کرد.

به گزارش”صبح کویر” به نقل از   پایگاه اطلاع رسانی نمره ۲۰ ، لحظاتی پیش فردی به علت عدم رسیدگی به در خواستش در دفتر مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان اقدام به خودسوزی کرد.

وی با بستن در اتاق مدیر کل قصد آتش زد خود و مدیر کل را داشته است.

به گفته تقی زاده مسئول روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش طی تماس با پلیس و آتش نشانی این قائله ختم به خیر شد و فرد مورد نظر دستگیر شد.

مشروح این خبر متعاقبا اعلام خواهد گردید.

انتهای پیام/