تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری

گزارش تصویری/

تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:
صبح امروز فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان با حضور در مقابل استانداری علیه اقدامات تروریستی اخیر استان و نبود امنیت اعتراض کردند.
 
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
 
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری
گزارش تصویری/ تجمع فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان در مقابل استانداری


استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت
  

فرهنگیان نیوز - تدبیر:

استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت/مدیرکل آموزش و پرورش خطاب به معلمان، اگر فکر می کنید امنیت ندارید فعلا سرکار نروید+تصاویر
صبح امروز جمعی از جامعه فرهنگی در اعتراض به حوادث تروریستی اخیر و شهادت رضا سرگزی خواستار شناسایی عاملان این جنایت شدند.
 
استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت/مدیرکل آموزش و پرورش خطاب به معلمان، اگر فکر می کنید امنیت ندارید فعلا سرکار نروید+تصاویر

به گزارش خبرنگار اجتماعی عصر هامون، صبح امروز در یادواره شهدای معلم که در تربیت معلم رسالت برگزار شد تعدادی از معلمان آموزش و پرورش جنوب استان نسبت به اقدامات تروریستی اخیر تحصن کردند.
در حاشیه این یادواره فاضل در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی عصر هامون با اشاره به اینکه معلمان سیستان و بلوچستان در مورد نا امنی های اخیر استان خواستار مسایل امنیتی هستند، اظهار داشت: به زودی در جلساتی که با مسئولین امنیتی انتظامی استان خواهیم داشت خواستار پیگیری و رفع این مشکل که ابتدایی ترین نیاز یک معلم است خواهیم شد.
وی ادامه داد: ما از مسائل اخیر سیستان و بلوچستان خیلی متاسفیم و امیدواریم دیگر شاهد این حوادث در این استان نباشیم از این که معلمین نگران باشند.
فاضل با بیان اینکه این اقدامات تروریستی با هیچ منطقی سازگار نیست، بیان کرد: ما پیگیر مطالبات همکارانمان در استان سیستان و بلوچستان خواهیم بود و تا رفع مشکل به طور جد پیگیری می کنیم.
وی با بیان اینکه به نمایندگی از فانی وزیر آموزش و پرورش در جمع معلمین استان سیستان وبلوچستان حضور دارد، افزود: پیگیر مشکلات معلمان استان چه توسط مسئولین استان سیستان و بلوچستان چه از تهران خواهم بود تا کمترین نیاز یعنی ایجاد امنیت برای خدمت برآورده شود.


استاندار سیستان و بلوچستان پاسخگو باشد
یکی از معلمین سیستان و بلوچستان در این یادواره گفت: ما تا کنون تصور می کردیم استان سیستان و بلوچستان جزیی از خطه کشور است و حوادث این استان به کشور مخابره شده و اکنون با خبر شدیم که این چنین نبوده و مشکلات این استان به هیچ جای کشور مخابره نشده است.

استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت

وی ادامه داد: از ابتدای سال جاری تا کنون 25 ترور در استان رخ داده است که متاسفانه 2 ترور آن دامن معلمین که قشر فرهنگی و بی دفاع استان هستند را گرفته است قطعا معلمین استان با وجود تمام مشکلاتی که در منطقه بلوچستان دارند خواهان یک امنیت نسبی هستند.
این فرهنگی اضافه کرد: تا اطلاع ثانوی تا برقراری امنیت هیچ کدام از معلمان به محل کار خود باز نمی گردند تا زمانی که امنیت آنها تامین شود.

استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت

مادر یکی از معلمین استان در ادامه به خبرنگار عصر هامون گفت: استاندار سیستان و بلوچستان به عنوان کسی که مسئول تامین امنیت شهروندان است باید پاسخگو باشد ولی متاسفانه در جلسه امروز حضور نداشت.

استاندار حتی یک تسلیت هم به جامعه فرهنگیان نگفت

وی با اشاره به اینکه هر هفته شاهد مرگ یک جوان در استان در اقدامات تروریستی هستیم، افزود: ایا جان فرزندان این مرز و بوم از مسئله اسید پاشی در اصفهان هم کمتر است که هیچ پوششی در خصوص اقدامات تروریستی از هیچ رسانه ملی انعکاس پیدا نکرد!

نخعی: اگر فکر می کنید امنیت شغلی ندارید فعلا سر کار نروید
علیرضا نخعی مدیر اموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در مراسم یادواره شهدا معلم استان در پاسخ به اعتراض برخی معلمان اظهار داشت: اگر فکر می کنید امنیت شغلی ندارید سر کار نروید.
وی با بیان اینکه همه شما را درک کرده و خود را جدای از شما نمی دانم بیان کرد: مسئولین انتظامی استان اگر نمی توانند حفظ جان معلمین را تامین کنند بیایند و به ما بگویند تا خود ما امنیت معلمانمان را تامین کنیم.
نخعی تصریح کرد: دستوری به روسای آموزش و پرورش شهرستان ها به این معنا صادر کردیم که معلمی که در منطقه احساس امنیت نمی کند و از جانب مردم و اموزش و پرورش و نیروی مسئول امنیت داده نشده معتمدین و مردم انجا بیایند و تعهد نامه ای را امضا کنند تا امنیت و ارامش معلم را تامین می کنند.
مدیر اموزش و پرورش افزود: اگر معلمی احساس امنیت نمی کند فعلا ضرورتی به حضورتان در انجا نیست.

    
http://www.farhangiannews.ir/

معلمین فداکار


معلمین فداکار
  

فرهنگیان نیوز - تدبیر:

ایثار آخرین درس معلم لرستانی!
غرض از قلمی کردن این سطور، عرض احترامی به محضر معلم فقید، شادروان «کاظم صفرزاده» بود وگرنه سال‌هاست که بر ما عیان شده که سهم مردم لر از رسانه‌ی ملی تنها جعل تاریخ، توهین و تمسخر است.

معلمین فداکارمهدی ویس‌کرمی / نشریه فرهنگی-اجتماعی لور: شب دوشنبه 28 مهر ماه است و باران شدید خرم‌آباد و لرستان را فرا می‌گیرد. در این میان مشکلی برای یکی از دانش‌آموزان مرکز شبانه‌روزی عشایری امام جعفر صادق (ع) منطقه‌ی ویسیان به وجود می‌آید، سرپرست مرکز آموزشی مذکور دانش‌آموز آسیب‌دیده را به مرکز بهداشتی درمانی ویسیان انتقال می‌دهد، طبق روال معمول و مورد انتظار، این مراکز تنها برای نمایش هستند و امکاناتی از قبیل پزشک، دارو، آمبولانس و ... در آن‌ها وجود ندارد.

 بعد از اظهار ناتوانی مسئولان درمانگاه ویسیان از اقدامات درمانی، معلم مذکور با خودروی شخصی دانش‌آموز مصدوم و دو همراه وی را به قصد درمان به مرکز استان اعزام می‌کند، که در میانه راه در منطقه شوراب خودروی وی گرفتار سیلاب می‌شود و همگی 4 سرنشین آن دعوت حق را لبیک می‌گویند.

تا اینجا فقط به ذکر حادثه‌ پرداختیم. اما آنچه نمی‌توان از کنار آن کذشت، سکوت و بی‌اعتنایی رسانه‌ی ملی نسبت به این ماجرا بود، خبری که به زعم سیاست‌گذاران رسانه‌ی ملی حتی به اندازه‌ی حضور گردشگران خارجی در اصفهان و گلایه‌های رئیس‌جمهور از استیضاح وزیر علوم، و .... اهمیتی ندارد.

باری غرض از قلمی کردن این سطور مشوش، تنها عرض ادب و احترامی به محضرمعلم گرامی، شادروان «کاظم صفرزاده» بود و گرنه سالیان سال است که بر ما عیان شده که تنها سهم مردم لر از رسانه‌ی ملی جناب ضرغامی جعل تاریخ، توهین، تمسخر و نادیده انگاشتن است و دیگر هیچ! آری وقتی جان دادن همتباران ما به زعم متولیان رسانه‌ی ملی، ارزش خبری ندارد، چگونه می‌توان توقع انعکاس مشکلات فقر، توسعه نیافتگی و .... را در رسانه‌ی میلی و نه ملی داشت.

باری مرگ «کاظم صفرزاده» هم معلمی بود و آخرین درسش «فداکاری» بود، و ای خوشا چنین مرگ باشکوهی که جاودانگی است؛ و ای بدا به حال وکلا و مسئولینی که کرسی‌های رنگی‌شان را به گونه‌ای چسبیده‌اند که گویی مرگ فرسنگ‌ها از آنان دور است: کل نفسٌ ذائقه الموت........

*****

اهدای عضو,معلم

اهدای عضو، آخرین درس معلم مرودشتی

اهدای عضو و زندگی به دیگران، آخرین درسی بود که خانم معلم مرودشتی به دانش‌آموزان خود آموخت.

این معلم چهل و دو ساله یکی از چهار سرنشین خودروی حامل معلمان دبیرستان دخترانه روستای کوه سبز این شهر بود که بیست و ششم مهر امسال با پایان ساعت تدریس، این روستا را ترک کردند تا به خانه هایشان در شیراز بازگردند، اما خودروی تندر آنها با خودروی وانت نیسانی در جاده درودزن تصادف کرد و باعث ضربه مغزی یکی از معلم ها به نام سوسن منافی و مصدومیت دیگران شد.

تلاش برای نجات جان این معلم بی نتیجه ماند و چند روز بعد پزشکان مرگ مغزی او را تائید کردند. دو روز پیش خانواده وی وقتی متوجه شدند او دیگر به زندگی بازنمی گردد، تصمیم گرفتند اعضای بدنش را به بیماران اهدا کنند.بنابراین دو کلیه، دو قرنیه و پوست وی به بیماران نیازمند پیوند زده شد تا نام خانم معلم در یاد بیماران گیرنده اعضای بدن برای همیشه باقی بماند. (ایرنا)

http://www.farhangiannews.ir/

قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

کارشناسان در گفت و گو با «قانون»:
قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

بی‌توجهی به معلمان، کاهش کیفیت آموزش‌ را به همراه دارد

گروه حقوق‌و قضا- هفته بزرگداشت معلم بهانه‌ای شد تا سراغی از قشر زحمت‌کش معلمان بگیریم. در مورد معلمان همین بس که با آموزش کودکان و نوجوانان، مدیران و سیاست‌مداران و فرهیختگان آینده کشور را تربیت می‌کنند. نقش تاثیرگذار معلمان در آینده کشور بر کسی پوشیده نیست.با این تفاسیر باید گفت شرایط زندگی برای همه معلمان مناسب نبوده و این عزیزان با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند به خصوص اگر استخدام رسمی نیز نباشند. حال باید دید مشکلات این معلمان که نقش مهم و اساسی در تربیت نسل فردا دارند چیست؟آیا در قوانین به معلم اشاره شده‌است؟ مهم‌ترین دغدغه معلمان چیست؟ حمایت قوانین ازآن‌ها چگونه‌است؟ «قانون» در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی جایگاه معلمان در قوانین پرداخته است.
رئیس کانون‌‌های سراسری اسکودا با بیان اینکه قوانین راجع به معلمان عمدتا مربوط به قوانین استخدامی و مسائل مربوط به نحوه تقسیم کار و ترفیعات است، تصریح کرد: در کشورما به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب به نظر می‌رسید دومطلب مورد توجه خاص نظام جدیدخواهد بود. یکی آموزش و پرورش و دیگری دادگستری و امور قضایی. در مورد دادگستری و امور قضایی و اینکه آیا تحولی صورت گرفته است یا نه؟ و اگر گرفته مثبت بوده است؟ که توضیح در این مورد از حوصله بحث خارج است.
    نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آموزش‌وپرورش در نظر گرفت
بهمن کشاورز در گفت‌وگو با «قانون» تاکید کرد : در مورد آموزش و پرورش باید گفت شاید از نظر کمی تحولات مثبتی صورت گرفته باشد اما از نظر کیفی – برمبنای اعلامات و اظهارات مسئولان گوناگون و آمارهایی که در خصوص رتبه ‌بندی کشورها از نظر کمیت و کیفیت دانشگاه‌ها و میزان تحقیقات و بودجه‌تحقیقات و امثال اینها ارائه می‌شود، نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آن درنظر گرفت .
    معلمان باید مرفه‌ باشند
این حقوقدان ادامه داد: گذشته از عوامل مختلفی که در این عدم پیشرفت موثر بوده و هست، عامل معلم و استاد و موقعیت آنها را باید در اولویت اول قرار داد. بدون تردید همه دانشمندان و بزرگان دنیا مدیون و مرهون معلمان خود هستند که از یک سو مسائل را به آنها آموخته‌اند و از دیگر سو باکشف قابلیت‌ها و استعدادهای خاص آنها و تشویقشان به ادامه راه در مسیر مشخص، موجباتی فراهم کرده‌اند که نیروی آنها به هدر نرود و بیهوده تلف نشود. بنابراین به نظر می‌رسد اینکه بگوییم معلمان و اساتید باید از نظر رفاهی و آسودگی خیال بین مرفه‌ترین و فارغ‌البال‌ترین قشرها باشند سخن گزاف و بیهوده‌ای نیست.
    معلمان ما به شدت تحت فشار هستند
کشاورز ادامه داد: اما به‌نظر می‌رسد عملا معلمان نه تنها جزو مرفه‌ترین‌ها نیستند بلکه این افراد از نظر گذران زندگی به شدت تحت فشار هستند.
    بالاترین حقوق به معلمان دبستان
رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلا  با اشاره به اینکه در نظام‌های مبتنی بر ایدئولوژی یا مذهب سعی می‌شود معلمان ازبالاترین میزان حقوق و مزایا برخوردار باشند، توضیح داد: این مطلب در شوروی سابق صادق بود و شنیده‌ام بالاترین میزان حقوق به معلمان دبستان پرداخت می‌شد.
وی ادامه داد: علت واضح است در این گونه‌نظام‌ها اطفال دبستانی هستند که اولین برخورد را با مطالب مدون ایدئولوژیک یا مذهبی پیدا می‌کنند اگر آموزگاران در تفهیم و تبیین اصول مربوطه موفق باشند اساس نظام با استحکام ساخته می‌شود و اگر چنین نباشد افرادی متزلزل پرورش داده می‌شوند که این تزلزل چه بسا هرگز قابل رفع نباشد.
    سرمایه‌گذاری در مورد معلمان قطعا سودآور است
کشاورز در خاتمه یادآور شد: باید اذعان داشت، سرمایه‌گذاری در مورد معلمان برنامه‌ای دراز مدت و شاید دیر بازده است اما سرمایه‌گذاری است که قطعا منتهی به ضرر وزیان نخواهد شد .
    عدم توجه کافی به معلمان
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدید نظر تصریح کرد: ساختار نظام آموزش و پرورش با فرهنگ ما ناسازگار است و به معلمان توجه لازم نمی‌شود.
    حقوق معلمان با جامعه و فرهنگ سازگار نیست
خلیل حیات مقدم در گفت‌وگو با«قانون» در خصوص حقوق معلمان و بحث حمایت از آنها اظهار داشت: بنده به عنوان کسی که یک دور کامل در مجلس حضور داشته و اطلاعات کافی از وضعیت مجلس و بودجه‌نویسی داشته  و از طرفی با  شناخت کاملی که  از جامعه زحمت‌کش و فرهنگی دارم، ساختار اداری آموزش و پرورش و حقوقی که برای معلمان عزیز در نظر گرفته شده را با جامعه و فرهنگ ما ناسازگار می‌دانم.  
    سنگ بنای آموزش‌و‌پرورش  معلمان هستند
وی در ادامه با تاکید بر رشد سیستم اداری و ساختار سازمان آموزش و پرورش و حقوق معلمان، افزود: سنگ بنای آموزش و پرورش براساس معلمان است ،و باید گفت در ایران حقوق این قشر زحمت‌کش رعایت نمی‌شود.  متاسفانه سیستم نظام آموزش و پرورش بسیار شکننده است. با این وجود معلمان همچنان مخلصانه مشغول کار هستند.
    بایدحرمت معلمان حفظ شود
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظرحقوق معلمان را بسیار ناچیز دانست و ادامه داد:  در کشور ما آنچنان که باید حرمت معلمان حفظ نمی‌شود حتی ما در بحث دانش آموزان نیز این مشکل را داریم.
    قانونی در حمایت از معلمان نداریم
وی همچنین تصریح کرد: ما یک حقوق جامع در رابطه با حمایت از معلمان نداریم مانند دیگر مشاغل، اما مشکل این نیست که چرا قانونی در حمایت از معلمان نداریم، حمایت جامع از معلم‌ها مانند حمایت از معیشت‌آن‌ها و امتیازاتی است که باید به معلمان داده شود از جمله  مسکن، وسیله نقلیه و سایر مزایایی که باید برای آن‌ها در نظر گرفته شود.  حیات مقدم در خاتمه خاطرنشان کرد:توجه به معلمان باید در اولویت اول قرار داشته‌باشد زیرا ما هرچه داریم از معلمان است. اگر به معلم‌ها توجه نشود خودبه‌خود کیفیت و نوع آموزش پایین می‌آید و از آن عشق و اشتیاقی که در ابتدا داشته، کاسته می‌شود که این اثر مستقیم بر دانش آموز دارد.
قانون - 4 آبان  93

از دانشگاه مدرک ‌ساز تا دانشـگاه کـارآفـرین


 از دانشگاه مدرک ‌ساز تا دانشـگاه کـارآفـرین


دکتر محمدرضا نوری دلویی ، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران


زندگی دانش آموزان و دانشجویانی که مهارت‌ها و جزئیات نظری و کارکردی اداره کسب و کار را به درستی در کلاس بیاموزند، بدون تردید توسعه می‌یابد. آنان با کسب مهارت‌های علمی و فنی و برخورداری از ایده‌ها و روحیه‌ی کارآفرینی، فعال و با نشاط چرخ‌های توسعه کشور را به حرکت در می‌آورند. آن گاه که رمز و راز چگونگی استفاده از آموخته‌های خود در خلق ایده و ثروت را بیاموزند؛ آن گاه که در خارج از کلاس و محیط‌های زنده کاری نیز به شیوه‌های مناسب و روزآمد و تعامل‌های مستمر و هدفمند با کارآفرینان به شناخت مشکلات و نیز خلاقیت‌های ذهنی خود نایل آیند، در مسیر حل دشواری‌ها گام‌های ارزشمندی را برمی‌دارند.


ادامه مطلب ...

" آنچه با پول نمی توان خرید


" آنچه با پول نمی توان خرید


متن زیر از کتاب " آنچه با پول نمی توان خرید" نوشته مایکل سندل،برگردان حسن افشار می باشد. من چندی پیش این کتاب را خریدم و خواندم و به نظرم کتاب بسیار ارزنده ای است.  نویسنده در این بخش به خرده از گسترش تبلیغات تجارتی در مدرسه های آمریکا می پردازد. در مدرسه های کنونی ما البته،مسآله ی تبلیغات تجارتی بدین گستردگی مطرح نیست اما به گمانم بحث نویسنده،خیلی هم بی پیوند با ما نباشد :

« تجارتی شدن بی حساب مدارس از دو جنبه فساد آور است. اولا بیشتر مواد آموزشی که شرکت ها به مدارس می دهند سطحی و تحریف شده و یک جانبه است. "اتحادیه مصرف کنندگان" در آمریکا مطالعه ای را انجام داده که نشان می دهد – همانطور که انتظار می رود- تقریبا 80 درصد مطالب آموزشی شرکت ها،جهت گیری به نفع محصول یا دیدگاه شرکت حامی دارند. ولی حتی اگر کاملا منزه و عینی هم بودند،تبلغات تجارتی اصولا با هدف مدارس ناسازگار است. تبلیغات تجارتی انسان را تشویق به خواستن چیزها و برآوردن خواسته هایش می کند،در حالی که مدرسه می خواهد به انسان بیاموزد که نقادانه به خواسته هایش بیندیشد و آنها را مهار کند یا ارتقاء دهد. تبلیغات به دنبال ایجاد مصرف کننده است،مدرسه در پی تربیت شهروند.

اما به دانش آموزی که خیلی از دوران کودکی اش صرف آموزش برای زندگی در جامعه ای مصرف گرا می شود،آسان نمی توان یاد داد که شهروندی با تفکر انتقادی درباره ی جهان پیرامونش باشد. در زمانه ای که بسیاری از کودکان،مثل بیلبورد های متحرک،سراپا پوشیده از مارک و آرم و لوگو،به مدرسه می روند،کار مدرسه دشوارتر- و مهم تر- می شود که باید از فرهنگ عامه ای که غرقه در مصرف گرایی است اندکی فاصله بگیرد.

ولی تبلیغت از فاصله بیزار است. مرزهای بین محل های متفاوت را محو می کند و هر نقطه ای را جایی برای فروش می بینددفترچه یک همایش بازاریابی در مدارس می گوید " سیل درآمد را در مدارس جست و جو کنید! چه بچه کلاس اولی باشد که می خواهد سواد بیاموزد،چه نوجوانی که می خواهد اولین ماشین اش را بخرد،ما تضمین می کنیم که محصول شما و شرکت شما را در محیط سنتی کلاس درس به دانش آموزان معرفی کنیم."

موقعی که بازاریاب ها هجوم می آورند،مدرسه های به ستوه آمده از بحران مالی،افزایش مالیات ها،کاهش بودجه ها،و افزایش تعداد محصلان،چاره ای جز این نمی بینند که درها را به روی آنها باز کنند. ولی بیشتر،ما مردم مقصریم تا مدارس. در عوض این که بودجه عمومی برای آموزش فرزندانمان را افزایش بدهیم،وقت آنها و مغز آنها را به "برگرکینگ" و "ماونتین دی یو" می فروشیم.» (صفحه های 177 و 178)

http://bohluli.blogsky.com/

پولی کردن آموزش با کدام استدلال؟



پولی کردن آموزش با کدام استدلال؟


مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،ص آخر،27 مهر 93


 چند ماه پیش به همراه شماری از کنشگران صنفی فرهنگیان،رفته بودیم نزد یکی از فرادستان آموزش و پرورش. بحث خصوصی سازی آموزش به میان آمد و به ویژه این که هم اکنون سال هاست مدرسه های دولتی،با عنوان های گوناگونی همچون کمک به مدرسه  و کلاس های تقویتی- و یا به تازگی هوشمند سازی مدرسه ها - دارند از خانواده ها پول دریافت می کنند و شمار زیادی از مدرسه های دولتی هم که تغییر نام داده اند و شده اند مدرسه های هیات امنایی،نمونه مردمی،تیزهوشان و ...که برابر قانون و به طور رسمی شهریه می گیرند. گفتیم آیا این پولی کردن مدرسه های دولتی،خلاف اصل سی ام قانون اساسی نیست که به روشنی آموزش و پرورش را رایگان اعلام نموده؟ مگر در این اصل نیامده "دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد." پس چگونه داریم روز به روز مدرسه های دولتی بیشتری را پولی می کنیم؟ و آیا با این روند،تا چند سال آینده،نسل مدرسه های دولتی منقرض نخواهد شد؟! در پاسخ گفتند کمک به مدرسه،نه اجباری است و نه اختیاری،بلکه ضروری است.

 اما به راستی ضروری دانستن پولی سازی مدرسه ها،بازی با واژه ها نیست؟ آیا با این دگرگونی عنوان،تغییری در ماهیت مسآله پدید می آید؟ و تازه این چه ضرورتی است که سال هاست همچنان پابرجاست؟ در بیش از بیست و پنج سال گذشته،که از آغاز "پولی کردن" آموزش و پرورش می گذرد چه کشور در شرایط خوب با درآمدهای ارزی بالا به سر می برده و چه در وضعیت بد اقتصادی،این روند تنها یک توجیه داشته و آن هم کمبود بودجه . در هشت سال دولت های نهم و دهم،به اندازه ی پنجاه سال،درآمد نفتی داشته ایم،بیشتر این پول،خرج واردات کالاهای مصرفی همانند میوه شدند- تنها 17 درصد از واردات،کالاهای سرمایه ای بودند- اما باز در آموزش و پرورش تآثیری نداشت و در این دو دولت هم،پولی کردن آموزش- چه در سطح آموزش و پرورش و چه در سطح آموزش عالی- با توجیه کمبود بودجه به پیش رفت و به ویژه در دولت دهم،بودجه آموزش و پرورش کاهش هم یافت.

 اما به نظر می رسد که پولی کردن آموزش و پرورش در ایران،بر خلاف آنچه که گفته می شود،در واقع با دو استدلال و  منطق انجام می گیرد. یکی آشکار که بر زبان رانده می شود و یکی هم پنهان،که به زبان رانده نمی شود! استدلال آشکار- همانگونه که در بالا هم آمد- کمبود بودجه است. یعنی از همان سال های پایانی دهه هفتاد،که راه اندازی مدرسه های غیرانتفاعی در دستور کار قرار گرفت گفته می شد در سال 1390 شمار دانش آموزان ایران 32 میلیون خواهد بود - 15 میلیون دبستانی،8 میلیون راهنمایی،و 9 میلیون دبیرستانی- و چون این آمار بالاست با کمبود بودجه ی آموزشی روبرو خواهیم شد. بگذریم از این که این پیش بینی- پیشگویی ؟- برنامه دوم توسعه،تنها 20 میلیون خطا داشت و دانش آموزان ایران در سال 90،پیرامون 12 میلیون تن شدند. هم اکنون پرسش بنیادی در برابر این منطق و استدلال این است که با چه آمار و استاندارد جهانی،12 میلیون دانش آموز،برای کشور 75 میلیونی ایران زیاد است و با چه استدلالی باید بودجه آموزش و پرورش ایران در سال 6 میلیارد دلار- یعنی پیرامون یک درصد از تولید ناخالص داخلی و هم ردیف فقیرترین کشورهای جهان- باشد؟

 باری،به دلیل های گوناگون می توان این استدلال کمبود همیشگی بودجه،به ویژه برای آموزش و پرورش را به زیر پرسش برد و از اعتبار انداخت. این "استدلال" بیشتر به توجیهی می ماند که حساسیت ها را برنمی انگیزد . می ماند استدلال دوم. استدلال دوم بر بنیاد منطق کاپیتالیستی "هر چه پول بدهی آش می خوری" استوار است. اما گویا بر زبان راندن این منطق،به دلیل های گوناگون،آسان نیست و کمتر از آن سخنی به میان می آید. اما در عمل،می توان آن را دید. چندی پیش،خبرگزاری ایلنا،گزارشی منتشر کرد از مدرسه ای دولتی در منطقه 5 تهران،که کلاس هایش را هوشمند و ناهوشمند کرده است. هوشمند برای کسانی که پول بدهند و ناهوشمند برای کسانی که پول ندهند. پس از چند روز آموزش و پرورش تلاش کرد که به نوعی مسآله را به گونه ای دیگر نشان دهد اما پرسش این است که حتی اگر این خبر از بنیاد هم نادرست باشد با چه استدلالی می توان این کار را نادرست دانست؟  

http://etemadnewspaper.ir/Released/93-07-27/151.htm#292965

http://niknezhadmr.blogsky.com/

حفظ شأن و منزلت معلم به عهده کیست؟

حفظ شأن و منزلت معلم به عهده کیست؟

چرا معلم به شغل دوم کشیده شده است؟


شأن و منزلت چه جایگاهی در نقش معلمی دارد و چقدر خود معلمان و فرادستان آموزش و پرورش در رسیدن به این هدف تلاش می‌کنند و آیا در این چند سال به ارزش و منزلت معلم افزوده شده است؟ ابتدا به خود معلم یعنی سکاندار این نقش می‌پردازیم. معلم قبول کرده تا معلم باشد ، پس مطمئنا مشکلاتی فراروی او خواهد بود. باید با مشکلات مبارزه کرد و شخصیت را به بهایی اندک نفروخت . باید به جای افسوس و حسرت به دنبال راه حل گشت .حقوق دریافتی یک معلم اگر چه جوابگوی نیازها و هزینه‌های او نیست اما، داشتن شغل دومی که حتی یک در هزارمش ربطی به آموزش ندارد و جایگاه معلمی را خدشه‌دار کرده و اعتماد دانش‌آموز نسبت به او را بسیار کم می‌کند نیز پاسخی برای رفع این مشکل نیست. فرادستان را اما به‌گونه‌ای دیگر باید مورد خطاب قرار داد چرا که، عاملان اصلی منزلت معلم آنها هستند چراکه می‌توانند آنها را مجبور نسازند تا به کار غیرمعلمی بپردازد . طبعا این مهم تلاشی جدی را می‌طلبد و گفتن جملات زیبا و شعارگونه نمی‌تواند راهی به سرمنزل مقصود باشد. مطلب دیگر بحث درآمد است. چگونه با این هزینه‌های بالا و حقوق دریافتی می‌شود دانش‌آموز را به این شغل رهنمون کرد وقتی که بعضا دانش‌آموز رانندگی با ماشین سنگین را از لحاظ حقوق و مزایا به معلمی ترجیح می‌دهد! واقعا برای معلم چه کرده‌ایم؟ هنوز هم دیر نشده، می‌شود و می‌توان او را بر بلندای قله افتخار قرار داد، معلم باید جلوتر از جامعه باشد، آگاه و مطلع، خوش‌گوی و باسواد . باید برای آن تدبیری اندیشید، باید فربهش کرد، نه با کلاس‌های ضمن خدمت که فقط گواهینامه‌ای چندساعته بازده آن است بلکه باید به او اجازه داد تا خودش باشد و خودش باقی بماند و بالاخره اینکه معلم زمانی دارای منزلت اجتماعی می‌شود که خودش باشد، بی‌نیاز باشد، فربه از آگاهی باشد ، آزاده باشد، منظم باشد، باخرد باشد، منتقد باشد، عاری از تملق باشد، مرتب باشد و گرانقیمت باشد

عبدالجلیل کریم‌پور

 http://www.isfkafa.ir/

پیوند سست خانه و مدرسه

  

پیوند سست خانه و مدرسه



 ، احمدرضا ایمانی، رئیس گروه انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران گرچه وجود انجمن‌های ناکارآمد را تائید می‌کند، ولی به غالب بودن انجمن‌های موثر بر انجمن‌های ضعیف معتقد و از گفته خویش مطمئن است. او در گفت‌وگو با جام جم از تشکیل سه کارگروه در مدارس می‌گوید که انجمن‌ها در قالب این کارگروه‌ها ایفای نقش می‌کنند؛ اول کارگروه آموزشی، دوم پرورشی و سوم کارگروه عمرانی.

ادامه مطلب ...

علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در گفت وگو با « اعتماد»:مدرسه فروشی نمی کنیم


 علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش


 در گفت وگو با « اعتماد»:مدرسه فروشی نمی کنیم



نویسنده: مریم بابایی


ارتباط تان با تشکل های صنفی معلمان به چه صورت است؟


    از زمان تصدی وزارت چهار یا پنج بار با نماینده تشکل ها جلسه داشتیم. مشاوری هم با عنوان مشاور وزیر در امور تشکل ها در این زمینه انتخاب کرده ام که رابط وزارتخانه با تشکل ها است. به نظر می رسد که این اقدامات گام هایی برای نزدیک شدن وزارت آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان است.

    از زمان تصدی وزارت چهار یا پنج بار با نماینده تشکل ها جلسه داشتیم. مشاوری هم با عنوان مشاور وزیر در امور تشکل ها در این زمینه انتخاب کرده ام که رابط وزارتخانه با تشکل ها است. به نظر می رسد که این اقدامات گام هایی برای نزدیک شدن وزارت آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان است.


ادامه مطلب ...

بخشنامه‌ای که معلم و دانش‌آموز را به بی‌انگیزه می کند

 


بخشنامه‌ای که معلم و دانش‌آموز را به بی‌انگیزه می کند



اشخاصی که عشق خدمت به خلق خدا و توان ارائه ایده‌های برتر برای برطرف کردن مشکلات را ندارند و به خاطر منافع شخصی به مراکز قدرت چسبیده‌اند و به راحتی بازنشسته نخواهند شد ممکن است با احساس قدرت و خودبزرگ‌بینی خیلی‌ها را سالیان متمادی دچار زحمت کنند. اینان ایثار، فداکاری و صرفه‌جویی را فقط از جیب معلمان می‌دانند. درست است که پنهانکاریها و عدم صداقت این مسئولان مانع از وقوف مردم به ورشکستگی‌ها و شکست‌ها خواهد شد. اما باید آگاه بود هر گامی که به سمت کاهش امیدواری و اعتماد به مسئولان برداشته می‌شود در راستای اهداف اصلی و قبلی آموزش و پرورش نخواهد بود. جائیکه معلمان همیشه در ناراحتی فکری و روحی، تبعیض و بی‌عدالتی تحمیلی از طرف وزارت و اداره به سر می برند، جائیکه پاداشها و اضافه‌کاریهای میلیونی در سایر ادارات و اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش توزیع می‌شود

ادامه مطلب ...

وضعیت افزایش حقوق فرهنگیان به روایت وزیر آموزش

وضعیت افزایش حقوق فرهنگیان به روایت وزیر آموزش
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به آغاز مذاکرات با دولت و مجلس برای توجه ویژه به آموزش‌وپرورش در بودجه سال ۹۴ گفت:‌آموزش و پرورش کنار سایر فعالیت‌ها خود را مکلف می‌داند که به موضوع افزایش حقوق فرهنگیان رسیدگی کند.علی‌اصغر فانی در گفت‌وگو با تسنیم در پاسخ به این پرسش "آموزش و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز کشور را تربیت می‌کند، بنابراین این انتظار وجود دارد که دولت و مجلس حمایت بیشتری را از آموزش و پرورش داشته باشند و اولویتی را که برای برخی از بخش‌های کشور از جمله بخش بهداشت و درمان شاهد هستیم در بودجه سال ۹۴ و در برنامه ششم توسعه برای آموزش و پرورش شاهد باشیم، آیا در این زمینه مذاکرات لازم را با دولت و مجلس برای حمایت بیشتر از این وزارتخانه آغاز کرده‌اید؟" اظهار داشت:‌ اگر پیگیری وزارت آموزش و پرورش نبود، معاون اول رئیس جمهور در مراسم بازگشایی مدارس از ارائه طرح رتبه بندی معلمان به مجلس تا پایان امسال خبر نمی‌داد. باید توجه داشت که اجرای طرح رتبه بندی معلمان بار مالی زیادی را به همراه دارد.طرح رتبه بندی معلمان گامی در جهت افزایش سطح رفاه و معیشت معلمانوی افزود: با پیگیری‌های آموزش و پرورش شاهد بودیم که در مراسم آغاز سال تحصیلی ۹۳-۹۴، معاون اول رئیس جمهور به صراحت از پیگیری طرح رتبه بندی معلمان خبر داد، امیدواریم این کار به سرعت انجام شود و یک گام در راستای افزایش سطح رفاه و معیشت فرهنگیان باشد همچنین در آغاز سال تحصیلی جدید به بحث معیشت فرهنگیان نیز اشاره شد.آغاز رایزنی‌ها برای توجه بیشتر به آموزش‌وپرورش در بودجه سال ۹۴وزیر آموزش و پرورش ادامه داد:‌ در دولت کارها را پیگیری کردیم به خصوص در معاونت راهبردی ریاست جمهوری که بودجه‌‌ها در آنجا شکل می‌گیرد پیگیر‌ی‌ها را انجام می‌‌دهیم. امیدواریم در بودجه سال ۹۴ و برنامه ششم توسعه آموزش و پرورش بهتر دیده شود. وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: اگر آموزش و پرورش برای دولت یازدهم در اولویت نبود بودجه این وزارتخانه ۲۶ درصد افزایش نمی‌یافت این در حالی است که بودجه دولت ۱۱ درصد افزایش داشته است.فانی در پاسخ به این پرسش "با توجه به افزایش ۲۶ درصدی بودجه آموزش‌وپرورش،‌حقوق معلمان چقدر افزایش یافته است؟" گفت: افزایش حقوق مبنایی برای توجه به یک وزارتخانه نیست، یک وزارتخانه در سال ۹۲ و ۹۳ بودجه مصوبش مشخص است و در این دو سال بودجه آموزش و پرورش بیش از ۲۶ درصد یعنی یک چهارم رشد داشته است این در حالی است که بودجه دولت در سال‌های ۹۲ و۹۳،‌ ۱۱ درصد رشد داشته است و این نشان دهنده آن است که دولت یازدهم نسبت به آموزش و پرورش توجه داشته است.با این افزایش بودجه بازهم حق آموزش و پرورش را ادا نکرده‌ایموی بیان کرد:‌البته رئیس جمهور، معاون اول و معاون نظارت راهبردی رئیس جمهور بارها اعلام کرده‌اند که با این افزایش بودجه بازهم حق آموزش و پرورش را ادا نکرده‌ایم و به محض اینکه گشایشی در مباحث اقتصادی کشور ایجاد شود به آموزش و پرورش توجه لازم را خواهیم داشت.اعتقاد رئیس جمهور به نقش کلیدی آموزش و پرورش در حل مشکلات فرهنگی و اجتماعیوزیر آموزش و پرورش ادامه داد: در بسیاری از جلسات هیئت دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی، زمانی که یک مشکل فرهنگی و اجتماعی مطرح می‌شود، رئیس جمهور می‌گوید که کلید حل آن در آموزش و پرورش است و این جمله از توجه رئیس جمهور به نقش کلیدی آموزش و پرورش حکایت دارد.فانی عنوان کرد:‌ هم‌اکنون مشکل این است که دولت با محدویت اعتباری مواجه است و همین موضوع امکان رشد بیشتر بودجه آموزش‌وپرورش را در سال جاری فراهم نساخت. امیدواریم در بودجه سال ۹۴ و برنامه ششم توسعه با پیگیری‌های انجام شده توسط آموزش و پرورش،‌ ذهنیت خوبی در مجموعه تصمیم گیرندگان بودجه در مجلس و دولت ایجاد شده و وضعیت بهتری را برای سال ۹۴ شاهد باشیم.وزارت آموزش‌و پرورش خود را مکلف به پیگیری افزایش حقوق فرهنگیان می‌داندوی در پاسخ به این پرسش "‌ آموزش‌وپرورش به منظور افزایش حقوق فرهنگیان طرح و برنامه‌ای را در دست اجرا دارد یا خیر؟" گفت:‌افزایش حقوق موضوعی نیست که یک وزیر قادر به حل آن باشد و برای تحقق آن باید اعتبارات دولت پاسخگو باشد، نمی‌شود بنده اظهار نظری کرده و حکمی را صادر کنم که فردا از آن پول درآید، کار پیچیده‌تر از این صحبت‌هاست اما وزارت آموزش و پرورش در کنار سایر فعالیت‌ها خود را مکلف می‌داند که به موضوع افزایش حقوق فرهنگیان رسیدگی کند. وزیر آموزش و پرورش ادامه داد:‌ معاون اول رئیس جمهور در مراسم بازگشایی مدارس در روز اول مهر گفت، وضعیت معیشتی و حقوق معلمان مناسب نیست و دولت برای بهبود این وضعیت تلاش می‌کند، به محض اینکه گشایشی در وضعیت مالی دولت ایجاد شود بحث معیشت فرهنگیان در اولویت است.فانی بیان کرد:‌ این صحبت‌ها چند پیام دارد، نخست آنکه وزارت آموزش و پرورش پیگیر موضوع افزایش حقوق فرهنگیان است و ذهن مسئولان نسبت به این موضوع آمادگی کامل دارد ثانیا دولت قول داده‌ است تا به محض گشایش در وضعیت اقتصادی کشور اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهد. بنده به عنوان خدمتگزار آموزش و پرورش از هر روشی که امکان تامین این نیاز به حق معلمان وجود داشته باشد، کوتاهی نمی‌کنم اما برخی اوقات افراد این موضوعات را با تبلیغات همراه می‌کنند، به اعتقاد بنده این مسائل نیاز به تبلیغات و اعلام رسانه‌ای ندارد. باید کارها و تلاش‌ها را انجام داد، هر زمان این تلاش‌ها به نتیجه برسد معلمان آثار آن در حکم حقوقی خود مشاهده می‌کنند.

http://www.farhangiannews.ir/

طنز : قسم نامه معلمان

طنز : قسم نامه معلمان
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

قسم نامه خبرآنلاین:معلمان هم دارای قسم نامه میشوند. متن قسم نامه معلمان: قسم می خورم به همین شندر غازی که به من می دهند راضی باشم و اعتراضی نکنم. قسم می خورم که به دانش آموزان نگویم که علم بهتر از ثروتست. سوگند می خورم که به تنبل ترین دانش آموزان هم نمره دهم تا بچه ها بدانند که بدون زحمت و در عین بیسوادی هم می توان قبول شد. قسم می خورم که اگر دانش آموزی را از کلاس بیرون کردم و پدرش آمد و مرا کتک زد واکنشی نشان ندهم! سوگند می خورم که هر چه مدیر مدرسه بگوید ، بگویم چشم! قسم می خورم که به کمی حقوق اعتراضی نکنم و برای جبران آن به شغل دوم و سوم و چهارم رو بیاورم و مزاحم دولت خدمتگزار نشوم. سوگند می خورم که به فکر تحصیلات تکمیلی نباشم که جز حرام کردن وقت و پول فایده دیگری ندارد.

ehsan_h@yahoo.com

http://www.farhangiannews.ir/

یک صد تن از معلمان و بیش از ۱۵۰ تن از فعالان صنفی و مدنی با امضاء طوماری از مشکلات صنفی و معیشتی معلمان ایران می‌گویند.

یک صد تن از معلمان و بیش از ۱۵۰ تن از فعالان صنفی و مدنی

 با امضاء طوماری از مشکلات صنفی و معیشتی معلمان ایران می‌گویند.

متن کامل این بیانیه که در اختیار حقوق معلم و کارگر قرار گرفته به شرح زیر است:

در حالی به استقبال مهر وبازگشایی مدارس می‌رویم که نابسامانی‌ها آموزش و پرورش در حوزه‌های مختلف، چشم انداز درخشانی را برای معلمان و دانش آموزان به تصویر نمی‌کشد. جدای از مشکلات ساختاری در نظام آموزشی در طی سال‌های پس از انقلاب، ۸ سال بی‌مدیریتی و بی‌برنامگی در عرصه آموزش در دوره احمدی‌نژاد، نظام آموزشی را با چالش‌های جدید روبرو کرده بود و اینک بعد از گذشت یکسال از حاکمیت حسن روحانی و همفکرانش، در همچنان بره‌مان پاشنه می‌چرخد. دولت جدید نه تنها بر مشکلات پیشین فائق نیامده است بلکه مشکلات جدیدی را نیز بر حجم مشکلات آموزش عمومی، مشکلات معلمان، دانش آموزان و خانواده‌ها نیز افزوده است.

فانی در حالی به احصای مشکلات و دسته بندی آنان در آموزش وپرورش می‌بالد که حتی یک راهکار عینی و ملموس برای حل تضادهای پیشرو، ارایه نکرده است. مشکلات معیشتی و رفاهی معلمان از قبیل پایین بودن دستمزد، عدم برخورداری از حمایت‌های اجتماعی و فرهنگی همچنان پابرجاست. بیمه تکمیلی ایران به خاطر سوء مدیریت از پرداخت بدهی‌ها امتناع می‌کند، بیمه پایه و تکمیلی فعلی، ناکارآمد و غیر شفاف است و تعهداتش در خور خانواده بزرگ معلمان نیست و در حال حاضرمسأله بیمه درمانی، پیش از گذشته به یک معضل جدی تبدیل شده است، انبوه شکایات و گزارش‌ها در این زمینه خود گواهی بر این اوضاع نابسامان است.

نابسامانی اقتصادی امنیت شغلی معلمان را در سطوح مختلف دچار مشکل نموده است، این عدم امنیت در ابعاد مختلف قابل بررسی است. تعداد زیادی از معلمان رسمی به خاطر مشکلات اقتصادی به شغل دوم روی آورده‌اند و برخی از آنان معلمی را فقط به خاطر برخورداری از حقوق بازنشستگی ادامه می‌دهند. وضعیت معلمان شاغل به صورت غیررسمی در بخش دولتی و خصوصی وحشتناک است، حتی تعدادی از آنان با حداقل حقوق ۲ سال پیش مشغول به کار هستند. مدیران مدارس خصوصی در حالی که از دادن حقوق قانونی طفره می‌روند، هر لحظه می‌توانند این معلمان غیر رسمی را اخراج نمایند. در بسیاری از این مدارس یا خبری از بیمه تامین اجتماعی نیست و یا حق بیمه را به صورت کامل از معلم دریافت می‌کنند.

مربیان پیش دبستانی از حداقل امنیت شغلی برخوردار نیستند، دولت و مجلس با مساله استخدام آنان برخورد سیاسی می‌کند، جدای از آن دستمزد آنان با ساعات کار متناسب نیست، از مزایای حداقلی مانند بیمه تامین اجتماعی برخوردار نیستند و بخاطر خودسری مدیران مراکز پیش دبستانی و عدم نظارت دولتی بدون قرارداد مجبور به کار هستند. در طی روزهای اخیر نیز شاهد اعتراضات این دسته از همکاران خود بودیم که دولت از طریق حراست، احضار و تهدید پاسخ آنان را داد.

اما مشکلات نظام آموزشی تنها محدود به معضلات رفاهی و معیشتی معلمان نیست، بلکه قسمت اعظمی از مشکلات مربوط به وضعیت نیروی انسانی و عدم مدیریت آن است. ما در حالی در برخی مناطق و نقاط کشور با کمبود نیروهای متخصص و کیفی روبرو هستیم، که در برخی از ادارات معلمان مجرب به خاطر مازاد نیرو مجبور به کار در بخش غیرمرتبط هستند. نسبت نیروهای ستادی و ناکارآمد در وزارتخانه و نیروهای آموزشی غیرعلمی، ناهماهنگ و هزینه بر است. برای نمونه امسال در استان خوزستان نیروهای خدمتگزار (بخش خدمات) مدارس را به عنوان معلم پایه اول ابتدایی به کار گرفته‌اند. در یک چنین شرایطی با توجه به آمار غیرواقعی، وزیر از تعدیل نیرو سخن می‌گوید در حالی که ما نیازمند به استفاده از نیروهای جدید و حرفه‌ای برای بخشهای مختلف آموزشی هستیم. به عنوان مثال ما با استانداردهای جهانی در بخش مشاوره در مدارس و هدایت تحصیلی دانش آموزان فاصله نجومی داریم. در استان تهران بسیاری از کلاس‌ها بالای حد استاندارد با جمعیتی بیش از ۳۳ نفر تشکیل می‌شود که این مساله در مناطق حاشیه‌ای بسیار مشهود‌تر است.

در کنار مشکلات فوق مساله خصوصی سازی آموزش به عنوان یک چالش اساسی دیگر در طی یکسال گذشته، آینده آموزش عمومی و رایگان را به مخاطره انداخته است. عزم مصمم دولت برای خصوصی سازی در یکسال گذشته، از حوزه آموزش و پرورش شروع شده است. خرید خدمات آموزشی از طریق خرید ۵۰۰ هزار صندلی خالی مدارس خصوصی، دادن بسته‌های حمایتی و تشویقی به سرمایه گذاران در بخش آموزش، فروش مدارس با موقعیت تجاری در تهران، دریافت پول تحت عنوان کمک به مدرسه به اشکال مختلف، گسترش مدارس هیات امنایی تحت لوای مشارکت مردمی با هدف تمایزگذاری بین مدارس عادی با هدفزمینه سازی برای گرفتن شهریه، گمانه زنی برای ورود صاحبان صنایع به حوزه آموزش در مدارس فنی و کار و دانش و… نمونه‌هایی از برنامه دولت برای حذف آموزش عمومی است.

در سایه غلبه نگاه سودمحور دولت به مساله آموزش، آموزش کیفی دچار بحران اساسی شده است. مفاهیم اساسی انسانی در آموزش و پرورش ما جایی ندارد، مدرسه محلی برای تمرین همیاری، مشارکت، رشد خلاقیت و دموکراسی نیست. از محتوای کتاب‌ها تا شیوه تدریس معلمان و فضای آموزشی و شیوه مدیریت در مدارس، هیچ کدام در پی آموزش کیفی به دانش آموزان نیست. دستورالعمل‌های بوروکراتیک، عدم اختصاص بودجه در حوزه پژوهش، ارزشیابی کمّی و بی‌محتوای معلمان و دانش آموزان، تدوین محتوای آموزشی بدون توجه به نیاز دانش آموزان و نظرات معلمان، به گفتمانی در آموزش عمومی منجر شده است که آن را از محتوای کیفی و انسانی خارج کرده است و تکنیکی و کالایی شدن آموزش یکی از وجوه آن است.

در سایه سیاست‌های فوق و علی رغم ادعای مسئولان در سال گذشته شاهد افزایش ترک تحصیل دانش آموزان بودیم. هرچند دولت از ارائه آمار دقیق چون دولت‌های پیشین امتناع می‌کند اما تجربه کاری ما در کلاس‌هایمان مؤید این امر است. بالا رفتن هزینه‌های زندگی و آموزش، خانواده‌های کم درآمد و فرزندانشان را به مرحله ترک تحصیل کشانده است. نکتهٔ دیگر اینجاست که بعد از ثبت ترک تحصیل به عنوان وضعیت دانش آموز، مشاوران مدارس و ادارات اصلا برای چرایی مسأله پیگیری به عمل نمی‌آورند و وضعیت دانش آموز را تعقیب نمی‌کنند. در کنار دانش آموزان ترک تحصیلی، امروز مساله کودکان بازمانده از تحصیل نیز یک معضل جدی است. این کودکان اغلب به خاطر فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده قادر به رفتن در مدرسه نیستند و اکثریت آن‌ها ارتش کودکان کار را تشکیل می‌دهند. در برخی موارد نیز به خاطر مشکلات ثبت احوالی مانند فقدان شناسنامه یا مغایرت ثبتی از تحصیل محروم می‌شوند. وجود ۳۰۰ کودک فاقد شناسنامه محروم از تحصیل در شهرستان نیمروز استان سیستان و بلوچستان فاجعه‌ای در خور توجه است. بخش دیگری از این کودکان متعلق به خانواده‌های مهاجر به خصوص کودکان افغان هستند که دولت با آن‌ها سلیقه‌ای و سیاسی برخورد می‌کند. به عنوان نمونه با شروع ثبت نام سال جدید مقرر شد که از آنان شهریه‌ای اخذ نشود اما در آستانه شروع سال تحصیلی خبر از صدور بخشنامه‌ای برای اخذ شهریه ۱۵۰ هزار تومانی از آنان به گوش می‌سد.

مشکلات فوق در عرصه آموزش عمومی کشوری که حاکمانش حق تشکل یابی و مشارکت اصناف در سرنوشت خود را محدود به مجوز و سلایق سیاسی جناح‌ها، کرده‌اند امری بدیهی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در کشورهایی که به لحاظ توسعه و شاخص آموزشی در رتبه بالاتری قرار دارند اتحادیه‌های صنفی و آموزشی نیز قدرتمند و مؤثر هستند. متاسفانه مساله تشکل یابی معلمان با مشکلات عدیده‌ای روبرو است و دولت کوچک‌ترین حقی برای تشکل یابی مستقل معلمان و سایر اصناف قائل نیست. به عنوان نمونه تشکیلات کارگری مستقل در طی سال‌های اخیر به صورت قهرآمیز حذف و سرکوب شده‌اند، برخی فعالان صنفی معلمان با زندان‌های طولانی مدت، تبعید، توبیخ شده‌اند و اعتراضات پرستاران در نطفه خفه شده است.

دولت روحانی در بدو کار خود، با طرح حمایت از فعالیت تشکل‌های مجوزدار، زمینه برخورد جناحی و باندی با مساله تشکل‌های صنفی معلمان را گشود. اما خارج از دولت نیز برخی از سازمان‌ها و انجمن‌هایی که نام معلم را با خود یدک می‌کشند منافع جناحی و سیاسی خود را بر مسایل صنفی و اساسی معلمان ترجیح می‌دهند. نگاهی به اخبار و جهت گیری‌ها این گروه‌ها در سایت‌هایشان نشان از جهت گیری آنان برای کسب قدرت سیاسی دارد. و اگر نگاه به پایین و معلمان دارند با هدف بهره برداری از موقعیت معلمان برای لابی در هرم قدرت است. حتی برخی از آنان به پیاده نظام دولت تبدیل شده‌اند، حجم پیام تبریک و تسلیت آنان به مقامات وزارتی خود گواه جهت گیری این گروه هاست. در سایه وجود چنین جریاناتی ما نمی‌توانیم از وجود تشکل مستقل صنفی در ایران سخنی به میان آوریم.

ما به عنوان جمعی از معلمان ایران نسبت به آینده آموزش عمومی نگران هستیم و اعتقاد داریم بایستی با توجه به مشکلات پیش رو و مستقل از حاکمیت، خواسته‌هایمان را بیان نماییم و برای تحقق آن‌ها تلاش کنیم. و نسبت به تحقق موارد زیر به تمام معلمان، دانش آموزان و خانواده‌ها فراخوان می‌دهیم:

۱. با توجه به اعلام منابع رسمی دولت که خط فقر در ایران یک میلیون و هشتصدهزارتومان است، حداقل دستمزد هرمعلم (رسمی، غیررسمی) بایستی بالای خط فقر باشد.

۲. تسریع و تسهیل در پرداخت هزینه‌های درمانی، سازماندهی منظم و مدرن و غیر متزلزل اوضاع بیمه از اولویت هاست و دولت باید نسبت به رفع معضلات و تامین خدمات اجتماعی و بیمه درمانی پایه و تکمیلی اقدام فوری نماید.

۳. خصوصی سازی آموزش عمومی و رایگان تحت هرعنوان و هر شرایط نقض حقوق اساسی انسانی است و باید متوقف شود.

۴. تحصیل حق ابتدایی هر کودک (ایرانی، مهاجر) است و بایستی تمام افراد جامعه تحت پوشش خدمات تحصیل رایگان باشند.

۵. آموزش و پرورش نیاز به تعدیل نیرو ندارد نیاز به سازماندهی و مدیریت صحیح منابع انسانی دارد.

۶. اعتراض، تحصن و پیگیری مطالبات حق تمام معلمان است. ما از اعتراضات روزهای اخیر مربیان پیش دبستانی حمایت می‌کنیم و دولت بایستی از تهدید و ارعاب آنان دست بردارد و نسبت به استخدام و احقاق حقوق آنان اقدام فوری به عمل آورد.

۷. تبعیض درنظام آموزشی به هر شکل در حق دانش آموزان و معلمان ممنوع است. از جمله: تبعیض جنسیتی، فرهنگی، دینی، قومیتی و زبانی باید کاملا حذف گردد.

۸. معلمان معترض به سیاست‌های آموزشی بایستی از آزادی و امنیت کامل برای بیان نظرات خود برخوردار باشند و معلمانی که به خاطر بیان عقیده در زندان هستند در اسرع وقت آزاد گردند.

۹. تشکل یابی حق معلمان است و این حق نمی‌تواند از سوی دولت‌ها به هرشکل و بهانه‌ای سلب گردد.

۱۰. ما به تمام معلمان برای اتحاد و تشکل یابی مستقل فراخوان می‌دهیم و معتقدیم حل مشکلات آموزش در ایران در گرو اتحاد، همدلی و مشارکت تمام معلمان است و هرجا ضرورت ایجاد کند بایستی با تمام زحمتکشان، پرستارن و کارگران برای تحقق حقوق اساسی و اولیه خود متحد شویم.

به امید جهانی بهتر
همراه با صلح
آزادی و برابری
همکار عزیز
هموطن گرامی

این بیانیه توسط جمعی از معلمان ایران تهیه شده و تاکنون بیش از ۱۰۰ نفر از معلمان بیانیه را امضا نموده‌اند، که شامل معلمان رسمی و غیررسمی شاغل در بخش دولتی و خصوصی، همچنین تعدادی از معلمان بازنشسته و اخراجی یا ممنوع التدریس می‌باشند. همچنین تا بحالبیش از ۱۵۰ نفر از فعالان سیاسی، صنفی، کارگری، محیط زیست، زنان، کودکان، هنرمندان، دانشجویی، اساتید وشهروندان عادی از حوزه‌های مختلف با امضای بیانیه به یاری معلمان آمده‌اند.

شما نیز اگر تمایل دارید از مطالبات امضا کنندگان و آموزش عمومی کیفی، برابر و رایگان حمایت نمایید به آدرس زیر مراجعه نموده و با امضای بیانیه در این گام سهیم باشید.

https://docs.google.com/forms/d/1sbfGf24NMwU9CW65ZLnoxCK6VKOD4xX_IWTqM-An3aY/viewform

با سپاس

http://bield.info/

باز بوی مدرسه در راه است...


باز بوی مدرسه در راه است...


نویسنده: پرستو بهرامی راد

اول مهر که می رسد یک عده یی از بچه ها از رفتن به مدرسه خوشحال می شوند، یک عده یی دیگر ناراحت. اکثر آنهایی که شاد می شوند کلاس اولی ها هستند که تا حالامدرسه نرفتند ولی هر چه بچه ها به سال های بالاتر می روند از شوق اولیه شان برای رفتن به مدرسه کم می شود و از هر راهی استفاده می کنند که مدرسه را بپیچانند یک روز الکی ادای سرماخورده ها را در می آورند و روز دیگر دست یا پاهای شان درد می گیرد و...
    هر چقدر خرید لوازم تحریر برای مدرسه برای شان لذتبخش است، خود مدرسه رفتن همراه با ناراحتی برگزار می شود. این ناراحتی از اینجا سرچشمه می گیرد که مدرسه تشکیل شده از درس و درس و درس. زنگ تفریح و ورزش هم معلم ریاضی و علوم درس می دهند به این دلیل که همیشه درس شان عقب است چون کتاب های درسی در این حجم که نوشته شده معلوم نیست برای تدریس چند سال تحصیلی است و همیشه معلم ها مجبورا از هر فرصتی برای تدریس استفاده کنند و به همین دلیل زنگی به عنوان زنگ تفریح و شادی وجود ندارد. اردو هم که شش ماه یک بار اگر معلمی درسش عقب نباشد و مدرسه بودجه داشته باشد و برگزار می شود به دلیل واژگون شدن اتوبوس های اردوهای دانش آموزی و اتفاقات ناگوار دیگر پدر و مادرها نمی گذارند بچه ها بروند و چشم شان از اردو رفتن بچه های شان ترسیده است. درس های آزمایشگاهی هم که برای بچه ها کمی هیجان دارد چون مدرسه ها اصولاامکانات ندارد تئوری برگزار می شود مثل همه درس های دیگر مدرسه.
    مدرسه جای تعلیم و تربیت است ولی در مدرسه ها امروزه فقط به تعلیم بچه ها پرداخته می شود و تربیتی در کار نیست و از اول ابتدایی فقط به بچه ها می گویند از الان خود را برای کنکور آماده کنید و همه زندگی را مساوی با درس برای بچه ها می کنند در صورتی که مدرسه باید محل همه درس های زندگی باشد نه فقط ریاضی و فیزیک. مدرسه رفتن می تواند بهترین سال های عمر هر انسانی را تشکیل دهد و خاطراتی بسازد که هیچگاه فراموش نشود و کاش این خاطرات بی ناراحتی و فرار از مدرسه و پر از شادی و تفریح در کنار درس باشد.

اعتماد -۳ مهرماه ۹۳

مدرسه و عدالت


مدرسه و عدالت


مهدی بهلولی،روزنامه اعتماد،ص جامعه،3 مهر 93

هنگامی که بنیان های اخلاقی جامعه ای آسیب می بیند رفتار و کردار مردمانش،به گونه ای دستخوش دگرگونی می شود که باور کردنی نیست. بگذارید به نمونه ای اشاره کنم. دبستانی عادی و دولتی در نظر بگیرید که در آن دو جور کلاس داشته باشیم : هوشمند و ناهوشمند. کلاس هوشمند برای دانش آموزی است که پدر- مادر او مبلغ 230 هزار تومان پرداخته و کلاس ناهوشمند برای دانش آموزی که این مبلغ را نپرداخته. آنگونه که چند روز پیش خبرگزاری ایلنا منتشر کرده این دبستان در منطقه 5 تهران واقع است. یکی از دانش آموزان این مدرسه می گوید :  "دوستانم که به کلاس‌های هوشمند فرستاده ‌شده‌اند می‌گویند که این کلاس‌ها خیلی جالب تر و قشنگ‌ تر از کلاس‌های عادی هستند." هنگامی که برای بار نخست این جمله ها را می خواندم یاد فیلمی افتادم که در آن کودکی پشت در کلاس درس،ایستاده بود و پا بلندی می کرد تا ببیند چه در کلاس می گذرد و بتواند درس را یاد بگیرد؛ کوکی که به خاطر نداری و فقر پدر- مادرش از کلاس درس اخراج شده بود.

 باری،آموزش و پرورش ایران- باور کنید به شتاب- دارد هر چه بیشتر طبقاتی می شود و هر روز گوشه ای از "نوآوری" های این روند هم پدیدار می گردد. منطق پشتیبان این پروژه هم آشناست : "هر چه پول بدهی آش می خوری". اما آیا کسی که با این منطق بزرگ می شود و پرورش می یابد می تواند هوادار برابری و عدالت باشد؟ شاید بزرگ ترین نقدی که به خصوصی سازی آموزش و پرورش وارد باشد همین است که نمی تواند- یا دست کم به سختی می تواند- انسانی پرورش دهد که در جامعه،پول را همه کاره ی زندگی انسانی نداند. کسی که پول می دهد و در کلاس هوشمند می نشیند،پول می دهد و به مدرسه ی هوشمند می رود،پول می دهد و به کلاس های کم جمعیت می رود،پول می دهد و از آموزگاران مهربان و باحوصله تر برخوردار می شود،پول می دهد و آموزگار را به خانه می برد،پول می دهد و غیبت می کند و یا آموزگار را اذیت می کند و مدرسه هم چندان کاریش ندارد، و ...آیا بزرگ که شد می تواند پول را همه چیز زندگی نداند و نابرابری وحشتناک اجتماعی و اقتصادی را طبیعی و عادی نشمرد؟ آموزش و پرورش پولی،چه بسا که خود ناسازه (پارادکس) ای باشد و ما چندان به آن توجهی نداریم. آموزش و پرورش،هم در معناهای کهنه و هم در معناهای نو،پیوندی ناگسستنی با اخلاق نیکوی انسانی دارد و چندان با منطق " پول بیشتر و آش بیشتر" پیوندی ندارد. آموزش و پرورش برای گسترش عدالت است و نه گسترش نابرابری و شکاف اجتماعی. آموزش و پرورش رایگان و کیفی،برابر بسیاری از سندهای جهانی پذیرفته شده کشورها،و از آن میان ایران،حق انسانی همه ی افراد است. دولت ها موظف به ارائه آموزش و پرورش رایگان کیفی اند. از ویژگی های آموزش کیفی،فراخور زمانه بودن است. از این رو،آموزش و پرورش حق ندارد میان دانش آموزان فرق بگذارد و یا پول بگیرد و کلاس و مدرسه را هوشمند سازد.  

 روزهای آغازین مهر است. مدرسه جایی است که مهرورزی بدون چشم داشت را باید بیاموزیم و بیاموزانیم. بگذارید کودکان مان با احساس برابری بزرگ شوند. با این احساس که چون انسان هستند از حقوقی برابر برخوردارند؛و نه چون پول دارند از حقوقی بیشتر و یا چون پول ندارند از حقوقی کمتر. در جستاری درباره ی آموزش و پرورش فرانسه می خواندم که اگر کسی بپرسد کودکم را باید کجا نام نویسی کنم خواهد شنید : "نزدیک ترین مدرسه به منزل تان،همه ی مدرسه ها دولتی،رایگان و کیفی اند."    

http://etemadnewspaper.ir/Released/

93http://niknezhadmr.blogsky.com/-07-03/93.htm#290596


حضور مددکاران اجتماعی در نظام آموزشی


حضور مددکاران اجتماعی در نظام آموزشی 
 
سیدحسن موسوی چلک* 
 
یکی از نهادهای اجتماعی هر جامعه نهاد آموزش‌وپرورش است که مسئولیت مهمی در تربیت کودکان، نوجوانان وجوانان برعهده دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش‌وپرورش به‌عنوان عاملی مؤثر در فعلیت‌بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد و تسهیل مسیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال، اهمیت این نهاد اجتماعی را بیش ازبیش نشان می‌دهد. نقش راهنمایی در آموزش‌وپرورش افراد به حدی است که عده‌ای از صاحبنظران آن را به نوعی تعلیم و تربیت قلمداد کرده‌اند و برخی نیز راهنمایی و مشاوره را تسهیل‌کننده جریان تعلیم و تربیت می‌دانند. از سوی دیگر، یکی از نیازهای هر جامعه‌ای تربیت نیروی انسانی خلاق، موثر، مسئولیت‌پذیر، با نشاط و سالم است. طبیعتا تحقق این هدف منوط به بهره‌گیری از ظرفیت‌های مختلف در تمامی محیط‌ها اعم از اجتماعی، خانوادگی و... است. یکی از مهمترین محیط‌های اجتماعی که افراد در دوران رشد خودشان با آن سر و کار دارند، محیط مدرسه است که هرگونه سرمایه‌گذاری روی نیروی انسانی در این محیط می‌تواند به خوبی صورت بگیرد. شاید به همین دلیل است که می‌بینیم از سیاست‌های کلی تحول در نظام آموزشی که توسط  مقام معظم رهبری ابلاغ می‌شود، آموزش مهارت‌های اجتماعی و سبک زندگی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی است که همواره بر آن تاکید و تصریح می‌شود. علاوه بر این، با توجه به حضور سه گروه در محیط مدرسه اعم از دانش‌آموزان، والدین آنها و اولیای مدرسه به نظر می‌رسد، آموزش در این محیط می‌تواند بستر مناسبی برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ارتقای سلامت اجتماعی و روانی در هر جامعه‌ای باشد اما، متاسفانه در آموزش‌وپرورش ما از این ظرفیت به خوبی استفاده نشده است گرچه، مراکز آموزشی کشور بخشی تحت عنوان مشاوره دارند اما، به نظر می‌رسد این بخش‌ها تنها از نظر فیزیکی بخش مشاوره هستند و آن گونه که باید کارایی لازم را نداشته و نقش موثری را در مشکلات ایفا نمی‌کنند. از این رو، به نظر می‌رسد مشاوره و مددکاری اجتماعی به‌عنوان یک رکن اساسی در نظام آموزش‌وپرورش باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد و از آنجایی که می‌تواند موجب ایجاد تعامل بین محیط مدرسه، خانه و خانواده‌ها و از سوی دیگر نقش واسطه بین محیط مدرسه و سایر محیط‌هایی که دانش‌آموزان در آنها حضور دارند را ایفا کند، می‌تواند بسیار موثر عمل کند. مددکاران اجتماعی به دلیل تخصصی که دارند و منابع اجتماعی را خوب می‌شناسند می‌توانند با خانواده‌ها و سایر محیط‌های اجتماعی ارتباط داشته باشند و به این ترتیب به نظام آموزش‌وپرورش در راستای تحقق و ارتقای برنامه‌های اجتماعی کمک کنند. اما، متاسفانه این تعامل در وزارت آموزش‌وپرورش دیده نشده است در حالی که، ایجاد این بستر در آموزش‌وپرورش می‌تواند در حوزه‌های اجتماعی بیشترین تاثیر را داشته و کمک شایانی به این حوزه‌ها بکند. البته، نباید از این نکته غافل شویم که همه نیازهای اجتماعی نیاز به آموزش و بازآموزی مستمر دارند و سه گروه یاد شده شامل، دانش آموزان، والدین آنها و اولیای مدرسه باید به طور مستمر از سوی نهادهای متولی که آموزش‌وپرورش یکی از آنهاست، تحت این آموزش‌ها قرار بگیرند. چراکه، مسائل اجتماعی در زمان متوقف نمی‌شود  از این رو آموزش‌ها هم باید مستمر باشد و هر سه گروه یادشده در رابطه با مسائل اجتماعی نوین در معرض آموزش قرار بگیرند تا ضمن اینکه به روز باشند، آمادگی برخورد و مقابله با پدیده‌های نوین اجتماعی را داشته و کمتر دچار آسیب شوند. از این رو از وزیر آموزش‌وپرورش و سایر مسئولان که در راس وزارت آموزش‌وپرورش قرار گرفته‌اند این انتظار می‌رود که انقلابی بنیادین، تاریخی و اساسی در نظام آموزش و پرورش کشور به پا کنند که لازمه آن ایجاد واحدهای اجتماعی مددکاری در مدارس است. انجمن مددکاران ایران این آمادگی را دارد که تعدادی از مددکاران اجتماعی خود را به صورت پایلوت در تعدادی از مدارس کشور مستقر کند تا مسئولان آموزش‌وپرورش بعد از نظارت بر عملکرد آنها و ارزیابی نتایج کار در صورتی که فعالیت این گروه را مورد پذیرش قرار دادند، بتوانیم این موضوع را در آموزش‌وپرورش نهادینه کنیم چرا که، این خلأ در تک تک مدارس کشور حس می‌شود و منجر به بروز آسیب‌های اجتماعی بسیاری در  جامعه خواهد شد. البته این موضوع به منزله نفی خدمات مشاوره‌ای اهمیت وجود آن نیست اما، چیزی که باید به آن توجه شود این است که مددکاران اجتماعی قابلیت‌هایی دارند که می‌توانند به مدرسه، مدیران آن و گستره نظام آموزشی کمک کرده و تاثیرگذار باشد.
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
آرمان - ۲ شهریور ۹۳

اول مهر و کمی حرف‌های خودمانی


اول مهر و کمی حرف‌های خودمانی 
 
عبدالجلیل کریم‌پور* 
 
 معلمی شغل شریفی است، از این لحاظ که انسان تربیت می‌کند و با انسان سر و کار دارد، انسانی آگاه و متفکر،  نه شاگرد اولی که با رتبه خوب در کنکور قبول شود چرا که، این، همه کار معلمی نیست. آموزش چند فرمول و نکته کنکوری در کلاس‌های کنکور و آموزش گاه‌هایی که پول پارو می‌کنند امکان‌پذیر است اما، درس آگاهی و مسئولیت را آنجا آموزش نمی‌دهند. این‌ها را باید در کلاس معلمی آگاه و متفکر آموخت؛ معلمی که آمده تا بیاموزد که خرد را جایگاهی رفیع است و دانستن حق مسلم همه است، پس منطقی است که پاسش بداریم و این را آوازه گوشمان کنیم که هیچ‌کس از پیش خود چیزی نشد. اگر نیک بنگریم درمی‌یابیم که می‌شود با دوره کردن چندباره یک درس،  نمره خوبی کسب کرد، می‌شود رتبه‌های خوب را به دست آورد، اما نمی‌شود،  آگاهی و مسئولیت و... را از بر کرد. یادمان باشد اگر زمانی به مرحله‌ای رسیدیم که زحمات دیگران برایمان بی اهمیت بود، خیر و نیکی را از زندگی‌مان رانده‌ایم! یک پزشک، یک مهندس و... قبل از اینکه هر کدام از این مسئولیت‌ها را بپذیرند باید انسانیت همراه با مسئولیت را از یاد نبرند! باید بدانند که مسئولیت اجتماعی‌شان فراتر از آن چیزی است که فکر می‌کنند. شروع سال تحصیلی جدید است و یک دنیا پر از خاطره‌های جدید. معلم جدید، دانش‌آموز جدید و آموزش‌های جدید و حتی تغییرکردن‌های جدید و... . باید بپذیریم که راه رسیدن طولانی و پر از پستی و بلندی ست، مبادا کوله‌هامان از خودخواهی و غرور آکنده شود که سرمایه‌ای ناچیز است، مبادا آنقدر سرهامان را بالا گیریم که فراموش کنیم پایین‌تر چه می‌گذرد. دانش‌آموز محترم،  برای زحمات معلم در سیستم فقط شعار زیاد سر داده شده است، انگار در سیستم ما حتی از طرف تو، معلمی خوب است که نکته‌های کنکوری بهتری بگوید تا تو قبول شوی و بتوانی آینده‌ای درخشان از لحاظ مادی داشته باشی تا آن گاه فقط از خود و درس خواندنت راضی باشی! اما فراموش نکنیم که فقط عده‌ای از باسوادان، متفکران آگاهی هستند و بقیه،درس خوانده‌هایی هستند که در بازارهای اقتصادی گم گشته‌اند. تمام آرزوی معلم رشد و پیشرفت دانش‌آموزش هست تا با پیشرفتش انسانی مسئول و آگاه هم بار آید. او هم بفهمد که چگونه می‌شود به حقوق حقه اجتماعی خود رسید، او هم بداند که در اعتلای تفکر سهیم هست. پس تو ای دانش‌آموز عزیز کمک کن تا این هدف والا تحقق یابد. 
* آموزگار
آرمان - ۲ مهرماه ۹۳

مدرسه ها بازشده، همهمه آغاز شده

حرف اول 

مدرسه ها بازشده، همهمه آغاز شده


نویسنده: رحیم عبادی*

بازگشایی مدارس و دانشگاه ها، گشایش دریچه های علم و معرفت، آگاهی و دانایی و بستن درهای جهل و ناآگاهی است. حضور میلیون ها دانش آموز و دانشجو در مدارس و دانشگاه ها بار دیگر نشاط، شادابی، امید و تلاش برای فردای بهتر را در جامعه نوید می دهد و با بازشدن مدرسه ها همهمه ها آغاز می شود. بی شک یکی از دستاوردهای پرافتخار انقلاب اسلامی ایران، دسترسی آسان و گسترده به تحصیل در طول 35سال گذشته بوده است.
     به نحوی که نرخ پوشش افراد واجب التعلیم از 57درصد به 99درصد و دسترسی به آموزش عالی از پنج درصد به 37درصد رسیده است یادش بخیر آن پیرفرزانه که می گفت باید سراسر ایران مدرسه شود و همه اسلحه ها به قلم تبدیل شود. امروز آگاهی، دانایی و دانستن حق زنان و مردان و بلکه همه آحاد جامعه شده است، هرچند برخی از متحجران و نادانان آن را برنمی تابند. از سوی دیگر همزمان با بازگشایی مدارس، همهمه هایی نیز آغاز می شود و آن مطالبات معلمان و فرهنگیان است و این مهم که با آمدن دولت تدبیر و امید با گشایشی مواجه شود اما این، آن چیزی نیست که شایسته دولت فرهیختگان و خردورزان باشد. اما همهمه ها چیست؟ 1- آنچه در سال های گذشته بر آموزش وپرورش این دیار گذشت عموما برمدار شتاب زدگی، تبلیغات رسانه ای و تغییرات ساختاری پرهزینه و غیرضروری و حتی مضر و اقدامات نمایشی بوده است. اما آنچه طی یک سال انجام شده است تلاش برای بازگشت عقلانیت، آرامش و تدبیر در سیاست ها و برنامه ها بوده است که جای تقدیر دارد اما نباید این آرامش با سکون، توقف و ایستایی همراه باشد. تدبیر آن است که سکان آموزش وپرورش از آرامش توام با نشاط و شادابی، تحرک و پویایی و تحول آن هم نه از نوع ساختاری بلکه از حیث محتوا و شیوه ها و نگرش ها برخوردار باشد. بالطبع مرکز ثقل این تحولات که در سازمان پژوهش وبرنامه ریزی و شورایعالی آموزش وپرورش و نهادهای مشابه است متاسفانه همچنان بر پاشنه قبلی می چرخد و این امر موجب انفعال شده و عقب گرد برنامه های آموزش وپرورش را به دنبال داشته است. 2- اهتمام ویژه به معیشت معلمان مطالبه متاخری است که در این دوره گویا به فراموشی سپرده شده است. آیا دست اندرکاران آموزش وپرورش می دانند امروز با وضعیت تورم، گرانی و رکود بر معیشت معلمان چه می گذرد و آنان برای تامین حداقل هزینه های زندگی خود و فرزندانشان چه فشارها و سختی هایی را تحمل می کنند؟ آیا این زیبنده جایگاه معلم در نظام جمهوری اسلامی است؟ 3- منزلت معلمان امری است که هیچ گاه نباید از آن غفلت شود، شالوده اعتبار و سرمایه اجتماعی نهاد آموزش وپرورش معلمان هستند؛ معلمان و فرهنگیان که دانایان ملت و برخوردار از بالاترین مرتبه اجتماعی در گروه های مرجع جامعه هستند باید بر صدر نشینند و کرامت و منزلت آنان پاس داشته شود و این میسر نمی شود مگر از یک سو اهتمام ویژه به معیشت آنان شود و از سوی دیگر حقوق صنفی و اجتماعی آنان به رسمیت شناخته شود. انتظار می رفت همزمان با اقدام شایسته دولت در تدوین و انتشار حقوق شهروندی آموزش وپرورش، منشور حقوق معلمان نیز منتشر می شد تا تفاوت رویکردها و رویه ها مشخص شود و همگان بدانند که در دولت تدبیر و امید معلمان فقط دارای تکلیف نیستند بلکه در مقابل از حقوق صنفی و اجتماعی نیز برخوردارند که آموزش وپرورش علاوه بر به رسمیت شناختن آن، برای تحقق آن نیز تلاش خواهد کرد.4- رییس جمهور روحانی، درآستانه بازگشایی مدارس در سال گذشته انتظارات راهبردی خود را از خانواده بزرگ آموزش وپرورش به درستی و به شیوایی که شایسته شان و شخصیت ایشان بوده است در 10سرفصل بیان کرده اند: از جمله آنها آشناکردن دانش آموزان با حقوق و تکالیفشان، قانونمداری، به رسمیت شناختن حق اعتراض در آموزش وپرورش، توسعه برنامه کتاب و کتابخوانی در برنامه های آموزشی، تحول در برنامه زنگ انشا، ایجاد زنگ گفت وگو در برنامه های درسی، پرسش مهر و ضرورت بازنگری در برنامه های آموزش وپرورش و... . خوب بود آموزش وپرورش گزارشی از اقدامات انجام شده برای فرهنگیان و افکارعمومی جامعه ارایه می کرد تا ایهامات موجود مبنی بر تفاوت خط مشی در آموزش وپرورش با دولت تدبیر و امید برطرف شود. 5- شایسته سالاری از جمله برنامه های دولت در عزل ونصب ها و سپردن مسوولیت ها بوده است. تلاش مدیریت آموزش وپرورش در عزل ونصب ها طی یک سال گذشته حداقل درسطح استان ها قابل قبول است اما متاسفانه این مهم در حوزه ستادی که نقش اساسی در راهبری برنامه ها و مدیریت آموزش وپرورش دارد مورد غفلت گرفته است و این امر موجب شده مدیریت آموزش وپرورش حتی در حل مسایل جاری، مثل بیمه طلایی فرهنگیان ناتوان بماند و البته این به معنای عدم تلاش و دلسوزی مدیران ارشد آموزش وپرورش نیست بلکه آنچه مورد تاکید است عدم توجه به شایسته سالاری است 6- مشارکت معلمان از برنامه های وعده داده شده و از مطالبات سال های طولانی معلمان است. همگان باید بدانیم که شورونشاط در تعلیم وتربیت، تحول در برنامه ها و رویکردهای آموزش وپرورش، ارتقای کیفیت و بهره وری نظام آموزش وپرورش، کارایی و اثربخشی برنامه های آموزش وپرورش در جامعه جدید، جز از طریق جلب مشارکت موثر و نظام یافته و اثربخش معلمان حاصل نمی شود، دوران مدیریت از بالابه پایین، گذشته است. انتظار می رفت مطالبه معلمان مبنی بر تشکیل سازمان صنفی معلمان، دخالت معلمان در انتخاب مدیران، مشارکت معلمان در اداره آموزش وپرورش جدی گرفته شود. این مهم، هم موردتوجه و تاکید وزیر محترم و هم مورد درخواست جناب آقای روحانی بوده است، چرا مدیریت آموزش وپرورش از مشارکت و حضور معلمان درعرصه های تصمیم سازی، تحول و نوآوری استقبال نمی کند؟ 7- استقلال آموزش وپرورش و حفظ هویت تخصصی و حرفه ای این نهاد مهم از مداخلات غیرمرتبط و در عین حال تلاش برای توسعه تعاملات آموزش وپرورش با نهادهای ملی و بین المللی از مطالبات فرهنگیان بوده است. نهاد آموزش وپرورش از یک سو باید از چنبره سیاست های ناموفق و ناکارآمد رها شود و بر هویت صنفی و تخصصی خود، پای فشارد و از سوی دیگر در تعامل با نهادهای حرفه ای و تخصصی درسطح ملی همچون نهاد آموزش عالی، آموزش بهداشت، محیط زیست، نهاد مدیریت و برنامه ریزی کشور و... یا درسطح بین الملل با نهادهای حرفه ای درصدد کسب تجارب جهانی برای بهبود و ارتقای شاخص های توسعه در آموزش وپرورش قدم بردارد. جامعه درحال توسعه، نیازمند آموزش وپرورش توسعه گراست. باید با تلاش مضاعف از بستر توسعه همه جانبه و پایدار که در دولت تدبیر و امید فراهم شده است بهره برد. مدرسه ها باز شده، همهمه آغاز شده، با حضور بچه ها مدرسه زیبا شده. این همهمه ها را و این شورونشاط را پاس داریم. 

    * عضو هیات علمی فرهنگیان 

شرق - ۲ مهرماه ۹۳

مهر نامه

              

  مهر نامه

اوّلین روز مهرماه در کشور ما آغاز فعالیت مدارس و دانشگاه ها و شروع سال تحصیلی جدید است .. مهر ماه از زمانهای خیلی دور یعنی از ایران باستان ماهی محترم و مقدس در بین ایرانیان  جایگاه بلند داشته است که جشن مهرگان را در این ماه بر گزار  می کردند ، مهر ماه آغاز فراگرفتن علم و دانش ، اندیشه ورزی و خردگرایی برای کودکان وجوانان بخصوص برای سال اوّلی ها می باشد و بار این مسئولیت به دوش فرهنگیان عزیز ، مبشران فکر و اندیشه قرار گرفته است ، معلمانی که با همه کمی حقوق و کاستی های زندگی به این امر مهم در کشور ما ایران مبادرت می ورزند و از هیچ تلاش و کوششی برای پیشرفت علم ، دانش ، فکر ، اندیشه و خرد گرایی از خود دریغ نمی ورزند.

فرهنگیان با اینکه مورد احترام ملت هستند ولی در بیشتر مواقع با بهانه های مختلف مانند کمبود بودجه و امکانات مورد بی مهری قرار می گیرند ، با اینکه دولت مردان ، مسئولین ، نمایندگان و کار گزاران نظام برای خود و کارمندان بعضی از وزارتخانه ها حقوقها و مزایای کلان می گیرند که دهها برابر حقوق فرهنگیان می باشد بودحه دارند ولی وقتی به ما معلمین   می رسند بودجه شان به ته می کشد. اینقدر ریخت و پاش ، رانتخواری ، اختلاس و چپاول و غارت منابع مالی ملی و عمومی می پردازند که چیزی برای ما معلمان و بعضی از اقشار دیگر جاممه نمی ماند ، "بقول معروف وقتی نوبت به ما می رسد کفگیر به ته دیگ می رسد ".

امسال زمانی مهر آغاز می شود که از عمر دولت " تدبیر و امید" به مدّت تقریباٌ نزدیک به یکسال سه ماهی می گذرد ، و انتظار می رفت که وضعیت بهتر و تغییر کند ولی پاشنه دولت روی همان پایه دولتهای پیشین می گردد و اکثر وعده های دولت برای اصلاح امور جامعه  از میراث نابسامان گذشته تحقق نیافته ، بلکه در آغاز راه اصلاح هم نریسده است و بر زمین مانده است و در بعضی از مسائل پس رفت هم داشته است از جمله وضع معیشت فرهنگیان و بازنشستگان ، به جای بهتر شدن ، بمراتب بدتر هم شده است.

معرفی فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت "تدبیر و امید " توسط دکتر روحانی بعد از نجفی ، ازهمان ابتدا نارضایتی بیشتر فرهنگیان و تشکلهای فرهنگی را به همراه داشته است ولی برای کامل شدن کابینه دولت و شروع کار دولت، نارضایتی خود را برجسته نکردند . چون فرهنگیان در کسب رای مردم به آقای روحانی نقش موثری داشتند ، انتظار داشتند بعد از نجفی یک گزینه قویتر سکان این وزارتخانه عریض وتویل را که در  نقطه ، نقطه کشور پر گسترانده است را بدست بگیرد تا توان اداره این وزارتخانه ر ا با همه ی مشکلات موجود داشته باشد ، حال پس از یکسال و دوماه از عمر وزات فانی می گذرد      می بینیم حق با آن فرهنگیان بود ، چون هیچ کدام از وعده های فانی در موقع معرفی به عنوان وزیر آموزش و پرورش تحقق نیافته است ، وعده هایی همچون شایسته سالاری ، بستر سازی مدارس و آموزش معلمان برای "آموزش فراگیر یا آموزش برای همه "، آموزش زبان مادری  ، برداشتن سایه امنیتی از سر فرهنگیان ، نپرداختن مطالبات و معوقات فرهنگیان شاغل و بازنشستگان ، سروسامان دادن وضعیت استخدامی مربیان پیش دبستانی که مانند قرون وستایی و دوران برده داری با این عزیزان فرهنگی ، با همه تلاش طاقت فرسای چندین ساله شان برخورد می شود "که همه ان جفایی که به این قشر فرهنگی روا داشته شده است در مقاله نمی گنجد وفرصت جداگانه ای را میطلبد " ، آموزش کودکان کار وکودکان خیابانی وغیره که حنی  قدمهای اوّلیه برای تحققشان نیز برداشته نشده است . اداره این وزارت خانه از سر تا ذیل که جای خود دارد.!!! در وزارت آموزش و پرورش به جای شایسته سالاری همان باند باند بازی و رفیق بازی و نان قرض دادن به همدیگر کما فی سابق ادامه دارد و بیشتر ادارات استانها و شهرستانها را نیز با همان مسئولین دولت پیشین و یا فقط با سفارش و توصیه نمایندگان همان شهرستان اداره می کند که بیشتر مسولین ادارات مشی دولت "تدبیر و امید " را هم قبول ندارند . فرهنگیان به دکتر روحانی رای ندادند که ادارات آموزش و پرورش با چنین مسئولین اداره شود. چه کنیم و درد پیش کی ببریم بیش از این سرتان را درد نیاورم چون شما عزیزان بهتر از من اینها را می دانید که فقط " زیره به کرمان بردن " است.

 آغاز سال تحصیلی جدید بر تمام فرهنگیان شاغل و بازنشسته از جمله مربیان پیش دبستانی "که ظلم مضاعفی بر ایشان روا داشته  می شود ولی همچنان تحمّل می کنند و به آموزش نونهالان این مرز بوم تلاش بی دریغ می کنند تا استعداد این نونهالان را برای کشور شکوفا سازند و آنها را به جوانه وغنچه زدن وا  می دارند " ، دانش آموزان  و ملت ایران مبارک و انشااللّه این سال تحصیلی جدد برای تمام فرهنگیان خجسته باشد.

                                                                         علی اکبری پروشی

http://www.paroosh.blogfa.com/

کدام مدرسه خوب است


کدام مدرسه خوب است



 دکتر افشین طباطبایی
نویسنده و پژوهشگر اجتماعی

هر پدر و مادری آرزوی فراهم ساختن بهترین امکانات رفاهی را برای فرزندان دارد. اغلب پدر و مادرها تلاش می‌کنند تا فرزندشان در رقابت با همسن و سالان برتر شود. از این‌رو سعی دارند فرزندانشان در بهترین مدارس درس بخوانند تا از امکانات آموزشی و کمک‌آموزشی بیشتری برخوردار شوند و بر این باورند که موفقیت و خوشبختی فرزندان از این راه تأمین می‌شود، درنتیجه تمام هم و غم و فکر خود را صرف یافتن مدرسه‌ای برتر می‌کنند.
این موضوع در تغییر مقطع تحصیلی دانش‌آموزان تبدیل به گرفتاری بزرگی برای والدین می‌شود. به طور معمول دانش‌آموزان پایه چهارم ابتدایی، اول راهنمایی و اول دبیرستان به واسطه حجم مطالب دچار نوعی افت تحصیل می‌شوند، در سال اول راهنمایی به علت روبه‌رو شدن با تعداد زیادی معلم که هر کدام برخورد خاصی دارند دچار مشکل می‌شوند و در سال اول دبیرستان نیز به خاطر تنوع دروس و مشکلات خاص نوجوانی؛ خیال‌پردازی، تخیل و... دچار بی‌تمرکزی می‌شوند که به افت تحصیل می‌انجامد. این افت تحصیلی باید برای والدین قابل درک باشد.
هنگام انتخاب مدرسه، ویژگی‌های شخصیتی، فیزیکی، روانی و ضریب هوشی فرزندان درنظر گرفته نمی‌شود، بلکه صرفاً فرستادن فرزندان به مدارسی خاص مدنظر است. درحالی که بسیاری از اوقات فرزندان به‌واسطه برنامه‌های فشرده آموزشی در این قبیل مدارس تحت فشار روانی زیادی قرار می‌گیرند که گاه به استرس، اضطراب، افسردگی و حتی وسواس (بیماری) و درنهایت افت تحصیل ختم می‌شود.
والدین تصور می‌کنند اگر فرزندانشان را در فلان مدرسه اسم و رسم‌دار ثبت‌نام کنند آنان مجبور به تلاش و کوشش بیشتر خواهند شد و در مقایسه با همسن و سالان جلو می‌افتند، درحالی که والدین ناخواسته فرزندان خود را وارد یک بازی رقابتی بی‌فرجام می‌کنند که مضرات آن بیش از محاسنش خواهد بود. باید درنظر گرفت هر انسانی ویژگی‌های مختص خود را دارد و رقابت تحصیلی در چارچوب‌های معین به جای ارتقا باعث تخریب روند شکوفایی استعداد آنها می‌شود. برخی از والدین برای جبران ضعف‌های اجتماعی خودشان فرزندان خود را در کورس‌های رقابتی وارد می‌کنند، شاید نمره خوب، پیشرفت تحصیلی و امثالهم برای والدین نوعی امتیاز و برتری در مقایسه با دیگران محسوب می‌شود، یعنی فخرفروشی و چشم و هم‌چشمی در صورتی که فرزندان ماشین، فرش و... یا وسیله‌ای برای پز دادن نیستند.
کتاب‌هایی که در تمام مدارس از نمونه مردمی، دولتی و غیر انتفاعی در گوشه و کنار ایران آموزش داده می‌شود یکسان است. ولی برخی مدارس غیرانتفاعی ادعا می‌کنند که امکانات و روش‌های جدید آموزشی و کمک آموزشی ارائه می‌دهند که شامل کلاس‌ها و کتاب‌های اضافی علاوه‌بر کتب آموزش و پرورش، آزمون‌های جورواجور است به طوری که دانش‌آموزان وقت سرخاراندن هم پیدا نمی‌کنند، ادعای چنین مدارسی بالا بردن سطح علمی دانش‌آموزان است که در بیشتر موارد ادعایی بیش نیست. پیشرفت‌هایی که اغلب دانش‌آموزان به دست آورده‌اند، حاصل پشتکار و همت شخصی خودشان است.
برخی از والدین فکر می‌کنند اگر برای تحصیل فرزندانشان سرمایه‌گذاری نکرده و کوتاهی کرده و امکانات آموزشی کمی برایشان فراهم کنند، در حق او ظلم کرده‌اند و باعث رشد نکردن استعدادهای آنان شده‌اند. آمار و پژوهش‌ها نشان می‌دهد بیشتر دانش‌آموزانی که از دید والدین قرار است موفق شوند فارغ‌التحصیلان مدارس غیرانتفاعی نیستند.
آماده بودن همه امکانات و وسایل برای پیشرفت یک نفر، زمینه‌های رشد توانایی‌های بالقوه او را فراهم نمی‌کند، چون بسیاری از استعدادها و توانایی‌های نهفته انسان در مقابله با سختی‌ها و گرفتاری‌ها و در رویارویی با حل مشکلات آشکار می‌شود. یعنی امکانات زیاد توانایی مقابله، مبارزه و پشتکار انسان را تخریب می‌کند.
نزدیک بودن مدرسه به خانه موضوع شایان توجه و مهم دیگری است. کودک و نوجوان ساعات زیادی را در مدرسه سپری می‌کند از این‌رو اگر فاصله مدرسه تا خانه و مسیر رفت و آمد فرزندان تا حد ممکن کوتاه و کم باشد به نفع آنان خواهد بود، چون هم زمان کمی را در راه طی می‌کنند و هم از آثار منفی حضور در سرویس‌های مدرسه در امان خواهند بود. والدین نگران دیر و زود آمدن سرویس نیستند، هزینه اضافی ایاب و ذهاب کم می‌شود و هر زمان که والدین اراده کنند، می‌توانند در مدرسه حاضر شوند یا در جلسات اولیا و مربیان شرکت کنند.
اساساً میزان خوب بودن و متفاوت بودن مدرسه چیست و چه ابزار مناسبی برای تشخیص آن وجود دارد؟ آیا صرفاً تکیه به گفته‌ها و شنیده‌ها و پرآوازه بودن نام یک مدرسه دلالت بر خوب بودن آن است یا مقدار شهریه‌ای که دریافت می‌کنند یا امکانات جانبی: کتابخانه، آزمایشگاه، زمین ورزش، آمفی‌تئاتر و...
خانه، مدرسه و محیط یک مثلث تربیتی را تشکیل می‌دهند که براساس مطالعات انجام شده روی انسان تأثیر خوب یا بد دارند. گرچه محیط مدرسه می‌تواند در شکل‌گیری شخصیت فرزند تأثیرگذار باشد، ولی آن چه در خانواده رخ می‌دهد، تأثیر بیشتر و عمیق‌تری بر تربیت فرزندان دارد. همان‌طور که قدرت از بین بردن ویروس‌ها را نداریم و باید خود را در برابر آن واکسینه کنیم در بعد روانی، اجتماعی و اعتقادی نیز لازم است فرزندانمان را به گونه‌ای تربیت و سیراب کنیم که شخصیت‌شان واکسینه شده باشد.

ایران - یکم مهر ماه ۹۳