تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

اختلالات روانی افزایش داشته است


 
اختلالات روانی افزایش داشته است 
 
امیرهوشنگ مهریار* 
 

در سال‌های اخیر مسئولان اجرایی ادعا کرده‌اند که میزان شیوع بیماری‌های روانی در ایران افزایش یافته است. در این زمینه تحقیق مستندی انجام نشده است یا اینکه، اگر اکنون پژوهش‌هایی انجام می‌شود چون قبلا پژوهش مستندی نبوده است، نمی‌توان به آسانی مقایسه کرد و نتایج درستی به‌دست آورد. با این وجود، اگر به‌صورت نظری بحثی داشته باشیم با توجه به اینکه فشارهای محیطی، سلامت روان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هر چه این فشارها بیشتر باشد، اختلالات روانی نیز بیشتر است، می‌شود گفت میزان شیوع اختلالات روانی افزایش
داشته است. واقعیت این است که در سال‌های اخیر درموارد مختلف ازجمله در مسائل اقتصادی فشار وجود داشته است. درباره اختلالات روانی البته نباید این نکته را فراموش کرد که زنان بیشتر از مردان دچار آن هستند هرچند، یک نظریه می‌گوید اینطور نیست بلکه چون زنان بیشتر این مساله را بروز می‌دهند، گمان می‌رود اختلالات روانی آنها بیشتر باشد. با این وجود، اگر بپذیریم اختلالات روانی در میان زنان شیوع بیشتری دارد حداقل دو علت را می‌توان برای آن ذکر کرد. در همه جای دنیا زنان بیشتر از مردان دچار اختلالات روانی هستند. به‌صورت کلی در برخی مسائل مانند سوءمصرف موادمخدر یا جرم و جنایت مردان رتبه نخست را دارند و در برخی موارد دیگر مانند همین اختلالات روانی زنان اول هستند. دلیل دوم اینکه زنان ایرانی بیشتر از مردان دچار اختلالات روانی هستند، موقعیت آنها در جامعه ماست. بنا به دلایلی آنها بیشتر از مردان تحت فشار قرار دارند و به همین دلیل بیشتر افسرده می‌شوند یا اختلالات روانی دیگری پیدا می‌کنند. همان‌طور که معمولا عنوان می‌شود افسردگی شایع‌ترین اختلال روانی است. این واقعیت هم درباره ایران و هم درباره جوامع دیگر وجود دارد. در واقع، در زمان بروز جنگ‌های جهانی و حتی تا همین 30‌، 40 سال پیش اضطراب شایع‌ترین اختلال روانی به حساب می‌آمد اما پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد، افسردگی جای اضطراب را گرفته است. نکته مهم دیگری که باید درمورد اختلالات روانی مورد بحث قرار بگیرد، اینکه این اختلالات مزمن هستند. بیماری‌های مزمن آن دسته از بیماری‌هایی هستند که به آسانی و خیلی زود درمان نمی‌شوند بلکه، باید از فردی که دچار آن است، مراقبت کرد. به همین دلیل شاید برنامه‌ریزی در این زمینه و اینکه امکاناتی فراهم شود که مبتلایان بتوانند روند درمانی خود را طی کنند، بسیار ضروری است. در کشور ما سر راه رجوع فردی که دچار اختلالات روانی است به روانشناس و روانپزشک موانع زیادی وجود دارد. بخشی از آن مربوط به هزینه‌های درمان می‌شود که معمولا زیاد است. باید در این راستا برنامه‌ریزی کرد تا جلوی رشد اختلالات روانی گرفته شود
.

روانشناس

آؤمان- 10 بهمن 92                                                                                                                                                                                                           -

نقش شادی درزندگی اجتماعی ....


    در پیاده‌رو که قدم می‌زنی چهره‌های غمگین، افسرده و عصبانی تکرار می‌شوند. کمتر کسی می‌گذرد که به رویت لبخند بزند. از هر که سوال کنی، در توجیه اندوهش چندین و چند دلیل می‌آورد. تفاوت ندارد از کدام قشر و گروه باشند؛ به هر حال یا شاد نیستند یا شادی‌هایشان کوتاه و زودگذر است. در طول سال‌ها، درگیری اقشار مختلف مردم و به‌ویژه جوانان با این امر، منجر به آسیب‌های اجتماعی مهلکی همچون اعتیاد و خودکشی شده و جامعه را به سمت خشونت‌ پیش برده است.

همواره کارشناسان بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تأکید کرده‌اند؛ در حالی که اجتماع امروز ما چنان از شادمانی فاصله گرفته، که این حلقه مفقوده در خاطرات مردم بیشتر یافت می‌شود تا حقیقت زندگی آن‌ها. یک جامعه‌شناس دلیل نبود شادی در ایران را مربوط به فرهنگ می‌داند؛ فرهنگی که منحصر به دیروز و امروز نیست و سال‌هاست از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد. امان‌الله قرایی بر این باور است که مصائب تاریخی ایرانیان، از لشگرکشی و تجاوزات گرفته تا حمله و غارت، همگی سبب شده‌اند تا مردم این سرزمین رفته رفته روحیه شاد خود را از دست داده و در لاک غصه فرو روند.


چند ماه پیش دانشمندان اعلام کردند ژن شادی را کشف کرده اند. آنها البته همان وقت گفتند ژن MAOA که میزان مواد شیمیایی احساس خوب را در مغز تحت تأثیر قرار می‌دهد، فقط در زنان اثربخش است.این یافته‌ها بسیاری از طرفداران این نظر که می‌شود شادی را با استفاده از امکانات پزشکی و دارویی افزایش داد مأیوس کرد. از طرف دیگر، به صورت تلویحی این واقعیت تأیید شد که شادی بیش از آنکه بیولوژیکی باشد به موقعیت روانی و اجتماعی افراد بستگی دارد.بار دیگر جویندگان شادی به سراغ تحلیل‌ها و پژوهش‌هایی رفتند که نشان می‌داد مردمِ چه جاهایی شاد هستند و مردمِ چه جاهایی از امتیاز شادی که گفته می‌شود سلامت بدن و موفقیت بیشتر شغلی را تضمین می‌کند، برخوردار نیستند. در تحقیقاتی که برای سنجش شادی جوامع انجام می‌شود، دو دسته دلیل اصلی برای شاد بودن یا شاد نبودن یک جامعه عنوان شده است. برخی تحلیل‌ها حاکی از این است که میزان شاد بودن یک جامعه بستگی به توسعه انسانی آن و بالا بودن امید به زندگی و وضعیت با ثبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. بر اساس تحلیل‌هایی دیگر، شادی یک مسئله فرهنگی- تاریخی است و آنچه در دهه‌ها و سده‌های متوالی بر یک ملت گذشته است، باعث می‌شود آن ملت شاد یا ناشاد باشد. بر اساس هر دو تحلیل البته ایران در رده‌های پایین شاد بودن قرار دارد.سال گذشته یکی از رسانه‌های انگلستان یک نظرخواهی را مطرح کرد که نتایج آن نشان می‌داد ۸۱ درصد از مردم انگلیس به جای افزایش ثروت، از دولت توقع دارند زندگی شادتری برایشان فراهم کند. به دنبال این اتفاق دانشگاه لیسستر پروژه‌ای با هدف رتبه‌بندی کشورها از نظر شادی مردمشان تعریف کرد در این رده‌بندی دانمارک به عنوان شادترین کشور دنیا انتخاب شده و دلیل آن چنین ذکر شده است: ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بی‌تنش، خانواده‌های محکم و آمار طلاق بسیار پایین، سرویس‌های دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاه‌های رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، طبیعت بکر و معماری شهری زیبا، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز، امکانات شهرنشینی با کیفیت بسیار بالا، امکان ورزش‌های نزدیک به طبیعت مانند کوهنوردی، اسکی و سوارکاری برای همه. دانمارک پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و شانس زندگی در آن بیش از ۸۷ سال است. سوئیس‌، اتریش و ایسلند به ترتیب با امید به زندگی ۸۵، ۷۹ و ۸۰ سال در رده‌های بعدی قرار دارند. در رده‌بندی دانشگاه لیسستر ایران از بین ۲۲۰ کشور، در جایگاه ۲۰۲ قرار گرفته است.

این در حالی است که موسسه گالوپ که به دلیل آمار‌های مختلف و نظرسنجی‌هایش شهرت دارد و هر ساله فهرستی از ملت‌های شاد دنیا ارایه می‌کند، در نظر سنجی جدید خود نتایج متفاوتی گرفته است. معیار‌های این موسسه متفاوت با معیار‌های علمی است. نظرسنجی تازه گالوپ که نتایجش اواخر آذر امسال منتشر شد، نشان می‌دهد هفت کشور از ۱۰ کشور با شادترین مردم، در آمریکای لاتین قرار دارند. بیشتر این هفت کشور، کشورهایی هستند که از حیث شاخص‌های متداول مناسب بودن زندگی در آنها، وضعیت خوبی ندارند برای مثال، یکی از این کشورها یعنی گواتمالا از دهه‌ها جنگ داخلی و بعد از آن از نرخ بالای جنایات سازمان یافته رنج برده و یکی از بالاترین آمار قتل در جهان را دارد. گواتمالا از نظر شاخص توسعه انسانی سازمان ملل که ترکیبی از سه شاخص امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه است وضعیتی شبیه به عراق دارد اما، از نظر شاد بودن مردم در رده هفتم نظرسنجی گالوپ قرار دارد.  

غمگین‌ترین و ناراحت‌ترین مردم دنیا در سنگاپور زندگی می‌کنند؛ یکی از مرفه‌ترین و منظم‌ترین کشورهای دنیا که از توسعه‌یافته‌ترین کشورهای دنیا نیز هست. بعضی از دیگر کشورهای ثروتمند نیز در انتهای جدول شادمانی قرار گرفته‌اند. آلمان و فرانسه با کشور آفریقایی سومالی در رتبه چهل و هفتم شریک هستند. این مساله در تناقض با مفهوم جدیدی به اسم “اقتصاد شادمانی” است که بر اساس آن، تلاش می‌شود عملکرد دولت‌ها با افزودن شاخص میزان درک مردم از رضایت از زندگی خود به شاخص‌های متداول‌تری چون امید به زندگی، درآمد سرانه و میزان تحصیلات بهبود یابد. در بین کشورهای با کمترین میزان شادمانی و نگاه مثبت، قرار داشتن نام چند کشور مانند عراق، یمن، افغانستان و‌ هائیتی جای تعجب ندارد اما، غمگین بودن مردم گرجستان، لیتوانی و ارمنستان کمتر طبیعی است. ارمنستان از انتهای جدول در رده دوم قرار دارد. آگارون آدیبکیان یک جامعه‌شناس اهل ایروان پایتخت ارمنستان می‌گوید: ارمنی‌ها غمگین بودن را دوست دارند؛ تلخی‌های فراوانی در تاریخ ارمنی‌ها وجود دارد.

ارمنی‌ها کمتر لبخند می‌زنند و مشکلاتشان را با دیگران در میان نمی‌گذارند و از موفق بودن خجالت می‌کشند. این درحالی است که بعضی از اهالی آمریکای لاتین می‌گویند این نظرسنجی به یک مساله مهم در زندگی مردم آن مناطق اشاره دارد: مردم آمریکای لاتین عادت دارند علی‌رغم زندگی روزمره خود که ممکن است به نحو خردکننده‌ای سخت باشد، بر چیزهای مثبتی مثل دوستان، خانواده و مذهب تمرکز کنند. در نظرسنجی امسال موسسه گالوپ مانند نظرسنجی سال گذشته اش ایران مورد بررسی قرار نگرفته است اما، سه سال پیش ایران در بین ۱۵۵ کشور، رتبه ۸۱ را به دست آورد که نشان می‌دهد ایرانی‌ها مردمان شادی نیستند.

به هر حال به نظر می‌رسد تحلیل‌های راهگشای اجتماعی در این زمینه زمانی قابل طرح و پیگیری است که بر نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کنار عوامل فرهنگی و تاریخی در شاد بودن یا شاد نبودن یک جامعه توجه کنیم. وقتی عنوان می‌شود بیکاری، عدم امنیت شغلی، تورم، خشونت و پرخاشگری، طلاق، اعتیاد، اختلالات روانی و … در ایران رشد نگران کننده ای دارد خود به خود به ریشه‌های شاد نبودن ایرانیان پی می‌بریم.

این در حالی است که اکثر افراد نه دل و دماغ تفریح را دارند و نه امکاناتی برای پرداختن به آن وجود دارد. نتایج یک تحقیق تطبیقی نشان می‌دهد میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند. آماری دراین رابطه وجود دارد که نشان می‌دهد دختران ۱۴ ساله ما طراوت و شادابی شان مساوی زن‌های ۴۰ ساله فرانسوی است. وضعیت نگران کننده ای که توصیف شد لزوم اجرای طرح‌هایی بلند مدت برای کنترل و کاهش عواملی که شادی و تفریح مردم را به مخاطره می‌اندازد اثبات می‌کند.

آنچه به ذهن اکثر افراد می‌رسد این است که باید وقت و امکان بیشتری برای تفریح کردن به وجود بیاید اما، باید توجه داشت که تأمین امنیت شهروندان از هر نظر باعث می‌شود امکان تفریح و به تبع آن شادی به وجود بیاید. امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی، امنیت روانی و … همه می‌توانند زمینه‌های شادی شهروندان را فراهم کنند.

سلامت نیوز

http://www.rahavardeman.blogfa.com/

جهش آماری بینندگان ماهواره


جهش آماری بینندگان ماهواره


نویسنده: تقی آزادارمکی*

  • در سال 1374 طی تحقیقی در تهران در یافتیم که یک درصد از مردم تهرانی ماهواره دارند و از آن استفاده می کنند در حالی که در سال 1392 این میزان به 71 درصد رسیده است. یعنی طی 17 سال، شمار استفاده کنندگان ماهواره از یک درصد به 71 درصد رسیده است. این جهش آماری، به معنای «انفجار مصرف» ماهواره است. چه اتفاقی افتاده است؟ آیا مردم ایران بی فرهنگ شده اند؟ آیا مردم ایران از فرهنگ و اخلاق ایرانی گذر کرده اند یا اینکه وضعیت به گونه ای دیگر است؟ مردم بی دین و بی فرهنگ و ضد سنت نشده اند بلکه مصرف انفجاری ماهواره به اموری دیگر برمی گردد که در ادامه به سه مورد اشاره می شود. این انفجار را می توان اول در جهت گیری های موجود در جامعه و دوم در تصمیم گیری های مدیریتی و سومی در نادیده گرفتن تمایلات فرهنگی و اجتماعی ایرانی؛ جهان ایرانی جهانی شده تا محله ای جست وجو کرد.
  •     1- جهت گیری های اندیشه ای: کنش افراد و گروه های اجتماعی و سیاستگذاران فرهنگی در سطح کلان در ایران بر اساس دو فرض بنیادی انجام شده است. اولین فرض؛ تمایزیافتگی و جداافتادگی جهان ایرانی از جهان غیرایرانی و فرض دیگر تهی بودن جهان ایرانی در مقابل جهان غربی کامل و توسعه یافته است. نتایج به دست آمده در عمل از دو فرض اشاره شده برای جهان ایرانی خیلی متفاوت از یکدیگر نیستند. سیاستگذاری هایی که بر اساس فرض اول (جهان دوگانه ایرانی و غربی) صورت گرفته همان نتایجی را دربر داشته است که ماخوذ از فرض تهی بودن جهان ایرانی و فربهی جهان غربی است. هر دو دیدگاه بر فرهنگ و جامعه ایرانی تاخته و بر قوت غرب افزوده اند. بر اساس فرض اول روشنفکرانی که قصد بیان فرهنگ و دین و سنت در ایران در تعارض با جهان غربی داشته اند کاری خیلی متفاوت از روشنفکرانی که مدعی انقطاع و گسست فرهنگی و اجتماعی بوده و جهان ایرانی را پایان یافته می شناسند، نکرده اند. مدافعان اندیشه ای انقطاع و پایان یافتگی جهان ایرانی (این ادعا که جهان ایرانی تهی شده از همه چیز و باقی مانده در پوسته ای تاریخی و تمدنی است) همان سخن و رفتار و سیاستی را پیشه کرده اند که مدافعان جهان دوگانه ایرانی و غیرایرانی، گفتمان تعارضی سنت و مدرنیته دنبال کرده اند. این دو گروه و جریان (یکی سکولار مدرن و دیگری سنتی زیست کرده در جهان مدرن) در بسیاری از جهات و موقعیت ها به هم رسیده و در جهت آسیب زدن به نیروها و جریان هایی که باور به تحقق جهان ایرانی اثرگذار و موثر در سطح ملی و جهانی دارند، کرده اند. اساس این اقدام مشترک شان، باوری دیگر است؛ باور به جهان ایرانی که بخشی از جهان معاصر است نه معارض آن و نه درهم تنیده و میرا شده. در این رویکرد است که نگاه دوگانه ایران و ضد ایران جایی ندارد. ایران با حیات دینی و فرهنگی اش ضمن تاثیرپذیری از جهان غیرایرانی بر آن اثرگذار شده و در جهت ارتقابخشی حیات جهانی تلاش دارد. در این نگاه است که خرید کالای فرهنگی غیرایرانی و فروش کالای فرهنگی ایرانی یک وظیفه است نه گمراهی و نه غربزدگی یا شرق زدگی. در این نگاه است که نیروهایی که امکان پیوند و ارتباط بین جهان ایرانی و غیرایرانی را فراهم می کنند دارای اهمیت هستند. روشنفکران، متخصصان، بوروکرات ها، تکنوکرات ها و اصحاب رسانه و کنشگران سیاسی از این منظر نقش بنیادی دارند تا نقش مخرب. برخلاف دو رویکرد اشاره شده در فوق که داعیه بی نقشی یا نقش مخرب نیروها و شرایط مدرن، بر رابطه پیوندی تاکید شده و ضمن تایید عمل و رفتار نیروها، حق داوری و نظارت برای جامعه باقی است. یکی از نیروهای مهم پیوند زننده این دو جهان، رسانه های جمعی است. رسانه های جمعی مدرن به هر شکلی که در حال ظهور و چهره گیری مکرر و مستمر است، به تحقق حضور فعال جهان ایرانی در جهان کمک خواهد کرد به شرط اینکه مدیریت فرهنگی وجود داشته باشد که به حضور جهان ایرانی در عرصه جهانی از یک طرف و معرفی جهان غیرایرانی در حوزه جهان ایرانی بینجامد.
  •      من از این منظر است که از بیش از دودهه گذشته تاکنون مدافع تعامل بین این دو جهان از طریق نیروهای بسیاری و به طور خاص رسانه های جمعی بوده ام. تعامل بین رسانه ای به کاهش ساحت تعارضی رسانه ای انجامیده و امکان تصمیم گیری درست را فراهم می سازد.
  •     2- زمینه در مداخله گری های نادرست معطوف به دو رویکرد فوق: نگاه جامعه ایرانی به جامعه جهانی به گونه ای شد که حتی اگر تصمیم گیران تنظیم رابطه بین دو جهان از اقدام مناسب و بهنگام، دوری کرده باشند، از طرف حوزه اجتماعی با محوریت نیروهای اجتماعی مداخله گری صورت گرفته و راه های مناسب پیوندی تحقق می یابد. در این زمان بیشتر تصمیم گیران و تصمیم سازان به جای مدیریت این عرصه به رفتارهای تدافعی و تهاجمی اقدام کرده و با فهم خویش از تهاجم فرهنگی به تعارض فرهنگی رسیدند؛ تعارضی که به انفعال رسانه ملی و کنشگران این حوزه انجامید و در مقابل، شرایط و زمینه های تهاجم رسانه غیرایرانی را فراهم کرد.
  •     3- زمینه تمایل فرهنگی و اجتماعی ایرانیان: ایرانی ها به دلیل اینکه خود را بخش فعال و موثر جامعه جهانی می شناسند در جهت شناخت وضعیت جامعه جهانی هستند. این میل به رسانه های غیرخودی نه از روی بی دینی و بی فرهنگی و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن است و نه به دلیل قدرت بی امان رسانه های خارجی. بلکه اساس گرایش در فهم فرهنگی، تاریخی ایرانیان از خود و جامعه جهانی دارد. ایرانیان جهان ایرانی را در حد سرزمینی تعریف شده نمی شناسند و خود را مدعی تمدنی کهن و مدعی مشارکت در ساختن جهان مدرن می شناسند. این نگاه است که کسب خبر آن به آن و پیگیری وضعیت جهان ایرانی در جامعه جهانی را اصل می شناسند. اگر رسانه ملی توانست این وضعیت را فراهم کند که دیش ماهواره ها خیلی زود شکسته خواهد شد و الامیزان دارندگان ماهواره از رقمی بیش از 70درصد به صد درصد خواهد رسید. رسیدن به این وضعیت خیلی دیر نیست. اگر شرایط موجود ادامه یابد ما با حضور رسانه دیگری که دیگر خودی شده است در همه جا روبه رو خواهیم شد.
    *جامعه شناس

شرق  - 28 آذر 92

رشوه خواری و فساد اداری.....راه مقابله



رشوه خواری و فساد اداریf_bribery.gif

       به گزارش دیدگاه نیوز و به نقل از آژانس :

  Transparency Internationa Corruptionدر سال 2007  کشور ایران در میان 180 کشور جهان از نظر مشاهدات  فساد مالی و اداری در رده 131 جهان قرار گرفت.

قابل ذکر است که ایران  در سال 2003 میلادی

 در رده 87 جهان قرارداشت ولی در سال 2007 میلادی با 44 رتبه منفی به مقام 131 جهان سقوط کرده است .

این گزارش نشان میدهد که در طی چهار سال گذشته میزان فساد اداری و رشوهخواری  در ایران به اندازه پنجاه درصد افزایش داشته است.

پس از ایران کشورهای لیبی  و نپال قرار دارند. در این گزارش  کشور پاکستان از نظر  فساد مالی و اداری در رتبه 138جهان میباشد.کشور های هند و چین دراین  گزارش مشترکا در رده 72 و روسیه در رده 14۳ جهان مشخص شده اند.

 

در همین حال کشورهای نیوزیلند,دانمارک, فنلاند, سنگاپور و سوئد به ترتیب

مقامهای اول تا پنجم را بخود اختصاص داده و به عنوان پاکترین کشورها از نظر داشتنسیستم مالی و اداری در جهان شناخته شده اند.

شیطان بزرگ ! (کشور آمریکا) از نظر وجود فساد مالی و اداری و رشوه خواری در مقام

بیستم جهان قرار گرفته, در حالیکه کشور آلمان ,ایرلند, ژاپن و فرانسه قبل از آمریکا  بهترتیب در مقامهای 16 تا 19قرار گرفته اند.

 انگلستان در رده سیزدهم و هنگ کنگ در رده چهاردهم فساد مالی و اداری در جهانقرار قرار گرفته اند. 

جالب است بدانید کشورهای اسرائیل در رده 30 و قطر 32 , امارات 34,بحرین 46

اردن  و عمان  53, کویت 60, ترکیه 64 و عربستان سعودی 79,سوریه 138,لبنان ۹۹  ,مصر105,عراق178 و کشور  سودان در رده 179 قرار دارند


         یک مشاور اقتصادی ارشد هندی، «کوشیک باشو»، در مقاله ای در وب سایت شخصی اش پیشنهاداتی برای قانونی کردن برخی انواع رشوه داده است. 


         شاخص فساد: این شاخص توسط سازمان «شفافیت بین الملل» ارائه شده. رنگ قرمز نشان دهنده بوروکراسی هایی است که فساد در آنها زیاد است و رنگ زرد بیانگر فساد کمتری است. 

     فساد یک مشکل بزرگ و روبه رشد در هند است و بیش از نیمی از هندیها گفته اند که در سال گذشته مجبور به پرداخت رشوه شده اند. 

        باشو یک نمونه از این «رشوه های آزاردهنده» را پرداختهای غیرقانونی برای ارائه خدمات اساسی، مثل گرفتن 100 روپیه اضافی برای صدور گواهینامه رانندگی یا صدور یک مجوز عادی، می داند. 

      انواع مختلفی از رشوه خواری در هند وجود دارد که باشو پیشنهاد می کند باید صورت قانونی به خود بگیرند، با توجه به اینکه در قوانین فعلی هند هم رشده دهنده و هم رشوه گیرنده مجرم شناخته می شوند. 

    باشو تلاش می کند تا قوانین مربوط به این نوع از رشوه را تغییر دهد. طبق قوانین هند هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده باید جریمه شوند. 

     بر مبنای قوانین فعلی هند هر دو طرف یک رشوه گیری، در صورت گرفتار شدن، مجرم شناخته شده و هر کدام باید جریمه ای معادل 100 روپیه پرداخت کنند. 

     باشو پیشنهاد رادیکالی ارائه می دهد، وی می گوید جریمه رشوه گیرنده، یعنی مقامات دولتی، را به200 روپیه افزایش دهید و بگذارید رشوه دهنده از جریمه معاف شود. به این طریق دولت همان میزان از جریمه را به دست خواهد آورد اما کسی که رشوه پرداخته جریمه نمی شود در عوض رشوه ای که پرداخته پس می گیرد. 

     حال فساد چگونه کاهش پیدا خواهد کرد؟ باشو استدلال می کند که با وضع این قانون، کسی که کارش انجام نمی شود، رشوه را پرداخت می کند و کار خود را انجام می دهد اما بعد از پرداخت رشوه بدون ترس از جریمه شدن می تواند شکایت کند و ضمناً پولی را هم که بابت رشوه پرداخت کرده پس بگیرد. 

     این ایده جذاب با انتقادات زیادی در هند مواجه شد، اما این منتقدان یک مسئله را فراموش می کنند و آن اینکه هند برای درمان این سرطان، فساد اقتصادی، نیاز به ایده های نو و ابتکاری دارد فقط از این طریق است که می توان مانع از بدتر شدن اوضاع فساد اقتصادی نه تنها در هند بلکه در سراسر جهان شد. 

     پائین ترین آمار فساد متعلق به کدام کشور جهان است؟ سنگاپور در حدود 5 دهه پیش سنگاپور کشور کوچکی تازه استقلال یافته ای بود. این کشور همچنین از رشد سریعی برخوردار بود و در آنجا هم مانند دیگر کشورهای جهان سوم انعام دادن یک سنت فرهنگی بود. 

     این سنت در دوره زمامداری «لی کوان یو» تغییر کرد، او تصمیم گرفت حقوق پرداختی کارمندان دولت را به اندازه حقوق کارکنان بخش خصوصی افزایش دهد تا هرگونه انگیزه رشوه خواری و فساد را در میان آنها از بین ببرد. 

      راه حل سنگاپور گران تمام می شود، بویژه برای کشورهای بزرگی که دارای بوروکراسی های بزرگی نیز هستند. اما باز هم در مقایسه با هزینه های سنگینی که فساد اقتصادی به کشورها تحمیل می کند، روش مقرون به صرفه ایست. 

      یکی دیگر از ایده های نوآورانه برای مقابله با فساد در افریقا بوجود آمد. «مو ابراهیم» یک میلیاردر سودانی، شگفت زده بود از این مسئله که چگونه علیرغم اینکه قاره افریقا دارای غنی ترین معادن و منابع طبیعی است، در عین حال مردمان ان فقیرترین مردم جهان هستند. 

      از آنجایی که شناسایی رهبران فاسد مشکل است، وی تلاش کرد تا انگیزه های رهبران فاسد را کاهش دهد پس یک جایزه سالانه به نام «جایزه ابراهیم» بنیان گذاشت. 

      وی اعلام کرد که به هرکدام از رهبران افریقایی که با فساد مبارزه کند 5 میلیون دلار پاداش خواهد داد بعلاوه 200 هزار دلار حقوق اضافی سالانه. 

       مشکل آن بود که آنها نتوانستند برای سالهای 2009 و 2010 برنده ای را معرفی کند. هیئت منصفه بنیاد ابراهیم نتوانست کسی را پیدا کند که واقعاً شایستگی دریافت این جایزه را داشته باشد. 

       با مطالعه این روایت نباید از مقابله با فساد ناامید شد. فساد و رشوه گیری بخش ذاتی فرهنگ   جوامع انسانی نیست و نمونه سنگاپور نشان داد که این مشکلات قابل تغییر است. سیاستهای هوشمندانه دولت، رهبری خوب و استفاده از کمکهای بخش های خصوصی و عمومی می تواند منجر به کنترل این معضل شود. 

       نباید از یاد برد که خشم مردمی فعلی علیه دولتها در جهان عرب بیشتر نشأت گرفته از وجود فساد و سرکوب گسترده در این کشورها بوده است، به همین دلیل بسیار ضروری است که برای مقابله با معضل فساد بدنبال ایده های نو باشیم، ما به ایده های افراد بیشتری چون آقای «کوشیک باشو» نیاز داریم. 


منبع: سی ان ان 
تاریخ: 16 می 2011 

برگردان: قاسم توکلی

http://www.rahavardeman.blogfa.com/post-234.aspx

نقش فقر در رفتار نامناسب احتماعی....

 

 


     خشونت و جرم دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها مسائل اقتصادی است. تقریبا در تمام دنیا تورم، فقر و بیکاری به عنوان موارد مهم دخیل در بروز جرایم و خشونت ها و بزه ها برشمرده می شود. 

    کشور ما نیز از این امر مستثنا نیست و باتوجه به این که در سال های گذشته با وجود تورم و افزایش قیمت ها، درآمد افراد افزایش چندانی نیافته است، زمینه های زیادی برای وقوع جرایم ناشی از مسائل اقتصادی وجود دارد. 

     در سال 
۹۰ همزمان با افزایش میزان تورم، سازمان پزشکی قانونی از ارجاع ۵۶۷ هزار و۳۱۵ پرونده نزاع به این سازمان گزارش داد و مسلم است که مسائل اقتصادی نقش زیادی در این میزان نزاع و خشونت داشته است. 

     کارشناسان معتقدند تقسیم ناموزون و ناعادلانه فرصت ها موجب شده عده ای راه های مجرمانه و غیرقانونی را برای دستیابی به ثروت و پیشرفت برگزینند. بسیاری از مجرمان پس از دستگیری مدعی می شوند برای انتقام از طبقه مرفه جامعه تصمیم به سرقت گرفته و حق از دست رفته خود را از آنها می گرفتند. 

      نوسان قیمت ها و دستمزد ها و بازار و پول تاثیر فراوانی در ارتکاب جرایم مالی دارد، به طوری که اگر اوضاع اقتصادی بهبود یابد، جرایمی چون دزدی و قتل با انگیزه مالی کاهش می یابد و بالعکس اوضاع نامساعد اقتصادی موجب ازدیاد این گونه جرایم می شود.سرهنگ رضا غنی لو، عضو هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی در این باره معتقد است که در وقوع جرایم بخصوص جرایم خشن عوامل مختلفی نقش دارد که برخی از این عوامل در کشورهای مختلف، مشترک است. مطالعات جهانی نشان داده، تورم و فاصله طبقاتی نقش موثری در افزایش وقوع جرایم بخصوص جرایم خشن دارد. 

     دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز با اشاره به این که میان فقر، بیکاری و تورم با افزایش جرم و خشونت در کشور رابطه ای صددرصد مستقیم برقرار است، در این باره می گوید: وقتی فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه بوجود بیاید، ما شاهد انفجار رفتاری به لحاظ طلاق و رفتار بد والدین با کودک در درون خانواده و پرخاشگری های افراد با یکدیگر در کوچه و خیابان هستیم 

     وی ادامه داد: «این مساله باعث می شود بتدریج خشونت در خانواده شکل بگیرد و سپس به درون جامعه راه پیدا کند و از درون جامعه، خشونت دوباره به درون خانواده بازمی گردد 

     در بررسی هایی که روان شناسان اجتماعی انجام داده اند، مشخص شده است بسیاری از رفتارهای نادرست پدر و مادر با کودک به دلیل فشارهای اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، تورم و شکاف طبقاتی است. 

     در عین حال یکی از دلایل فقر، بیکاری است که خود به افزایش خشونت و جرم منجر می شود. وقتی فرد بیکار می شود و نمی تواند مایحتاج خانواده خود را تامین کند، به خشونت روی می آورد. 

     سرهنگ فریدون محمدبیگی معاون اجتماعی پلیس پیشگیری، بیکاری را مهم ترین دلیل ارتکاب جرایم توسط جوانان زیر 
۲۵ سال می داند و بر این باور است که بیکاری و درآمد پایین باعث می شود افراد به ارتکاب جرایمی مانند سرقت، زورگیری و نزاع روی آورند. از سوی دیگر، فاصله طبقاتی مردم نیز یکی از دلایل افزایش جرایم در جامعه است. بسیاری از افراد از این که پول های بادآورده چطور زندگی برخی افراد را تغییر می دهد، احساس تضاد می کنند. افراد می بینند که از دسترنج و زحمت خود به جایی نمی رسند اما پول ها و موقعیت های بادآورده و یکشبه چطور زندگی دیگران را تغییر می دهد، از این رو برای تغییر موقعیت خود به بیراهه کشیده می شوند
. 

     آنچه که در این میان توجه به آن لازم است، این است که برای کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از فقر باید همزمان با فرهنگ سازی و ارزش های اخلاقی، سیاستگذاری لازم برای فقرزدایی پررنگ شده و درآمدها به صورت عادلانه توزیع شود و فاصله طبقاتی کاهش یابد. توزیع عادلانه یارانه ها از سوی دولت، گرفتن مالیات از طبقه ثروتمند، ارائه خدمات اجتماعی از سوی دولت، گسترش سازمان های بیمه و خدمات بازنشستگی و رفع معضل بیکاری از جمله روش های کاهش جرایمی است که منشا اقتصادی دارد. 

      دولت لازم است با ایجاد اشتغال در شهرهای کوچک از مهاجرت های بی رویه به شهرهای بزرگ جلوگیری کند و در عین حال با ایجاد اشتغال در شهرها، موجب کاهش فاصله طبقاتی میان شهروندان شود.



روزنامه جام جم ( www.jamejamonline.ir ) 
 

به نقل از وبلاگ راوردمن 

ایرانی ها تاجیک ها افغانی ها شاد نیستند !


ایرانی ها تاجیک ها افغانی ها شاد نیستند !


دومین گزارش وضعیت شادی در بین  مردم 156کشور جهان در سال2013 اعلام شده است . سابقه این اندیشه به سخنرانی جیگ مه سنگیه وانگچوک، پادشاه سابق بوتان باز می‌گردد که در سخنانی در سال ١٩٧٢، مفهوم "اقتصاد شادی" را مطرح کرد. هدف از اجرای طرح‌هایی مانند" گزارش جهانی شادی" تلاش برای یافتن راه‌هایی است که علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی، عوامل دیگر موثر بر احساس رضامندی مردم را نیز مورد توجه قرار دهد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه مادی و روحی به دست آورد.  این گزارش با حمایت دبیر کل ملل و به سفارش شبکه راه حل های توسعه پایدار سازمان ملل و توسط تیمی از پزوهشگران امریکایی کانادایی و بریتانیایی صورت گرفته است .در تهیه این گزارش، کارشناسان و محققان برجسته در زمینه‌هایی مانند اقتصاد، روانشناسی، آمار و تحلیل داده‌های آماری مشارکت داشته‌اند و هدف اصلی از تدوین آن، سنجیدن احساس رفاه مردم در کشورهای مختلف بوده است. در این گزارش، احساس شادی شهروندان با ارقام بین صفر و ١٠ مشخص شده و بر این اساس، یکصد و پنجاه و شش کشور جهان رده بندی شده‌اند


*بر اساس این گزارش:

مردم ایران از لحاظ احساس شادی نسبت به شرایط خود، در میان مردم ١٥٦ کشور مورد بررسی، در رده ١١٥ قرار می‌گیرند که یک رده از جیبوتی پائین‌تر و یک رده از جمهوری آذربایجان بالاتر است. این گزارش  می افزاید:

*مردم کشورهای مرفه‌تر بیش از اهالی کشورهای فقیر از زندگی خود راضی هستند و احساس شادی می‌کنند.

 *درآمد سرانه بالاتر لزوما به معنی احساس شادی بیشتر نیست. مثلا، مردم مکزیک که درآمد سرانه‌ای به مراتب کمتر از ایالات متحده دارند، خوشحال‌تر از آمریکاییان هستند.

*میزان برخورداری از امنیت، آزادی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و روند بهبودی شرایط اقتصادی هم بر درجه شادی مردم و رضایت از شرایط زندگی‌شان تاثیر مثبت دارد.

*اهالی کشورهای منطقه اسکاندیناوی بیش از کشورهای دیگر احساس شادی می‌کنند و در مقابل، شهروندان چند کشور کمتر توسعه یافته آفریقایی کمترین میزان خرسندی را از زندگی خود دارند.

*رابطه ثروت و خوشبختی

کشور دانمارک با شاخص ٧.٦٩٣ (هفت ممیز ششصد و نود و سه هزارم) در راس جدول قرار دارد و کشورهای نروژ، سوئیس، هلند، سوئد و کانادا، فنلاند، اتریش، ایسلند و استرالیا رده‌های دوم تا رده دهم را در اختیار گرفته‌اند. البته همه این کشورها در رده‌های بالای جدول جهانی درآمد سرانه هستند اما رده‌بندی آنها در این دو جدول یکسان نیست.

به عنوان مثال، مردم کشور لوکزامبورگ که در سال‌های اخیر از بالاترین درآمد سرانه در جهان برخوردار بوده‌اند در جدول رده‌بندی جهانی شادی تنها در رده ١٩ قرار می‌گیرند و مردم قطر، که پس از لوکزامبورک ثروتمندترین مردم جهان هستند، از رده ٢٧ بالاتر نمی‌روند.امارات متحده عربی در رده ١٤، مکزیک در رده ١٦ و ایالات متحده در رده ١٧ قرار گرفته‌اند.

در رده های پائین‌تر می‌توان از بریتانیا (رده ٢٢)، عمان (٢٣)، فرانسه (٢٥)، کویت (٣٢) اسپانیا (٣٨) نام برد. همچنین قزاقستان رده ٥٧، روسیه رده ٦٨، لیبی رده ٧٨، بحرین رده ٧٩، پاکستان رده ٨١، عراق رده ١٠٥ و ساکنان سرزمین های فلسطینی رده ١١٣ را در اختیار دارند.

میزان شادی شهروندان تاجیکستان (رده ١٢٥) و مردم افغانستان (رده ١٤٣) از مردم ایران هم کمتر است در حالیکه مردم سوریه در رده ١٤٨ طبیعتا چندان از شرایط زندگی خود خوشنود نیستند.

مردم رواندا، بروندی، جمهوری آفریقای مرکزی، بنین و توگو، که همگی از کشورهای توسعه نیافته آفریقایی هستند، ناشادترین مردم جهان هستند و به ترتیب در رده های ١٥٢ تا ١٥٦ طبقه‌بندی شده‌اند.

هدف از اجرای طرح‌هایی مانند گزارش جهانی شادی تلاش برای یافتن راه‌هایی است که علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی، عوامل دیگر موثر بر احساس رضامندی مردم را نیز مورد توجه قرار دهد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه مادی و روحی به دست آورد

به نقل از وبلاگ آفا اجازه

http://rasoolpapaei2.blogfa.com/

تغییرات اجتماعی از پس سال‌های التهاب


 تغییرات اجتماعی از پس سال‌های التهاب

بررسی تاثیر رسانه و گفتمان سیاسی حاکم بر جابه‌جایی هنجارها


دکتر محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسانه‌ها را مهم‌ترین حامل‌های فرهنگی در جهان می‌داند و می‌گوید: تردیدی نیست که محتوای رسانه، از جنس فرهنگ است و جوانان تاثیرپذیرترین گروه جامعه از رسانه‌ها هستند؛ بنابراین باید دقت و تأمل خاصی صورت گیرد تا رسانه‌ها رفتارهای غیرمدنی را ترویج نکنند و به اصالت ایرانی و فرهنگ بومی در برنامه‌سازی توجه داشته باشند. این برنامه سریال یا میزگرد باشد، فرقی نمی‌کند و نوع و ژانر برنامه مهم نیست بلکه جوان‌پسند بودن آن برای تأثیرگذاری کافی است. پس اگر رسانه‌ها بزرگترین حامل فرهنگی باشند، بزرگترین نقش را هم در فرهنگسازی جامعه بر عهده دارند. 

وی می‌افزاید: این فرهنگسازی در مد و لباس و حتی گویش و رفتار هم می‌تواند به وجود بیاید. برای مثال ممکن است نحوه صحبت کردن یک شخصیت در سریال برای مدتی در گویش‌های عمومی مردم استفاده شود اما این تاثیرگذاری به همان سرعتی که ایجاد می‌شود، فراموش خواهد شد. با این وجود نمی‌توان تاثیرگذاری آن را انکار کرد؛ پس اگر بتوانیم ارزش‌های فرهنگی را هم در لابه‌لای برنامه‌ها بگنجانیم، می‌توانیم تاثیرگذاری مثبتی داشته باشیم.  ادامه مطلب ...

راه سعادت ملت ایران حذف فرهنگِ دروغ و چاپلوسی است

  راه سعادت ملت ایران حذف فرهنگِ دروغ و چاپلوسی است


کاشانی در ادامه به آسیب‌شناسی تاریخیِ رفتار ایرانیان می‌پرداز دروغ و چاپلوسیِ همه‌گیر میان ایرانیان را ناشی از تهاجم بیگانگان به ایران در طول تاریخ می‌داند که ایرانی را مجبور کرد تا برای حفظ داشته‌هایش در برابر تازشگران به دروغ و چاپلوسی بگراید. او تنها راه سعادت ملت ایران را حذف فرهنگ دروغ و چاپلوسی می‌داند و می‌گوید که اکنون زمان آن فرارسیده است که این فرهنگ چاپلوسی را کنار بگذاریم.

ادامه مطلب ...

گزارشی از 168 میلیون کودک کار



گزارشی از 168 میلیون کودک کار



گروه اقتصادی| سازمان بین المللی کار (ILO) یکی از زیرمجموعه های سازمان ملل متحد اعلام کرد تعداد کودکان کار در جهان از سال 2000 میلادی به یک سوم کاهش یافته اما روند کاهش این تعداد به ویژه در سال های اخیر چندان چشمگیر نبوده است.بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار تعداد کودکان کار از 246 میلیون کودک در سال 2000 به 168 میلیون کودک تنزل یافته است. این گزارش در آستانه برگزاری کنفرانس جهانی کودکان کار که قرار است ماه آینده در برزیل برگزار شود، منتشر شده است. بر اساس این گزارش از سال 2000 میلادی تعداد کودکانی که در مشاغل پرخطر که به سلامت آنها آسیب می رساند فعالیت دارند، از 171 میلیون نفر به 58 میلیون نفر تنزل یافته است. طبق گفته کنستانت توماس، رییس برنامه بین المللی حذف کودکان کار در سازمان ILO، در حالی که تعداد این کودکان روندی نزولی داشته، اما هنور هم 11 درصد کودکان جهان به جای شرکت در مدارس ناچارند که در محیط های کاری ناسالم و خشن مانند صنایع کشاورزی، معدن و ساخت و ساز حاضر شوند. بیشتر تمرکز فعالیت کودکان کار در منطقه آسیا / اقیانوسیه است. در این منطقه در حال حاضر 78 میلیون کودک در بازار اشتغال فعالیت دارند که البته این رقم در سال 2000 میلادی 6/113 میلیون نفر بوده است. در آسیا و اقیانوس آرام تاکنون بزرگ ترین کاهش تعداد کودکان کار از 114 میلیون نفر در سال 2008 به 78 میلیون نفر در سال 2012 به ثبت رسیده است. از سویی، تعداد کودکان کارگر در کشورهای جنوب صحرای آفریقا نیز 6 میلیون نفر کاهش یافته که این تعداد کاهش در امریکای لاتین و کاراییب 6/1میلیون نفر است. شاید بیشترین پیشرفت در این زمینه را کامبوج از آن خود کرده باشد: چرا که در این کشور نرخ کودکان کار از 26 درصد در سال 2000 به 12 درصد تنزل یافته است. اما در مغولستان تعداد این کودکان در مقایسه با سال 2000 در حدود 2 درصد افزایش نیز داشته است. در منطقه جنوب صحرای آفریقا شرایط بسیار وخیم است چرا که در حدود 21 درصد کودکان در بازارهای کاری مشغولند. در این میان بهبود هایی در اوگاندا کامرون و ماداگاسکار مشاهده شده اما رواندا در مسیر عکس حرکت کرده است. در خاورمیانه و شمال آفریقا تعداد کودکان کار 2/9 میلیون نفر تخمین زده شده است و در امریکای لاتین و مناطق کاراییب این رقم 12 میلیون تخمین زده شده است. گفتنی است طبق بررسی ها بخش عمده این کودکان در صنایع کشاورزی به کار گماشته می شوند و ؟درصد کودکان کار در این بخش فعالیت می کنند.

روزنامه اعتماد - 6 مهرماه 92

تربیت پذیری فردی و جمعی - 5


تربیت پذیری فردی و جمعی - 5


اصل تربیت پذیری دو وجه متفاوت اما مرتبط با هم دارد؛ یکی وجه فردی و دیگری وجه جمعی. تک فرزندی که در خانواده ای کوچک و بدون رفت وآمدهای مکرر زیر نظر والدین خویش و با آداب و اصول و فرهنگ خاص پرورش می یابد، تربیت پذیری فردی را تجربه می کند اما یک نسل که با برنامه ریزی های فرهنگی و آموزشی دولت یا تحت تاثیر رسانه ها یا در کوران جنبش های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی پرورش می یابد، یا فرصت پرورش مطلوب را از دست می دهد تربیت پذیری جمعی را تجربه می کند. تذکر به این وجه اخیر از تربیت پذیری البته برای آن است که معلوم شود نقش دولت و جریان های اجتماعی بر فرآیند پرورش افراد که البته در برابر اعمال ارادی خود مسوولیت دارند تا چه پایه می تواند مهم باشد.

ادامه مطلب ...

نشاط اجتماعی دغدغه مسئولان باشد

نشاط اجتماعی دغدغه مسئولان باشد 


مجتبی اعلایی، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با اشاره به یک پژوهش در زمینه نشاط اجتماعی، درباره نتایج این پژوهش توضیح داد: بیش از یک سوم بزرگسالان دارای ناراحتی‌های عصبی و بعضا روانی هستند. او اضطراب را یکی از مهم‌ترین مشکلات این عصر دانست و گفت: باید عصر جدید را به عنوان عصر اضطراب نیز نامگذاری کنیم. وی با تاکید بر لزوم افزایش نقش نظام‌های مددکاری گفت: این روزها اولین تلقی از حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده، پرداخت مستمری است.

ادامه مطلب ...

فضیلت شادی نگاه روان شناختی به شادکامی


 فضیلت شادی

نگاه روان شناختی به شادکامی



 عوامل مرتبط با شادی


    در ابتدا باید گفت بسیاری از منابع لذت بخش معمولی در ایجاد شادی موثرند. برخورداری از انواع لذت های به ظاهر کوچک در زندگی در ارتقای شادی به طور کلی اثربخش است. توجه به بعد فیزیکی و جسمانی از این لحاظ اهمیت دارد. افراد با پیروی از یک سبک زندگی معتدل همراه با خواب خوب، تغذیه سالم، ورزش، تنفس صحیح، رابطه جنسی خوب ومراقبت های پزشکی لازم زمینه مناسبی برای استقرار شادی را فراهم می کنند. خلاصه آنکه برخورداری از سلامتی شرط اول شادی است. در ارتباط با شخصیت، برون گرایی، خوش بینی، احساس کنترل خویشتن و هدفمند بودن در زندگی رابطه مستقیم با شادی دارد. همچنین هر چه اعتمادبه نفس بیشتر باشد امکان دستیابی به شادی بیشتر خواهد بود. برخورداری از تعادل، تداوم و ثبات در شخصیت افراد تضمین کننده بقای شادی در زندگی آنهاست. درباره رابطه شادی با سن باید گفت به طور کلی نوسانات احساس سلامتی ذهنی SWB در مراحل مختلف عمرقابل مقایسه با یک دیگر است و حتی در موقعیت های گذار مثل یائسگی تغییر چندانی نمی کند. ولی عوامل پیش بینی کننده شادی با سن تغییر می کند: مثلارضایت از سلامتی در سنین بالابه عنوان عامل موثر شادی اهمیت بیشتری می یابد. در ارتباط جنس و شادی نیز تفاوتی دیده نمی شود. گزارش های زنان و مردان از میزان شادی خود یکسان است

ادامه مطلب ...

روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی


روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی


مسئولیت اجتماعی را می‌توان به 5‌دسته طبقه بندی کرد: مسئولیت اجتماعی در محیط جامعه و کشور،مسئولیت اجتماعی در محیط زیست، مسئولیت اجتماعی در محیط بازار و صنعت،مسئولیت اجتماعی در محیط کار، مسئولیت اجتماعی در رهبری و فرآیندهای درون سازمان

ادامه مطلب ...

ضرورت آموزش مهارت‌های زندگی برای شاد زیستن


ضرورت آموزش مهارت‌های زندگی برای شاد زیستن
قرن بیستم را به دلیل فزونی اطلاعات، جمعیت، مهاجرت و مسائل جدید تکنولوژی، قرن اضطراب نامیده‌اند و انسان دنیای امروز هنوز تمامی مسائل خود را حل نکرده بود که به قرن بیست‌ویکم، عصر فروپاشی مرزهای ارتباطی و اطلاعاتی رسید. عصری که با رشد و رویارویی حجم وسیع اطلاعات درست و نادرست، موقعیت‌ها و بحران‌های بی‌شماری را برای انسان امروز به ارمغان آورده است، به طوری که تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه‌های زندگی، بسیاری از افراد را در رابطه با مسائل زندگی دچار مشکلات کرده‌ است.

تعریف مهارت‌های زندگی 

مهارت‌های زندگی توانایی‌هایی است که به ما کمک می‌کند تا در موقعیت‌های مختلف عاقلانه و صحیح رفتار کنیم، به‌طوری که با خود و دیگران سازگارانه ارتباط برقرار سازیم و بدون توسّل به خشونت بتوانیم مسائل پیش آمده را حل کنیم و ضمن کسب موفقیت در زندگی، احساس شادمانی داشته باشیم.


ادامه مطلب ...

چگونه می توانم انسان خوش صحبتی باشم؟


چگونه می توانم انسان خوش صحبتی باشم؟


شاید شما هم با دیدن عنوان این مطلب بگویید یک حرف زدن ساده که دیگر این حرف ها را ندارد اما اگر بدانید که در خیلی از کشورها برای آموختن همین ۱۰ اصل گفت و گو انجمن دارند و
کارگاه می گذارند و آن را با فرمت های مختلف، به کوچک و بزرگ یاد می دهند چه؟
اگر بدانید پشت این مهارت ها، ایده های بزرگ فلسفی است که می شود با آن ساعت ها پز روشنفکری داد چه؟ اگر بدانید خیلی از موفقیت های ریز و درشت تحصیلی و کاری و خانوادگی تان به همین مهارت داشتن در گفت و گو بستگی دارد چه؟ اگر پشت بسیاری از دلخوری هایتان از دیگران رعایت نکردن یک یا چند تا از این 
۱۰ مهارت باشد چه؟

ادامه مطلب ...

رها شدن همه‌چیز در جامعه

ف تازه د‌م
رها شدن همه‌چیز در جامعه؟
فرشید اسحاقی

تداوم یافتن مشکلات اقتصادی و معیشتی سال گذشته مردم در سال جاری و نبود برنامه‌ای مشخص برای کنترل مشکلات معیشتی، نوعی القای رها شدن همه چیز در جامعه را میان افکار عمومی سبب شده که می‌تواند زمینه ساز بروز مشکلات تازه‌ای باشد. این‌که شهروندان در بخش‌های مختلف زندگی شاهد تداوم و حتی بیشتر شدن مشکلاتی که به طور مستقیم بر معیشت آنها تاثیر می‌گذارد، هستند ، القای تصویری را نزد آنها همراه دارد که می‌تواند بروز ناهنجاری‌های اجتماعی را تشدید بخشد. برخورد با اتفاقات تازه و لحظه‌ای در حوزه‌های مختلف معیشتی و نوسانات بی‌وقفه قیمت‌ها ، تصویر نبود نظارتی بر کارها و به اصطلاح "هرکی هرکی" شدن منجر می‌

ادامه مطلب ...

ریشه نابسامانی فرهنگی درکجاست؟

 

      معمولاً ما ایرانیها ریشه بسیاری از نا بسامانیهای اجتماعی و عقب افتادگی نسبی ایران را در خارج از مجموعه خود دنبال میکنیم. این مجموعه می تواند کل جامعه ایران و یا قسمتی از آن که شامل ما و دوستان ماست باشد. ولی اگر کمی دقیق بنگریم همه ما ایرانی ها در قسمتی از رفتارهای معیوب فرهنگی مشترک هستیم که ریشه بسیاری از مشکلات جوامع ایرانی و عامل اصلی عقب ماندگی نسبی ایران می باشد. رفتارهایی که معمولاً ریشه در یکی از دسته بندی های  زیر دارد. ۱.عدم تبلور بلوغ احساسی در ما ایرانیان، ٢. محافظه کاری فکری و رفتاری، ۳. ایده آل گرایی و عدم اعتماد به نفس، ۴. تفکر طبقاتی و عدم توجه به آزادی های  فردی   ۵.عدم درک روح قوانین جامعه مدرن

 

اینکه کسی ادعا کند که تمام مشکلات فرهنگی مردم کشوری  (ملتی) را می شناسد ادعای بسیار بزرگی است ومن هم چنین ادعایی نمی کنم ولی بر اساس مشاهداتم و مقایسه ای که بین فرهنگ ایران و سایر فرهنگها،  بالاخص فرهنگهای اروپایی کرده ام به نتایجی رسیده ام که اینجا به شرح آن می پردازم. تعریف من از مشکل،  خصلتی فرهنگی است که نتایج منفی آن برای فرد و جامعه به مراتب بیش از مزایای آن باشد.  پر واضح است که نحوه تحلیل من به نوعی تاثیر گرفته ازرشته کاریم یعنی فیزیک می باشد. جدا از این، نوشتن این متن به این معنا نیست که من خود را عاری از این مشکلات می بینم بلکه به این معناست که این مشکلات را می بینم و در صدد رفعشان هستم. بدیهی است که منظور از ایرانیان در این متن غالب جمعیت ایرانی، و نه همه ایرانیان می باشد. 

اولین نکته ای که در این متن می خواهم به آن اشاره کنم این است که من بر این باور هستم که در اثر حملات بسیار گسترده ای که بر ایران در طول تاریخ  وارد شده است و در کنار آن  آب و هوای گرم و خشک  ایران،  فرهنگ ایران دچار مشکلات عدیده ای شده است  که ریشه عقب ماندگی ملت ایران است. منظور من از حمله، تهاجمی است

ادامه مطلب ...

سال ۹۲؛ سال همه چیز بستگی دارد به...

سال ۹۲؛ سال همه چیز بستگی دارد به...
هادی معیری نژاد*


 رواج دروغ و رفتارهای غلط اجتماعی که منجر به دستیابی به ثروت و جایگاه منزلتی نزد بعضی از طبقات اجتماعی شده باعث شده است که جوانان ارزش هایی مانند کار و کوشش، صداقت و احترام را ارزشهای تاریخی عهد باستان تلقی کرده و از طرف دیگر فشار اقتصادی و کمبود شغل مولد در جامعه آنان را مجبور به انحرافاتی کرده است که به گمان غلط آدمی را در نردبان جامعه بالا می کشد.در این شرایط بهبود وضعیت اقتصادی مملکت ما از اولین و اصلی ترین گام های کنترل انحرافات اجتماعی است.اما این شرط بزرگ با اما و اگرهایی توام شده که جامعه را در حالت سردرگمی و انتظاری نگاه داشته است.در حقیقت نه از دید یک جامعه شناس بلکه از دید عامه مردم نیز سال 92 "سال بستگی دارد به..." است.این "بستگی دارد به..." بسته کاملی از انتظارات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در بر می‌گیردکه جزئیات آن اعم از نرخ دلار و طلا و مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌ها و انتخابات ریاست جمهوری و......را تقریبا همه می‌دانند.اما نکته این حالت انتظاری این است که درست مانند بازار مسکن که در حالت رکود به سر می برد خلقیات و ارزش های اجتماعی نیز در رکود فرو رفته است. در سال پیش‌رو ادامه این وضعیت بحران عمیقی را به وجود خواهد آورد ومتوقف کردن این روند نیز بستگی دارد به...

ادامه مطلب ...