تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

تاریخچه تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

وبلاگ «محمّد خاکساری» مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه «قلم معلّم» و از موسسین کانون صنفی معلمان، در مورد تاریخچه فعالیت های صنفی معلمان ایران، کانون های صنفی و بیانیه های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان

مداخله دولت در فعالیت‌ تشکل‌های صنفی ممنوع شده است


مداخله دولت در فعالیت‌ تشکل‌های صنفی ممنوع شده است

ربیعی در دیدار نماینده سازمان بین‌المللی کار:
مداخله دولت در فعالیت‌ تشکل‌های صنفی ممنوع شده است

سرویس کارگری. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دیدار با کلوپاترا دامبیا هنری، مدیر دپارتمان استانداردهای بین‌المللی سازمان جهانی کار گفت

: فلسفه وجودی این وزارتخانه، عدالت اجتماعی است.

به گزارش کار و کارگر، علی ربیعی گفت: جهانی شدن اقتصاد نیازمند تدوین اصول و حقوق کار جدید است. وی در تشریح فعالیت‌های وزارتخانه متبوع خود گفت: ما به فعالیت‌های سازمان بین‌المللی کار اعتقاد داریم و برای فعالیت‌های انسان‌دوستانه آن احترام قائلیم. ربیعی افزود: هر فعالیتی که زندگی انسان‌ها را در هر کجای دنیا بهبود ببخشد و حقوق افرادی را که اصطلاحا پایین نگه داشته شده اجتماعی می‌نامند، ارتقا ببخشد برای ما قابل احترام است. وی خاطر نشان کرد: کارگران کشورهای در حال توسعه که بخش اعظمی از کارگران جهان را تشکیل می‌دهند دو رنج مضاعف داشته‌اند. استبداد داخلی و چیزی که در ترمینولوژی شناخته شده به آن استعمار می‌گوییم؛ یعنی به یغما بردن ثروت کشورها توسط قدرت‌های استعماری. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: در حوزه جهانی شدن اقتصاد، جهانی شدن فرهنگ و ارزش‌ها، مطالعاتی داشته‌ام. فکر می‌کنم در بخش جهانی شدن اقتصاد در سال‌های آتی نیازمند یک نوع حقوق کار جدید خواهد بود.
نام این وزارتخانه، عدالت اجتماعی است
ربیعی تاکید کرد: فعالیت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم کارگران را دربر می‌گیرد و هم مسئله تامین اجتماعی در این وزارتخانه متمرکز است. این وزارتخانه هم بازنشستگان تامین اجتماعی و هم کارمندان بازنشسته را و هم معلولان و افرادی که ما از آنان اصطلاحا به صداهای خاموش یاد می‌کنیم پوشش می‌دهد. وی افزود: بحث مبارزه با فقر مطلق نیز به این وزارتخانه سپرده شده و خوشحالم بگویم موضوع امنیت غذایی را در دولت جدید دنبال می‌کنم. وی خاطر نشان کرد: بحث بیمه همگانی را نیز دنبال می‌کنیم. همچنین مبارزه با فاصله طبقاتی در قالب تعاونی‌ها و... نیز جزو برنامه‌های این وزارتخانه است. فکر می‌کنم اسم وزارتخانه‌ام عدالت اجتماعی است. ربیعی تصریح کرد: به چند نکته دیگر نیز اشاره خواهم کرد. ایران در رسانه و واقعیت ایران متفاوت است، درسی داریم که می‌گوید قدرت‌ها به وسیله رسانه آنچه را که می‌خواهند بازنمایی می‌کنند. وزیر کار افزود: ما هنوز راه طولانی برای احقاق حقوق انسانی در پیش داریم. راه طولانی است و باید زیاد کار کنیم. همین که مسئله را قبول داریم نشان می‌دهد که تلاش می‌کنیم و در این جهت حرکت می‌کنیم.
حجم کار کودک در ایران قابل قیاس با کشورهای منطقه نیست
وی خاطر نشان کرد: همه جای دنیا حتی در آمریکا کودکان مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند اما حجم کودکان کار در ایران قابل مقایسه حتی با کشورهای منطقه و توسعه یافته نیست و بسیار کم است. با این همه من به شدت به این مسئله حساسیت دارم و چندین سمینار در این رابطه برگزار کرده‌ایم و در این رابطه تلاش زیادی می‌کنیم. واقعا قصد پاک کردن هیچ صورت مسئله‌ای را نداریم. ربیعی افزود: در سنت‌های دیرینه ایرانی، سنت‌های خوبی در برابری وجود دارد و یکی از کارهایی که در این وزارتخانه نیز انجام می‌شود موضوع فرهنگ و فرهنگ تبعیض زنان است. وی گفت: خوشبختانه ما در حق انتخاب کار در قوانین مشکلی نداریم و زنان می‌توانند هر کاری را بخواهند انتخاب کنند. آنچه که مشکل است مسائل اقتصادی ماست. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: در واقع تقاضای کار با عرضه تناسب ندارد وگرنه در قوانین هیچگونه تبعیضی در انتخاب حق کار وجود ندارد.
در قوانین هیچگونه تبعیضی در انتخاب حق کار وجود ندارد
ربیعی گفت: حتی برای حل این مسئله فرهنگی تمام وزارتخانه‌ها ملزم شده‌اند که در آن دستگاه مشاور زن انتخاب کنند. وی ادامه داد: در جاهایی که ساختار بزرگ دارند این موارد نزدیک به صفر است، ولی در برخی از شرکت‌های کوچک که ما اصطلاحا به آنها شرکت‌های زیرپله‌ای می‌گوییم یا یک‌سری از شرکت‌هایی که خارج از چشم نظارت وجود دارند این قبیل موارد را شاهد هستیم. البته به بازرسی کار دستور داده‌ام که این نوع شرکت‌ها را کنترل کنند. ربیعی درباره وضعیت تشکل‌های کارگری و کارفرمایی نیز گفت: من یک شعار دارم، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یک وزارتخانه تسهیل‌گر، حمایت‌گر و باغبان است. در این وزارتخانه به شدت مداخله را ممنوع کرده‌ام. وزیر کار افزود: تشکل‌های کارگری و کارفرمایی در ایران تنوع دارند. امسال همه تشکل‌های کارگری و کارفرمایی دور یک میز نشستند و در مورد دستمزد کاری انجام شد که در تاریخ این وزارتخانه بی‌نظیر بود. تمام کارگران و کارفرمایان به اتفاق دستمزد امسال را تصویب کردند. وی گفت: علاوه براین آمادگی داریم تا در زمینه‌های پژوهشی و آموزشی هم با سازمان بین‌المللی کار همکاری داشته باشیم.
سازمان بین‌المللی کار باید با ایران همکاری بیشتری داشته باشد
کلئوپاترا دومبیا هنری، مدیر گروه استانداردهای بین‌المللی کار از دفتر بین‌المللی کار در ژنو سوئیس نیز با ابراز خرسندی از این دیدار گفت: با پذیرش این مسئولیت در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی چالش‌های بسیاری را پذیرفته‌اید و با چالش‌های بزرگی هم روبرو هستید. وی افزود: در جریان این سفر ملاقات‌های بسیار فشرده‌ای با نمایندگان دستگاه‌های اجرایی و تشکل‌های صنفی (کارگری و کارفرمایی) انجام شده که این برنامه‌ها بسیار غنی و پُربار بود. خوشبختانه همکاری‌های خوبی با طرف‌های ایرانی داشتیم. در خلال این جلسات هم اطلاعات خوبی از بازار کار کشور دریافت کردیم. همچنین اطلاعات خوبی هم از نحوه اجرای مقاوله‌نامه 111 در خصوص فعالیت زنان در بازار کار گردآوری شد. دامبیا هنری ادامه داد: فرصت دیدار با شما را تحت عنوان فرصت طلایی یاد می‌کنم و فکر می‌کنم فرصت مغتنمی هم برای سازمان بین‌المللی کار است که بتواند با شما همکاری کند. ضمن اینکه اجرای مقاوله‌نامه‌هایی که جمهوری اسلامی ایران به آن ملحق شده را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم و از این طریق می‌توان مسیر را پیش برد. وی تصریح کرد: با شما هم عقیده‌ام که سازمان بین‌المللی کار باید با شما همکاری داشته باشد تا این پیام را بتوان به جامعه جهانی منتقل کرد که اقدامات مثبتی در جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
کار کارگر - 21    اردیبهشت  93

دهن کجی به معلمان در هفته معلم

دهن کجی به معلمان در هفته معلم 
نویسنده : اشکان بنکدار جهرمی

در چند روز گذشته در روند معکوسی که دولتمردان در افاضات خود به مناسبت هفته معلم بر آن اصرار داشتند، نه تنها معلمان شاهد هیچ فرایند مثبتی در امور مربوط به خود نبودند بلکه دهن کجی بزرگی را از سوی وزارت آموزش و پرورش دیدند که انتظار آن را به هیچ وجه از سوی دولتمردان اعتدال نداشتند. دقیقاً در هفته‌ای که به نام معلم نامگذاری شده است هدیه تلخ دولت اعتدال به زور به فرهنگیان تحمیل می‌گردد. بیمه طلایی که در سال‌های قبل به جهت جبران بخش کوچکی از ناروایی‌های تحمیل شده بر معلمان پیشنهاد و نهایتاً اجرایی شد در این روزهای پر تعارف که از سر و رویش نام (و البته فقط نام) معلم به عنوان تزئین سخنرانی‌ها می‌بارد، نفس‌های آخرش را می‌کشد و شاید فقط منتظر یک تیر خلاص باشد. واقعاً مقامات وزارت آموزش و پرورش را چه شده است که در ادامه نگاه تحقیر آمیز و صرفاً مادی خویش به معلمان، در حساب و کتاب غیر منصفانه‌شان به این نتیجه می‌رسند که هم میزان موارد شمول این بیمه را کاهش دهند و هم حق بیمه را دوبار در همین هفته بالا ببرند. مبلغی که تا سال گذشته برعهده بیمه گذاران بیمه طلایی یعنی معلمان بود شامل یازده هزار تومان می‌شد که چند روز پیش ابتدا به 23000 تومان و فقط در عرض سه روز دیگر به 26000 تومان ارتقا یافت و کسری از هزینه عینک و دندانپزشکی که از موارد شمول آن نیز می‌شد بی‌هیچ توجیهی حذف گردید. این هفته اما به یکباره و به عنوان پاسداشت مقام معلم (!) تشخیص داده شد که خیل عظیم معلمین که به زعم برخی مقامات فقط مصرف کننده هستند شایسته آن نمی‌باشند که دارنده بخش کوچکی از مزایایی که برخی از دیگر کارمندان سال‌های سال از آن برخوردار بوده و هستند، باشند.

آن چه بیش از هرچیز در این موضوع، معلمان را زجر می‌دهد، وجود نگاه به شدت تبعیض‌آمیز به آنان در مقایسه با دیگر کارکنان دولت است که به ظاهر تولید کننده به حساب می‌آیند. معلمان از خود می‌پرسند که آیا تولید فکر و فرهنگ و یا انتقال آن به نسل بعد و در نتیجه تولید نیروی متفکر و مولد جوان، به نوعی تولید و حتی مهمترین نوعِ تولید نمی‌باشد. این سؤال نیز در خور تأمل است که کدام سلیقه معلولی پیشنهاد نموده است که چنین تضییع فاحشی در حق معلمین در چنین برهه زمانی و دقیقاً در هفته معلم با چنین رفتار تحقیرآمیزی صورت بگیرد. چنین تضییع حقی از معلمان در هفته ای که به نام آنان نامگذاری شده پیامی روشن دارد. پیامی که به راحتی می‌توان فهمید برای متولیان آموزش و پرورش دولت اعتدال آن چه کمترین است «معلم» است و دیگر هیچ. معلمین گرچه همپای بقیه اقشار مردم در مخالفت با سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد به دولت اعتدال روی آوردند ولی در تضاد با میل باطنی و آرزوی قلبی خود شاهد هستند که عملکرد ضعیف بعضی مدیران آموزش و پرورش چگونه دارد با بی‌اعتنایی، آنان را محروم از حقی می‌کند که باید سالها پیش و با وسعت بیشتری نصیب آنان می‌شد. به این ترتیب باید عنوان کرد که دولت تدبیر و امید در حال از دست دادن سرمایه اجتماعی عظیمی است که مطمئناً با هیچ نوع سرمایه مادی نمی‌توان آن را بازگشت داد و ای کاش در این مورد با اندیشه بیشتری و با تفکر خردمندانه‌تری وارد عمل شود.

مردم سالاری  - 20     اردیبهشت    93

رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون اجتماعی دولت


رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون اجتماعی دولت 
 

 

وزیر آموزش و پرورش گفت: لایحه نظام رتبه‌بندی معلمان در دستور کار کمیسیون اجتماعی دولت است.علی اصغر فانی اظهار کرد: این لایحه در مجلس رای نیاورده است ولی پیرامون اجرایی شدن آن مذاکرات مختلفی با بخشهای متعدد دولت انجام گرفته است.او با اشاره به اینکه توجه بیشتر به دوره ابتدایی از اولویت‌های مهم در آموزش و پرورش است افزود: شخصیت فکری و رفتاری هر فرد در دوره ابتدایی شکل می‌گیرد و ما در این دوره از آموزش و پرورش سعی داریم که ضمن توجه به همه بخش‌ها به دوره ابتدایی بیش از همه توجه ویژه‌ای داشته باشیم.به گزارش ایسنا وزیر آموزش و پرورش رسیدگی و توسعه مناطق محروم و کمتر توسعه یافته را از دیگر فعالیت‌های این وزارتخانه عنوان کرد و گفت: مناطق و شهرستان‌هایی که زیر میانگین کشوری هستند چند پله به معیار شاخص نزدیکتر خواهند شد و با ارتقای شهرستانها و مناطق زیر میانگین و کمتر توسعه یافته شاهد ارتقای میانگین کشوری خواهیم بود که این چیزی است که در دولت یازدهم در وزارت آموزش و پرورش دنبال می‌کنیم.

آرمان  - 20       اردیبهشت     93

رشناسان در گفت و گو با «قانون»: قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

کارشناسان در گفت و گو با «قانون»:

قوانین معلمان را تنها گذاشته‌اند

بی‌توجهی به معلمان، کاهش کیفیت آموزش‌ را به همراه دارد
گروه حقوق‌و قضا- هفته بزرگداشت معلم بهانه‌ای شد تا سراغی از قشر زحمت‌کش معلمان بگیریم. در مورد معلمان همین بس که با آموزش کودکان و نوجوانان، مدیران و سیاست‌مداران و فرهیختگان آینده کشور را تربیت می‌کنند. نقش تاثیرگذار معلمان در آینده کشور بر کسی پوشیده نیست.با این تفاسیر باید گفت شرایط زندگی برای همه معلمان مناسب نبوده و این عزیزان با مشکلات بسیاری دست به گریبان هستند به خصوص اگر استخدام رسمی نیز نباشند. حال باید دید مشکلات این معلمان که نقش مهم و اساسی در تربیت نسل فردا دارند چیست؟آیا در قوانین به معلم اشاره شده‌است؟ مهم‌ترین دغدغه معلمان چیست؟ حمایت قوانین ازآن‌ها چگونه‌است؟ «قانون» در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی جایگاه معلمان در قوانین پرداخته است.
رئیس کانون‌‌های سراسری اسکودا با بیان اینکه قوانین راجع به معلمان عمدتا مربوط به قوانین استخدامی و مسائل مربوط به نحوه تقسیم کار و ترفیعات است، تصریح کرد: در کشورما به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب به نظر می‌رسید دومطلب مورد توجه خاص نظام جدیدخواهد بود. یکی آموزش و پرورش و دیگری دادگستری و امور قضایی. در مورد دادگستری و امور قضایی و اینکه آیا تحولی صورت گرفته است یا نه؟ و اگر گرفته مثبت بوده است؟ که توضیح در این مورد از حوصله بحث خارج است.
    نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آموزش‌وپرورش در نظر گرفت
بهمن کشاورز در گفت‌وگو با «قانون» تاکید کرد : در مورد آموزش و پرورش باید گفت شاید از نظر کمی تحولات مثبتی صورت گرفته باشد اما از نظر کیفی – برمبنای اعلامات و اظهارات مسئولان گوناگون و آمارهایی که در خصوص رتبه ‌بندی کشورها از نظر کمیت و کیفیت دانشگاه‌ها و میزان تحقیقات و بودجه‌تحقیقات و امثال اینها ارائه می‌شود، نمی‌توان کارنامه درخشانی برای آن درنظر گرفت .
    معلمان باید مرفه‌ باشند
این حقوقدان ادامه داد: گذشته از عوامل مختلفی که در این عدم پیشرفت موثر بوده و هست، عامل معلم و استاد و موقعیت آنها را باید در اولویت اول قرار داد. بدون تردید همه دانشمندان و بزرگان دنیا مدیون و مرهون معلمان خود هستند که از یک سو مسائل را به آنها آموخته‌اند و از دیگر سو باکشف قابلیت‌ها و استعدادهای خاص آنها و تشویقشان به ادامه راه در مسیر مشخص، موجباتی فراهم کرده‌اند که نیروی آنها به هدر نرود و بیهوده تلف نشود. بنابراین به نظر می‌رسد اینکه بگوییم معلمان و اساتید باید از نظر رفاهی و آسودگی خیال بین مرفه‌ترین و فارغ‌البال‌ترین قشرها باشند سخن گزاف و بیهوده‌ای نیست.
    معلمان ما به شدت تحت فشار هستند
کشاورز ادامه داد: اما به‌نظر می‌رسد عملا معلمان نه تنها جزو مرفه‌ترین‌ها نیستند بلکه این افراد از نظر گذران زندگی به شدت تحت فشار هستند.
    بالاترین حقوق به معلمان دبستان
رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلا  با اشاره به اینکه در نظام‌های مبتنی بر ایدئولوژی یا مذهب سعی می‌شود معلمان ازبالاترین میزان حقوق و مزایا برخوردار باشند، توضیح داد: این مطلب در شوروی سابق صادق بود و شنیده‌ام بالاترین میزان حقوق به معلمان دبستان پرداخت می‌شد.
وی ادامه داد: علت واضح است در این گونه‌نظام‌ها اطفال دبستانی هستند که اولین برخورد را با مطالب مدون ایدئولوژیک یا مذهبی پیدا می‌کنند اگر آموزگاران در تفهیم و تبیین اصول مربوطه موفق باشند اساس نظام با استحکام ساخته می‌شود و اگر چنین نباشد افرادی متزلزل پرورش داده می‌شوند که این تزلزل چه بسا هرگز قابل رفع نباشد.
    سرمایه‌گذاری در مورد معلمان قطعا سودآور است
کشاورز در خاتمه یادآور شد: باید اذعان داشت، سرمایه‌گذاری در مورد معلمان برنامه‌ای دراز مدت و شاید دیر بازده است اما سرمایه‌گذاری است که قطعا منتهی به ضرر وزیان نخواهد شد .
    عدم توجه کافی به معلمان
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدید نظر تصریح کرد: ساختار نظام آموزش و پرورش با فرهنگ ما ناسازگار است و به معلمان توجه لازم نمی‌شود.
    حقوق معلمان با جامعه و فرهنگ سازگار نیست
خلیل حیات مقدم در گفت‌وگو با«قانون» در خصوص حقوق معلمان و بحث حمایت از آنها اظهار داشت: بنده به عنوان کسی که یک دور کامل در مجلس حضور داشته و اطلاعات کافی از وضعیت مجلس و بودجه‌نویسی داشته  و از طرفی با  شناخت کاملی که  از جامعه زحمت‌کش و فرهنگی دارم، ساختار اداری آموزش و پرورش و حقوقی که برای معلمان عزیز در نظر گرفته شده را با جامعه و فرهنگ ما ناسازگار می‌دانم.  
    سنگ بنای آموزش‌و‌پرورش  معلمان هستند
وی در ادامه با تاکید بر رشد سیستم اداری و ساختار سازمان آموزش و پرورش و حقوق معلمان، افزود: سنگ بنای آموزش و پرورش براساس معلمان است ،و باید گفت در ایران حقوق این قشر زحمت‌کش رعایت نمی‌شود.  متاسفانه سیستم نظام آموزش و پرورش بسیار شکننده است. با این وجود معلمان همچنان مخلصانه مشغول کار هستند.
    بایدحرمت معلمان حفظ شود
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظرحقوق معلمان را بسیار ناچیز دانست و ادامه داد:  در کشور ما آنچنان که باید حرمت معلمان حفظ نمی‌شود حتی ما در بحث دانش آموزان نیز این مشکل را داریم.
    قانونی در حمایت از معلمان نداریم
وی همچنین تصریح کرد: ما یک حقوق جامع در رابطه با حمایت از معلمان نداریم مانند دیگر مشاغل، اما مشکل این نیست که چرا قانونی در حمایت از معلمان نداریم، حمایت جامع از معلم‌ها مانند حمایت از معیشت‌آن‌ها و امتیازاتی است که باید به معلمان داده شود از جمله  مسکن، وسیله نقلیه و سایر مزایایی که باید برای آن‌ها در نظر گرفته شود.  حیات مقدم در خاتمه خاطرنشان کرد:توجه به معلمان باید در اولویت اول قرار داشته‌باشد زیرا ما هرچه داریم از معلمان است. اگر به معلم‌ها توجه نشود خودبه‌خود کیفیت و نوع آموزش پایین می‌آید و از آن عشق و اشتیاقی که در ابتدا داشته، کاسته می‌شود که این اثر مستقیم بر دانش آموز دارد.
قانون  -   18     اردیبهشت    93

تاثیر مستقیم حقوق پایین معلمان بر کیفیت آموزشی

 
 تاثیر مستقیم حقوق پایین معلمان بر کیفیت آموزشی 
 

|  حسن الحسینی  |    معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش  |

در آموزش و پرورش هر فرهنگی سطح حقوق مشخصی دارد، با توجه به این موضوع هم خط فقر تعیین می‌شود، درحالی‌که با توجه به شرایط فعلی آنچه به‌عنوان سطح حقوق برای این افراد که بار سنگین آموزش هم بر دوششان قرار دارد، از سوی مراجع رسمی مشخص شده که بسیاری از آنها را به زیر خط فقر برده است.  بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از فرهنگیان در این شرایط زندگی می‌کنند، این در حالی است که فشار مالی فراوانی نیز به آنها وارد است. گفته می‌شود این افراد دو سوم کل جمعیت فرهنگیان را تشکیل می‌دهند.  در این میان نیز تنها فرهنگیانی که شغل دوم دارند یا این‌که درآمدی غیراز شغل معلمی دارند، کمی از نظر اقتصادی در شرایط بهتری قرار دارند و می‌توان گفت بالای خط فقر هستند. آنچه مسلم است این‌که میانگین حقوق فرهنگیان با توجه به سختی کارشان، باید یک‌میلیون  و ۲۰۰ تا ۳۰۰‌هزار تومان باشد، اما واقعیت چیز دیگری است.  بنابراین دیگر نمی‌توان از این افراد انتظار داشت تا تعلیم و تربیت باکیفیتی را ارایه دهند و آنگونه که جامعه از آنها انتظار دارد، عمل کنند. 

شهر وند-   18     اردیبهشت    93

حقوق شاغلان و بازنشستگان بهتر می شود


حقوق شاغلان و بازنشستگان بهتر می شود



با اصلاحات انجام شده در قانون مدیریت خدمات کشوری می توان برای کوتاه مدت و بلندمدت آینده بهتری را برای وضعیت حقوقی شاغلان و بازنشستگان پیش بینی کرد. به گزارش ایسنا، میرحسینی زواره با اشاره به اینکه حقوق بازنشستگان در بسیاری از موارد کفاف زندگی آنها را نمی دهد یا وقتی که فردی بازنشسته می شود بخشی از درآمد های مشروع خود از قبیل اضافه کار و فوق العاده را از دست می دهد، افزود: اما اگر قرار باشد تجدید نظر و گشایشی در حقوق آنها ایجاد شود مهم ترین عامل تامین بار مالی آن از سوی دولت است. وی تاکید کرد: هرگونه پرداختی برای حقوق چه برای بازنشستگان و چه برای شاغلان باید از منابع قانونی باشد. از این رو بدتر از ندادن حقوق به بازنشستگان پرداخت آن با احکامی است که قابلیت و ضمانت اجرایی نداشت. رییس مدیریت مشاغل و حقوق و مزایای معاونت توسعه با اشاره به اینکه در اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری تمامی تلاش ها بر این بود تا مکانیزم هایی ایجاد شود که شیوه های جدید بازنشستگی را در بر گیرد، ادامه داد: از این رو به گونه یی پیش خواهیم رفت که ازپس انداز و ذخیره وجوه حاصل از سرمایه گذاری هر فرد بتوانیم در آینده شرایط بسیار مناسب تری را برای بازنشستگان فراهم کنیم. وی با اشاره به اقدام دولت مبنی بر تعدیل حقوق های بازنشستگان ادامه داد: بیش از این تفاوت قابل توجهی بین حقوق بازنشستگان وجود داشت، به گونه یی که برخی 600 هزار تومان و برخی تا 9 میلیون تومان حقوق دریافت می کردند اما با وجود اینکه دولت قبل این حق را داشت تا این سقف را متعادل کند چنین نکرد اما در سال جاری حقوق ها به گونه یی در حال پرداخت است که تعادل و موازنه معقولی بین دریافتی بازنشستگان و شاغلان ایجاد شود. او همچنین در مورد تغییرات حقوقی شاغلان دولت نیز با اشاره به اینکه منابع این بخش از بودجه عمومی دولت تامین می شود، بیان کرد: در قانون جدید قانون مدیریت خدمات کشوری فرمول هایی را وضع می کنیم تا فرصت های قانونی برای پرداخت مناسب به نیروها ایجاد شود.

اعتماد   -  17     اردیبهشت    93

حقوق کم معلمان و نگاه مشتری‌مدار به دانش‌آموزان

حقوق کم معلمان و نگاه مشتری‌مدار به دانش‌آموزان  


 

محمدرضا نیک‌نژاد 

روزنامه شهروند،18 اردیبهشت 93 

در حال حاضر معلمان رسمی حدود ۸۰۰ تا یک‌میلیون و ۶۰۰‌هزار تومان حقوق می‌گیرند و این درحالی است که هرماه، از حقوقشان کسورات هم برای حق بیمه، بیمه طلایی و بیمه عمر کم می‌شود و مثلا درحال حاضر حقوق من در حکم، یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار تومان آمده ولی دریافتی‌ام یک‌میلیون تومان در ماه است؛ بنابراین می‌توان گفت که اگر خط فقر را یک‌میلیون و ۸۰۰‌هزار تومان هم در نظر بگیریم، حتی بیش از سه‌چهارم معلمان زیر خط فقرند، برای همین هم هست که درحال حاضر کمتر معلمی را داریم که یک‌شغله باشد.  این موضوعی است که مستقیما روی کیفیت آموزشی مدارس تاثیر می‌گذارد؛ مثلا درحال حاضر ما معلمانی را داریم که صبح‌ها سر کلاس درسند و ظهر به بعد کاری می‌کنند که هیچ ارتباطی با معلمی ندارد. من دبیر ادبیات مدرسه‌ای را می‌شناسم که صبح‌ها در مدرسه ادبیات درس می‌دهد و عصرها به آژانس مسکن می‌رود  و پادوی آنهاست. از طرف دیگر، حقوق معلمان ایرانی به هیچ وجه متناسب با شرایط میانگین جهانی نیست؛ همین چند وقت پیش بود که مدیر مدرسه ما از طرف آموزش و پرورش به ترکیه رفته بود تا به مدارس آن‌جا سرکشی کند و می‌گفت معلمان موظفند ۱۵ ساعت در مدرسه باشند و ۱۲۰۰ یورو حقوق می‌گیرند درحالی‌که یکی از باسابقه‌ترین افراد هیأت ایرانی که مدیر بوده و بیشترین حقوق را می‌گرفته، ۶۰۰ دلار در ماه درآمد دارد.  به نظر می‌آید، زمینه هر تغییری در کیفیت آموزشی، افزایش حقوق معلمان است. ما همکارانی داریم که چون حقوقشان مکفی نیست، دانش‌آموز را به چشم مشتری می‌بینند، یعنی وقتی وارد کلاس می‌شوند دنبال این هستند که دانش‌آموزان را برای کلاس‌های خصوصی جذب کنند تا خرج زندگی‌شان دربیاید. 

http://bohluli.blogsky.com/


معلمان و دغدغه‌های معیشتی


عزت‌الله مهدوی،روزنامه ی آرمان ،17 اردیبهشت 93

 
برای ما ایرانیان،ماه اردیبهشت یادآور وقایع تلخ وشیرین فراوانی است.در این ماه پایان پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه رقم می‌خورد.در این ماه، آتش جنگ عالم گیر دوم با مرگ هیتلر و موسولینی فرو کش می‌کند.در این ماه دکتر مصدق به نخست وزیری می‌رسد .این ماه،ماه فردوسی و خیام هم هست. اما دو مناسبت مهم دیگر وجود دارد که بر اهمیت این ایام بیش از پیش می‌افزاید: روز جهانی کارگر و هفته بزرگداشت معلم. برای معلمان، در تقویم نیمه اول اردیبهشت،خاطره‌ای هم از تجمع و اعتراض برای آگاهانیدن قاطبه مردم ومقامات عالی رتبه جامعه از وضعیت معیشتی خود به وقوع پیوسته است.با تمام تدابیری که اندیشیده شده،بازهم مشکل حقوق معلمان پابرجا است.شغل معلمی،شغل بسیار حساس و پیچیده‌ای است.این شغل از آن دسته شغل‌هایی است که نه می‌توانیم برای انجامش مَبلغ تعیین کنیم و نه حق داریم در مواجهه با آنها تمام عقول زیرک وکاسبکارانه اقتصادی را به کار بندیم تا قانعشان سازیم که حقوقشان پرداخت‌شده‌است.در این باره مسئولان هم درگیر نقیضه نمایی پیچیده هستند.از یک طرف، چرخ معیشت معلمان لَنگ می‌زند و از طرف دیگر، منابعی برای پرداخت‌های بهینه پیش بینی نشده است. اما در این میان نمی‌توان تا دراز‌مدتی دیگر وضعیت را در حالت تعلیق و اما و اگر نگه داشت. دولت،هم باید در گفت‌وگویی خارج از رودربایستی‌های فشل کننده با معلمان،به توافقی اقناعی برسد. معلمی از شغل‌هایی است که باید در یک رقابت سخت و بعد از گذراندن دوره‌های آموزشی و کسب صلاحیت‌های اخلاقی وحرفه‌ای به چنگ داوطلبان آن برسد.گفته می‌شود در شغل پر اهمیت قضاوت نیز چنین است.   بنابراین برای جذب نخبه‌ها باید جذابیت‌های این شغل را افزایش داد.نمی خواهم در ورای این الفاظ نوعی بدبینی را القا کنم.من می‌دانم و یقین دارم در هر شرایطی،معلمان راستین و با اخلاق،به وظایف خود به خوبی رسیدگی می‌کنند و در کلاس‌های درس تمام نیروی سازنده خود را برای تربیت فرزندان این مرز و بوم به کار می‌برند. درشغل معلمی اوصاف و ویژگی‌های فراوانی اهمیت دارد.علمای اخلاق بارها به ما گفته‌اند که داشتن ظاهری آراسته و مرتب،سیمایی آرام ومطمئن،بدنی سالم و با نشاط لازم است،تا نفوذ کلام معلمان در دانش‌آموزان مؤثر افتد.دغدغه سلامتی و درمان و بیمه و قسط بانک و اجاره خانه و... حقوقی که بنا به اعتراف کارشناسان زیر خط فقر محسوب می‌شود،چگونه معلمان را پریشان نسازد؟ وقتی تنگناها به حدی برسد که بر کیفیت شغل معلمان اثر نامطلوب و ناخواسته بگذارد،سیکل معیوب افت علمی و اخلاقی جامعه شروع می‌شود.بوستان تعلیم وتربیت را سال‌ها زمان لازم است تا برومندی نهال هایش به چشم بیاید یا خدای نکرده خشکی و بی بری آنها دل‌ها را بیازارد. در نهاد عظیم و ارزشمند آموزش وپرورش معلمان بزرگ و توانمندی وجود دارند. بعضی از آنها هم دارای مدارک معتبر علمی هستند. مسئولان می‌گویند طرح رتبه بندی معلمان به بهبود دستمزد آنها کمک می‌کند و به دنبال آن کیفیت‌های آموزشی ارتقا می‌یابد با این وجود، تا پایه پرداخت‌ها از این وضعیت خارج نشود،اضافه کردن درصد‌هایی به این پایه حقوق‌ها آن هم برای واجدین شرایط، دردی دوا نخواهد کرد.اکثریت معلمان باید با حقوقی با میانگین یک میلیون تومان،امور زندگی خود را بگذرانند.قطعاً به ذهن اقلیدس هم نمی‌رسد که چگونه؟بزرگداشت مقام معلم زمانی کارکرد خود را در بهبود منزلت معلمان،به انجام می‌رساند که در این هفته با بر گزاری جلساتی تخصصی و گرفتن تصمیم‌هایی ملی و همه جانبه به این وضعیت،خاتمه داده شود. 
http://niknezhadmr.blogsky.com/

هفته معلم و شأن معلم


هفته معلم و شأن معلم 
 
عبدالجلیل کریم پور  / روزنامه آرمان / 18 اردیبهشت 93
 

هفته معلم است و حرف و حدیث‌ها حول این محور فراوان . معلم به گل تشبیه می‌شود ، به بهار تشبیه می‌شود، شمعش می‌کنند تا همه دور او بچرخند . همه خوبی‌ها در قالب حرف و سخن به او نسبت داده می‌شود‌! او را با کلام به عنوان برتر علم و دانش بر اریکه قدرت قرار می‌دهند، تمرین تشبیه و استعاره می‌کنند، از هر طرف برایش تشویقی صادر می‌کنند، نماز خانه‌های ادارات پر از تشویقی‌های استاندار و مدیر کل و .... می‌شود تا مدیران، آن‌ها را بین معلمانشان تقسیم کنند و باردیگر خوش به حال معلمان شود ! اما این جا سوالی که همیشه دغدغه ذهنی من بوده و مرا به خود مشغول کرده، این است که آیا انبیایی که معلم شغلش را از آنها وام گرفته،این گونه بوده اند؟ مگر نه این است که می‌گویند انبیا آمدند تا بشر را به سوی هدایت رهنمون کنند.آمدند تا جهل را ریشه کن کرده و معنی زندگی را بفهمانند. پس طبیعتا معلم هم رفتاری این گونه دارد؛ با جان و دل به جنگ جهل رفتن. با این حال علت بروز این رفتارها چه می‌تواند باشد؟ سرگرم کردن معلمی که جانش را در طَبَق اخلاص نهاده و تلاش می‌کند تا دانش‌آموزش را از جهل غفلت برهاند، یا بازی با منزلتی که همه خود را وامدار او می‌دانند؟ چه باید کرد؟ به نظر من اولین مساله‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که ذهن جامعه را نسبت به معلم ترمیم کرد تا دیگر شاهد این نباشیم که سردر هر مغازه‌ای پارچه نوشت هدایای روز معلم رسید، نصب شده باشد.معلم را حرمت دهیم و جایگاهی رفیع در عمل برایش در نظر داشته باشیم تا معلمی مجبور نباشد شغل دوم یا سومش را معلمی برگزیند! دستی جدی بر سیستم آموزشی بزنیم تا جایگاه معلم را افزون کند چرا که، زمانی می‌توانیم از معلم کاری جدی بخواهیم که شانی جدی برایش قائل باشیم و او را به این باور برسانیم که زحماتش بیهوده نیست. یادمان باشد که او را فقط در کاغذها و بروشورها بزرگ نکنیم بلکه، کمک کنیم تا به این اعتقاد برسد که بهترین مردم معلم می‌شوند! با این اوصاف از خودمان بپرسیم که آیا در رسیدن به هدفمان موفق بوده ایم؟ آیا بزرگان سیستم آموزش و پرورش برای برون‌رفت از این وضعیت تدبیری جدی اندیشیده اند؟ آیا رسم تقدیر این گونه است؟ آیا فقط با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین می‌شود؟ آیا جمعیت زیاد یک مجموعه می‌تواند دلیلی برای فراموشی آنها شود؟ آیا هیچ گاه تصمیم‌گیران ابتلا به روزمرگی و بی‌انگیزگی در این سیستم را آسیب شناسی کرده اند؟ و ده‌ها سوال دیگر که همچنان دغدغه ذهنی همه معلمان هست. پس چشم‌ها را باید شست، جوری دیگر باید دید! و این واقعیت را قبول کرد که معلم را شانی والاتر از آن است که این‌گونه تمجید شود.

لینک مطلب : http://www.armandaily.ir/?NPN_Id=590&pageno=5

تهدیدی برای نفوذ کلام وزیر


تاریخ : دوشنبه هشتم اردیبهشت 1393
روزنامه آرمان - دوشنبه 8/2/92

زمانی استنباط می‌شد که حق تشکیل مجلس معلمان، شعاری انتخاباتی است که در قالب منشور حقوق معلم گنجانده شده است.حفظ کرامت و شأن معلم همواره شعار کسانی بود که برای خالی نبودن عریضه، آن‌را مستمسک قرار می‌دادند. برای اولین‌بار دکتر فانی در برنامه پیشنهادی خود و در قالب اهداف رفتاری بر کرامت معلم صحه گذاشت و کشاندن معلم به نهادهای قضایی را دون شأن دانست و تشکل‌های معلمی را نه تهدید بلکه فرصت معنی کرد. نواندیشی دکتر فانی بارقه امیدی شد تا فعالان آموزشی و صنفی، امیدوارانه چشم به آینده دوخته و برای کمک به مسئولان مهیا شوند. این پیشگامی درحالی در سراسر کشور به وجود آمد که حتی یک تشکل صنفی اجازه سهم‌خواهی از دکتر فانی را به خود نداد. گرچه این امید در نظر، بسیار عملی ولی در عمل بسیار دست‌نیافتنی شد. حدیث مکرر کسب موقعیت دسته‌بندی‌های جناحی برای چندمین‌بار آزموده شد. معلمان فعال در عرصه مسائل صنفی و آموزشی بر این باور بودند که کارگزاران وزیر، برنامه پیشنهادی وزیر را مطالعه و عملکرد خویش را بر مبنای اصول قابل قبول وی، برنامه‌ریزی خواهند کرد. با شروع عزل و نصب‌ها و ارائه برنامه‌ها و تثبیت مدیران میانی در آموزش و پرورش، دوباره این باور شکل گرفت که در بر همان پاشنه می‌چرخد! تفکر برخورد با منتقد هیچ تغییری پیدا نکرده و معلمان همچنان مهجورند. فعالان صنفی که مشتاقانه و دلسوزانه مصاحبه‌ها و برنامه‌های وزیر را رصد می‌کردند و بعضا از فعالان ستاد انتخاباتی رئیس‌جمهور بودند، با نومیدی به حاشیه رفتند. مدیران کلی که در جلسات معارفه از تشکیل مجلس معلمان می‌گفتند، همکاری با فعالان صنفی را منوط به کسب رضایت وزیر دانستند. فعالانی که آماده شده بودند تا از دل و جان مایه بگذارند با مدیرانی رو‌به‌رو شدند گویا که از برنامه‌های وزیر اطلاع نداشتند. برخورد مدیران میانی آموزش و پرورش باعث شد تا ضرب‌المثل «خودکرده را تدبیر نیست.» نقل مجلس معلمان در اوقات استراحت باشد. اکنون این سوال پیش می‌آید که ملاک وزیر برای انتخاب مدیران کل و مناطق و ادارات چه بوده است؟ اگر ملاک، برنامه پیشنهادی وزیر است که در این صورت واحد ارزیابی و عملکرد باید گزارش عملکرد مسئولان را به‌صورت ماهانه و ... به وزیر اطلاع دهد. آیا نباید در گزارش واحد ارزیابی عملکرد، میزان تعامل مدیران با تشکل‌های معلمی مورد سنجش قرار گیرد؟ آقای وزیر چگونه می‌تواند از فعالان فرهنگی به‌عنوان فرصت یاد کند درحالی که، این افراد برای معلم نمونه شدن در پیچ و خم تأئید صلاحیت می‌مانند. آقای وزیر چگونه از تشکل‌های صنفی به‌عنوان فرصت یاد می‌کنند در حالی که، شایسته‌سالاری گمشده آموزش و پرورش است. آشنایان به سیستم مدیریتی آموزش و پرورش می‌دانند که مدیران آموزش و پرورش در سطح ادارات و استان‌ها در عرصه‌های اجتماعی و علمی ضعیف ظاهر شده‌اند. آیا شایسته نیست از پتانسیل موجود در تشکل‌های صنفی برای ارتقای سطح علمی مدیران آموزش و پرورش استفاده شود؟ آقای وزیر شما در جلسه مجلس اعلام کردید که در بین فرهنگیان نفوذ کلام دارید که البته چنین است اما، آیا اندیشیده‌اید که این نفوذ کلام، حاصل کدامین رفتار و اندیشه شماست و اگر روزی توسط کارگزاران تان خلاف آن ثابت شود، شما بیش از هرکس دیگر آسیب می‌بینید. آقای وزیر ممکن است شما امروز از ناحیه بعضی از جناح‌های سیاسی مورد هجمه قرار گیرید. مشکلی نیست. دعاگویی یک میلیون معلم برای یک عمر بس است. آقای وزیر باید از روزی ترسید که معتمدان شما که با برنامه‌هایتان آشنایی ندارند، سابقه نیک شما را بازیچه اهداف و آرزوهای خود قرار دهند.

عضو کانون صنفی معلمان شیراز


http://www.nmadrseh.blogfa.com/

هفته‌ای برای معلم و دیگر...


هفته‌ای برای معلم و دیگر...

محسن غلامی

دوازدهم تا هجدهم اردیبهشت ماه هرسال در کشورمان به پاس تلاش و زحمات معلمان «هفته معلم» نامگذاری شده تا فرصتی باشد برای ارج نهادن به مقام شامخ معلمان.آغاز این هفته(12 اردیبهشت) همزمان با سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری است که خود معلمی نامدار بود. در باب ارزش و مقام معنوی معلمان بارها گفته و شنیده‌ایم و همواره سخن از این بوده که معلمی شغل انبیاست، خداوند متعال در نخستین آیات قرآن کریم خود را «معلم» می‌خواند معلمی که نادانسته‌ها را به انسان می‌آموزد.
با وجود این اما در جامعه ما معلمان جزو اقشار ضعیف حقوق بگیر محسوب می‌شوند و سال‌هاست که از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند و تاکنون نیز خواست آن‌ها از سوی مقام‌های مسئول، کمتر ‌جواب گرفته است. این موضوع باعث شده که شغل معلمی جاذبه خود را از دست بدهد و کمتر تحصیلکرده‌ای در این شرایط اقتصادی علاقه‌ای به شغل معلمی داشته باشد. به گونه‌ای که در کنکور سراسری هم آخرین انتخاب‌های دانش‌آموزان رشته‌هایی است که به شغل معلمی منجر می‌شود.
براساس اعلام مرکز آمار و فناوری ارتباطات و اطلاعات وزارت آموزش و پرورش تعداد کل معلمان و کارکنان آموزش و پرورش در سال تحصیلی 93-92، یک میلیون و 13 هزار و 655 نفر عنوان شده است که از این تعداد 481 هزار نفر را معلمان و کارکنان مرد و 532 هزار نفر را معلمان و کارکنان زن تشکیل می‌دهند. براساس همین گزارش 358 هزار معلم در مقطع ابتدایی، 232 هزار معلم در مقطع راهنمایی و 307 هزار معلم در مقطع متوسطه فعالیت می‌کنند و 61 هزار نفر دیگر نیز در بخش اداری و آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان مشغول به کارند، ضمن آن‌که تعداد معلمان استثنایی نیز 21 هزار و 500 نفر است.
نوع قرارداد و استخدام یا اشتغال معلمانی که در آموزش و پرورش مشغول به تدریس می‌شوندمتنوع و مختلف است : معلمان رسمی که در دانشگاه‌های تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان تحصیل کرده‌اند و از همان بدو ورود به وزارت آموزش و پرورش، مشغول به تدریس می‌شوند. معلمان حق‌التدریسی هم در برخی رشته‌ها از طرف آموزش و پرورش جذب می‌شوند و پس از مدتی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج داشت به صورت رسمی به استخدام درمی‌آیند. معلمان آزاد هم معلمانی هستند که حکم ابلاغی برای آن‌ها صادر نمی‌شود، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیستند و تنها به صورت شفاهی با آن‌ها توافق می‌شود. همچنین معلم سربازها نیز  معلمانی هستند که بیشتر آن‌ها تحصیلات فوق دیپلم دارند و دوران سربازی‌شان را در مدارس به تدریس می‌گذرانند.
فرهنگیان همواره با مشکلاتی چون امنیت شغلی، پایین بودن حقوق و مزایا، خدمات بیمه درمانی، مسکن و مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند. این در شرایطی است که وضعیت فرهنگیان بازنشسته از شاغلان نیز ناخوشایندتر است. بسیاری از فرهنگیان بازنشسته پس از گذشت چندسال از بازنشستگی موفق به دریافت مطالبات خود نشده‌اند. علاوه بر حقوق و مطالبات فرهنگیان که مشکل مشترک میان همه معلمان است، مشکل مسکن را هم باید به این مجموعه مطالبات و نیازها اضافه کرد. معلمانی که با وجود حقوق پایین مبلغ زیادی را صرف کرایه خانه می‌کنند. بسیاری از این معلمان پس از سال‌ها خدمت در آموزش و پرورش، همچنان موفق نشده‌اند مسکن شخصی داشته باشند و بخش عمده‌ای از حقوق خود را صرف هزینه کرایه خانه می‌کنند.
وام و بیمه خدمات درمانی نیز از مواردی هستند که معلمان از آن‌ها ابراز رضایت نمی‌کنند و آن را در مقایسه با مزایای سایر مشاغل نامناسب و نابرابر می‌دانند. همین مشکلات اقتصادی باعث شده که معلمان بعد از بازنشستگی به شغل‌های دیگر روی بیاورند تا از عهده هزینه سنگین زندگی برآیند. در مجموع می‌توان گفت که این مشکلات و حل نشدن آنها، نوعی بی‌انگیزگی در معلمان ایجاد کرده است.
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران مهمترین مطالبات عقب مانده فرهنگیان را پرداخت حق‌التدریس آموزگاران و دبیران مدارس، اضافه کار نیروهای ستادی مدارس مانند معاونان می‌داند و در این باره می‌گوید: «درباره مطالبات مهمترین بحث، اضافه کاری معلمان است. فرهنگیان در این سال‌ها چون حقوق‌شان متناسب با نرخ تورم نبود، برای حل مشکلات مالی‌شان به گرفتن اضافه کار روآوردند. متأسفانه این اضافه کاری‌ها از اردیبهشت سال گذشته پرداخت نشده است. خیلی از جاها تومارهایی جمع شده که همکاران سر کلاس حاضر نشوند و این به آموزش لطمه می‌زند. حجم بدهی‌هایی که دولت پیشین برای این دولت در بخش‌های مختلف باقی گذاشته نیز خیلی زیاد است.»
از سوی دیگر به گفته رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش در حال حاضر ۳۰۰ کانون بازنشستگی و ۷۳۰ هزار بازنشسته آموزش و پرورش در کشور است که ۶۵ درصد بازنشسته‌های کشور را شامل می‌شوند.
احمد صافی می‌افزاید: «وضعیت معیشتی و مشکلات مالی، باعث شده که قدرت خرید معلمان کاهش یابد، به گونه‌ای که حتی در برآوردن نیازهای روزمره خانواده‌های خود با دشواری روبه‌رو شده‌اند که این مسأله می‌تواند در بلند مدت فعالیت‌های آموزش و پرورش را تحت تأثیر قرار دهد.»
به گفته وی، کافی نبودن پوشش درمانی بیمه‌ها، پرداخت قسطی مطالبات و معوقات، اجرایی نشدن قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت که به قانون خدمات کشوری مشهور است از عمده مشکلات فرهنگیان است.
این مقام مسئول در وزارت آموزش و پرورش با بیان این‌که رفاه اجتماعی و حقوق و مزایای ناکافی فرهنگیان نسبت به سایر اقشار جامعه یکی دیگر از مسائلی است که این قشر زحمتکش را آزرده خاطر می‌کند تصریح می‌کند: «بازنشسته‌های آموزش و پرورش قوی‌ترین سرمایه انسانی هستند جامعه نباید از این افراد غافل شود بلکه با استفاده از تجربیات آنان زمینه رشد و توسعه کشور را فراهم کنند.»
وی توجه به بیمه درمانی و حوزه سلامت  بازنشستگان را از اولویت‌های این معاونت دانسته و تصریح می‌کند: «توجه به سلامت جسمانی که همان بیمه درمانی است از اصول کار کانون‌های بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش است.»
دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران درخصوص مشکلات فرهنگیان بازنشسته نیز می‌گوید: «یکی از مطالبات فرهنگیان بازنشسته اجرای قانون نظام هماهنگ بوده که تاکنون در وزارت آموزش و پرورش اجرایی نشده است.»
اسماعیل عبدی افزود: «با‌وجود آن‌که فرهنگیان بازنشسته که در سال 85 در مقابل مجلس از اجرایی نشدن قانون نظام هماهنگ گلایه داشتند و از پیشگامان اجرای این طرح بودند اما شاهدیم که این طرح برای همه ارگا‌ن‌ها بطور کامل اجرا شد بجز آموزش و پرورش!»
به گفته وی، مشکلات معیشتی معلمان بویژه برای همکاران بازنشسته مشکل آفرین شده است. به این صورت است که فرهنگیان بازنشسته با وجود این‌که هزینه بیشتری دارند اما با حقوق حدود یک میلیون تومانی امورات خود را سپری می‌کنند؛ ضمن آن‌که بسیاری از فرهنگیان بازنشسته فاقد بیمه طلایی هستند. همچنین ارگان‌های دیگر برای بازنشستگان خود اماکن تفریحی و رفاهی مناسبی فراهم می‌کنند؛ در حالی که در آموزش و پرورش یا این امکانات وجود ندارد یا امکاناتش بسیار ضعیف است. این مشکلات اکنون مورد اعتراض فرهنگیان بازنشسته است. وی می‌افزاید: «مهم‌ترین مسأله‌ای که همچنان فرهنگیان و قشر معلم درگیر آن هستند مسأله حقوق و دستمزد است. در حال حاضر با تورم شدیدی که در کشور حاکم است، حقوق معلمان، کفاف مخارج و دخل و خرج‌های آن‌ها را نمی‌دهد. در این وضعیت طبیعی است که فرهنگیان رو به کارهای دوم و سوم بیاورند تا چرخ زندگی‌شان بچرخد، این در حالی است که شرایط باید به گونه‌ای فراهم شود که تمرکز معلمان روی مسأله آموزش و تربیت باشد.»
معلمان در همه جوامع از غرب تا شرق از جایگاه خاصی برخوردار بوده‌اند، هرگاه صحبت از مقام معلم شده با احترام و ارزش از آن سخن به میان آمده، بویژه در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما که معلم را در حد انبیا قدر می‌نهند. اما انگار هفته معلم که گذشت، معلم می‌ماند و کوهی از مشکلات.

ایران  - 16     اردیبهشت       93

گزارش «قانون» از تفاوت‌های روز معلم 92 و 93



گزارش «قانون» از تفاوت‌های روز معلم 92 و 93



سه‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1393

فضای امنیتی در مدارس شکسته است

نزدیک به یک سال است که حضور احمدی‌نژاد از راس قوه مجریه کشور کم شده، اما تبعات تلخ حاصل از 8 سال ریاست او به این زودی‌ها پایان یافتنی نیست. نظام آموزش‌و‌پرورش کشور یکی از بسیار حوزه‌هایی است که دستخوش بی‌تدبیری شد. گرچه که این نظام تا قبل از آمدن او نیز پایه و اساس درستی نداشت، اما در زمان او و به خصوص 4 سال وزارت حاجی بابایی به بدترین حال ممکن افتاد. حمیدرضا حاجی بابایی که پس از سال‌ها نمایندگی مجلس بی تاب بود حضور در کابینه دولت را هم تجربه کند، معلوم نیست خواسته اش را چند بار و چگونه به گوش رئیس‌جمهور وقت رساند که احمدی نژاد عاقبت او را برگزید و گفت:« وزارت آموزش و پرورش هم برای آقای حاجی بابایی که بیاید ببیند در دولت هم خبری نیست!» اما حضور حاجی بابایی در آن 4 سال، خود خیرهای زیادی را موجب شد. صاحب نظران معتقدند اقدامات عجیب او تنها برای خودش قابل‌قبول بود. شتاب زدگی رکن اصلی کارهایی بود که او در این سال‌ها انجام داد: از تغییر ساختار آموزشی و اجرای نظام 3-3-6 گرفته تا تغییر آن به نظام 3-3-3-3، از تعطیلی روزهای پنج‌شنبه دبستانی‌ها گرفته تا طرح محرم سازی در مدارس و حتی تصمیم به اجرای طرح متناسب‌سازی کتاب‌های درسی بر اساس جنسیت دانش‌آموزان که البته اجرا نشد. تشکل‌های فرهنگیان برای احمدی‌نژاد و حاجی بابایی حکم تهدید را داشت و بسیاری از معلمان و اعضای این تشکل‌ها در سال‌های 88 تا 92، حکم هایی از قبیل اخراج و تبعید و زندان دریافت کردند.   حادثه ای که در روستای شین آباد برای دانش آموزان دختر رخ داد، حاجی بابایی را بیش از پیش از چشم مردم انداخت و با وجود اینکه انتظار استعفا از او علنا ورد زبان همه شده بود، حاجی بابایی تا آخر در دولت ماند و 4 سال حضور او باعث شد که فرهنگیان در بهار 92، چشم امید به انتخابات و کلید گشاینده روحانی بدوزند. طرف یکی از وعده‌های روحانی جامعه فرهنگیان بودند و یکی از حوزه‌های مورد نظر وی، نظام آموزش و پرورش و به خصوص ضرورت اصلاح جهت‌گیری‌های نادرست در آموزش و پرورش بود. پس از پیروزی روحانی در انتخابات، شورای مرکزی کانون‌های صنفی فرهنگیان سراسر کشور، نامه ای سرگشاده به او نوشتند و وی را در جریان دیدگاه‌ها و مطالبات فرهنگیان قرار دادند و گفتند که لازمه این اصلاح در درجه  اوّل، تغییر نگرشِ حاکمان به این نهاد است. آن‌ها به روحانی نوشتند: «هشت سال بُغض‌های شکسته در گلو را فرو خوردیم. حالا نگاه ما و مردم به دولت شما توأم با بیم و امید است. « بیم » از این منظر که قبل تر نیز دولتمردان در باب حقوق ملّت سخنان زیبایی سردادند، « امید » از این نظر که خاستگاه فکری، علمی و فرهنگی شما را متفاوت از رئیس جمهور قبلی می‌دانند. امید است با درایت و تدبیر شما آنچه وعده داده اید محقق گردد.» «قانون» با گذشت نزدیک به یک سال از حضور دولت روحانی، در گفت و گو با برخی از فرهنگیان،  چند و چون تحقق این وعده‌ها را جویا شده است:

علی محمد مصلحی، عضو هیات رئیسه کانون صنفی معلمان ایران

  در سال 93 امید در دل معلمان بیشتر شده. فضای بسته قبلی اندکی تعدیل شده و معلمان راحت تر می‌توانند صحبت و اظهار‌نظر کنند. اما به لحاظ معیشتی هنوز گشایشی ایجاد نشده که معلمان آن را لمس کرده باشند. تغییرات فقط در فضای سازمانی مدارس بوده و امید به بهبود هم بالاتر رفته، یعنی معلمان امیدوارانه تر به آینده نگاه می‌کنند. به هر حال در دولت تدبیر و امید، ما فقط با امید زنده هستیم فقط همین را می‌توانم بگویم. اگر بخواهیم نقطه به نقطه ارزیابی کنیم فعلا چندان کاری انجام نشده و فقط امیدی ایجاد شده و فرصتی به وجود آمده برای نزدیکی تشکل‌های صنفی و بدنه معلمان با دولت. ما از این دید نگاه می‌کنیم که  شاید مشکلات این قدر عمیق بوده که در یک سال یا دو سال نشود آن را حل کرد. فکر می‌کنم امید به آینده هم چنان وجود دارد.

عادل عبدی، کارشناس آموزش و پرورش

 تغییر در جامعه فرهنگیان چندان محسوس نیست. انتظار ما مشارکت معلمان در فرآیند تصمیم گیری‌های آموزش و پرورش بود. انتظار ما این بود که فضایی که از آن با عنوان «فضای امنیتی» نام می‌بردند و در دوره قبل به شدت در آموزش و پرورش وجود داشت، بیش از این‌ها تعدیل شود. تشکل‌های معلمان و کانون‌های صنفی معلمان چندان مورد توجه قرار نگرفت و معیشت معلمان هم مثل معیشت تمام جامعه تغییر نکرد. البته دولت تازه بودجه نوشته است و در حال حاضر نمی توان چندان انتظار تفاوت معیشت داشت. آینده را نمی توان پیش بینی کرد. آقای روحانی دیدگاه‌های خوبی نسبت به آموزش‌و‌پرورش داشته و دارد، هر چند این دیدگاه‌ها هنوز چندان راه خود را باز نکرده، اما ایشان هم در دوره تبلیغات، هم زمان معرفی وزرا و هم روز بازگشایی مدارس و چند مورد دیگر نشان دادند که دیدگاهشان به این وزارتخانه متفاوت با دوره قبل است. امیدوارم که در راستای همین دیدگاه‌ها توجه و تغییرات بیشتری هم در این حوزه شاهد باشیم.

                                                                                                          
  محمدرضا نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی معلمان ایران

 از نظر خواسته‌های صنفی و مطالبات و انتظاراتی که از دولت می‌رود، میزان رضایتمندی معلمان چندان تفاوتی با سال قبل و سال‌های قبل‌تر ندارد چرا که یک سری خواسته‌های صنفی از جمله افزایش حقوق و اضافه کار و بیمه طلایی و این دغدغه‌ها همچنان پا برجاست. اگرچه بعد از انتخابات نوعی همدلی بین آموزش و پرورش و دولت ایجاد شد و ادامه دارد، و اگرچه تشکل‌های مستقل صنفی از آقای فانی و از دولت آقای روحانی حمایت می‌کنند، اما همچنان دولت، آموزش و پرورش را در پیچ و خم‌های اقتصادی و صنفی فرهنگیان نگاه داشته. وعده‌های رئیس جمهور در دوره انتخابات در بودجه ای که نوشته شد بازتاب ندارد. نمی‌دانم، شاید امکانات برای عملی کردن وعده‌ها فراهم نیست، شاید هم مطالبات ما در این سال‌ها این قدر روی هم انباشته شده که حالا عجول شده ایم. اما باید بگویم از دید امنیتی فضا خیلی تغییر کرده. شرایطی که ما در دولت آقای احمدی نژاد داشتیم طوری بود که ایشان تشکل‌ها را خارج از دید سیاسی خودشان می‌دیدند. اما آقای فانی تشکل‌ها را فرصت می‌دانند و همین یک تفاوت رویکرد است. نمایندگان تشکل‌های صنفی با افراد موثر در وزارتخانه و حتی خود وزیر دیدار‌های مشخص و تعریف شده دارندو ما به عنوان نمایندگی یک بخشی از فرهنگیان کشور می‌توانیم بازتاب دهنده دغدغه فرهنگیان هم باشیم. این گام مثبتی است که نباید آن را کوچک فرض کرد. امید هم چنان ادامه دارد و از دولتی که هنوز یک ساله هم نشده نمی توان زیاد انتظار داشت. اما موضوعی که فکر می‌کنم در این مدت می‌شد تکلیف آن را مشخص کرد، حکم‌های اداری زمان احمدی‌نژاد بود، توبیخ و اخراج و تبعید فعالان آموزش و پرورش به خاطر فعالیت‌های صنفی و درون سازمانی. آقای فانی در مورد این حکم‌ها قول مساعدت داد اما متاسفانه هنوز کاری انجام نشده. این یکی از مطالبات مشخص و خیلی مهم تشکل‌های صنفی است. انتظار داریم دولتی که آمده و از آن حمایت شده و وعده هایی داد، حالا به این وعده‌ها عمل کند اما اینکه چرا دولت این کار را پشت گوش انداخته، من نمی دانم. خودشان هم گزارشی در این زمینه نمی‌دهند. شاید بازبینی کرده و به این نتیجه رسیده اند که این حکم‌ها حق این افراد بوده. برآورده کردن این خواسته جامعه فرهنگیان می‌تواند موجب نزدیکی بیشتر بین فرهنگیان و دولت شود و حق ضایع شده بسیاری از افراد را به آن‌ها برگرداند. حکم‌ها روی زمین مانده، کسی پاسخگو باشد.

مهدی بهلولی، عضو کانون صنفی معلمان ایران

 تغییر مهمی که در این دولت رخ داد، کاهش سرعت تغییرات شتاب زده ای بود که در دوران حاجی بابایی به خصوص در پایان کار او شاهد بودیم. در دوران حاجی بابایی ما تقریبا هر چند وقت یکبار با حرکتی مواجه بودیم که خودشان به آن انقلاب آموزش‌و‌پرورش می‌گفتند اما جز مشتی کارهای شتاب زده و کارشناسی نشده چیزی نبود. مسئولان دولت جدید در آموزش‌و‌پرورش هم اقرار کرده اند که آن کارها شتاب زده بود. در این روزها ما شاهد این تغییرات نیستیم و نوعی آرامش خردمندانه ایجاد شده. این به نظر من جنبه مثبت کار است. اما اینکه یک سری رویکردها و یک سری مطالبات در دولت یازدهم محقق شده باشد، با شک و شبهه همراه است. آقای روحانی قبل از انتخابات وعده‌هایی به آموزش‌و‌پرورش داد و رویکردهای خود را نسبت به آموزش‌و‌پرورش مشخص کرد، اما تا کنون چندان در آن راه حرکت نکرده. برای مثال آقای روحانی در آن روزها شدیدا با طبقاتی شدن آموزش و پرورش و گسترش بیش از پیش مدارس خصوصی مخالفت کرد اما در حال حاضر خود دولت یازدهم هم در همین راستا حرکت می‌کند و کاری برای جلوگیری از گسترش این مدارس انجام نداده. می‌توان گفت در حال حاضر همان کارهای گذشته را به نوعی پیش می‌برند، هرچند که برای ارزیابی نهایی خیلی زود است اما من فکر می‌کنم دولت روحانی بعد از گذشت نزدیک به یک سال می‌توانست رویکرد خود را شفاف نسبت به موضوعات مهم آموزش و پرورش مثل کیفیت در آموزش و پرورش، خصوصی‌سازی، سرانه‌های مدارس و خیلی موضوعات مهم دیگر مشخص کند. من فکر می‌کنم این دولت و تیم جدید نتوانسته رویکردهای نوینی نسبت به آموزش و پرورش و جامعه فرهنگیان داشته باشد

: قول مساعد وزیر اطلاعات برای بررسی آزادی معلمان زندانی


  • وزیرآموزش و پرورش خبرداد

  • : قول مساعد وزیر اطلاعات  برای بررسی آزادی معلمان زندانی
وزیر آموزش و پرورش از قول مساعد وزیر اطلاعات برای ملاقات با نماینده تشکل‌های فرهنگیان در خصوص بحث و بررسی آزادی برخی معلمان زندانی خبر داد.
علی اصغر فانی در گفت‌وگو با (ایسنا)، درباره آخرین وضعیت معلمان زندانی که پیش از این قول پیگیری مشکلات آنها را داده بود گفت: قول کلی را از وزیر اطلاعات گرفته‌ام تا ملاقات با نماینده تشکل‌های فرهنگیان با ایشان انجام شود و هر زمان که این هماهنگی صورت بگیرد وزیر اطلاعات آماده این دیدار است.
وی درباره برنامه‌های آموزش و پرورش درخصوص آموزش پیشگیری از مواد مخدر در بین دانش‌آموزان با توجه به وجود 0.4 درصد دانش‌آموز معتاد گفت:‌ قبل از آغاز سال جدید به همراه معاونین آموزش و پرورش جلسه‌ مشترکی را با وزیر کشور داشتیم که در آن بحث‌های متفاوتی از جمله بحث آسیب‌های اجتماعی نیزمطرح شد.فانی با بیان اینکه آموزش و پرورش با بسیاری از وزارتخانه‌ها جلسات مشترکی را برگزار کرده و خواهد کرد افزود: با وزارت مسکن و شهرسازی تفاهم‌نامه آماده امضا شده، همچنین با وزیر کشور در بحث‌های مختلف از جمله اعتیاد موضوعاتی مطرح شده چرا که فصل مشترک زیادی بین این دو وزارتخانه وجود دارد.
 وزیرآموزش و پرورش ادامه داد: با وزارت ورزش و جوانان نیز جلسات مشترکی داشتیم تا تفاهم‌نامه‌ای آماده و امضا شود و با وزارت ارشاد و صنعت، معدن و تجارت نیز در آینده جلسه‌ خواهیم داشت و به صورت شفاهی به توافق‌هایی رسیده‌ایم.فانی از همکاری آموزش و پرورش و امضای تفاهم نامه بین وزارت متبوع خود با سازمان محیط زیست نیز خبر داد و گفت:‌ آموزش و پرورش معتقد است با همکاری همه نهادهای دولتی و مردمی می‌تواند بخشی از مشکلات خود را برطرف کند.
وی درخصوص برنامه‌های ویژه آموزش و پرورش در حوزه اعتیاد نیز اظهار کرد: این وزارتخانه معاونتی به نام تربیت‌بدنی و سلامت دارد که ذیل آن دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی کاملا فعال است و همکاری خوبی را با وزارت بهداشت دارد. وی ادامه داد: تا جایی که بتوانیم خود را مکلف به اجرای برنامه‌های مناسب می‌دانیم چرا که بیش از 12 میلیون دانش‌آموز تحت پوشش آموزش و پرورش قرار دارد و تا جایی که امکانات اجازه می‌دهد باید اقدامات لازم دراین خصوص صورت بگیرد، البته وزارت آموزش و پرورش آمادگی دارد تا با همکاری وزارت بهداشت و وزارت کشور معضل اعتیاد را کاهش دهد.
روزنامه کار کارگر

پیشه یی سرآمد و کم درآمد!


پیشه یی سرآمد و کم درآمد!
به بهانه 12 اردیبهشت، روز معلم

نویسنده: علی افشارسهیرمی*


    معلمی، مثل هیچ یک از حرفه هایی که می شناسیم، نیست. معلمی شاید تنها شغلی است که با بچه آدم سروکاردارد. در اینجا، ذهن ها و روح ها در قالب جسم های گوناگون با هم روبه رو می شوند. درواقع، معلم یک تنه با چندین دانش آموز برآمده از خانواده ها و فرهنگ های مختلف کشتی می گیرد. کار معلم با سایر مشاغل، تفاوت هایی دارد. معلمی، فعالیت در جبهه روابط انسانی است. فضایی که در آن به آسانی سوءتفاهم پیش می آید. افراد خیلی سریع ناراحت می شوند یا او را ناراحت می سازند. ضمن اداره کلاس باید از فراگیران ارزشیابی شفاهی و کتبی بگیرد، سر و صدای بچه ها را تحمل کند، پشت سر هم آنها را دعوت به سکوت کند، به همه مهر بورزد، در همان حال که با یکی می خندد، نسبت به دیگری اخم کند، به پرسش های بی موقع بچه ها پاسخ گوید، از یادگیری تک تک آنها اطمینان حاصل کند، در دعوای بچه ها فورا حضور پیداکند و آنها را آشتی دهد، تنبیه کند، تشویق کند، اندرز دهد و البته در همه این احوال، مواظب رفتار، گفتار و ظاهر خود باشد. دردسرهای یک معلم به چهاردیواری کلاس درس و یک زمان خاص محدود نمی شود. یک معلم باید مترصد روبه روشدن با دانش آموز در سال های بعد هم باشد و همین طور باید مواظب سلوک و ظاهر خود در کوچه و بازار باشد. شاید به خاطر همین خصوصیات است که کار معلم، در همه معارف بشری از ارج و مرتبه بالایی برخوردار است. برای همین است که گفته اند: خوب ترین مردم: معلم می شوند و هر آدم خوبی یک معلم است.
    خسته شدن در هر کاری، امری طبیعی است اما احساس خستگی کردن، زنگ خطری برای بروز ناراحتی است. معلمان هم مثل سایر صاحبان مشاغل، خسته می شوند اما قاعدتا نباید ابراز و حتی احساس خستگی کنند. از طرفی باید بتوانند چنان از کار خویش لذت ببرند که به احساس خستگی نرسند و از سوی دیگر، مسوولان، مقررات و محیط نیز باید طوری با آنها همراهی کنند که اجازه ندهند احساس خستگی کنند. اما متاسفانه با اولین مواجهه با اغلب معلمان چنین استنباط می شود که افسرده و مضطربند. گاهی تقاضای اشتغال در پست های اداری و اجرایی دارند، تا تدریس نکنند. منتظر بازنشستگی اند و گاهی داوطلب بازنشستگی پیش از موعد می شوند. فشارهای ناشی از مدرسه را به خانه و بالعکس انتقال می دهند. از حضور ناگهانی مسوولان اداره در مدرسه هراس دارند و اعتماد لازم وکافی را نسبت به مدیر و همکاران خود ندارند. معلم، از یک سو مشکلاتی شخصی و مشغله هایی ذهنی دارد و از سوی دیگر مشکلاتی در تامین وسایل آموزشی و تغییرات کتاب درسی و نظایر آنها هم هست که البته گویا فقط مشکل معلم است و به دیگران ارتباطی ندارد. در این مقابله، هر بار بخش از قوای جسمی و روحی اش تحلیل می رود. از بس که او باید نقش های مختلفی را برای بچه ها بازی کند. به خاطر دور شدن شان از خانه، باید جای خالی والدین شان را برایشان پر کند. عمو یا خاله آنها بشود. خود را دوست هریک از آنها نشان دهد. ناظم کلاس باشد. منشی ثبت و ضبط در دفتر کلاس باشد و مهم تر از همه اینها، همچنان باید معلم باشد!بخش از عوامل احساس خستگی معلم مربوط به خودش است: به باور بسیاری از معلمان، غم نان نمی گذارد که از کار خویش حظ و لذت لازم را ببرند. اما واقعیت این است که اضافه بر نان، مسکن، پول و ماشین، پاره یی مقتضیات شغلی هم هست که می توانند معلم را آزار دهند. اینکه برای هرجلسه، طرح درس تازه یی ندارد. شیوه تدریسش سنتی است و دانش آموزان را به خوبی درگیر موضوع درس نمی سازد. خودش را محور تدریس قرارداده و ناچار است به نوعی بر کلاس حکومت کند. تصور می کند که در طول کار، دیگران قدرش را نمی دانند و فقط نتیجه کارش برایشان مهم است. اضافه بر اینها یکسری مشکلات بیرون از مدرسه نظیر نگهداری از بچه کوچک، بیماری مزمن، اجاره نشینی، بدهی و امثال آن دارد که در کیفیت تدریس او بی تاثیر نیستند. به واسطه حجم و تراکم فعالیت های بر زمین مانده، در مواجه با بخشنامه های جدیدی که اجرایی هم هستند، به کلی کلافه می شود. بخشی از عوامل خستگی معلم هم مربوط به دانش آموز و کلاس است: بچه ها، نسبت به کلاس و تدریس او حواس پرت و بی انگیزه اند. برخی مزاحم بقیه اند و مزه پرانی می کنند. برخی مشکلات خانوادگی دارند. برخی از آنها اولیایی بی تفاوت دارند. گاهی هم تعداد دانش آموزان کلاس زیاد است یا در و دیوار کلاس بی رنگ و روح است.
    باقیمانده عوامل خستگی معلم، مربوط به همکاران، مدرسه، اولیا و اداره است: فضای مدرسه، جذاب و بانشاط نیست. کارگاه، آزمایشگاه و کتابخانه مجهزی ندارد. مشاور ماهری برای ارجاع دادن بچه های مشکل دار وجود ندارد. خانواده ها ارتباط فعالی با مدرسه ندارند. یکسری سوءتفاهمات نهانی همچنان میان مدیر با همکاران وجود دارد. مدیر در مواجه با معلم، احساس رقابت و حسادت دارد و برای همین، زحمات او را نمی بیند و قدر نمی شناسد. گفت و شنودهای همکاران در زنگ استراحت، تکراری و کسل کننده است. برخی همکاران، یا ضدحال می زنند یا سوءظن دارند یا به کلی بی ذوق هستند. ارزشیابی های معمول از سوی مدیر مدرسه نیز، یکنواخت، کلیشه یی و برپایه مستندسازی است. در این میان، تفاوت های فردی معلمان به خوبی دیده نمی شود و در نهایت بین او که فقط وظایف صوری اش را انجام می دهد، با او که ایثار می کند، حتی در سطح اداره متبوع نیز کسی نیست که بتواند قضاوت و داوری کند. و اما همچنان که در فرسودگی شغلی، همه تقصیرات به گردن معلم نیست، برای رهایی او از این بحران هم، تنها او مسوول نیست و همه باید تلاش کنند. در این میان دانش آموز، اولیا، مدیر مدرسه، مسوولان اداره، نظام آموزشی و اجتماع نقش دارند. در این میان البته مسوولان و دست اندرکاران سهم ونقش ویژه یی دارند. آنها باید بدانند که تجلیل از مفهوم انتزاعی معلم و مانور دادن روی بعد ارزشی و آرمانی کار معلم و در مقابل غفلت یا بی اعتنایی به مصادیق عینی این مفهوم، عملابیهوده و بی فایده است. چه اینکه نگاه ها نیازمند تغییرند و نیازهای عصر حاضر با حواس گذشته قابل درک نیست. اکنون دیگر روزگار حرف های رمانتیک درباره معلم به سرآمده است. دیگر معلمی شور و عشق نیست بلکه یکی از هزاران حرفه های اجتماعی است که به شدت هم تکنیکی و مهارتی است. بنابراین همان نگاه و عنایتی که آنها به سایر مشاغل دارند، باید به حال و روز معلمان هم داشته باشند. مسوولان و مدیران مربوطه، باید در انتخاب مدیرانی شایسته برای مدارس تامل بسیار کنند. حمایت از معلم نباید به وسیله شعر و شعار و آن هم در زمان هایی خاص انجام پذیرد. این عنایت و مواظبت را شخص معلم باید به طور واقعی درک کند. سطح دستمزدها و همگونی درآمد با مخارج زندگی باید چنان باشد که یک معلم از معلم بودن خویش به تنگ نیاید و برای سیرکردن شکم خود و خانواده اش، به شغل دوم روی نیاورد. در صورت برقراری عدالت در پرداخت حقوق کارکنان دولت است که معلم احساس می کند در حق او تبعیض یا اجحافی صورت نگرفته و به این ترتیب، دغدغه تزلزل شان و منزلت اجتماعی اش را نخواهد داشت. مثلادر راستای افزایش 38 درصدی تورم، تنها به افزایش 18 درصدی حقوق او بسنده نشود. گفتیم و نگفتیم که در ازدحام این همه هول و هراسی که اکنون فراروی جمع دلشده معلمان قرار گرفته است، باز هم می توان معلم بود. معلمان موفق در این برهه زمانی آنهایی هستند که بکوشند از خود و نتیجه کار خود احساس رضایت و شادی کنند که گفته اند: خوشبختی، همان رضایت از خود است. کسب لذت به خاطر کاری که انجام شده است، بهترین مزدی است که عاید یک نفر خواهد شد.

    
    معلم در آموزش و پرورش*

اعتماد    -  15       اردیبهشت   93


حقوق معلمان

مدیران آموزش و پرورش از تجربه سال های گذشته عبرت بگیرند

حقوق معلمان


هفته معلم بر معلمان، فرهنگیان، استادان و فرهیختگان کشور گرامی باد. نام معلم همواره در آیین و فرهنگ و تاریخ ما با احترام و تکریم با علم آموزی، آگاهی بخشی و گشودن در های علم و معرفت و بستن درهای جهل و تاریکی همراه بوده است. از این رو تقدیر از مقام معلم، تقدیر از علم و آگاهی و پیشرفت و آبادانی و ازبین بردن جهل و نادانی و جمود و عقب ماندگی و عوام گرایی است. برهمین اساس است که جامعه ما در کنار مسوولیت ها و انتظارات از فرهنگیان باید حقوق، منزلت و کرامت معلمان را هم به رسمیت بشناسد تا آنان مسوولیت ها و تکالیف خود را با علاقه و دلبستگی و انگیزه فراوان انجام دهند. اهتمام به حقوق معلمان در کنار تکالیف و مسوولیت آنان امری است که جای آن در نظام تعلیم وتربیت ما خالی است.

                   1- اولین حقوق معلمان در نظام تعلیم وتربیت تامین نیاز های مادی و رفاهی آنان است؛ امری که امروزه با توجه به شرایط تورمی به انگیزه و توان فرهنگیان برای ایفای مسوولیتشان لطمه زده است. این بی توجهی تاکنون خسارات بزرگی ازجمله افت کیفیت برنامه های آموزشی وپرورشی، ایجاد فاصله طبقات آموزشی در سطوح مدارس، تهی شدن مدارس دولتی از معلمان توانا و شایسته، کاهش انگیزه فارغ التحصیلان دانشگاهی برای استخدام در آموزش وپرورش و جذب نیروهای فاقدکیفیت که فقط جویای شغل هستند و ازهمه مهم تر فقدان مهارت ها و توانمندی های کافی فارغ التحصیلان مدارس برای ورود به دانشگاه ها و بازار کار و جامعه جدید را به دنبال داشته است. اینک زمان آن فرارسیده که با برنامه ها و طرح های زیربنایی و فوری جهشی در نظام پرداخت معلمان ایجاد شود کاری که در سال های آخر عمر دولت اصلاحات در آموزش عالی و برای استادان دانشگاه ها انجام شد. به نظر می رسید طرح نظام رتبه بندی معلمان می توانست آغازی برای این تحول باشد که متاسفانه متوقف شد و موضوع رفاه معلمان همچنان در هاله ای از ابهام است.

                   2- معلمان باید همچون سایر اقشار جامعه از حقوق، منزلت و کرامت لازم برای ایفای مسوولیت خود برخوردار باشند. این مهم برای آنان از جهاتی بیشتر حایزاهمیت است زیرا فرهنگیان نقش آگاهی بخشی و تعلیم وتربیت صحیح فرزندان جامعه را برعهده دارند آنچه باید به عنوان یک حقیقت تلخ به آن اعتراف کرد این است که تاکنون فقط تکالیف و انتظارات یکسویه جامعه و دولت از معلمان بوده است در شرایطی که فرهنگیان، فرهیختگان جامعه و بر اساس تحقیقات و مطالعات اولین گروه مرجع اجتماعی هستند. طی سالیان گذشته از حقوق معلمان سخنی به میان نیامده. نظام تعلیم وتربیت بر مدار و اندیشه معلمان استوار است. امنیت و آزادی شغلی، دارابودن استقلال و اختیار برای انجام وظایف، حفظ حرمت و منزلت آنان، برخورداری از نشاط و شادابی، شرط توفیق همگان است. بهتر آن بود آموزش وپرورش قبل از پرداختن به منشور اخلاقی معلمان، به منشور حقوق معلمان اهتمام ورزد.

                   3- حقوق معلمان ابعادی از حقوق مادی و معنوی است که شامل حقوق فردی و اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدنی، آزادی های سیاسی و اداری است.

به رسمیت شناختن حقوق معلمان مستلزم پذیرفتن تعهداتی برای دست اندرکاران و مسوولان آموزش وپرورش و مجموعه دولت است. نخستین تعهد آن خواهد بود که نگاه از بالا به پایین مسوولان و دست اندرکاران به معلمان تغییر یابد و نگاه تکلیف گرایانه به نگاه پاسخگو و مشارکت جویانه تبدیل شود. فرهنگیان بیش از آنچه به تکلیف و امرونهی نیازمند باشند به احترام و همراهی و مشارکت نیازمندند.

                   4- در شرایط فعلی علاوه بر موارد مذکور دو مهم برای تامین مطالبات فرهنگیان در اولویت است. نخست توسعه مشارکت معلمان در فرآیند تصمیم سازی و بهبود نظام مدیریت آموزشی وپرورشی کشور. نظام آموزش وپرورش باید این حقیقت را بپذیرد که بدون مشارکت واقعی و مداخله موثر معلمان همه تصمیمات مهم نظام آموزشی حتی اگر در قالب سند بنیادین تحول هم باشد از نظر فرهنگیان چیزی جز اسناد کتابخانه ای که فقط خوراک سخنرانی هاست، ارزش دیگری ندارد. مدیران آموزش وپروزش ازتجربه سال های گذشته باید عبرت بگیرند که تحول در آموزش وپرورش، در یک فرآیند مشارکت جویانه و با محوریت و مشارکت معلمان امکان پذیرخواهد بود برهمین مبنا جا دارد بدون فوت وقت مدیریت آموزش وپرورش نسبت به تاسیس <<سازمان صنفی معلمان>> اقدام عاجل کند. گرچه همه مطالبات اجتماعی معلمان را در نظام صنفی دیدن قدری خوشبینانه است اما سازمان نظام صنفی می تواند شروع مناسبی برای این مهم تلقی شود.  گام دوم تامین حقوق مدنی است. آزادی انتقاد و نقدنظر نسبت به برنامه های آموزش وپرورش، به رسمیت شناختن فعالیت تشکل های صنفی و سیاسی فرهنگیان، ترویج فرهنگ گفت وگو و تعامل و... در شرایط فعلی از مطالبات اساسی فرهنگیان است. جا دارد محیط آموزش وپرورش فضایی امن برای معلمان باشد. لازم است در آموزش وپرورش شایسته سالاری، تخصص گرایی و درسطوح مدیریت نیروهای همسو با سیاست های دولت تدبیر و امید به کار گرفته شود و انتظارات رییس جمهور محترم و تعهدات او به رسمیت شناخته و سازوکارهای لازم برای تحقق مطالبات مردم در انتخابات سال92 جدی گرفته شود. بسیاری از اصلاحات برای نارسایی های اخلاقی و اجتماعی جامعه باید از آموزش وپرورش آغاز شود و اصلاح در برنامه های آموزش وپرورش به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی و جلب مشارکت معلمان در همه عرصه هاست. امید است هفته معلم فرصتی باشد تا به حقوق و کرامت و منزلت معلمان اهتمام ویژه ای معمول شود.

 

رحیم عبادی             

و من الله توفیق و علیه التکلان

http://www.isfkafa.ir/

بیانیّه ­ی شورای مرکزی تشکّل­های صنفی فرهنگیان سراسر کشور


بیانیّه ­ی شورای مرکزی تشکّل­های صنفی فرهنگیان سراسر کشور

به­ مناسبت روز معلّم - اُردی­بهشت 1393

 

به نام خداوند جان و خرد

 

آموزش و پرورش، قوی­ترین سلاح برای تغییر جهان است. نلسون ماندلا

 

       12 اُردی­بهشت « روز ملّی معلّم » را به همه­ ی فرهنگیان گرانقدر تبریک می ­گوییم و یاد و خاطره­ ی شهیدان مطهّری و خانعلی را که در این روز به شهادت رسیدند، گرامی می­ داریم. همچنین روزجهانی کارگر را به جامعه ­ی کارگری کشور تبریک می­ گوییم و امیدواریم این صنف شریف به مطالبات بحقّ خود دست یابند.

      در 12 اُردی­بهشت سال 1358 استاد مرتضی مطهّری هدف خشونت گروهی قرار گرفت که با کج فهمی مذهبی برای دست ­یافتن به اهداف  نادرست خود از شیوه ­های حذفی بهره می­ جستند. همچنین در چنین روزی در سال1340، ابوالحسن خانعلی، معلّم فلسفه ­ی دبیرستان جامی تهران در اعتراض ­های صنفی معلّمان در مقابل مجلس شورای ملّی به ­دست عُمّال رژیم پهلوی به شهادت رسید. از آن سال، معلّمان چنین روزی را  روز معلّم نام­ نهادند. برخوردهای این چنینی با اعتراض ­های اجتماعی، مختصّ دولت هایی است که خود را در برابر مردم پاسخ­گو نمی­دانند. ولی دولت­ ها، در جوامعی که برآیند اراده­ ی ملّت ­اند، خود را در قبال مردم و آیندگان متعهّد و مسؤول می­ دانند و اساس برنامه­ ریزی­ های کلان و بلندمدّت خود را بر شالوده­ ی آموزش و پرورش بنا می­ کنند و نیک واقف ­اند که بی­ توجّهی به این نهاد، سبب عقیم ماندن اهداف در سایر حوزه ­ها می ­شود. متأسّفانه در کشور ما در هشت سال اخیر، دولتی پوپولیست با بی­برنامگی، بی­ توجّهی به خواسته­ های جامعه ­ی فرهنگیان، پاسخ­گو نبودن و روزمرّگی در مدیریّت، زمینه­ ی هرگونه تحوّل، برنامه­ ریزی و اجرای طرح­های بنیادی و تغییرات مطلوب را در آموزش و پرورش از بین برد.

رییس ­جمهور محترم!

 

    حدود نه ماه از استقرار دولت یازدهم می­ گذرد. فرهنگیان کشور در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، به دلیل همسویی برنامه ­های اعلام شده ی جناب­عالی با نیازهای ملّت فهیم و خواسته­ های جامعه ­ی معلمّان، عمدتاً از شما حمایت کردند و در موارد زیر انتظار تحوّلات مثبتی را از دولت شما داشته و دارند:

 

- حذف فضای امنیّتی از محیط کار فرهنگیان اعم از کلاس ­های درس، آموزشگاه ­ها و ادارات:

 

    جناب­عالی به­ طور مکرّر در برنامه ­ی دولت خود به رفع فضای امنیّتی از فضای عمومی جامعه و تشکّل­ های صنفی و مدنی، اشاره نموده ­اید و وجود تشکّل­ های تخصّصی را برای رفع فساد و اصلاح ناراستی ­ها و نابسامانی­ های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم دانسته­ اید. وزیر محترم آموزش و پرورش نیز وجود این تشکّل ­ها را نه تهدید که یک فرصت دانسته و اعلام نموده­ اند که امنیّت فرهنگی را جایگزین فرهنگ امنیّتی در آموزش و پرورش خواهند کرد.


جناب آقای دکتر روحانی!

 

     نگاه امنیّتی که در دولت قبل نسبت به معلّمان منتقد و تشکّل­ های صنفی برقرار بود، با استقرار دولت شما تغییر محسوسی نشان نمی ­دهد، به گونه­ ای که از هرگونه جلسه ­ای برای برنامه­ ریزی جهت بزرگداشت هفته ­ی معلّم توسط تشکّل ­های صنفی، جلوگیری شده و فضای آموزش و پرورش را به ­شدّت امنیّتی نموده ­اند. در همین راستا مأموران امنیّتی دولت شما چیزی تحت عنوان حریم خصوصی و شخصی برای ما فرهنگیان به عنوان شهروندان این کشور قایل نبوده و نیستند. امروز، نشانه ­های اندکی از تحقّق وعده­ های شما و وزیر محترم آموزش و پرورش در حوزه ­ی تعلیم و تربیت ملاحظه می­ شود. امنیّت ­ستانان دیروز، امروز نیز بر مدار قدرت باقی­ بوده و همان رویکرد گذشته را دنبال می­ کنند و بر آنند که نشان دهند که « در بر همان پاشنه می­ چرخد » و انتخابات در این کشور چیزی را عوض نمی­کند.

 

- بهبود وضعیّت معیشتی جامعه ­ی فرهنگیان:

 

           طبق قانون مدیریّت خدمات کشوری، افزایش سنواتی حقوق و مزایای کارکنان دولت باید متناسب با نرخ تورّم تنظیم شود. در دو دولت قبل که به درستی دولت قانون ­گریز لقب گرفته بود. برخلاف قانون، هیچ­گاه افزایش حقوق، تناسبی با نرخ تورّم افسارگسیخته نداشت و حقوق مادّی و معنوی معلّمان کشور، بی ­ضابطه و بی­ پروا نقض می­ گردید. در سال 1393 نیز در بودجه ­ی آموزش و پرورش تغییر معناداری نسبت به سنوات قبل دیده نمی شود، همچنین افزایش سنواتی حقوق، قریب به 20% است که از تورّم پیش ­بینی شده توسط دولت تا پایان سال ( 35% ) 15 درصد کم­تر می­ باشد و این به ­معنی فقیرتر شدن معلّمان کشور است. از طرف دیگر تبعیض آشکار در برخی بند­های احکام کارگزینی بین فرهنگیان با سایر کارکنان دولت، همچنان پا برجاست، از جمله تفاوت در ضریب فوق­ العاده شغل، فوق­ العاده جذب هیأت اُمنا، حقّ مسکن، کمک­ هزینه ­ی مهد کودک و ... از طرف دیگر پرداخت­ های خارج از حکم و فیش حقوقی در سایر وزارت خانه ها همچنان برقرار است. بدیهی است ادامه­ ی روند تبعیض ­آمیز قبلی برخلاف انتظارات جامعه ­ی فرهنگیان کشور از دولت است و تداوم آن منجر به روی ­گردان شدن معلمان و ریزش نیروهای مردمی حامی دولت خواهد شد.

 

- لغو احکام نا عادلانه­ ی صادره در دولت قبل توسط هیأت­ های بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلّفات اداری کارمندان آموزش و پرورش:

 

     هر چند لغو یا نقض آرای صادره توسط سیستم قضایی علیه معلّمان منتقد، در حوزه ­ی اختیارات و اراده­ ی دولت نیست ولی آنچه که مورد انتظار همه­ ی فرهنگیان کشور بوده و در حدود اختیارات دولت است، لغو هرچه سریع­تر آرای نا عادلانه و جناحی هیأت­ های رسیدگی به تخلّفات اداری توسط هیأت عالی­ نظارت است. برقرار ماندن و اجرای این احکام علیه بهترین معلمان کشور که جرمشان نقد صادقانه ­ی عملکرد دولت قبل است، از نظر جامعه­ ی معلّمان  به ­هیچ­ وجه پذیرفتنی نیست. همچنین تغییر ترکیب اعضای هیأت­ های بدوی و تجدیدنظر که با رویکردی جناحی و همسو با دولت قبل آرای ظالمانه و سیاسی صادر کرده ­اند، مطالبه ­ی عمومی فرهنگیان کشور است. البتّه جامعه ­ی معلّمان ایران، از رییس محترم دولت انتظار دارند برای آزادی معلّمان دربند، آموزگاران واقعی و پاک­ترین فرزندان ایران زمین، رسول بداقی، محمود باقری و محمد داوریرایزنی لازم را با رییس محترم قوّه­ ی قضائیّه به ­عمل آورند.

 

وزیر محترم آموزش و پرورش!


     هم چنان­که مستحضرید، تشکّل­ های صنفی فرهنگیان کشور رویکرد حمایتی و پشتیبانی از شما و دولت محترم داشته­ اند. مبنای این حمایت، سیاست­ های اعلام شده­ ی رییس دولت و جناب­عالی در حوزه ­ی تعلیم و تربیت بوده ­است.

     اساسی­ ترین خواسته­ ی جامعه ­ی فرهنگیان از جناب­عالی، رفع تبعیض و بهبود وضعیّت حقوق و مزایا، سپس اصلاح جهت­ گیری ­های نادرست گذشته در آموزش و پرورش- طبق گفته ­ی رییس­ جمهور محترم- است.

بر این مبنا، خواسته ­های مؤکّد فرهنگیان کشور به ­شرح زیر اعلام می­ گردد:

 

- احیای مدیریّت انتخابی طبق مصوّبه ­ی 673- 1383 شورای عالی آموزش و پرورش؛

- ساماندهی و تجمیع بیمه ­های درمانی به ­صورت یک بیمه­ ی مؤثّر و کارآمد برای شاغلان و بازنشستگان، همانند بسیاری از   شرکت­ های دولتی و یا ارتقای کارایی و گسترش پوشش بیمه­ ی طلایی و رفع نواقص، موانع و مشکلات آن؛

- برکناری افرادی که در برخی واحدهای آموزش و پرورش با رویکرد سیاسی و قبیله­ ای برای فرهنگیان منتقد در سنوات قبل پرونده­ سازی کرده ­اند؛

- انتصاب و به ­کارگیری افراد شایسته، توانمند، متخصّص و معتقد به جهت ­گیری دولت و رویکرد تحوّل­خواهانه ­ی فرهنگیان در حوزه ­های ستادی و استان ­ها؛

- رسیدگی به تخلّفات مدیران دولت قبل در آموزش و پرورش در زمینه ­های استخدامی، مالی و ...؛

- ایستادگی در برابر سهم­ خواهی برخی از نمایندگان مجلس و جریانات خارج از آموزش و پرورش؛

- جلوگیری از تبدیل دانشگاه فرهنگیان به پارکینگ برخی مدیران معزول؛

- جلوگیری از بکارگیری نیروهای اداری در سال­ های پایانی خدمت در پست ­های مدیریّت و معاونت مدارس؛

- ارائه­ ی گزارش روشن و شفّاف از مراکز فعّالیّت اقتصادی آموزش و پرورش اعم از صندوق ذخیره، ستادهای اسکان، مراکز درمانی وابسته به آموزش و پرورش،تعاونی­های مصرف، سالن ­های پذیرایی، مراکز    فرهنگی- رفاهی ( خانه ­ی معلّم )؛

- بازگرداندن سازماندهی معلّمان به روال سابق با اصلاح نواقص فرم سازماندهی و عدم انتخاب دبیران توسط مدیران؛

- مشارکت ­دادن معلّمان در تصمیم ­سازی­ ها و تصمیم­ گیری ­های آموزش و پرورش؛

- بازگرداندن نقش شورای معلّمان مدارس به جایگاه واقعی خود و خارج­ کردن آن از حالت فرمایشی.


جناب آقای دکتر فانی!


     وضعیّت عمومی آموزش نیز شرایط مناسبی ندارد. از جمله ­ی مشکلات حوزه­ ی تعلیم و تربیت، تنوّع و تکثّر انواع مدارس با عناوین مختلف و طبقاتی شدن آموزش و تنزّل جایگاه مدارس دولتی و کاهش امکان دسترسی فرزندان خانواده ­های ضعیف به آموزش بهتر است. همچنین در یک دهه­ ی اخیر، رقابت در ارائه ­ی درصد قبولی ­های غیر واقعی، از سطح درس و مدرسه گرفته تا مناطق و نواحی و حتّی در سطح استان­ ها، آسیب اساسی به آموزش در کشور وارد کرده است. طُرفه آن که در برخی استان­ ها برای بالابردن درصد قبولی، مدیران مدارس اقدام به عقد قرارداد با معلّمان می­ کنند و در فرم ارزشیابی نیز چنین بندی ذکر شده است.

      رقابت در دادن نمرات غیر واقعی به دانش ­آموزان ( که خود دانش ­آموزان نیز به آن واقفند ) و به تبع آن گذر آسان تحصیلی، به ­راه ­یافتن افراد ضعیف به پایه ­های بالاتر و کاهش انگیزه ­های تحصیلی دانش ­آموزان قوی و نابودی تدریجی پایه­ های تعلیم و تربیت کشور منجر خواهد شد.


وزیر گرامی!


     وضعیّت پیش کسوتان عرصه ی تعلیم و تربیت نیازمند عنایت ویژه است. توجّه به معلّمان بازنشسته که بهترین سال ­های زندگی خود را وقف آموزش فرزندان این کشور کرده­اند از مهم­ترین وظایف مسؤولان مملکت است. اگر داعیه ­ی آن داریم که می ­توانیم الگوی موفّقی برای دیگر کشورهای جهان و یا حدّاقل کشورهای منطقه باشیم نمی­ توانیم به معماران جامعه­ ی امروز خود بی­ توجّه باشیم. دوره ­ی بازنشستگی در کشورهای پیشرفته، دوره­ ی فراغت از اشتغالات روزمرّه و مسؤولیّت­ های شغلی و آغاز بهره­ مندی ویژه از خدمات اجتماعی، جهانگردی، تفریح و ... است. دوره ­ی بازنشستگی در آموزش و پرورش ایران برابر است با افزایش هزینه­ های زندگی، افزایش هزینه­ های درمانی، کاهش رتبه­ ی شغلی، کاهش میزان حقوق و جست ­و­جو برای یافتن شغلی دیگر که معمولاً پایین تر از شأن اجتماعی فرد بازنشسته است. تبعیض و بی­عدالتی دامان معلّمان را حتّی در دوره­ ی بازنشستگی رها نمی­ کند. پایین بودن میزان پاداش پایان خدمت، پرداخت چند مرحله ­ای آن و کارآیی نازل کارت منزلت و ... از جمله موارد اعتراض فرهنگیان بازنشسته است.


فرهنگیان گرانقدر:


          بیش از یک دهه از تلاش­ های حق­ طلبانه­ ی نمایندگان شما در تشکّل­ های صنفی می­ گذرد. در این سال ­ها همه ­ی اقدامات قانونی و مدنی برای احقاق حقوق تضییع ­شده­ ی شما به­ عمل آمده است. این تلاش ­ها در برخی بُرهه ­های زمانی موفّقیّت ­های مقطعی در بر داشته است. تصویب و اجرای قانون مدیریّت خدمات کشوری ( نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت ) در سایه­ ی تلاش­ های گسترده­ ی معلّمان کشور محقّق شد. ولی هم چنان­که پیش­ بینی می­ شد به­ دلیل عدم باور قلبی مدیران کشور به اجرای عدالت، بسیاری از وزارت­خانه­ ها، سازمان ­ها و نهادهای دولتی با دور زدن قانون، آن را بلااثر نموده  و روند تبعیض ­آمیز گذشته را هم چنان در شمایلی جدید ادامه داده­ اند.


همکاران گرامی!


       حرکت صنفی، پروسه­ ای است که لازمه­ ی تکامل آن، صبر، استقامت، امید، پرهیز از افراط و تفریط، شناخت مسائل، مشکلات و موانع مسیر و استمرار و همدلی است و تفرقه با هر دلیل و عذر و بهانه ­ای، آفت راه حق طلبی است. خواسته­ های به حق شما، تنها در سایه ­ی وحدت و مشارکت حدّ­اکثری در حرکت­ های صنفی و بر اساس اصول قانون اساسی محقّق خواهد شد.

اندیشه­ هایتان بارور، گام­هایتان استوار

شورای مرکزی تشکّل­های صنفی فرهنگیان سراسر کشور

12 اُردی­بهشت 1393

به نقل از وبلاگ کانون معلمان همدان

http://kanoonhamedan.mihanblog.com/

جزییات ساماندهی نیروی‌انسانی، بازنشستگی پیش از موعد و استخدام فرزندان فرهنگیان


جزییات ساماندهی نیروی‌انسانی،
 بازنشستگی پیش از موعد و استخدام فرزندان فرهنگیان 


وزیر آموزش و پرورش با تشریح جزییات ساماندهی نیروی انسانی برای مهر 93 از نهایی شدن بوم‌ها برای پذیرش در پردیس‌های دانشگاه فرهنگیان خبرداد.

علی اصغرفانی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ساماندهی نیروی انسانی به عنوان یکی از اولویت‌های مهم وزارت متبوع خود گفت: ساماندهی نیروی انسانی با توجه به اینکه در ارتباط مستقیم با افراد است موضوع مهمی است و طی یک سال نمی‌توان به اهداف پیش‌بینی شده در این‌باره رسید.

وی با بیان اینکه طرح ساماندهی نیروی انسانی در آموزش و پرورش باید در یک فرآیند نسبتا طولانی اجرایی شود، افزود: دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش پس از پنج ماه جلسات مفصل کارشناسی آماده ابلاغ شده است و هفته آینده به استانها ابلاغ می‌شود.

فانی ادامه داد: با توجه به اینکه تا پایان تیرماه باید ساماندهی نیروی انسانی به اتمام برسد، باید در مدت زمان اعلام شده موقعیت و محل کار تمام نیروهای آموزش وپرورش مشخص شود و مرداد و شهریور ماه تنها برای رسیدگی و رفع مشکلات احتمالی باشد تا در سال تحصیلی 94-93 بهره‌وری نیروی انسانی افزایش چشمگیری داشته باشد و بهترین استفاده را از نیروهای خود داشته باشیم.

وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: نیروهای آموزش و پرورش برحسب امتیازی که دارند از اختیاراتی در بخش ساماندهی برخوردارند که سطح تحصیلات، خدمت در مناطق محروم و دورافتاده و سابقه خدمت بخشی از این امتیازها محسوب می‌شود.

وی درباره طرح بومی‌گزینی آموزش و پرورش که یکی از راهکارهای ساماندهی نیروی انسانی در بازه زمانی بلندمدت است، گفت: دانشگاه فرهنگیان با حدود 100 واحد در سراسر کشور از طریق کنکور سراسری پذیرش دانشجو در رشته‌های مورد نیاز آموزش و پرورش را برعهده دارد که این دانشجویان پس از فارغ‌التحصیلی جذب آموزش و پرورش شده و نیروی وزارتخانه محسوب می‌شوند. در این برنامه ، کشور با توجه به شرایط استان و منطقه و همچنین میزان توسعه یافتگی و نیروی انسانی که دارد به بوم‌هایی تقسیم شده و طبق نیاز بوم، نیرو تربیت می‌شود.

وزیرآموزش‌وپرورش با اشاره به اتمام مطالعات میدانی بوم‌ها در سراسر کشور اظهار کرد: در گردهمایی معاونین نیروی انسانی و پژوهشی استانهای کشور بوم‌ها قطعی شده و دفترچه شماره 2 سازمان سنجش بوم‌های آموزش و پرورش و ظرفیت‌های هر بوم اعلام می‌شود و از هر بوم دانشجو برای دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم همان بوم انتخاب می‌شود و پس از فارغ‌التحصیلی درهمان بومی که از طریق کنکور پذیرش شده بکار گرفته خواهد شد.

به گفته فانی با این روند بوم‌گزینی در دراز مدت با مشکل جدی تحت عنوان نقل و انتقال کمتر مواجه خواهیم شد و جابجایی به حداقل خواهد رسید، لذا پذیرش دانشجویان بومی برای بوم یک اقدام ارزشمند است که آیندگان آموزش و پرورش از آن بهرمند خواهند شد، اما در شرایط فعلی تلاش بر این است تا نیروی انسانی فعلی را به بهترین شکل سازماندهی کنیم. وی درباره آخرین وضعیت بازنشستگی پیش از موعد فرهنگیان گفت: بازنشستگی پیش از موعد در همه نظام‌های مدیریتی منابع انسانی دنیا برای تنظیم کمیت نیروی انسانی است و در زمانی که عرضه و تقاضای نیروی انسانی متعادل نباشد و عرضه بیشتر از تقاضا باشد باید آن را از طریق بازنشستگی پیش از موعد یا انتقال نیرو به وزارتخانه و سایر دستگاهها کاهش داد لذا نیرویی را پیش از موعد بازنشسته می‌کنیم که بتوانیم جایگزین کرده و ضمن حل مشکل پرسنل، مشکلی برای آموزش و پرورش نیز ایجاد نشود.

فانی ادامه داد: در سال‌های گذشته بازنشستگی‌ها پیش از موعدی که انجام شد قرار بود در مناطقی که آموزش و پرورش با تورم نیروی انسانی مواجه است بازنشسته شوند اما این برنامه عمومی شد و مشکلاتی را برای امروز آموزش و پرورش ایجاد کرد.

وی با بیان اینکه در سال جاری این موضوع را خود وزارتخانه از طریق لایحه و دولت به مجلس پیشنهاد داد افزود: هدف از بازنشستگی پیش از موعد فرهنگیان این است که با توجه به مطالعات هر منطقه آموزشی و هر استانی در جاهایی که با تورم نیروی انسانی و در رشته‌ها و جنسیت مواجه هستیم با بازنشستگی پیش از موعد موافقت می‌شود و در مناطقی که نیاز به نیرو داشته باشیم قطعا موافقت نخواهیم کرد.

وزیر آموزش‌وپرورش درباره این مسئله که بازنشستگی با احتساب سنوات ارفاقی و بدون آن است یا خیر؟ نیز گفت: پیشنهاد آموزش و پرورش بازنشستگی با سنوات ارفاقی بود که در مجلس تصویب نشد و بر همین اساس وزارتخانه تابع اجرای قانونی است که مجلس مصوب کرده است.

وی درباره استخدام و بکارگیری فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش آن را یک خواسته قدیمی فرهنگیان عنوان کرد و گفت: از زمانی که معاون وزارتخانه بودم در ملاقات با فرهنگیان و بازدید در استانها همواره این خواسته خود را مطرح می‌کردند واستقبال بالایی از این موضوع خواهند داشت اما باید مراحل آن طی شود.

فانی ادامه داد: یکی از موضوعاتی که در دیدار هفته گذشته با معاون اول ریاست جمهوری داشتم بحث بکارگیری فرزندان فرهنگیان در آموزش و پرورش بود و مقررشد این درخواست بررسی و مشخص شود که آیا این بحث در حد مصوبه وزیران کفایت می‌کند یا باید مجلس شورای اسلامی آن را تصویب کند؟ که مقررشد از نظر حقوقی مورد بررسی قرار بگیرد و ما در آموزش و پرورش نیز پیگیر نهایی شدن این اقدام خوب هستیم.

وی با اشاره به اینکه این اقدام دو ثمر برای آموزش و پرورش دارد، خاطرنشان کرد: این اقدام ضمن تحقق یکی از مهمترین خواسته‌های فرهنگیان ، با توجه به آشنایی فرزندان فرهنگیان با فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش می‌توانند معلم بهتری برای وزارتخانه نسبت به سایرین باشند، لذا امیدواریم مراحل اداری و قانونی آن طی و شاهد اجرای آن باشیم.

وزیر آموزش‌وپرورش درباره میزان مطالبات فرهنگیان به ویژه پاداش پایان خدمت بازنشستگان نیز گفت: در آخرین روزهای سال 92 با همکاریهای خوب دولت و دستور رییس‌جمهور و همکاری معاونت راهبردی ریاست جمهوری بسیاری از پرداخت‌ها انجام شد اما همچنان بخشی از پاداش پایان خدمت بازنشستگان که قبل از استقرار دولت یازدهم بازنشسته شده بودند را نتوانستیم به طور کامل پرداخت کنیم و به دنبال پرداخت این بخش از مطالبات بازنشستگان هستیم تا در اولین فرصت پرداختها صورت گیرد.

فانی درخصوص پرداخت حق الزحمه امتحانات نیز با بیان اینکه بخشی عمده از این مطالبات پرداخت شده اضافه کرد: بخش کمی از این حق الزحمه‌ها تاکنون پرداخت نشده که به محض تامین اعتبار از سوی سازمان مدیریت آن را پرداخت خواهیم کرد.

وزیر آموزش‌وپرورش تصریح کرد: 23 هزار 500 بازنشسته فرهنگی وجود داشت که پاداش پایان خدمت خود را دریافت نکرده بودند که اواخر سال گذشته پاداش 20تا25 درصد از این تعداد برحسب استانها پرداخت شد اما 75 تا 80 درصد از این مطالبات باقی مانده و میانگین پاداش پایان خدمت هر بازنشسته 40 میلیون تومان است که باید اعتبارات آن تامین شود.

وی مطالبات خاص از جمله مطالبات جانبازان و هزینه درمان آنها را بخش دیگری ازدیون آموزش و پرورش عنوان کرد و گفت:به دنبال پرداخت این بخش از مطالبات فرهنگیان نیز هستیم چرا که مطالبه بحق آنهاست و به محض تامین اعتبارات پرداخت خواهد شد و فرهنگیان بدانند که با جدیت پیگیر تامین منابع این دیون هستیم.

معلمان چگونه زندگی می‌کنند؟


معلمان چگونه زندگی می‌کنند؟ 
 

 

آرمان- بنفشه رنجی: تعداد کل معلمان و کارکنان آموزش و پرورش در سال تحصیلی 92-93، یک میلیون و 13 هزار و 655 نفر عنوان شده است که از این تعداد 481 هزار نفر را معلمان و کارکنان مرد و 532 هزار نفر را معلمان و کارکنان زن تشکیل می‌دهند.طبق گزارش مرکز آمار و فناوری ارتباطات و اطلاعات وزارت آموزش و پرورش، 358 هزار معلم در مقطع ابتدایی، 232 هزار معلم در مقطع راهنمایی و 307 هزار معلم در مقطع متوسطه فعالیت خواهند داشت که 61 هزار نفر دیگر نیز در بخش اداری و آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان مشغول به کار خواهند بود. ضمن آنکه تعداد معلمان استثنایی نیز 21 هزار و 500 نفر است.

از نیروهای رسمی تا معلمان شرکتی

نیروهایی که به عنوان معلم به تدریس در آموزش و پرورش مشغول هستند انواع مختلفی را شامل می‌شوند. در این میان، معلمان رسمی معلمانی هستند که در دانشگاه‌های تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان درس می‌خوانند و از همان بدو ورود مشغول به تدریس می‌شدند. سال گذشته فعالیت دانشگاه تربیت معلم متوقف شد و تنها دانشگاه فرهنگیان در این زمینه فعالیت خود را ادامه داد. گفته می‌شود با شروع این روند، دانشگاه فرهنگیان تنها به شکل آزمایشی دانشجویان را برای تدریس به کار می‌گیرد و وعده استخدام رسمی به آنها داده نمی‌شود. معلمان حق‌التدریسی معلمانی هستند که در برخی رشته‌ها از جانب آموزش و پرورش جذب می‌شوند و پس از مدتی اگر آموزش و پرورش به نیرو احتیاج داشت به صورت رسمی استخدام می‌شوند. با این حال، فرآیند استخدام حق‌التدریسی‌ها به صورت رسمی در بیشتر موارد حدود شش سال به طول می‌انجامد و در این مدت، بیشتر این معلمان از شرایط خود ناراضی هستند.معلمان آزاد، معلمانی هستند که حکم ابلاغی برای آنها صادر نمی‌شود، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیستند و تنها به صورت شفاهی با آنها توافق می‌شود. گفته می‌شود به کار گیری این نوع از معلمان در سه سال اخیر مرسوم شده اما، در حال حاضر جذب آنها متوقف شده است. از نیروی کار معلمان آزاد در مناطق محروم و روستایی استفاده می‌شود که به دلیل صعب‌العبور بودن نیروهای نوع دیگر حاضر به خدمت در آن مناطق نیستند.معلم- سربازها، افرادی هستند که بیشتر آنها تحصیلات فوق دیپلم دارند و دوران سربازی را با تدریس می‌گذرانند و پس از این دوران، در صورت تمایل و نیاز آموزش و پرورش به صورت رسمی استخدام می‌شوند. سربازانی که در رشته‌های خاص تدریس کرده‌اند که مورد نظر وزارت آموزش و پرورش است، دوران آموزشی را در تابستان می‌گذرانند و از مهر در کلاس‌های درس حاضر می‌شوند.معلمان شرکتی، معلمانی هستند که طی قرار داد آموزش و پرورش با برخی شرکت‌ها به کار برده می‌شود، شرکت‌ها این معلمان را معرفی می‌کنند و در واقع، طرف قرارداد آموزش و پرورش، شرکت‌ها هستند و نه معلمان.این نوع از معلمان نیروهایی هستند که به عنوان نیروی خدماتی در زمان وزارت علی احمدی، وزیر آموزش و پرورش دولت نهم وارد آموزش و پرورش شدند. پس از آن، در دوران وزارت حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دهم، این معلمان با شکایت از اینکه با مدارک فوق دیپلم و لیسانس نمی‌توانند به عنوان نیروی خدماتی مشغول باشند، از بخش خدمات به بخش آموزش منتقل شدند. مشکلات معلمان مسائل مختلفی از جمله میزان حقوق، بیمه، وام، پاداش و مزایا را شامل می‌شود. مسائلی که مشکلات معیشتی بسیاری را برای معلمان به وجود آورده است و در نتیجه باعث بی‌انگیزگی آنها شده است. در این زمینه و به مناسبت روز معلم، گفت‌وگویی داشتیم با برخی معلمان و آنها از مهم‌ترین مشکلات خود صحبت کردند، اگرچه همه آنها بر این عقیده‌اند که مشکلات معلمان بسیار و حرف برای گفتن زیاد است.

مسکن

مشکل مشترکی که میان این معلمان وجود دارد مشکل مسکن است؛معلمانی که مبلغ زیادی از حقوق خود را صرف کرایه خانه می‌کنند. بسیاری از این معلمان پس از سال‌ها خدمت در آموزش و پرورش، همچنان نتوانسته‌اند مسکن شخصی داشته باشند و مقدار بسیاری از حقوق خود را هزینه کرایه خانه می‌کنند. آقای مرادی معلمی که یک میلیون و 100 هزار تومان حقوق دریافت می‌کند و 500 هزار تومان از این مبلغ را کرایه خانه می‌دهد،می‌گوید: برای ثبت‌نام مسکن مهر شش میلیون تومان از ما می‌خواستند و ما این مبلغ را نداشتیم. این معلم که در شیراز زندگی و در یزد تدریس می‌کند، 10 ماه است کرایه خانه را پرداخت نکرده است و چند روز برای تخلیه خانه فرصت دارد. او عنوان می‌کند: درخواست خانه سازمانی کردیم اما، گفتند شما بومی هستید. آقای مرادی که 27 سال سابقه کار دارد، مشکل بزرگ خود را مستاجری عنوان می‌کند و می‌گوید: 30 سال است که از این خانه به آن خانه می‌رویم، سالی یک یا دوبار منزل خود را عوض می‌کنیم و هیچگاه طعم خانه‌دار شدن را نچشیدیم.معلم دیگری که در بروجرد مشغول به تدریس بوده و چند ماهی است که بازنشست شده است، می‌گوید: 30 سال کار کرده‌ام اما، هنوز خانه‌ای ندارم. آقای رستمی که دریافتی حقوق او کمتر از یک میلیون است، ادامه می‌دهد: همکاران بسیاری را می‌شناسم که مانند من پس از سال‌ها خدمت در آموزش و پرورش نتوانسته‌اند صاحب مسکن شوند. این در حالی است که دانش آموزانی داریم که هر کدام شش دهنه مغازه دارند.معلمانی نیز هستند که اگرچه توانسته‌اند صاحبخانه شوند، با این حال اقساط خانه بار سنگینی بر دوش آنها قرار داده است. آقای محمدیان با 22 سال سابقه کار، در استان مرکزی و در مقطع ابتدایی مشغول به تدریس است. او یک میلیون و 700 هزار تومان حقوق دریافت می‌کند که یک میلیون و 100 هزار تومان آن را قسط خانه می‌دهد. آقای برزگر،معلم دیگری است که 25 سال سابقه کار دارد، در استان مرکزی مشغول به تدریس است. او دریافتی حقوق خود را یک میلیون و 700 هزار تومان عنوان می‌کند که به دلیل پرداخت اقساط ماشین و خانه، در نهایت 500 هزار تومان از این حقوق برای او باقی می‌ماند.یک معاون مدرسه که 23 سال سابقه کار دارد، حقوق دریافتی خود را یک میلیون تومان عنوان می‌کند که 500 هزار تومان آن را کرایه خانه می‌دهد. آقای بیگی می‌گوید که: تصمیم گرفته بود کلیه خود را اهدا کند اما، به کمک همکاران و دوستانش موفق شد قرض‌های خود را بدهد.

معلمان مناطق محروم و صعب‌العبور

برخی از معلمان مشکلات خود را رفت و آمد به مناطقی عنوان می‌کنند که با وجود صعب‌العبور بودن، هیچ مزایایی برای خدمت در آن مناطق به آنها ارائه نمی‌شود. منطقه رودبار قصران، از روستاهای منطقه یک تهران است که برخی از این معلمان در آنجا تدریس می‌کنند. آقای شمسایی که 27 سال سابقه کار دارد و 900 هزار تومان حقوق دریافت می‌کند، می‌گوید: رفت و آمد از تهران به روستاهایی مانند گرماب یا شمشک حدود چهار ساعت طول می‌کشد، از این رو هر معلمی حاضر به خدمت در این مناطق نیست. این معلم ادامه می‌دهد: من لیسانس ابتدایی دارم و 13 سال هم سابقه تدریس ریاضی دارم اما، چون کمتر معلمی به این منطقه می‌آید، مجبور شده‌ام ریاضی مقطع هفتم و سوم راهنمایی را نیز تدریس کنم. آقای صفری، معلم دیگری که در این منطقه تدریس می‌کند و 22 سال سابقه کار دارد، بیان می‌کند: در برخی جاها حتی ماشین نمی‌تواند معلمان را ببرد و آنها مجبور هستند پیاده مسیری را طی کنند. او ادامه می‌دهد: هنگامی که مسئولان برای بازدید از مدارس این منطقه می‌آیند، تنها دو یا سه مدرسه با شرایط بهتر را به ‌آنها نشان می‌دهند، از این رو آنها از بطن ماجرا خبری ندارند. در این مناطق حتی جابه‌جایی از روستایی به روستای دیگر برای مردم بومی حدود دو ساعت زمان می‌برد.خانم کیایی معلم آزادی است که در روستایی در منطقه یک تهران مشغول به تدریس است. او که 300 هزار تومان حقوق دریافت می‌کند می‌گوید: به دلیل فرهنگی بودن محیط و اینکه اسمش آموزش و پرورش است، شغل را پذیرفتم.

مشکلات معیشتی

علاوه بر مشکل مسکن، عدم تطبیق حقوق‌های دریافتی با مخارج زندگی از دیگر مشکلاتی است که این معلمان به آن اشاره می‌کنند. آقای بیگی که دانشجو است و یک پسر دانشجو نیز دارد، روزی 10 هزار تومان کرایه تاکسی می‌دهد تا از نارمک تهران به مدرسه‌ای در بومهن برود.آقای مرادی نیز دو دختر دانشجو و یک دختر که در مقطع پیش دانشگاهی تدریس می‌کند، دارد. او می‌گوید: در برخی موارد از دوستانمان کمک می‌گیریم، چند وقت پیش خانه را دزد زد و چیزی برایمان باقی نگذاشت.آقای رستمی، سه فرزند دانشجو دارد، او معتقد است که حق عائله‌مندی با تورم و مخارج روز تناسب ندارد. آقای صفری نیز به معلمانی اشاره می‌کند که پس از 10 سال بازنشستگی به دلیل مشکلات معیشتی همچنان به تدریس مشغول هستند. او ادامه می‌دهد: برخی از همکاران با ماشین خود به جابجایی مسافر مشغول هستند. صفری این سوال را مطرح می‌کند که‌ آیا بازنشستگان دیگر مشاغل نیز سرنوشتی مانند بازنشستگان آموزش و پرورش دارند؟

تسهیلات رفاهی

وام، بیمه، پاداش و مزایا از مواردی هستند که این معلمان از آنها ابراز رضایت نمی‌کنند و آن را در مقایسه با مزایای سایر مشاغل نامناسب و نابرابر می‌دانند. آقای رستمی می‌گوید: برای هر فرزند، بیمه را دریافت می‌کند، آیا با این امکانات می‌خواهند شهروندان را تشویق به فرزند آوری کنند؟ آقای برزگر نسبت به خدمات بیمه طلایی انتقاد می‌کند و می‌افزاید: بیمه‌ای که خدمات دندانپزشکی و هزینه عینک را حذف کند دیگر چه بیمه‌ای است. البته هنوز معلوم نیست که آیا خدمات دیگری هم قرار است حذف شود یا خیر. آقای شمسایی با اشاره به پاداش معلمان مناطق محروم که از سال 88 حذف شده است. می‌گوید: پیش از حذف این پاداش، سالی یک ماه یا دو ماه به معلمانی که در مناطق روستایی تدریس می‌کردند، پاداش پرداخت می‌شد. آقای محمدیان با اشاره به سختی کار در مقطع ابتدایی بیان می‌کند: در گذشته، حقوق معلمان مقطع ابتدایی 20 درصد از دیگر مقاطع بیشتر بود که در نظام هماهنگ حذف شد. در رابطه با وام‌های دریافتی، این معلمان نسبت به پایین بودن مبلغ وام‌ها و اقساط گران قیمت، ابراز نارضایتی می‌کنند. آقای مرادی با اشاره به وامی که دریافت کرده است می‌گوید: یک بار نزدیک دو میلیون و بار دیگر نزدیک سه میلیون وام گرفته‌ام، با این وام‌ها چه کار می‌توان کرد؟ آقای بیگی عنوان می‌کند: ارگان‌های دیگر به کارکنان خود وام‌های بی بهره با اقساط بلند مدت می‌دهند. این معلم بیان می‌کند: ما از همه مشاغل دیگر عقب افتاده‌ایم، افرادی که در حوزه بهداشت و درمان مشغول هستند حقوق و مزایای آنها با معلمان قابل مقایسه نیست. آقای برزگر می‌گوید: در ارگان‌های دیگر به کارکنان وام‌های 15 میلیون تومانی پرداخت می‌شود. این در حالی است که معلمان وام‌های سه میلیونی دریافت می‌کنند و ماهی 200 هزار تومان باید قسط پرداخت کنند.

نا امیدی و بی انگیزگی معلمان

بدون شک مواردی که ذکر شد، تمام مشکلات معلمان را پوشش نمی‌دهد. به نظر می‌ر سد مجموع این مشکلات و حل نشدن آنها، نوعی بی‌انگیزگی به دلیل فشارهای معیشتی و سختی کار در معلمان ایجاد کرده است. آقای شمسایی ادامه‌ می‌دهد:معلمان مناطق محروم هیچ پاداشی دریافت نمی‌کنند این در حالی است که در روزهای سخت پاییز و زمستان به سختی می‌توان از این مناطق عبور کرد.آقای محمدیان با تاکید بر اینکه در این دولت باید توجه ویژه‌ای به معلمان شود، می‌افزاید: معلمان باید انگیزه لازم داشته باشند تا تدریس کنند، در غیر این صورت بعید به نظر می‌رسد که سند تحول تحقق پیدا کند. او ادامه می‌هد: معلمان در حال حاضر انگیزه و رغبت لازم را ندارند.همچنین، آقای مرادی که به دلیل فشارهای زندگی دچار مشکلات روحی شده است و دارو مصرف می‌کند، بیان می‌کند: همسرم هم به دلیل مسائل زندگی دچار مشکلات جسمی شده است. خانم کیایی نیز با بیان اینکه سال دیگر شغل معلمی را ادامه نخواهد داد، عنوان می‌کند: امسال نمی‌توانم دانش‌آموزان را رها کنم. وقتی می‌بینم که نیروهای شرکتی را استخدام می‌کنند، اما نیروهای آزاد را جذب نمی‌کنند، انگیزه‌ام را از دست می‌دهم. آقای رستمی می‌گوید: بسیاری از معلمان که فرزندان بزرگ دارند و نمی‌توانند نیازهای معیشتی و مادی آنها را برآورده کنند، دچار افسردگی شده‌اند و انگیزه خود را از دست داده‌اند، مانند معلمانی که فرزندانی در سن ازدواج دارند.

آرمان -    13     اردیبهشت    93

آموزش و پرورش در مدار تدبیر


آموزش و پرورش در مدار تدبیر


نویسنده: رسول پاپایی*

12 اردیبهشت ؟خیابان های تهران شاهد انبوه معلم هایی بود که برای تحقق خواسته های صنفی و افزایش حقوق، اعتراض کرده بودند. خیلی طول نکشید که اعتراض آرام به درگیری معلم ها با پلیس انجامید. شلیک مستقیم سرگرد ناصر شهرستانی، رییس کلانتری بهارستان به سر «ابوالحسن خانعلی» معلم ساده دبیرستان جامی آتش خشم معلمان را شعله ور کرد و دیری نپایید که زبانه های این آتش دولت وقت را مجبور به استعفا کرد. شش روز بعد و در 18 اردیبهشت همان سال، معلم ها اجتماع بزرگ تری را شکل دادند و یاد دبیر دبیرستان جامی را گرامی داشتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ؟اردیبهشت ، استاد مرتضی مطهری روحانی اهل فکر و قلم توسط گروه فرقان ترور و به شهادت رسید. تقارن این رویداد هولناک، با روز ؟اردیبهشت موجب شد تا تقویم انقلاب اسلامی این روز را به عنوان روز معلم به رسمیت بشناسد و معلمان هرسال در این روز یاد و خاطره استاد مطهری را گرامی بدارند. از آن زمان تاکنون به ؟اردیبهشت که می رسیم، «معلم ها» تیتر روزنامه ها می شوند و همه از جایگاه والاو مهم بودن حرفه «معلمی»می گویند. در سال های گذشته هر چند مسوولان آموزش و پرورش در مقام سخن می گفتند: «معلم به عنوان کسی که پژوهشگر می سازد نباید «کارمند» نامیده شود و باید وظایف معلمان را با استادان دانشگاه مقایسه کرد. » اما در مقام عمل او را در تنگنای مشکلات معیشتی رها کرده و در تصمیم گیری ها و تغییرات پی درپی نظام آموزشی، فکر و نظر و دیدگاه او را جویا نشده و صدر و ذیل نظام آموزشی را دگرگون ساختند و با نگاه از بالابه او، معلم را تنها مجری تصمیمات خود در مدرسه دانستند و خبری از به قله رساندن معلم ها نشد و همچنان آنان در گردنه صعب العبور مشکلات رها شدند. اینکه معلمان ما انتظار دارند که به جای حرف های زیبا و مراسم های رنگ باخته دولتی در ایام هفته معلم، شاهد اقدام های عملی و اجرایی جهت ارتقای حرفه معلمی و بهبود شرایط معلمی و ارتقای مدیریت آموزشگاهی و برخورداری کودکان و نوجوانان از آموزش های نوین باشند توقع بیجا و بحقی است. اگر قرار است نگاه به معلم، نگاه به عنوان یک «کارمند ساده دولتی» نباشد، ابتدا باید معلم ها را از دشواری ها و تنگناهای اقتصادی نجات داد، باید مسوولان آموزش وپرورش در دولت، صدای معلم ها باشند و در مسیر کاهش دغدغه هایشان قدم بردارند. روز معلم، فرصتی مناسب است تا یک بار دیگر یادآوری کنیم، در کشور هایی که به آموزش وپرورش بها می دهند میانگین سهم آموزش وپرورش از تولید نا خالص ملی بالاتر از پنج درصد است اما در کشور ما، با وجود همه حرف های قشنگی که درباره آموزش وپرورش زده می شود همچنان، سهم آموزش وپرورش از منابع مالی کمتر از استاندارد جهانی است و همچنان بیش از درصد از اعتبارات آموزش وپرورش صرف هزینه های پرسنلی می شود. روز معلم فرصت مناسبی است که یادآوری کنیم، دلسوزان نظام آموزشی، باید بستر های لازم برای مشارکت معلمان و دخیل شدن رای و نظر و دیدگاه آنها در مسائل مرتبط با آموزش وپرورش را فراهم کنند. معلمان ما با وجود همه مشکلات همچنان، به حقوق خود آشنا هستند. نگاه منتقدانه دارند. مروج صلح و ستایشگر راستی و خود را ابزار دست سیاست نمی کنند و از همه می خواهند بدون گرایش های سیاسی و حزبی به آموزش وپرورش نگاه ملی داشته باشند و آموزش وپرورش را منطقه الفراغ سیاست بدانند. به گفته وزیر آموزش وپرورش قرار است برنامه های آموزش و پرورش در دولت حسن روحانی بر مبنای «عقلانیت» و بر مدار «تدبیر» بچرخد، خبری از طرح های شتاب آلود و تغییر ات پی در پی ساختاری و بدون اجرای آزمایشی نباشد، رای و دیدگاه و نظر تحول خواهان و حماسه سازان تدبیر وامید ارج گذاشته شود، سرمایه انسانی «معلمان» مهم ترین منبع و سرمایه آموزش و پرورش تلقی شوند، از سختگیری ها و کج سلیقگی ها در مسیر توسعه و گسترش مشارکت بخش خصوصی و علاقه مندان به سرمایه گذاری در امر تعلیم تربیت کم شود، مدیران مدارس دیگر مجری صرف بخشنامه ها نباشند وبر اساس میزان توانایی، دانایی و کارآمدی از اختیارات کافی برخوردار باشند، از موانع متعدد، اعمال سلیقه ها و تنگ نظری ها در پرداخت بودجه به مدرسه ها با عملیاتی کردن آن کاسته شود. همه این چهار سیاست سیاست های کلی و از مشکلات اصلی و بنیادی نظام آموزشی است حل و گره گشایی از این مشکلات به تنهایی از عهده آموزش وپرورش ساخته نیست، اینها مسائلی زودبازده که از سر تبلیغ و نمایش انتخاب شده باشند نیستند اما ورود به این برنامه ها و گام نهادن در وادی حل این چالش ها علاوه بر مدیران کارآمد و همدل و همراه به عزم ملی و حمایت مسوولان ارشد نظام و تبدیل شدن این چهار سیاست به «گفتمان» رایج جامعه و رسانه ملی و به خصوص اصلی ترین بخش آموزش وپرورش یعنی معلمان دارد.
    
    معلم*

اعتماد  -   13     اردبهشت   93

نگاه دوم آموزش و پرورش در مدار صفر درجه

نگاه دوم 
آموزش و پرورش در مدار صفر درجه


نویسنده: شیرزاد عبداللهی*


    خبرهای آموزش و پرورش در آستانه روز معلم چندان امیدوار کننده نیست. مجلس و دولت، فروش مدارس و تغییر کاربری مدارس به تجاری و اداری را به عنوان جدید ترین راه حل جبران کسری بودجه وزارتخانه در دستورکار قرار داده اند. درست مثل سرپرست خانواری که برای تامین هزینه های جاری زندگی، سرپناه کودکانش را می فروشد. علی لاریجانی، رییس مجلس در جلسه شورای معاونان و مدیران آموزش و پرورش استان قم گفت: «تصور اینکه دولت خیلی پولدار و چاق است درست نیست، دولت وضع مالی خوبی ندارد و شما در حال حاضربه دوران خشکسالی دولت خورده اید. قوه مجریه برای اداره وضع کشور با مشکل مواجه است.» وی در ادامه گفت: «در بودجه سال 93 این اجازه داده شده که برخی مدارس را می توان فروخت و در جایی دیگر خرج کرد که در استان نیز باید روی این موضوع کار شود.» وزیر آموزش و پرورش هم چند روز پیش از تغییر کاربری برخی مدارس، به واحدهای تجاری و اداری و فروش آنها خبر داد. علی اصغر فانی گفت: «طبق احکام بودجه 93 بعضی مدارس که موقعیت تجاری دارند، با تغییر کاربری قانونی به واحدهای اداری و تجاری تبدیل می شوند.» وحید کیارشی، معاون پشتیبانی و توسعه وزارت آموزش و پرورش دوم اردیبهشت ماه به ایسنا گفت: «املاک آموزش و پرورش ابتدا به احسن تبدیل [می شوند] و سپس به فروش می رسند، با تبدیل وضعیت این املاک از آموزشی به مسکونی و تجاری قسمتی از کاستی های بودجه یی در بخش آموزش و پرورش محقق می شود.» حتی تصور فروش مدارس یا تبدیل آنها به پاساژ و مجتمع های اداری رنج آور و مایوس کننده است. چگونه مدیران عالی کشور در حد رییس مجلس و وزیر و معاون وزیر، به ساختمان مدارس با دید بازاری نگاه می کنند؟ در تحولی دیگر حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، در استان ایلام با بیان اینکه کتاب به زبان مادری تهیه و تدوین نخواهد شد از تهیه بسته های فرهنگی شامل سرودهای محلی خبرداد و گفت: «در بخش پرورشی حضور اقوام با آداب، لباس و زبان مادری در جشنواره های دانش آموزی را پررنگ خواهیم کرد.» این اظهارات در شرایطی بیان می شود که رییس جمهور در برنامه های انتخاباتی خود و علی اصغر فانی بعد از گرفتن رای اعتماد مجلس بر اجرای اصل 15 قانون اساسی تاکید فراوان کردند. خبر خوش حمیدرضا کفاش در آستانه روز معلم این بود: «در سال 93 سقف دریافتی حق التدریسی ها باید 10 درصد کاهش یابد!» مرتضی رییسی، رییس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس چند روز پیش گفت: «حدود یک سوم کلاس های درس همچنان ناایمن و غیرمقاوم است»، بودجه عمرانی آموزش و پرورش در سال ؟حدود ؟درصد کاهش و بودجه جاری ؟درصد افزایش یافته است! با این حال وزیر آموزش و پرورش می گوید که امسال هم با کسری بودجه جاری روبه رو هستیم. 98 درصد بودجه جاری صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنانی می شود که فغانشان از بدی وضع معیشت بلند است. وجود 33 هزار مدرسه مخروبه و غیر مقاوم تهدیدی مستقیم علیه امنیت جانی دانش آموزان است. بر اساس لایحه یی که دولت خاتمی در سال 84 به مجلس برد و مجلس پنجم در سال 85 آن را تصویب کرد، 4 میلیارد دلار برای نوسازی و مقاوم سازی مدارس اختصاص یافت. سازمان نوسازی مدارس متعهد شده بود که با این پول ظرف مدت 4 سال همه مدارس مخروبه را نوسازی و سازه مدارس غیرمقاوم را تقویت کند. حدود 80 درصد پول پرداخت شد اما تحول چشمگیری در وضعیت مدارس اتفاق نیفتاد و گزارشی هم از نحوه هزینه کرد این پول ها منتشر نشد. در حالی که وزیر آموزش و پرورش برای تنوع بخشیدن به منابع مالی آموزش و پرورش چشم به مشارکت مالی مردم دوخته است.
    به گفته مقامات رسمی 500 هزار صندلی مدارس غیر انتفاعی بدون مشتری مانده است و اغلب خانواده ها از پرداخت شهریه کمر شکن مدارس غیردولتی و اخذ پول به بهانه های مختلف در مدارس دولتی به ستوه آمده اند. با نزدیک شدن فصل ثبت نام، موجی از دلهره و نگرانی خانواده ها را فراگرفته است. برگزاری امتحان ورودی، درخواست شهریه های 7 تا 14 میلیونی در برخی مدارس خاص، امری عادی و روزمره است. نظارت واقعی بر کار مدارس غیرانتفاعی وجود ندارد. کیفیت بسیاری از مدارس دولتی از حیث آموزش و مسائل تربیتی و اخلاقی به شدت تنزل کرده و خانواده ها از یک طرف رغبتی به ثبت نام فرزندشان در مدرسه دولتی سرکوچه ندارند و از طرف دیگر پول ثبت نام در مدارس غیر انتفاعی به اصطلاح با کیفیت را نمی توانند فراهم کنند. برنامه اصلی وزیر آموزش و پرورش عبارت است از: «ساماندهی نیروی انسانی، مشارکت مالی مردم در اداره آموزش و پرورش و تقویت و گسترش مدارس غیر انتفاعی، تقسیم بودجه جاری بر اساس سرانه دانش آموزی بین مدیران مدارس و برقراری سیستم خودگردانی در مدارس.» چشم اندازی برای تحقق این برنامه ها وجود ندارد. تغییر در بافت نیروی انسانی در جهت کارآمدی و بهره وری بیشتر، با مقاومت شدید نیروی انسانی ناراضی و فاقد انگیزه، مواجه می شود. در حال حاضر 58 هزار نیروی مازاد بر نیاز در آموزش و پرورش حقوق ماهانه خود را دریافت می کنند و تقریبا همین تعداد معلم حق التدریس در مدارس مشغول به کارند. مشارکت مردمی در ادبیات رسمی یعنی گرفتن پول از مردم. مردم توان کمک بیشتر به مدارس را ندارند و اگر اخذ پول به حالت جبری انجام شود با اصل 30 قانون اساسی در تعارض قرار می گیرد. سپردن بودجه به مدیران مدارس در شرایطی که سیستم نظارتی و کنترلی کافی وجود ندارد باعث هرج و مرج و فساد می شود. یک نظر سنجی ساده نشان می دهد که بیش از 90 درصد کارکنان مدارس با پرداخت حقوق توسط مدیر مخالفند. در شرایطی که فانی در تغییر مدیران سابق به گونه یی عمل کرده طوری که حلقه اصلی تصمیم گیری در وزارتخانه از مدیران سابق تشکیل شده که دلبستگی و همراهی با برنامه های رییس جمهور ندارند، فشار مجلس برای عزل چند مدیرکل استان ها که دارای سوابق اصلاح طلبانه هستند شدت گرفته و فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه روحانی همچنان تحت فشار تندروهای مجلس قرار دارد.

اعتماد   -13       اردیبهشت   93

    
    کارشناس آموزش و پرورش